3 - 4 - 6 - تحمل بار امانت، نشانه ای از کرامت انسان
و بعد، فإنّ الإنسان ممتاز عن سایر الموجودات باللطیفه الربانیه والفطره الالهیه - فِطْرَه الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها - و هذه بوجهٍ هی الأمانه المشار إلیها فی الکتاب العزیز الالهی: (إنَّا عَرَضْنا الأَمانَه عَلیَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَاَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَها الإنْسانُ) و هذه الفطره هی فطره توحید الله فی المقامات الثلاثه بل رفض التعیّنات و إرجاع الکُلّ إلیه وإسقاط الإضافات حتّی الأسمائیه وإفناء الجُلّ لدیه. و مَنْ لم یصل إلی هذا المقام فهو خارجٌ عن فطره الله و خائنٌ فی أمانهالله، و جاهلٌ بمقام الإنسانیه والربوبیه، و ظالمٌ بنفسه والحضره الالهیه.
آدمی را از دیگر موجودات به واسطه یک لطیفه ربانی و فطرت الهی متمایز کرده اند، فطرتی خدایی که آدمیان را بر آن طینت آفرید. و این فطرت - به وجهی - همان امانتی است که در کتاب عزیز الهی مورد اشاره شده: اِنّا عَرَضْنَا الْاَمَانَه عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرْضِ
کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 57
وَالجِبالِ فَاَبَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها و حَمَلَها الإِنْسانُ ما امانت را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسیدند و انسان آن را بر دوش گرفت. و این فطرت همان فطرت توحید خدا در مقامات سه گانه [ذات و صفات و افعال] بلکه فطرت رها کردن همه تعینات و ارجاع همه چیز به او و اسقاط همه اضافات حتی اضافات اسمائی است و فانی کردن همه چیز است نزد او، و هر که به این منزلت نرسد از فطرت خدا خارج شده و در امانت پروردگار خیانت کرده و نسبت به مقام انسانیت و ربوبیت جاهل و به نفس خویش و حضرت حق ستم کرده است.
کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 58