فصل اول: دین و ابعاد وجودی انسان

9 - 5 - پیامبران و سعادت انسان

‏ ‏

9 - 5 -  پیامبران و سعادت انسان

‏انبیا آمدند محدودش کنند؛ یعنی مهارش کنند. این حیوان افسار گسیخته که به هیچ حدی از حدود محدود نیست، اگر آزاد بگذارند و این را تربیتش نکنند افسار گسیخته است. به طوری که همه چیز را برای خودش می خواهد و همه کس را فدای خودش می خواهد. انبیا آمدند که این افسار گسیخته را مهارش کنند و بیاورند تحت ضوابط و بعد از این که آن مهار شد، راه نشانش بدهند برای این که تربیت بشود، یک تربیتی که برسد به آن کمالاتی که تا آخر برای او سعادت است. نه این که مطرح دنیاست، فقط این طبیعت است! پیش انبیا این دنیا وسیله است. یک راهی هست، راه هست برای رسیدن به یک مقصد عالی دیگر که خود انسان نمی داند و آنها می دانند. آنها مطلعند به این که منتهی به چه می شود اگر افسار گسیخته باشد و منتهی به چه می شود اگر مهار بشود از یک راهی که راه هست برای رسیدن به آن درجات عالیه انسانیت. همه اموری که در ‏


کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 45

‏نظر این حکومت ها مقصد است، در نظر انبیا راه است. تمام دنیا در نظر انبیا خودش یک مقصود نیست. خودش یک محراب و مقصد نیست. خودش یک راه است که از این راه باید برسند به مرتبه ای که آن مرتبه، مرتبه عالی انسانی است که اگر یک موجودی، یک انسانی این مرتبه عالی انسانی را به آن رسید، این سعادت دارد و سعادتش محصور به این عالم نیست. در همین عالم هم سعادت دارد اما محصور نیست. مقصود، یک عالم ماورای این عالم هست. آنها ماورا را دیدند. یک عالم غیبی که بر ما الآن مجهول است. آنها دیدند و آمدند که این اشخاص که اگر رهاشان کنند افسار گسیخته اند و هر کاری که می خواهند می کنند آنها را، هم قوه غضبیه شان را، هم قوای شهوانی شان را و هم قوای شیطانی شان را که همه را دارد. این ها را اول مهار کند و بعد از مهار، یک راهی که باید بروند و این قوا مخالف با آن هستند آن راه را ببرند، راه می برند برای رسیدن به آن مقصد اعلا. این کار انبیاست، مع الأسف این کاری که انبیا می خواستند بکنند و همیشه هم دنبالش بودند، کم موفق می شدند. موانع زیاد بود برای این که انسان به حسب طبع خودش مایل به شهوات و شهوت، غضب و شیطنت و این مسائل است. و آنهایی که می خواهند مخالفت با این بکنند این را مهارش کنند، مبتلای به یک مخالفت هایی، مبتلای به یک موانعی می شوند که موفق نمی شوند به آن. کم موفق شدند، لکن مع ذلک هرچه که سلامت در دنیا هست و برکت هست، باز از همین کوشش انبیاست که کوشش کردند تا آن حدودی که توانستند، تا آن حدودی که شعاع تعلیماتشان رسیده است، تا آن حدود توانستند، تا یک حدودی محدود کنند، مطلقاً مشکل بوده است و کم رسیدند. لکن باز هرچه خوبی هست از آنهاست که اگر انبیا را از روی بشر منها کنند، اِسقاط کنند، آن وقت خواهید دید چه خبر است، دنیا چه خواهد شد. این انبیا بودند که مردم را محدود کردند و تا یک حدودی موفق شدند و تا یک حدودی این برکت و خیری که در عالَم هست از برکت آنهاست.‏‎[1]‎

‎ ‎

کتابمجموعه آثار همایش امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان» (ج. ۱۴): کرامت انسان در« آثار امام خمینی (س) » مأخذشناسیصفحه 46

  • . صحیفه امام، ج 11، ص 451 ـ450.