عوامل، اولویتها و موانع رسیدن به وحدت از دیدگاه امام خمینی(ره)

عوامل، اولویتها و موانع رسیدن به وحدت از دیدگاه امام خمینی(ره)

 سیدهانی فحص

‏هنگامی که از وحدت سخن گفته می شود ذهن اعراب، یا متوجّه کاملترین معنای آن می شود، یعنی وحدت فراگیر و تشکیل دولت واحده که همۀ امت را دربرگیرد- و این همان عقیدۀ موردنظر اسلام می باشد- و یا متوجّه قومیّت می شود که ویژگیهای برخی کشورها، مثل بلند همّتی فرانسوی ها و زبان آلمانی ها و تاریخ ایتالیایی ها در نظر می گیرند و به این ویژگیها به عنوان اعتبارات ملّی امید می بندند. ملی گرایان عرب تلاش نمودند تا این ویژگیها را به عنوان ویژگیهای قومیّت عربی معرفی نمایند. شاید محدود کردن آگاهی اعراب نسبت به مسأله وحدت، آنگونه که بیان شد، مانع جستجوی عقل و اندیشۀ آنان برای یافتن طرحهای وحدت بخش شود. طرحهای وحدت بخشی که نزدیکترین راههای دستیابی و بیشترین ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 417

‏انسجام را با فرصتهای موجود داشته باشند. برخی اعراب در دوران ما نیز به دنبال چنین طرحهایی بوده اند که به عنوان نمونه می توان به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس اشاره کرد که البته بیشتر دارای اثرات منفی بوده است تا یافتن راهکارهای مناسب، و نمونه آن، رفتاری بود که با انقلاب اسلامی ایران نمودند. تشکیل این شورا، به پیوند و همکاری اعضای آن با دشمن ایران یعنی عراق منتهی شد و ایران را در تعیین اولویتهایش با مشکل مواجه ساخت. این همان چیزی است که می توانیم به عنوان دعوت به وحدت از نوع امریکایی تلقّی کنیم. ‏

‏پس از عقب نشینی شورا همکاری خلیج فارس به خاطر رفتار عراق و اِشغال کویت و تجدید روابط کشورهای خلیج فارس با ایران، آن اولویتها تغییر یافت، فعالیت قانونی حاکم گشت و ارادۀ ملّی به خاطر متغیّرهایی که جنگ خلیج فارس به وجود آورده بود بر ارادۀ منطقه ای پیشی گرفت. با این وضعیت می توان انتظار داشت که نتایج طرح خلیج فارس امریکا به صورتهای جدید خود را نشان دهد از جمله گسستگی وضعیت خلیج فارس و توقف رشد سیاسی آن به طوری که تمامی کشورهای خلیج فارس تحت نفوذ عربستان سعودی قرار گیرند یا حالت فدرالی یا کنفدرالی به رهبری سعودی شکل گیرد که همان نتایج ِ نشستِ سایکس بیکو می باشد. ‏

‏در ادامه می توان به تجربۀ کشور مغرب در رویارویی با مسألۀ صحرا و نیز اولویت دادن دولتهای مغرب به از سرگیری فعالیت نیروهای اسلامی پس از انقلاب ایران اشاره کرد مثل آنچه در تونس به عنوان پاکسازی سیاسی نیروهای اسلامی انجام شد و فعالیت این نیروها در لیبی عقیم ماند، و الجزایر با حادثه جوییِ پرشتابی همراه شد، و موریتانی به کشتار صحرا پایان داد و به آغوش امریکا پناه برد، لیبی به پهنۀ افریقا به عنوان راهی برای ارتباط ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 418

‏با امریکا بازگشت و از وحدت و عربیّت، پس از آن همه شعارهای مبالغه آمیز استعفا داد؛ مصر در زمان سادات به کمپ دیوید پیوست و هنگامی که مجدّداً به جایگاه عربی خویش بازگشت مشکلِ رود نیل بار دیگر به صورت جدّیتری میان مصر و سودان به وجود آمد. جستجوی وحدت از سوی اعراب یکباره به وجود نیامد. این امر مهم اینک در بیشتر سرزمینهای عربی مطرح شده است. الجزایر با مشکل مردم ساکن ِ غرب فریقا، موریتانی با وضعیت ناآرام مغرب، یمن با آشفتگی دولت متحد، اردن، سودان و حتّی مصر نیز با مشکلات دیگر روبرو هستند و این بدان معنا نیست که سایر سرزمینهای عربی از آرامش و وحدت ملی پایدار و مطمئنّی برخوردارند. در اصل مسأله، مقایسه با تجربۀ اروپا یعنی وحدت ایتالیا و آلمان، مقایسۀ صحیحی نیست، چون این دو وضعیت در عوامل و دستاوردها با هم اختلاف دارند. در آلمان و ایتالیا مشکلات زیادی وجود داشت که توسعۀ بازار را اقتضا می کرد. در هر دو کشور در اصل، جدایی مطرح بود ولی آنچه موجب وحدت شد، گرد هم آمدن بود که روشهای مشابه در دستیابی به رشد و پیشرفت ایجاد می کرد درحالی که وحدت از نوع عثمانی، وضعیتی پیچیده داشت. چرا که رابطۀ میان تُرکها و بزرگانِ عثمانی و اعراب پیچیده و مبهم بود. آنچه باعث تجزیه و جدایی شد، استحقاق افرادی مثلِ فخرالدین دوّم مشهور به قصّاب تا ظاهرالعمر و بقیه بود. از یکسو عدم وجود یک مرکزیّت جامع احساس می شد، و از سویی دیگر نیز تلاش غرب برای تصرف این مناطق به منظور جلوگیری از وحدت وجود داشت؛ یعنی از زمانِ حملۀ ناپلئون به کنفرانسِ کامبل در نُرمان و پیمان مشهور سال 1907. چنین شد که تجزیه صورت گرفت و دولتهای ملّی و قدرتهای منطقه ای به وجود آمدند و استوار و پابرجا شدند. ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 419

به مرور زمان، دیگر این دلایل برای توجیه تحولات مثبت و منفی کشورها کافی به نظر نمی رسید. ایجاد توسعۀ غیر متوازن و ناپایدار، آن هم با حضور استعمار، نشانۀ عدم تحقق وحدت بود. هنگامی که وحدتِ میان مصر و سوریه شکل گرفت این اِشکال به وضوح خود را نشان داد و مشخص شد که باید زمان نسبتاً طولانی بگذرد یا ابتدا اندازۀ معیّنی از همبستگی تحقق بیابد و بعد اتّحاد ایجاد شود تا هنگامی که شرایط لازم به وجود آید و توانِ جامعه برای تشکیل حکومت ملی مستقل کامل گردد و این دولتهای ملّی در دو سرزمین مستقر شوند. ‏

‏اگر بخواهیم موضوع را در حوزۀ کشورهای اسلامی بررسی کنیم، مسأله بسیار پیچیده می شود؛ زیرا عدم تشابه باعث تضادّ و تفاوت کلّی می گردد مثل افغانستان و ایران یا عربستان سعودی و بنگلادش. ‏

‏در اینجا باید از تلاشهای مؤثری که سیدجمال الدین اسدآبادی و سلطان عبدالحمید برای وحدت میان ایرانِ قاجاری با تُرک عثمانی و آسیای میانه و قفقاز انجام دادند یاد کنم. ‏‎[1]‎

‏امّا این تلاش در حوزۀ جامعۀ درونگرای ترک و درحالتی از اختلاف و استبداد حاکم بر سرزمینِ عربی و نیز ترس از نفوذ غربِ رخنه گر انجام گرفت، در حالی که جریانات غربگرایانه در جامعۀ تُرک گسترش یافت و جنبش های عربی تشکّل یافتند و خواهان استقلال کامل گشتند. همین امر، عامل جدایی و تجزیۀ کامل بود و این همان چیزی است که عبدالکریم خلیل و برخی شرکت کنندگان در کنگرۀ پاریس مانند «سلیم علی سلام» در سال 1913 نسبت به آن هشدار داده بودند. شایسته بود تلاشهای وحدت جویانه در اوائل قرنِ بیستم متوقف می شد و نسبت به عوامل درگیری طولانی میان عثمانی و ایران و دخالتهای غرب تأمّل و دقّت ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 420

بیشتری صورت می گرفت (پس از شکست حملۀ ناپلئون، برحسب برخی اسناد معتبر، وی نمایندگانی را به ایران فرستاد.) دولتِ صفوی همزمان با روی آوردن عثمانی به مشرق زمین، به قدرت رسید. اندلس از سلطان عثمانی طلب یاری کرد امّا پاسخی دریافت ننمود چون معلوم شد که سلطان عثمانی به ایجاد رابطۀ دوستانه با ملکه ایزابلا و پادشاه فردیناند شتافته است، و در این میان جنگ چالدران صورت گرفت. ‏

‏شاید هنگامی که امام خمینی(ره) از وحدت سخن می گفت، این موضوع مورد توجّه ایشان بوده است. ایشان به عنوان یکی از منادیان وحدت، وحدت را همان مفهوم موضوعی و تاریخیِ آن می دانست و آن را از جنبۀ شعار سیاسی به حوزۀ اعتقادی منتقل نمود. ‏

‏امام در شرایطِ بیانِ مسائل خیزش و جنبش علیه ضعف و جدایی و اختلاف و وابستگی، خواهانِ طرح تفصیلی نبود چرا که این مسأله، مسألۀ پیچیده ای است، و امام نیز ساده و ساده انگار نبود. از همین رو اهتمام ایشان بر استوار نمودن، رویکردهای وحدت بخش از نظر داخلی و گشایش آن به روی آفاق خارجی متمرکز شد؛ چرا که ایشان معتقد به تأثیر متقابل میانِ ایران و سایر کشورهای اسلامی بود و از فرصتهای مختلف برای ایجاد آگاهیِ وحدت بخش استفاده می کرد و همیشه شیوه های مغایر با وحدت مسلمانان و اعراب را محکوم می نمود و ذهن جامعۀ ایران را به روی حقیقت وحدت و عوامل آن می گشود و همگان را به حفاظت و پاسداری از جامعۀ توحیدی و متحد فرامی خواند. هرکس شیوه و سیرۀ امام و سخنان و حرکات ایشان را از آغاز انقلاب تا رحلتِ ایشان دنبال کرده باشد، تأکید زیاد ایشان را بر وحدت ایران به عنوانِ شرطی آزادیبخش، پیشرو و لازم برای استقلال فکری و سیاسی ملاحظه می کند و این مسأله فقط در سطح نظری ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 421

و شعاری نیست؛ ایشان تجزیه و جدایی را محکوم نموده و آن را مخالف اصول عقیدتی می دانست. تا آنجا که توجّه ایشان به جهان اسلام را حتّی فراتر از حرکتهای منتهی به تشکیل جمهوری اسلامی مشاهده می کنیم؛ از سوی دیگر، اهتمام ایشان به کنگره های وحدت و اجتماعات سیاسی غیررسمی در سایر سرزمینهای اسلامی قابل توجه بود. امام بسیار وحدت گرا بود و با عقایدِ مبتنی بر وحدت، در برابر مسألۀ فلسطین و اشغال آن ایستادگی کرد. مواضع ایشان به سرزمینهایِ شام و سرتاسر آسیا و مصر و افریقا نیز رسیده بود. ایشان بر مقاومت و پایداری در شرایط دشوار تأکید داشته و مقاومت را حرکتی درراستای وحدت می دانستند و با نگاه تیزبینِ خویش اسرائیل را مشکلِ ایران معرفی کرده و می فرمودند: تمام مشکلات ما از اسرائیل است. ‏

‏امام(ره)، این مطلب را پس از کشتار فیضیّه مطرح کردند و در تمام این موارد برای وحدت ارائۀ طریق می نمودند تا اینکه عراق از روی دشمنی دست به تجاوز زد و هدفش از این تجاوز، تجزیۀ ایران بر اساسِ معیارهای ملی و قومیتی بود تا مانع پیشرفت انقلاب شود و خود و هم پیمانانش را از تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در امان نگاه دارد. ‏

‏وحدتِ موردنظرِ امام چیزی جز یک طرحِ اسلامی نبود که قرآن آن را بیان کرده است. وحدتی که اختلافهای طبیعی نیز تا حدّی در آن وجود دارد. نقشِ وحدت، نگهبانی و حفاظت جامعه است و تعدّد و تکثّر آرا و اندیشه ها موجب رشد ثروت و غِنا می شود و معیارِ هر دو تقوا می باشد. ‏‎[2]‎‏ در ارتباط میان این دو یعنی وحدت و تکثّر آرا هیچ یک جایگزین نقش دیگری نمی شود. مسئولیتها و تصمیم گیریها برابر می شوند تا برنامۀ وحدت از جنبۀ سیاسی و اداری مطابق واقعیت و عقلانیّت قرار گیرد. ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 422

باید یادآوری کنیم که ملیّت امام(ره) ایرانی بود و این موجب شکل گیری پایۀ ایمان و عقیدۀ واحد است که اقشار مختلف را در حالتی از وحدت استوار قرار داده است. ‏

‏تلاشِ ترکهای عثمانی برای تجزیۀ ایران علی رغم اشغال طولانی مدت آذربایجان ایران ناموفق ماند. ‏

‏ایران توانست گرایشات ملی گرایانه را یک جریان غرب گرایانه جلوه دهد. یعنی «جهان نگری» بدون حسّاسیت ملّی که این جریان را در تأسیس حزب رستاخیز و ایران نوین مشاهده می کنیم. ‏

‏سخن را با مجموعه ای از سخنان امام خمینی به پایان می برم که برخی اندیشه های مطرح شده در بحثِ من برگرفته از آنها بوده است:‏

‏1 - نهضت ما قبل از اینکه ایرانی باشد اسلامی است. ‏

‏2 - قدس، مسألۀ تمام خداپرستان و مؤمنین جهان است. ‏

‏3 - دعوت به اسلام اساساً دعوت به وحدت است. ‏

‏4 - امروز بر همۀ ما واجب است که دست در دست یکدیگر بگذاریم و در ساختن ایران، برادرانه شرکت کنیم. ‏

‏5 - در سایۀ وحدت و انضباط می توانیم اهداف متعالی اسلامی را در این کشور تحقق بخشیم. ‏

‏6 - بر همه ما چه شیعه و چه سنّی لازم است که برادری را در میان خویش تقویت کنیم تا راه را بر کسانی که برای غارت منابع ما تلاش می کنند ببندیم. ‏

‏7 - ما ارتش جدا از پاسداران و پاسداران جدای از کمیته و کمیتۀ جدای از بسیج و عشایر جدای از همۀ اینها نداریم. ما برادرانی هستیم که نامهایمان فرق می کند امّا روحمان یکی است. ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 423

8 - بر دانش آموزان و دانشگاهیان و طلاب علوم دینی واجب است که در تلاش برای حفظ وحدت کوتاهی نکنند. ‏

‏9 - این ارادۀ خداست که بر همگان منّت نهاده و تمامی دسته ها و گروهها را متحد نموده است. ‏

‏10 - تمامی مسلمین با هم برادرند و میان آنها هیچ جدایی و تفرقه ای وجود ندارد. ‏

‏11 - اسرائیل حقوق اعراب را غصب کرده است و ما در مقابل آن خواهیم ایستاد.‏

‏ ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 424

پی نوشتها:

 

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 425

 

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 426

  • . سید جمال الدین اسدآبادی پس از تلاش بسیار، جهت ایجاد وحدت که نتیجه ای در بر نداشت، برنامه ای مفصل برای سلطان عبدالحمید فرستاد و خواستار کاهش قدرت مرکزی و اعطای قدرت به دیگران بویژه اعراب و اعطای آزادی و فراهم کردن فرصتهایی برای رشد آنها شد. پاسخ عبدالحمید معروف است. او از بیم از دست دادن قدرت گفت: «ای سیّد! تو با این پیشنهاد دیگر قدرتی برای حکومت عثمانی باقی نگذاشتی!» اینک مناطق حاشیه ای به مراکزی وفادار و آماده و دولتهایی وطنی دارای مؤسسات سیاسی کامل تبدیل شده اند؛ امّا مشکلات بحرانی تر شده و شکافهای طبیعی در ساختارهای اجتماعی بهبود نیافته و تغییر و تحّول طبیعی ایجاد نشده و شکافهای اجتماعی مبتنی برمسایل اقتصادی به وجود آمده است که عامل آن تفاوت در منابع طبیعی است مگر اینکه برنامۀ وحدت بخش منسجم و واقعی شود و برنامۀ دولت واحد به سوی یک حالت اتحادیه ای پیش رود.
  • . طبیعی است با توجه به گرفتاریهای شیوه های مبتنی بر دولتهای منطقه ای، اندیشمندان به حمایت از وحدت به مفهوم واقعی و اجتماعی آن توجّه کنند. انتظار می رود از طریق این تلاش مشترک و فشرده، اعتماد و روابط مبتنی بر وحدت، همگام با رشد آگاهی دربارۀ ضرورت وحدت، و نیز همگام با قوانین و سازمانهای اقتصادی (مثل بازار مشترک) ایجاد شود و در پی آن سیاست به حالت ملایم و در برگیرندۀ تعدّد و تکثّر تبدیل شود. همچنین اندیشمندان به پاسخ این سؤال بیندیشند که چگونه وحدت عربی تهدیدی برای اقوام دیگر نیست؟ و چه کنیم تا وحدت اسلامی، موجب از بین رفتن مذاهب مختلف نشود و ادیان دیگر را مورد تهدید قرار ندهد؟