مشی خمینی، مشی علی بود

مشی خمینی، مشی علی بود

توقع امام از مسئولان، ساده زیستی و مواظبت از بیت المال بود.

‏حضرت امام(س) در مسائل عبادی هرگز از خود نظری نداشتند و مانند‏‎ ‎‏یک فرد عادی، دقیقاً هر آنچه را که در این زمینه وارد شده است انجام‏‎ ‎‏می‌دادند. تمام دعاهای «مفاتیح الجنان» را با همان صورتی که نوشته شده‏‎ ‎‏است بجا می‌آوردند. به خاطر دارم در یک روز این پیرمرد نود ساله برای هر‏‎ ‎‏زیارت یک غسل کردند و کمتر از دو ساعت، سه بار غسل زیارت انجام‏‎ ‎‏دادند، به همین یک غسل اکتفا نکردند. ایشان متعبد به معنی واقعی بودند.‏‎ ‎‏در ماه مبارک رمضان وقتی نجف بودند هر سه روز یک دوره قرآن را ختم‏‎ ‎‏می‌کردند و زمانی که در جماران بودند به خاطر کهولت سن هر ده روز یک‏‎ ‎‏بار قرآن را ختم می‌کردند. در ایام سال ماهی یک بار قرآن را ختم می‌کردند.‏‎ ‎‏ایشان همواره با قرآن مأنوس بودند. یک جزء قرآن را هشت قسمت کرده و‏‎ ‎‏هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می‌کردند. گاهی، مدتها روی یک‏‎ ‎‏جملۀ قرآن مکث می‌کردند. ایشان به قدری با کتاب مفاتیح مأنوس بودند که‏‎ ‎‏هر چند ماه مفاتیح ایشان پاره می‌شد و ما ناگزیر، یا مفاتیح را صحافی‏‎ ‎‏می‌کردیم و یا کتاب تازه‌ای برای ایشان تهیه می‌کردیم.‏


کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 156
‏امام عظیم‌الشأن همیشه از اسراف، دلبستگی به زخارف دنیا و دوری از‏‎ ‎‏ساده زیستی و زی‌طلبگی رنج می‌بردند. بارها با آن حال رنجوری که‏‎ ‎‏داشتند، متوجه می‌شدم که در سرمای زمستان راه نسبتاً طولانی را در برف‏‎ ‎‏طی کرده‌اند و برای اینکه به ما انجام کاری را نگفته باشند، خود برای‏‎ ‎‏خاموش کردن یک چراغ اقدام کرده‌اند، با خاموش شدن چراغ حیاط متوجه‏‎ ‎‏می‌شدیم که ایشان در حیاط هستند، فوراً خودم را به ایشان می‌رساندم و‏‎ ‎‏می‌گفتم: «خوب، آیفون که بود از طریق آیفون می‌گفتید، من می‌رفتم‏‎ ‎‏خاموش می‌کردم». ایشان می‌گفتند، بالاخره یک کسی باید این کارها را‏‎ ‎‏می‌کرد.‏

‏ایشان هنگامی که از پاریس عازم وطن بودند به دوستان پیغام دادند که‏‎ ‎‏منزل مرا در پایین شهر تهیه کنید. بعد از رفتن به قم و بروز بیماری قلبی، به‏‎ ‎‏اصرار پزشکان معالج، ایشان در جماران ساکن شدند. در جماران ابتدا در‏‎ ‎‏منزل یک بنّا که مساحت آن کمتر از صد متر بود، زندگی می‌کردند و محل‏‎ ‎‏کارشان نیز همانجا بود. بعداً آقای امام جمارانی منزل خود را در اختیار‏‎ ‎‏ایشان گذاشتند.‏

‏توقع امام از دست اندرکاران و مسئولان نظام اسلامی این بود که آنها هم‏‎ ‎‏مثل مردم عادی زندگی کنند. ساده و بی‌آلایش و بی‌تکلف باشند. مسئولان‏‎ ‎‏هر چه به دنیا بیشتر توجه کنند، بیشتر در آن فرو می‌روند. امام(س) تأکید‏‎ ‎‏داشتند که مسئولان به هیچ وجه اسراف نکنند. از بیت المال بهتر از اموال‏‎ ‎‏شخصی خود مواظبت کنند. از زخارف دنیوی دوری کنند و مردمی باشند.‏‎ ‎‏در اینجا بر خودم واجب می‌دانم که این را شهادت بدهم که زندگی داخلی‏‎ ‎‏حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیار ساده است، نه از باب این که رهبر عزیز‏‎ ‎‏انقلابمان به این حرفها نیازی داشته باشند، بلکه وظیفۀ خود می‌دانم تا این‏‎ ‎‏مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم. در‏‎ ‎‏منزلشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانوادۀ ایشان روی موکت‏‎ ‎‏زندگی می‌کنند. روزی منزل ایشان رفتم یک فرش مندرس آنجا بود که از‏‎ ‎


کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 157
‏زبری آن به موکت پناه بردم. سایر مسئولان رده بالای نظام و انقلاب واقعاً‏‎ ‎‏مردمی هستند. رئیس جمهوری محبوب ما در همان خانۀ کوچکی که از‏‎ ‎‏سال 1360 در جماران در کنار منزل امام(س) ساکن بوده‌اند، هنوز هم در‏‎ ‎‏همانجاست. رؤسای محترم قوای مقننه و قضائیه همین طور زندگی‏‎ ‎‏ساده‌ای دارند. باید سایر مسئولان بخصوص روحانیون از زخارف دنیا پرهیز‏‎ ‎‏کنند و با خلوص و تقوا راه اصلی انقلاب، یعنی معنویت را طی کنند.‏

‏.... معنویت، صداقت و صفا و صمیمیت امام موجب شد که مردم او را‏‎ ‎‏رهبری دلسوز، تلاشگر و خدمتگزار بدانند. ایشان بارها گفته بودند من را‏‎ ‎‏خادم خود بدانید، به من رهبر نگویید، رهبری در کار نیست. مردم پشت سر‏‎ ‎‏رهبر قرار گرفتند و عوامل قدرتهای خارجی، گروهها، سازمانها، احزاب،‏‎ ‎‏جمعیتها، انجمنها و غیره که تمام آنها با اعضا و سمپاتهایشان یک ده هزارم‏‎ ‎‏مردم نمی‌شدند، ولی جملگی ادعاهای بسیار بزرگ داشتند و خود را طلبکار‏‎ ‎‏می‌پنداشتند، یکی پس از دیگری کنار گذاشتند و در عرض این کار با‏‎ ‎‏قدرتهای خارجی وارد یک مبارزه همه جانبه شدند. لانه جاسوسی امریکا‏‎ ‎‏اشغال شد. عوامل جاسوسی شوروی سابق از کشور اخراج شدند. به تمام‏‎ ‎‏کشورهای اروپایی اعلام شد که دیگر ایران جولانگاه شباهنگان کوردل‏‎ ‎‏نیست. وقتی اوضاع بدین صورت درآمد، جهان استکبار چاره‌ای جز جنگ‏‎ ‎‏تحمیلی ندید، آنها از طریق صدام جنگ را بر ما تحمیل کردند. نیروهای‏‎ ‎‏نظامی و مردمی ناچار به کار گرفته شد. در جنگ تحمیلی، جهان یک طرف‏‎ ‎‏بود و ملت ایران تحت رهبری امام خمینی(س) یک طرف. باز امام مجموعۀ‏‎ ‎‏جهان استکباری را به دزدی تشبیه کردند که سنگی انداخته و فرار کرده‏‎ ‎‏است. امام و یارانش در هشت سال دفاع مقدس کمر همت بستند و‏‎ ‎‏سرانجام در این کارزار هم پیروزمند ملت ایران بود.‏

‏.... باید در همه ابعاد زندگی به امام عظیم الشأن اقتدا کنیم، آنچه که امام‏‎ ‎‏را همواره رنج می‌داد، اسراف و تجمل پرستی بود. ما باید وضع خودمان را با‏‎ ‎‏ایشان مقایسه کنیم. امام تنها در مبارزۀ سیاسی خلاصه نمی‌شدند. خلوص،‏‎ ‎


کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 158
‏تقوا، پرهیز از اسراف و تجمل پرستی را هم داشتند. مسئولان چه آنهایی که‏‎ ‎‏طلبه هستند و چه دیگران یک زندگی متوسط معمولی قبل از مسئولیتشان‏‎ ‎‏داشته‌اند. باید این زندگی را حفظ کنیم. اگر آن را حفظ کردیم، لیاقت‏‎ ‎‏مسئولیت کارهای مردم را داریم و گرنه نمی‌توانیم خدمتگزار آنها باشیم.‏

‏امام در پاریس پیغام دادند که منزل من در تهران باید در پایین شهر‏‎ ‎‏باشد، در بین تودۀ مردم باید زندگی کرد. ایشان در چنین روزهایی به میهن‏‎ ‎‏اسلامی بازگشتند و در منزلی در خیابان ایران ساکن شدند و از آنجا به قم‏‎ ‎‏رفتند. بعداً که به علت بیماری قلبی و توصیۀ اکید پزشکان معالج قرار شد‏‎ ‎‏در جماران ساکن شوند منزل یک بنّا را با مساحت کمتر از صد متر انتخاب‏‎ ‎‏کردند. اخیراً وزیر انرژی اتمی روسیه برای دیدار با بنده به جماران آمد.‏‎ ‎‏ایشان در بازدید از منزل امام بشدت تحت تأثیر زندگی ساده و محقر‏‎ ‎‏بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته بود و تأکید داشت که زندگی‏‎ ‎‏آقای مهندس امراللهی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان را از نزدیک‏‎ ‎‏ببیند. می‌گفت اگر زندگی آقای امراللهی مانند امام ساده باشد من باور‏‎ ‎‏می‌کنم که ایشان پیرو امام(س) است. هدف از نقل این مطالب، بیان منش‏‎ ‎‏روحانی و زندگی ساده امام است.‏

‏[مأخذ: مجموعه آثار یادگار امام. جلد دوم. صص 675- 669]‏

‎ ‎

کتابدلیل آفتاب: خاطرات یادگار امامصفحه 159