بیداری تفکر اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)

‏ ‏

بیداری تفکر اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)

 حجت الاسلام و المسلمین سید سراج الدین موسوی‎[1]‎

‏ ‏

‏اگر قرن بیستم را قرن بیداری اندیشۀ اسلامی نام گذاریم، سخن به گزاف‏‎ ‎‏نگفته ایم. تأثیر و نفوذ وسیع و گستردۀ استعمار غرب و شرق بر‏‎ ‎‏سرزمینهای اسلامی، و تهاجم فرهنگی آنها بر این کشورها زمانی آغاز‏‎ ‎‏شد که آنها فرهنگ غنی و کامل اسلام را تنها مانع نفوذناپذیر در برابر‏‎ ‎‏منافع مادی و سیاسی، و بزرگترین خطر برای خود تصور کردند.‏

‏     سیاستمداران کشورهای استعماری به خوبی می دانستند که تنها راه‏‎ ‎‏رسیدن به منابع مالی و ثروتهای کشورهای اسلامی، دور کردن این خطر‏‎ ‎‏بزرگ و این دژ محکم از سر راهشان است. از طرف دیگر قرآن کریم و‏‎ ‎‏نصایح ارزشمند پیغمبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت ایشان ـ صلوات الله ‏‎ ‎‏علیهم اجمعین ـ مسلمانان را به جهاد علیه ظلم و ستم، دوری از تبعیض و‏‎ ‎‏نژاد پرستی، و ایجاد وحدت و همبستگی دعوت می کنند. به همین دلیل‏‎ ‎‏بود که استعمار زمزمه های گمراه کننده ای همچون استقلال ملی،‏‎ ‎‏ملی گرایی، فرقه گرایی، مقدس مآبی دینی، کهنه پرستی مذهبی و غیره را‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 27

طرح ریزی کرد تا با دور کردن مسلمانان از اسلام حقیقی، راه را برای‏‎ ‎‏غارت منابع و سرمایه های سرزمینهای اسلامی هموار کند. در این راستا‏‎ ‎‏تبلیغات وسیع و گسترده ای انجام داد. این تبلیغات به قدری تأثیرگذار بود‏‎ ‎‏که حتی بعضی از اندیشمندان متدین و علمای دینی هم قائل به این امر‏‎ ‎‏شدند که مذهب فقط مربوط به امور فردی و اخروی زندگی انسانهاست و‏‎ ‎‏از حل مسائل و مشکلات دنیای امروز ناتوان است. چنانچه اگر متفکرین‏‎ ‎‏بزرگ اسلامی همچون سید جمال الدین اسدآبادی، علامه اقبال لاهوری،‏‎ ‎‏شهید ‏‏مدرس، شهید مرتضیٰ مطهری، و در رأس همۀ آنها امام خمینی(س)،‏‎ ‎‏ملت خفتۀ اسلامی را بیدار نمی نمودند، شاید از اسلام و قرآن فقط نامی‏‎ ‎‏باقی می ماند. اگرچه شخصیتهای عظیم یادشده اقداماتی برای احیای دین و‏‎ ‎‏اندیشۀ دینی کردند که انکار آن ممکن نیست، اما بدون هیچ شک و شبهه ای‏‎ ‎‏آن شخصیتی که باعث شکوفایی درخت احیای تفکر دینی شد به جز‏‎ ‎‏شخص حضرت آیت الله العظمیٰ امام خمینی(س) کسی دیگر نبود.‏

‏     ‏‏امام امت با یک سلیقۀ متفاوت با پیشینیان، در این وادی قدم گذاشتند.‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی(س) در حقیقت مظهر بازگشت به خویشتن و گوهر و‏‎ ‎‏جوهر قداست دینی و تفکر دینی به شمار می آیند. هدف اصلی امام برای‏‎ ‎‏دین، نتیجۀ یک تشخیص و شناخت پایدار است که به واسطۀ آن می توان‏‎ ‎‏مسائل و مشکلات معاصر و آینده را حل کرد.‏

‏     از مطالعۀ شخصیت امام خمینی(س) به آسانی می توان دریافت که‏‎ ‎‏ایشان در راه احیای دین، واجد خصوصیات برتر و واضحتری نسبت به‏‎ ‎‏اسلاف خود بودند.‏

‏     اولین ویژگی ایشان، جامع و کامل بودن شخصیتشان می باشد. در‏‎ ‎‏تاریخ گذشته، زاهدان آزادمنش، فقهای بزرگ، حکما، پیران طریقت‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 28

‏(سالکان) و سیاستمداران ممتاز و برجسته ای به چشم می خورند؛ اما هیچ‏‎ ‎‏یک از آنها تمام آن صفات و کمالات جامع را نداشتند، در صورتی که امام‏‎ ‎‏خمینی(س) تمام آن ویژگیها را یک جا داشتند.‏

‏     خصوصیت برجستۀ دیگر امام خمینی(س)، استنباط ایشان از بینش‏‎ ‎‏دینی بود، به عبارت دیگر ایشان توجه خاصی به ارزشهای والای انسانی‏‎ ‎‏داشتند و به همین دلیل از مردم سالاری و یا به عبارتی دیگر از دموکراسی‏‎ ‎‏غافل نبودند.‏

‏     متأسفانه در قرنهای اخیر دموکراسی، خاص سکولاریزم (بی دینی)‏‎ ‎‏شناخته شده است و بر طبق نقطه نظرات جوامع غربی، استنباط امام از‏‎ ‎‏مردم سالاری به لحاظ اولویت دادن به مفهوم مذهب عملی نبود، چرا که‏‎ ‎‏در نظر صلیبیها به خاطر بینشهای رایج، رهبری و مردم سالاری، مخالفتی‏‎ ‎‏علیه دینداری تصور می شد. در حالی که اساس نهضت امام بر دین استوار‏‎ ‎‏بود. در حقیقت تصویر صحیح افکار بزرگ امام راحل را می توان در تجلی‏‎ ‎‏مفهوم اصلی دموکراسی جستجو کرد؛ چرا که انتخاب توسط مردم، و‏‎ ‎‏اعتقاد به یک قیام بر اساس قانون الهی است.‏

‏     از ویژگیهای مهم دیگر حضرت امام خمینی(س) و افکار بلند ایشان،‏‎ ‎‏اعتقاد به حقِ خودمختاریِ نیمۀ فعال دیگر جامعه، یعنی قشر زنان است.‏‎ ‎‏به این مفهوم که فعالیتهای دوشادوش در انجام امور سیاسی جامعۀ‏‎ ‎‏اسلامی را حق زنان می دانستند.‏

‏     حضرت امام خمینی(س) به عنوان یک رهبر، افکار و نظریات‏‎ ‎‏مختلفی در مسائل اقتصادی، فرهنگی و صنعتی زندگی اجتماعی جامعۀ‏‎ ‎‏اسلامی داشتند. مهمترین خصوصیت ایشان رهبری نهضتشان بود و اینکه‏‎ ‎‏این نهضت به صورت یک حکومت اسلامی جلوه گر شد.‏


کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 29

     دو نکتۀ خیلی مهم و قابل توجه را دربارۀ امام خمینی(س) باید در نظر‏‎ ‎‏گرفت، یکی اینکه ایشان ایمان مطلق به خداوند داشتند و تکیۀ کامل به‏‎ ‎‏ذات پروردگار، دیگر اینکه ایشان به مردم اعتماد کامل داشتند و به نیروی‏‎ ‎‏آنها تکیه می کردند. برای هر دو مورد مثالی عرض می کنم: هنگامی که‏‎ ‎‏انقلاب پیروز شد، در نقاط مختلف ایران بعضی عناصر توطئه گر،‏‎ ‎‏عملیاتهای خرابکارانۀ خود را شروع کردند.در سیستان و بلوچستان برای‏‎ ‎‏تشکیل دولت جدید مشکلاتی پیش آمد، در کردستان گروههای باغی‏‎ ‎‏فعال شدند، در گنبد مسائلی به وجود آمد، گروههای جناح چپ در‏‎ ‎‏دانشگاههای داخل کشور برانگیخته شدند، زمانی پیش آمد که به اقتضای‏‎ ‎‏آن، ایران باید مجبور می شد با کمک یک ابرقدرت بر مشکلات مواجه با‏‎ ‎‏آن غلبه کند. سفیر پارلمان روسیه، غروب یکی از روزها از امام‏‎ ‎‏خمینی(س) وقت ملاقات خواست و پیغام داد که از رئیس جمهور برژنف‏‎ ‎‏حامل پیغام خیلی مهمی است، اما پاسخ امام خمینی(س) این بود که در‏‎ ‎‏حال حاضر نمی خواهم کسی را ببینم، ملاقات فردا صبح باشد. اصرار‏‎ ‎‏سفیر پارلمان روسیه هیچ فایده ای نداشت و مجبور شد تا صبح منتظر‏‎ ‎‏بماند. صبح روز بعد هنگامی که با امام ملاقات کرد، امام این پیغام را به‏‎ ‎‏برژنف داد که: حماقت نکن، رؤیای تسلط بر خاک افغانستان را از سرت‏‎ ‎‏دور کن، وگرنه تو هم به همان وضعی دچار خواهی شد که امریکا در‏‎ ‎‏ویتنام گرفتارش شد، و تو در باتلاق فرو خواهی رفت؛ و عالم اسلام این‏‎ ‎‏اقدام تو را هرگز نخواهند بخشید. امام خمینی(س) در چنین اوضاع‏‎ ‎‏بحرانی به جای تکیه به ابرقدرتها و درخواست کمک از آنها، با توکل به‏‎ ‎‏نیروی لایزال الهی هر دو ابرقدرت را به لرزه در آوردند. از طرف دیگر‏‎ ‎‏این را هم دیدیم که امام خمینی(س) تا زمانی که در قم زندگی می کردند‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 30

هر روز هیأتها و کاروانهایی از گوشه و کنار کشور می آمدند و ایشان را‏‎ ‎‏ملاقات می کردند و تا روزهای آخر عمر با برکتشان در تهران این کار ادامه‏‎ ‎‏داشت و هرگز رابطۀ خود را با مردم قطع نکردند. در اینجا می خواهم به‏‎ ‎‏بعضی از جنبه های احیای تفکر دینی در عرصۀ سیاست اشاره کنم:‏

‏ ‏

1. نظریۀ جهاد علیه محدودیت دین

‏بدون هیچ شک و شبهه ای، یکی از مهمترین آثار دوران جدید انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی به رهبری احیاگر بزرگ دین، حضرت امام خمینی(س)، جهاد‏‎ ‎‏علیه نظریۀ محدود شدن دین در زندگی فردی انسانها، و رسوا کردن‏‎ ‎‏نظریات آنها در سراسر دنیا بود. گسترش چنین نظریات گمراه کننده در‏‎ ‎‏قرنهای اخیر همواره مورد توجه عوامل استکباری بوده است که هدف‏‎ ‎‏اصلی شان توجیه این نظریات باطل است و معتقدان به آن، دین را مذهب‏‎ ‎‏بدون تکلیف می دانند. امام خمینی(س) ادیان و وظایف و مسئولیتهای‏‎ ‎‏همه جانبۀ اسلام را به طور کامل و صحیح بیان فرمودند و این توطئۀ‏‎ ‎‏خطرناک دشمنان را نقش بر آب کردند و در سطح جهانی رأی عموم را‏‎ ‎‏علیه کارپردازان این توطئه هموار کردند. یکی از اقدامات مهم و گامهای‏‎ ‎‏مؤثر علیه نظریات استکباری همچون «دین بی هدف»، ارائۀ اسلام ناب‏‎ ‎‏محمدی(ص) و پرده برداشتن از چهرۀ واقعی اسلام امریکایی بود. با‏‎ ‎‏نهضت امام، مسلمانان در مناطق مختلف دنیا از خواب غفلت بیدار شدند‏‎ ‎‏و رأی عامۀ مردم محروم و مستضعف به ثمر نشست و این یک ضربۀ‏‎ ‎‏مهلک علیه استکبار جهانی بود، چرا که تمام تلاش و کوشش بی وقفۀ‏‎ ‎‏استعمار بر این بود که ملتها در خواب غفلت و بیخبری فرو بروند و دین را‏‎ ‎‏برای آنها فقط به عنوان افیون برای جامعه، و یا به عنوان یک مسأله‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 31

«عبادت فردی» معرفی کنند.‏

‏ ‏

2. فکر تشکیل نظام جهانی یا نفی حاکمیت استعماری

‏یکی از اصول اساسی افکار امام خمینی(س) در ابلاغ رسالت انقلاب،‏‎ ‎‏مبنی بر احیای دین، نفی کامل نظریۀ تجزیه در سیاست جهانی است.‏‎ ‎‏ایشان این حقیقت را اینگونه فرمودند:‏

مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود،‎ ‎همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم می شود.‎[2]‎

‏    ‏‏چنین دلیل محکم و به دور از تسلط استکباری، اساس نظریۀ‏‎ ‎‏«ضرورت یک نظام جدید جهانی» می باشد. امام خمینی(س) عقیده‏‎ ‎‏داشتند که مسلمانان باید برای جستجوی یک نظام جدید جهانی که‏‎ ‎‏اساسش بر پایۀ تکریم انسانها باشد، کوشش مداوم و پی گیر داشته باشند؛‏‎ ‎‏لهذا ایشان می فرمایند:‏

ان شاءالله خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم‎ ‎جهانخواران، و نیز جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانی را به‎ ‎همۀ مسلمین عطا فرماید؛ و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت‎ ‎همراهی نماید.‎[3]‎

‏ ‏

3. ترغیب دولتهای اسلامی به تشکیل کشورهای متحد اسلامی

‏قیام امت واحدۀ اسلامی، همچنین کوشش برای ایجاد وحدت در بین‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی و جنبش جبهۀ مشترک ممالک اسلامی برای مقابله با‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 32

‏نفوذ استکبار، یک محور مهم افکار احیای دین توسط امام خمینی(س)‏‎ ‎‏می باشد. این محور در تدابیر عملی و فکری حضرت امام به طرز قاطعی‏‎ ‎‏نمایان است. ایشان در این باره می فرمایند:‏

دولت و ملت ایران به تبعیت از احکام اسلام با تمام کشورهای اسلامی به‎ ‎حکم اخوت منصوص در قرآن مجید می خواست دست برادری دهد تا با‎ ‎وحدت کلمه و اتحاد بین تمام مسلمین از شرّ قدرتهای بزرگ سلطه گر و‎ ‎توطئه های ابرچپاولگران و جنایتکاران کشورهای اسلامی خلاص شوند.‎[4]‎

‏ ‏

4. توطئۀ استکبار برای جدا کردن دین از سیاست

‏علاوه بر نظریات مهم امام دربارۀ اتحاد و برادری میان مسلمانان، قیام‏‎ ‎‏جهت برپایی حکومت اسلامی و جهاد علیه توطئۀ استکبار برای جدا‏‎ ‎‏کردن دین از سیاست می باشد و از همان آغاز نهضتشان با بینش و بصیرت‏‎ ‎‏واقعی و با پیروی از سیرۀ حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله‏‎ ‎‏و سلم ـ این توطئه را نقش بر آب کردند.‏

‏     همین طور حضرت امام خمینی(س) دربارۀ تحقق وعدۀ خداوند تبارک‏‎ ‎‏و تعالی دربارۀ قیام برای برپایی حکومت مستضعفین و محرومان با‏‎ ‎‏اطمینان کامل قلبی می فرمایند:‏

هان ای مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطۀ ستمگران، به پاخیزید و‎ ‎دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی‎ ‎قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبۀ‎ ‎مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است.‎[5]‎


کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 33

5. وابسته نبودن به قدرتهای جهانی

‏یک ویژگی دیگر امام خمینی(س) نسبت به دیگر رهبران اسلامی این است‏‎ ‎‏که به هیچ یک از ابرقدرتهای آن زمان وابسته نبودند. بدون هیچ مبالغه ای‏‎ ‎‏بعد از جنگ جهانی دوم دو قدرت، سرنوشت دنیا را به دست گرفته بودند.‏‎ ‎‏ایمان راسخ امام خمینی(س) الهام گرفته از فلسفۀ درخشان قرآن و اسلام‏‎ ‎‏بود. ایشان همیشه به انجام وظایف الهی مشغول بودند. به نظر ایشان معیار‏‎ ‎‏پیروزی و شکست در میدان جهاد علیه ظلم و کفر و استبداد، پذیرفتن‏‎ ‎‏شکست یا پیروزی نبود، بلکه به عقیدۀ ایشان معیار درستی و صداقت یک‏‎ ‎‏رفتار و کردار فردی و اجتماعی فقط و فقط جهاد مستمر برای فتح و پیروزی‏‎ ‎‏حق و کسب رضایت و خشنودی خدا می باشد.‏

‏     ‏‏بنده در پایان گفتگوی خود از تمام عزیزانی که برای شرکت در این‏‎ ‎‏کنفرانس بزرگ علمی و فرهنگی از گوشه و کنار پاکستان تشریف‏‎ ‎‏آورده اند، همچنین از هیأتی که از جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی‏‎ ‎‏حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی تشریف فرما شده اند،‏‎ ‎‏صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم که این سمینار در شناخت هر چه بهتر‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی(س) نقش مهمی ایفا کند. یک بار دیگر وظیفۀ خود‏‎ ‎‏می دانم از تمامی عزیزانی که به مناسبت موضوع این سمینار لطف فرموده‏‎ ‎‏و مقالات خود را ارائه نموده اند، تشکر کنم.‏

‏خداوند یار و یاور همۀ ما باد‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) و بازسازی تفکر اسلامی: مجموعه مقالات و رویدادهای همایش، اسلام آباد - پاکستان ۲۳ و ۲۴ بهمن ۱۳۸۷صفحه 34

  • )) سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان.
  • )) همان؛ ج 21، ص 83.
  • )) همان جا.
  • )) همان؛ ج 17، ص 259.
  • )) همان؛ ج 15، ص 171.