جلسه پرسش و پاسخ (نقد و بررسی مقالات)

جلسۀ پرسش و پاسخ (نقد و بررسی مقالات)

‏ ‏‏ شیخ محمد قبیسی ‏

‏در مورد سؤالی که استاد فضل شرورو مطرح کردند و گفتند که چرا امام خمینی(ره)، در نهضت خود پیروز شد ولی دیگران به پیروزی نرسیدند، باید بگویم که یک امر الهی با این ابعاد، در مدت سه دقیقه قابل شرح و توضیح نیست؛ اما تنها عناوین کلی را مطرح می کنم. به عقیدۀ من، یکی از ویژگیهای انقلاب که موجب پیشبرد آن شد، خصوصیات ملت ایران است که صادقانه و مخلصانه در راه خدا به پاخاست. رکن دوم، مفاهیم ریشه دار مکتب اسلام است که ملت ایران آن را به عنوان جهان بینی و مجوعه ای از ارزشها و قوانین فقهی و تشریعی برگزیدند. ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 351

اما رکن سوم پیروزی انقلاب، خود حضرت امام بودند که شایستگی به دست گرفتن سکّان رهبری ملت را داشتند؛ به عبارت دیگر، ایشان در حوزۀ احکام اسلامی، یک فقیه آگاه و درعرصۀ ولایت و رهبری، عارفی وارسته بودند که از نقش ولایت فقیه در جامعه آگاهی داشتند و از لحاظ پایبندی به اهداف و اصولی که در ابتدا مطرح کردند، ثابت کردند که لیاقت و شایستگی رهبری را دارا هستند؛ بنابراین امام خمینی(ره)، یک رهبر، الگو، اسوه و سرمشق هدایتگری بود که پیشاپیش مردم قرار گرفت و خط مشی آنان را ترسیم کرد. ‏

‏رکن چهارمی که گمان می کنم استاد شرورو به آن اشاره کرده اند، مسألۀ امداد غیبی در پیروزی انقلاب اسلامی است و باید گفت که این امداد غیبی بی سبب نازل نمی شود، بلکه تنها از طریق ایمان به غیب و توکل بر خداوند بزرگ امکان برخورداری از آن فراهم می شود و راه به دست آوردن امداد غیبی همین است. ‏

‏اما نکته ای که باید بدان اشاره کنم اینکه امام به این نتیجه رسیده بودند که تعالیم اسلام، به صورت کلی و بدون هماهنگی با شرایط روز جامعه، نمی تواند به عرصۀ زندگی راه یابد و در آن تأثیر ایجاد کند؛ بلکه تنها فقیه آگاه از احکام اسلام و باخبر از مسائل روز می تواند بر واقعیتهای جامعه احاطه پیدا کرده و تشخیص دهد که احکام اسلام به چه صورتی می تواند وارد زندگی روزمره شود. ‏

‏به عقیدۀ من، این همان ویژگی خاصی بود که امام و امت، در برداشت خوداز احکام دینی، به آن دست پیدا کردند و بدین ترتیب به پیروزی دست یافتند. ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 352

‏ دکتر زهیر غزاوی ‏

‏ ‏

السلام علیکم و رحمةالله و برکاته؛ 

‏به نظر می رسد من با برادری که چند لحظه پیش صحبت کردند، اندکی اختلاف عقیده دارم و می خواهم نکته ای را در این محفل سیاسی متذکر شوم. به نظر من، در پاسخ به این سؤال که «چرا امام به پیروزی رسید»؟ به برخی از نکات اصلی مسأله توجه نشده و آن طور که باید و شاید، به آن نپرداخته ایم. ‏

‏پیروزی امام خمینی(ره)، دو علت اصلی داشت یکی اینکه امام توانستند یک ساختار تشکیلاتی- حزبی به وجود آورند و همین ساختار منسجم بود که ایشان را به پیروزی رساند، به طوری که مردم ایران را سازماندهی، و بر نیروی آنها تکیه کردند و به یک ساختار تشکیلاتی به تمام معنا دست یافتند و نیز از میراثی که گذشتگان، همچون امام جعفر صادق(ع) به کار گرفته بودند، استفاده کرده و سازماندهی کاملی در اقشار مختلف ایجاد نمودند؛ و علت دیگر، ماهیت خاص مکتب اهل بیت(ع) بود که امام با استفاده از ویژگیهای خاص این مکتب، توانستند انقلاب را به یک تحول مردمی و عمومی تبدیل کنند. یکی از این ویژگیها، نقش عالم و فقیه در این مکتب است که هرکس این مذهب را بررسی کند به این نقش مهم پی خواهد برد و من به عنوان نمونه می توانم به پژوهشهای «هنری کوربان» پیرامون جنبه های الهی و سیاسی تشکیلاتی مکتب اهل بیت اشاره کنم. ‏

‏من بحث استاد فضل شرور رو را خوانده ام و عقیده دارم ایشان به این مطلب اشاره نکرده اند، و حتی به نظر می رسد تلاش بر این بوده که واژۀ «تشکیلات» و «سازماندهی» را یک تهمت و عمل ناپسندی بدانند که نباید ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 353

‏آن را به یک راهبر الهی و زاهد، نسبت داد، در حالی که به عکس، پیروزی تنها از طریق سازماندهی تشکیلاتی مردم ممکن است و حضرت امام(ره) نیز همین کار را انجام دادند. ‏

‏ ‏

‏ سخنان یکی از حاضران در جلسه ‏

‏استاد فضل شرو رو به مسألۀ صدور انقلاب توسط امام خمینی پرداخته و با صراحت و بدون پرده پوشی و پنهان کاری آن را مورد بحث قرار دادند. بدون شک سابقۀ تاریخی این بحث به زمانی برمی گردد که جنجال و هیاهوی بسیاری پیرامون مسألۀ صدور انقلاب ایجاد شد و بحث و گفتگوی بسیاری را برانگیخت. ‏

‏باید به این نکته اشاره کنم که صدور انقلاب به معنی لشکرکشی و دخالت در امور داخلی کشورها و ملتهای دیگر نیست و مفهوم آن، ایجاد ناامنی و هرج و مرج در دیگر کشورها نمی باشد. مفهومی که امام خمینی(ره) برای صدور انقلاب بیان کردند این بود که ما می خواهیم صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم. همچنین حضرت امام از طریق نهادها و مؤسساتی که عهده دار شناساندن ایران و اسلام به افکار عمومی جهان بودند، ابهامی را که در این باره وجود داشت، برطرف کردند؛ به عنوان مثال، وزارت امور خارجه را مسئول تبیین روشها و اهداف انقلاب برای جهانیان می دانستند و وظیفۀ آن را بیان انگیزه ها و اصول و اهداف انقلاب اسلامی محسوب می کردند. ‏

‏ ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 354

‏ پرسش دکتر طرّاد حماده ‏

‏من تنها می خواستم نکته ای را در مورد شاعر آلمانی، «گوته» و پیرامون نمایشنامۀ «فاوست» مطرح کنم که در بحث استاد خلیل احمد خلیل به آن اشاره شده است. بخصوص با توجه به اینکه در آستانۀ یکصدمین سالگرد «گوته» هستیم و این شاعر آلمانی از فرهنگ شرق بویژه فرهنگ و ادب فارسی تأثیر فراوانی گرفته بود. ‏

‏درست است که اندیشه هایی همچون عقاید فاوست، از ویژگیهای کلی روحیه اروپائیان است، و به جایگاه عقل در فلسفه و تمدن اروپا اشاره دارد. اما نزاع میان خدا و شیطان، از دیدگاه فاوست بر این مبنا بود که انسان در نهایت بر شیطان پیروز می شود و در این سیاست تفاوتهای بسیاری وجود دارد؛ اما این روحیه به طور کلی وجود داشته است... ‏

‏ ‏

‏- دکتر خلیل: فاوست با شیطان هم پیمان بود... ‏

- دکتر حماده:‏ بله، هم پیمان بود؛ ولی این به خاطر شرطی بود که در آسمانها بسته بودند. خداوند متعال اگر از پیروزی فاوست بر شیطان مطمئن نبود، چنین شرطی را قبول نمی کرد. منظور من از همۀ این سخنان آن است که روحیه و فطرت انسان، به طور کلی، غربی باشد یا شرقی، ژاپنی و اروپایی و یا لبنانی و آسیایی، همه و همه فطرتی خداجو و مخالف با شیطان است؛ اما ممکن است موقعیتها یا اندیشه هایی پدید آید که سعی در منحرف کردن این فطرت از اصالت خود را دارد و می خواهد تشبیه پیروزی انسان بر شیطان را از میان بردارد. مبارزۀ این اندیشه های انحرافی، در هر کشوری، چه اروپایی و چه امریکایی، بر ضد روحیۀ انسان نیست؛ بلکه بر ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 355

ضد فرهنگهای انسانی و واقعیتهای حوزۀ انسانی است. ‏

‏ ‏

‏ دکتر عبدالرحیم علی (از سودان)‏

‏بدون شک سخنان برادری که دربارۀ علل پیروزی امام خمینی(ره) و نقش عوامل معنوی در این پیروزی مطالبی را بیان کردند، صحیح است و نوادۀ بزرگوار امام هم در سخنان خود، صبح امروز به آن اشاره کردند؛ اما این بدان معنی نیست که در کنار این عوامل معنوی، اسباب تاریخی و سیاسی قابل بحث و بررسی در روند پیروزی امام، مؤثر نبوده است. ‏

‏من آنچه را که برادران قبلاً بدان اشاره کرده اند، تأیید می کنم و می گویم که یکی از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب آن بود که امام مدت زمانی طولانی را صرف تربیت علما و طلابی کردند که اندیشه های ایشان را به مردم منتقل می ساختند و به شکر خدا تاکنون هم حضور داشته اند. اما باید اضافه کنم که این گروهها و مجموعه هایی که ذکر کردیم، در زندگی و تصمیم گیریهای خود، هرگز به دربار شاه وابسته نبودند؛ زیرا واضح است که علما و سردمدارانی که به حکومت وابسته بوده و به نوعی در مؤسسات و سازمانهای متعلق به دولت، کار می کنند، آنچنان متکی و وابسته به رژیم هستند که سرکشی و طغیان و قیام آنها در برابر حکومت محال به نظر می رسد؛ اما چنین حالتی در ایران پیش نیامد و این نکتۀ مهم و قابل توجهی است. ‏

‏نکته دیگر آنکه به عقیدۀ من، امام خمینی(ره) در دیدگاههای خود، کاملاً با صراحت و توکل بر خدا پیش می رفت. اگر تاریخ انقلاب را ورق بزنیم، درمی یابیم که در برخی از مراحل نهضت، احتمال آن وجود داشت که  ‏

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 356

امام و مردمی که تظاهرات به پا می کردند، به سختی قلع و قمع شوند و دیدیم که ضربه هایی هم بر پیکره انقلاب وارد شد؛ و عده ای از مردم و علما مخالف ادامۀ نهضت بودند؛ اما در آن شرایط، خواست و ارادۀ امام آن بود که مبارزه و پیکار ادامه پیدا کند و با وجودی که مبارزۀ ملت ایران، غیرمسلحانه و صلح جویانه بود، - همانند بسیاری از جنبشهای اسلامی دیگر- اما اراده و خواستۀ امام و امت بقدری قوی و استوار بود که حتی امریکا از برخی مواضع خود عقب نشینی کرد و احساس کرد که ادامۀ وضع موجود موجب کشتار مردم توسط رژیم خواهد شد، بنابراین، راه حل «میانه روی» را انتخاب کرد و دولت بختیار را روی کار آورد. در این مرحله، عده زیادی از علما و سیاستمداران به نزد امام رفته و از ایشان خواستند که این راه حل میانه روی را قبول کنند؛ اما ایشان نپذیرفتند و این موجب پیروزی شد. ‏

‏به یاد دارم که آقای حامد آلور (کارشناس مسائل انقلاب ایران) نوشته بود که در زمان اقامت حضرت امام در نوفل لوشاتو به حضور ایشان رسیده و پرسیده بود: «حال که امریکا راه حلی میانه رو را پیشنهاد کرده چرا برای حفظ جان مردم آن را نمی پذیرید؟» امام هم به سادگی پاسخ داده بودند:‏

وظیفه ما تلاش برای رسیدن به پیروزی نیست؛ بلکه ما باید اصول و مبانی اسلامی خود را حفظ کنیم... 

‏و این نکته بسیار مهمی است. ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 357

پاسخهای سخنرانان

‏ ‏

‏ پاسخ استاد فضل شرورو‏

‏با وجودی که من در بحث خود، بسیار خلاصه گویی کردم، اما خوشحالم که پیشنهاد من مبنی بر لزوم بحث و بررسی دربارۀ علل پیروزی امام، مورد استقبال و توجه قرار گرفته است. ‏

‏با اجازۀ ریاست جلسه می خواهم بگویم: در زمان شروع نگارش این مقاله در تهران، که شبی در کنار دوستان به بحث و گفتگو مشغول بودیم، دو استاد سوئدی و دانمارکی هم حضور داشتند. آنها پرسیدند که در حال حاضر به چه کاری مشغول هستی؟ پاسخ دادم که سرگرم آماده کردن مقاله ای برای شرکت در همایش بزرگداشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام که از سوی برادران حزب الله برگزار می شود، هستم و پرسشی هم در این رابطه مطرح کردم. استاد سوئدی با حالتی شبیه به مزاح گفت: «مطمئن باش که اگر بتوانی جواب این مسأله را پیدا کنی، تو را نامزد دریافت جایزۀ نوبل می کنم!» گفتم: «از کجا مطمئن هستی که اگر بتوانم شیوۀ رسیدن امام(ره) به پیروزی را کشف کنم، داوران هم بیطرفی را رعایت کنند و جایزۀ نوبل را به من بدهند؟!! گفت: «مطمئن باش که داوری، بیطرفانه و عادلانه خواهد بود، چون اگر تو بتوانی پاسخ این پرسش را کشف کنی، بشریت را از سرگردانی نجات داده ای...». ‏

‏سپس با حالتی بین جدی و شوخی گفت: «چرا پیشنهاد نمی کنی که این موضوع در همایش جداگانه ای مورد بحث و بررسی قرار گیرد؟»... ‏

‏به هر حال بنده ضمن احترام و ارزشی که برای همۀ شرکت کنندگان و ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 358

نظریات آنان قائل هستم، عقیده دارم که هر کدام از بحثها، تنها به چند مورد از ابعاد و علل پیروزی امام و برپایی حکومت اسلامی در ایران پرداخته، و همۀ جنبه های آن را در بر نداشته است. ‏

‏نکته دیگر آن است که برادر عزیزی، موضوع اقتصاد را مطرح کردند. گروههای کوچک و بزرگی در حال مبارزه با صهیونیسم هستند. امام به این نکته توجه کرده و فرمودند: (البته متن گفتار ایشان را بدرستی به یاد ندارم اما مفهوم این بود که:) من از اینکه این عدۀ زیاد مسلمانان در برابر تعداد اندکی صهیونیسم نمی توانند مقاومت کنند خجالت می کشم؛ اما مشکل اصلی در اشتباهات و خیانت حاکمان کشورهاست. امام رو به مردم کرده و آنان را به قیام و مبارزۀ مسلحانه فراخواندند. ‏

‏برادر عزیز! منظور من از صدور انقلاب، لشکرکشی و ایجاد هرج و مرج نیست؛ بلکه صدور انقلاب، پیش از هر چیز به مفهوم گسترش افکار و اصول و اندیشه ها و روشها و در نتیجه، بازتاب آن در مبارزۀ مستمر اشاره دارد که به یاری خدا به پیروزی خواهد انجامید. ‏

‏ ‏

‏ پاسخ دکتر خلیل احمد خلیل‏

‏برادر عزیزی که مسأله «شیطان» را مطرح کردند. می توانند به کتاب «جان بودریار» با عنوان «جامعۀ مصرفی» که به عربی ترجمه کرده ام، مراجعه کنند. نویسندۀ کتاب هم، به بحث دربارۀ این پدیده در جوامع اروپایی پرداخته و این مطالب از من نیست. نویسنده معتقد است که امروزه در جوامع اروپایی کالا، جایگزین شیطان؛ و ویترین فروشگاهها، جایگزین آینه ای شده است که فاوست، خودش را و ماهیتش را در آن می دید. ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 359

ظاهراً بسیاری از برادران، وصیتنامه حضرت امام را به دقت مطالعه نکرده اند. لازم می بینم بخشی از آن را یادآوری کنم. امام دربارۀ دوران ظهور امام زمان(عج) می فرمایند:‏

آن روزی که ان شاء الله مصلح کل ظهور نماید گمان نکنید که یک معجزه ای شود و یک روزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاریها، ستمکاران، سرکوب و منزوی می شوند و اگر نظر شما ها مثل بعضی عامیهای منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در راه تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فراگیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّالله و انّا الیه راجعون. [1]

‏بنابراین، منظور ما ارائه سمبلی از مسائل است و نه بحث از خود آنها. به عنوان مثال، شیطان بزرگ امریکا را در نظر بگیرید. اگر آن طور که «گوته» می گفت، غرب امروز هم هم پیمان خدا باشد، آن چه خدایی است که استعمار ملتها و بهره کشی و سوءاستفاده از آنها را جایز می داند. آیا اینکه امام، آمریکا را مظهری از شیطان و شیطان بزرگ نامیدند، به خاطر آن است که ما آن را یک سمبل و نشانه بدانیم و بدون توجه به امریکا و جهان استعمار، آن را تصور کنیم؟‏

 

‎ ‎

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 360

  • . وصیتنامۀ سیاسی- الهی امام خمینی؛ ر. ک: صحیفه امام، ج 21، ص 446ـ448.