اسناد ساواک درباره
همسر امام خمینی(س)
به: مدیریت کل اداره سوم 312
از: سازمان اطلاعات و امنیت قم
تاریخ: 3 / 7 / 35 شماره: 3373 / 21
درباره: همسر خمینی
پیرو شماره 2767 / 21 ـ 10 / 4 / 35
همسر خمینی که در تابستان سالجاری برای دیدار فرزندش به ایران آمده بود به عراق عزیمت و در تاریخ 28 / 6 / 35 طی تلگرافی ورود و سلامتی خود را به احمد خمینی اعلام نموده است. مراتب جهت استحضار به عرض میرسد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم ـ معینی 3 / 7
مسئول اقدام قمی نژاد 3 / 7 / 35
***
به: 312
از: 21 هـ
تاریخ: 6 / 12 / 54 شماره: 1195 / 21 هـ
موضوع: ارسال نامه از سوی روحالله خمینی به پسرش احمد خمینی
اخیرا پاکتی که از نجف اشرف پست شده بود و مربوط به روحالله خمینی میباشد
کتابقدس ایران، بانوی بزرگ انقلابصفحه 295
مشاهده شد که پس از جمعآوری جهت بررسی تقدیم میشود.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه دوشنبه: در آخر نامه روحالله خمینی مطالبی برای پسرش نوشته که جالب توجه به نظر میرسد و مفاد آن در مورد ساختن منزل جهت طلاب میباشد که فتوکپی نامه جهت استحضار به پیوست تقدیم و مراقبتهای لازم در ثانی انجام خواهد شد. پارسا
نظریه سهشنبه: بررسی روی مفاد نامه خمینی حائز اهمیت بوده مقرر فرمایند پس از بررسیهای لازم چنانچه نظرات خاصی وجود دارد چگونگی اعلام گردد ضمناً عین نامه جهت گیرنده ارسال گردیده. رهبر
گیرندگان خبر: 352
جهت ضبط در محصول
دایره بررسی ـ گزارش تهیه شود.13 / 12
***
تاریخ: 19 / 11 / 54
ایران ـ قم ـ خیابان بیمارستان فاطمی ـ کوچه معصومیه
خدمت حضرت حجت الاسلام آقای آسید احمد خمینی دامت برکاته
ثقفی 19 / 11 / 54
تصدقت شوم هفتم صفر ]1396[ است وفات حضرت امام حسن صدای ضبط صوت روضه قهوهخانههای خیابان بلند است ساعت سه و نیم بعدازظهر است آقا جانت زیر کرسی خوابیدهاند من مقیدم روزها نخوابم زیرا اگر روز یک ساعت بخوابم شب سه ساعت خوابم نمیبرد بیشتر با مطالعه کتابهای عربی که از لطف و محبت تو پسر مهربان و روشن و آگاه به مصلحت و روحیه همه شخص داری من که مادر هستم به طریق اولی این نعمت را دریافت کردهام کتاب تمدن اسلامی به عربی را مطالعه میکنم و خوب میفهمم در هر چند صفحه ای یک کلمه را معنیاش را نمیدانم آن هم در کتاب لغت پیدا میکنم خلاصه امروز تمام شد دیدم هنوز آقا خوابیدهاند و چایی به
کتابقدس ایران، بانوی بزرگ انقلابصفحه 296
کار نیست چه بهتر و شیرینتر از مکاتبه با تو بلکه تو را مخاطب قرار دادن با تو سرگذشت گفتن عزیزم حال مادر پدر برادر همگی مزاجا خوب سلامت و بدعاگوییت اشتغال داریم هر کدام مطابق با وضع زندگیمان یک سرگرمیهایی داریم پدرت چون درسها تعطیل است نماز میرود ظهرها و مطالعههای تفریحی دارد برادرت به همین ترتیب مادرت با کار خانه و مهمانداری زندگی را خاتمه میدهد هوای اینجا هم امسال زیاد سرد نشده تقریبا بهار ایران است کلفت ندارم و پیدا نمیشود افغانیها نمیمانند صغرا آمده سوغاتها آورده مفصل در دو کاغذ قبل نوشتهام مشهد حسین از... پول پسرش خیلی خوشحال عرض سلام میرساند. چهار قواره برای دخترهایم فرستادم به خدا قسم بهتر از این اصلا نیست یعنی جنس اصلا پیدا نمیشود وضع عراق خیلی اقتصادی شده هر چه هست مال خود عراق است مورد پسند نیست مدتی است دنبال یک پالتو برای حسن هستم نیست.
خدمت دخترهای عزیز سلام مفصل برسانید به فاطی خانم سلام برسانید حسن را تصدق میروم روی ماهش را عوض من ببوسید قابل نوشتن چیزی برایت ندارم دلم میخواهد کاغذ را پر کنم در حقیقت مکاتبه را تمام نکنم دیگ برقی چه قدر برای من مفید واقع شده بسیار سپاسگزارم صغرا از شما خیلی ممنون بود باید هم باشد زیرا خدمتهای زیادی به او کردید قربانت من
این جواب نامه 18 محرم است که مفصل با مداد کمرنگ نوشته بود نامه از شما زیاد میرسد و به فاصله یکی، دو روز جواب میدهم من هم میل دارم بدانم جواب کدام نامه است و تاریخش را فراموش میکنم میل دارم اشاره به یکی از مطالبش بشود.
***
یکشنبه 15 شوال [1392ق]
قربانت شوم دو روز بعد از ورود نامه ]ای[ عرض شد و شرح مسافرت تا ورود به نجف داده شده بود این دومین نامه ]ای[ است که مینویسم که همانطور جواب دریافت کنم زیرا بدون اطلاع از شماها قادر به ماندن اینجا نیستم خصوصاً حالا که تازه آمدهام لذا وصال و شیرینی دیدار شماها در مذاقم زنده و در تلاطم است مستدعی است زود به زود
کتابقدس ایران، بانوی بزرگ انقلابصفحه 297
کاغذ بنویسید. حال من و پدر و برادر و بقیه بحمدالله خوب و سلامت هستیم و به دعاگویی عزیزانمان مشغولیم آقا جانت بعد از تقریباً یک سال درس را شروع کردهاند امروز اولین روز است که برای تدریس از منزل بیرون رفتهاند حالشان بحمدالله از همه جهت خوب و رضایتبخش است خودم هم اعصابم بد نیست میسازم کلفت افغانی که داشتم آقا بعد از آمدن بیرونش کردند. فعلاً از این جهت زحمت بیکلفتی که مهمش پذیرایی مهمان است و بقیه کارها ناراحت هستم. دیشب به توسط یک خانمی که مربوط لواسانیها است یک قواره فاستونی برای قبا و جلیقه برای شما و دوای معده و یک قواره پارچه پالتویی برای حسن عزیزم تقدیم شد ترا به خدا بده برایش بدوزند شلوار هم میشود قابلی ندارد هر چه بکنم جبران محبتهای شما نخواهد شد. دو عدد عبا فرستاده شده رسیده بنویسید یک بسته به توسط آقای منصوری فرستاده شده که عبارت است از دوای معده برای شما، پیراهن خواب برای فاطیجان، رومیزی برای فهیمه، دوای معده برای آقا محمود رسیدش را بنویسید و اگر نرسیده مطالبه کنید از منصوری اصفهانی و آقارضا لواسانی صاحب عبا را نمیشناسم. خدمت خانم عزیزم فاطی خانم سلام مرا ابلاغ دارید نور چشم عزیزم حسن آقا را قربانم خدمت دخترهای نازنین من سلام برسانید اگر اعرابی آمده بنویسید برای فریده نگرانم بیش از این مزاحم نمیشم.
قربانت مادرت
کتابقدس ایران، بانوی بزرگ انقلابصفحه 298