احترام امام به همسر گرامیشان

اطمینان امام به همسر گرامیشان مثال زدنی است.

‏مادر بسیار عزیزمان از چهره‌هایی هستند که تاکنون ناشناخته مانده‌اند.‏‎ ‎‏ایشان در طول مبارزات حضرت امام با وجود مشکلات و مصائب‏‎ ‎‏گوناگونی که در طول سالهای طولانی با آنها مواجه بودند، صبورانه‏‎ ‎‏ایستادند و سختیها را بی هیچ تزلزلی پشت سر گذاشتند.‏

‏به عنوان نمونه در قضایای 15 خرداد سال 42 هنگامی که حضرت امام‏‎ ‎‏را روز بعد از عاشورا دستگیر کردند، مادر عزیزمان با کمال خونسردی‏‎ ‎‏مدیریت داخل منزل را به عهده گرفتند و به زنانی که از شدت ناراحتی‏‎ ‎‏بیهوش می‌شدند، دلداری می‌دادند.‏

‏اطمینان حضرت امام نیز به ایشان مثال زدنی است که نمونه‌ای از آن را‏‎ ‎‏در همان سالهای تبعید شاهد بودیم. هنگام تبعید امام به ترکیه، حضرت‏‎ ‎‏امام مُهر خودشان را که حساسترین و مهمترین چیزها برای یک روحانی‏‎ ‎‏محسوب می‌شود، به مادر عزیزمان سپردند و ایشان بدون آنکه به ما یا‏‎ ‎‏دیگران حرفی در این مورد بزنند، از آن نگهداری کردند تا وقتی که امام از‏‎ ‎‏ترکیه به نجف مشرف شدند و از نجف پیغام کتبی فرستادند که مُهر را‏‎ ‎


کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 175
‏به وسیلۀ یکی از افرادی که در پیغام نامش را ذکر کرده بودند، به نجف‏‎ ‎‏بفرستند و تازه آن هنگام بود که متوجه شدیم، حضرت امام چنین امانت‏‎ ‎‏سنگینی را به همسرشان سپرده‌اند.‏

‏و یا هنگامی که امام در زندان به سر می‌بردند و شایع شده بود که‏‎ ‎‏نیروهای امنیتی رژیم شاه می‌خواهند به منزل هجوم بیاورند و افراد را‏‎ ‎‏قتل عام کنند، مادر گرامیمان با صلابت ایستادند و مدیریت منزل را‏‎ ‎‏به عهده گرفتند و چنان رفتار کردند که به مردهای منزل نیز قوت قلب‏‎ ‎‏می‌دادند.‏

‏[مأخذ: مجموعه آثار یادگار امام. جلد نخست. ص 403-402]‏

‎ ‎

کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 176