فصل سوم: عوامل و شرایط نقض کرامت انسان

2 - 1 - 1 - عوامل فردی ظهور و سقوط مسلمان ها

‎ ‎

2 - 1 - 1 -  عوامل فردی ظهور و سقوط مسلمان ها

‏باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمی و با یک دست خالی، که هیچ ساز و برگ جنگی نداشتند، قریب نیم قرن گذشت و معموره‏‎[1]‎‏ را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با این که جمعیت هایشان خیلی زیاد و ساز و برگ جنگی هم دارند و از حیث ذخایر هم غنی هستند و مع ذلک همه چیزشان را از دست داده اند. این چه شد که آنها آن طور، و ما این طور؟ علت این است که در صدر اسلام افرادی که با رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - بیعت کرده اند و افراد کمی بوده اند، لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام و برای آنها مطرح نبود این که زندگی بکنند، و لو با هر ذلت و زحمت، این ها شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند، و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر روم و ایران، دو امپراتوری بسیار بزرگ - که آن دو امپراتوری روم و ایران هر دو قوی تر از حالای این دو معموره است. و بعدها مسلمین کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند، و وارد شدند در شئون دنیا و دلبستگی به همین مادیات... باید بگوییم که دشمن های اسلام، ممالکی که به اسلام سلطه پیدا کردند و به مسلمین، آنها مرد عمل بودند، نه حرف، و مسلمین در این، ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 100

‏بعد از صدر اول، مرد حرف بودند نه عمل. خیلی خوب شعر می گفتند، خیلی خوب خطابه می خواندند، وقتی هم طرح مشکلات می شد، خیلی هم خوب طرح می کردند، اما از حدود گفتار خارج نمی شد؛ به عمل نمی رسید. اگر از حدود گفتار خارج می شد، نمی تواند انسان باورش بیاید که بیشتر از صد میلیون عرب در مقابل اسرائیل آن طور زبون باشند. و انسان نمی تواند باور کند که با داشتن همه چیز، و احتیاج غرب در بسیاری از امور به ممالک اسلامی، این ها همه تحت سلطه آنها باشند، با داشتن جمعیت های زیاد و ذخایر زیاد، این نیست جز این که آن روحیه ای که در صدر اسلام بود و منشأ غلبه شد، آن روحیه را ما از دست دادیم. دلیل بر این که یک همچو روحیه ای می تواند غلبه کند بر مشکلاتش، قصه ایران است. اگر در ایران هم مثل سابق، مثل سال های گذشته، تمام مسائل برمی گشت به این که مشکلات گفته بشود و هیچ عمل نشود، مصیبت ها را ذکر بکنند و بروند منزلشان بخوابند! اگر این طور بود، الآن هم زیربار همان رژیم و همان گرفتاری ها بودیم، لکن خداوند خواست که این ملت از حد حرف به حد عمل بیاید و آن روحیه ای که در صدر اسلام بین مسلمین بود تا حدودی در این ملت پیدا شد، و همان، رمز پیروزی یک مشت فاقدِ همه چیز بر یک قدرت های شیطانی بزرگ [شد]. همان روحیه که در صدر اسلام بود - مسلمین دنبال شهادت می رفتند، جنگ می رفتند - این تا یک حدودی در ایران پیدا شد، به طوری که جوان های برومندی که اول جوانیشان بود و هست، چه در آن وقت که من نجف بودم و چه حالا که ایران هستم، و چه قبل از این پیروزی و چه بعد، این ها از من می خواهند که دعا کنم شهید بشوند، و جدّاً دعا می خواهند، و بعضی ها اظهار تأسف می کنند که ما نشدیم.‏

‏این روحیه تا در مسلمین پیدا نشود همین اند که هستند. مجلس ها اثری ندارد، اجتماعات اثری ندارد، کنفرانس های دولت های مختلف و اجتماعاتشان اثری ندارد، صحبت است. دل خوش کردن به این چیزها، موجب تحول ما شده است و می شود. مسلمین فکری بکنند که این تحول در آنها حاصل بشود: تحول از خوف به شجاعت، و تحول از توجه به دنیا به ایمان به خدا. منشأ همه پیروزی ها همین یک کلمه است. ما ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 101

‏متحول بشویم به یک موجودی اسلامی - انسانی با ایمانی که خدای تبارک و تعالی از ما خواسته است. والّا شما تشریف می آورید این جا با ما صحبت می کنید، ما هم با شما صحبت می کنیم، دردها را می گوییم، درمانش هم گاهی گفته می شود، لکن شما که می روید و ما که این جا هستیم، هیچ دیگر در فکر این نیستیم که یک عمل آن جام بگیرد.‏‎[2]‎

‎ ‎

کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 102

  • . ممالک آباد.  
  • . صحیفه امام، ج 9، ص 41 ـ 38.