"بررسی موضوع خصوصی سازی و تغییر ساختار اقتصادی در برنامه سوم با تأکید بر دیدگاههای حضرت امام خمینی (س) "

‏ ‏بررسی موضوع خصوصی سازی و تغییر ساختار اقتصادی در برنامه سوم با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی(س)

‏ ‏

علی یوسفی نژاد‎[1]‎

‏ ‏

چکیده

‏     ‏‏از آنجائیکه در جریان تدوین برنامه پنجساله سوم توسعه، راهکارهای‏‎ ‎‏جدیدی جهت آیندۀ اقتصاد نظام جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی شده‏‎ ‎‏است که در طول بیست سال گذشته عموماً و در جریان تدوین برنامه های‏‎ ‎‏پنجساله اول و دوم جمهوری اسلامی ایران، خصوصاً با یک چرخش‏‎ ‎‏صدو هشتاد درجه ای، مواجه شده است، به همین سبب در این مقاله‏‎ ‎‏تلاش می گردد تا با تکیه بر تجارب کشورهای توسعه یافته صنعتی و‏‎ ‎‏هم چنین از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی‏‎ ‎‏رحمة اله علیه، این موضوع مورد نقد و بررسی قرار گیرد. ‏

‏     از دیدگاه تاریخی تجربۀ کشورهای پیشرفته صنعتی نشان میدهد که‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 505

اینگونه کشورها قدم به مرحلۀ رشد و سپس توسعه نگذاشته اند، مگر‏‎ ‎‏اینکه ابتدا زمینه های آن را فراهم ساخته و آنگاه، شروع به اجرای‏‎ ‎‏برنامه های توسعه ای نمودند. ‏

‏     شواهد نشان میدهد که فراهم ساختن زمینه جز با تحولات فرهنگی و‏‎ ‎‏تغییر در نوع نگرش انسانی ممکن نبوده است، هرگونه تغییری در بافت‏‎ ‎‏اقتصادی ابتدا با تغییر در بینش انسانی همراه بوده است. مثلاً غرب برای‏‎ ‎‏دست یابی به هدف «رفاه مادی» مقدماتی را فراهم ساخته، او ابتدا نگرش‏‎ ‎‏و  جهان بینی انسان را نسبت به دنیای اطرافش تغییر داده و آنگاه وسیله‏‎ ‎‏موردنیاز را در اختیار وی قرار داده و نهایتاً به ساختن «انسان اقتصادی»،‏‎ ‎‏بطور خودکار اهداف مادی نظام اقتصادی را محقق ساخته است.‏

‏     این سیر تحول برای سایر کشورها نظیر ژاپن نیز تقریباً به همین سبک‏‎ ‎‏و سیاق بوده است. هرچند که این کشور بواسطه دارا بودن ویژگیهای‏‎ ‎‏مذهبی و جغرافیایی مختص به خود توانست سریعتر از غرب به اهداف‏‎ ‎‏مادی خویش دست یابد. ‏

‏     از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) نیز اساس هر حرکتی انسان و نوع‏‎ ‎‏تفکر حاکم بر جامعه انسانی می باشد، «انسان اساس پیروزی است و‏‎ ‎‏اساس شکست است. باور انسان، اساس تمام امور است.»‏

‏     اما در خصوص بحث خصوصی سازی در برنامه پنجساله سوم توسعه‏‎ ‎‏باید گفت، از آنجاییکه این تغیر استراتژی در برنامه بدون توجه به فرهنگ‏‎ ‎‏مناسب آن صورت گرفته، بنابراین تغییرات فقط رفرم یا تغییر شکل بوده‏‎ ‎‏است تا تغییر محتوا. انسان همان است بدون آنکه هیچ تغییری در باورها و‏‎ ‎‏برداشت های وی از جهان اطراف صورت پذیرفته باشد. در این صورت‏‎ ‎‏همانگونه که حضرت امام (ره) نیز اشاره دارند، بدون تغییر در باورهای‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 506

‏انسانی امکان موفقیت وجود ندارد. در حالیکه در شکل قبلی دولت حاکم‏‎ ‎‏بود و برنامه توسعه بر مبنای «دولت محوری» تعریف شده بود، حال این‏‎ ‎‏نگرش، بدون آنکه ماهیت و مبنا تغییر پیدا کند، در شکل تغییر ظاهری‏‎ ‎‏داده است و تحت شعار خصوصی سازی و تغییر ساختارهای اقتصادی،‏‎ ‎‏بعنوان راه حل فرار از بن بست موجود، مطرح می گردد. ‏

‏     نتیجه اینکه هرگونه تغییر در شکل برنامه های دراز مدت و یا میان‏‎ ‎‏مدت بدون توجه به محتوای آن امکان موفقیت را به صفر می رساند.‏‎ ‎‏بنابراین به نظر می رسد که برای فرار از این بن بست بوجود آمده در طول‏‎ ‎‏اجرای برنامه های اول و دوم توسعه، شرط لازم سرمایه گذاری بر روی‏‎ ‎‏نیروی انسانی و در رأس آن آموزش صحیح و آماده سازی بستر مناسب‏‎ ‎‏برای اجرای برنامه های توسعه ای باشد. ‏

‏     تا تکلیف انسان، در این نظام اقتصادی، با خودش و با جهان پیرامونش‏‎ ‎‏درست تعریف نشود و مشخص نشود که چه وظایف و تکالیفی بر عهده‏‎ ‎‏دارد، رفتار اقتصادی او چگونه باشد و راه فلاح و رستگاری او کدام‏‎ ‎‏است، نمی توان امیدوار بود. هرچند با تغییر ساختار به نتایج مورد نظر‏‎ ‎‏دست یافت. ‏

‏     سخن گفتن از ایده ها و آرمانهای بینانگذار جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏غوطه ور شدن در اندیشه ها و افکار مترقی آن مرد بزرگ که جملگی بر‏‎ ‎‏گرفته از مکتب متعالی و نجات بخش اسلام بود، برای هر مسلمان‏‎ ‎‏دلسوختۀ مجذوب شخصیت والای آن پیر سفر کرده، آرزوی بزرگی‏‎ ‎‏است، به طوری که انسان همواره می خواهد برای روشن نگهداشتن چراغ‏‎ ‎‏روشنایی افکار این بزرگترین مصلح دینی پس از معصومان علیهم السلام‏‎ ‎‏هر بار به بهانه ای به یادداشتها، پیامها و مجموعه سخنرانیهای وی مراجعه‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 507

و با تفکر و تأمل در آنها برای یافتن دستورات و راهکارهای جدید به‏‎ ‎‏منظور اصلاح خود و  جامعه انقلابی تلاش کند.‏

‏     این حداقل دینی است که بر عهده هر روشنفکر مسلمان نهاده شده تا‏‎ ‎‏بتواند در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از‏‎ ‎‏ایده ها و آرمانهای وی حمایت کرده، زمینۀ اجرایی آنها را فراهم سازد. هر‏‎ ‎‏چند که کج فهمان و مغرضان ممکن است اندیشه های این مرد را مربوط‏‎ ‎‏به گذشته بدانند.‏

‏     خدای را سپاس می گوییم که ما را در عصر خمینی (ره) قرار داد و با‏‎ ‎‏اندیشه ها و تفکرات بلند وی آشنا ساخت. امیدواریم این ایده ها برای‏‎ ‎‏سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان و همۀ کسانی که به دنبال تعیین‏‎ ‎‏خط مشیها و اصول اساسی اداره جامعه هستند به عنوان الگوی عملی در‏‎ ‎‏راه رسیدن به جامعۀ آرمانی و اسلامی مورد استناد و عمل قرار گیرد.‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 508

‏ ‏مقدمه

‏     ‏‏از آنجا که در جریان تدوین برنامۀ پنجسالۀ سوم توسعه اقتصادی،‏‎ ‎‏اجتماعی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران، راهکارهای جدید و‏‎ ‎‏تغییرات بنیادی برای آینده این نظام پیش بینی شده به طوری که در طول‏‎ ‎‏بیست سال گذشته انجام چنین تحولی بی سابقه مورد ارزیابی قرار گرفته و‏‎ ‎‏بعضاً با سیاستهای گذشته نیز با یک چرخش صدو هشتاد درجه ای مواجه‏‎ ‎‏بوده است، در این مقاله تلاش می شود تا ابتدا پیش زمینۀ راهکارهای‏‎ ‎‏جدید در کشورهای دیگری که این مسیر را طی کرده و به موفقیت دست‏‎ ‎‏یافته اند، بررسی شود و آنگاه با بررسی اجمالی دیدگاههای مکتب‏‎ ‎‏اقتصادی اسلام و همچنین بررسی آرای بنیانگذار جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ایران حضرت امام خمینی (ره) در خصوص نحوه و چگونگی استقرار‏‎ ‎‏حاکمیت احکام اسلام و پیش زمینه های مربوط به آن، اولاً قابلیت اجرا یا‏‎ ‎‏عدم اجرای برنامۀ سوم توسعه را در شرایط کنونی کشور مورد تجزیه و‏‎ ‎‏تحلیل قرار گیرد و ثانیاً با استناد به آرمانها و اهداف مکتب تعالی بخش‏‎ ‎‏اسلام و همچنین رهنمودهای معمار بزرگ انقلاب حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی(ره) تضادها و تردیدهای جدی بین این اهداف و مستندات برنامه‏‎ ‎‏سوم، مطرح شود.‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 509
‏  

  ضمن اینکه در هر یک از موضوعهای مورد بحث، تلاش می شود‏‎ ‎‏دلایل و همچنین راه حلهای مورد نظر تبیین و به صورت مشخص ارائه‏‎ ‎‏گردد.‏

‏ ‏

1ـ بررسی اجمالی نحوه شکل گیری نظام اقتصادی مبتنی بر‎ ‎حاکمیت بازار

‏     ‏‏برای رسیدن به نتایج مطلوب، ابتدا چگونگی شکل گیری، نقش‏‎ ‎‏عوامل مؤثر، ویژگیها و سرانجام محصول فکری نظام اقتصادی مبتنی بر‏‎ ‎‏بازار را به طور اجمال بررسی می کنیم تا در مراحل بعدی در خصوص‏‎ ‎‏ارائه راه حل پیشنهادی در برنامه سوم به منظور تغییر در ساختارهای‏‎ ‎‏اقتصادی، مورد استفاده قرار گیرد، زیرا به زعم محقق، نگرش حاکم بر‏‎ ‎‏برنامۀ فوق برگرفته از بینش مبتنی بر حاکمیت بازار است.‏

‏ ‏

1ـ1ـ نحوه شکل گیری و نقش عوامل شکل دهنده

‏     عده ای از علمای اقتصادی بر این اعتقادند که نظام اقتصاد آزاد ریشه‏‎ ‎‏در انقلاب کشاورزی قرن هفدهم میلادی دارد و عده ای دیگر این نظام را‏‎ ‎‏محصول تحولات فکری و فرهنگی همه جانبه ای می دانند که دو قرن قبل‏‎ ‎‏از انقلاب صنعتی، یعنی در عصر رنسانس، سراسر اروپا را فراگرفت.‏

‏     در واقع برداشت اخیر با واقعیت شکل گیری نظام اقتصادی فوق تطابق‏‎ ‎‏بیشتری دارد. با پایان یافتن قرون وسطی و شروع تحولات فکری،‏‎ ‎‏تغییراتی اساسی در نوع تلقی انسان از واقعیات جهان اطرافش، بوجود‏‎ ‎‏آمد و در نتیجه، علوم مختلف تجربی و انسانی دستخوش تحولات عمیق‏‎ ‎‏شدند، به گونه ای که اختراعات و ابتکارات جدید در علوم مختلف‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 510

افقهای جدیدی را فرا روی انسان گشود.‏

‏     مکتب تازه ظهور یافته لیبرالیسم که از داخل قید و بندهای اسارتبار‏‎ ‎‏حاکمیت کلیسا بر خواسته بود، تمامی قید و بندها را گسست و به دنبال آن‏‎ ‎‏آزادی اندیشه و فکر بر جوامع غربی حاکم گشت.‏

‏     بدیهی بود که این محصول جدید حوزه خویش را به تمامی‏‎ ‎‏موضوعات اجتماعی و از آن جمله اقتصاد، گسترش دهد. و افکار‏‎ ‎‏آزادیخواهانه منجر به ارائه نظریاتی شد که امروزه به نام آزادی فردی در‏‎ ‎‏فعالیت اقتصادی و مالکیت افراد بر اموال و دارایی  شناخته شده است.‏

‏     با پیدایش مکتب اقتصادی کلاسیک این روند در حوزه اقتصاد شکلی‏‎ ‎‏مدون یافت و با وارد شدن عناصری چون رقابت و کسب حداکثر منفعت‏‎ ‎‏در کنار آزادی فردی و مالکیت بی حد و حصر، این مکتب به حد تکامل‏‎ ‎‏خویش دست یافت.‏

‏     این عوامل در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باعث ایجاد‏‎ ‎‏فضای مناسب برای شکوفایی استعدادها، گسترش پس انداز و‏‎ ‎‏سرمایه گذاری شدند و با فراهم شدن زمینه های لازم، ابداعات و‏‎ ‎‏اختراعات در رشته های مختلف علوم به سرعت گسرتش یافت. در واقع‏‎ ‎‏این تحولات پیش نیاز توسعه ای بودند که بعدها با سرعتی شگرف قرن‏‎ ‎‏بیستم را از سایر قرون متمایز می ساخت. حاکمیت تفکر علمی در تمامی‏‎ ‎‏نهادهای تأثیرگذار بر روابط انسانی و اجتماعی، از جملۀ عوامل تشکیل‏‎ ‎‏دهندۀ این تحولات بوده است.‏

‏     در پی این تحولات، در اروپا نهادها و مؤسسات مناسب به منظور‏‎ ‎‏انباشت سرمایه مدتها قبل از ورود به مرحله جهش اقتصادی، تشکیل‏‎ ‎‏شدند به طوری که در فرانسه در زمان ناپلئون دستورالعمل تشکیل دو نوع‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 511

شرکت سهامی تدوین شد و در آلمان لوایح تجاری پروس که عموماً‏‎ ‎‏مصوبات شرکتهایی از نوع فرانسوی آن را شامل می شد، در مراحل اولیه‏‎ ‎‏توسعه صنعتی مطرح شد.‏‎[2]‎

‏    ‏‏در آسیا، در خاوردور و در کشور ژاپن، در طی قرن نوزدهم، اساس‏‎ ‎‏نظام اقتصادی جامعۀ توگاکاوا شروع به فرو ریختن کرد و جامعۀ بستۀ به‏‎ ‎‏شدت طبقاتی به مرور از هم پاشید و تحولی در تمام زمینه شکل گرفت.‏‎ ‎‏آموزش زبانهای خارجی آغاز شد و با آشنایی مردم با زبان روز دنیا،‏‎ ‎‏آشنایی با زبان علوم و فنون مرسوم در اروپا رنگی دیگر یافت.‏

‏     با استقرار امپراتوری مسیحی سرمایه گذاری وسیعتری در بخش‏‎ ‎‏آموزش صورت گرفت. تحت تأثیر پیشرفت و ترقی همه  جانبۀ اروپا،‏‎ ‎‏طراحان و سیاستگذاران جامعه دریافتند که محور اساسی و اصلی در‏‎ ‎‏توسعۀ همه جانه در مرحلۀ اول مرهون سرمایه گذاری در بخش آموزش و‏‎ ‎‏تغییر تفکر حاکم و تبدیل آن به تفکری است که زمینۀ پذیرش حاکمیت‏‎ ‎‏علم را پذیراست و در تمامی زوایای زندگی فردی و اجتماعی نفوذ‏‎ ‎‏می کند.‏

‏     به دنبال آن، از تمامی ابزارهای لازم استفاده شد و با تکیه بر تفکرات‏‎ ‎‏مذهبی حاکم و ادغام آن و مقدس شمردن سرزمین و امپراتور، فرهنگ‏‎ ‎‏مناسب برای رشد و ترقی، ایجاد گردید، به گونه ای که پس از گذشت چند‏‎ ‎‏دهه، کشورهای مذکور همپای اروپا مدارج توسعه را یکی پس از دیگری‏‎ ‎‏پست سر نهادند.‏

‏     بنابراین در کشورهای توسعه یافتۀ فوق، هدف توسعه نیازمند اصول و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 512

‏پیش زمینه های ارزشی و نهادی است که معمولاً در اغلب مدلها و‏‎ ‎‏استراتژیهای متداول و توسعه کمتر بدان توجه می شود.‏

‏ ‏

2ـ1ـ ویژگی و محصول نظام مبتنی بر اقتصاد آزاد

‏     لازم است در اینجا بعضی از ویژگیها و سرانجام محصول فکری نظام‏‎ ‎‏اقتصاد آزاد و دستاوردی که برای جامعۀ بشری به ارمغان آورده به طور‏‎ ‎‏مختصر مورد بررسی و بحث قرار گیرد، زیرا اگر به محصول این نظام‏‎ ‎‏توجه شود قطعاً در پذیرفتن بی قید و شرط آن برای الگوسازی نظام‏‎ ‎‏اقتصادی خودمان، دچار تردید خواهیم شد.‏

‏     از جمله ویژگیهایی که برای نظام اقتصادی مبتنی بر حاکمیت بازار‏‎ ‎‏عنوان شده، وجود رقابت در بازار تولید کالاها و خدمات است. به همین‏‎ ‎‏سبب، مدافعان اقتصاد بازار معتقدند که چون بر اساس منافع محدود، هر‏‎ ‎‏جامعه ای اولویتهای خود را به گونه ای معین می کند که ابتدا ضرورتها و‏‎ ‎‏نیازهای واقعی تر، قرار می گیرد و در مراحل بعد، موارد کم اهمیت تر، در‏‎ ‎‏شرایط اقتصادی رقابتی، قیمتهای تعادلی به درستی بیانگر اولویت های‏‎ ‎‏جامعه و همین طور درجه کمیابی منابعند، ضمن اینکه در نهایت به‏‎ ‎‏تخصیص بهینه ئ منابع نیز منجر می شوند.‏

‏     در واقع ساز و کار خودکار بازار به سرعت نظام خود تعدیلی را فعال‏‎ ‎‏کرده، و با اصلاح خطاها و اشتباهات مدیریت منابع به بهترین وجه اعمال‏‎ ‎‏می گردد و سرانجام اقتصاد نیز از کارایی عوامل تولید منتفع می گردد.‏‎ ‎‏نتیجه این امر، افزایش تولید ملی و رفاه مادی خواهد بود.‏

‏     حسب این ویژگی نظام اقتصادی، با واگذاری امور به دست اشخاص،‏‎ ‎‏صرفاً سودآوری در قالب رقابت تنگاتنگ با یکدیگر مورد ملاحظه قرار‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 513

می گیرد. این واگذاری علاوه بر صنایع کوچک بر صنایع کوچک و‏‎ ‎‏متوسط، به صنایع بزرگ و راهبردی نیز سرایت کرده و بر خلاف تصور‏‎ ‎‏اولیه توانسته با ساز و کارهای بازاری ـ البته در اقتصادهای پیشرفته و‏‎ ‎‏برنامه پذیر، امور مربوط به صنایع راهبردی را نیز اداره کند.‏‎[3]‎

‏اما محصول این نظام فکری چیست؟  و در پس پردۀ این تحولات عظیم‏‎ ‎‏اقتصادی و صنعتی، چه واقعیاتی وجود دارد؟‏

‏     بدون درک درست نتایج این تحولات به اصطلاح شگرف، و تجزیه و‏‎ ‎‏تحلیل آنها ممکن است مقهور گردیده، تمدن مزبور را کعبه آمال محسوب‏‎ ‎‏کرده، وارد راهی شویم که در صورت موفقیت، حداکثر به جایی خواهیم‏‎ ‎‏رسید که امروزه تمدن غرب بدان رسیده است. به واقع در پس الگویی که‏‎ ‎‏معتقد است برای استفادۀ هرچه بهتر و بهینه تر باید با به حداکثر رساندن‏‎ ‎‏منافع فردی به حداکثر مطلوبیت و رفاه مادی رسید، «بت مادیت» نهفته‏‎ ‎‏است، زیرا به اوج رساندن انگیزه های مادی بشر جز با ایجاد «حرص و‏‎ ‎‏طمع» و افزودن «آن» در نزد افراد، میسر نخواهد بود. در این وضعیت،‏‎ ‎‏اخلاق رذیله در مسیر رشد و اخلاق کریمه محکوم به فنا خواهند بود. به‏‎ ‎‏علاوه روحیه مصرف گرایی باید تقویت شود و اسراف در حد اعلای آن‏‎ ‎‏در تمامی زوایای زندگی فردی و اجتماعی بشر تجلی کند؛ زیرا که در غیر‏‎ ‎‏این صورت، ظرفیتها خالی می ماند و حداکثر انتفاع حاصل نمی گردد.‏

‏     از طرف دیگر، با نهادینه شدن روحیه تمامیت خواهی (حرص ورزی)‏‎ ‎‏در جامعه و قرار گرفتن سرمایه های جامعه در دست عده ای خاص و‏‎ ‎‏انحصار انباشت سرمایه نزد عده ای خاص، فاصله طبقاتی بیشتر شده،‏‎ ‎‏زمینه برای سرخوردگی و ناهنجاریهای اجتماعی افزایش می یابد و جرم و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 514

جنایت امری طبیعی تلقی می گردد. برای حفظ امنیت این «بت» جدید و‏‎ ‎‏محصول فکری انسان قرن بیستم، صرف هزینه های دادگستری و پلیسی‏‎ ‎‏لازم و ضروری است.‏

‏ ‏

2ـ ارزیابی آرمانها و اهداف برنامه سوم توسعه در خصوص تغییر‎ ‎ساختار اقتصادی

‏     ‏‏برنامه ریزان اقتصادی در جریان تدوین برنامه سوم توسعه، اظهار‏‎ ‎‏کرده اند که یکی از اهداف اصلی و در واقع جهت گیری اساسی برنامه‏‎ ‎‏سوم توسعه، تغییر ساختارهای اقتصادی از شکل دولتی به سوی‏‎ ‎‏خصوصی سازی است و تنها راه حل خارج شدن اقتصاد ایران از بحران‏‎ ‎‏موجود، واگذاری بخشهای مختلف اقتصادی اعم از معدن، صنعت، نفت،‏‎ ‎‏بانک و ... و رقابتی تر کردن فعالیتهای اقتصادی است.‏

‏     در واقع تحت تأثیر تحولات روز افزودن نظام سرمایه داری و شکست‏‎ ‎‏نظام اقتصادی مبتنی بر برنامه ریزی متمرکز، طراحان و تدوین کنندگان‏‎ ‎‏برنامه های بلندمدت و میان مدت در کشورهای توسعه نیافته، چاره درد‏‎ ‎‏را تنهادراین نکته دانسته اند که راه فراز از دور بستۀ عقب ماندگی، پیروی‏‎ ‎‏محض و تقلید بی چون چرا از نظام سرمایه داری غرب است.‏

‏     علت اساسی این نوع تفکر عمدتاً برمی گردد به حوزۀ علم و دانشی که‏‎ ‎‏بر سطوح مختلف آموزشی و بخصوص تحصیلات عالیه این جوامع حاکم‏‎ ‎‏است. در این حوزه هیچ دانش دیگری غیر از آنچه قبلاً تجربه شده‏‎ ‎‏مقبولیت ندارد و عندالزوم تنها راه رهایی و فرار از وضعیت موجود نیز‏‎ ‎‏همان دانسته هاست.‏

‏     شاید اشارۀ حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی خود در سال‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 515

1358 به همین نکته بوده که : «من نمی گویم که علم را از خارج یاد‏‎ ‎‏نگیرید... لکن من می گویم که از آنها خوبهایش را یاد بگیرید، بدهایش را‏‎ ‎‏الغاء کنید. اینها بدها را به ما تعلیم میدهند، خوبها را نمی دهند ... ما اگر‏‎ ‎‏چنانچه چیز خوبی دارند از آنها بگیریم، مخالف نیستیم. با این، لکن به‏‎ ‎‏فکر این باشیم که خودمان درست بکنیم ... و آن قدم این است که ما‏‎ ‎‏بفهمیم که خودمان هم می توانیم»‏‎[4]‎

‏    ‏‏از اشتباهات طراحان برنامه سوم توسعه، توهمی است که از نوع تفکر‏‎ ‎‏آنها ناشی شده است، زیرا بدون ریشه یابی صحیح مشکلات موجود و‏‎ ‎‏شناخت درست ارزشهای حاکم بر فرهنگ جامعۀ انقلابی ایران، راه حل‏‎ ‎‏اساسی را صرفاً تغییر ساختار اقتصادی کشور دانسته، عملاً راحت ترین‏‎ ‎‏راه حل را، بهترین راه حل شمرده اند و با خصوصی سازی منابع مهم‏‎ ‎‏اقتصادی و سپردن آن به دست بخش خصوصی، معضل بیکاری را قابل‏‎ ‎‏حل دانسته و رشد شش درصدی را عامل موفقیت اقتصاد ایران محسوب‏‎ ‎‏داشته اند.‏

‏     به قول یکی از نظریه پردازان توسعه : «درجه مقبولیت طرحهای‏‎ ‎‏توسعه در کشورهای جهان سوم در موفقیت یاعدم موفقیت آن تأثیر‏‎ ‎‏بسزایی داردو این مقبولیت، خود تابع ارزشهای مذهبی مردم است.‏‎ ‎‏باورهای مردم ناشی از ارزشهای مذهبی آنان است و بنابراین طرحهای‏‎ ‎‏توسعه بدون چنین ملاحظه ای نمی توانند موفقیت قابل توجهی داشته‏‎ ‎‏باشند».‏‎[5]‎

‏    ‏‏اگر بپذیریم که ساختار اقتصادی موجود مشکل آفرین است برای‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 516

‏تغییر آن و در پیش گرفتن راه حل جدید باید زمینه و بستر لازم برای‏‎ ‎‏اجرای هر طرح جدید را فراهم آورد. اگر قرار است ساختارها بر مبنای‏‎ ‎‏حاکمیت بازار تغییر ماهیت دهند، ابتدا باید نهادهای بازاری و نیروهای‏‎ ‎‏مورد نیاز در نظام مورد دلخواه را شکل داد، مقدمات و مبانی آن را فراهم‏‎ ‎‏آورد و تغییرات ضروری در بخش حقیقی اقتصاد و همچنین ساختار‏‎ ‎‏علمی، فنی و بازاری اقتصاد را جامعه عمل پوشاند. تغییرات صوری و‏‎ ‎‏شکلی نه فقط به اصلاحات دلخواه منجر نمی شوند، بلکه نوسانات و‏‎ ‎‏بی ثباتیهای موجود را افزایش داده، عدم تعادلها را  تشدید می کنند و‏‎ ‎‏موجب اختلال بیشتر در علامت دهنده های اقتصادی می شوند.‏

‏     لذا طراحان برنامه باید با نهادسازیهای مختلف، زمینه را برای حضور‏‎ ‎‏و مشارکت واقعی فراهم کنند و با تقویت بخش مولد اقتصاد و نهادینه‏‎ ‎‏کردن آزادیهای سیاسی ـ اقتصادی و آنچه امروزه در غرب پذیرفته شده،‏‎ ‎‏یعنی دموکراسی، حضور مؤثر بخش خصوصی را در اقتصاد محقق‏‎ ‎‏سازند.‏

‏     شواهد نشان می دهد که مکتب و نظام سرمایه داری موجود با فراهم‏‎ ‎‏ساختن زمینه تحولات فکری و فرهنگی و با تغییر در نوع تلقی انسان‏‎ ‎‏تلاش کرده تا انسان سر در گریبان را از قید و بند آرمانهای اخلاقی رها کند‏‎ ‎‏و سپس با دادن وعدۀ رسیدن به «رفاه مادی» او را به یک «انسان‏‎ ‎‏اقتصادی» مبدل سازد. آنگاه با تغییر جهان بینی و دیدگاه آخرت گرایی به‏‎ ‎‏دنیا گرایی، توانست اهداف مادی خویش را عملی کند و جامعه ای به‏‎ ‎‏وجود آورد که در آن هر کس برای رسیدن به حداکثر منافع مادی، منابع‏‎ ‎‏دیگران را پایمال می کند.‏

‏     بنابراین می بینیم که علی رغم ادعای تدوین کنندگان برنامه سوم، چون‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 517

‏بستر لازم برای تغییر ساختار ایجاد نشده در نتیجه نمی توان به نتیجۀ آن‏‎ ‎‏امیدوار بود.‏

‏     شاید بجا باشد که این سؤال را مطرح کنیم که چگونه است ما نتیجۀ‏‎ ‎‏رشد و ترقی صنعت و تکنولوژی کشورهای پیشرفته را خوب می دانیم،‏‎ ‎‏اما از آثار مخرب و ویرانگر آن در ابعاد مختلف انسانی، اجتماعی و‏‎ ‎‏فرهنگی غافل مانده ایم؟‏

‏     یک نگاه گذرا به واقعیت اقتصادی جامعۀ امروزی مشخص می سازد‏‎ ‎‏که هیچ فعالیتی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور، همانند بخش‏‎ ‎‏خدمات و مشخصاً دلالی سودآور نیست. بنابراین هر گونه حرکت برای‏‎ ‎‏خصوصی سازی به نفع بخش غیر مولد اقتصاد تمام خواهد شد، در حالی‏‎ ‎‏که بنا به تصدیق اکثر کارشناسان اقتصادی معضل اصلی اقتصاد ایران،‏‎ ‎‏بخصوص در دهۀ دوم انقلاب، ضعف مدیریت و ناتوانی آن در انجام امور‏‎ ‎‏مربوط است. در این صورت، تغییر ساختار چه مشکلی را می تواند حل‏‎ ‎‏کند، آن هم زمانی که انسان همان انسان قبلی است با همان نوع تلقی و‏‎ ‎‏بدون هر گونه تغییر در چارچوب فکری. اگر در شکل قبلی، دولت حاکم‏‎ ‎‏و همه کاره بوده و برنامه توسعه بر مبنای «دولت محوری» تعریف‏‎ ‎‏می شد، حال این نگرش بدون آنکه ماهیت و مبنا تغییر کند، تحت شعار‏‎ ‎‏خصوصی سازی و تغییر ساختار اقتصادی، به عنوان تنها راه حل فراز از‏‎ ‎‏بن بست موجود، مطرح می گردد. انتهای کار دقیقاً پیداست : تاراج‏‎ ‎‏باقیمانده منابع و امکانات ملت به دست عده ای دیگر که نه از فقر و‏‎ ‎‏محرومیت ملت احساس ناخوشایندی دارند، نه اینکه دل در گرو‏‎ ‎‏پیشرفت و ترقی اقتصاد مملکت دارند و با ملاحظۀ کوچکترین ناملایمات‏‎ ‎‏و احساس کوچکترین خطر، سرمایه خود را تبدیل به دلار کرده، با انتقال‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 518

آن به آن سوی مرزها، آرزوهای طلایی توسعه بعضی را به یأس و نومیدی‏‎ ‎‏تبدیل خواهند کرد.‏

‏     جامعه ای که به دنبال استقرار ارزشهای الهی است، به ناچار باید با‏‎ ‎‏استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در تمامی زوایای زندگی مردم و‏‎ ‎‏مشارکت دادن واقعی آنان به سوی ساختن یک ساختار مطلوب از تمامی‏‎ ‎‏جهات حرکت کند و متفاوت با آنچه جوامع مادیگرا حاکم ساخته، به یک‏‎ ‎‏راه حل آرمانی برسد. به ایده ها و افکار معمار بزرگ انقلاب پناه ببریم،‏‎ ‎‏زیرا اندیشه های وی برگرفته از مکتبی است که احکام آن نجات بخش‏‎ ‎‏بشر امروزی گرفتار در تارهای تنیدۀ حرص و طمع مکاتب مادی است.‏

‏ ‏

3ـ بررسی اجمالی دیدگاههای نظام اقتصادی اسلام و بنیانگذار‎ ‎جمهوری اسلامی ایران

‏     ‏‏با توجه به اینکه اندیشه ها و افکار امام (ره) از دستورات و تعالیم‏‎ ‎‏مترقی و انسان ساز اسلام، نشأت گرفته، ابتدا به اختصار هدفهای اساسی‏‎ ‎‏اسلام را مشخص می کنیم و آنگاه با قرار گرفتن در سایۀ اندیشه های‏‎ ‎‏تابناک آن بزرگوار، راه خود را پیدا می کنیم.‏

‏     یکی از اصلی ترین اهداف نزول وحی و ارسال پیامبران را می توان در‏‎ ‎‏هدایت خلق و رهنمون کردن وی به سوی کمال مطلق برشمرد. در واقع‏‎ ‎‏باید گفت که هدف از خلقت بشر نیز همین بوده است. مقصد تمامی‏‎ ‎‏پیامبران و از آن جمله پیامبر اکرم (ص) این بوده که انسان، درست تربیت‏‎ ‎‏شود؛ چه آنگاه بقیه مسائل به تبع آن حل خواهد شد. بنابراین در اسلام،‏‎ ‎‏مقصد کاملاً تعریف شده و مشخص است : جانشین ساختن انسان به‏‎ ‎‏جای خداوند بر روی زمین.‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 519
‏  

  با این اشاره مختصر می توان اختلاف اساسی مکتب الهی اسلام را با‏‎ ‎‏سایر مکاتب مادی موجود بازشناخت. از آنجایی که دستورات و احکام‏‎ ‎‏اقتصادی این مکتب برگرفته از هدفی است که بدان اشاره کردیم، هر گونه‏‎ ‎‏دستورالعمل برای یاری انسان برای رسیدن به جایگاه واقعی وی طراحی‏‎ ‎‏و ابلاغ شده است. مکاتب مادی صرفاً «رفاه اقتصادی» را برای سعادت‏‎ ‎‏دنیوی هدف می دانند، حال آنکه مکتب اقتصادی اسلام به منظور‏‎ ‎‏دستیابی به سعادت اخروی، رفاه اقتصادی را وسیله ای برای رشد و تعالی‏‎ ‎‏بشر می داند.‏

‏     در آنجا انسان در خدمت رفاه مادی و لذایذ شهوانی و کسب حداکثر‏‎ ‎‏مطلوبیت است، اما در اینجا رفتار انسان عقلایی و مبنای کسب رضای‏‎ ‎‏حق تعالی سنجیده می شود. بنابراین داشتن صفاتی همچون حرص و‏‎ ‎‏طمع برای دست یازیدن به منافع بیشتر دنیوی نه فقط پسندیده و ممدوح‏‎ ‎‏نیست، بلکه مذموم نیز به شمار می آید.‏

‏     با این توصیفات اگر بپذیریم که هر آنچه توسط خالق هستی، خلق‏‎ ‎‏شده است در خدمت رشد و تعالی انسان و مآلاً اصلاح و اکرام جامعۀ‏‎ ‎‏انسانی است، لاجرم باید انسان و جامعۀ انسانی ای تربیت شود که‏‎ ‎‏شایستگیها و لیاقتهای  لازم را برای کسب نعمات الهی داشته باشد.‏

‏     در بیانات و رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی (ره) بر این مطلب که اصلاح جامعه در گرو اصلاح انسانها و‏‎ ‎‏فرهنگ  حاکم بر آن است، بسیار تأکید گردیده، بسیاری بعمل آمده است.‏‎ ‎‏از جمله : «اگر آدم بسازیم، مملکت ما نجات پیدا میکند، همیشه آدمها‏‎ ‎‏هستند که مقررات کشورها را در دست میگیرند»‏‎[6]‎


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 520
‏ 

   ‏‏از دید حضرت امام (ره) تحول فکری و روحی مقدم بر تحول مادی، و‏‎ ‎‏استقلال فرهنگی مقدم بر استقلال اقتصادی است : «هیچ ملتی نمی تواند‏‎ ‎‏استقلال پیدا کند، الا اینکه خودش را بفهمد و تا زمانی که ملحقا خودشان‏‎ ‎‏را گم کرده اند و دیگران را به جای خودشان نشانده اند، نمی توانند‏‎ ‎‏استقلال پیدا کنند»‏‎[7]‎

‏    ‏‏در جایی دیگر، امام (ره) اصلاح فرهنگ جامعه را از مراحل ابتدایی‏‎ ‎‏شکل گیری هویت شخصیتی افراد، و واجب و لازم می دانند : «اصلاح‏‎ ‎‏فرهنگ و از آن جمله اصلاح مدارس از دبستان تا دانشگاه را جدی‏‎ ‎‏بگیرید و با تمام قوا در سد راه انحراف بکوشید... همه باید به مقدار توان‏‎ ‎‏خویش در این امر حیاتی کوشش نماییم تا خون جوانان برومند مجاهد و‏‎ ‎‏کوش ملت و مجاهدات بیدریغ آن هدر نرود».‏‎[8]‎

‏    ‏‏ملتها و کشورهایی که توانسته اند خود را به مراحل عالی رشد و ترقی‏‎ ‎‏برسانند، ابتدا به سراغ انسان رفته اند و با سرمایه گذاری مناسب انسانی‏‎ ‎‏تربیت کرده اند که متناسب با فرهنگ جامعۀ آنان رشد کرده و آمادۀ‏‎ ‎‏پذیرش آرمانهایی گردیده که ثمرۀ آن تمدن امروزی است.‏

‏     این موضوع همان گونه که به بخش کوتاهی از قبلاً اشاره کردیم، در‏‎ ‎‏رهنمودهای بنیانگذار و معمار انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار‏‎ ‎‏گرفته است.‏

‏     در حالیکه مسیر روشن و واضح است، متأسفانه هیچگاه در این‏‎ ‎‏خصوص اقدام عملی توسط هیچیک از نهادها یا سیاستگذاران و مجریان‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 521

حکومتی، ملاحظه نگردیده و به همین علت نیر در اجرای قوانین مترقی‏‎ ‎‏که در محتوای قانون اساسی نهفته، نظام اجرایی موفق نبوده است.‏‎ ‎‏شواهد نشان می دهد که یکی از دلایل اصلی این امر تغییر مداوم مدیریت‏‎ ‎‏کلان جامعه و بعضاً نیز عدم اعتقاد قلبی به قوانینی است که از طریق مراکز‏‎ ‎‏قانونی به تصویب رسیده است. طراحان و تدوین کنندگان برنامه سوم‏‎ ‎‏توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سازمان برنامه اعلام داشته اند که‏‎ ‎‏سیاستهای اقتصادی گذشته، با شکست مواجه شده و تنها راه حل خروج‏‎ ‎‏از این وضعیت، تغییر ساختارهای اقتصادی و تجدید نظر در قوانین‏‎ ‎‏موجود و رقابتی کردن فعالیتهای اقتصادی و خارج ساختن آن از دست‏‎ ‎‏بخش دولتی است. حتی اگر بپذیریم که چنین تغییری در جریان تدوین‏‎ ‎‏قوانین موجود لازم و ضروری است، آیا هیچ ضمانتی وجود دارد که ده‏‎ ‎‏سال دیگر، همین افراد یا اشخاص دیگر به شکست سیاستهای اتخاذ‏‎ ‎‏شده اقرار نکنند؟‏

‏ ‏

4ـ مقایسه طرح تعدیل ساختاری برنامه سوم توسعه با اندیشه های‎ ‎امام خمینی (ره)

‏     ‏‏نفس خصوصی سازی یا دولتی گردن فعالیتهای اقتصادی هیچ حسن یا‏‎ ‎‏قبح ذاتی از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلکه نتیجۀ‏‎ ‎‏عمل مورد تأکید ایشان است : آزادی بخش خصوصی به صورتی باشد تا‏‎ ‎‏هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف کارکرد نه چون گذشته‏‎ ‎‏تعدادی از خدا بی خبر در تمام امور تجاری و مالی مردم سلطه پیدا‏‎ ‎‏کنند»‏‎[9]‎


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 522
‏  

 ‏‏اساساً اگر بخواهیم خصوصی سازی را از منظر و دیدگاه حضرت‏‎ ‎‏امام(ره) بررسی کنیم به نکاتی برمی خوریم که با نتایج خصوصی سازی‏‎ ‎‏در برنامه سوم، به کلی متفاوت است. مهمترین نکته ای که حضرت امام‏‎ ‎‏(ره) در این خصوص بدان اشاره دارند، بحث تشریک مساعی و مشارکت‏‎ ‎‏همۀ آحاد جامعه در اداره مملکت و دخالت دادن اقشاری است که درد‏‎ ‎‏محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. «هیچ کاری در این کشور‏‎ ‎‏نمی شود بخوبی انجام بگیرد، الا با تشریک مساعی. اگر بخواهد ملت‏‎ ‎‏بنشینید تا دولت کاری را انجام بدهد، این امری است که نخواهد شد و‏‎ ‎‏اگر دولت بنشیند که ملت کاری را انجام دهد، آنهم نخواهد شد».‏‎[10]‎

‏    ‏‏ازا ین رو باید گفت که نه دولتی کردن اقتصاد مطلوب است و نه‏‎ ‎‏خصوصی سازی آن به تنهایی می تواند مورد نظر باشد.‏

‏     حضرت امام (ره) در جایی دیگر به نحوۀ مشارکت مردم اشاره‏‎ ‎‏می کنند : «صنایعی که مردم ازشان نمی آید، البته دولت باید انجام دهد‏‎ ‎‏کارهایی را که مردم می توانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها‏‎ ‎‏بکنند... فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحرافی پیدا بشود»‏‎[11]‎

‏    ‏‏شاید با این اشاره امام (ره) بعضی تصور کنند آزادسازی و‏‎ ‎‏خصوصی سازی همین مفهومی را دارد که دیگران نیز بدان تصریح‏‎ ‎‏می کنند، اما در سخنی دیگر وقتی امام (ره) از مردم نام می برند،‏‎ ‎‏اشاره شان صرفاً به عده ای خاص نیست، بلکه همۀ آحاد جامعه و‏‎ ‎‏بخصوص افراد دلسوز، کاردان، متدین و درد فقر و محرومیت و درد‏‎ ‎‏اسلام و انقلاب چشیده را مخاطب قرار می دهند، یعنی کسانیکه برای‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 523

جلب رضای خدا و خلق خدا تلاش می کنند : «دولت چنانچه کراراً تذکر‏‎ ‎‏داده ام بی شرکت ملت و توسعۀ بخشهای خصوصی جوشیده از طبقات‏‎ ‎‏محروم مردم و همکاری با طبقات مختلف مردم با شکست مواجه خواهد‏‎ ‎‏شد. کشاندن امور به سوی مالکیت دولت و کنار گذاشتن ملت، بیماری‏‎ ‎‏مهلکی است که باید از آن احتراز شود.‏

‏     «... تذکر این نکته مهم است که دخالت دادن کسانیکه در امور تجارت‏‎ ‎‏واردند، از بازاریان محرومیت کشیده و درد اسلام و انقلاب چشیده تا‏‎ ‎‏متخصصان وارد و مسلمان و متعهد از امور ضروری است. دولت و این‏‎ ‎‏دوستان باید دقیقاً توجه کنند که آزادی بخش خصوصی به صورتی باشد‏‎ ‎‏تا هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف کارکرد، نه چون‏‎ ‎‏گذشته تعدادی از خدا بی خبر در تمام امور تجاری و مالی مردم تسلط‏‎ ‎‏پیدا کنند».‏‎[12]‎

‏    ‏‏نکته دیگر و بسیار مهم در بیانات حضرت امام (ره) تأکید ایشان به‏‎ ‎‏استفاده از شور و نشاط و انگیزه الهی جوانان است که توانستند انقلاب را‏‎ ‎‏با قدرت تمام به پیروزی برسانند و در طول هشت سال دفاع مقدس با‏‎ ‎‏ایثار خون خود انقلاب و کشور را از گزند دشمنان محفوظ نگهدارند.‏‎ ‎‏«همانطوریکه ملاحظه می کنید اگر چنانچه این شور و شعف ملت و‏‎ ‎‏جوانهای عزیز نبود، هیچ دولتی نمی توانست مقابله بکند با این قدرتهایی‏‎ ‎‏که همه قدرتشان را، قوه شان را پهلوی هم گذاشتند و به ما حمل کردند.‏‎ ‎‏بدون اینکه این ملت همراهی کند، ما نمی توانستیم کاری بکنیم.‏

‏     ... همانطور که با شرکت مردم در این جنگ، شما بحمدا... پیروز‏‎ ‎‏شدید و پیروزتر هم خواهید شد، با شرکت اینها شما می توانید اداره کنید‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 524

این کشور را»‏‎[13]‎

‏    ‏‏در حالی که در صحنه های مختلف سیاسی ـ اجتماعی و در برخورد با‏‎ ‎‏هر یک از مشکلات ایجاد شده، دولتمردان توانستند با به صحنه کشاندن‏‎ ‎‏این نیروی عظیم بر مشکلات فائق آیند و دشمنان را مأیوس سازند، با‏‎ ‎‏کمال تأسف درامور اقتصادی این باور در هیچیک از طرحها و لوایح مورد‏‎ ‎‏نظر از جمله در برنامه سوم توسعه که مدعی یک راهکار جدیدی است،‏‎ ‎‏به چشم نمی خورد.‏

‏     از آنجا که برنامه سوم در آغاز دهه سوم انقلاب اسلامی به اجرا‏‎ ‎‏گذاشته خواهد شد می شد در آن از این ویژگی انقلاب و بیانات حضرت‏‎ ‎‏امام (ره) به خوبی استفاده کرد و با عبرت آموزی از مشکلات گذشته،‏‎ ‎‏آینده ای روشن و امیدوارکننده در پیش روی دلسوزان و عاشقان امام (ره)‏‎ ‎‏و انقلاب قرار داد.‏

‏     متأسفانه از این فرصت پیش آمده نیز استفادۀ درستی نشد. اگر‏‎ ‎‏سیاستگذاران سومین برنامه توسعه به این نکته مهم توجه ویژه می کردند‏‎ ‎‏در سخنان و رهنمودهای گرانبهای امام (ره) بیشتر تأمل کرده، آنها را‏‎ ‎‏نصب العین خود در تدوین طرحها قرار می دادند قطعاً هرگز به این نتایجی‏‎ ‎‏که در برنامۀ فوق بدانها رسیده اند، نمی رسیدند و با استناد به قوانین‏‎ ‎‏موجود و نظیر اصل 43 و 44 قانون اساسی، راه حلهای شایسته ای را که‏‎ ‎‏در شأن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، ارائه می کردند.‏

‏     اگر امروزه نسل پیشگام در جهاد و مبارزه بر علیه طاغوت و روابط‏‎ ‎‏ظالمانۀ طاغوتیان نتواند راه حلی عملی برای گسستن زنجیر استثمار از‏‎ ‎‏پای محرومان و پابرهنگان بیندیشد هیچ تضمینی نیست که نسل یا‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 525

‏نسلهای آینده بخواهند و بتوانند به این امر مهم همت گمارند و نتیجه این‏‎ ‎‏است که تلاشها و مجاهدات مردی که عمر خود را همراه با شیفتگان‏‎ ‎‏مکتب سرخ تشیع در راه به ثمر رساندن آن نثار کرد، به ثمر نخواهد‏‎ ‎‏نشست.‏

‏     اینجاست که باید گفت : انقلاب و دلسوزان واقعی آن نیاز به یک‏‎ ‎‏بازبینی اساسی دارند تا بتوانند با مراجعۀ عمیقتر به دستورات معمار‏‎ ‎‏انقلاب، منظومۀ فکری انقلاب را از وجود ضعفها و احیاناً التقاطها‏‎ ‎‏پیراسته، با انجام دادن اصلاحات اساسی در نهادهای تصمیم گیری و‏‎ ‎‏فراهم ساختن پیش زمینۀ تغییر رفتارها و روابط اقتصادی جامعه و نیز‏‎ ‎‏استفاده از نیروی عظیم سی میلیون جوان و به تبعیت از رهنمودهای‏‎ ‎‏امام(ره)، حرکتی اساسی برای رونق اقتصادی جامعه در دهۀ سوم انقلاب‏‎ ‎‏فراهم.‏

‏     این مقاله را با این جمله امام به پایان می برم که : «ارائه طرحها و اصولاً‏‎ ‎‏تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش‏‎ ‎‏مشارکت عمومی آنان و مبارزه با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت‏‎ ‎‏آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود.»‏‎[14]‎‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 526

فهرست منابع

‏ ‏

‏1ـ صحیفه امام، (مجموعه پیامها و سخنرانیهای حضرت امام (ره)، دوره 22 جلدی.‏

‏2ـ متوسلی، محمود؛ نگرشی بر دیدگاهها، تئوریها و سیاست های توسعه اقتصادی؛‏‎ ‎‏انتشارات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.‏

‏3ـ ایمانی راد، مرتضی؛ توسعه و برنامه در جهان سوم، انتشارات پیشبرد.‏

‏4ـ رحیمی بروجردی، علیرضا؛ سیاست های اقتصاد کلان و اصلاحات ساختاری؛‏‎ ‎‏انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.‏

‏5ـ فرجادی، غلامعلی؛ درآمدی بر نظریه های رشد و توسعه اقتصادی، انتشارات البرز.‏

‏6ـ رضایی، محسن؛ مبانی الگوی جامع توسعه اقتصادی از دیدگاه امام خمینی (ره)،‏‎ ‎‏بدون ناشر.‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 527

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 528

  • )) عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)
  • )) محمود متوسلی، نگرشی بر دیدگاهها، تئوریها و سیاستهای توسعه اقتصادی؛ تهران : انتشارات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.
  • )) همان
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 11، ص 227-228.
  • )) مرتضی ایمانی راد، توسعه و برنامه در جهان سوم، تهران : انتشارات پیشبرد.
  • )) محسن رضایی، مبانی الگوی جامع توسعۀ اقتصادی از دیدگاه امام خمینی؛ بدون ناشر،ص 26.
  • )) همان.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 322-323.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 156-159.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 15، ص 448-449.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 34-35.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 156-159.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 53-54.
  • )) ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 339-340.