سخنرانی آیت الله مهدی کروبی

آیة الله مهدی کروبی *

متن سخنرانی

‏بسم الله الرحمن الرحیم. ‏

قال الله تبارک و تعالی فی کتابه: «لقد کرمنا بنی آدم»‏

‏یکی از رایج ترین و شایع ترین واژه ها در بین تمام اقشار مردم، واژه انسان است. انسان ها دریای خروشانی هستند که کارهای معقول و منطقی را انجام می دهند. به ‏‏همین دلیل هر قشری که مطالباتی دارد، با پنهان کردن خود در سایه مردم و سخن گفتن از آنها، قصد نیل به آن مطالبات را دارد. در این میان سیاستمداران و حاکمان و صاحبان قدرت یا آنان که به دنبال کسب قدرت هستند، بیش از سایرین از مردم دم می زنند.‏

‏سخن گفتن از بزرگی و کرامت انسان، با دو هدف متفاوت انجام می شود:‏

‏1 ـ  کسانی که صرفاً هدفشان رسیدن به قدرت و حکومت است (دنیا پرستان)، نگاه ابزاری به انسان ها دارند و در واقع انسان ها را نردبان ترقی و نیل به اهداف خود می دانند. این دسته تا وقتی به قدرت نرسیده اند و نیاز به حمایت مردم دارند، از آنان دم می زنند اما به مجرد این که قدرت و حکومت را قبضه کردند، مردم را فراموش کرده و حتی علیه همان مردم که آنها را به قدرت رسانده اند، طغیان می کنند و به تعبیر حضرت امیر(ع) مانند حیوان درنده ای به جان  آنها می افتند و آنها را می بلعند.‏

‏2 ـ  کسانی که در زمرة مردان الهی هستند مانند انبیاء، ائمه معصومین و عباد صالح خدا که به خاطر توصیه الهی در حفظ کرامت بندگان و نیز به جهت عشق و ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 401

علاقه به مردم؛ به عنوان عباد الله، از کرامت انسانی و حفظ شأن و جایگاه آنها سخن می گویند و به دنبال احیای این شأن و منزلت والای انسانی هستند. این دسته حاضرند جانفشانی کنند تا کرامت انسانی لطمه نخورد و حقوق حقّه مردم حفظ و اعطا شود. در همین زمینه علی(ع) می فرماید: امارت بر شما در نزد من هیچ ارزشی ندارد مگر آنکه اقامة حقی کنم و ظالمی را از ظلم خویش بر همنوعانش باز دارم.‏

‏یکی از نمونه های نگاه و استفاده ابزاری از مردم، شاه معدوم ایران (محمد رضا پهلوی) بود که تا هنگامی که به ملت نیاز نداشت، مغرورانه به اعمال سیاست های مستبدانة خود مبادرت می ورزید اما همین که احساس کرد تاج و تختش در معرض تهدید و سقوط قرار گرفته است، موضع و لحن خود را خطاب به ملت تغییر داد: من صدای انقلاب شما را شنیدم. اما دیگر دیر شده بود هر چند که آن موقع هم دروغ می گفتند؛ زیرا صدای مردم باید همیشه شنیده بشود.‏

‏از آن جا که همایش در رابطه با امام و کرامت انسانی و قلمرو دین است، مناسب است تورّقی و توجّهی به ادوار مختلف زندگی این راد مرد بکنیم و ببینیم نوع تعامل ایشان با مردم چگونه بوده است؟ آیا برخوردشان، رفتارشان و گفتارشان با مردم و در رابطه با مردم، قبل و بعد از پیروزی انقلاب و رهبری این نظام مردمی، تغییر کرد یا نه؟ ‏

‏حضرت امام: هر چه بیشتر امکان برخورداری از قدرت را پیدا می کردند، نسبت به مردم متواضع تر و خاشع تر می شدند. سراسر وجود امام مالامال از عشق به مردم بود. زندگی امام در دو کلمه خلاصه می شد: 1 ـ  خدا و توکل به او 2 ـ  مردم و دفاع از حقوق آنها با نگاهی به زندگی پربار امام خمینی، می توانیم آن را به سه مرحله دسته بندی کنیم: ‏

‏مرحله اول‏

‏امام در این مرحله مشغول تدریس علوم دین بودند و وارد فاز مبارزات سیاسی نشده بودند. در این مرحله، امام مشغول خودسازی است تا خود را مهیای مبارزه ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 402

طولانی و نفس گیر با رژیم فاسد پلهوی بنماید.‏

‏ایشان در سال 1314 شمسی زمانی که مشغول تدریس فلسفه و عرفان بودند نامه ای به یکی از شاگرانش می نویسد و دربارة کرامت انسان مطالبی را متذکر می شود «فإن الإنسان ممتازٌ عن سائر الموجودات باللطیفة الربانیه و الفطرة الإلهیّة» در واقع، این عبارت تفسیر آیه لقد کرمّنا بنی آدم است و به دلیل داشتن کرامت ذاتی، انسان شایستگی خلیفه خدا شدن در روی زمین را پیدا می کند‏‏ (‏إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً‏) و اساساً رمز دستور الهی به ملائکه جهت سجده بر آدم (نوع بشر) در همین کرامت ذاتی او نهفته است. لذا خداوند این مخلوق خود را از نظر ظاهری و جسمانی نیز مناسب تر و متعادل تر خلق کرد تا باسعة روحانی او تناسب داشته باشد و در تأیید و تأکید این گفتار، خود فرمود که: (‏لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ‏) و به خاطر این خلقت نیکو، به خود آفرین گفت (‏فَتَبَارَکَ الله أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ‏).‏

‏و طبیعی است که اگر بنا است مسئولیت خطیر جانشینی خداوند در زمین به مخلوقی از مخلوقات الهی تفویض شود، همانا او همین انسان است و این همان است که خدا خود در قرآن به آن اشاره کرده است که بار این مسئولیت را کسی جز انسان نمی توانست تحمل نماید لذا قبول نکردند به هر تقدیر، در این مرحله، امام بیشتر به مطالعه وتدریس درس های فقه و اصول و فلسفه و عرفان مشغول بودند و در آن برهه مبانی نظری کرامت انسان در مباحث علمی امام مطرح است. ‏

‏مرحله دوم‏

‏دوران مبارزه امام با رژیم طاغوتی و فاسد پهلوی است. این دوره از سال 1341 شمسی پس از ارتحال آیة الله بروجردی و اقدامات مشکوک شاه در زمینة اصلاحات ارضی و سپس طرح خائنانه و ذلیلانه کاپیتولاسیون آغاز شد. امام در این مرحله، اوج ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 403

‏شهامت و شجاعت، و دلسوزی برای دین و ملک و ملت و استقلال مملکت و دفاع از حقوق و آزادی مردم را به معرض گذاشت و همین از ویژگی های ممتاز ایشان شد. در جای جای موضع گیری های امام، در این دوره از حیات و مبارزات سیاسی، تپیدن قلب امام برای ملت و کشور و دین کاملاً محسوس است. دفاع از حقوق ملت و پیگیری مطالبات مردم و مواظبت بر خدشه وارد نشدن به استقلال سیاسی و اقتصادی کشور از مواردی است که در تمام بیانیه ها، پیام ها و سخنرانی های ایشان به وفور و به وضوح دیده می شود تا آن جا که گاهی از شدت نگرانی نسبت به سرنوشت ملت و مملکت آرزوی مرگ می کند، خواب نمی روم: قلبم در فشار است، نگرانم؛ نگران عظمت از دست رفته مردم، پایمال شدن استقلال مملکت، تعطیل شدن دین و احکام اسلام. امام به مناسبت بر پایی جشن های 2500 ساله در نجف طی سخنرانی فرمودند: ‏

‏«من می خواهم چه کنم این زندگی را، مرگ بر این زندگی من. آنها خیال می کنند که من از این زندگی خیلی خوشی دارم می برم که من و تهدید می کنند، چه زندگی است که من دارم؟ هر چه زود تر بهتر، بیایند! هر چه زودتر بهتر،... انسانی می رود آن جا کریم است. لااقل گوش انسان از اینطور چیزهایی که هر روز می شنود، هر روز ناله مردم را می شنود، هر روز اطلاع می دهند که دخترها را چه کرده اند، دخترها را کشتند بعضی شان را، سر ناهار ریختند آن قلدرها و چماق کشها، ریختند سر ناهار آب یا غذای جوش را ریختند به سر این بیچاره ها، چه شده است؟ چون گفتند ما جشن 2500 ساله را می خواهیم چه کنیم؟ جشن را آنها باید بگیرند که زندگی دارند، آنها باید بگیرند که یک حکومتی دارند که در تحت نظر آن حکومت در رفاه هستند، در پناه هستند، جشن می گیرید با این خون آشامی  و کشتار؟! جشن با ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 404

فقر و محرومیت؟! جشن برای حضرت امیر باید بگیرید که مردم در سایه شمشیر او در امان بودند.»‏

‏در این مرحله هم امام مدام از حقوق مردم، کرامت مردم، زندگی مردم و عظمت و بزرگی و آزادی مردم دم می زند و یک لحظه از این امور غافل نبودند.‏

‏مرحله سوم‏

‏مهم ترین مرحله زندگی امام، در این مرحله است؛ مرحله پیروزی مبارزات ملّت با رهبری امام.‏

‏امام در این دوره قدرت فوق العاده ای پیدا کرده است؛ رژیم منحط پهلوی را ساقط کرده و نظام جمهوری اسلامی را پایه گذاری کرده است و در سایه قدرت و رهبری کاریزمای خود، از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار است. ملت یکپارچه گوش به فرمان او است و عاشقانه منویات ایشان را اجرا می کند. امّا این امام در اوج قدرت و اقتدار، ذره ای از اعتقادش و اعتمادش و احترامش به ملت کاسته نشد و در مشی و رفتار و گفتارش کوچکترین تغییری به وجود نیامد. امام همانی بود که در مراحل قبل بود؛ با همان مرام و رویکرد، با همان احترام و مواظبت بر حقوق و کرامت انسان ها و بلکه با حساسیت بیشتر و نظارت دقیق تر؛ زیرا او اکنون حاکم است؛ حاکم بر قلبها و حاکم وظیفه اش به مراتب سنگین تر است. امام بر خلاف سیاستمداران و قدرتمندان، هیچ گاه ارتباطش را با مردم قطع نکرد بلکه پس از رهبری ارتباط ایشان با مردم وثیق تر و تنگاتنگ تر شد و به خاطر مردم در مقابل گروه ها و احزابی که می خواستند به هر ترتیبی و با هر لطایف الحیلی به قدرت برسند، قرار می گرفت و مواظب بود تا آنها که به قدرت رسیده اند، سوء استفاده نکنند و حقوق مردم را نه تنها ضایع که حتی محدود نیز نکنند.‏

‏یکی از مواردی که امام بر روی آن حساسیت نشان می داد: سلامت انتخابات و صیانت از آراء مردم بود. به این جملات توجه کنید انتخابات در انحصار هیچ کس ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 405

‏نیست، نه روحانیت و نه احزاب و گروه ها؛ انتخابات مال همه مردم است، سرنوشت مردم دست خودشان است. امام، زمانی این سخنان را می گفت که جامعه از نظمی بایسته و شایسته بهره مند بود و در رأس ارکان آن نیروهای انقلابی و دلسوز قرار داشتند و اعضا و کادر احزاب از چهره های انقلابی و یاران امام بودند و نزد امام از حرمت و احترام ویژه ای برخوردار بودند.در مورد علاقه امام به مردم ملاحظه کنید که ایشان در نامه ای عرفانی خطاب به فرزند برومندش حاج احمد آقا که پس از رحلت امام (ره) منتشر شده در وصف ملت ایران چنین می گوید: «ملت ایران که جان من فدای تک تک آنها باد!». یعنی آن چه برای حضرت امام اهمیت دارد، رعایت حقوق و آزادی های مشروع مردم است. در بعد سیاسی نیز به هیچ وجه خود و رأی و نظر خود را تحمیل نکردند و انتخاب نوع نظام و آرایش  سیاسی جامعه را بر عهدة خود مردم گذاشت؛ زیرا این را حق مردم و متعلق به خود مردم می دانست هر چند نظر خود را نیز به عنوان یک صاحب نظر می گفت.‏

‏یکی از آثار و اقدامات ماندگار امام در زمینة رعایت حقوق مردم، انتشار بیانیة 8 ماده ای درباره تفحص از منازل و برخورد با متهمان است که یاد آور نوع بیانیه های صادره از سوی امام علی(ع)‏‏؛ نظیر عهد نامه مالک اشتر و نامه به فرزندش امام حسن‏‏(ع)‏‏ است. در آن بیانیه، امام اکیداً از افشای مشاهدات امور منافی شرع و عفت در منازل مردم توسط ضابطین قضایی و متولیان امر تفحص، نهی فرمودند.‏

‏سخن خود را با کلامی از امام به پایان می برم:‏

‏«در این جا آراء ملت حکومت می کند. این جا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگانها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچیک از ما جایز نیست و امکان ندارد.»‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‏ ‏

کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 406