تأثیر عوامل بین المللی در شکست تلاشی برای مهار انقلاب اسلامی

‏ تأثیر عوامل بین المللی در شکست تلاش برای مهار انقلاب اسلامی

‏الهه کولایی‏‎[1]‎

‏ ‏

خلاصه مقاله

‏انقلاب اسلامی به حق یکی از شگفت انگیزترین وقایع نیمه قرن بیستم بوده‏‎ ‎‏است. در تبیین علل و عوامل داخلی و خارجی این واقعه عظیم تاریخی کتابها و‏‎ ‎‏مقالات بسیاری نگاشته شده است. یکی از وجوه قابل تأمل این جنبش عظیم‏‎ ‎‏مردمی شرایط سیاسی ـ امنیتی ـ نظامی رژیم شاه در آستانه و در متن تحولات‏‎ ‎‏آن بوده است. رژیم وابسته شاه به رغم دریافت کمکهای هنگفت از ایالات‏‎ ‎‏متحده و توسعه روابط نزدیک با اتحاد شوروی همسایه قدرتمند شمالی خود و‏‎ ‎‏در واقع شرایط مطلوب بین المللی نتوانست در مهار انقلاب اسلامی به اقدام‏‎ ‎‏مؤثری متوسل شود. در این زمینه می توان به منافع عظیم غرب و به ویژه آمریکا‏‎ ‎‏در ایران اشاره داشت که انگیزه بسیار شدیدی برای حفظ رژیم شاه داشتند.‏

‏سؤال اصلی این نوشتار این است که بر خلاف شرایط مناسب بین الملل در‏‎ ‎‏حمایت از رژیم شاه کدام عوامل خارجی و بیرونی سبب سقوط او و در حقیقت‏‎ ‎‏عدم مهار حرکت عظیم انقلاب اسلامی گردیدند. در این راستا شرایط بین المللی‏‎ ‎‏و ساختار نظام بین المللی مورد توجه قرار می گیرد و عامل نظام دو قطبی مسلط‏‎ ‎‏بر نظام بین الملل مورد بررسی واقع می شود. در کنار این بحث شرایط داخلی‏‎ ‎‏نظام سیاسی آمریکا ـ حامی اصلی رژیم شاه ـ قابل توجه خواهد بود.‏‎ ‎‏ساختارهای سیاسی آمریکا در دوران کارتر نقش مؤثری بر عدم توانایی درک‏‎ ‎‏آمریکا در مهار انقلاب اسلامی ایفا کرده است. در این نوشتار با توجه به عوامل‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 293

مؤثر بیرونی و درونی توانایی شاه در مهار حرکت عظیم انقلاب اسلامی در‏‎ ‎‏ایران، جهت تعمیق و تدقیق تنها به بخش عوامل بیرونی مؤثر بر این روند بسنده‏‎ ‎‏خواهد شد.‏

‏ ‏

‏انقلاب اسلامی به حق یکی از شگفت انگیز ترین وقایع نیمه قرن بیستم بوده است.‏‎ ‎‏در تبیین علل و عوامل داخلی و خارجی این واقعه عظیم تاریخی کتابها و مقالات بسیاری‏‎ ‎‏نگاشته شده است. یکی از وجوه قابل تأمل این جنبش عظیم مردمی شرایط سیاسی ـ‏‎ ‎‏امنیتی ـ نظامی رژیم شاه در آستانه و در متن تحولات آن بوده است. رژیم وابسته شاه به‏‎ ‎‏رغم دریافت کمک های هنگفت از ایالات متحده و توسعه روابط نزدیک با اتحاد‏‎ ‎‏شوروی همسایه قدرتمند شمالی خود و در واقع شرایط مطلوب بین المللی نتوانست در‏‎ ‎‏مهار انقلاب اسلامی به اقدام مؤثری متوسل شود. در این زمینه می توان به منافع عظیم‏‎ ‎‏غرب و بویژه آمریکا در ایران اشاره داشت که انگیزه بسیار شدیدی برای حفظ رژیم‏‎ ‎‏شاه به وجود آورده بود.‏

‏سؤال اصلی این نوشتار این است که بر خلاف شرایط مناسب بین المللی در حمایت‏‎ ‎‏از رژیم شاه کدام عوامل خارجی و بیرونی سبب سقوط او و در حقیقت عدم مهار حرکت‏‎ ‎‏عظیم انقلاب اسلامی گردیدند. در این راستا شرایط بین المللی و ساختار نظام بین المللی‏‎ ‎‏و ساختار نظام بین المللی مورد توجه قرار می گیرد و عامل نظام دو قطبی مسلط بر نظام‏‎ ‎‏بین الملل مورد بررسی واقع می شود ـ در کنار این بحث شرایط داخلی نظام سیاسی‏‎ ‎‏آمریکا حامی اصلی رژیم شاه قابل توجه خواهد بود. ساختارهای سیاسی آمریکا در‏‎ ‎‏دوران کارتر نقش مؤثری بر عدم توانایی آمریکا در مهار انقلاب اسلامی ایفا کرده است.‏‎ ‎‏در این نوشتار با توجه به عوامل مؤثر بیرونی و درونی در عدم توانایی شاه در مهار‏‎ ‎‏حرکت انقلاب اسلامی در ایران، جهت تعمیق و تدقیق تنها به بخش عوامل بیرونی مؤثر‏‎ ‎‏بر این روند بسنده خواهد شد.‏

‏پس از کودتای 28 مرداد 1332 دخالت مستقیم آمریکا در امور داخلی ایران روندی‏‎ ‎‏رو به افزایش یافت. اقدامات پیگیرانه آمریکا برای سقوط دولت دکتر مصدق سبب‏‎ ‎‏گردید در اذهان ایرانیان تصویری زشت و منفور از این کشور نقش بندد.‏1‏ سیاستهای‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 294

‏شاه در راستای تأمین منافع آمریکا سبب پررنگ تر شدن و تثبیت این تصور گردید. در‏‎ ‎‏این دوران، پس از شدت یافتن تنش میان دو رهبر اردوگاه سوسیالیسم و سرمایه داری،‏‎ ‎‏اتحاد شوروی و ایالات متحده، جایگاه ایران در این چهارچوب از اهمیت بیشتری‏‎ ‎‏برخوردار گردید. همجواری ایران با اتحاد شوروی سبب شدت یافتن اهمیت استراتژی‏‎ ‎‏ایران برای غرب و بویژه آمریکا بود. آمریکا پس از باز گرداندن تاج و تخت به شاه تقویت‏‎ ‎‏اقتصادی در رژیم وابسته به خود را مورد توجه قرار داد. کمک های سیاسی ـ اقتصادی ـ‏‎ ‎‏نظامی و فنی وسیعی از سوی آمریکا به ایران ارائه گردید.‏

‏در سراسر دهه 1330 در دوران آیزنهاور، رژیم پهلوی با کمک های فراوان مالی‏‎ ‎‏ارتزاق کرد. پیوستن ایران به پیمان بغداد در سال 1334 و بعد سنتو در 1337 سبب‏‎ ‎‏تقویت وابستگی شاه به آمریکا گردید.‏2‏ ایران کمربند امنیتی آمریکا به دور اتحاد‏‎ ‎‏شوروی و تحکیم سرنفوذ ‏‎(Containment)‎‏ علیه آن نقش قابل توجهی داشت. انقلاب‏‎ ‎‏در عراق و سرنگونی رژیم پادشاهی آن سبب تشدید وابستگی شاه ایران به آمریکا‏‎ ‎‏گردید. در آمریکا نیز این برداشت وجود داشت که با کمک های فنی، مالی و اقتصادی‏‎ ‎‏می تواند روند تحولات انقلابی و ضد غربی را در کشورهای آسیایی ـ آفریقایی ـ‏‎ ‎‏آمریکای لاتین متوقف سازد. این انتظار وجود داشت که دریافت کنندگان این کمک ها به‏‎ ‎‏شدت ضد کمونیسم بوده و زمینه های نفوذ اتحاد شوروی را از میان ببرند.‏

‏در واقع در چهارچوب نظام دو قطبی که پس از پایان جنگ جهانی دوم در نظام‏‎ ‎‏بین الملل حاکم گردیده بود، روابط دو ابر قدرت در قالب بازی با حاصل جمع صفر‏‎ ‎‏صورت می گرفت. معنی این بازی آن بود که آنچه یکی از بازیگران از دست می دهد،‏‎ ‎‏ضرورتاً نفع دیگری و دستاوردی برای دیگری به شمار می رفت. لذا در این نگرش هر‏‎ ‎‏پیشرفتی برای اردوگاه سوسیالیسم به مفهوم یک شکست برای اردوگاه سرمایه داری‏‎ ‎‏تلقی می گردید.‏

‏ولی به کمک های فنی و مالی آمریکا به ایران در درون نظام سیاسی فاسد ایران تحلیل‏‎ ‎‏می رفت. در گزارشات کنگره آمریکا اشارات زیادی به این امر شده بود. حتی برنامه‏‎ ‎‏اصلاحات از بالای کندی نیز نتوانست این دشواری را رفع نماید.‏3‏ کندی برای اجرای‏‎ ‎‏اصلاحات اقتصادی ـ اجتماعی شاه را به شدت تحت فشار قرار داد، که حاصل آن‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 295

انقلاب سفید شاه در سال 1341 بود. آمریکا بر این باور بود که با اجرای اصلاحات از‏‎ ‎‏بالا توان روند تحولات اجتماعی را تحت کنترل قرار داد. مشاوران کندی این روش را‏‎ ‎‏برای جلوگیری از توسعه کمونیسم مناسب یافته بودند، ولی مرگ کندی سبب کاهش این‏‎ ‎‏فشار بر شاه گردید. تصویب قانون کاپیتولاسیون و ضربه شدید بر حیثیت ملی ایرانیان‏‎ ‎‏محصول این دوران است. امام خمینی‏‏(س)‏‏ حملات شدیدی را به آن انجام داد، که با‏‎ ‎‏تبعید ایشان ادامه یافت.‏4

‏در دوران جانسون روابط شاه با آمریکا بهبود روزافزون یافت.‏5‏ هر چندگاه و بیگاه‏‎ ‎‏رنجشهایی ظاهر می شد، که بیشتر به نفت و تسلیحات مربوط بود. شاه همواره در پی‏‎ ‎‏جدیدترین و بهترین تسلیحات آمریکایی بود. در زمینه دوم دهه 1340 روند خریدهای‏‎ ‎‏تسلیحاتی شاه به طور چشمگیری رشد یافت. شاه با جدیت از منافع منطقه ای مشترک‏‎ ‎‏ایران و آمریکا سخن می گفت. دولت ایران تنها کشور مسلمان دارای روابط حسنه با‏‎ ‎‏دولت امریکا بود.‏6‏ ‏‏آمریکا نیز همواره تصدی ویژه نسبت به آن داشت. شاه می کوشید‏‎ ‎‏به آمریکا اطمینان بدهد. با تقویت ایران در خاورمیانه، آمریکا هرگز با ویتنام دیگری در‏‎ ‎‏این منطقه مواجه نخواهد شد. در دوران نیکسون با اجرای استراتژی دو ستونی او در‏‎ ‎‏خاور میانه نقش ایران برجسته تر گردید.‏

‏تشدید وابستگی شاه به آمریکا با ایفای نقش مؤثری در چهارچوب آیین نیکسون با‏‎ ‎‏افزایش مخالفت های داخلی همراه بود. صف آرایی دولت و شاه در برابر نهادهای‏‎ ‎‏مذهبی از اوایل دهه 1350 شدت یافت. مردم ایران نقش دولت آمریکا را در حمایت از‏‎ ‎‏سیاست های ضد مردمی و ضد دینی شاه، قطعی و جدی ارزیابی می کردند. با سرکوب‏‎ ‎‏شدید مخالفان داخلی و تحکیم حمایت های بین المللی و در رأس آن آمریکا، شاه در‏‎ ‎‏دهه 1350 خود را نفوذناپذیر و قادر مطلق می پنداشت. اعلام سیستم تک حزبی با ایجاد‏‎ ‎‏حزب رستاخیز بیانی از این ادراک بود، او در غرور سیاسی فریبنده ای غرق شده بود.‏7‏ ‏

‏خروج نیروهای انگلستان از خلیج فارس در پایان دهه 1340 و فضای رقابت در‏‎ ‎‏قطب متضاد در نظام بین المللی و تجربه جنگ ویتنام شرایط را برای ایفای نقش مؤثر‏‎ ‎‏منطقه در ایران فراهم کرده بود. شاه با شعار سیاست مستقل ملی کوشید ماهیت وابسته‏‎ ‎‏خود را در قالب یک قدرت منطقه ای پنهان سازد. نیکسون وکیسنجر نیز با توجه به‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 296

‏تضادهای آمریکا و شوروی این نقش را به شاه واگذار کردند. از آن پس سلاحهای‏‎ ‎‏پیشرفته بیشتری در برابر دلارهای نفتی ایران به شاه داده شد. در نیمه اول دهه 1350‏‎ ‎‏حجم فروش سلاحهای آمریکایی به شاه در تاریخ سیاست بین المللی بی سابقه بود. تنها‏‎ ‎‏در سالهای 56 ـ 1351، 2 / 16 میلیارد دلار سلاح به ایران فروخته شد، بودجه نظامی‏‎ ‎‏ایران از 4 / 1 میلیارد دلار در 1351 به 4 / 9 میلیارد دلار در 1356 رسید، یعنی حدود 68‏‎ ‎‏درصد افزایش یافت. با افزایش قیمت نفت در سال 1352، درآمد نفتی ایران نیز از 4‏‎ ‎‏میلیارد دلار به 20 میلیارد دلار افزایش یافت.‏8‏ تهران به کانون تحولات خاورمیانه تبدیل‏‎ ‎‏گردید. در آیین نیکسون این نقش برای آن در نظر گرفته شده بود.‏

‏به این ترتیب در دهه 1350 روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی ایران و آمریکا به شدت‏‎ ‎‏توسعه یافته بود. شاه نیز با سرکوب شدید مخالفان خود و ایجاد حزب فراگیر زمینه های‏‎ ‎‏ثبات داخلی را کاملاً مهیا و مساعد یافته بود، ارتباط نزدیک و تنگاتنگ سیا و ساواک این‏‎ ‎‏پیوند را تقویت می کرد و بر استحکام آن افزوده بود. روی کار آمدن کارتر در آمریکا‏‎ ‎‏سبب زبانه کشیدن آتش زیر خاکستر گردید. سیاستهای سرکوبگرانه شاه، ضدیت او با‏‎ ‎‏دین و نهادهای مذهبی، فشارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی سبب گردید تا فضای باز‏‎ ‎‏سیاسی مورد توجه کارتر، سبب بروز انفجاری عظیم در ایران گردد.‏

‏رژیم شاه در شرایط وابستگی کامل به آمریکا، توانسته بود با بهره گیری از جایگاه‏‎ ‎‏ویژۀ ژئوپلیتیکی ایران روابط بسیار خوبی را نیز با اتحاد شوروی همسایه پر قدرت‏‎ ‎‏شمالی خود، یکی از دو ستون نظام دو قطبی به وجود آورد.‏9‏ روابط دو ابرقدرت در‏‎ ‎‏شرایط تنش زدایی دهه های 1340 و 1350 اجرای این سیاست را میسر ساخته بود.‏10‏ ‏‏در‏‎ ‎‏این دوران با ذوب شدن یخها در روابط اتحاد شوروی و ایالات متحده و سپس اجرای‏‎ ‎‏آیین نیکسون که امنیت منطقه ای را بر عهده وابستگان خاص آمریکا قرار می داد، شاه‏‎ ‎‏توانسته بود روابط گسترده اقتصادی ـ فنی با اتحاد شوروی به وجود آورد.‏

‏پس از الحاق ایران به پیمان بغداد، اتحاد شوروی همواره نگران بهره گیری آمریکا از‏‎ ‎‏ایران بر علیه آن کشور بود.‏11‏ همکاریهای عظیم نظامی و مالی آمریکا با ایران این دغدغه‏‎ ‎‏را شدت بخشیده بود. شاه نیز در برابر بروز امواج انقلابی در منطقه خاورمیانه که پس از‏‎ ‎‏انقلاب عراق شدت یافته بود، وابستگی خود را به آمریکا بیشتر ساخته بود.‏12‏ حتی در‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 297

‏آمریکا هیچگاه این باور وجود نداشت که ایران می تواند در برابر حمله اتحاد شوروی‏‎ ‎‏مقاومت قابل ملاحظه ای داشته باشد. فروش حجم وسیعی از تسلیحات آمریکایی به‏‎ ‎‏ایران، برای مقابله با نفوذ اتحاد شوروی قلمداد می گردید. شاه نگران ناآرامی داخلی و‏‎ ‎‏انتشار جنبش های رهایی بخش ملی در منطقه و در ایران بود.‏13‏ عدم حمایت جدی‏‎ ‎‏آمریکا از پاکستان در جنگ آن با هند سبب تشدید بی اعتمادی رژیم های وابسته به‏‎ ‎‏آمریکا نسبت به مداخله فعال آن در شرایط ضروری از دیدگاه آنان گردیده بود.‏

‏به هر حال پیشرفت های تکنولوژی موشکی این فرصت را برای رژیم شاه فراهم کرد‏‎ ‎‏که در آغاز دهه 1340 به اتحاد شوروی اطمینان بدهد که خاک ایران به پایگاه موشکی‏‎ ‎‏علیه اتحاد کشورها تبدیل نخواهد شد.‏14‏ ‏‏آمریکا برای حمله به خاک اتحاد شوروی‏‎ ‎‏اساساً نیازی به بهره بردن از خاک ایران نداشت. آمریکا موشکهای خود را از خاک ترکیه‏‎ ‎‏نیز برچیده بود. فضای تنش زدایی دهه 1340 شرایط را برای بهبود سریع روابط رژیم‏‎ ‎‏شاه با اتحاد شوروی مهیا ساخت. بازگشایی مسیر ترانزیتی اتحاد شوروی بر روی ایران‏‎ ‎‏با توجه به حجم کالای صادراتی و وارداتی از اروپا دارای اهمیت بسیار بود. در پی این‏‎ ‎‏توافق برای توسعۀ همکاریهای  اقتصادی ـ فنی موافقت نامه های متعددی میان دو کشور‏‎ ‎‏امضاء شد. در راستای روابط رو به گسترش در کشور رهبری اتحاد شورویها انقلاب‏‎ ‎‏سفید شاه را مورد حمایت قرار داد. قیام مردم ایران علیه رژیم شاه نیز در خرداد 1342‏‎ ‎‏مورد حمله رسانه های اتحاد شوروی قرار گرفت.‏15

‏رهبری اتحاد شوروی امیروار بود، با بهره گیری از تمایل شاه به توسعه روابط میان دو‏‎ ‎‏کشور، زمینه را برای بهره مندیهای سیاسی بعدی خود فراهم آورد. از این دیدگاه رفع‏‎ ‎‏نیازهای گوناگون فنی و مالی رژیم شاه می توانست سبب کاهش وابستگی او به آمریکا‏‎ ‎‏شود. شاه نیز از این برداشت استفاده کرد. اتحاد شوروی برآورد مثبتی از امکان حاکمیت‏‎ ‎‏نیروهای کمونیست در ایران نداشت، لذا سیاست صبر و انتظار را برای زمینه سازی‏‎ ‎‏شرایط وقوع انقلاب کارگری در ایران پیشه خود ساخت.‏16‏ تعهد شاه به تأمین امنیت‏‎ ‎‏اتحاد شوروی از خاک ایران گامی مؤثر در این مسیر بود. شوروی در چهارچوب‏‎ ‎‏تضادهای روبه توسعه خود با چین در پی ایجاد و تحکیم امنیت در مرزهای جنوبی خود‏‎ ‎‏بود.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 298

‏توسعه روابط تجاری با اتحاد شوروی برای رژیم شاه توسعه روابط با کشورهای‏‎ ‎‏اردوگاه سوسیالیسم را نیز در پی داشت.‏17‏ بر اساس چهارچوبهای دوران جنگ سرد،‏‎ ‎‏ایران که در بلوک آمریکا قرار داشت نمی توانست با کشورهای بلوک رقیب و اساساً دامنه‏‎ ‎‏روابط خود را توسعه دهد، ولی موفقیت ویژه ژئوپلتیک ایران این مجال را برای شاه به‏‎ ‎‏وجود آورده بود. اتحاد شوروی و متحدان آن با توسعه روابط خود با رژیم شاه‏‎ ‎‏می کوشیدند موجب کاهش وابستگی آن به آمریکا شوند. در نیمه دهه 1340 حجم‏‎ ‎‏مبادلات تجاری ایران با این کشورها بالغ بر 380 میلیون دلار گردید. شوروی در‏‎ ‎‏تعارضات ایران با شرکتهای نفتی با جانبداری از شاه کوشید روابط خود را با رژیم او‏‎ ‎‏نزدیک تر کند. اتحاد شوروی اصولاً هدف کنسرسیوم را تشدید وابستگی ایران به آمریکا‏‎ ‎‏و در نتیجه علیه خود می دانست.‏

‏با انعقاد قراردادهای متعدد، شوروی به یکی از بزرگترین بازارهای تولیدات ایرانی‏‎ ‎‏تبدیل شد. ایجاد خطوط منظم کشتیرانی بر روند توسعه روابط دو کشور افزود. نقش‏‎ ‎‏شوروی در ایجاد صنایع سنگین در ایران بسیار برجسته بود. احداث کارخانه ذوب آهن‏‎ ‎‏اصفهان، ماشین سازی در تبریز و احداث خط لوله گاز در این راستا قابل توجه می باشد.‏‎ ‎‏دولت شوروی آموزش فنی کارشناسان ایرانی را نیز پذیرا گردیده بود. صدور گاز طبیعی‏‎ ‎‏ایران به اتحاد شوروی یکی از وجوه قابل توجه همکاریهای دو کشور بود که هرچند‏‎ ‎‏شوروی گاز طبیعی ایران را در یک دوره 12 ساله تحویل می گرفت، و در مقابل تجهیزات‏‎ ‎‏و لوازم مورد نیاز را به ایران داد. این توافق ها در زمینه های گوناگون امتداد یافته بود.‏

‏فروش اسلحه از سوی اتحاد شوروی به ایران یکی از موارد استثنایی در روابط‏‎ ‎‏خارجی رهبری اردوگاه سوسیالیسم بود. فروش 110 میلیون دلار اسلحه روسی به رژیم‏‎ ‎‏شاه، تنها مورد استثنایی فروش سلاح از سوی اتحاد شوروی به یکی از وابستگان بلوک‏‎ ‎‏غرب، بیانگر اهمیت حفظ روابط حسنه با ایران برای رهبری اتحاد شوروی بود.‏18‏ ولی‏‎ ‎‏وابستگی سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی ایران به آمریکا آنچنان در دوران شاه شدت یافته‏‎ ‎‏بود که این اقدامات تأثیری بر آن نداشت.‏

‏شاه در حالیکه در چهارچوب آیین نیکسون نقش ژاندارم منطقه را برای تأمین آمریکا‏‎ ‎‏در خلیج فارس ایفا می کرد، سعی کرده بود از تضاد دو ابرقدرت نیز به نفع جاه طلبی های‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 299

خود بهره گیرد. پیمان دوستی عراق با اتحاد شوروی سبب تشدید نگرانی شاه و تحکیم‏‎ ‎‏روابط او با آمریکا شده بود. روابط رژیم شاه با آمریکا در دهه 1350 به طرز بی سابقه ای‏‎ ‎‏گسترش یافته بود.‏

‏ولی شوروی از نزدیکی به ایران ناامید نشده بود. در آخرین سالهای حاکمیت شاه نیز‏‎ ‎‏تلاشهای رهبری این کشور برای نزدیک شدن به ایران ادامه پیدا کرد. احداث دومین‏‎ ‎‏خطوط لوله گاز طبیعی ایران حاصل این مساعی بود. در این دوران روابط ایران و اتحاد‏‎ ‎‏شوروی همچنان روندی رو به گسترش داشت.‏19‏ ایران دومین یا سومین کشور جهان‏‎ ‎‏سومی در میان شرکای اتحاد شوروی بود. همکاریهای فنی و اقتصادی دو کشور بسیار‏‎ ‎‏توسعه یافته بود. صدور گاز ایران به اتحاد شوروی، برای این کشور فرصت آن را فراهم‏‎ ‎‏آورد تا گاز طبیعی خود را به کشورهای اروپایی با بهای بالاتری صادر نماید.‏

‏به این ترتیب شاه تلاشی طولانی را برای تحکیم موفقیت خود در سطح منطقه از‏‎ ‎‏طریق بهره گیری از تضاد دو ابرقدرت و نیز جایگاه ویژۀ ژئوپلتیکی ایران انجام داده بود.‏‎ ‎‏سیاست های نوسازی شاه بر اساس مدل های مورد توجه آمریکا سبب تشدید تضادهای‏‎ ‎‏درونی جامعه ایران گردید.‏20‏ سرکوب مخالفان سیاسی شاه نیز شدت یافته بود، رژیم‏‎ ‎‏شاه متقابلاً در پاسخ به رشد منازعات درونی اجتماع ایران تقویت نهادهای سرکوب را با‏‎ ‎‏کمک آمریکا مورد توجه قرار داده بود. سیاست های ضد دینی او بر شدت مخالفت ها‏‎ ‎‏در نیمه دهه 1350 افزوده بود، تغییر مبدأ تاریخ رسمی کشور و تضعیف و انحلال‏‎ ‎‏نهادهای مذهبی نیز در دستور کار او قرار گرفته بود. بر اساس برخی گزارشات ایران دهه‏‎ ‎‏1350 یکی از نابرابرترین و ناعادلانه ترین جوامع جهان بود.‏

‏سیاست جدید آمریکا با روی کار آمدن کارتر شرایط آمادۀ انفجار در ایران را وخیم تر‏‎ ‎‏ساخت.‏21‏ کارتر در مبارزات انتخاباتی خود لغو حمایت از رژیم های سرکوبگر جهان‏‎ ‎‏سومی را مطرح کرده بود.‏22‏ او فروش گسترده سلاح به ایران و کشورهای مشابه آن را به‏‎ ‎‏شدت مورد حمله قرار داد. در واقع پیروزی کارتر سبب تخریب روابط ایران و آمریکا‏‎ ‎‏گردید. تلاش شاه برای کمک به جمهوریخواهان از طریق اردشیر زاهدی نیز بی نتیجه‏‎ ‎‏مانده بود. برخی از مخالفان سیاست های جدید کارتر نیز سیاست ملایم تری را در مقابل‏‎ ‎‏شاه توجیه می کردند. به هر حال وزرای امور خارجه آمریکا و انگلستان از شاه خواستند‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 300

‏به تعدیل رژیم دیکتاتوری و رعایت حقوق بشر توجه نماید و او نیز در شرایط جدید‏‎ ‎‏حاکم بر آمریکا آن را پذیرفت. در نیمه دهه 1350 هنوز درآمدهای نفتی ایران و کنترل‏‎ ‎‏شدید سیاسی ـ اجتماعی شاه چشم انداز ثبات رژیم را روشن نگاه داشته بود.‏

‏ولی به زودی بحران های اقتصادی ـ اجتماعی ـ سیاسی و نیز فشارهای دولت آمریکا،‏‎ ‎‏عامل اصلی رژیم شاه، شرایط را در مسیر تحول اساسی قرار داد. شکاف میان شاه و‏‎ ‎‏توده های مسلمان ایرانی روندی رو به افزایش داشت. فشارهای شاه بر بازاریان و‏‎ ‎‏سرمایه داری سنتی ایران بر وخامت اوضاع افزوده بود.‏23‏ در این شرایط که فشارهای‏‎ ‎‏داخلی و خارجی بر شاه شدت یافته بود، امام خمینی‏‏(س)‏‏ مبارزه ای را که از آغاز دهه‏‎ ‎‏1340 آغاز کرده بود، شدت بخشید. پیام های روشنگرانه و حرکت آفرین ایشان از نجف‏‎ ‎‏سبب تقویت امواج انقلابی در ایران گردیده بود.‏

‏در برابر توسعه روند تحولات انقلابی در ایران مسکو نیز مواضع احتیاط آمیزی اتخاذ‏‎ ‎‏کرده بود. از نظر رهبری اتحاد شوروی یک حرکت اجتماعی به رهبری روحانیون و‏‎ ‎‏رهبران دینی نمی توانست پدیده ای اصیل و ارزشمند تلقی گردد. اتحاد شوروی اساساً‏‎ ‎‏در انتظار یک تحول اساسی در جامعه ایران نبود، روابط اقتصادی ـ فنی حسنه با رژیم‏‎ ‎‏شاه این کشور را به سوی تلاش برای حفظ وضع موجود سوق داده بود. هر چند با‏‎ ‎‏گسترش تظاهرات و اعتصابات نظریه پردازان اتحاد شوروی کوشیدند در چهارچوب‏‎ ‎‏نظریه های مارکسیستی آن را توجیه نمایند. بنابراین تا نیمه سال 1357 رهبری اتحاد‏‎ ‎‏شوروی نیز از روند تحولات انقلابی در ایران حمایت نمی کرد. آنها تأمین نیازها و اهداف‏‎ ‎‏اقتصادی خود را در چهارچوب نظام سلطنتی شاه نیز میسر یافته بودند.‏

‏رهبری اتحاد شوروی تنها در پاییز 1357 هنگامیکه متوجه تلاش آمریکا برای مقابله‏‎ ‎‏جدی با امواج انقلاب اسلامی شد، به جهت گیری صریح در حمایت از آن اقدام کرد.‏24‎ ‎‏به هر حال برای رهبری این کشور سقوط یک نظام وابسته به آمریکا در نهایت پدیده ای‏‎ ‎‏خوشایند تلقی می گردید. هر چند روابط اقتصادی ـ فنی ایران با اتحاد شوروی بسیار‏‎ ‎‏توسعه یافته بود، ولی اتحاد شوروی همواره نگران توسعه تمایلات غرب گرایانه شاه‏‎ ‎‏بود. شاه نیز کوشیده بود از نگرانی های آمریکا و اتحاد شوروی در برابر یکدیگر در‏‎ ‎‏جهت جاه طلبی خود بهره گیرد.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 301

رهبری اتحاد شوروی بار دیگر موارد 6 و 5 قرارداد مودت 1921 (1300) را مطرح‏‎ ‎‏ساخت‏25‏، که طبق آن در صورت احساس تهدید از سوی خاک ایران نیروهای نظامی‏‎ ‎‏اتحاد شوروی اجازه ورود به خاک ایران را می یافتند، هر چند جمهوری اسلامی ایران‏‎ ‎‏این موارد را باطل اعلام کرده بود، در تاریخ روابط دو کشور در طول دوران اتحاد‏‎ ‎‏شوروی بارها این موارد مورد اشاره رهبران این کشور قرار گرفته بود. تمسک اتحاد‏‎ ‎‏شوروی به قرارداد 1921 سبب محافظه کارانه تر شدن آمریکا در قبال مسایل ایران و‏‎ ‎‏روند انقلاب اسلامی گردیده بود. هر چند رژیم شاهنشاهی روابط گسترده اقتصادی ـ‏‎ ‎‏فنی با همسایه شمالی خود ایجاد کرده بود، ولی آمریکا نسبت به مواضع استراتژیک‏‎ ‎‏شاه و وابستگی شدید سیاسی ـ اقتصادی ـ نظامی او مطمئن بود.‏

‏ساختار نظام دو قطبی و رویارویی در اردوگاه سوسیالیسم و سرمایه داری شرایط را‏‎ ‎‏برای برخی تکرویهای جاه طلبانۀ شاه فراهم کرده بود. همین وضعیت سبب شد آمریکا‏‎ ‎‏در قبال روند تحولات انقلابی در ایران نیز از اقدام قاطع بازماند. هر چند بخشی از این‏‎ ‎‏پدیده ریشه در مسایل داخلی ساختارهای سیاسی آمریکا در دوران کارتر داشت.‏

‏اختلاف نظر عمیق در میان مشاوران سیاست خارجی کارتر سبب شد انجام اقدام‏‎ ‎‏قاطع در برابر انقلاب دچار اختلال جدی گردد.‏26‏ اختلاف در دیدگاههای وزیر امور‏‎ ‎‏خارجه سایروس ونس و مشاور امنیت ملی اوزب یگنیو برژینسکی عملاً سبب فلج‏‎ ‎‏شدن دستگاه سیاست خارجی آمریکا در قبال بحران در ایران گردید.‏27‏ حتی در تابستان‏‎ ‎‏1357 (1978) سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به کارتر خبر داده بود، در ایران شرایط‏‎ ‎‏وقوع انقلاب یا حتی شرایط ماقبل انقلاب وجود ندارد. واقعیت این بود که افراد‏‎ ‎‏کارشناس شاغل در دستگاههای اطلاعاتی آمریکا متوجه مسائلی به غیر از ایران شده‏‎ ‎‏بودند. مسأله روابط با اتحاد شوروی و صلح اعراب و اسرائیل نگرانی های اصلی کارتر را‏‎ ‎‏در این دوران تشکیل داده بود.‏

‏تنها در پاییز 1357 (اکتبر 1978) سایر سایروس ونس از مشکلات احتمالی رژیم‏‎ ‎‏شاه سخن گفت. او پیش بینی کرده بود، شاه با مشکلاتی روبه رو خواهد شد، مشکلاتی‏‎ ‎‏که برای آمریکا و برای ونس هیچگاه ابعاد آن قابل تصور نبود. در شرایطی که برژینسکی‏‎ ‎‏خواستار سرکوب شدید انقلابیون شده بود، ونس و هواداران او به برخورد انعطاف آمیز‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 302

با روند تحولات انقلابی در ایران توجه داشتند. برژینسکی نتوانست به موقع کارتر را‏‎ ‎‏قانع سازد که سقوط شاه نتایج استراتژیک زیانباری برای آمریکا در خاورمیانه خواهد‏‎ ‎‏داشت. او ارتباط نزدیکی با اردشیر زاهدی سفیر شاه در واشنگتن داشت. برژینسکی‏‎ ‎‏مانع انتقال دیدگاههای مخالف و موافق نهادهای مختلف به کارتر شده بود. ولی هنری‏‎ ‎‏پرشت مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا به زودی مسأله احتمال سقوط‏‎ ‎‏شاه را مطرح ساخت.‏28‏ در پایان پاییز 1357 (نوامبر 1978) بحران در ایران به طور‏‎ ‎‏جدی مورد توجه قرار گرفته بود.‏

‏در همین هنگام هم اتحاد شوروی به طور جدی امکان هرگونه مداخله در ایران را با‏‎ ‎‏استناد به قرارداد 1921 در کشور مردود دانست. سیر سریع تحولات در ایران نیز امکان‏‎ ‎‏اقدام مؤثر را از سوی دولت کارتر سلب کرده بود. هنری پرشت ضرورت ایجاد ارتباط با‏‎ ‎‏انقلابیون به رهبری امام خمینی‏‏(س)‏‏ و پذیرش امکان سقوط شاه را مطرح می ساخت،‏‎ ‎‏ولی برژینسکی تلاش پیگیری را برای عدم پذیرش این نظریه از سوی کارتر انجام داد.‏‎ ‎‏حتی در هنگامی که بختیار ریاست دولت را بر عهده گرفته بود و شاه ترک کشور را مورد‏‎ ‎‏توجه قرار داده بود، برژینسکی به شدت با این روند مخالفت می کرد.‏

‏به این ترتیب تضادهای بوروکراتیک در دستگاه سیاست خارجی کارتر امکان‏‎ ‎‏برخورد جدی با روند توسعه تحولات انقلابی در ایران را از میان برد. چهارچوبه نظام دو‏‎ ‎‏قطبی و تضاد ایالات متحده با آمریکا، ایفای نقش شاه به عنوان ژاندارم منطقه ای‏‎ ‎‏آمریکا، رهبری آمریکا را برای برخورد با انقلاب اسلامی دچار ناتوانی ساخته بود.‏‎ ‎‏اتحاد شوروی نیر که به رغم وابستگی نظام شاهنشاهی به آمریکا، توانسته بود با‏‎ ‎‏بهره گیری از جاه طلبی های شاه و شرایط جهانی به موفقیت های مناسبی در ایران دست‏‎ ‎‏یابد، تا آخرین ماههای سقوط رژیم از همراهی با حرکت انقلابی مسلمانان ایرانی‏‎ ‎‏خودداری کرد. اساساً یک حرکت انقلابی در قالب های مذهبی برای رهبری اتحاد‏‎ ‎‏شوروی نمی توانست خوشایند تلقی شود.‏

‏سرعت پیشروی انقلاب در ایران، در پرتو دو عامل اساسی، مردم و رهبری، توان‏‎ ‎‏اقدام مؤثر را از قدرتهای بزرگ جهانی و سران دو اردوگاه سوسیالیسم و سرمایه داری که‏‎ ‎‏جهان را و سرنوشت آن را جهت می دادند، سلب کرده بود. این پدیدۀ شگفت تاریخی که‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 303

‏سبب دگرگونی های اساسی در نظریه های انقلابات اجتماعی و بویژه نقش و عنصر‏‎ ‎‏مذهب در حرکت های اجتماعی گردید، به میراث گرانقدر یکی از بزرگترین رهبران‏‎ ‎‏تاریخ بشری تبدیل شده است. در شرایطی که اصولاً انقلابها بدون اتکا به یکی از دو‏‎ ‎‏قطب ضرورت امکان پیروزی برایشان متصور نبود، انقلاب اسلامی ایران با اتکا بر‏‎ ‎‏اندیشه های انقلابی شیعه، رهبری امام و خروش یکپارچه توده ها یکی از استوارترین‏‎ ‎‏نظام های وابسته به آمریکا در جهان را سرنگون ساخت. رژیمی که با دشمن آمریکا نیز‏‎ ‎‏روابط بسیار حسنه اقتصادی ـ فنی برقرار ساخته بود.‏

‏ ‏

‏ ‏پی نوشتها

‏1ـ جیمز.ا. بیل، ‏شیر و عقاب،‏ ترجمه دکتر فروزندۀ برلیان، تهران، فاخته 1371، دیباچۀ نویسنده.‏

‏2ـ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ‏سیاست خارجی ایران (1357ـ1300)‏، چ 3، تهران، نشر البرز،‏‎ ‎‏1375، فصل پنجم.‏

‏3ـ برای اطلاع بیشتر ر.ک. ایرنه گن ذیر، ‏کارگردانی دگرگونی سیاسی در جهان سوم،‏ ترجمه احمد‏‎ ‎‏قرین، تهران، سفیر 1369، فصل دوم.‏

‏4ـ محمد حسین رجبی، ‏زندگینامه امام خمینی‏(س)،‏‏ تهران، کتابخانه ملی جمهوی اسلامی ایران،‏‎ ‎‏1370، ج 1.‏

‏5ـ بیل، همان، ص 249ـ214.‏

‏6ـ مهدوی، همان، ص 288.‏

‏7ـ برای اطلاع بیشتر ر.ک. پروانه آبراهامیان، ‏ایران بین دو انقلاب،‏ ترجمه احمد گل محمدی ـ محمد‏‎ ‎‏ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1378.‏

‏8ـ بیل، همان، ص 278.‏

‏9ـ نگارنده، ‏اتحاد شوروی و انقلاب اسلامی ایران،‏ (طرح پژوهشی ـ زیرچاپ) تهران، مرکز اسناد‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی.‏

10_ Rohullah Ramazani,  "Iran's Foreign Policy 1941-73,  cherlottesvill, University of   Virginia, 1975.

11- Aryeh Yodfat, Soviet Union and Revolutionary Iran, New-York= St. Martin's press, 1984.   P.26

‏12ـ مهدوی، همان، ص 258.‏

‏13ـ بیل، همان، ص 210.‏

‏14ـ نگارنده، طرح پژوهش یاد شده.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 304

15- Zalmay Khalilzad,  Soviet Dilemmas in Khomeini's Iran,  in: Bary Rosen,  Iran Since the   Revolution,  Boulder: Social Science Monographs, 1985, P.114.

‏16ـ مهدوی، همان، ص 20 ـ 218.‏

‏17ـ همان، ص 29ـ328.‏

‏18ـ پژوهش پیش گفته.‏

‏19ـ برای اطلاع بیشتر ر.ک.‏ کارگردانی دگرگونی سیاسی در جهان سوم.

‏20ـ بیل، همان، فصل هفتم.‏

‏21ـ همان، ص 312.‏

‏22ـ آبراهامیان، همان، فصل دهم.‏

23- Yodfat, op.cit., P.47.

24- Ibid., P.50.

‏25ـ برای اطلاع بیشتر ر.ک. محمد هادی سمتی، ‏بحران تصمیم گیری در دستگاه سیاست خارجی‎ ‎آمریکا،‏ مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 39، بهار 1377، ص 62ـ145.‏

‏26ـ مایکل لدین، ویلیام لوییس، ‏کارتر و سقوط شاه،‏ ترجمه ناصر ایرانی، تهران، امیرکبیر 1363، ص‏‎ ‎‏47.‏

‏27ـ همان، ص 69.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 305

‎ ‎

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 306

  • )) دکترای علوم سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.