ایالات متحده امریکا؛ مظهر استکبار جهانی

‎ ‎

ایالات متحده امریکا؛ مظهر استکبار جهانی 

 

 جهاد محیسن[1]

‏ ‏

‏ ‏

‏بدون شک امام خمینی(ره) شخصیتی برجسته و استثنایی بودند که با‏‏ ‏‏الهام گرفتن از اصول عقیدتی خود و درک نیازها و مقتضیات زمان معاصر، ‏‏ ‏‏توانستند از موقعیتها و امکانات موجود، به بهترین شکل ممکن برای به‏‏ ‏‏پیروزی رساندن انقلاب استفاده نمایند.‏

‏ایشان با بینش و آگاهی خاص خود، عمق خطری را که از سوی‏‏ ‏‏ایالات متحده امریکا و صهیونیسم جهانی به وجود آمده، درک کرده و بر این‏‏ ‏‏اساس، از دیدگاهِ روشِ شناخت مشکل و مقابله با آن، موضوع را به عنوان‏‏ ‏‏«مسأله برخورد با دیگر اندیشه ها» مطرح نمودند.‏

‏در آغاز دهۀ حاضر، سیاستهای جهانی به طور زیر بنایی و براساس دو‏‏ ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 291
‏ ‏

‏روش نوظهور، تغییر کرد که عبارتند از: ‏

‏الف) بازسازی ساختار این سیاست، بر مبنای خط مشیهای فرهنگی و‏‏ ‏‏فکری جدید که همواره تلاش می کند دیگر فرهنگها را نفی کرده و با به‏‏ ‏‏کارگیری ماهیتی جدا از هویت اصلی آن فرهنگها، سلطۀ خود را بر آنها‏‏ ‏‏تحمیل کند. ‏

‏ب) ساختار جدید، برای احاطه بر دیگر فرهنگها، همواره از روش‏‏ ‏‏سلطه و زور بهره جسته است به همین سبب، امروزه شاهد هستیم که روابط‏‏ ‏‏بین المللی هم بر اساس این ویژگیها شکل گرفته و گرچه در دوران جنگ‏‏ ‏‏سرد، ساختار جهانی قدرت بر مبنای یک نظام دو قطبی ایجاد شده بود، اما‏‏ ‏‏امروزه، اوضاع کاملاً با گذشته تفاوت دارد و نظام قدرت در جهان، به یک‏‏ ‏‏نظام تک قطبی با محوریت امریکا تبدیل شده است. بنابراین مسئولان‏‏ ‏‏امریکایی طوری رفتار می کنند که گویی در جهان، تنها یک قطب قدرت‏‏ ‏‏وجود دارد و آن هم امریکاست؛ یعنی ایالات متحده را تنها نیروی مسلط‏‏ ‏‏جهانی قلمداد می کنند و به آن می بالند.‏

‏«استراپ تالبوت» معاون وزیر امور خارجه امریکا در بیان دیدگاههای‏‏ ‏‏خارجیان پیرامون مسأله سلطۀ امریکا، اینطور اظهارنظر نموده است : ‏‏ ‏‏«ایالات متحده، با توجه به روش خاص و کم نظیر خود در تاریخ ابر قدرتها، ‏‏ ‏‏نیرو و قوای خود را تنها در راه سلطه بر دیگران و به دست گرفتن زمام امور‏‏ ‏‏آنها به کار نمی‏‏ ‏‏گیرد، بلکه به طور کلی از نیروی خود در جهت همکاری با‏‏ ‏‏دیگر کشورها در راه تأمین منافع جامعۀ بین المللی استفاده می کند‏‏».‏‏ در این‏‏ ‏‏گفته، سه واژه به طور مشهود به چشم می خورد : بی همتا بودن امریکا، برتری‏‏ ‏‏امریکا و قدرت امریکا.‏

‏چنین پندارهایی، تا حد زیادی سیاست خارجی امریکا را جهت دهی‏‏ ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 292
‏ ‏

‏نموده و در سالیان اخیر، ایالات متحده تلاش نموده تا با روشهای ذیل، این‏‏ ‏‏برتری را در جهان حفظ کند: ‏

‏_ سوق دادن حکومتها و کشورها به سوی تقلید از آداب و رسوم و‏‏ ‏‏دیدگاههای امریکا درباره دموکراسی و حقوق بشر.‏

‏_جلوگیری از دستیابی دیگر کشورها به تکنولوژی نظامی تا هیچ‏‏ ‏‏نیرویی در برابر سلطۀ امریکا قدرت مقاومت پیدا نکند. ‏

‏_تحمیل قوانین و مقررات جامعۀ امریکا بر دیگر جوامع و تقسیم‏‏ ‏‏بندی‏‏ ‏‏حکومتها بر اساس میزان پایبندی آنها معیارها و شاخصهای امریکایی‏‏ ‏‏حقوق بشر استفاده از مواد مخدّر، اتهام تروریسم و گسترش سلاحهای‏‏ ‏‏اتمی و در ادامه، تبلیغ آزادی در حوزۀ دین و مذهب، آنطور که در مصر و‏‏ ‏‏هندوستان شاهد بودیم.‏

‏_تحریمهای سیاسی، اقتصادی بر ضد کشورهایی که به معیار های‏‏ ‏‏مورد نظر امریکا پایبند نیستند.‏

‏_تحکیم جایگاه و منافع امریکا در منطقه با تبلیغ شعارهایی چون‏‏ ‏‏تجارت آزاد و بازار آزاد.‏

‏_جهت دهی سیاستهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در‏‏ ‏‏راستای منافع امریکا.‏

‏_دخالت در کشمکشها و نبرد های داخلی کشورها و وادار ساختن‏‏ ‏‏دولتها به پیروی از سیاستهای اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی در جهت منافع‏‏ ‏‏اقتصادی امریکا.‏

‏_گسترش بازار فروش سلاحهای امریکایی که از فروش اقلام مشابه‏‏ ‏‏دیگر کشورها جلو گیری می کند. ‏

‏_ادامۀ عملیات نظامی بر ضد عراق و تمدید تحریمهای اقتصادی‏‏ ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 293
‏ ‏

‏بی رحمانه بر ضد این کشور.‏

‏_قرار دادن کشورهایی چون سوریه، لیبی سودان وایران در لیست‏‏ ‏‏حامیان تروریسم و تلاش برای منزوی کردن این کشورها در صحنۀ‏‏ ‏‏سازمانهای بین المللی، تنها به جُرم اینکه با خواسته های امریکا مخالفت‏‏ ‏‏می کنند.‏

‏بنابراین، دو عامل اصلی که امروزه، ایالات متحده برای وارد کردن‏‏ ‏‏فشار و تسلیم نمودن کشورها از آنها استفاده می کند عبارتند از: تحریمهای‏‏ ‏‏اقتصادی و مداخلۀ نظامی.‏

‏مظهر بزرگترین تهدید خارجی که امروزه امت اسلام را هدف قرار داده‏‏ ‏‏است، ایالات متحدۀ امریکاست، که نه تنها یک خطر نظامی، بلکه تهدیدی‏‏ ‏‏برای تمامیت ارضی و خودکفایی و استقلال اقتصادی ما محسوب می شود.‏‏ ‏‏امریکا یک دولت سودجو، سلطه‏‏ ‏‏گر و دو چهره است که با به کار گیری‏‏ ‏‏سیاستهای دوگانه و استثمارگرایانه در امور داخلی کشور ها دخالت می کند، ‏‏ ‏‏امّا این تلاشها نباید مانع از ایجاد روابط و دیدارهای دو جانبه میان‏‏ ‏‏کشورهای مخالف با سلطۀ آمریکا مانند دیدارهای میان سران ایران و‏‏ ‏‏عربستان سعودی و یا ایران و عراق گردد. بخصوص آنکه اجلاس سران‏‏ ‏‏سازمان کنفرانس اسلامی به میزبانی ایران، با موفقیت همراه بود، ولی‏‏ ‏‏اجلاسی که در قطر، تحت عنوان «توسعه اقتصادی کشورهای خاورمیانه» و‏‏ ‏‏با حمایت امریکا برگزار شد، موفقیت چندانی در پی نداشت.‏

‏بدون شک، راه رسیدن به پیمان مشترک و همکاری برای مبارزه با سلطۀ‏‏ ‏‏امریکا عبارت است از ایجاد جبهۀ مشترکی از نیروهای کشورهای عربی و‏‏ ‏‏اسلامی که هم از «نیرو و قدرت» و هم از «فرهنگ و اندیشه» بهره جوید: ‏‏ ‏‏نیرو و قدرت برای تشویق به مبارزه و پیشبرد آن؛ تبادل فرهنگی برای‏‏ ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 294
‏ ‏

‏آسانتر شدن همکاری و شرط لازم برای دستیابی به هر هدفی در حوزۀ‏‏ ‏‏کشورهای عربی و اسلامی، غلبۀ عامل دوم بر عامل اول خواهد بود.‏

‏مشکل قابل توجهی که در حال حاضر در عرصه های مختلف‏‏ ‏‏سازندگی، اقتصاد و فرهنگ با آن مواجه هستیم، وجود نوعی دوگانگی در‏‏ ‏‏حوزۀ فکری و مادّی روش زندگی است، که از یک سو، روش زندگی مطابق‏‏ ‏‏با الگوهای معاصر غرب و برخاسته از عنصر وابستگی را در پیش رو داریم‏‏ ‏‏و از سوی دیگر با روش سنّتی که ادامۀ میراث گذشتگان است رو به رو‏‏ ‏‏هستیم. اینجاست که ضرورت دستیابی به نقطه اشتراکی که موجب همسو‏‏ ‏‏شدن اهداف و از بین رفتن اختلافات جامعه در راستای رهایی از گرداب‏‏ ‏‏خطرناک وابستگی می گردد، احساس می شود. پس لازم است به دنبال‏‏ ‏‏عواملی باشیم که اندیشه های گوناگون تشکیل دهنده فرهنگ و تمدن امت‏‏ ‏‏اسلامی را به یکدیگر نزدیک و با هم متحد کند از سوی دیگر به هیچ وجه‏‏ ‏‏نباید اندیشه هایی را که رویارویی با خطر امریکا و صهیونیزم را لازم می دانند‏‏ ‏‏و در راه آن تلاش می کنند، از صحنه خارج کنیم. از آنجا که عوامل جانبی، ‏‏ ‏‏نقش مهمی در نحوه برخورد با مسائل اساسی دارند، ضرورت دارد به انتقاد‏‏ ‏‏سازنده از افکار مختلف بپردازیم تا موجب حرکت رو به جلو و پویندۀ آنها‏‏ ‏‏گردد.‏

‏امام خمینی(ره) در دیدگاه خود درباره شناخت غرب بر دو اصل تکیه‏‏ ‏‏کردند: ابتدا از دیدگاه فرهنگ، سنت و تجدد که زمینه آن مخالفت با سلطه‏‏ ‏‏و ظلم و استثمار بود و دیگری دیدگاه انتقادی نسبت به سیاستهای‏‏ ‏‏بین المللی و فرهنگهای دیگر.‏

‏ در دورانی که به دنبال سقوط و فروپاشی اتحاد شوروی و تلاش‏‏ ‏‏حکومتهای لائیک برای دور کردن قوانین دین و کلیسا از زندگی ملل غربی، ‏‏ ‏


کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 295
‏ ‏

‏اندیشه ای جهانی برای مبارزه با لیبرالیسم معاصر باقی نمانده بود، برداشت‏‏ ‏‏جدیدی از اسلام ظاهر شد که با ایجاد فضای باز برای رابطه میان فرهنگها‏‏ ‏‏و تمدنها، تنها جایگزین و عامل باقیمانده برای مبارزه با مظهر جدید‏‏ ‏‏لیبرالیسم و سرمایه‏‏ ‏‏داری، یعنی «جهانی شدن و انفجار سرمایه» محسوب‏‏ ‏‏می شود.‏

‏بدین ترتیب امام خمینی(ره) توانست مفاهیم جهانی و انسانی را از‏‏ ‏‏احکام دین استنباط کند و با روشی پیشرفته تر از همتایان پیشین خود، آن را‏‏ ‏‏با گذر از موانع زمان و مکان به بشریت ارائه نماید. ‏

‎ ‎

کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ج. 2): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 296

  • پژوهشگر اردنی