اقتصاد از دیدگاه امام خمینی(س)

‏ ‏اقتصاد از دیدگاه امام خمینی(س)

‏ ‏

حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا

‏ ‏

‏     ‏‏خوشبختم که در این کنگره حساس و ضروری که به نام امام و در ایام‏‎ ‎‏سالگشت و یازدهمین سال ارتحال حضرت امام رضوان ا... تعالی علیه‏‎ ‎‏تشیکل یافته شرکت کردم و در فرصتی که در اختیار دارم، عرایضم را‏‎ ‎‏تحت چند عنوان و سرفصل بیان می کنم. موضوع بحث من دیدگاههای‏‎ ‎‏اقتصادی حضرت امام (رض) است. مقدمتاً عرض کنم امام به عنوان یک‏‎ ‎‏اسلام شناس، به عنوان یک مرجع دینی، به عنوان شخصیتی که با منابع‏‎ ‎‏محکم و متین اسلامی مستقیماً در ارتباط بود و استنباط می کرد و استفاده‏‎ ‎‏می کرد قوانین و احکام الهی را، دارای دیدگاههای اقتصادی بود و‏‎ ‎‏گرایشهای اقتصادی دیدگاههای اقتصادی امام به عنوان دیدگاههای‏‎ ‎‏شخصی و گرایشهای شخصی مطرح نبود، بلکه به عنوان استنباط امام، به‏‎ ‎‏عنوان استخراج امام از منابع اسلامی و از کتاب و سنت و برداشتهای‏‎ ‎‏عالمانه و محققانه ای که امام داشتند از آنجا سرچشمه می گرفت و لذا‏‎ ‎‏می شود گفت دیدگاههای امام، دیدگاههای اسلامی است، دیدگاههای‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 45

مترقی اسلام در زمینه مسائل اقتصادی، البته نه به این معنی که قابل‏‎ ‎‏بررسی و نقد و تجزیه و تحلیل نباشد، قابل اصلاح و تکمیل نباشد، بلکه‏‎ ‎‏به این معنی که آنچه که امام استنباط کرده است از متن اسلام و مبانی و‏‎ ‎‏ادله اسلامی است می شود به عنوان یک استنباط دیدگاههای اقتصادی و‏‎ ‎‏مسایل اقتصادی مطرح کرد، من برای اینکه دیدگاههای اقتصادی امام را‏‎ ‎‏بتوانم در یک فرصت کوتاه عرض کنم یک نگاهی به گرایش اقتصادی امام‏‎ ‎‏و نظر اقتصادی امام از قبل از پیروزی انقلاب و حتی از دوران جوانی امام‏‎ ‎‏تهیه کرده ام که بنحو خلاصه و اشاره عرض کنم، اولین مطلب از کتاب‏‎ ‎‏کشف الاسرار امام هست، کشف الاسرار امام که در دوران جوانی، امام آن‏‎ ‎‏را نوشته و در رد کتاب کسروی نوشته شده در آنجا موضع اقتصادی امام‏‎ ‎‏مشخص شده که من چند فراز از آن را قرائت می کنم :‏

‏     کسانی هستند که اداره زندگی خود را نمی توانند بچرخانند، نه مال به‏‎ ‎‏قدر اعاشه یک سال دارند و نه قوۀ کسب و کار و صنعت دارند، اینها فقرا و‏‎ ‎‏مساکین هستند که به واسطه پیری یا نقصان اعضاء از کار افتاده باشند،‏‎ ‎‏دولت باید هر طور صلاح می داند آنها را اداره کند یا دار الاعجز تشکیل‏‎ ‎‏دهد یا کوپن بین آنها پخش کند و از طرف وزارت اقتصاد، خباز خانه هایی‏‎ ‎‏تشکیل شود و آنها را به طور مناسب آبرومندانه از حیث خوراک و پوشاک‏‎ ‎‏اداره کند و یا اینکه به خود آنها مخارج سالیانه بدهد که خود را اداره کنند‏‎ ‎‏و در این جهت سادات و غیر سادات فرق ندارند... تا می رسد به این فراز‏‎ ‎‏که این قانون مقدس اشاره می کند به قوانین و مقررات اسلامی. این قانون‏‎ ‎‏مقدس اگر عملی شود تخم گدایی از کشور برچیده می شود نه آنکه‏‎ ‎‏گدایی راه می افتد. مسئله فقر ستیزی که بعداً به آن اشاره خواهم کرد از آن‏‎ ‎‏زمان در صحبتهای امام و در نوشتار حضرت امام روشن بود. در کتاب‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 46

‏ولایت فقیه که امام در سال 1348 در نجف اشرف طی 13 تدریس‏‎ ‎‏(کلاس) و درس فقهی تحت عنوان ولایت فقیه ایراد فرمودند برای فضلا‏‎ ‎‏و بزرگان نجف و اولین بار در سال 49 بعد از ویراستاری به چاپ رسید،‏‎ ‎‏در آنجا مطالب فراوانی دارند که من فقط چند فراز از آن را عرض می کنم:‏‎ ‎‏مالیاتها، اولاً یک عنوانی در آنجا در آن کتاب هست که خوشبختانه‏‎ ‎‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام امسال آن را چاپ کرده است،‏‎ ‎‏خیلی زیبا هم آن را چاپ کرده است و به صورت مهذب هم آن را‏‎ ‎‏درآورده، تحت عنوان اقلام مالی، احکام مالی اقلام مالی حکومت‏‎ ‎‏اسلامی و نظام اسلامی، مالیاتهایی که اسلام مقرر داشته و طرح بودجه ای‏‎ ‎‏که ریخته نشان می دهد که تنها برای سد رمق فقرا و سادات فقیر نیست.‏‎ ‎‏بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ‏‎ ‎‏است مثلاً خمس، دیدگاههای فقها مشخص است، که برای حوزه های‏‎ ‎‏علمیه، برای سادات فقیر و امثالهم. یکی از درآمدهای هنگفتی است که‏‎ ‎‏به بیت المال می ریزد و یکی از اقلام بودجه را تشکیل می دهد. طبق‏‎ ‎‏مذهب ما از تمام منافع کشاورزی، تجارت، منابع زیرزمینی و روی زمینی‏‎ ‎‏و بطور کلی از کلیه منافع و عواید، بطرز عادلانه ای خمس گرفته می شود‏‎ ‎‏بعد در این که این خمس باید صرف چه کاری بشود، آیا به سادات فقیر‏‎ ‎‏فقط داده بشود یا صرف حوزه ها بشود که امام در آنجا به تفصیل بیان‏‎ ‎‏می کنند که مسئله این نیست که خمس را فقط صرف حوزه ها یا سادات‏‎ ‎‏فقیر بکنند بلکه به عنوان یک منبع اقتصادی و درآمد سرشار در اختیار‏‎ ‎‏حکومت اسلامی است و اگر مسئله خمس که یک مالیات قرآنی و مشروع‏‎ ‎‏است گرفته بشود بطور صحیح و به مصرف برسد، می تواند دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی راتأمین بکند. حتی اگر تمام کشورها در آن حکومت اسلامی‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 47

بوجود بیاید می تواند به عنوان یک منبع بزرگ اقتصادی برای کشورها‏‎ ‎‏باشد. هر گاه خمسِ درآمد کشورهای اسلام یا تمام دنیا را ـ اگر تحت نظام‏‎ ‎‏اسلام درآید ـ حساب کنیم معلوم می شود منظور از وضع چنین مالیاتی‏‎ ‎‏فقط رفع احتیاج سید و روحانی نیست، بلکه قضیه مهمتر از اینهاست و‏‎ ‎‏منظور رفع نیازهای تشکیلات بزرگ حکومتی است تا برسد به آخر‏‎ ‎‏فرمایشات ایشان در آن بخش احکام مالی که ایشان به تفصیل بیان کرده‏‎ ‎‏است. پس قبل از پیروزی انقلاب از دوران نسبتاً جوانی یا میانسالی امام تا‏‎ ‎‏زمانی که امام به عنوان حکومت اسلامی و ولایت فقیه مسائل اقتصادی را‏‎ ‎‏بررسی کرده اند، این دیدگاه اقتصادی و نگرش اقتصادی و اهمیت دادن به‏‎ ‎‏مسایل اقتصادی در صحبتها و نوشته های حضرت امام بوده است. امام در‏‎ ‎‏مسائل اقتصادی و در دیدگاههای اقتصادی خود، با فاصله های طبقاتی که‏‎ ‎‏در جامعه و جوامع وجود دارد به شدت مخالفت می کردند و طرفدار‏‎ ‎‏قسط و عدالت اجتماعی بودند و این مسئله را بارها و بارها به اشکال‏‎ ‎‏مختلف بیان داشتند، مثلاً: ‏

‏     تمام مسائل که واقع شده، بعد ازخدای تبارک و تعالی، مرهون ملت‏‎ ‎‏ایران و خصوصاً طبقه مستمندان (نه طبقه اشراف و اعیان و بالا دستها)‏‎ ‎‏هستند، ما مرهون آنها هستیم (یعنی مستمندان) این پا برهنه ها بودند که‏‎ ‎‏توی خیابانها فریاد کردند و جوان دادند و خون دادند و پیروز شدند.‏

‏     این را در سال 57 ایراد فرمودند :‏

‏     شما طبقه جوان و برومند زاغه نشین بر آن اشخاص کاخ نشین شرافت‏‎ ‎‏دارید، شمایی که اسلام راحفظ کردید و نهضت را پیش بردید، مملکت‏‎ ‎‏مال زاغه نشینان است، مملکت مال خود شماست، مال جوانهای ما است‏‎ ‎‏مملکت مال زاغه نشینان اطراف تهران است که من ـ خدا می داند که ـ‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 48

‏غصه می خورم که تا حالا برای اینها فکری نشده است.‏

‏     در سال 58، ایشان غصه می خوردند که ظرف این یکسال و اندی که‏‎ ‎‏انقلاب به پیروزی رسیده هنوز برای زاغه نشینان و محرومین کار درستی‏‎ ‎‏نشده است. بارها این جمله را امام داشتند که یک موی شما بر همه آن‏‎ ‎‏کاخ نشینها و آنهایی که در این انقلاب هیچ فعالیتی نداشتند بلکه‏‎ ‎‏کارشکنی هم تا آن اندازه ای که می توانستند کردند و الآن هم هر مقدار که‏‎ ‎‏بتوانند می کنند، یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد، بلکه مقایسه یک‏‎ ‎‏موی شما با آنها نباید صحیح باشد تا آخر جملاتی که ایشان داشتند.‏

‏     پس روحیه ضد سرمایه داری، ضد تبعیض طبقاتی و فاصله طبقاتی و‏‎ ‎‏ضد رفاه طلبی و زندگی اشرافیت، در وجود امام موج می زند و در سخنان‏‎ ‎‏امام همچنین :‏

‏     من به سرتاسر کشور، به بازارهای کشور به همه جاهایی که مسلمین‏‎ ‎‏در کشور هستند اخطار می کنم و می گویم که گروههایی در صدد هستند که‏‎ ‎‏بازار را ببندند. اینها همان سرمایه دارانی هستند که امروز می خواهند‏‎ ‎‏مفسده کنند و اینها همان گروههای فاسد هستند که اشخاص را آلت‏‎ ‎‏دست قرار داده اند و می خواهند مفسده بکنند، حساب این سرمایه دارها‏‎ ‎‏که بزرگ هستند و معلوم است که این سرمایه دارها اموالشان از روی‏‎ ‎‏مشروعیت به این زیادی نمی شود از اینها حساب می کشند و آن مقداری‏‎ ‎‏که غیر مشروع است از ایشان مصادره می کنند. ‏

‏     در 13 / 8 / 58 این بیانات را امام داشتند. در مورد زمین خوارها که قبل‏‎ ‎‏از انقلاب به عنوان یک فاجعه ای در جامعه وجود داشت، امام می فرماید:‏

‏     «دولت اسلامی آن زمین خوارهای بی انصاف را و این مفت خورهای‏‎ ‎‏بزرگ را سر جایش خواهد نشاند و محاسبه باید از آنها بکند و حسابشان‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 49

‏را می کشد». در ارتباط با مسئله تورم و  گران فروشی امام، هم جملات‏‎ ‎‏فراوانی دارند و هم در روش عملی ایشان اشاره خواهم کرد که به شدت‏‎ ‎‏نسبت به تورم حساس بودند و نسبت به افزایش نرخ کالاهای دولتی و‏‎ ‎‏خدماتی دولتی پرهیز می کردند و هشدار می دادند و حتی در سخت ترین‏‎ ‎‏شرایط جنگ اجازه نمی دادند به دولت که خدمات خودش را، نرخش را‏‎ ‎‏افزایش بدهد و گران بکند. بازاری که یک کالایی را یک تومان می خرد و‏‎ ‎‏به سی تومان به این ضعفا و فقرا می دهد این بازار، بازار اسلامی نیست.‏‎ ‎‏بازاری که قاچاق وارد می کند و به قیمت گزاف می فروشد و اقتصاد را به‏‎ ‎‏هم می زند، بازاری که به فکر ضعفا و فقرا نباشد، این بازار اسلامی نیست‏‎ ‎‏باید اسلامی شود ... در سال 58 فرمودند: «بازار باید اسلامی باشد...‏‎ ‎‏اینها با وضع اسلام موافق نیست»... بد نیست همین جا عرض بکنم من‏‎ ‎‏خودم در مجلس بودم، شاهد بودم، در زمان حمله ارتش عراق،‏‎ ‎‏هواپیماهای دشمن به کشتیهای نفتی ما، دولت آقای مهندس موسوی و‏‎ ‎‏وزارت نفت بخصوص تأکید داشتند که نرخ مواد سوختی را افزایش‏‎ ‎‏بدهند، بارها ملاقات کردند با امام و امام اجازه ندادند، من یادم هست‏‎ ‎‏یک روز آقای آقازاده آمد در مجلس، گفت ما با سختی امام را قانع کردیم‏‎ ‎‏که به صورت دو نرخی عمل بکنیم، برای عامه مردم، همان مبلغ گذشته‏‎ ‎‏باشد، برای آنهایی که مصرفشان زیاد است مبلغی را ما افزایش بدهیم.‏‎ ‎‏امام به شدت نسبت به این مسئله حساس بودند، در زمینه تولیدات،‏‎ ‎‏بخصوص تولیدات کشاورزی و دامداری، امام همواره تأکید داشتند، که‏‎ ‎‏یکی دو فراز از فرمایشات ایشان را من می خوانم : ‏

‏     «کشاورزان محترم، همت کنند که از اقدام برای کشت، خصوصاً کشت‏‎ ‎‏دیمی غفلت نکنند، ممکن است مفسدان قحطی مصنوعی ایجاد کرده و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 50

‏کشور را در مضیقه قرار دهند، بانکهای اسلامی به کشاورزان به منظور‏‎ ‎‏ادامه کشاورزی قرض الحسنه بدهند و مسلمانان در این امر حیاتی با این‏‎ ‎‏بانکها تشریک مساعی نمایند تا جلوی این توطئه شیطانی گرفته شود،‏‎ ‎‏همین کارگر، همین کشاورز اینها هستند که مملکت را نجات داده اند». ‏

‏     نقطه مقابلش در مورد واردات به خصوص واردات تجملی و تزئینی و‏‎ ‎‏کالاهای لوکس، امام به شدت هشدار می دادند و آن را به عنوان یک‏‎ ‎‏ابزاری برای وابستگی اقتصادی مطرح می کردند: «از آنها (یعنی رادیو و‏‎ ‎‏تلویزیونی که در اختیار دشمن قرار داشت) و دستگاههای تبلیغاتی برای‏‎ ‎‏درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش استفاده‏‎ ‎‏کردند». امام در مورد مشارکت عمومی و بکار گرفتن مردم و سرمایه های‏‎ ‎‏مردم فوق العاده تأکید داشتند و روی تعاونیها از اول پیروزی انقلاب امام‏‎ ‎‏توصیه می فرمودند و بارها و بارها به دولت تأکید داشتند و دستور‏‎ ‎‏می دادند که تلاش کنند در اینکه مردم را در همه امور از جمله امور‏‎ ‎‏اقتصادی مشارکت بدهند و آنها را دخیل بکنند در زمینه سازندگی، در‏‎ ‎‏مسائل تولیدی، کشاورزی و امثال ذلک. امام در احکام ولایتی و حکومتی‏‎ ‎‏خودشان و در فتواهای فقهی خودشان مواردی را دارند که نشان از‏‎ ‎‏گرایش اقتصادی ایشان دارد که من یکی دو سه مورد را یادداشت کرده ام‏‎ ‎‏که اشاره می کنیم یکی در پاسخ نامه آقای سرحدی زاده که وزیر کار و‏‎ ‎‏امور اجتماعی بود در زمینه رابطه دولت و مردم و ارایه امکانات و‏‎ ‎‏خدمات دولتی و عمومی، یک بحثی آنجا بوجود آمده بود بین دولت و‏‎ ‎‏شورای نگهبان و بعضی از اندیشمندان حوزه، که دولت نمی تواند قرارداد‏‎ ‎‏ببندد، نمی تواند شروطی را ذکر بکند و شروطی را که ذکر می کند الزام‏‎ ‎‏آور نیست. آقای سرحدی زاده به عنوان وزیر کار، نامه ای خدمت امام‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 51

نوشتند و امام در پاسخ ایشان، اینطور مرقوم فرمودند: «بسمه تعالی، در‏‎ ‎‏هر صورت چه گذشته و چه حال دولت می تواند شروط الزامی را مقرر‏‎ ‎‏نماید».‏‎[1]‎‏ به دنبال همین مسئله بود که دبیر شورای نگهبان آیت ا... صافی‏‎ ‎‏آن موقع بودند، یک نامه مفصلی تهیه کردند و ابعاد قضیه را تبیین کرد و‏‎ ‎‏مجدداً امام در پاسخ به آقای صافی هم همین  مسئله را فرمودند و گفتند‏‎ ‎‏هیچ اشکالی ندارد که دولت اسلامی در زمینه مسائل خدماتی و کالاها‏‎ ‎‏برنامه ریزی بکند، مقرراتی داشته باشد و مقررات دولتی الزام آور است.‏‎ ‎‏یک زمان بحث مالیاتها مطرح بود، تعدادی از فضلای قم نامه ای نوشتند‏‎ ‎‏به مجلس و در سراسر کشور هم پخش کردند که مالیات مشروعیت‏‎ ‎‏ندارد، و دولت نمی تواند مالیات را بر بخشهای مختلف مقرر بکند و‏‎ ‎‏دریافت کند، کار به جایی رسید که شورای نگهبان هم این نظریه را‏‎ ‎‏پذیرفته بود و اعتقاد پیدا کرده بود مالیات جزء موارد ضرورت هست و به‏‎ ‎‏تعبیر علما الضرورات تقدّر بقدرها باید محدود به آن اندازه خودش‏‎ ‎‏باشد، پس دولت در هر موردی که نیاز به کمک دارد به عنوان مالیات باید‏‎ ‎‏مصوبه داشته باشد، بیاید در مجلس تصویب بشود به عنوان ضرورت از‏‎ ‎‏مردم مالیات بگیرد. طبیعی است که با این روش، منابع سرشار درآمد‏‎ ‎‏دولت از بین می رفت و دولت ساقط می شود، در همان زمان جناب آقای‏‎ ‎‏امامی کاشانی مصاحبه ای کردند، اگر اشتباه نکنم مصاحبه تلویزیونی بود‏‎ ‎‏و همین مسئله را ایشان هم بعنوان عضو یا دبیر شورای نگهبان مطرح‏‎ ‎‏کردند. امام در آنجا در پاسخ نامه ای که جداگانه آقای امامی کاشانی‏‎ ‎‏خدمت امام نوشته بود، امام فرمودند (مسئله ای که نقل به معنا می کنم،‏‎ ‎‏من مدرکش را نرسیدم پیدا بکنم ولی دقیقاً مضمونش همین بود):‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 52

حکومت اسلامی از ضروریات اسلام است و لازمه حکومت اخذ مالیات‏‎ ‎‏است و آن از احکام اولیه اسلام محسوب می شود. امام تأکید فرمودند که‏‎ ‎‏اصلاً اخذ مالیات جزو احکام ثانویه نیست، جزء احکام اولیه است و جزو‏‎ ‎‏ضروریات هم هست، خوب این هم یک سرفصلی در اینکه امام فتوا و‏‎ ‎‏احکامی که داشتند، منطبق بود با آن دیدگاههای اقتصادی خودشان چه‏‎ ‎‏در زمینه تولید، چه در زمینه خدمات، چه در زمینه روابط دولت و مردم.‏‎ ‎‏از یک طرف، قانون اساسی را که خبرگان ملت تصویب کردند، امام تأیید‏‎ ‎‏فرمودند و توشیح کردند که من چیز خلاف شرع در آن مشاهده نکردم،‏‎ ‎‏خوب در حالی که قانون اساسی ما اصل 44 را دارد که می گوید نظام‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی بر سه بخش استوار است بخش دولتی، بخش تعاونی و‏‎ ‎‏بخش خصوصی و اتفاقاً می گوید بخش خصوصی مکمل بخشهای گذشته‏‎ ‎‏است در قانون اساسی ما اصل 49 هست که ثروتهای نا مشروع را‏‎ ‎‏می گوید باید دولت اسلامی بررسی بکند و به صاحبانش برگرداند و‏‎ ‎‏همینطور مسائل دیگر اقتصادی که در قانون اساسی است، امام وقتی که‏‎ ‎‏ملاحظه می کنند و اینها را بر خلاف اسلام نمی بینند، گرایش امام و‏‎ ‎‏دیدگاههای اقتصادی امام بسیار روشن و روشنتر خواهد شد. امام در‏‎ ‎‏شیوه ها و روشهای عملی خودشان می بینیم که یک دیدگاه اقتصادی‏‎ ‎‏خاصی را دنبال می کردند، ابتدای پیروزی انقلاب، شورای انقلاب‏‎ ‎‏تشکیل می شود و با تأیید حضرت امام، شورای انقلاب، معامله اراضی را‏‎ ‎‏ممنوع می کند و زمینها را دیگر متوقف می کند که تا اطلاع ثانوی به فروش‏‎ ‎‏نرسد،  هیئت سه نفره تشکیل می شود برای تعیین تکلیف نسبت به‏‎ ‎‏اراضی کشاورزی، سه آیت ا...، آیت ا... منتظری، آیت ا... مشکینی،‏‎ ‎‏مرحوم آیت ا... شهید بهشتی این سه نفر مأمور می شوند که در ارتباط با‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 53

اراضی کشاورزی برنامه ریزی کنند و زمینها را وضعش را مشخص بکنند،‏‎ ‎‏زمینهار ا از زمین خواران بگیرند و طبق آن بند «ج» که معروف شد به‏‎ ‎‏کشاورزان بدهند برای توسعه کشاورزی، حالا کار ندارم در اینجا که بعد از‏‎ ‎‏مدتی چنان غوغا و سر و صدا و جارو جنجال به راه انداختند و این را به‏‎ ‎‏عنوان یک امر خلاف شرع مطرح کردند، من خودم با چشم خودم دیدم‏‎ ‎‏یک اطلاعیه ای را در مدرسه فیضیه و دارالشفاء به در و دیوار زده بودند و‏‎ ‎‏کسانی که امضاء کرده بودند که یک لحظه در انقلاب نقشی نداشتند، در‏‎ ‎‏آنجا نوشته بودند ما انقلاب کردیم که اسلام حاکم بشود و این کاری که‏‎ ‎‏انجام گرفته بر خلاف اسلام است و ما اجازه نمی دهیم، مخالفتها شروع‏‎ ‎‏شد. کار به جایی رسید که امام این امر را موکول به مجلس کردند و مجلس‏‎ ‎‏هم تا چند سال با شورای نگهبان دست به گریبان بود تا وضع زمینهای‏‎ ‎‏کشاورزی را مشخص بکند که بعد از آنی که حضرت امام به مجلس اجازه‏‎ ‎‏دادند که به عنوان ضرورت، قوانینی را به تصویب برساند با 32 رأی‏‎ ‎‏نمایندگان، یکی از کارهایی که ما آنجا انجام دادیم مسئله اراضی کشت‏‎ ‎‏موقت بود که تکلیفش را مشخص کردیم، البته کشت دائم را باز شورای‏‎ ‎‏نگهبان اشکال کرد، باز مشکلات دیگری ایجاد شد، بهر حال ما توانستیم‏‎ ‎‏با آن اختیاراتی که امام به ما دادند کشت موقت را سامان بدهیم و یک‏‎ ‎‏مبنایی شد برای یک تحول در زمینه های کشاورزی و بدنبال آن بود یا قبل‏‎ ‎‏از آن بود که اراضی شهری را، زمینهای شهری را ما از همان اختیاری که‏‎ ‎‏امام به ما دادند استفاده کردیم و از دست زمین خوارها گرفتیم و به‏‎ ‎‏سازمان زمین شهری دادیم تا اینکه بین کسانی که سرپناه ندارند آنها‏‎ ‎‏تقسیم بکنند، پس یکی از  محورها می شود همین اختیاراتی که امام به‏‎ ‎‏مجلس دادند برای تصویب مواد ضروری که برای جامعه لازم است. امام‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 54

در زندگی شخصی خودشان، روی صرفه جویی، اقتصاد و میانه روی‏‎ ‎‏فوق العاده تأکید داشتند، پافشاری داشتند وعمل می کردند، از خانه ای که‏‎ ‎‏انتخاب کرده بودند و در آن زندگی می کردند، از محل ملاقاتهای ایشان که‏‎ ‎‏تا آخرین لحظه حیاتشان اجازه ندادند حسینیه جماران، آنجا را سفید‏‎ ‎‏بکنند تا چه رسد به اینکه، نقاشی و گچکاری و تزئینات بکنند، اطاقی که‏‎ ‎‏ملاقاتهای خصوصی امام بود حداکثر 3 × 2 بود و در زندگی کسانی که با‏‎ ‎‏زندگی شخصی امام در ارتباط بودند وضعیت خرید امام، وضعیت‏‎ ‎‏خوراک امام تمام اینها بر اساس اقتصاد و میانه روی و رعایت الگوی‏‎ ‎‏صحیح مصرف بود. امام بعد از پیروزی انقلاب برای رسیدگی به‏‎ ‎‏مستمندان و کسانی که قدرت تلاش و کوشش ندارند دستور دادند کمیته‏‎ ‎‏امداد تشکیل بشود، بنیاد شهید تأسیس بشود، بعد  از مدتی بنیاد‏‎ ‎‏مستضعفان که مجموعه اموال مصادره شده بود که در اختیار مستضعفان‏‎ ‎‏قرار بگیرد، بنیاد 15 خرداد و بعضی از نهادها و بنیادهای دیگر، در عین‏‎ ‎‏حال امام یک نکتۀ جدیدی را داشتند در دیدگاههای فقهی و فقه‏‎ ‎‏حکومتی که در منشور حوزه امام در آنجا به صراحت ذکر شده. امام در‏‎ ‎‏آنجا می فرماید (خطاب به فقها و فضلا و طلاب حوزه) که دو عنصر زمان‏‎ ‎‏و مکان در استنباط مسائل فقهی دخالت دارد و باید فقها روی آن توجه‏‎ ‎‏بکنند و گاهی هم اشاره می کردند. در وصیت نامه امام هم تأکید می شود‏‎ ‎‏که دیگران و محققان و دانشمندان بیایند واین مسائل را بررسی کنند،‏‎ ‎‏تجزیه و تحلیل بکنند، فقهای جدید بیایند و این مسائل را بیان بکنند و‏‎ ‎‏تبیین بکنند و امام علاقه داشتند که فقها و مجتهدان با یک دید بازی به‏‎ ‎‏مسائل نگاه بکنند، به مسائل فقهی از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی‏‎ ‎‏بنگرند و دیدگاههای جدیدی را ارایه بکنند، همانطور که خود حضرت‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 55

امام تا آخرین روزهای عمرشان فتوای ایشان گاهی تغییر پیدا می کرد،‏‎ ‎‏نقطه نظرات جدید داشتند که مستحضر هستید. من برای جمع بندی‏‎ ‎‏عرایضم، دسته بندی می نمایم. عرض می کنم امام در نگاه اقتصادی خود‏‎ ‎‏شعارهایی را داشتند و تکیه کلامهایی را داشتند که از این شعارها و از این‏‎ ‎‏جملات امام یک دیدگاه کلی ایشان مشخص می شود، شعارهایی مانند‏‎ ‎‏عدالت اجتماعی، فقرستیزی، محرومیت زدایی یا اظهار انزجار نسبت به‏‎ ‎‏مرفهین بی درد، سرمایه داران، نسبت به پابرهنگان و مستضعفان اظهار‏‎ ‎‏علاقه و حمایت کردند، مسئله جنگ فقر و غنا و حتی جنگ فقیر و غنی را‏‎ ‎‏مطرح کردند و تا جایی که در آستانه تشکیل مجلس سوم، امام مسئله‏‎ ‎‏اسلام آمریکایی و اسلام ناب را بیان کردند و اسلام ناب را اسلام‏‎ ‎‏پابرهنگان و مستضعفان و اسلام آمریکایی را اسلام سرمایه داران و‏‎ ‎‏مرفهان بی درد معرفی کردند. امام سیستم اقتصادی مورد نظرشان و‏‎ ‎‏دیدگاه مورد نظرشان که در وصیت نامه آن حضرت ذکر شده است یک‏‎ ‎‏دیدگاهی است و یک نظام و سیستمی است که نه متمایل به سیستم‏‎ ‎‏سرمایه داری است و نه متمایل به سیستم کمونیستی است، یک نظام و‏‎ ‎‏سیستمی که مبتنی بر اصول اسلام، مبانی اسلامی و ادله فقهی، آیات و‏‎ ‎‏روایات اسلامی است، بد نیست که چند فراز از وصیت نامه همیشه‏‎ ‎‏جاوید امام در این زمینه را به استحضار عزیزان برسانیم :‏

‏     «یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام، نه با‏‎ ‎‏سرمایه داری ظالمانه و بیحساب و محروم کننده توده های تحت ستم و‏‎ ‎‏مظلوم موافق است بلکه آن را بطور جدی در کتاب و سنت محکوم می کند‏‎ ‎‏و مخالف عدالت اجتماعی می داند، اگرچه بعضی کج فهمان بی اطلاع از‏‎ ‎‏رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و‏

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 56

نوشتار خود طوری وانمود کردند و باز هم دست برنداشتند که اسلام‏‎ ‎‏طرفدار بیمرز و حد سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم‏‎ ‎‏کج خویش از اسلام برداشت نموده اند، چهره نورانی اسلام را پوشانده و‏‎ ‎‏راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند و آن را‏‎ ‎‏رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم آمریکا و انگلستان و‏‎ ‎‏دیگر چپاولگران غرب بحساب آوردند و با اتکا به قول و فعل این نادانان‏‎ ‎‏یا غرضمندانه و یا ابلهانه، بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام‏‎ ‎‏به معارضه برخاستند. پس نه رژیمی است و نظامی است متمایل و معتقد‏‎ ‎‏به سرمایه داری و نه رژیمی مانند رژیم کمونیست و مارکسیست و لنینیسم‏‎ ‎‏که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می باشد، اختلاف زیادی که‏‎ ‎‏دوره های قدیم تا کنون،  حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک‏‎ ‎‏دیکتاتوری و استبداد کوبنده در برداشته، بلکه اسلام یک رژیم معتدل با‏‎ ‎‏شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و‏‎ ‎‏مصرف که اگر به حق به آن عمل بشود چرخهای اقتصادی سالم به راه‏‎ ‎‏می افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است تحقق می یابد.‏‎ ‎‏در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بی اطلاع از اسلام و اقتصاد سالم آن‏‎ ‎‏در طرف مقابل دسته اول قرار گرفتند و گاهی با تمسک به بعضی از آیات‏‎ ‎‏یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال‏‎ ‎‏او معرفی نمودند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج البلاغه ننموده و‏‎ ‎‏سرخود به فهم قاصر خود بپا خاسته و مذهب اشتراکی را تعقیب می کنند‏‎ ‎‏و از کفر و دیکتاتوری و اختناق کوبنده که ارزشهای انسانی را نادیده گرفته‏‎ ‎‏و یک حزب اقلیت باتوده های انسانی مثل حیوانات عمل می کنند حمایت‏‎ ‎‏می کنند».‏


کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 57
‏  

  امام ضمن اینکه نظام اقتصادی اسلام را یک نظام معتدل و عادلانه و‏‎ ‎‏مغایر با نظام سرمایه داری و مغایر با نظام کمونیستی معرفی می کنند، در‏‎ ‎‏این بخش از وصیت نامه اشاره می کنند به دو دیدگاه انحرافی و دو کج‏‎ ‎‏فهمی که بعضی ها اسلام را بعنوان یک دین طرفدار سرمایه دار معرفی‏‎ ‎‏کرده اند و یک عده طرفدار نظام کمونیست و امام هر دو را رد می کنند و‏‎ ‎‏بعنوان دیدگاه انحرافی معرفی می کنند.‏

‎ ‎

کتاببررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س): مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س)صفحه 58

  • )) سال 1366.