احکام اولاد، ولادت و ملحقات آن

‏‏احکام اولاد، ولادت و ملحقات آن‏

‏‏[سؤال 10777]‏‏ ‏ ‏ 6102‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏اعضای دفتر امام خمینی، مدّ ظله العالی، با اهدای درود‏

‏‏خاطر مبارک را مستحضر می دارد: جان نثار ساکن تهران هستم. جریان از این قرار‏‎ ‎‏است که چند سال پیش با آقایی ازدواج کرده ام. از وی دارای سه اولاد هستم. حال‏‎ ‎‏شوهرم اظهار می دارد که اولاد سوم از من نیست و آبرویم را با این یاوه گویی ها‏‎ ‎‏می خواهد بریزد. به آزمون خون مراجعه کرده ام و خون بچه با پدرش درست درآمده،‏‎ ‎‏ولی این را هم قبول ندارد. در صورتی که بچه نه ماه در شکمم بود و مرا به زایشگاه‏‎ ‎‏برد و بچه را به دنیا آوردم و او حق مخارج زایشگاه را پرداخت و حال که چهارده ماه‏‎ ‎‏عمر کرده حال اظهار می دارد: بچه، بچه من نیست. حال سه ماه است دو بچه را از من‏‎ ‎‏گرفته و با یک بچه 14 ماهه ما را بیرون کرده که در منزل پدرم زندگی می کنم. حال نه‏‎ ‎‏مرا به خانه اش می برد و نه طلاق می دهد و خلاصم می کند. در دادگاه پرونده موجود‏‎ ‎‏است و اظهار می دارند: «مربوط به حاکم شرع و مرجع تقلید در قم می باشد». حال‏‎ ‎‏سرگردانم و آبرویم در خطر می باشد. پناهنده به محضر مبارک شده و استدعای‏‎ ‎‏عاجزانه جهت رسیدگی سریع به این جریان را دارم. ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر شوهر با زوجۀ دائمۀ خود نزدیکی نمود، به نحوی که‏‎ ‎‏امکان دارد در اثر آن نزدیکی حمل از نطفۀ او منعقد شده و فرزند از او‏‎ ‎‏باشد، یا آن که در اثنای حمل یا بعد از ولادت فرزند رفتار او قولاً و یا عملاً‏‎ ‎‏طوری باشد که حکایت کند از اقرار او به این که فرزند از اوست، دیگر‏‎ ‎‏نمی تواند فرزند را از خود نفی نماید؛ در غیر این دو صورت اگر مدعی شود‏‎ ‎‏که فرزند از او نیست، دعوای او ثابت نمی شود مگر با اجرای صیغۀ لعان با‏‎ ‎‏مراعات ضوابط شرعیۀ آن که در رسالۀ عملیه مسطور است.‏

‏
‏‎

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏شخصی بعد از ایام حیض، پنج ماه از زوجۀ خود کناره گیری کرده و نزدیکی نکرده‏‎ ‎‏است؛ بعد از مدت مزبوره، حملی ظاهر شده است و حال زوج، نفی ولد می نماید و‏‎ ‎‏مدعی است که این ولد از من نیست؛ حکم شرعی را در این مورد بیان فرمایید که‏‎ ‎‏مورد لزوم است.‏

‏‏بسمه تعالی، ولد ملحق به او است، مگر نزد حاکم شرع بر وجه شرعی‏‎ ‎‏اثبات کند که ولد از او نیست.‏

‏‏[سؤال 10779]‏‏ ‏ ‏ 6104‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏چنانچه مردی با اکراه به زنی تجاوز کند و زن حامله شود، در صورتی که با شوهر‏‎ ‎‏خود نیز بعد از تجاوز مکرّراً همبستر شود و مجامعت نماید اگر، شوهر ادّعا کند که‏‎ ‎‏یقین دارد فرزند مال او نیست، و ضمناً حاملگی مقارن و همزمان با عمل تجاوز باشد،‏‎ ‎‏فرزند ملحق به کدام است؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از دخول شوهر تا وضع حمل کمتر از شش ماه نباشد ولد‏‎ ‎‏ملحق به شوهر است، و دعوای او مسموع نیست.‏

‏‏[سؤال 10780]‏‏ ‏ ‏ 6105‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 10 / 1358‏

‏‏محضر انور حضرت آیت الله‌ امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏به عرض عالی می رساند: در خصوص دعوای این جانب با همسر سابقم که بعد از‏‎ ‎‏دوازده سال زندگی زناشویی به من و دو فرزندم خیانت نموده، به دادگستری مراجعه‏‎ ‎‏و شکایتی تنظیم نمودم و دادگاه قبل از کیفرخواست، پس از بررسی مدارک و دلایل‏
‏‎

‏‏بسمه تعالی، به حسب ظاهر شرع ولد ملحق به شوهر است.‏

‏‏[سؤال 10781]‏‏ ‏ ‏ 6106‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مبارک مرجع عالی قدر جهان تشیع، رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّظله الشریف‏

‏‏مستدعی است حکم الله‌ را نسبت به مسأله مذکوره، مطابق فتوای مبارک بیان‏‎ ‎‏نمایید.‏

‏‏1. اگر زن شوهرداری با مرد اجنبی تبانی کند و مدت سنواتی از شوهر اول طلاق‏‎ ‎‏نگرفته با آن مرد اجنبی مباشرت کند و دارای چند اولاد شود، حکم این مسأله را‏‎ ‎‏بیان  نمایید؟‏

‏‏بسمه تعالی، اولاد، ملحق به شوهر است؛ مگر آن که خلاف آن ثابت شود.‏

‏‏2. اگر به زور و تهدید و کتک کاری، طلاق زنی را از شوهرش بگیرند، آیا آن طلاق صحیح است‏‎ ‎‏یا  باطل؟‏

‏‏بسمه تعالی، طلاقی که با وکالت از طرف شوهر یا با اذن حاکم شرع نباشد، باطل است.‏

‏
‏‎

‏‏بسمه تعالی، رسیدگی به این امور، مربوط به دولت اسلامی و محاکم قضایی است.‏

‏‏[سؤال 10782]‏‏ ‏ ‏ 6107‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 9 / 1361‏

‏‏با ستایش خداوند سبحان و با درود بر اولیا و انبیای او و با درود بر امام امت و شما‏‎ ‎‏رهروان او و شهدای به خون خفتۀ کربلای ایران ‏

‏‏از آن جا که خداوند بر مؤمنین منت نهاد که از خودشان رسولی برگزید تا آیات خدا‏‎ ‎‏را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه کند و به آنان حکمت بیاموزد و در این زمان هم که‏‎ ‎‏امام امت عهده دار این وظیفه شده اند، ما می خواهیم مسأله ای سؤال کنیم و‏‎ ‎‏خواهشمندیم هرچه زودتر فتوای امام را بفرستید.‏

‏‏در عشایر و حتی در بعض شهرهای خوزستان و چهارمحال بختیاری، مردم هنگام‏‎ ‎‏ازدواج زوجین، صیغۀ عقد را نمی خوانند (البته در زمان گذشته) و مراسم به این‏‎ ‎‏صورت بوده که عده ای از فامیل مرد و عده ای از فامیل زن، دور هم می نشستند و‏‎ ‎‏مهریه و شیربها و صورت مجلس را می نوشتند و بعد هم امضایی از دختر و پسر‏‎ ‎‏می گرفتند و در آن صورت مجلس، قید می کردند که فلانی می خواهد با فلانی ازدواج‏‎ ‎‏کند و این رضایت را بعضی اوقات از دختر و پسر می پرسیدند و بعضی اوقات هم نه‏‎ ‎‏(شما بنا را بر این بگذارید که می پرسیدند). حالا بچه هایی که از آن ها به دنیا می آیند‏‎ ‎‏حکمشان چیست؟ این را هم متذکر شوم که آن ها اولاً به این مسأله جهل داشتند و دوماً‏‎ ‎‏کسی دسترس نبود؛ یعنی از آن ده تا شهر حدود چند روز پیاده روی بدون ماشین بود‏‎ ‎‏و اینان اگر اطلاع داشتند، اهمیت مسأله را نمی دانستند. آیا بچه های آنان از حقوق های‏‎ ‎‏اجتماعی ـ مثلاً پیشنماز بودن، مرجع تقلید بودن و... ـ محرومند؟ و آیا نسبت‏‎ ‎‏حرام زاده بودن به آنان تعلق می گیرد یا نه؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، بچه ها حکم ولد حلال را دارند.‏

‏
‏‎

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏دختری باکره بدون اذن پدرش شوهر کرده و قبل از اجازۀ پدر، صاحب اولادی‏‎ ‎‏شده. این اولاد بزرگ شده و مالی هم پیدا کرده و فوت شده، آیا ارث این اولاد به پدر‏‎ ‎‏می رسد یا به مادر و یا متعلق به حاکم شرع است؟ و آیا این اولاد حکم ولد الزنا را‏‎ ‎‏دارد  یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر التفات به اشتراط اذن پدر نداشته اند، حکم ولد حلال را‏‎ ‎‏دارد و در صورت التفات، ارث ثابت نیست.‏

‏‏[سؤال 10784]‏‏ ‏ ‏ 6109‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 22 / 3 / 1361‏

‏‏تهران، جماران، دفتر حضرت امام خمینی، دامت برکاته، من به نام یک فرد ایرانی‏‎ ‎‏خدمت آن امام بزرگوار سلام عرض نموده، بقای عمر امام امت را از خداوند یکتا‏‎ ‎‏خواهانم.‏

‏‏منظور از نوشتن نامه و گرفتن وقت گرامی تان این است که تقاضا بکنم مرا در این‏‎ ‎‏گرفتاری که برایم پیش آمده، راهنمایی و رهنمون بفرمایید. من استواریکم با سابقه‏‎ ‎‏خدمت 14 سال به عنوان این که مذهب اهل حق دارم، از ارتش پاک سازی شدم ولی‏‎ ‎‏در پروندۀ پاک سازی، عنوان دیگری منعکس نموده و مرا از ارتش بازخرید و بیرون‏‎ ‎‏کردند. بارها گفته شد که احتمالاً در این پاک سازی هستند کسانی که بی گناه پاک سازی‏‎ ‎‏شده باشند، لذا این گونه اشخاص را دوباره به خدمت فرا می خوانیم. من نیز با صبر‏‎ ‎‏انقلابی تحمل نموده و حتی چندین بار از طریق قانونی برای دوباره به خدمت اعاده‏‎ ‎‏شدن اقدام نموده ولی نتیجه ای نگرفتم. البته مأیوس نشده و از راه مشروع کارکردن به‏‎ ‎‏زندگی خویش ادامه دادم، ولی قریباً گرفتاری دیگری برایم پیش آمده که به طور کلی‏
‏‎

‏‏حضرت امام! همان طوری که قبلاً ذکر نمودم، مذهب من، اهل حق و از طوایف‏‎ ‎‏کوران و سنجابی که در غرب استان باختران زندگی می کنند می باشم و مرجع تقلید ما‏‎ ‎‏سیدنفرالدین هستند که بارها خدمت امام امت رسیده و سرپرستی بسیج عشایری‏‎ ‎‏غرب نیز به عهدۀ ایشان می باشد. من دوازده سال پیش با یک دختر شیعه ازدواج‏‎ ‎‏نمودم که قبل از ازدواج، از پیشنماز وقت دربارۀ مذهب من سؤال و بررسی شد؛ در‏‎ ‎‏نتیجه هیچ گونه اشکالی برای این ازدواج ندید وازدواج انجام گرفت و حال دارای سه‏‎ ‎‏فرزند می باشیم. پس از پیروزی انقلاب و بازخریدی من، به علت مذهب همسرم،‏‎ ‎‏پرونده ام دوباره به بررسی افتاده و به این نتیجه می رسند که مذهب من رسمی نیست و‏‎ ‎‏مسلمان نیستم و به ایشان گفته بودند تا به حال و در این مدت ازدواج، مرتکب عمل‏‎ ‎‏نامشروع شده و بچه های شما حرام زاده می باشند. به این خاطر همسرم با من متارکه و‏‎ ‎‏تقاضای طلاق نمودند. به دادگستری رفته و در دادگاه بخش یک خاص مدنی عرض‏‎ ‎‏حال نمودیم. در آن جا نیز به گفتۀ ایشان موافقت و با طلاق ما موافقت نمودند. حال‏‎ ‎‏می خواستم از محضر امام بزرگوار و رهبر عالی قدر تقاضا وکسب تکلیف نمایم که آیا‏‎ ‎‏مذهب من رسمی نیست و مشرک هستم و بچه های من نامشروع هستند؟ آیا من‏‎ ‎‏می توانم آن ها را به مادرشان واگذار نمایم؛ چون می دانم عاطفۀ مادری باعث ناراحتی‏‎ ‎‏برای مادرش می شود؟ آیا از اموال من چیزی به همسرم می رسد که به ایشان حلال‏‎ ‎‏باشد؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، مراعات مقررات دولت اسلامی لازم است و در فرض سؤال،‏‎ ‎‏اولاد حکم حلال زاده را دارند و باید مهر زن را بپردازید و واگذاردن بچه ها‏‎ ‎‏به مادرشان مانع ندارد وچنانچه بخواهید از اموال خود به آن ها بدهید‏‎ ‎‏جایز است.‏

‏
‏‎

‏‏3. شخص عاقد، وکالت از پسر و دختر می گیرد که عقد جاری نماید و همان شب‏‎ ‎‏زوجین زفاف می کنند. عاقد فراموش می کند که اجرای عقد کند. پس از دو روز عاقد‏‎ ‎‏متذکر می شود که عقد جاری نکرده و فوری می رود عقد جاری می نماید. آیا عمل‏‎ ‎‏زوجین در طول این مدت چه صورت دارد؟ و عاقد که از روی سهو و فراموشی عقد‏‎ ‎‏را جاری نکرده، چه حکمی دارد؟ متمنی است جواب مرقوم فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، چیزی بر عاقد نیست و عمل مقاربت پیش از عقد، اگر به‏‎ ‎‏اعتقاد این که وکیل عقد را خوانده و زوجیت حاصل شده، انجام گرفته‏‎ ‎‏حکم وطی شبهه را دارد.‏

‏‏[سؤال 10786]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 6509‏

‏‏2. مردی زنش را طلاق داده اما زن در عدّه با مرد دیگری که جاهل به قضیه بوده‏‎ ‎‏ازدواج کرده است. بعداً ولدی از این زن به دنیا آمده که صلاحیت دارد از اولی یا از‏‎ ‎‏دومی باشد. ولد به کدام ملحق است؟ اگر به دومی ملحق باشد با جهل زن به حکم،‏‎ ‎‏ولد شبهه است یا زنا؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر در عدّه رجعیه بوده، مورد قرعه است. و اگر در عده بائنه‏‎ ‎‏بوده، ملحق به دوم است و با جهل، ولد شبهه است.‏

‏‏[سؤال 10787]‏‏ ‏ ‏ 6110‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر حضرت آیت الله‌ العظمی خمینی مدّ ظله العالی‏

‏‏یک زن تا سی و پنج سال اولاد کرده بعد از سی و پنج تا چهل و نه سال نزاییده بعد‏‎ ‎‏از چهل و نه سال شوهر زن وفات می کند مدت یک سال زن بیوه بوده، زن به یقین‏‎ ‎‏خود ثابت می کند که یائسه هستم چون که چهارده سال اولاد نکرده در سال پنجاه این‏‎ ‎‏زن در یک ماه به سه نفر صیغه می شود و اولاددار می شود حالا نمی داند از اول یا‏
‏‎

‏‏بسمه تعالی، زن در سال پنجاهم یائسه نیست و راجع به ملحق شدن دختر‏‎ ‎‏با فرض امکان التحاق به همه مورد قرعه است و عقد اوّلی صحیح و دو‏‎ ‎‏عقد دیگر باطل است و در هر صورت دختر با مرد اول محرم است.‏

‏‏[سؤال 10788]‏‏ ‏ ‏ 6111‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر حضرت آیت الله‌ العظمی خمینی مدّ ظله العالی‏

‏‏دو تا زن حامله بوده در بیابان زاییده اند هر دو تا زن مرده یک دختر نوزاد باقیمانده‏‎ ‎‏نوزاد دیگر را جانور خورده حالا حسن می گوید از زن من است حسین می گوید از زن‏‎ ‎‏من است اگر به حسن بدهد شاید از زن حسین باشد وقتی بالغ شد با پسر حسین‏‎ ‎‏ازدواج کند، اگر به حسین بدهد شاید از زن حسن باشد وقتی که بالغ شد با پسر حسن‏‎ ‎‏ازدواج کند حالا چه باید کرد بین این ها؟ شما امر بفرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، مورد از موارد قرعه است.‏

‏‎ ‎

‏‎