فصل چهارم: عوامل اثبات کرامت

8 - 2 - ظلم ستیزی تکلیفی انسان

‎ ‎

8 - 2 -  ظلم ستیزی تکلیفی انسان

‏ما در عصری زندگی می کنیم که مقدرات ملت های در بند مظلوم، به دست مشتی جنایت پیشه که خوی سبُعیت بر آنان غالب است می باشد. دنیا در عصر ما و عصرهایی نظیر آن، مبتلا به حکومت هایی بوده است که جز قانون جنگل در آن حکومت نمی کند. ما در عصری هستیم که جنایت کاران به جای توبیخ و تأدیب، تحسین و تأیید می شوند. ما در عصری به سر می بریم که سازمان های به اصطلاح حقوق بشر، نگهبان منافع ظالمانه ابرجنایت کاران و مدافع ستم کاری آنان و بستگان آنان هستند.ما در منطقه ای به زندگی مرگبار خود ادامه می دهیم که اکثر حکام آن چشم و گوش بسته تحت فرمان امریکا، به جنایات اسرائیل و حزب بعث عراق مشروعیت می دهند و در هدم اسلام  و قرآن کریم کوشش می کنند. ما در محیطی گذران می کنیم که مظلومان که جرمی جز دفاع از حق ندارند، زیر چکمه ستم گران خرد می شوند و آخوندهای کثیف درباری به این اعمال وجهه اسلامی می دهند. ما و دنیای مسیحیت در عصری هستیم که پاپ، رهبر کاتولیک ها به جای آن که امریکا را در جنایاتی که به بشریت می کند، محکوم کند و پیروان خود را به مقابله با ظالمان برانگیزد، از امریکا پشتیبانی می کند و به ستم کاران دیگر توصیه همکاری با آن را می کند. اکنون در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملت های در بند این ابرقدرت ها و انگل های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه های جنایت بار را تماشا کنند و با سکوت، مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشن فکران، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آن که باید این سران و سردمداران، با گفتار و نوشتار خود، ملت های مظلوم دربند را بسیج کنند تا ستم گران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند.‏‎[1]‎

 

کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 141

  • . صحیفه امام، ج 17، ص 501 ـ 500.