مصاحبه با آیت الله مهدی کروبی

آیة الله مهدی کروبی *

یکی از عرصه های مهمی که موجب می شود بعضی از کارهای مغفول به سرانجام برسد، مسئلۀ کرامت است. مستحضرید که این مسئله قبل از آن  که در غرب مطرح شود، هم در قرآن کریم و هم در سیرة معصومین(ع) مطرح شده است. حضرت امام نیز به این نکته توجه داشتند.

در همین زمینه علاقه مندیم که از حضرت عالی در مورد جایگاه کرامت در حکومت اسلامی و سیرة امام و راهکارهای نظری، عملی و قانونی که بتوان در قالب یک حکومت، به کرامت انسان به مفهوم واقعی آن رسید، استفاده کنیم.

‎ ‎‏ ضمن خوش آمدگویی به عزیزان، وقتی شنیدم قرار است راجع به کرامت انسان مصاحبه شود، بسیار خوشحال شدم، زیرا با گذشت 28 سال از انقلاب ما هنوز شاهد برخی برخوردها و اتفاقاتی هستیم که مناسب با روحیات دهه چهل و پنجاه آن هم در مواجهه و مقابله با رژیم فاسد پهلوی است. هر چند که هر انقلابی در بدو پیروزی، افراط و تفریط ها و خشونت هایی را در خود دارد و افراد انقلابی که مدت ها زیر فشار و شکنجه و سختی های گوناگون بوده و به ادبیات مبارزه عادت کرده اند، پس از انقلاب نیز بر همان عادت مألوف، گرفتار تندروی هایی می شوند و در انقلاب ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 178

‏ما هم روحانیون و هم انقلابیون در مبارزات خود علیه رژیم ستم شاهی در حالی که معتقد بودند اسلام دین رحمت است، اما قاطعیت اسلام با مخالفان و دشمنان را نیز همواره مدّ نظر داشتند: (‏أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم‏). چنین روحیه ای در آن زمان موجب افزایش روحیه مقاومت و پایداری و ایثار در افراد می شد و در نوع خود و در جای خود بسیار عالی بود. زمانی نیز پیش آمد که انقلابیون بر خود لازم می دیدند تا دست به فعالیت های تند تر و شدید تر و حتی مسلحانه بزنند. این شرایط با پیروزی انقلاب، بر افکار، تفکرات، رفتار، عملکرد و اقدامات متولیان و دست اندرکاران این انقلاب سایه افکند و باعث هرج و مرج هایی شد که اگر مقطعی باشد و به سال های اوّلیه محدود شود، قابل قبول است. اما متأسفانه این به یک رویه و اخلاق تبدیل شد و به نوعی در رفتار برخی افراد ریشه دواند تا آن جا که به قتل های زنجیره ای منتهی شد؛ یعنی اوضاع به گونه ای شد که هر کس را نمی پسندیدیم و او را مخالف خود یا انقلاب می پنداشتیم، به آسانی نقشة از میان برداشتن او را می کشیدیم؛ مثلاً فروهر را که هم انقلابی و هم مسلمان بود و قطعاً ملحد نبود، به جرم مخالفت و هم عقیده نبودن، به قتل رساندند و یا اتوبوس دگر اندیشان که بنا بود به ته درّه فرستاده بشود یا سعید سیرجانی را با آمپول از بین می برند و به هر تقدیر وقتی اسلام در دستمان است به قول آن آقا که می گفت مانند موم با آن هر کاری می توانید بکنید؛ و هر کاری به اسلام، امام و انقلاب نسبت می دهیم و این باعث می شود برخی که خیلی زمان امام را درک نکرده اند فکر کنند امام خیلی خشن بوده و چنین و چنان بوده در حالی که امام در عین صلابت و قاطعیت و استواری، برای خود ضوابط و چارچوبی داشت و بر اساس احساس عمل نمی کرد؛ چه در مسائل سیاسی و چه در مسائل دینی و نیز مسائل اجتماعی، بلکه همواره جمیع جهات را در نظر می گرفت و آن گاه تصمیماتی را اتخاذ می کرد.‏

‏این مطالب را به عنوان مقدمه گفتم تا بگویم: برگزاری کنگره کرامت انسانی، ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 179

یکی از کارهای ‏‏بسیار‏‏ ارزشمند است؛ به ویژه اگر بتوانید نتایج آن را به مردم انعکاس دهید، بسیار مفید خواهد بود، زیرا باید روشن شود که امام، به «مردم»، اهمیت فراوانی می دادند. در اندیشۀ دینی و سیاسی حضرت امام، «مردم» جایگاه برجسته ای داشتند.‏

‏یکی دیگر از دلایل خوشحالی من این است که ما برای خودمان نوعی برتری و قداست و نیابت الهی را در قبال مردم قائلیم و گویی هر چه می گوییم، فرمان خداست و مردم باید اطاعت کنند و متأسفانه این طرز تلقی و فکر را به امام نسبت می دهیم. این بد تفسیر کردن و ابزاری برخورد نمودن و سوء استفاده  کردن ها، اشتباه است. لذا برگزاری چنین کنگره ای، می تواند تا حدودی غبار از رخ افکار و عملکرد امام بزداید؛ مثلا در باب ولایت مطلقه فقیه، بارها گفته ام که من این اصل را آن گونه که امام می گفت و عمل می کرد قبول دارم نه آن طور که دیگران تفسیر می کنند.‏

‏نکته  دیگری که باید عرض کنم این است که برخی می گویند مردم باید مطیع دستورها باشند، همان طور که موظف اند رکعات نماز را همان گونه که گفته اند بخوانند، ‏‏دستورهای‏‏ حکومتی نیز این گونه است و مردم مکلف به اطاعت و پیروی هستند در حالی که جامعه و حکومت بدون برنامه و صرفاً با حکم و تکلیف کردن و دستوری رفتار کردن سامان نمی یابد، اداره جامعه حکومت می خواهد و حکومت نیز برنامه لازم دارد و باید طبق برنامه به ساماندهی امور بپردازد.‏‏ ‏

‏از طرف دیگر، در جامعه همة انسان ها از حقوق مساوی برخوردار باشند چنان که امیر مؤمنان در نهج البلاغه به مالک اشتر می فرماید: با مردم سبعانه رفتار نکن، زیرا آنها یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت با تو یکی هستند. امام نیز در تمام مدت حکومت و رهبری خود بر اهمیت ملت و میزان بودن رأی آنان تأکید داشتند و این ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 180

‏که همه از حقوق مساوی برخوردارند و باید حقوق همگان حفظ و رعایت شود، زیرا مردم را ولی نعمت خود و تمام مسئولان می داند. به همین دلیل می گوید: به من نوکر و خدمت گزار بگویید بهتر از این است که رهبر بگویید. ‏

‏بنابراین حرمت و کرامت انسانی در جمهوری اسلامی به این معناست که مردم آن را احساس کنند و با تمام وجود لمس کنند که بر سرنوشت خود حاکم هستند و در تصمیم گیری های حکومت تأثیر گذار و دخیل می باشند. و نباید این گونه احساس کنند که آنها به تکلیف خود عمل می کنند و اگر چنین نکنند، عقوبت خواهند شد. جالب است که برخی فکر می کنند فقط مردم موظفند به تکالیف خود عمل کنند و خود آنها تکلیفی ندارند و برای خوب عمل نکردن خود نه مستحق توبیخ هستند و نه مستوجب عقوبت. ‏

‏امام اکیداً به دنبال این بودند که حرمت مردم رعایت شود و لذا می بینیم در دهه اول انقلاب که بچه های کمیته و سپاه متعرض مردم می شوند و فضایی ایجاد می شود که کسی هم نمی تواند حرف بزند، (یادتان هست که در بعضی از خطبه های ‏‏نماز‏‏ جمعه کارهای حاج بخشی تأیید می شد) در چنین فضایی امام دستور دادند کسانی را که به بهانه امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با منکرات مزاحمت هایی را برای مردم ایجاد کرده بودند،  به مجازات برسانند، و این دستور از کسی غیر از امام نمی توانست صادر بشود. ‏

‏نگاه کنید، کار به جایی رسیده بود که بچه های کمیته می رفتند سرشان را می گذاشتند گوشه در خانه مردم و می شنیدند که امشب قرار است این جا جشن بگیرند، ممکن است یک حرکت های موزونی هم انجام بشود، یا صدای موسیقی هم بیاید و ... می ریختند و می گرفتند و می بردند، در چنین جوی امام فرمان هشت ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 181

ماده ای را صادر کردند و دستور اکید برای حفظ حریم شخصی و خصوصی افراد دادند. دقت در مفاد این فرمان، نشان می دهد که امام اهتمام تام به حقوق و کرامت مردم داشت.‏

 اگر نمونه هایی از برخوردهای کرامت آمیز حضرت امام با مردم را به خاطر دارید بفرمایید؟

‏بله، مناسب است و من به چند نمونه اشاره می کنم: 1 ـ خانمی از خوزستان برای ملاقات امام می آید اما وقت ملاقات به او نمی دهند. به امام نامه می نویسد و از این قضیه گلایه می کند. امام خطاب به مسئولان دفترش می نویسد: تا این خانم را نیافته و به ملاقات من نیاورید، حق ندارید به هیچ یک از مسئولان وقت ملاقات بدهید. بنابراین همه بسیج می شوند تا آن خانم را پیدا کنند و به ملاقات امام بیاورند.‏

‏2 ـ برای امام همه جور نامه ـ از تلخ و شیرین ـ می آمد، اما معمولاً تعدادی از نامه ها را می دادند که امام ببیند، پزشکانی که مراقب حال امام بودند گفته بودند نامه های تلخ ‏‏موجب‏‏ به هم خوردن ضربان قلب امام می شود (یک مورد هم ما بی احتیاطی کردیم و موجب ناراحتی امام شدیم. قصه این طور بود که امام به جانبازان علاقه زیادی داشتند، روزی جمعی از قطع نخاعی ها را ـ حدود 70 الی 80 نفر می شدند ـ به ملاقات امام بردیم، امام با دیدن آنها و پس از ملاقات گریه کرده بودند که روز بعد وقتی دکتر عارفی مرا دید گفت آن روز ضربان قلب امام به شدت بالا رفته بود که بعد از آن دیگر ما آن کار را نکردیم بلکه قطع نخاعی ها را دو تا سه تا می بردیم پیش امام) به همین جهت مدتی نامه های تلخ را برای امام نمی فرستادند، چند روزی که می گذرد امام به حاج احمد آقا می فرمایند احمد چه شده است؟! دیگر در مملکت مشکلی وجود ندارد؟! و اضافه می کنند یا اصلاً برایم نامه نیاورید یا اگر ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 182

‏می آورید گزینش شده نباشد، تلخ و شیرین را با هم بیاورید. حاج احمد آقا در جواب می  گویند که پزشکان گفته اند که نامه های تلخ برای قلب شما مضر است.‏

‏هدفم از نقل این مطلب این بود که بگویم شیوه امام این گونه بود که ارتباط تنگاتنگ با مردم داشته باشد و جوری به مردم بها می دادند که مردم احساس کنند در اداره جامعه مؤثرند، ممکن است برخی خوانندگان تصور کنند که این برخوردهای امام نسبت به خانواده شهداء و جانبازان و رزمندگان و یا روحانیت بوده در حالی که امام در یک نامه عرفانی که برای حاج احمد آقا نوشته اند جمله بسیار جالبی دارند، در آن نامه که پس از ارتحال حضرت امام منتشر شده و شائبه سیاست بازی هم در آن وجود ندارد بهترین عبادت را خدمت به خلق می دانند و می فرمایند: تو و همه می دانید که در نظامی واقع هستید که به یمن قدرت الهی و توفیق او ـ جل و علا ـ و دعا و تأیید حضرت بقیه الله ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ و ملت انقلابی ایران ـ که جانم فدای یک یک آنها ـ دست رد بر سینه همه قدرت های شیطانی زده است...‏

‏امام می فرماید: «جان من فدای یک یک آنها». امام می داند که در بین مردم همه جور آدم وجود دارد با این حال می فرماید جان من فدای یک یک آنان. نکته جالب در این عبارت این ‏‏است‏‏ که امام این عبارت را در مورد کل ملت ایران می گوید و نه گروه خاصی؛ نظیر: روحانیت، سپاه، بسیج، خانواده شهدا، جانبازان.‏

‏3 ـ مرحوم ظهیر نژاد، رئیس ستاد مشترک ارتش، هر روز ریش خود را می تراشید و به محضر امام می رفت. یکی از آقایان به او اعتراض کرده بود که تو خجالت نمی کشی با ریش  تراشیده خدمت امام می روی؟ او در پاسخ گفته بود: این امامی که من می شناسم، مانند شما فکر نمی کند. من هر روز به حضور ایشان می روم و دست امام را می بوسم و به صورتم می کشم که ببیند صورتم را تراشیده ام. امام نیز ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 183

دست مهربانی بر سرم می کشد. امام علاقه خاصی به ایشان داشت.‏

‏4 ـ آقا مصطفی محقق داماد نقل می کند: هنگامی که آقای ربانی املشی دادستان کل کشور شدند، خدمت امام رفتند و گفتند شرط قاضی، عدالت است و قضاتی که داریم عادل نیستند و فاسق هستند. امام پرسیدند: از کجا می دانید آنها فاسقند. ایشان می گوید: اینها ریش خود را می تراشند. ‏

‏امام در پاسخ ‏‏فرموده ‏‏ بودند: شما باید این احتمال را بدهید که آنها مقلد کسی هستند که ریش تراشی را حرام نمی داند. ضمن این که شما حق ندارید از آنها دربارۀ مرجع تقلیدشان سؤال کنید.‏

‏5 ـ زمانی، برای محرّک نبودن، اخبارگو و مجری زن در تلویزیون وجود نداشت. و اگر خبرنگاری زن بود، به گونه ای تصویر برداری می شد که صورتش پیدا نباشد. امام می فرمودند: ‏‏این‏‏ رفتار، ننگ جمهوری اسلامی است. در حالی که همة دنیا اخبار را یک مرد و یک زن در کنار هم می گویند، چرا ما باید این گونه رفتار و برخورد کنیم؟! ‏

‏این مثال ها، تفاوت نوع نگاه امام و دیگران را درباره حقوق مردم، نشان می دهد. ‏‏فراموش‏‏ نکنیم که امام، مردم را فقط برای پر کردن جبهه ها و حضور در راهپیمایی ها و نماز جمعه نمی خواست؛ بلکه برای دخالت در سرنوشت خودشان در تمام امور مملکتی و حکومتی می خواستند. در همین رابطه به چند واقعه اشاره می کنم:‏

‏امام خیلی تلاش می کردند که از ابزار قدرت دسته خاصی استفاده نکنند؛ در انتخابات ‏‏دوره‏‏ اول مجلس شورای اسلامی در شهر خمین خواهر زادة امام به نام آقای مستوفی کاندیدای مجلس شد و آقای پسندیده هم اطلاعیه ای دادند و مردم را سفارش کردند که به آقای مستوفی رأی بدهند، انتخابات برگزار شد و آقای سیدان ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 184

که یک دبیر بود رأی آورد و آقای مستوفی رأی نیاورد. آقای پسندیده نامه ای نوشتند به امام که انتخابات را بد انجام دادند و تقلب شد و چه شد... خلاصه نظرش این بود که انتخابات باطل بشود.‏

‏شما می دانید که امام برای آقای پسندیده خیلی احترام قائل بود، در نوشته ها به ایشان آقا می گفت، برادر بزرگش بود، وکیل امام بود، حالت پدری برای امام داشت، هفت سال از امام بزرگ تر بود، حالت استادی برای امام داشت چون امام مقدمات را پیش ‏‏ایشان‏‏ خوانده بود، لذا امام جلوتر از آقای پسندیده حرکت نمی کرد و... با این همه امام وقتی نامه را خواند یک لبخندی زد و فرمود: در شهر من خواهر زادة من کاندیدا شده، برادر من هم حمایت کرده و... با این حال یک دبیر رأی آورده، انتخابات از این بهتر هم مگر می شود؟!‏

‏مورد دیگر این که: یکی از مسئولان استانی از طریق ارتباطی که با دفتر امام داشت به دو نفر از آقایان دفتر امام گفته بود که بیایید برای خبرگان رهبری از این استان کاندیدا بشوید. یکی از این آقایان می گوید که ما باید از امام اجازه بگیریم، وقتی موضوع را با امام در میان می گذارند امام می فرماید در آن استان آدم باسواد و ملا وجود ندارد که شما باید بروید؟!‏

‏امام توجه دارند که اگر کسی هر روز پیش امام است و مردم در تلویزیون در کنار امام او را می بینند اگر برود در یک استانی مردم احترام می کنند و رأی می آورد و این ‏‏یعنی‏‏ استفاده ابزاری از موقعیت و قدرت!‏

‏یکی از راه های اکرام مردم و کرامت بخشی به آنان، این است که تمام ابزار قدرت در حکومت (نیرو های مسلح، صدا و سیما، نهادهای نظارتی و اجرایی) صرفاً در صدد بستر سازی برای رقابت مردم باشند و نه اعمال سلیقه و تصمیم به جای ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 185

ملت. در واقع، شرایط باید به گونه ای باشد که از همه زوایای مختلف این حکومت، بوی عدل و داد و کرامت (و نه ظلم و بیداد و تحقیر) استشمام بشود.‏

‏6 ـ در اوایل جنگ، شخصی علیه امام شکایت کرده بود که تو جنگ را به راه انداختی و باعث شدی من در خرمشهر خانه ام را از دست بدهم. نامة ابلاغیه به امام می رسد و ایشان می گوید یا رضایت ایشان را جلب کنید یا من به دادگاه می آیم.‏

‏امام فضا را ‏‏به‏‏ این صورت در آورده بود که مردم به خودشان اجازه می دادند که از دست ایشان شکایت کنند.‏

‏در این جا باید اعتراف کنم که متأسفانه چون در سطوح بالای مدیریتی، روابط ناعادلانه و بعضاً ظالمانه حاکم است، اوّلاً: این نحوه روابط به لایه های پایینی نیز تسرّی می یابد و ثانیاً: خواهی نخواهی کرامت انسانی پایمال می شود؛ زیرا کرامت انسانی با تقوای اجتماعی و فردی و رعایت ضوابط و روابط عادلانه محقق می شود. هم اینک حقوق مردم در بسیاری از نهاد ها؛ از جمله: قوة قضائیه، قوة مجریه، نهاد ها، ادارات و مؤسسات، خبرگان و شورای نگهبان تضییع می شود و تا رشوه و پارتی نباشد، کاری پیش نرفته و بسامان نمی شود. این امور، حکومت را از درون متلاشی می کند.‏

‏اساساً نوع برخورد ارگان های مجری و ناظر انتخابات مختلف (ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، خبرگان)؛ نظیر وزارت کشور و شورای نگهبان، با کاندیداها و آراء مردم، هیچ نشانی از اکرام مردم و به رسمیت شناختن حق مردم ندارد. در حالی که همان گونه که اکرام دانش آموز توسط معلم، خوب درس دادن به اوست، اکرام مردم نیز توسط حکومت، احقاق حقوق آنها در بخش های مختلف اجزای حکومت است که یکی از آنها پاسداری از آرای آنهاست و یکی هم عدم ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 186

تحمیل کسی و رأیی و عقیده ای به مردم است.‏

شما به عنوان کسی که از ابتدای انقلاب در ارکان حکومت بوده اید، حضرت امام در ادارة حکومت جمهوری اسلامی چه شیوه  و سیستمی را برای حفظ کرامت انسان ها پیش گرفته بودند؟ آیا روش حکومتی خاصی را ارائه کردند؟ و آیا این روش، بعد از ایشان دنبال شد؟

‏امام، از آن جا که فردی حکیم و بصیر بود، تمام تلاش و سعی خود را معطوف این جهت نموده بود که هر چه سریع تر، آن چه از آرمانها و شعار ها در طول دوران مبارزه با رژیم ستم شاهی، به مردم وعده داده است را به یک رویه و میثاق در قالب قانون اساسی جمهوری اسلامی تبدیل کند. لذا تعجیل داشتند که بدون فوت وقت این مسئله محقق شود. در حالی که همان زمان بسیاری از افراد صاحب نظر به این تعجیل امام در شکل دهی نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، ایراد می گرفتند و معتقد بودند داشتن نهادهای مذکور، برای نظام نوپای جمهوری اسلامی هنوز زود است و باید تا مدتی جامعه توسط جمعی از نخبگان اداره شود تا همه چیز تثبیت شود. اما امام ابتدا شکل نظام را به رأی عمومی گذاشت که 2 / 98 درصد به جمهوری اسلامی رأی دادند. سپس دستور تدوین قانون اساسی را داد که توسط خبرگان قانون اساسی که منتخب ملت بود، تدوین شد و بلافاصله امام دستور دادند این قانون اساسی به آراء عمومی گذاشته شود. و پس از آن دو انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی برگزار گردید. امام در مدت رهبری شان حتی یک روز هم اجازه نداند انتخابات تأخیر بیفتد؛ حتی زمان جنگ. در حالی که قانون اساسی می گوید اگر در مناطق جنگی امکان برگزاری انتخابات نبود نمایندگان قبلی در مجلس بمانند تا موانع برطرف شود، اما امام دستور ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 187

دادند تا برای خوزستان و یا استان های غرب کشور، در نقاط مختلف کشور که مهاجرین جنگ ساکن بودند انتخابات برگزار شود و نمایندگان جدید انتخاب شوند.‏

‏این عمل نشان دهندة نهایت اهتمام امام برای حفظ کرامت مردم و نقش آنها در تعیین سرنوشتشان است. باز می بینیم در راستای نهادینه کردن امور مملکت، وقتی بین مجلس و ‏‏شورای‏‏ نگهبان اختلاف پیش می آید امام دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را می دهند که وظیفه اش حل و فصل اختلاف بین این دو نهاد بود. گرچه آقای مهرپور می گفت: اگر شورای نگهبان برداشت صحیحی از قانون اساسی داشت، نیازی به مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود.‏

‏امام با نهادینه کردن قانون در نظام جمهوری اسلامی، در واقع جاده را برای مردم و مسئولان هموار کردند. حتی برخی موارد که برخلاف قانون، دستوری می دادند، جزء موارد استثنا بود که در پاسخ نامه عده ای از نمایندگان در اواخر مجلس سوم فرمودند: همه باید به مُرّ قانون برگردیم، اگر مواردی خلاف قانون عمل شده به خاطر ضرورت و اقتضای زمان جنگ بوده است.‏

‏اما نکته اینجاست که ما برخی رفتار ها و گفتار های امام را گرفته ایم و بخشی را مغفول و متروک گذاشته ایم. مثلاً شما در هیچ کجا این عبارت امام را نمی بینید که ‏‏فرمودند‏‏: «جان من فدای یک یک  ملت ایران». اما عباراتی مثل: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد، ـ که من هم مرید ولایت فقیه هستم ـ یا ای کاش من یک پاسدار بودم و... را فراوان در دیوار ها و نوشته ها می بینید!‏

آیا مواردی را که در آن امام به عنوان حاکم اسلامی، به حقوق شهر وندان غیر مسلمان، اهتمام داشته و آنها را رعایت کرده و به دیگران نیز دستور رعایت آن را بدهند، سراغ دارید؟


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 188

‏بله، غیر از سخنرانی هایی که در این زمینه داشتند، دو ملاقات را بنده حضور داشتم و شاهد بودم:‏

‏1 ـ سخنرانی ایشان برای ‏‏اقلیت های‏‏ دینی که از انبیاء و این که آنها همه یک دل و یک سخن بودند و اختلافی نداشتند و نیز این که حکومت متعلق به همه است و حقوق همگان باید رعایت شود و...، برای آنان صحبت کرد.‏

‏2 ـ در مواردی گزارش می شد که به اقلیت ها ظلم شده است. در این گونه موارد امام نماینده ای را مأمور رسیدگی می کردند؛ مثلاً روزی مدرسه ای را از زرتشتی ها در یزد، گرفته بودند، وقتی خبرش به امام رسید، فوراً دستور دادند به آنان پس داده شود و این موجب خوشحالی زرتشتیان شده بود.‏

برداشت ما از فرمایش شما این است که حضرت امام معتقد بودند: اسلام برای انسان بما هو انسان کرامت قائل است و نه انسان بما هو مؤمن یا آخوند یا حزب الله  و... .

‏بله همین طور است. خطابات قرآنی و نیز خطابات معصومین (ع) دو گونه است: یک دسته ‏‏مخصوص‏‏ مؤمنان است و دسته ای دیگر مخصوص انسان هاست و اختصاص به گروه خاصی ندارد؛ مثلاً آیة (‏لقد کرّمنا بنی آدم‏) هیچ قید و توضیحی ندارد. امام نیز به عنوان شاگرد این مکتب، این مسائل را مدّنظر داشتند و رعایت می کردند، زیرا تکیه گاه آنها را حکومت اسلامی می دانستند.‏

‏لازم است به آخرین ملاقات خود و آقای موسوی خوئینی ها ـ دادستان کل کشور ـ با ‏‏امام‏‏ اشاره کنم. ایشان هنگام خداحافظی خطاب به آقای موسوی خوئینی ها فرمودند: چرا حقوق مردم رعایت نمی شود و افرادی در زندان، بلاتکلیف هستند؟! که پس از تحقیق، دیده بودند یکی از زندانی ها حدود یک سال و نیم است پرونده اش بلاتکلیف مانده است.‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 189

خلاصه این که امام به رعایت حقوق اقلیت ها و زندانی ها، فوق العاده حساس بودند.‏

از نظر شما شرط رعایت کرامت همه افراد اجتماع چیست؟

‏اگر‏‏ بنا باشد کرامت در حق انسان ها رعایت شود، باید عدالت در تمام سطوح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اعمال قدرت  و حکومت، ساری و جاری باشد. ضمن این که تمام امور باید قانون مند باشد تا در حق کسی احجاف نشود. در این صورت کسی که به منصبی (وزارت، وکالت، مدیریت، ریاست و...) می رسد، ناحق نخواهد بود و بر اساس لیاقت و شایستگی و ضوابط قانونی خواهد بود.‏

‏امام بسیار مراقب ‏‏اوضاع‏‏ و رفتار و گفتار مسئولان بود و من این جا به مواردی اشاره می کنم: ‏

‏شهید‏‏ رجایی هنگامی که کابینه خود را معرفی کرد، دکتر عارفی را برای وزارت علوم معرفی کرد و در کمالات و فضایل او گفت: ایشان طبیب امام است. امام نیز در پاسخ فرموده  بودند: مگر طبیب امام بودن، برای وزارت فضیلت می آورد؟!‏

‏هم ‏‏چنین‏‏ من در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه نسبت به آیة الله خویی مطالبی را عنوان کرده بودم که امام فرمودند: این قسمت در پخش از رادیو، حذف شود.‏

 در پایان اگر خاطره ای در نظر دارید بفرمایید.

‏آقای حمید روحانی می گفت: امام پس از آزادی از زندان در سال 1343 و ‏‏آمدن‏‏ به قم، به کسی که به دست بوسی امام آمده بود به آرامی و در گوشی فرمودند: اگر انگشترت طلاست، از دستت در آور. و آن شخص نیز گفت: چشم.‏

‏آیة الله ‏‏اردبیلی‏‏ می گفتند: در نزد امام صحبت از بعضی گروه های سیاسی شد. یکی از بزرگان گفت: اینها روحانیت را قبول ندارند. امام در جواب فرمودند: نخیر. اینها شما را قبول ندارند ولی روحانیت را قبول دارند. ایشان به امام گفته بودند: آنها ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 190

شما را نیز قبول ندارند. و امام در پاسخ فرموده بودند: خوب قبول نداشته باشند. مگر من جزء اصول دین هستم که همه باید مرا قبول داشته باشند.‏

‏و آخرین مطلبی که میزان علاقه امام به مردم را نشان می دهد را برایتان نقل می کنم: ‏

‏ملاقات خانواده شهدا هفته ای یک بار به صورت استانی انجام می گرفت، تعدادی از خانواده های شهدا که اکثرشان هم خانم بودند ساعت 3 بعدازظهر در حالی که همه رفته  بودند، به جماران رسیدند، با آقای صانعی صحبت کردم که چه کنیم؟ اینها این همه راه آمده اند و ‏‏نمی شود‏‏ امام را ندیده برگردند، آقای صانعی گفت به اینها بگو شعار بدهند، امام وقتی صدای آنها را بشنود می آید، پس از چند بار شعارِ «خمینی ما منتظریم»، یک وقت دیدیم پرده کنار رفت و امام آمدند و این طور مواقع متوجه می شدند که ما خجالت می کشیم که بی موقع زحمت داده ایم طوری برخورد می کردند که شرمندگی انسان کمتر بشود.‏

‏به هر حال توجه به کرامت انسان ها و حفظ حرمت مردم برای امام بسیار مهم بود و امیدواریم که نتیجه این همایش بروز و ظهور حفظ کرامت مردم در رفتار مسئولان و متولیان امور باشد.‏

*. زندگی نامه

‏در سال 1316 شمسی در خانواده ای مذهبی و روحانی در «الیگودرز» از توابع استان لرستان دیده به جهان گشود. دورۀ تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به انجام رساند و پس از آن راهی قم شد و در کنار تحصیلات حوزوی، دورۀ متوسطه را تا اخذ دیپلم ادبی ادامه داد. با شروع فعالیت های مبارزاتی و سیاسی حضرت امام خمینی به فعالیت های سیاسی پرداخت و در سال 1342 برای اولین بار بازداشت شد و این بازداشت پنجاه روز طول کشید. در همین سال در کنکور دانشگاه تهران شرکت کرد و در رشته فقه و حقوق اسلامی پذیرفته شد، ولی به علت فعالیت ها و ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 191

‏بازداشت ها و زندانی شدن های مکرر در سال 1350 مدرک لیسانس خود را دریافت نمود.‏

‏از همان آغاز نهضت اسلامی سخنرانی ها و مسافرت های مختلف و گوناگون به شهر های گوناگون کشور انجام داد و در بسیاری موارد با توجه به حساسیت ساواک و نهادهای امنیتی دست گیر، بازداشت، اخراج و زندانی شد که طولانی ترین و سخت ترین این محکومیت ها از سال 1353 تا سال 1356 و به مدت سه سال و اندی بود. وی هم چنین در ماه رمضان 57 شمسی در بحبوحۀ انقلاب اسلامی ایران مدت کوتاهی بازداشت شد.‏

‏با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مهدی کروبی که از افراد مورد اعتماد و شناخت امام (قده) بود، از سوی ایشان به مناصبی، گماشته شد و نیز در نخستین دورة مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه 58 شمسی از سوی مردم الیگودرز به عنوان نماینده این شهرستان به مجلس راه یافت. احکامی که امام خمینی برای نامبرده صادر کرده اند از این قرار است:‏

‏1 ـ عضویت در کمیتة امداد به همراه آقای عسگر اولادی و آقای شفیق 2 ـ نمایندگی تام الاختیار در استان لرستان 3 ـ نخستین سرپرست بنیاد شهید 4 ـ سرپرستی برخی از اموال به وکالت از طرف امام خمینی (قده) 5 ـ عضویت در مجلس بازنگری قانون اساسی 6 ـ نمایندگی امام و سرپرستی حجّاج ایرانی.‏

‏مشارالیه هم چنین از اولین بنیان گذاران مجمع روحانیون مبارز بود. هم چنین در دوره های دوم و سوم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران به نمایندگی برگزیده شد و در مجلس سوم پس از ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس برگزیده شد.‏

‏ایشان بعد از یک دوره وقفه، پس از انتخابات ریاست جمهوری 76 بار دیگر به صحنه سیاست بازگشت و در مجلس ششم از حوزه انتخابیه تهران انتخاب گردید و چهار سال در کرسی ریاست مجلس بود و پس از آن نیز در مجمع تشخیص مصلحت عضویت یافت. در دورۀ نهم ریاست جمهوری، نامزد شد و آرای بسیار چشم گیری به دست آورد ولی در میان «اما» و «اگر»های فراوان، نتوانست به منصب ریاست جمهوری برسد. پس از آن، از همۀ مقام های حکومتی استعفا داد و حزب «اعتماد ملی» را تشکیل داد و همۀ وقت خود را صرف سامان دهی این حزب کرد. ایشان در حال حاضر دبیر کل حزب اعتماد ملی است و روزنامۀ اعتماد ملی را نیز منتشر می کند. ‏

‏ ‏

کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین "کرامت انسان" (ج. 13): مصاحبه ها و میزگردهای علمیصفحه 192