نقش نوسازی اقتصادی در زمینه سازی انقلاب اسلامی

‏ ‏نقش نوسازی اقتصادی در زمینه سازی انقلاب اسلامی

‏ثریا معمار‏‎[1]‎

‏ ‏

خلاصه مقاله 

‏تبدیل نظام سلطنتی به جمهوری اسلامی ایران حادثه ای بسیار مهم در تاریخ‏‎ ‎‏سیاسی معاصر ایران محسوب می شود. این سؤال که چرا چنین حادثه ای در‏‎ ‎‏عصر پهلوی رخ داد و چه شرایط و مقتضیاتی زمینه بروز آن را فراهم کرد توجه‏‎ ‎‏محققین را به سیاستهای نوسازی در عصر پهلوی جلب کرده است.‏

‏در این مقاله ضمن تأکید بر این مسأله و تأکید کلی بر عدم تعادل ساختاری‏‎ ‎‏میان توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی، به دو نکتۀ زیر توجه اساسی می شود:‏

‏1ـ چگونگی شکل گیری نیروهای جدید اجتماعی که خواستار مشارکت‏‎ ‎‏سیاسی هستند.‏

‏2ـ چگونگی ممانعت نهاد سیاسی از ورود نیروهای خواستار مشارکت‏‎ ‎‏سیاسی، به عنوان عامل تعیین کننده برای بروز شرایط انقلابی.‏

‏ ‏

مقدمه

‏انقلاب واژه پرطنینی است که بویژه در قرن بیستم که عصر انقلاب نام گرفته است،‏‎ ‎‏بسیاری از اذهان را به خود مشغول داشته و در جستجوی علل آن، تئوریهای مختلفی‏‎ ‎‏بوجود آمده است. آغاز این اندیشه که چرا انسانها به یکباره سر به شورش برداشته،‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 345

هیأت حاکمه را سرنگون می کنند، با ارسطو آغاز شده است و تاکنون برای یافتن پاسخ‏‎ ‎‏مناسب این سؤالها، نظریه ها و دیدگاههای متفاوتی عرضه شده است.‏

‏انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان یک تحول عظیم، اندیشۀ بسیاری از اندیشمندان‏‎ ‎‏علوم اجتماعی و علوم سیاسی را به خود معطوف کرد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران‏‎ ‎‏پدیده ای شگفت و غیر منتظره تلقی شد و اندیشه بسیاری از صاحبنظران را به خود‏‎ ‎‏جلب کرد. مسأله اساسی برای صاحبنظران این بود که آیا انقلاب اسلامی ایران موردی‏‎ ‎‏منحصر به فرد است بطوریکه هیچکدام از تئوریهای موجود قادر به تبیین آن نیست و یا‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران همانند سایر انقلابهای جهان در قالب تئوریهای موجود می گنجد؟‏‎ ‎‏برای یافتن پاسخ مناسب به این سؤال، آثار بسیاری تألیف شد. نویسندگان این آثار‏‎ ‎‏کوشیدند با توجه به واقعیات منتشر شده از انقلاب اسلامی ایران و با کمک تئوریهای‏‎ ‎‏موجود انقلاب اسلامی ایران را تبیین کنند.‏

‏دیدگاههایی که بر اساس آن مطالعات مربوط به انقلاب اسلامی ایران، انجام شده‏‎ ‎‏است عبارتند از: ‏

‏1ـ دیدگاههای مارکسیستی‏

‏2ـ دیدگاههای فونکسیونالیستی‏

‏3ـ تئوریهای بسیج‏

‏4ـ دیدگاه نوسازی. ‏

‏از میان این دیدگاهها، این تحقیق بر آن است که از نظریه نوسازی و نهادمندی‏‎ ‎‎(Modernization and Institution)‎‏ ساموئل هانتینگتون برای مطالعۀ نقش‏‎ ‎‏نوسازی اقتصادی در تبیین انقلاب اسلامی استفاده کند. سؤال اصلی این تحقیق آن است‏‎ ‎‏که آیا نوسازی اقتصادی در عصر پهلوی در زمینه سازی انقلاب اسلامی ایران نقش‏‎ ‎‏تعیین کننده ای ایفا کرده است؟‏

‏این تحقیق ضمن تأکید کلی بر ناهمگونی توسعۀ سیاسی و توسعۀ اقتصادی در عصر‏‎ ‎‏پهلوی به دو نکته مهم توجه اساسی دارد:‏

‏1ـ چگونگی شکل گیری نیروهای جدید اجتماعی (طبقه متوسط جدید) که خواستار‏‎ ‎‏مشارکت سیاسی هستند.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 346

2ـ چگونگی ممانعت نهاد سیاسی از ورود نیروهای خواستار مشارکت سیاسی به آن‏‎ ‎‏به عنوان عامل تعیین کننده برای بروز شرایط انقلابی.‏

‏ ‏

چهارچوب نظری تحقیق: نوسازی و نهادمندی

‏در این تحقیق با استفاده از تئوری هانتینگتون به بررسی انقلاب اسلامی ایران‏‎ ‎‏پرداخته شده است. مفهوم ‏نوسازی ‎(Modernization)‎‏ مفهوم کلیدی در تئوری‏‎ ‎‏هانتینگتون است، نوسازی دارای ابعاد گوناگون روان شناسی، جمعیت شناسی، اقتصادی‏‎ ‎‏و سیاسی است که در این تئوری ابعاد اقتصادی و سیاسی نوسازی اهمیت بنیادی دارند.‏‎ ‎‏نوسازی اقتصادی در این تئوری همان توسعۀ اقتصادی است که به رشد فعالیت‏‎ ‎‏اقتصادی کل جامعه و بازده آن مربوط می شود.‏1‏ از نظر اقتصادی نوسازی به معنی ایجاد‏‎ ‎‏تنوع و تکثر فعالیتها و مشاغل اقتصادی است، به طوریکه مشاغل پیچیده و گوناگون‏‎ ‎‏جایگزین مشاغل ساده و محدود شده و به گروه بندیهای خویشاوندی، نژادی و مذهبی‏‎ ‎‏موجود، گروه بندهای شغلی و تخصصی نیز افزوده می شود.‏2

‏نوسازی سیاسی به معنای حرکت از جامعۀ سیاسی سنتی به سمت جامعۀ سیاسی‏‎ ‎‏نوین است که مستلزم:‏

‏1ـ معقول شدن اقتدار سیاسی است، به این معنا که شمار عمده ای از مراجع اقتدار‏‎ ‎‏سیاسی سنتی ـ مذهبی و قومی جایشان را به مراجع اقتدار سیاسی واحد عرفی ـ ملی‏‎ ‎‏دهند. ‏

‏2ـ نوسازی سیاسی به تمایز کارکردهای سیاسی نوین و رشد ساختارهای مختص هر‏‎ ‎‏یک از این کارکردها نیاز دارد. تفکیک کارکردهای سیاسی موجب تمایز حوزه های‏‎ ‎‏خاص حقوقی، نظامی، اداری و علمی از قلمرو سیاست می شود.‏

‏3ـ نوسازی سیاسی به اشتراک گستردۀ گروه های مختلف اجتماعی در امور سیاسی‏‎ ‎‏نیاز دارد. به طوری که در جامعۀ سیاسی نوین مردم مستقیماً در حکومت دخالت‏‎ ‎‏می کنند و می توانند در تصمیم گیریهای سیاسی نقش فعالتری را بازی کنند.‏

‏بدین ترتیب نوسازی در عمل همیشه با دگرگونی و معمولاً با از هم گسیختگی نظام‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 347

‏سیاسی سنتی همراه است اما لزوماً حرکت مؤثری را در جهت ایجاد یک نظام سیاسی‏‎ ‎‏نوین ایجاب نمی کند.‏3

‏فرایند نوسازی پیامدهایی را به دنبال خود دارد که عبارتند از:‏

‏1ـ ایجاد آگاهی: نوسازی از طریق مکانیسم های صنعتی شدن، رشد ارتباطات و‏‎ ‎‏رشد شهرنشینی، نه تنها آگاهی های طبقاتی بلکه انواع آگاهی های گروهی دیگر از قبیل‏‎ ‎‏آگاهی قبیله ای، منطقه ای، مذهبی و شغلی را به ارمغان می آورد. در نتیجه همۀ گروهها از‏‎ ‎‏مصالح گروهی خود در مقابل گروههای دیگر آگاهی پیدا می کنند.‏4

‏2ـ افزایش و گسترش درخواست مشارکت سیاسی: گسترش پهنۀ اشتراک سیاسی‏‎ ‎‏پیامد گریزناپذیر نوسازی است. نوسازی، گروههای اجتماعی و اقتصادی جدیدی را که‏‎ ‎‏در جامعه سنتی یا وجود نداشتند و یا در خارج از پهنۀ سیاست جامعه سنتی قرار‏‎ ‎‏داشتند، به وجود می آورد و به آنها آگاهی سیاسی می بخشد و به فعالیت سیاسی وا‏‎ ‎‏می دارد. به عبارت روشنتر دگرگونیهای اجتماعی چون شهری شدن، صنعتی شدن،‏‎ ‎‏بالارفتن سطح سواد و آموزش، توسعۀ وسایل ارتباط جمعی، دامنۀ آگاهی سیاسی را‏‎ ‎‏گسترش داده درخواستهای مشارکت سیاسی را افزایش می دهد.‏5

‏مفهوم ‏نهادمندی ‏یکی دیگر از مفاهیم کلیدی در تئوری هانتینگتون است. نقش‏‎ ‎‏نهادهای سیاسی در جذب مشارکت نیروهای اجتماعی بویژه در کشورهای دستخوش‏‎ ‎‏نوسازی که با روند فزایندۀ درخواست مشارکت روبه رو هستند، حائز اهمیت بسیاری‏‎ ‎‏است. قدرت و توان تطبیق نهادهای سیاسی برای جذب نیروهای درخواست کننده‏‎ ‎‏مشارکت، به میزان نهادمندی آن نهادهای سیاسی وابسته است. درجۀ مشارکت سیاسی‏‎ ‎‏نیز تابعی از رابطۀ میان نهادهای سیاسی و نیروهای اجتماعی ترکیب کنندۀ آن است. در‏‎ ‎‏جوامع ساده (به تعبیر دورکیم جوامع مکانیکی) اجتماع بدون سیاست یا دست کم بدون‏‎ ‎‏نهادهای سیاسی، می تواند دوام بیاورد. اما در یک جامعۀ پیچیده (به تعبیر دورکیم‏‎ ‎‏جوامع ارگانیک) مشارکت اجتماعی با کنش سیاسی بدست آمده و با نهادهای سیاسی‏‎ ‎‏حفظ می شود.‏6

‏مشارکت سیاسی نیروهای اجتماعی زمانی موجب سامان سیاسی خواهد شد که در‏‎ ‎‏نظام سیاسی نهادینه یا نهادمند شوند. نهادمندی به معنای ایجاد کارآیی در نهادهای‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 348

‏سیاسی به منظور به وجود آوردن مسیرهایی برای جذب مشارکت سیاسی گروههای‏‎ ‎‏درخواست کننده است. به عبارت دقیق تر، نهادمندی فراگردی است که در طی آن‏‎ ‎‏شیوه های عمل سیاسی با آن ارزش و ثبات می یابند.‏7

‏عمده ترین ابزارها، برای نهادینه کردن مشارکت سیاسی توده ها و سازمان دهی آنها‏‎ ‎‏عبارتند از: احزاب سیاسی، انتخابات و مجالس قانونگذاری، که از این میان احزاب نقش‏‎ ‎‏مهمتری را در نهادینه کردن مشارکت سیاسی توده ها بازی می کنند. کارکرد احزاب‏‎ ‎‏سیاسی سازماندهی مشارکت سیاسی، ادغام منافع و ایجاد پیوند میان نیروهای‏‎ ‎‏اجتماعی و حکومت است. احزاب وسایل مشارکت وسیع مردم را در سیاست فراهم‏‎ ‎‏می آورند و از این طریق هر گروه اجتماعی می تواند منابع قدرت و صورتهای کنش‏‎ ‎‏سیاسی اش را به منابع و صورتهای مشروع و نهادمند در نظام سیاسی تبدیل کند.‏‎ ‎‏سازماندهی مشارکت سیاسی گستردۀ مردم در مسیرهای تعدیل شده و از طریق فراگرد‏‎ ‎‏آموزش سیاسی، دگرگونیهایی را در رویکردها و رفتار فعالترین اعضای این گروهها پدید‏‎ ‎‏می آورد.‏8

‏ ‏

ماهیت و ویژگی های نظامهای سیاسی سنتی

‏از دیدگاه هانتینگتون جوامعی که دستخوش نوسازی اند غالباً دارای نظامهای سیاسی‏‎ ‎‏سنتی می باشند. نظام سیاسی سنتی دارای اشکال مختلفی است که یکی از آنها نظام های‏‎ ‎‏سلطنتی می باشد. نظامهای سلطنتی معاصر در کشورهای جهان را می توان به دو دستۀ‏‎ ‎‏نوین و سنتی تقسیم کرد. در نظام سلطنتی نوین شاه سلطنت می کند، ولی مرجع نهایی‏‎ ‎‏مشروعیت، مردم هستند. شاه به عنوان رئیس دولت و نماد تداوم هویت و یگانگی ملی‏‎ ‎‏تلقی می شود.‏9‏ کابینه، برگزیدۀ احزاب سیاسی است که در مقابل مجلس انتخاب شده‏‎ ‎‏از سوی مردم مسؤولیت دارد. شاه تنها در زمانی می تواند نخست وزیر را خود انتخاب‏‎ ‎‏کند که هیچ رهبر سیاسی در پارلمان، اکثریت لازم را به دست نیاورده باشد.‏

‏نظام سلطنتی سنتی شامل نظام سلطنتی متنفذان (الیگارشیک) و نظام سلطنتی حاکم‏‎ ‎‏است. در نظام سلطنتی الیگارشیک، شاه فقط سلطنت می کند و به عنوان تنها مرجع‏‎ ‎‏اصلی مشروعیت تلقی می شود اما قدرت واقعی در دست گروه متنفذ دیوانسالار یا‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 349

‏ارتش است که به نام او اعمال می شود. در نظام سلطنتی حاکم، شاه هم سلطنت می کند و‏‎ ‎‏هم حکومت و به عنوان مرجع اصلی مشروعیت تلقی می شود و در حکومت کردن نقش‏‎ ‎‏فعال وکارآمد را به عهده دارد. همچنین شاه می تواند در قدرت واقعی حکومت با نهادها‏‎ ‎‏و گروههای دیگر سهیم شود.‏10

‏مشکل نظام سیاسی سنتی تطبیق با فراگرد گسترش مشارکت سیاسی است که پیامد‏‎ ‎‏گریزناپذیر نوسازی است. شاه برای انجام نوسازی با یک تناقض روبه روست. از یک سو‏‎ ‎‏تمرکز قدرت در دست شاه برای پیشبرد اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی‏‎ ‎‏ضروری است. از سوی دیگر همین تمرکز، جذب گروههای نوین محصول نوسازی را‏‎ ‎‏دشوار می سازد. به عبارت دیگر، مشروعیت اصلاحات به اقتدار شاه بستگی دارد، اما‏‎ ‎‏مشروعیت نظام سیاسی در درازمدت به اشتراک گستردۀ گروههای اجتماعی در درون‏‎ ‎‏نظام مربوط است. انتخابات، مجالس قانونگذاری و احزاب سیاسی روشهای نهادمندی‏‎ ‎‏و سازمان دهی مشارکت سیاسی می باشند. اما اصلاحات شاه به عدم وجود انتخابات،‏‎ ‎‏مجالس و احزاب سیاسی نیازمند است.‏

‏به این ترتیب ظهور شرایط انقلابی از دیدگاه هانتینگتون نتیجۀ ناتوانی نهادهای‏‎ ‎‏سیاسی در تعبیۀ مسیرهایی برای جذب مشارکت گروههای اجتماعی نو پدید در‏‎ ‎‏حکومت است. به عبارت دیگر برآورده نشدن درخواست مشارکت سیاسی گروههای‏‎ ‎‏نوپدید و عدم ادغام آنان در نظام سیاسی و سرکوبی آن توسط نظام سیاسی حاکم،‏‎ ‎‏موجبات بروز شرایط انقلابی را فراهم می آورد.‏

‏به طور کلی می توان نظریه هانتینگتون دربارۀ ظهور شرایط انقلابی را به صورت مدل‏‎ ‎‏زیر ترسیم نمود:‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 350

                                                                                                                                  ‏ ‏شکل گیری اقشار اجتماعی جدید

‏ ‏

‏از مدل فوق می توان فرضیه های متعددی را استخراج و بررسی نمود که با توجه به‏‎ ‎‏ضیق فضا و اولویت تحقیق در این مقاله فرضیۀ زیر مورد بررسی قرار گرفت:‏

‏«در ایران به وجود آمدن اقشار و طبقات اجتماعی جدید در اثر نوسازی اقتصادی که‏‎ ‎‏خواستار مشارکت سیاسی بودند به ایجاد شرایط انقلابی کمک کرد.»‏11


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 351

روش تحقیق

‏در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل اسناد موجود تعاریف نظری و عملیاتی زیر از‏‎ ‎‏مفاهیم فرضیه ارائه شده و فرضیۀ فوق مورد بررسی قرار گرفته است.‏

الف) تعاریف نظری:

‏1ـ اقشار و طبقات اجتماعی جدید: اقشاری هستند که در نتیجۀ فرایند نوسازی به‏‎ ‎‏وجود آمده و قبلاً در جامعۀ سنتی وجود نداشته اند. این اقشار عبارتند از: دیوانسالاران‏‎ ‎‏کشوری، دانشجویان، روشنفکران، پزشکان، بانکداران، کارفرمایان، حقوقدانان که طبقۀ‏‎ ‎‏متوسط جدید را تشکیل می دهند. به علاوه نوسازی اقتصادی طبقۀ جدید کارگران‏‎ ‎‏صنعتی را ایجاد می کند.‏12

‏2ـ نوسازی اقتصادی به معنای صنعتی شدن است و صنعتی شدن به معنای گذشتن‏‎ ‎‏از مرحلۀ فعالیتهای زراعی و دستیبابی به فعالیتهای صنعتی است.‏13

‏3ـ درخواست مشارکت سیاسی به معنای تقاضای دخالت در تصمیم گیری سیاسی از‏‎ ‎‏طریق تشکلهای سیاسی است.‏14

‏4ـ شرایط انقلابی به معنی وقوع بحران مشروعیت سیاسی شدید در اثر عدم جذب‏‎ ‎‏نیروهای خواستار مشارکت توسط هیأت حاکمه و سرکوب آنان از سوی حکومت‏‎ ‎‏می باشد.‏15

ب) تعاریف عملیاتی:

‏برای اندازه گیری مفاهیم فوق شاخصهای مختلفی با استناد به تئوری هانتینگتون و‏‎ ‎‏منابع دیگر، در نظر گرفته شده است که به تفکیک آورده می شود.‏

‏ ‏

اقشار و طبقات اجتماعی جدید

‏بطور کلی در زمینۀ بررسی اقشار اجتماعی شاخصهایی چون درآمد، شغل، سطح‏‎ ‎‏تحصیلات و منزلت اجتماعی مشاغل در نظر گرفته می شود. در این تحقیق با استناد به‏‎ ‎‏تحقیقات انجام شده در زمینۀ قشربندی، شغل به عنوان شاخص اصلی در نظر گرفته‏‎ ‎‏شد. به این ترتیب دگرگونی در ترکیب نیروی کار یا میزان اشتغال در بخش خدمات و‏‎ ‎‏صنعت برای سنجش اقشار اجتماعی جدید، (طبقۀ متوسط جدید، طبقۀ کارگر صنعتی)‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 352

انتخاب گردید. در این تحقیق منظور از طبقۀ کارگر صنعتی نیروی شاغل در بخش صنعت‏‎ ‎‏می باشد (لازم به ذکر است که در این تحقیق طبقۀ کارگر صنعتی به معنای مارکسیستی آن‏‎ ‎‏به کار نرفته است.)‏16

‏ ‏

نوسازی اقتصادی

‏معمولاً برای سنجش نوسازی اقتصادی شاخصهای مختلفی مورد استفاده قرار‏‎ ‎‏می گیرد. این شاخصها از تحقیقات انجام شده در این زمینه و همچنین با استناد به تئوری‏‎ ‎‏هانتینگتون به دست آمده است. شاخصهایی که معمولاً برای نوسازی اقتصادی ذکر‏‎ ‎‏می شود عبارت است از:‏

‏میزان سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی، مصرف سرانۀ انرژی، تولید‏‎ ‎‏ناخالص ملی، سهم بخش صنعت و خدمات در تولید ناخالص ملی.‏

‏از میان شاخصهای مذکور در این تحقیق افزایش سهم بخش صنعت و خدمات در‏‎ ‎‏تولید ناخالص ملی و میزان سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی در مقطع زمانی‏‎ ‎‏1356ـ1338 انتخاب گردید و مورد مطالعه قرار گرفت.‏

‏دلیل انتخاب این مقطع زمانی عدم وجود اطلاعات و داده های آماری مربوط به‏‎ ‎‏سالهای قبل از سال 1338 می باشد.‏17

‏ ‏

درخواست مشارکت سیاسی

‏معمولاً درخواست مشارکت سیاسی را با شاخصی چون شکل گیری و افزایش تعداد‏‎ ‎‏تشکل های سیاسی و اعضای آنها اندازه گیری می کنند.‏18‏ اما با توجه به عدم امکان‏‎ ‎‏جمع آوری اطلاعات لازم در این زمینه از شاخصهای آگاهی سیاسی استفاده شده است،‏‎ ‎‏با فرض اینکه افزایش آگاهی سیاسی منجر به افزایش مشارکت سیاسی خواهد شد. در‏‎ ‎‏این تحقیق برای سنجش آگاهی سیاسی، شاخصهایی چون میزان باسوادی و تعداد‏‎ ‎‏جراید منتشر شده در کشور مورد استفاده قرار گرفت.‏19


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 353

شرایط انقلابی

‏شاخصهایی که معمولاً برای سنجش شرایط انقلابی بویژه در تئوریهای‏‎ ‎‏کارکردگرایانه انقلاب از جمله تئوری چالمرز جانسون مطرح می شود عبارت است از:‏‎ ‎‏افزایش میزان سرکوب که با شاخصهایی چون افزایش میزان خودکشی، افزایش نیروهای‏‎ ‎‏پلیس نسبت به کل جمعیت، افزایش میزان مشارکت نظامی یعنی افزایش نیروهای نظامی‏‎ ‎‏به کل جمعیت، اندازه گیری می شود. در این تحقیق از میان شاخصهایی که چالمرز‏‎ ‎‏جانسون مطرح می کند، میزان مشارکت نظامی به عنوان شاخص اصلی در نظر گرفته شد.‏‎ ‎‏در کنار مشارکت نظامی، میزان بودجۀ نظامی نیز به عنوان شاخص دیگر در این تحقیق‏‎ ‎‏آورده شده است. لازم به ذکر است که به علت سری بودن آمار مربوط به ارتش و‏‎ ‎‏نیروهای مسلح و بودجه های نظامی دسترسی به کلیه آمارهای مربوط به مشارکت‏‎ ‎‏نظامی و بودجه های دفاعی میسر نبود، به همین دلیل از آمارهای موجود در این زمینه که‏‎ ‎‏در نشریۀ ‏‎The Military Balance‎‏ آورده شده و مربوط به سنوات خاصی است،‏‎ ‎‏استفاده شده است.‏20

‏ ‏

بررسی فرضیه تحقیق

‏همچنانکه قبلاً ذکر شد فرضیۀ اصلی مقاله این بود که: «در ایران پدید آمدن اقشار و‏‎ ‎‏طبقات اجتماعی جدید که در اثر نوسازی اقتصادی خواستار مشارکت سیاسی بودند به‏‎ ‎‏ایجاد شرایط انقلابی کمک کرد». این فرضیه ذیلاً با استفاده از تعاریف عملیاتی و‏‎ ‎‏شاخصهای فوق مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.‏

‏ ‏

شکل گیری اقشار و طبقات اجتماعی جدید

‏همانگونه که در چهارچوب نظری بحث شد از دیدگاه هانتینگتون نوسازی اقتصادی،‏‎ ‎‏گروه بندیهای شغلی و تخصصی را بوجود می آورد که قبلاً در جامعۀ سنتی وجود نداشته‏‎ ‎‏است. صنعتی شدن و تمرکز فعالیتهای عمده در شهر همچنین اقدامات شاهان نوساز در‏‎ ‎‏جهت به وجود آوردن نظام دیوانسالاری جدید، ارتش متحد و متمرکز، تشویق رشد‏‎ ‎‏اقتصادی و صنعت و گسترش حمل و نقل و ارتباطات، زمینه را برای پیدایش برخی از‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 354

تخصصها که قبلاً در جامعۀ سنتی وجود نداشته، فراهم می کند.‏21

‏اقشار و طبقات اجتماعی جدیدی که در نتیجۀ این عوامل به وجود می آیند عبارتند‏‎ ‎‏از: طبقۀ متوسط جدید (نیروهای شاغل در بخش خدمات) که حاوی عناصر کارکنان‏‎ ‎‏دولت، افسران ارتش، وکلا و مهندسان، تکنیسینها، کارفرمایان و مدیران می باشد. طبقۀ‏‎ ‎‏کارگر نیز از جمله اقشاری است که دستاورد فرایند نوسازی اقتصادی بوده و در زیر‏‎ ‎‏بخشهای صنعت، مشغول به فعالیت می باشد.‏

‏از نظر هانتینگتون طبقۀ جدید شهری، انقلابی ترین طبقه به شمار می آید و در خود‏‎ ‎‏طبقۀ متوسط شهری نیز روشنفکران و تحصیل کردگان  عناصر اصلی انقلابی محسوب‏‎ ‎‏می شوند.‏22

‏ ‏

طبقۀ متوسط جدید در ایران

‏نوسازی اقتصادی در ایران طی سالهای 1304 تا 1357 منجر به افزایش تعداد‏‎ ‎‏شاغلین در بخش صنعت و خدمات گردید. همچنین با گسترش سازمانهای اداری جدید‏‎ ‎‏و تشکیل وزارتخانه ها و رشد آموزش به سبک غربی، طبقۀ متوسط جدید در ایران به‏‎ ‎‏وجود آمده و رشد پیدا کرد. نوسازی اقتصادی در ایران از طریق سازمانهای اداری‏‎ ‎‏صورت گرفت، به این معنا که ایجاد و تأسیس سازمانهای جدید اداری که با سیستم‏‎ ‎‏متمرکز اداره می شد از یک سو وسیلۀ مناسبی برای اعمال قدرت از سوی دولت بشمار‏‎ ‎‏می رفت و از سوی دیگر توان لازم را برای ایجاد تغییرات اجتماعی و اقتصادی در کشور‏‎ ‎‏فراهم نمود. از طریق سازمانهای اداری دخالت دولت در کلیۀ ابعاد زندگی اجتماعی و‏‎ ‎‏اقتصادی میسر گردید.‏

‏در واقع اجرای برنامه های وسیع دولت در زمینۀ راهسازی، احداث راه آهن‏‎ ‎‏سراسری، اقدام مستقیم دولت در زمینۀ تأسیس کارخانه های مختلف در رشته های‏‎ ‎‏گوناگون صنایع، توزیع آب مصرفی، ساختن سدها، ایجاد تأسیسات تلفنی و تلگرافی،‏‎ ‎‏تأسیس رادیو تلویزیون، احداث دانشگاهها و... موجب شد که ضرورتاً همراه با‏‎ ‎‏تأسیسات جدید، و بویژه به دنبال افزایش دخالت دولت در فعالیتهای گوناگون،‏‎ ‎‏سازمانهای اداری مربوط به آن توسعه یابد.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 355

دولت از طریق وزراتخانه ها در کلیۀ امور بازرگانی و صنعت، معدن، اقتصاد،‏‎ ‎‏کشاورزی و آموزش و پرورش فعالیت کرده و زمام امور را به دست گرفت. همراه با‏‎ ‎‏گسترش کمی و کیفی هر وزارتخانه که ادارۀ امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی‏‎ ‎‏را بر عهده داشت، سازمانهای اداری نیز که زیر نظر هر وزارتخانه مشغول به فعالیت بود،‏‎ ‎‏افزایش یافت.‏

‏با افزایش تعداد سازمانهای اداری، شمار کارمندان دولت رو به فزونی نهاد. همچنین‏‎ ‎‏با گسترش نظام آموزش قشر وسیع تحصیل کرده که عموماً در ادارات مشغول به کار‏‎ ‎‏می شدند، افزایش یافت.‏23

‏جدول شماره 1: تعداد مستخدمین دولت بر حسب سال‏

‏ ‏

51

50

45

35

سال

‏849000‏

‏775000‏

‏663000‏

‏451000‏

‏مستخدمین دولت‏

‏ ‏

‏مأخذ: مرکز آمار ایران، بیان تحولات، ص 43‏

‏اگر نیروی شاغل در بخش خدمات را حاوی اعضای طبقۀ جدید بدانیم روند افزایش‏‎ ‎‏کمی شاغلین در بخش خدمات را می توان در فاصلۀ سرشماریها ملاحظه نمود. بطوری‏‎ ‎‏که ملاحظه می شود درصد شاغلین در بخش خدمات در فاصلۀ سه سرشماری از‏‎ ‎‏6 / 23درصد به 8 / 31 درصد افزایش داشته است.‏

‏جدول شماره 2: درصد شاغلین در بخش خدمات‏

‏ ‏

55

45

35

سال

‏7 / 31‏

‏7 / 26‏

‏6 / 23‏

درصد

‏ ‏

‏مأخذ: مرکز آمار ایران، سرشماری سالهای 35،45،55‏

‏دکتر ادیبی در کتاب طبقۀ متوسط جدید در ایران گستره و ترکیب طبقۀ متوسط جدید‏‎ ‎‏در ایران را در جدولی گرد آورده است. ‏

‏ 

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 356

جدول شماره 3: گستره و ترکیب طبقه متوسط جدید در ایران 1970‏

‏ ‏

کل تحصیل کرده های متخصص

34400

کارمندان دفتری

167500

‏مهندسین وتحصیل کرده هادر رشته های علوم طبیعی‏

‏6800‏

‏کل روشنفکران‏

‏175000‏

‏پزشکان و مشاغل مربوطه‏

‏9500‏

‏هنرمندان‏

‏3700‏

‏عالمان اجتماعی و مشاغل مربوطه‏

‏3800‏

‏استادان دانشگاهها‏

‏ ‏

‏وکلا و قضات‏

‏4300‏

‏دانشجویان در ایران‏

‏60000‏

‏تکنیسین در رشته های مختلف‏

‏10000‏

‏مقامات مافوق‏

‏1700‏

‏مدیران‏

‏9700‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏مأخذ: ادیبی، حسین، طبقه متوسط جدید در ایران، ص 95‏

‏در نزد دکتر ادیبی، اینها محور اساسی طبقۀ جدید در ایران را تشکیل می دهند.‏24

‏ ‏

طبقه کارگر صنعتی

‏با ایجاد و احداث کارخانه های متعدد و سرمایه گذاریهای کلان در رشته های گوناگون‏‎ ‎‏صنایع، زمینه برای به وجود آمدن قشر جدیدی به نام کارگر صنعتی، در ایران به وجود‏‎ ‎‏آمد. با گسترش صنایع کارخانه ای که از زمان رضاشاه آغاز و بویژه در بین سالهای‏‎ ‎‏1317ـ1311 رشد زیادی پیدا کرده بود، شمار کارگران استخدام شده در این کارخانه ها‏‎ ‎‏افزایش یافت. متأسفانه اطلاعات کافی در مورد نیروی کار (صنعتی) در دورۀ رضاشاه‏‎ ‎‏وجود ندارد و آنچه در دسترس است تخمین هایی است که در مورد تعداد کارگران زده‏‎ ‎‏شده است.‏

‏بنا به تخمین عبدالله یف تعداد کارگران صنعتی در سال 1319؛ 260100 نفر بوده‏‎ ‎‏است. تخمین دیگر، نیروی کار در ایران را 525000 نفر می داند که از این تعداد‏‎ ‎‏250000 نفر در صنایع سنتی مشغول به کار بوده اند.‏25

‏جولیان باریر در کتاب اقتصاد ایران، تعداد کارگران را در فاصلۀ سالهای‏‎ ‎‏1305ـ1226، 40421 نفر ذکر کرده است.‏26

‏ویلیام بارچ در کتاب مشکلات ایجاد کار در ایران در جدولی میزان اشتغال در‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 357

رشته های مختلف اقتصادی را در فاصلۀ دو سرشماری آورده است. برطبق ارقامی که‏‎ ‎‏بارچ آورده است، در سال 1335؛ 816 هزار کارگر صنعتی در کارخانه ها مشغول به کار‏‎ ‎‏بوده اند که این تعداد 18 / 13 درصد کل شاغلین را تشکیل می دهند. در سال 1345 این‏‎ ‎‏تعداد به 1268000 نفر، افزایش یافته که 1 / 17 درصد کل شاغلین را دربرمی گیرد.‏27

‏اگر نیروی شاغل در بخش صنعت را حاوی اقشار طبقۀ کارگر بدانیم با استفاده از‏‎ ‎‏ارقام سرشماریها روند افزایشی درصد نیروی شاغل در بخش صنعت را می توان در‏‎ ‎‏جدول زیر ملاحظه نمود.‏

‏جدول 4: درصد نیروی شاغل در بخش صنعت‏

‏ ‏

55

45

35

سال

‏2 / 34‏

‏1 / 27‏

‏1 / 20‏

‏درصد‏

‏ ‏

‏مأخذ: سرشماری سالهای 35،45،55‏

‏به این ترتیب براثر نوسازی اقتصادی در ایران عصر پهلوی اقشار جدیدی چون اقشار‏‎ ‎‏طبقۀ متوسط جدید و طبقۀ کارگر صنعتی به وجود آمد که از میان این دو طبقه، طبقۀ‏‎ ‎‏متوسط جدید خواستار مشارکت در فرایند تصمیم گیریهای سیاسی گردید.‏

‏ ‏

2ـ درخواست مشارکت سیاسی از طرف اقشار و طبقات اجتماعی جدید:

‏برطبق تئوری هانتینگتون از میان اقشار اجتماعی جدید که در نتیجۀ فرایند نوسازی‏‎ ‎‏خواستار مشارکت در فرایند اقتصادی به وجود آمده اند، طبقۀ متوسط جدید، به دلیل‏‎ ‎‏وجود آگاهی سیاسی در این طبقه، بیش از اقشار دیگر خواستار مشارکت در نظام‏‎ ‎‏سیاسی می شوند. آگاهی سیاسی در تئوری هانتینگتون عاملی است که اقشار اجتماعی‏‎ ‎‏جدید حاصل از فرایند نوسازی را وارد تصمیم گیریهای سیاسی می کند.‏

‏همچنانکه قبلاً بیان گردید برای سنجش درخواست مشارکت سیاسی در این تحقیق‏‎ ‎‏از شاخصهای آگاهی سیاسی استفاده شده است. این شاخص ها عبارتند از: رشد میزان‏‎ ‎‏سواد و رشد گسترش کتابخوانی، که به تفصیل به توضیح هر یک می پردازیم. رشد‏‎ ‎‏آگاهی سیاسی در ایران در نتیجۀ افزایش سواد در کل کشور بوده است. بر طبق ارقام‏‎ ‎‏سرشماریها درصد باسوادان کل کشور از 9 / 14 درصد در سال 1335 به 5 / 47 درصد‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 358

‏در سال 1355 رسیده است.‏

‏درصد باسوادان کل کشور‏

‏ ‏

1335

1350

1347

1345

1355

سال

‏5 / 47‏

‏9 / 36‏

‏4 / 33‏

‏4 / 29‏

‏9 / 14‏

درصد

‏ ‏

‏مأخذ: مرکز آمار ایران، سرشماریهای 35،45،55 سالنامه آماری 1350، 1351‏

‏ ‏

‏در کنار افزایش سطح سواد تعداد کل کتابخانه های عمومی افزایش یافت.‏

‏ ‏

‏تعداد کل کتابخانه های عمومی‏

1357

1356

1355

1354

1352

1351

سال

‏373‏

‏369‏

‏351‏

‏328‏

‏312‏

‏301‏

تعدادکتابخانه های عمومی

‎ ‎‏مأخذ: سازمان برنامه و بودجه، بررسی وضعیت کتابخانه های عمومی در ایران، ص 25‏

‏با افزایش سطح سواد، تعداد کل کتابخانه های عمومی و گسترش کتابخوانی میزان‏‎ ‎‏خرید کتاب افزایش یافت. بر طبق مطالعه ای که توسط مرکز آمار ایران در سال 1351‏‎ ‎‏صورت گرفته است، درصد خرید کتاب با متغیرهایی چون اشتغال و تحصیلات، مربوط‏‎ ‎‏شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیشترین خریداران کتاب بر حسب میزان‏‎ ‎‏تحصیلات، دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند، همچنین بیشترین خریداران کتاب‏‎ ‎‏برحسب نوع اشتغال، محصل و دانشجو بوده اند و پس از آنان، صاحبان مشاغل اداری‏‎ ‎‏قرار داشتند.‏28

‏برطبق ارقام جداول تهیه شده از سوی مرکز آمار ایران از نظر سطوح تحصیلات،‏‎ ‎‏کسانی که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند، با 3 / 83 درصد بالاترین رقم مطالعه را‏‎ ‎‏به خود اختصاص داده بودند و پس از آنان دیپلمه ها با 61 درصد قرار داشتند. همچنین‏‎ ‎‏توزیع مطالعه کنندگان بر حسب تعداد کل کتب مطالعه شده نشان می دهند که‏‎ ‎‏2 / 40درصد کسانی که بیشتر از 10 جلد کتاب مطالعه  می کرده اند دارای تحصیلات‏‎ ‎‏دانشگاهی بوده اند و پس از آنان کسانی که دارای تحصیلات بین سیکل تا دیپلم بوده اند،‏‎ ‎‏قرار داشتند.‏

‏موضوعات مورد مطالعه یا کتب خریداری شده برحسب موضوع و به تفکیک‏‎ ‎‏خریداران نیز در تحقیق فوق مورد بررسی قرار گرفته است. برطبق ارقام جداول مرکز‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 359

آمار ایران، کسانی که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند، کتابهایی که خریداری‏‎ ‎‏کرده اند  در وهلۀ اول مربوط به ادبیات 9 / 39 درصد و سپس مربوط به علوم اجتماعی‏‎ ‎‏6 / 17 درصد بوده است.‏29

‏با توجه به ارقام فوق ملاحظه می شود که بر اثر رشد میزان باسوادی در ایران و‏‎ ‎‏گسترش کتابخوانی بویژه در میان دانشجویان و صاحبان مشاغل اداری، میزان آگاهی‏‎ ‎‏سیاسی و اجتماعی بخصوص به دلیل مطالعۀ کتب مربوط به علوم اجتماعی و ادبیات در‏‎ ‎‏میان این قشر از جامعه افزایش پیدا کرده بود. در حقیقت نوع کتابهای مطالعه شده توسط‏‎ ‎‏این قشر از تحصیل کردگان برطبق تحقیقی که توسط مرکز آمار ایران در زمستان 1351‏‎ ‎‏صورت گرفته بود، نشان داد که اکثراً دانشجویان به مطالعۀ کتب مربوط به مسایل‏‎ ‎‏اجتماعی علاقمند بوده اند و خود این امر نشان دهندۀ رشد آگاهی سیاسی و اجتماعی‏‎ ‎‏در آن زمان می باشد.‏30

‏افزایش آگاهی سیاسی در ایران به عوامل دیگری چون وقوع انقلابهای کمونیستی در‏‎ ‎‏جهان بویژه انقلاب 1917 روسیه، انقلاب چین، انقلاب کوبا و مبارزات مردم الجزایر و‏‎ ‎‏رواج نوشته های مارکسیستی در بین تحصیل کردگان بویژه جوانان مربوط می شود.‏‎ ‎‏همچنین حوادث سیاسی چون نهضت ملی شدن صنعت نفت، کودتای آمریکایی 28‏‎ ‎‏مرداد 1332، محاکمه و تبعید دکتر مصدق، وقوع قیام 15 خرداد 1342 و سرکوب آن و‏‎ ‎‏بویژه نقش آگاهی بخش دکتر شریعتی در آگاهی دادن به دانشجویان قابل توجه بوده‏‎ ‎‏است. با افزایش آگاهی سیاسی بویژه در میان تحصیل کردگان، موجبات نارضایتی از‏‎ ‎‏استبداد در میان آنان فراهم گردید. این امر گروهی از آنان را بر آن داشت تا دست به‏‎ ‎‏مخالفت با استبداد رژیم پهلوی بزنند.‏

‏به دلیل آنکه رژیم پهلوی از پذیرش درخواست مشارکت این گروهها خودداری‏‎ ‎‏ورزیده و از رشد احزاب سیاسی که می توانستند به یک کانون مستقل قدرت تبدیل‏‎ ‎‏شوند، جلوگیری کرد، این گروهها بویژه پس از سرکوب قیام 15 خرداد 1342 مشی‏‎ ‎‏مسلحانه اتخاذ کرده و شاه را مسؤول تمامی نابسامانی ها دانسته و به مخالفت با نهاد‏‎ ‎‏سلطنت پرداختند.‏

‏همچنانکه هانتینگتون می نویسد در محافل طبقۀ متوسط جدید، سلطنت باب روز‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 360

نیست. اینان هر چقدر هم که حامی سیاستهای اجتماعی و اقتصادی شاهان نوساز‏‎ ‎‏باشند، ولی با نهاد سلطنت مخالفند و اصطلاحات شاه را اقدامی غیر کافی و دیرهنگام و‏‎ ‎‏غیر صادقانه می دانند که برای حفظ وضع موجود صورت گرفته است.‏31

‏از میان گروههای مخالف فعال که خاستگاه آنان طبقۀ متوسط جدید بود، می توان به‏‎ ‎‏گروههایی چون گروه 53 نفر، حزب توده، نهضت مقاومت ملی، جبهۀ ملی، مجاهدین‏‎ ‎‏خلق، فداییان خلق، حزب ملل اسلامی و سوسیالیستهای خداپرست اشاره کرد.‏‎ ‎‏عکس العمل حکومت در مقابل درخواستهای این گروه زندانی کردن، تبعید، شکنجه و‏‎ ‎‏اعدام بود.‏

‏ ‏

میزان باسوادی

نیرو شاغل

بخش صنعت

نیروی شاغل

بخش خدمات

سال

‏9 / 14‏

‏1 / 2‏

‏ / 23‏

‏35‏

‏4 / 29‏

‏1 / 27‏

‏7 / 26‏

‏45‏

‏5 / 47‏

‏2 / 34‏

‏7 / 31‏

‏55‏

‏ ‏

‏مأخذ: سرشماریهای 35، 45، 55 ‏

‏همچنانکه در جدول بالا ملاحظه می شود با افزایش نیروی شاغل در بخش صنعت و‏‎ ‎‏خدمات در طی سالهای 1355ـ1335 میزان باسوادی که شاخص درخواست مشارکت‏‎ ‎‏سیاسی است، افزایش پیدا کرده است. به این ترتیب با افزایش اقشار و طبقات اجتماعی‏‎ ‎‏جدید درخواست مشارکت سیاسی افزایش پیدا کرده است.‏

‏ ‏

سرکوب درخواست مشارکت و ایجاد شرایط انقلابی

‏از دیدگاه تئوری هانتینگتون سرکوب گروههای خواستار مشارکت سیاسی توسط‏‎ ‎‏نظام سلطنتی و ناتوانی نظام سلطنتی در جذب مشارکت سیاسی گروههای خواستار‏‎ ‎‏مشارکت، بحران مشروعیت را به وجود آورده و زمینه را برای ایجاد شرایط انقلابی‏‎ ‎‏فراهم می کند.‏

‏از دیدگاه تئوریهای کارکردگرایانه، وقتی شرایط انقلابی به وجود می آید که استفادۀ‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 361

حکومت از نیروی قهریه برای سرکوب نیروهای مخالف به شدت افزایش یابد. اینکه‏‎ ‎‏چرا حکومت نیازمند استفاده از قوای قهریه برای سرکوب نیروهای مخالف است، در‏‎ ‎‏مسأله تناقض میان تمرکز قدرت و گسترش پهنۀ اشتراک سیاسی نهفته است.‏

‏از دیدگاه هانتینگتون شاه نوساز برای انجام موفقیت آمیز نوسازی در کشور به ارتش‏‎ ‎‏به عنوان یک ابزار کلیدی تکیه می کند و به همین دلیل هزینه های نظامی را افزایش‏‎ ‎‏می دهد. با افزایش هزینه های نظامی تعداد نیروهای امنیتی رو به فزونی می گذارد به این‏‎ ‎‏ترتیب شاه نوساز برای موفقیت در انجام اقدامات خود در حفظ بقای نهاد سلطنت به‏‎ ‎‏نیروهای امنیتی و سرکوب توسط آنان تکیه می کند. نتیجه منطقی این دو، شورش یا‏‎ ‎‏ایجاد شرایط انقلابی است.‏

‏در رژیم پهلوی، ارتش یکی از اهرمهای پرقدرت در سرکوب مخالفان بود. تأسیس‏‎ ‎‏ارتش و انجام اصطلاحات نظامی از جمله فعالیتهای مهم دوران رضاشاه می باشد. در‏‎ ‎‏سال 1305 نظام وظیفه اجباری شد و همراه با افزایش عده نیروهای نظامی 9 لشکر در 9‏‎ ‎‏استان بوجود آمد و علاوه بر آن 5 تیپ مستقل در نواحی دیگر کشور به وجود آمد. در‏‎ ‎‏این دوران نیروهای نظامی به 3 نیروی هوایی، دریایی و زمینی تقسیم شدند و امکانات و‏‎ ‎‏تجهیزات این نیروها با احداث کارخانه های اسلحه سازی تأمین می گردید. در کنار رشد‏‎ ‎‏و توسعۀ ارتش، تعلیمات نظامی و تأسیس آموزشگاهها و مدارس نظامی اهمیت خاصی‏‎ ‎‏پیدا کرد.‏32‏ اتکاء رضاشاه به ارتش و تقویت آن از یک سو قدرت وی را برای اعمال‏‎ ‎‏حاکمیت جهت برقراری امنیت و سرکوب نیروهای مخالف افزایش داد و از سوی دیگر‏‎ ‎‏امنیت و شرایط لازم را برای انجام نوسازی در ایران فراهم آورد.‏

‏برطبق آمار و ارقام موجود تعداد نیروهای مسلح در دو دهه آخر سلطنت پهلوی‏‎ ‎‏افزایش بیشتری پیدا کرده است. تعداد کل نیروهای مسلح در سال 1342، 200 هزار نفر‏‎ ‎‏بود که این تعداد در سال 1356 به 410 هزار نفر رسیده است. در همین فاصله تعداد‏‎ ‎‏نیروهای انتظامی از 25 هزار نفر به 60 هزار نفر رسیده است.‏33


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 362

جدول 6: شمار نیروهای مسلح به تفکیک نیروها برحسب سال‏

‏ ‏

‏شمار‏‎ ‎‏نیروهای‏‎ ‎‏مسلح‏

‏تعداد‏‎ ‎‏کل‏

‏نیروی‏‎ ‎‏زمینی‏

‏نیروی‏‎ ‎‏هوایی‏

‏نیروی‏‎ ‎‏دریایی‏

‏ژاندارمری‏

‏واحدهای‏‎ ‎‏کماندویی‏

‏گارد‏‎ ‎‏شاهنشاهی‏

1342

200000

180000

75000

2000

25000

2000

2000

1356

410000

200000

100000

25000

60000

17000

8000

‏ ‏

‏مأخذ: محمد سوداگر، رشد روابط سرمایه داری در ایران ص 126‏

‏ ‏

‏همچنین برطبق ارقامی که در مجله ‏‎The Military Balance‎‏ درج شده است،‏‎ ‎‏تعداد کل نیروهای مسلح از 211500 در طی سالهای 1974ـ1973 به 300000 نفر در‏‎ ‎‏طی سالهای 1977ـ1976 رسیده است. همچنین نسبت نیروهای مسلح به کل جمعیت‏‎ ‎‏کشور از 68 / 0 به 88 / 0 رسیده است.‏

‏جدول 7: مشارکت نظامی برحسب سال‏

‏ ‏

شمار نیروهای مسلح به

جمعیت (درصد)

جمعیت

تعداد نیروهای مسلح

سال

‏68 / 0‏

‏805000 / 30‏

‏500 / 211‏

‏1974ـ1973‏

‏73 / 0‏

‏000 / 215 / 32‏

‏000 / 238‏

‏1976ـ1975‏

‏75 / 0‏

‏000 / 180 / 33‏

‏000 / 250‏

‏1977ـ1976‏

‏88 / 0‏

‏000 / 810 / 33‏

‏000 / 300‏

‏1977ـ1976‏

‎ ‎‏مأخذ: 1977ـ1974 ‏‎Military Balance ‎

‏افزایش بودجۀ نظامی یکی دیگر از شاخصهای مهم برای سنجش شرایط انقلابی در‏‎ ‎‏این تحقیق بوده است. بر طبق آمار و ارقام موجود، بودجۀ ارتش ایران در سال 1300 از‏‎ ‎‏90 میلیون ریال به 524 / 121 / 593 در سال 1320 رسید. بودجۀ علنی نیروهای مسلح‏‎ ‎‏که در لایحۀ بودجۀ سالهای 1350، 1356، 1357 آورده شده است، نشان می دهد که‏‎ ‎‏هزینه های آشکار نظامی در فاصلۀ سالهای 57ـ1348 حدود 15 درصد افزایش داشته‏‎ ‎‏است.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 363

ج 8: بودجۀ علنی نیروهای مسلح بر حسب سال (ارقام به میلیون ریال)‏

‏ ‏

‎\‎‏1357‏

‏1356‏

‏1355‏

‏1354‏

‏1353‏

‏1351‏

‏1352‏

‏1340‏

‏1350‏

‏1328‏

‏سال‏

‏700000‏

‏561000‏

‏566000‏

‏ 476000‏

‏215000‏

‏142000‏

‏91000‏

‏77499‏

‏58657‏

‏47632‏

‏بودجه دفاعی‏

‏    ‏‎ ‎‏  ‏‏مأخذ: سازمان برنامه و بودجه لایحه بودجه سالهای 1350، 1356، 1357‏

‏ ‏

‏برطبق آماری که در سالنامه های آماری ‏‎The Military Balance‎‏ درج شده است،‏‎ ‎‏بودجۀ دفاعی ایران در فاصلۀ 1977ـ1973 از رقم 340 / 365 / 1 ریال به رقمی بالغ بر‏‎ ‎‏000 / 660 / 6 ریال رسیده است. به این ترتیب ارقام و اطلاعات فوق نشان می دهد که در‏‎ ‎‏عصر پهلوی با افزایش درخواست مشارکت سیاسی، نسبت مشارکت نظامی افزایش پیدا‏‎ ‎‏کرده است.‏

‏در کنار ارتش یکی دیگر از گروههای سرکوب مخالفان، سازمان امنیت و اطلاعات‏‎ ‎‏کشور (ساواک) بود. این سازمان که پس از کودتای 28 مرداد به طور عمده از افسران رکن‏‎ ‎‏دو ارتش که دوره تعلیماتی شکنجه، آزار و تعقیب مخالفان شاه بویژه توده ایها را از‏‎ ‎‏سرگذرانده بود، تشکیل گردید و از همان آغاز بخش پوشش حفاظتی ارتش قرار گرفت و‏‎ ‎‏کلیۀ رؤسای آن نیز از میان امرای ارتش منصوب می شدند. هدف عمدۀ ساواک حراست‏‎ ‎‏از شاه در برابر گروههای مخالف و ارائه اطلاعات در مورد دیدارهای خارجی و داخلی‏‎ ‎‏بوده است.‏34

‏شاه توانست در طی دوران حکومت خود با اتکا به ساواک، تمامی مخالفین خود را از‏‎ ‎‏صحنۀ سیاست خارج سازد، ساواک پس از وقوع قیام 15 خرداد بر میزان فعالیت خود‏‎ ‎‏افزود. علت این امر اتخاذ مشی مسلحانه از سوی گروههای مخالف شاه بود. در دوران‏‎ ‎‏سیزده سالۀ نخست وزیری هویدا، ساواک تلاش خود را مبنی بر تشکیل تیمهای تعقیب و‏‎ ‎‏جستجو، نفوذ کردن در گروههای مخالف، شناسایی و دستگیری گروههای مخالف‏‎ ‎‏شدت بخشید. به طوریکه تا سال 1354 کلیۀ گروههای مخالف (از جمله نهضت آزادی‏‎ ‎‏ایران، جبهۀ ملی، سازمان مجاهدین خلق، سازمان فدائیان خلق، حزب ملل اسلامی،‏‎ ‎‏سوسیالیستهای خداپرست) از صحنۀ سیاست خارج گردیدند.‏

‏با ایجاد فضای باز سیاسی، گروههایی که با خشونت از صحنۀ سیاست خارج شده‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 364

بودند، مجدداً وارد صحنۀ سیاست شده و با نوشتن نامه های سرگشاده و تشکیل شبهای‏‎ ‎‏شعر به انتقاد از رویه های استبدادی حکومت پرداختند. پاسخ حکومت شاه به انتقادات،‏‎ ‎‏ایجاد حکومت نظامی و سرکوب تظاهرات گستردۀ مردم بود. شاه به هیچکدام از‏‎ ‎‏درخواستهای مخالفین خود جواب مثبت نداد و حتی در آخرین لحظات حکومت‏‎ ‎‏خویش از پذیرفتن دولت ائتلافی خودداری ورزید.‏

‏با از دست رفتن اعتماد افراد عادی جامعه نسبت به حکومت سلطنتی و کاهش‏‎ ‎‏مشروعیت شاه در نزد اکثریت افراد جامعه، بحران مشروعیت در ایران رخ نمود. با‏‎ ‎‏خروج شاه از ایران، مخالفین به مبارزه علیه نظام سلطنتی شدت بخشیده و با رهبری‏‎ ‎‏هوشمندانۀ امام خمینی و ایدئولوژی انقلابی برگرفته از اسلام، شرایط بسیج انقلابی‏‎ ‎‏فراهم گردیده و انقلاب اسلامی ایران به ثمر نشست.‏

‏ ‏

نتیجه گیری از بررسی فرضیه

‏ایجاد شرایط انقلابی در ایران که منجر به انقلاب اسلامی ایران شد، دستاورد عوامل‏‎ ‎‏گوناگونی بوده است که بایستی در جای خود به آن پرداخته شود. سؤالی که این مقاله‏‎ ‎‏درپی پاسخگویی به آن است، چگونگی تأثیر سیاستهای نوسازی پهلوی بر ایجاد شرایط‏‎ ‎‏انقلابی است. فرضیه ای که مورد بررسی قرار گرفت، عبارت از این بود که در ایران به‏‎ ‎‏وجود آمدن اقشار طبقۀ متوسط جدید در اثر نوسازی اقتصادی که خواستار مشارکت‏‎ ‎‏سیاسی بودند، به ایجاد شرایط انقلابی کمک کرد.‏

‏برای بررسی و تست این فرضیه، ابتدا مفاهیم، تعریف نظری و عملیاتی گردید و با‏‎ ‎‏استفاده از ارقام و آمارهای موجود با یکدیگر در ارتباط گذاشته شد.‏

‏جدول زیر ارتباط متغیرهای این فرضیه را نشان می دهد:‏

‏ ‏

میزان باسوادی

‏ ‏

درصدنیروی شاغل در

ارتش به کل جمعیت

درصدنیروی شاغل

دربخش خدمات

درصدنیروی شاغل

در بخش صنعت

سال

37

68%

3 / 24

8 / 24

1352

‏ـ‏

73%

8 / 25

9 / 26

1353

‏ـ‏

75%

5 / 27

9 / 28

1354

5 / 47

88%

8 / 31

2 / 34

1355


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 365

همچنانکه در جدول فوق ملاحظه می شود درصد نیروی شاغل در بخش خدمات و‏‎ ‎‏صنعت در طی سالهای 55ـ1352 روندی رو به افزایش داشته است، به طوری که درصد‏‎ ‎‏نیروی شاغل در بخش خدمات و صنعت از 3 / 24 درصد به 8 / 31 درصد رسید. در‏‎ ‎‏همین سالها درصد باسوادان کل کشور از 37 درصد به 5 / 47 درصد رسید.به این ترتیب در عصر پهلوی اقشار و طبقات جدید که دستاورد فرایند نوسازی اقتصادی‏‎ ‎‏بودند، با رشد آگاهی سیاسی (که شاخص آن رشد میزان باسوادی در نظر گرفته شد.)‏‎ ‎‏خواستار مشارکت سیاسی شدند، اما به دلیل تمایل رژیم سلطنتی به تمرکز قدرت،‏‎ ‎‏درخواست مشارکت این اقشار سرکوب شد. در ایران عصر پهلوی، وعده انتخابات آزاد،‏‎ ‎‏آزادی بیان، رفع سانسور و ایجاد احزاب مستقل، هرگز به تحقق نپیوست.‏

‏هر چند شاه در برهه هایی اززمان، مجبور به ایجاد احزاب دولتی شده بود اما حتی در‏‎ ‎‏درون این احزاب نیز اختلاف و دو دستگی به وجود آورد تا از قدرتمند شدن این احزاب‏‎ ‎‏جلوگیری کند.‏

‏حکومت سلطنتی برای سرکوب فزایندۀ گروههای ضد سلطنت که دست به مبارزۀ‏‎ ‎‏مسلحانه زده بودند به تقویت ارتش و نیروهای انتظامی و افزایش بودجه های نظامی و‏‎ ‎‏افزایش نیروی شاغل در ارتش پرداخت. با افزایش درخواست مشارکت سیاسی،‏‎ ‎‏حکومت پهلوی نیازمند استفاده از قوۀ قهریه جهت سرکوب این گروهها گردید و با‏‎ ‎‏تقویت ساواک به تعقیب و دستگیری این گروهها پرداخت. به طوری که همزمان با‏‎ ‎‏پیدایش گروههای مخالف سلطنت چون سازمان مجاهدین خلق، سازمان فدائیان خلق،‏‎ ‎‏سوسیالیستهای خداپرست، حزب ملل اسلامی و نهضت آزادی شعبۀ خارج از کشور،‏‎ ‎‏در طی این سالها مشارکت نظامی نیز افزایش پیدا کرد، به طوری که مشارکت انتظامی از‏‎ ‎‏68 / 0 به 88 / 0 رسید. همچنین در فاصلۀ سالهای 1356ـ1342 نیروهای نظامی از‏‎ ‎‏250هزار نفر به 600 هزار نفر افزایش پیدا کرد. با افزایش مشارکت نظامی و گسترش‏‎ ‎‏اقدامات ساواک، کلیۀ گروههای مخالف تا سال 1354 شناسایی، دستگیر، زندانی و یا‏‎ ‎‏اعدام شدند.‏

‏با تغییر دیدگاههای بین المللی نسبت به رژیم شاه، به ویژه سازمان عفو بین الملل که رژیم‏‎ ‎‏شاه را متهم به نقض حقوق بشر و نقض حقوق مدنی شهروندان کرده بود، گروههای‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 366

سیاسی مخالف خارج از کشور از این فرصت حداکثراستفاده را کرده با به راه انداختن‏‎ ‎‏تظاهرات علیه رژیم شاه جنایات رژیم را افشا کردند. در داخل کشور نیز اعضای طبقه‏‎ ‎‏متوسط جدید یعنی دانشجویان دانشگاهها، روشنفکران مخالف، نویسندگان، فعالین‏‎ ‎‏حقوق بشر با استفاده از این فرصت با نوشتن نامه های سرگشاده به طور علنی از رژیم‏‎ ‎‏شاه و عملکردهای او انتقاد کردند. برای مثال در تاریخ 22 خرداد 1356 نامۀ‏‎ ‎‏سرگشاده ای از سوی رهبران جبهه ملی ( کریم سنجابی، دکتر بختیار، داریوش فروهر)‏‎ ‎‏خطاب به شاه انتشار یافت که در آن ضمن انتقاد از نابسامانی اوضاع و طرز مدیریت‏‎ ‎‏مملکت شاه را مسؤول شناخته بودند و برای خلاصی از وضع موجود از شاه، تمکین‏‎ ‎‏مطلق به مشروطیت ، احترام به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر را درخواست‏‎ ‎‏کرده بودند.‏35‏ این نامه بخصوص در میان طبقات متوسط جدید که تمایلات اصلاح‏‎ ‎‏گرایانه و مدافع قانون اساسی داشتند مؤثر افتاد. در 26 خرداد 1356 گروهی از‏‎ ‎‏نویسندگان ، شاعران و مترجمان طی نامه سرگشاده ای خطاب به هویدا خواستار رفع‏‎ ‎‏سانسور از مطبوعات شدند. در مهر ماه 1356 گروهی از نویسندگان و شاعران شبهای‏‎ ‎‏شعری را در انجمن فرهنگی ایران و آلمان برگزار کردند و در آنجا اشعاری با مضامین‏‎ ‎‏سیاسی قرائت شد و عده زیادی را به خود جلب کرد و تبدیل به یک مرکز تظاهرات ضد‏‎ ‎‏رژیم گردید. در آذر 1356، 29 تن از شخصیتهای سیاسی، مذهبی، حقوقی تأسیس‏‎ ‎‏کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را اعلام کردند و طی نامه ای به دبیر کل سازمان‏‎ ‎‏ملل خواستار یاری آن سازمان در تحقق آزادی و دموکراسی در ایران شدند.‏36

‏در دی ماه 1356 سیاست حقوق بشر از سوی رئیس جمهور آمریکا (جیمی کارتر)‏‎ ‎‏اعلام گردید، طبق این سیاست کشورهایی که در آنها حقوق بشر نادیده گرفته می شد از‏‎ ‎‏کمکهای اقتصادی و تسلیحاتی امریکا محروم می شدند.‏

‏رژیم شاه با آگاهی از چرخش دیدگاههای بین المللی نسبت به رژیم خود که ابتدا به‏‎ ‎‏صورت ضمنی و سپس به صورت علنی مطرح شد به کاهش خفقان و نظارتهای پلیسی‏‎ ‎‏دست زد. بطوریکه در اواخر 1355،357 زندانی آزاد شدند. در اسفند همان سال‏‎ ‎‏صلیب سرخ جهانی از 20 زندان و حدود 3000 سلول بازدید کرد. در فروردین 1356‏‎ ‎‏وکلای خارجی اجازه یافتند تا بر محاکمه 11 مخالف متهم به ترور نظارت داشته‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 367

‏باشند.‏37

‏در دی ماه 1356 با انتشار مقاله ای توهین آمیز علیه امام خمینی‏‏(س)‏‏ در روزنامه اطلاعات‏‎ ‎‏خشم و هیجان عمومی علیه رژیم شاه برانگیخته شد. متعاقب درج این مقاله، طلاب‏‎ ‎‏حوزه های علمیه قم درس را تعطیل کرده و با برپایی تظاهرات در خیابانها با شعارهایی‏‎ ‎‏علیه دولت به طرف منازل مراجع و روحانیت به راه افتادند. این تظاهرات توسط‏‎ ‎‏نیروهای امنیتی درهم شکسته شد. در نتیجه برخورد نیروهای نظامی با تظاهرکنندگان‏‎ ‎‏در عرض دو روز بیش از 70 تن کشته شدند.‏38

‏مقاله روزنامه اطلاعات و حوادث قم و اربعین های زنجیره ای ابتکار عمل را از دست‏‎ ‎‏عناصر طبقه متوسط جدید خارج ساخته و به دست عناصر طبقه متوسط سنتی به ویژه‏‎ ‎‏روحانیت سپرد.‏39

‏به این ترتیب با افزایش مشارکت نظامی، مشروعیت و اعتبار نظام سلطنتی در نزد اکثریت‏‎ ‎‏افراد جامعه از دست رفت. با ایجاد فضای باز سیاسی گروههایی که به زور از صحنه‏‎ ‎‏سیاست کنار زده شده بودند، مجدداً وارد صحنه سیاست شدند و زمینه را برای ظهور و‏‎ ‎‏بروز شرایط انقلابی فراهم کردند. با رهبری فرهمندانه امام خمینی‏‏(س)‏‏ و ایدئولوژی‏‎ ‎‏اسلامی ـ انقلابی، گروههای مختلف مردم علیه نظام سلطنتی بسیج شده حکومت‏‎ ‎‏سلطنتی را سرنگون کردند.‏

‏ ‏

‏ ‏پی نوشتها

‏1ـ ساموئل هانتینگتون، ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی،‏ ترجمۀ محسن ثلاثی، تهران‏‎ ‎‏نشر علم، 1371، ص 54 ـ 55.‏

‏2ـ همان، ص 55.‏

‏3ـ همان، ص 57.‏

‏4ـ همان، ص 61.‏

‏5ـ همان، ص 11‏

‏6ـ همان، ص 19 ـ 18.‏

‏7ـ همان، ص 23.‏

‏8ـ همان، ص 135 و 137.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 368

9ـ همان، ص 220.‏

‏10ـ همان، ص 232 و 220.‏

‏11ـ ثریا معمار، ‏نقش نوسازی اقتصادی در زمینه سازی انقلاب اسلامی ایران‏، تهران، کارشناسی‏‎ ‎‏ارشد، 1373.‏

‏12ـ ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی،‏ ص 111.‏

‏13ـ آلن بیرو، ‏فرهنگ علوم اجتماعی،‏ ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان، 1366‏

‏14ـ امیر مسعود خدایار، ‏فرهنگ واژه های مکتبهای سیاسی، فلسفی مذهبی، هنری، ادبی،‏ تهران،‏‎ ‎‏انتشارات خورشید، 1367.‏

‏15ـ ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی؛ ‏چالمرز جانسون، ‏تحول انقلابی،‏ ترجمه حمید‏‎ ‎‏الیاسی، تهران، امیر کبیر، 1369.‏

‏16ـ هانری مندارس، ‏مبانی جامعه شناسی،‏ ترجمه پرهام، تهران امیر کبیر، 1369،ص 285؛ سعید‏‎ ‎‏خدابنده لو، ‏تحرک اجتماعی بین نسلی، مطالعه موردی شهر کرمانشاهان‏، پایان نامه کارشناسی ارشد،‏‎ ‎‏دانشگاه تربیت مدرس، 1372، ص 27.‏

‏17ـ ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی؛ ‏آلن بیرو، ‏فرهنگ علوم اجتماعی‏؛ جولیان باریر،‏‎ ‎اقتصاد ایران،‏ ترجمۀ مرکز تحقیقات حسابداری و حسابرسی، تهران مؤسسه حسابرسی مؤسسه صنایع‏‎ ‎‏ملی، 1363.‏

‏18ـ علی آقابخشی، ‏فرهنگ علوم سیاسی‏، تهران، نشر تندر، 1362، محمد مهرداد، ‏فرهنگ جدید‎ ‎سیاسی، ‏تهران، انتشارات هفته 1363.‏

‏19ـ ‏سازمان برنامه و بودجه، کتاب و مطبوعات در ایران، ‏تهران، مرکز آمار ایران، 1352 ص 1ـ3.‏

‏20ـ چالمرز جانسون، ‏تحول انقلابی،‏ ص 108 ـ 97.‏

The Military Balance 1973 - 1974, 1974-1975, 1975-1976 , 1976-1977.

‏21ـ ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ‏ص 589.‏

‏22ـ همان، ص 420.‏

‏23ـ زهرا شجیعی، ‏وزارت و وزیران در ایران،‏ ج 1، تهران، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی،‏‎ ‎‏1355، ص 173 و مهدی وزیرنیا، ‏سازمان اداری ایران،‏ تهران ، انتشارات دانشکده علوم اداری، 1353،‏‎ ‎‏ص70.‏

‏24ـ حسین ادیبی، ‏طبقه متوسط جدید در ایران،‏ تهران، جامعه، 1358، ص 95 ـ 102.‏

‏25ـ فلور ویلم، ‏صنعتی شدن ایران،‏ 1900ـ 1925، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، قومس، 1371، ص42.‏

‏26ـ جولیان باریر، ‏اقتصاد ایران،‏ ص 35.‏

‏27ـ عبدالرضا رکن الدین افتخاری، ‏اقتصاد ایران.

‏28ـ سازمان برنامه و بودجه، ‏کتاب و مطبوعات در ایران،‏ ص 50.‏

‏29ـ همان ص 51.‏

‏30ـ همان، ص 80.‏

‏31ـ همان.‏

‏32ـ ‏سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی،‏ ص 216.‏

‏33ـ سعید نفیسی، ‏تاریخ معاصر ایران،‏ تهران، کتابفروشی فروغی، 1345، ص 46.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 369

34ـ محمد سوداگر، ‏رشد روابط سرمایه داری در ایران‏، تهران نشر شعله، 1369، ص 126.‏

‏35ـ غلامرضا نجاتی، ‏تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران،‏ ج 2، تهران، رسا، 1371، ص 22.‏

‏36ـ همان، ص 27.‏

‏37ـ یرواند آبراهامیان، ‏ایران بین دو انقلاب، ‏ترجمه احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، تهران نی،‏‎ ‎‏1377، ص 618.‏

‏38ـ نیکی کدی، ‏ریشه های انقلاب ایران،‏ ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم، 1369، ص 358.‏

‏39ـ نیکی کدی، ‏ریشه های انقلاب در ایران،‏ یرواند آبراهامیان، ‏ایران بین دو انقلاب.

‏ ‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 370

  • )) فوق لیسانس جامعه شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان.