انقلاب امام خمینی(س) و نقش آن در بیداری جهان اسلام

‏ ‏

انقلاب امام خمینی(س) و نقش آن در بیداری جهان اسلام

 دکتر ظهور احمد اظهر

‏ ‏

‏انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(س) از بزرگترین و بهترین‏‎ ‎‏رخدادهایی است که در ربع آخر قرن بیستم به وقوع پیوست. این انقلاب‏‎ ‎‏را اگر مهمترین و یا بزرگترین آنها برنشماریم، می توانیم نسبت به جهان‏‎ ‎‏اسلام، انقلاب اسلامی را مثال بی بدیل بدانیم؛ چرا که انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران تأثیر فوق العاده ای را در دل و جان ملل اسلامی کوچک و بزرگ و زن‏‎ ‎‏و مرد گذاشته است؛ و از آغاز تا انتهای آن در بیداری جهان اسلام نقش‏‎ ‎‏بسیار مهمی را ایفا نموده است و باید گفت که سنگ زیربنای بسیاری از‏‎ ‎‏رخدادهای خاورمیانه و جهان اسلام و شاید جهان بشری، آن هم در‏‎ ‎‏سطح گسترده می باشد.‏

‏     سقوط امپراتوری اتحاد شوروی و جنبشهای سرخ، و آزادی آسیای‏‎ ‎‏مرکزی اسلامی که شامل شش کشور پرجمعیت با ثروتهای خدادادی‏‎ ‎‏عظیم، از جمله اتفاقات این قرن بویژه در 25 سال آخر آن بود. در طی‏‎ ‎‏چندین ماه شاهد سرنگونی بزرگترین مزدور استعمار غرب بودیم، او‏‎ ‎‏کسی جز محمدرضا شاه ـ دست نشاندۀ امریکایی ـ نبود. بله، این اتفاقی‏‎ ‎‏بود که در درجۀ اهمیتی همچون: سقوط امپراتوری کمونیست روسیه قرار‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 151

‏دارد. او خود از بزرگان استعمار جدید و شیطان بزرگ که آن را امپراتوری‏‎ ‎‏شیطانی می نامند، بود. طبق مثلی فارسی «دلی را با دلی می شناسند!».‏

‏     انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(س) انقلاب علیه ژاندارم‏‎ ‎‏ذلیل استعماری در منطقه بود. هنگامی که امام طی نامه ای به گورباچف،‏‎ ‎‏رئیس جمهور وقت شوروی، خبر از هم پاشی امپراتوری کمونیستی‏‎ ‎‏می دهند، و او را پند و اندرز می دهند، هر چند او برای این حرفها گوش‏‎ ‎‏شنوایی نداشت؛ اما باید دریافت آنهایی که تحت تأثیر مستقیم انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی هستند چگونه اند؛ بنابراین باید گفت انقلاب امام خمینی(س)‏‎ ‎‏بزرگترین اتفاق در ربع اخیر قرن بیستم میلادی، و همچنین از بزرگترین‏‎ ‎‏رخدادهایی هست که توانست جهان را به لرزه درآورد؛ و موج گسترش آن‏‎ ‎‏از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنیا را در برگرفته است.‏

‏     انقلاب اسلامی ایران به رهبری و پیشوایی یک امام عارف و روحانی،‏‎ ‎‏یعنی آیت الله روح الله خمینی(س) به حقیقت از نادر اتفاقاتی است که بر‏‎ ‎‏تارک تاریخ اسلام می درخشد و جلوه نمایی می کند. این انقلاب نقشی‏‎ ‎‏حیاتی در بیداری امت اسلامی داشته، و اثرهای شگفت آوری را در‏‎ ‎‏احیای جهان اسلام و علایق و عواطف آزادی و استقلال به جا گذاشته‏‎ ‎‏است. این انقلاب نه تنها در دل و جان امت اسلامی رسوخ کرده است؛‏‎ ‎‏بلکه نظر مشتاقان زیادی از مستضعفان و محرومین جهان را به خود جلب‏‎ ‎‏کرده است. «انقلاب امام» در نوع خود تنها انقلابی است که می توان از آن‏‎ ‎‏به نام انقلاب اسلامی بزرگ نام برد و آن را در ردیف انقلاب آغازین صدر‏‎ ‎‏اسلام به رهبری پیامبر راستگو و امین ـ صلی الله علیه و سلم ـ به همراه‏‎ ‎‏خلفای راشدین بعد آن، قرار داد. انقلاب اسلامی پیامبر اکرم(ص)، بزرگ‏‎ ‎‏و بدون منازعه بود. انقلابی که مسیر تاریخ بشری را عوض کرد و بر‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 152

انگیزه های نژادی و طبقاتی خط بطلان کشید و منادی برابری و همبستگی‏‎ ‎‏بشری و حفظ کرامت انسانی و عدالت بین خلق الله بدون لحاظ هیچ گونه‏‎ ‎‏وجه تمایز و برتری شد. این انقلابی بود که ترس و وحشت را از دل‏‎ ‎‏مسلمانان ربود و بر دو قدرت بزرگ وقت، یعنی امپراتوری ایران و روم‏‎ ‎‏غلبه کرد و بشریت را از ظلم و کید آنها نجات داد و دولت بزرگ اسلامی‏‎ ‎‏بی نظیر را به پا نمود.‏

‏     روزگارها گذشت و همتایی و همانندی نیافت و اگر هم همانندی یافت‏‎ ‎‏قابل رقابت و شباهت با آن نبود. انقلاب اسلامی ایران هنگامی به وقوع‏‎ ‎‏پیوست که دو ابرقدرت استعماری و امپراتوری شیطانی «به تعبیر رونالد‏‎ ‎‏ریگان رئیس جمهور سابق امریکا» مستضعفان را به بازی گرفته و ملل‏‎ ‎‏ضعیف را در چنگال خود اسیر کرده بودند. یکی از این دو قدرت‏‎ ‎‏امپراتوری روباه قرمز بود که خداوند آن را به دست مجاهدین مسلمان در‏‎ ‎‏افغانستان نابود و سرنگون ساخت و پای این قدرت از این سرزمین قطع‏‎ ‎‏شد و تبدیل به افسانه ای از هزاران افسانۀ روزگار شد؛ اما دومی،‏‎ ‎‏امپراتوری شیطان بزرگ استعماری به تعبیر امام خمینی(س) بود که آن هم‏‎ ‎‏به مدد خدای باریتعالی بزودی زود با ظلم و مکر و حیلۀ خویش نابود‏‎ ‎‏خواهد شد، چرا که پیامبر صادق و درستکار ما می فرمایند که: تمام‏‎ ‎‏طاغوتیان و زورگویان همه و همه به بدترین سرنوشتها دچار خواهند شد.‏‎ ‎‏در منظر امام، پادشاه و سلطان با کفر خود باقی می ماند؛ ولی ظلم پایدار‏‎ ‎‏نیست؛ و قدرت بزرگ و واقعی از آنِ خداوندِ سبحانه و تعالی است و هیچ‏‎ ‎‏قدرتی برتر و مددکاری بهتر از او وجود ندارد؛ اما سرنوشت ستمکار‏‎ ‎‏جهنم است و نابودی.‏

‏     حال آنچه برای ما مفید است، این است که به ویژگیهای انقلاب امام و‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 153

برجستگیهای آن خوب واقف شویم تا ارزش آن را بهتر درک کرده و‏‎ ‎‏بتوانیم نقش خود را به نحو احسن در تاریخ معاصر، ایفا کنیم.‏

‏ ‏

ویژگیهای انقلاب

‏انقلاب امام خمینی(س) انقلاب روحانیون موفق بوده است. مقاله ای در‏‎ ‎‏روزنامه بدین مضمون منتشر شده بود. ‏‏نوای وقت‏‏ روزنامۀ اردویی‏‎ ‎‏پرتیراژی است که در لاهور و اسلام آباد و کراچی و مولتان به تاریخ‏‎ ‎‏ذی الحجه سال 1413 ه . (ژانویه 1989 م.) در زمان وفات امام چنین‏‎ ‎‏آورده بود که: امام خمینی با انقلاب مبارک خود، بسیاری از آرزوها را‏‎ ‎‏تحقق بخشیدند و کارهای بزرگی برای اسلام نمودند. کارهایی که همه و‏‎ ‎‏همه در خور تحسین و تقدیر بوده، و از جایگاه والایی برخوردار است و‏‎ ‎‏در زمینه ها و عرصه های مختلف، نقش بزرگی دارد. این موفقیتها همچون‏‎ ‎‏چراغی فرا راه رهبران و بزرگانی است که با تمسک به روش و اندیشۀ‏‎ ‎‏ایشان، امت را در مشکلات و بحرانها به خوبی هدایت کنند، ایشان رهبر‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران بودند، انقلاب روحانیون بزرگوار و علمای فاضل!‏‎ ‎‏این انقلابی بود که از آغاز، علما آن را تا به نهایت با تدبیر و اندیشه پیش‏‎ ‎‏بردند؛ و در مراحل مختلف، خود را در راه آن فدا نمودند و قربانی این راه‏‎ ‎‏شدند تا اینکه به آنچه خواستند رسیدند و بر تصمیمات خود نایل شدند.‏‎ ‎‏این تنها انقلاب علماست که با موفقیت و توفیق همراه شد، در حالی که در‏‎ ‎‏سرزمینهای اسلامی روحانیون اسلامی نتوانسته بودند به خواستۀ خود‏‎ ‎‏برسند و در تصمیمات خود توفیق یابند؛ و این کار را اولین بار روحانیون‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران تحقق بخشیدند.‏

‏     قدرتهای استعماری غربی که از اوضاع و وضعیت ضعف و‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 154

عقب ماندگی و غفلت و سستی حاکمان و رهبران مسلمانان خوب بهره‏‎ ‎‏گرفته بودند، به اشغال سرزمینهای آنان پرداختند و بر حاکمان وقت چیره‏‎ ‎‏و مسلط گردیدند و به غارت اموال و چپاول ثروتهای ملل مسلمان‏‎ ‎‏پرداختند.‏

‏     مسلمانان هم در مقابل، قادر به هیچ گونه دفاع و یا نجات سرزمینهای‏‎ ‎‏خود نبودند و خوار و ذلیل و تحقیر شده، اسیر نیروی ظالم و استعماری‏‎ ‎‏شدند و اجازه دادند هر مصیبتی بر سر آنان بیاورند، و آنها دم نیز‏‎ ‎‏برنیاورند. این نیروهای مهاجم غارتگر، حتی با کوچکترین واکنشی از‏‎ ‎‏جانب هیچ طایفه و قبیله و گروهی در سرزمینهای اسلامی مواجه نشدند،‏‎ ‎‏بجز روحانیون مخلص که رو در روی استعمار در هر مکان بدون استثنا‏‎ ‎‏ایستادند و کشتند و کشته شدند و یا تبعید شدند؛ و این گروه هم شکست‏‎ ‎‏خوردند، چرا که بعضی از آنها هم فریفته شدند و تلاش آنها هم ناکام ماند‏‎ ‎‏و قادر به از سرگیری فعالیتهای خود نشدند و اینگونه شد که استعمار به‏‎ ‎‏سلطه و اشغال و غارت ثروتهای بلاد اسلامی ادامه داد. قتل و غارت و‏‎ ‎‏تبعید و ویرانی و آوارگی ملل مسلمان در ممالک شرق اسلام (خاورمیانه)‏‎ ‎‏برنامۀ کار استعمار شد.‏

‏     روزگار طی می شد و استعمار هنوز مرتکب همان جرایم می شد و به‏‎ ‎‏مکیدن و غارت ثروتهای کشورها می پرداخت، بدون هیچ مانع یا دفاعی؛‏‎ ‎‏تا بالاخره بتدریج امتهای اسلامی از خواب غفلت بیدار شدند و احساس‏‎ ‎‏تنگی نفس کردند و خواستار اعادۀ حیثیت و آنچه را که از دست داده اند،‏‎ ‎‏شدند. علما و شیوخ، طلیعه دار این نهضت بودند و در کنار روحانیون و‏‎ ‎‏رهبران و خطبا در جهت بیداری ملت به پا خاستند. روحانیون، پرچمدار‏‎ ‎‏جنبشهای آزادیبخش و استقلال طلبانه در تمام کشورهای اسلامی شدند،‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 155

به پا خاستند و در راه هدف خویش فدا شدند و استعمارگران را به سزای‏‎ ‎‏اعمالشان رساندند تا اینکه بالاخره موفق شدند. این بار استعمار با سلاح‏‎ ‎‏دیگر یعنی مکر و حیله به میدان آمد و مزدوران خود را به فرهنگ و روش‏‎ ‎‏غربی آموزش داد و آنها را در صف آزادیخواهان فرستاد و با روحانیون‏‎ ‎‏هم صدا شدند تا از آب گل آلود ماهی گرفته، و با نفوذ در جنبشهای‏‎ ‎‏آزادیبخش سعی کنند در کادر رهبری آنان نفوذ کرده، و اختیارات این‏‎ ‎‏جریانات را به دست گیرند و زمام امور را از دست روحانیون که‏‎ ‎‏طلیعه داران این جنبشها در تمام بلاد اسلامی و پرچمداران سرخ آزادی بر‏‎ ‎‏ضد استعمار در هر مکان بودند، خارج سازند؛ و این اتفاق در مصر رخ‏‎ ‎‏داد طوری که علمای بزرگ الازهر در صف اول آزادیخواهان بودند؛ و‏‎ ‎‏همچنین در سوریه و مغرب و شبه قاره هم اوضاع بدین منوال سیر شد.‏‎ ‎‏این جریان خطرناک در تمام سرزمینهای اسلامی به غیر از ایران رخ داد،‏‎ ‎‏اگر چه جنبشهای آزادیخواهی چندی است که در بلاد اسلامی شروع‏‎ ‎‏شده است؛ ولیکن با توطئه های استعمار، اندیشمندان از صحنۀ مبارزه‏‎ ‎‏خارج شده و مزدوران دست پروردۀ آنان جایگزین شده اند؛ استعمار‏‎ ‎‏غرب توانست امورات رهبری و هدایت جریانات را از دست علما و‏‎ ‎‏بزرگان بگیرد و مزدوران دست پرورده و غربزدۀ خویش را بر مسند‏‎ ‎‏قدرت بنشاند؛ و فقط ایران توانست تلاشهای حیله گرانۀ استعمار را‏‎ ‎‏شکست دهد. چرا که در ایران رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی(س)،‏‎ ‎‏مردی مؤمن و خداجو بود که پیامبر عزیز (ص) در مورد اینگونه افراد‏‎ ‎‏فرموده اند: «به باهوشترین مؤمنان رجوع کنید که آنها به مدد الهی اعتقاد‏‎ ‎‏دارند و توکل می کنند.» و علامه اقبال در مورد اینگونه افراد می گوید:‏‎ ‎‏«انسان مؤمن، دارای اعتقادی روشنگرانه است و بر سرکشان مسلط‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 156

‏است، غالب می شود و مغلوب نمی گردد».‏

‏     جنبشهای آزادیبخش در تمام بلاد اسلامی، به دست روحانیون‏‎ ‎‏مسلمانی که در صف اول مبارزه بر علیه استعمار غربی بوده اند، صورت‏‎ ‎‏گرفته است؛ ولی استعمار در بعضی از سرزمینهای اسلامی توانسته است‏‎ ‎‏که شیوخ و بزرگان را از صحنۀ مبارزات طرد نماید و جمعی غربزده،‏‎ ‎‏دست پرورده و مزدور را برای موفقیت طرح و برنامه های خود، در رأس‏‎ ‎‏کار بگمارد. این علما و شیوخ کسی همچون خمینی(س) را نداشتند؛ به‏‎ ‎‏هر صورت استعمار در ایران شکست خورد و این به خاطر وجود امام‏‎ ‎‏خمینی(س) بود. هر چند تلاشها و نیرنگهای استعمار طی مراحل‏‎ ‎‏مختلف انقلاب اسلامی در ایران ادامه داشته و دارد و این دستهای‏‎ ‎‏خیانتکار از زمان مهدی بازرگان و بنی صدر و قطب زاده تا جنگ تحمیلی‏‎ ‎‏به خوبی قابل مشاهده است؛ ولی به برکت وجود امام خمینی(س) که بر‏‎ ‎‏استعمار و مزدوران او پیروز شد، تمام تلاشهای آنان بی ثمر ماند و محکوم‏‎ ‎‏به شکست شد. انقلاب بزرگ اسلامی به رهبری امام خمینی(س) پیروز‏‎ ‎‏شد؛ و این موفقیت شگفت انگیز و توفیق بزرگ، که با دستان توانای مردی‏‎ ‎‏مؤمن و موحد که تنها از خدای خویش می ترسید، حاصل شد؛ لشکر‏‎ ‎‏پیروز او بزرگان دینی و اندیشمندان مسلمان بودند و این پیروزی و توفیق‏‎ ‎‏در تاریخ اسلامی معاصر ما بی نظیر است.‏

‏     امروز ما شاهد تکرار تاریخ هستیم، در اوان اسلام دو ابرقدرت یعنی‏‎ ‎‏امپراتوری روم و ایران وجود داشتند که بر اثر جنگهای خونین خسرو‏‎ ‎‏پرویز و هرتل، رهبران این دو ابرقدرت، محیطی پر از ظلم و ستم ایجاد‏‎ ‎‏شده بود و مردم در سخت ترین شرایط و مصایب می زیستند؛ اما خداوند‏‎ ‎‏با ارسال ناجی، بشر را از چنگال ستمکاران و مکر و نیرنگشان رهایی‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 157

بخشید. او ندا می دهد که تنها خدای عز و جل قدرت نامتناهی است، او‏‎ ‎‏شریکی ندارد، هیچ کس نمی تواند با او مقابله کند و هیچ ظالمی یارای‏‎ ‎‏برابری و رویارویی با او را ندارد. بله خداوند جبروت، دو طاغوت زمانه و‏‎ ‎‏امپراتوری بزرگ را با دستان اولین پرچمدار امت اسلامی شکست، و‏‎ ‎‏فریاد برآورد: که قیصر و کسریٰ معنا ندارد و حکم، از آن خداوند قهار‏‎ ‎‏است و بس. این دو امپراتور به عبرتهای تاریخی مبدل شدند و بشریت‏‎ ‎‏آزاد، عدل و برابری برقرار، و آسایش و امنیت حاکم، اطمینان و آرامش در‏‎ ‎‏تمام سرزمین برقرار شد، و مؤمنان با حکمت خداوند شاد شدند؛ و‏‎ ‎‏مستضعفان به حکومت رسیدند.‏

‏     امام خمینی(س) در برهه ای از زمان آمدند که همه جا پر از جور، فساد‏‎ ‎‏و ستم شده بود و انسانهای مستضعف جانشان به لبشان رسیده بود و در‏‎ ‎‏حالتی پر از ترس و وحشت از دو ابرقدرت به نامهای اتحاد شوروی‏‎ ‎‏کمونیستی از سویی و امپراتوری شیطان بزرگ از سویی دیگر به سر‏‎ ‎‏می بردند. خداوند چنین اراده کرد که طعم ذلت و ننگ و خواری را به آنها‏‎ ‎‏بچشاند و آنها را نابود و شکست خورده سازد. مردی خدایی از امت‏‎ ‎‏اسلامی با بانگ بلند ندا زد که: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی؛ و‏‎ ‎‏یک جنبش اسلامی نیرومند را در ایران ایجاد کرد که راه هرگونه طغیان و‏‎ ‎‏انحراف را بر آنها بست؛ به طوری که مجال فعالیت را بر خود ندیدند! و‏‎ ‎‏دیگر شیطان بزرگ توان یاری به مزدور و ژاندارم و دست نشاندۀ خود را از‏‎ ‎‏دست داد و دیگر کاری نتوانست بکند و وحشتزده و غافلگیر ماند؛ چرا‏‎ ‎‏که رهبری از امت محمد(ص) اقدام دانشجویان پیرو خط امام را در‏‎ ‎‏دستگیری جاسوسان شیطان بزرگ که در پوشش سفارت عمل می کردند،‏‎ ‎‏تأیید نمود، و با لطف خداوند هیبت و شکوه استعمار را شکست؛ و به‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 158

‏قول اقبال لاهوری: پشه کوره با عقاب تصادف کرده و پشه بر عقاب غالب‏‎ ‎‏شده است؛ و چه بسا گروه کوچکی بر گروهی بزرگ غالب آید: ‏کم فئةً قلیلاً‎ ‎غلبت فئة کثیرة باذن الله ‏. این بار شیطان بزرگ به فکر ربودن جاسوسان و‏‎ ‎‏نجات آنان از دست شیردلان خمینی(س) افتاد، بدین خاطر گروهی‏‎ ‎‏کماندو را برای این مأموریت فرستاد که در صحرا به بدترین سرنوشت‏‎ ‎‏دچار شدند؛ و خداوند پیر و مراد امت پیغمبر (ص) را کرامت داد و عزیز‏‎ ‎‏داشت و کید شیطان را به شکست منجر کرده؛ و کارتر، این مأموریت‏‎ ‎‏نظامی را در لیست سیاه کارنامه ای خود به ثبت رساند. این مرد خدا و‏‎ ‎‏رهبر عزیز نه تنها ضرری نکرد؛ بلکه بر کرامت و عظمت او افزوده شد.‏

‏     امام خمینی(س) با خضوع و ویژگیهای منحصر خود، سنت‏‎ ‎‏رسول الله (ص) و اصحاب بزرگوار و اهل بیت مکرم ـ رضوان الله علیهم ـ را‏‎ ‎‏زنده کردند به طوری که ترس از نیروهای شیطان را از دل و جان‏‎ ‎‏مستضعفان بیرون کردند؛ و این امر تنها شامل جهان اسلام نشد؛ بلکه تمام‏‎ ‎‏جهان بشری را در برگرفت؛ و خداوند یکی از نیروهای شیطان را به دست‏‎ ‎‏جهادگران مسلمان در افغانستان از بین برد؛ و بزودی زود قدرت دوم هم،‏‎ ‎‏با ظلم و مکر خودش از بین خواهد رفت: ‏و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین.

‏ ‏

انقلاب خمینی، انقلاب محرومین

‏از ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی امام خمینی(س)، این بود که این‏‎ ‎‏انقلاب، انقلاب مستضعفین، و برای دفاع از حقوق و پاسداری از حریم‏‎ ‎‏آنها بود و بس. تاریخ به ما ثابت کرده است که جامعۀ بشری به دو گروه‏‎ ‎‏مرفه و گروه بیچاره و محروم تقسیم شده است. گروه محرومان که در فقر‏‎ ‎‏و فلاکت و بدون هیچ یار و پشتیبان بوده و زندگی خوار و بردگی واری‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 159

داشته اند؛ و گروه دوم، گروه مستکبران و زراندوزان بی درد بوده که از تمام‏‎ ‎‏مواهب و نعمات برخوردار بوده و آنچه را که بخواهند برای آنان‏‎ ‎‏مهیاست. این گروه مستکبر هیچ وقت نتوانسته اند مستضعفین را تحمل‏‎ ‎‏کنند؛ بنابراین به انواع مختلف به بهره کشی و ظلم در حق آنان پرداخته، و‏‎ ‎‏آنها را از حق طبیعی حیات و زندگی محروم ساخته اند؛ ولی خداوند پاک‏‎ ‎‏و منزه بر بندگان خویش مهربان است. خداوند به مستکبران مهلت‏‎ ‎‏می دهد تا به ظلم و قساوت خویش بر بندگان ادامه دهند؛ ولی چون اراده‏‎ ‎‏کند، خشم محرومان و مستضعفان، آنها را از چنگال ستمگران رهانیده و‏‎ ‎‏ظالمان را به خاک سیاه می نشاند و کسی را می فرستد که ناجی مردم باشد.‏‎ ‎‏خداوند موسی ـ علیه السلام ـ را به سوی فرعون و اطرافیان او فرستاد تا به‏‎ ‎‏آنها هشدار داده، و بنی اسرائیل را از دست آنها خلاصی بخشد. تمام‏‎ ‎‏پیامبران بیشتر در زمان خود برای جلوگیری از ظلم و ستم و طغیان‏‎ ‎‏مبعوث شده اند و آخرین و امین آنها محمد (ص) بود که قاطعانه اتمام‏‎ ‎‏حجت کرد که در سرزمین اسلام جایی برای مستکبران نیست و بر امت‏‎ ‎‏اسلامی است که علیه مستکبران به پا خیزند و برای دفاع از حقوق و‏‎ ‎‏حمایت از حریم خویش، مسلمانان را بیدار و آگاه سازند. به این امت خبر‏‎ ‎‏داده شده بود که در آغاز هر قرنی کسی از خودشان برانگیخته می شود که‏‎ ‎‏دین محمدی (ص) را احیا کند. امام خمینی(س) از نادر کسانی بودند که با‏‎ ‎‏نقش و شخصیت اجتهادی و روشنگری خویش، این مهم را به انجام‏‎ ‎‏رساندند. امام به مسئولیت خویش عمل نمودند و در نوع خود بهترین‏‎ ‎‏احیاگر بودند و سنت محمدی (ص) را احیا کردند، و مستضعفین را نجات‏‎ ‎‏دادند، و دین اسلام را از نو پیاده کردند؛ و دو ابرقدرت بزرگ که از تقدم‏‎ ‎‏بیشتری برخوردار بودند و زخم خوردۀ اصلی آنها بودند،‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 160

‏امام خمینی(س) جبروت و هیبت آنها را در جهان شکسته و توان‏‎ ‎‏رویارویی و بیداری را در عمق جان محرومان در تمام دنیا ایجاد کردند.‏‎ ‎‏طولی نخواهد کشید که زمین شاهد سقوط این ابرقدرتها که در ظلم و ستم‏‎ ‎‏به حد اعلای خود رسیده اند، خواهد بود، هرکس در قلۀ هر چیز قرار‏‎ ‎‏گیرد، در خطر نابودی و یا سقوط به پایین ترین نقطه قرار می گیرد. اندیشۀ‏‎ ‎‏دینی نجات محرومان و مبارزه با مستکبران، پیام و رسالت خاتم انبیا‏‎ ‎‏محمد (ص) بود؛ و امام خمینی(س) تجدید کنندۀ آن.‏

‏ ‏

انقلاب، وحدت مسلمانان و تقریب بین مذاهب فقهی

‏یکی از بزرگترین خدمات در خور تحسینی که امام خمینی(س) به امت‏‎ ‎‏محمد (ص) کردند تلاشهای زیاد ایشان در جهت حل اختلافات بین‏‎ ‎‏مسلمانان بویژه بین اهل تسنن و شیعه بوده است. طبق گفتۀ ایشان این‏‎ ‎‏اختلافات، برگرفته از نیرنگها و دسیسه های دشمنان اسلامی در جوامع‏‎ ‎‏اسلامی است که البته نقش توطئه گران بین المللی را هم نباید نادیده‏‎ ‎‏گرفت.‏

‏     این دعوتی است برای وحدت اسلامی که ما سخت بدان محتاج‏‎ ‎‏بودیم؛ و این بانگ، خطاب به مسلمانان است که برای وحدت امت‏‎ ‎‏اسلام، اختلافات را کنار گذارند؛ و این همبستگی و وحدت روزی محقق‏‎ ‎‏می شود و آن روز است که مصایب و بدبختیهای ما به پایان می رسد؛ و‏‎ ‎‏دست دشمنان قطع گردیده و آنان که برای تفرقه و گسستگی بین‏‎ ‎‏مسلمانان تلاش می کنند، ناامید و شکست خورده خواهند شد.‏

‏     خلاصۀ کلام اینکه امام خمینی(س) از نوادر اسلام بودند که باید‏‎ ‎‏سالها بگذرد تا مثل چنین شخصی بروز کند و احیاگر سنت‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 161

رسول الله (ص)، و بیدارگر امت، و قائم نفوس و جانها شود و اینگونه اثر‏‎ ‎‏فوق تصوری را در تاریخ اسلامی معاصر، با آنهمه خدمات بزرگ در راه‏‎ ‎‏اسلام و مسلمین بگذارد؛ و هرگز تاریخ نخواهد توانست که این مرد بزرگ‏‎ ‎‏را فراموش کند؛ و یاد و نام ایشان در عمق وجود محرومین مسلمان و‏‎ ‎‏تمامی انسانیت باقی خواهد ماند.‏

‏والسلام‏

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 162