گفتگوی تمدنها، ایدۀ جایگزین اندیشه صدور انقلاب

‏ ‏گفتگوی تمدنها، ایدۀ جایگزین اندیشه صدور انقلاب

‏حمیدرضا قنبری نژاد‏‎[1]‎

‏ ‏

درآمد

‏در پی استقبال جامعه جهانی از پیشنهاد آقای خاتمی ـ ریاست محترم جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ایران ـ مبنی بر نامگذاری سال 2001 بعنوان سال گفتگوی تمدنها که در حین‏‎ ‎‏سخنرانی ایشان در پنجاه و سومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد‏‎ ‎‏مطرح شد، این پیشنهاد به اتفاق آراء در قطعنامۀ مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب‏‎ ‎‏رسید. هر چند این پیشنهاد مدتها قبل توسط ایشان در دیدار با مقامات دیگر کشورها و‏‎ ‎‏به هنگام ایراد سخنرانی در هشتمین نشست سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و‏‎ ‎‏دوازدهمین نشست سران جنبش عدم تعهد در «دوربان» آفریقای جنوبی به اطلاع‏‎ ‎‏رهبران جهان رسید، اما به نظر می رسد انعکاس و ثبت چنین پیشنهادی در سازمان ملل‏‎ ‎‏متحد به نوبه خود موفقیت بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران بوده و از ابعاد مختلف‏‎ ‎‏دارای اهمیت است، نیز برای نظام ما یک پیروزی مهم و تاریخی محسوب می شود. به‏‎ ‎‏نظر بسیاری از کارشناسان مسایل جهانی، تصویب این پیشنهاد و به تبع آن جهت گیری‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 269

جهانی برای انتخاب گفتگو بجای جنگ و ستیز، چشم انداز تازه ای را جهت دستیابی به‏‎ ‎‏یک صلح پایدار جهانی در برابر مردم دنیا گشوده است. اگر قرن بیستم با جنگهای وسیع‏‎ ‎‏و فراگیر نشاندار شد و سرنوشت آدمی در دام اهریمن خشونتهای بی وقفه قرار گرفت‏‎ ‎‏می توان امیدوار بود با این اقدام هوشمندانه رئیس جمهور ایران بتوان قرن آینده را‏‎ ‎‏سرشار از تفاهم، همدلی و زندگی مسالمت آمیز کرد و جنگ و کشتارها را متعلق به تاریخ‏‎ ‎‏گذشته دانست.‏

‏از جمله تأثیرات این پیشنهاد بر موقعیت ایران می توان به استحکام مواضع بین المللی‏‎ ‎‏ایران و اصلاح ذهنیتی که به غلط در مورد ایران در صحنه بین المللی ترسیم شده است‏‎ ‎‏اشاره نمود؛ چرا که آنچه تاکنون از طرف دشمنان، از اسلام و ایران ترسیم شده است‏‎ ‎‏چهره ای خشن و غیرمعتدل بوده و این پیشنهاد می تواند این ذهنیت را بدرستی اصلاح‏‎ ‎‏نموده و یک چهرۀ معتدل و منطقی از ایران اسلامی عرضه نماید و اصلاح این ذهنیت از‏‎ ‎‏جمله اهدافی است که آقای خاتمی با پیشنهاد گفتگوی تمدنها به تعقیب آن پرداخته و‏‎ ‎‏ضمن اشاره به تلاشهای قدرتهای استکباری و صهیونیستی برای وارونه جلوه دادن‏‎ ‎‏واقعیتهای نظام اسلامی در نزد افکار عمومی بیان می دارد:‏

«این قدرتها تلاش کرده اند تا این توهم را بوجود آورند که چهره اسلام را مخوف‎ ‎جلوه دهند و چنین القاء کنند که جمهوری اسلامی ایران دشمن بزرگی است و در‎ ‎پوشش آن بسیاری از رفتارهای غیرعادلانه خود را توجیه کرده اند.»1

‏اثر دیگر پیشنهاد آقای خاتمی در راستای سیاست «تنش زدایی» می باشد. با توجه به‏‎ ‎‏اینکه پیام واقعی انقلاب اسلامی یک پیام معنوی و فرهنگی است و رهبر کبیر انقلاب،‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی‏‏(س)‏‏ نیز بارها بر آن تأکید نموده اند‏2‏ بهتر می توان این پیام معنوی را‏‎ ‎‏به جهان رساند و اسلام و فرهنگ اسلامی، در یک محیط عاری از تشنج سریعتر رشد‏‎ ‎‏می نماید.‏

‏تشنج زدایی که هدف سیاست خارجی ایران است، از طریق مفاهمه بهتر قابل حصول‏‎ ‎‏است؛ زیرا که روح مفاهمه گریز از تشنج است. بدیهی است سیاست تشنج زدایی، زمانی‏‎ ‎‏مؤثر خواهد بود که بر اساس احترام متقابل و اقتضای سه اصل عزت، حکمت و‏‎ ‎‏مصلحت (که اصول کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد)‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 270

صورت پذیرد؛ چرا که در غیر اینصورت، نتیجه معکوس در پی خواهد داشت و این‏‎ ‎‏همان سیاستی است که مقام معظم رهبری نیز آن را تأیید نموده و در بیاناتی ضمن مثبت‏‎ ‎‏ارزیابی نمودن سیاست تشنج زدایی می فرمایند:‏

«تشنج زدایی به معنای نقض سیاستهای مستدل و منطقی نظام نیست. به همین دلیل‎ ‎تنش زدایی در مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا معنا و مفهومی ندارد؛ چرا که ما‎ ‎موجودیت دشمن صهیونیستی را اصولاً قبول نداریم و در مورد آمریکا نیز معتقدیم‎ ‎تا هنگامی که نظام اسلامی بدنبال تحقق اسلام، اقامه عدل و حق و تأمین استقلال‎ ‎کشور است و جزء اقمار آمریکا و دنباله رو سیاست واشنگتن درنیامده است‎ ‎دشمنی آمریکا با این نظام ادامه خواهد داشت.»3

‏مفاهمه تمدنها روشی است که در عمل می تواند به متزلزل شدن دیوار بی اعتمادی و‏‎ ‎‏بدبینی؛ اعم از اینکه مصنوعی باشد یا واقعی منجر شود. آیا فی الواقع در اوضاع جدید‏‎ ‎‏جهانی، کشورها می توانند منافع خود را با توسل به زور و شیوۀ کهنه، ایجاد تشنج و‏‎ ‎‏درگیری تأمین کنند؟ پاسخ به این سؤال در گرو توجه به این نکته است که شرایط جهانی،‏‎ ‎‏گستردگی تسلیحات مرگبار هسته ای، درگیریهای قومی، نسل کشی، قوم زدایی و...‏‎ ‎‏شرایطی را بوجود آورده است که بهترین انتخاب کشورهای جهان، مفاهمه است.‏

‏در شرایط فعلی برای ایران نیز فضای مناسبی فراهم شده که در آن می تواند از منظر‏‎ ‎‏یکی از کشورهای محوری تمدن اسلامی، دربارۀ ارزشهای والای اسلامی سخن بگوید‏‎ ‎‏و تواناییهای داخلی خود را در محیطی به دور از تشنج جهت دهد.‏

‏امید است پس از این پیشنهاد و تأیید جهانی آن، قضاوت آنهایی که انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران را عامل تفرقه، نزاع و درگیری در برخی نقاط می دانند تغییر نماید و بدانند که ما نیز‏‎ ‎‏تز همگرایی و تنش زدایی را دنبال می کنیم.‏

‏ ‏

پیشینه تاریخی گفتگوی تمدنها

‏برای آنکه به پیشینه اصلی پیشنهاد گفتگوی تمدنها از سوی آقای خاتمی پی ببریم بد‏‎ ‎‏نیست نیم نگاهی به تاریخ تمدن و فرهنگ غنی اسلامی، در قرون و اعصار گذشته داشته‏‎ ‎‏باشیم تا بدین ترتیب به عمق خردورزی اسلام در طرح و پیشنهاد افکار سازنده و‏‎ ‎‏صلح جویانه در سیر جوامع بشری پی ببریم. در واقع درخواست آقای خاتمی از جامعه‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 271

بین المللی، برای آغاز حکیمانه قرن بیست و یکم، که پرهیز از خشونت و جنگ و حل و‏‎ ‎‏فصل مسایل و مشکلات بین المللی و منطقه ای از طریق گفتگو (اصولی که منشور‏‎ ‎‏سازمان ملل متحد نیز بر آن تأکید دارد‏4‏) دو شاخص اصلی آن به شمار می روند، ریشه‏‎ ‎‏در تفکر غنی اسلامی دارد.‏

‏ساختار اصلی اندیشه گفتگوی تمدنها در حقیقت، برآیند عینی و تجسمی از درک‏‎ ‎‏مفاهیم والا و با ارزش قرآن کریم می باشد. قرآن، مؤمنان خود را همواره به «قول‏‎ ‎‏معروف» (گفتار پسندیده)‏5‏، «مجادله احسن» (مناظره منطقی)‏6‏ و «دعوت به سلم»‏‎ ‎‏(سازش خواهی)‏7‏ و ارجاع به متون کتب آسمانی پیشین فرامی خواند و در برخورد آنان‏‎ ‎‏با یکدیگر، چنین روشهایی را سفارش می نماید.‏

‏با توجه به این مسأله در می یابیم که قرآن برای روشنترشدن حق از باطل، ابتدا از همه‏‎ ‎‏دعوت به مباحثه و مناظره منطقی و مستند و معقول می کند و یادآوری می نماید که این‏‎ ‎‏تعلیمات، در حقیقت همان چیزهایی است که دانشمندان اهل کتاب نیز در سینه های‏‎ ‎‏خود (اذهان خود) بدان اذعان دارند، لیکن از روی ستمگری به کتمان آنها می پردازند،‏‎ ‎‏چنانکه دراین باره می فرماید:‏

«آری، آن آیات روشنگری است که در سینه های دانش یافتگان می باشد و جز‎ ‎ستمگران، کسی به آیات ما انکار نمی ورزد.»8

‏در جای دیگر، قرآن مؤمنان را به مجادله نیکو با اهل کتاب سفارش کرده، می گوید: ‏

«و با اهل کتاب جز به وجه احسن مجادله مکنید مگر با افرادی از ایشان که ظلم کرده‎ ‎باشند. به ایشان بگویید ما به آنچه برای خودمان نازل شده و آنچه برای شما نازل‎ ‎شده ایمان داریم. معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم.»9

‏خداوند در این آیه، خطاب به پیامبر اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ کیفیت دعوت را بیان نموده و مجادله‏‎ ‎‏با اهل کتاب را تنها در صورتی مجاز می شمارد که به بهترین طریق ممکن صورت پذیرد؛‏‎ ‎‏به گونه ای که از آن بهتر متصور نباشد.‏

‏مجادله وقتی نیکو به شمار می رود که با درشتخویی و طعنه و اهانت همراه نبوده و با‏‎ ‎‏نرمی و سازش همراه باشد و خصم را متأذی ننماید. دیگر آنکه شخص مجادله کننده از‏‎ ‎‏نظر فکری با طرفش نزدیک باشد؛ بدین معنی که هر دو علاقمند به روشن شدن حق‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 272

‏باشند و در نتیجه، هر دو با کمک یکدیگر، حق را روشن سازند و لجاجت و عناد به خرج‏‎ ‎‏ندهند و وقتی این شرط با شرط اول جمع گردد، حسن و نیکویی مجادله، دو چندان‏‎ ‎‏می شود و آنوقت است که می توان گفت این مجادله بهترین مجادله است. به همین جهت‏‎ ‎‏وقتی که خداوند مؤمنین را از مجادله با اهل کتاب نهی می کند ـ مگر آنکه آن مجادله،‏‎ ‎‏احسن و به بهترین طریق صورت پذیرد ـ از اهل کتاب جمعی را استثناء می کند و‏‎ ‎‏می فرماید: مگر آن عده از اهل کتاب که ستم کردند.‏

‏در اینجا (بنابر نظر علامه طباطبایی(ره)) مراد از ستم، به قرینه سیاق، آنست که آن‏‎ ‎‏اهل کتابی که شما می خواهید با آنان مجادله نمایید، معاند نباشند و نرمی و ملاطفت در‏‎ ‎‏سخن را حمل بر ذلت و خواری نکنند که در اینصورت، مجادله به طریق احسن نیز‏‎ ‎‏فایده ای به حال آنان ندارد؛ چون هر چه بیشتر نرمی به خرج داده شود آنان خیال‏‎ ‎‏می کنند این نرمی و سازش، ناشی از ضعف و بیچارگی شماست و یا می پندارند که شما‏‎ ‎‏می خواهید با این خلق و خوی خوش، آنها را به دام بیندازید و از راه حق به باطل ببرید.‏‎ ‎‏این قسم افراد ظالم و ستمکارند که مجادله هر قدر هم احسن باشد در برابر آنان سودی‏‎ ‎‏نخواهد بخشید.‏

‏همچنین به هیمن جهت بود که به دنبال کلام، مسأله نزدیک شدن و گفتگو با اهل‏‎ ‎‏کتاب را بیان کرد؛ که چگونه به ایشان نزدیک شوید که هم شما و هم ایشان در‏‎ ‎‏روشن کردن حق، هم آهنگ شوید و طرف بحث شما نیز مانند خود شما علاقمند به‏‎ ‎‏روشن شدن حق شود و آن بدینگونه است که نخست به ایشان بگویید: ما هم به آنچه بر‏‎ ‎‏ما نازل شده ایمان داریم و هم به آنچه بر شما نازل شده و ما معتقدیم که معبود ما و شما‏‎ ‎‏یکی است و ما تسلیم آن معبودیم.‏

‏در جای دیگر قرآن، همراه با دعوت به مناظرۀ صحیح، به «قانون کلی مشترک» (کملةٌ‏‎ ‎‏سواء) نیز توجه شده است:‏

«بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز‎ ‎خداوند را نپرستیم و برای او هیچگونه شریکی نیاوریم و هیچکس از ما دیگری را‎ ‎به جای خداوند به خدایی نگیرد. پس اگر روی گردان شدند بگویید شاهد باشید که‎ ‎ما فرمانبردار حقیم.»10


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 273

‏آنچه آمد نه همۀ آیه ها و رهنمودهایی است که دربارۀ شیوۀ گفتگو آمده است؛ که‏‎ ‎‏توجه به آیاتی که در زیر عنوانهای «اهل کتاب»، «جدل»، «بنی اسرائیل»، «یهود»،‏‎ ‎‏«نصاری»، کتب انبیاء قبل: تورات، انجیل، زبور و صحف»، و... در معجمهای لفظی و‏‎ ‎‏موضوعی قرآن آمده، باب مبسوطی را در این زمینه می طلبد و همگی این گونه آیه ها و‏‎ ‎‏رهنمودها بر این مدعا دلالت دارند.‏

‏بارزترین رسالت نبی اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ در اولین کلام دعوت به حق که نقطه عطف و طلیعه‏‎ ‎‏مشهود و زیبای ابلاغ وحی می باشد نهفته است: ‏«قولوالااله الاالله تفلحوا»؛‏ «بگویید»‏‎ ‎‏نخستین قدم دعوت سخن از گفتگوست.‏

‏ارسال نمایندگانی از سوی پیامبر اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ به اقصا نقاط جهان و زعمای اقوام آن‏‎ ‎‏دوران و بیان خصایص و ویژگیهای این دین الهی، نمونه ای از دریافت و نگرش ژرف و‏‎ ‎‏درست و فراگیری این سنت الهی است.‏

‏اسلام که یک دین جهانشمول و مبین آزادی و رستگاری است اصل دعوت را بر‏‎ ‎‏مفاهمه و گفتگو میان تمدنها و جوامع و اندیشه بنا نهاده و بستر تضارب آراء و تفکر را در‏‎ ‎‏محیطی امن و آگاهانه و عالمانه فراهم کرده است.‏

‏در عصر حاضر، در افق شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، معمار بزرگ آزادگی و‏‎ ‎‏وارستگی از انحلال و قیود دنیوی، حضرت امام خمینی‏‏(س)‏‏ بانی و طراح راستین اصل‏‎ ‎‏گفتگوی میان تمدنها محسوب می شوند.‏

‏تأیید جهانی طرح گفتگوی تمدنها که می تواند سرآغازی جهت حرکت دولتها و‏‎ ‎‏ملتهای آزاده به سوی اتحاد، تفاهم و تضارب سالم اندیشه ها باشد نشانگر تأیید انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ایران بر روند فرهنگی و سیاسی جهان معاصر است که این حرکت با اندیشه‏‎ ‎‏«صدور انقلاب اسلامی» توسط حضرت امام خمینی‏‏(س)‏‏ و تئوری «تبادل فرهنگی ملل‏‎ ‎‏جهان» از سوی رهبر حکیم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای آغاز و اینک با طرح‏‎ ‎‏«گفتگوی تمدنها» از سوی ریاست محترم جمهوری، جناب آقای خاتمی تداوم یافت. لذا‏‎ ‎‏بحث از گفتگوی تمدنها در واقع جوهره و تفسیر واقعی از اندیشه صدور انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ است و پذیرش آن از سوی کشورهای جهان، نشان از عظمت اندیشه‏‎ ‎‏برتر حضرت امام‏‏(س)‏‏، انقلاب اسلامی و فرزندان امام دارد.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 274

صدور انقلاب، در حقیقت بیانی دیگر از گفتگوی تمدنهاست. چگونه می توان‏‎ ‎‏اندیشه و تفکری عمیق را صادر نمود در حالی که زمینه گسترش و بستر رشد و ابزارهای‏‎ ‎‏لازم را از آن سلب کرد؟‏

‏بارزترین بستر صدور یک تفکر، جنگ و جنجال نمی باشد، بلکه گفتگوی اصولی و‏‎ ‎‏مبنایی با اهل اندیشه و تفکر، زیربنای صدور یک فرهنگ است و این رویه ای است که‏‎ ‎‏مورد تأیید اسلام و قرآن نیز بوده و حضرت امام‏‏(س)‏‏ نیز در زمینه نحوه صدور انقلاب که‏‎ ‎‏می بایستی توأم با رفتار، گفتار و اخلاق اسلامی باشد هر گونه به کارگیری خشونت را در‏‎ ‎‏این زمینه مردود می شمارند:‏

«صدور با سر نیزه، صدور نیست. صدور با زور، صدور نیست. صدور آن وقتی‎ ‎است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی در آنجاها ‏[‏سایر‎ ‎کشورها‏]‏ رشد پیدا بکند....»11

‏نامه حضرت امام‏‏(س)‏‏ مبنی بر اضمحلال امپراطوری کمونیسم به گورباچف و‏‎ ‎‏نویدفروپاشی نظام کاپیتالیسم مبتنی بر دموکراسی پرده داری، نوعی ترویج و بسط‏‎ ‎‏انقلاب محسوب می شود که در قالب گفتگو میان تمدن عظیم و ناب اسلامی با شاخه ای‏‎ ‎‏از به اصطلاح تمدن نحیف لیبرالیسم صورت پذیرفت.‏

‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ در آستانه پیروزی انقلاب، با نگرشی نو از منظر دینداری در وادی‏‎ ‎‏حکومتداری، نظام حاکمیت ولایت فقیه را به عنوان تمدنی نو و دستاورد قرنها هجران‏‎ ‎‏شریعت ناب محمدی ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ مطرح نمودند و در حقیقت، درهای تعامل اندیشه را در‏‎ ‎‏فرایند تمدنها حول محور معنویت و خداگرایی گشودند که بیان قالب این تفکر و زوایا و‏‎ ‎‏ابعاد آن در جهان امروزی محملی را می طلبد که در پهنه و گسترۀ گفتگوی میان تمدنها و‏‎ ‎‏جوامع می توان بدان دست یافت.‏

‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ پدیدآورندۀ گفتمان برتری طلبانه ای بودند که با تمامی بداعتش‏‎ ‎‏ریشه در سنت دیرینه اسلام داشت که در آن سیاست، همنشین دیانت شده و هر دو به‏‎ ‎‏سیمای عرفانی مزین شده بودند. در بستر گفتمان امام اسلام دینی تعریف شده بود که‏‎ ‎‏سیاستش در عبادتش... و عبادتش در سیاستش مدغم است‏12‏ و حتی احکام اخلاقیش‏‎ ‎‏هم سیاسی است.‏13‏ در نظر امام طرح شعار جدایی دین از سیاست از جمله تبلیغات‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 275

‏استعمار قلمداد می شد که با هدف بازداشتن ملل مسلمان از دخالت در سرنوشتشان‏‎ ‎‏صورت می گرفت و رواج چنین اندیشه ای از جمله مهمترین علل ضعف و انحطاط تمدن‏‎ ‎‏اسلامی، از هم گسیختگی ملل اسلامی و انحراف اسلام از مسیر اصلی آن بر شمرده‏‎ ‎‏می شد که ناشی از وجود دستهای ناپاک و عقلهای ضعیف بود که استعمار را در جهت‏‎ ‎‏دستیابی به اهداف شومش یاری می دادند.‏14‏ ‏

‏امام به مناسبتهای مختلف، ضمن یادآوری گذشته پرافتخار تمدن اسلامی درصدر‏‎ ‎‏اسلام (که طی آن مسلمین در کمتر از نیم قرن، با دستی خالی از ساز و برگ جنگی، بدان‏‎ ‎‏فتوحات عظیم نایل گردیده و اسلام را با سرعت و شتاب در جهان گسترش و وسعت‏‎ ‎‏بخشیدند) رمز آن تحولات و فتوحات را ایمان‏15‏ و اتحاد‏16‏ ‏‏مسلمانان صدر اسلام و‏‎ ‎‏تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ برشمرده و آن را ناشی از عدم تفکیک‏‎ ‎‏دین و سیاست می دانستند‏17‏ و همواره بر این مسأله تأکید می نمودند که آن اسلامی که‏‎ ‎‏ابرقدرتها با آن علم مخالفت برافراشته اند چنین اسلامی است که در امور سیاسی و‏‎ ‎‏اجتماعی ملتها به مداخله می پردازد.‏18

‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ همواره با تأکید بر ضرورت احیای مجدد سنت و رویه پیامبر‏‎ ‎‏اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی،‏19‏ آنرا ضامن اجرای احکام و قوانین اسلام‏‎ ‎‏بر شمرده،‏20‏ ‏‏لزوم چنین امری را ناشی از ماهیت این قوانین می پنداشتند؛ که اجرای آن‏‎ ‎‏جز از طریق استقرار تشکیلات اسلامی میسر نیست:‏

«دلیل دیگر بر لزوم تشکیل حکومت، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام است. ماهیت‎ ‎و کیفیت این قوانین می رساند که برای تکوین یک دولت و برای ادارۀ سیاسی و‎ ‎اقتصادی و فرهنگی جامعه تشریع گشته است.

‏... اولاً: احکام شرع حاوی قوانین و مقررات متنوعی است که یک نظام کلی‏‎ ‎‏اجتماعی را می سازد. در این نظام حقوقی، هر چه بشر نیاز دارد فراهم آمده‏‎ ‎‏است.... ثانیاً: با دقت در ماهیت و کیفیت احکام شرع درمی یابیم که اجرای آنها و‏‎ ‎‏عمل به آنها مستلزم تشکیل حکومت است و بدون تأسیس یک دستگاه عظیم و‏‎ ‎‏پهناور اجرا و اداره نمی توان به وظیفۀ اجرای احکام الهی عمل کرد. مالیاتهایی که‏‎ ‎‏اسلام مقرر داشته و طرح بودجه ای که ریخته نشان می دهد تنها برای سد رمق فقرا و‏‎ ‎‏سادات فقیر نیست، بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت‏‎ ‎‏بزرگ است.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 276

... «جزیه» که بر «اهل ذمه» مقرر شده و «خراج» که از اراضی کشاورزی وسیعی‎ ‎گرفته می شود درآمد فوق العاده ای را به وجود می آورد.... این بعهدۀ متصدیان‎ ‎حکومت اسلامی است که چنین مالیاتهایی را به اندازه و به تناسب و طبق مصلحت‎ ‎تعیین کرده، سپس جمع آوری کنند و به مصرف مصالح مسلمین برسانند... ملاحظه‎ ‎می کنید که احکام مالی اسلام بر لزوم تشکیل حکومت دلالت دارد و اجرای آن جز‎ ‎از طریق استقرار تشکیلات اسلامی میسر نیست.»21

‏با چنین نگرشی بود که حضرت امام‏‏(س)‏‏ با هدف تشکیل حکومت اسلامی، جهت‏‎ ‎‏احیای مجدد، مجد و عظمت تمدن اسلامی، ایجاد زمینه های وحدت میان مسلمین‏‎ ‎‏جهان،‏22‏ ‏‏رهایی بخشیدن تمامی آزادگان و مظلومان جهان از سیطرۀ مستکبران،‏23‏ خارج‏‎ ‎‏ساختن بلاد اسلامی از سیطره و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده‏24 ‏و دفاع از‏‎ ‎‏تمامیت ارضی و استقلال امت مسلمان،‏25‏ سکان کشتی انقلاب اسلامی ایران را با اقتدار‏‎ ‎‏تمام بدست گرفته، تا پیروزی نهایی هدایتش نمودند.‏

‏امام با سیاست الهی خود، تمدن اسلامی را در قالب حکومتی با شیوۀ معمول در‏‎ ‎‏جهان احیای نموده و با بهره گیری از متن قرآن کریم، مشی سیاسی را در امور داخلی و‏‎ ‎‏خارجی به مدت ده سال به مرحله عمل درآوردند. راهکارها و راهبردهای سیاسی ـ‏‎ ‎‏الهی حضرتش از چنان توان، کارایی و قابلیتی برخوردار بود که سالها پس از عروج‏‎ ‎‏ملکوتی آن حضرت، برخی سیاستمداران بزرگ جهان، نیاز بشریت امروز را به این‏‎ ‎‏اندیشه الهی، معترف می باشند.‏

‏خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیسم، کاپیتالیسم و کمونیسم، نابودی غدۀ سرطانی‏‎ ‎‏اسرائیل، خردکردن چنگ و دندان آمریکا ـ این تروریست بالذات ‏ـ26‏ دفاع از نهضتهای‏‎ ‎‏آزادیبخش در جهان، اصل خدشه ناپذیر دفاع از حزب الله لبنان،‏27‏ مبارزه با مرتجعین‏‎ ‎‏منطقه و حکام وابسته و حافظ منافع آمریکا،‏28‏ تلاش در راه برهم زدن روابط ظالمانه‏‎ ‎‏حاکم بر جهان که اقلیت زورگو و زردار غرب را بر جهان بشری حاکمیت داده است و نیز‏‎ ‎‏مبارزه پی گیر در راه افشا و دگرگونی مجامع وابسته و ستم پیشه ای چون حقوق بشر، عفو‏‎ ‎‏بین الملل و سازمان ناکارا و وابسته ملل متحد که ابزار دست قلداران جهان تبدیل شده‏‎ ‎‏است، سرفصلهای سیاست امام را در عرصۀ بین الملل تشکیل می داد.‏

‏امام پیروزی انقلاب مردم ایران را که همانند قیام مسلمانان درصدر اسلام در سایه‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 277

‏ایمان و اتحاد صورت پذیرفت، گامی در جهت تجدید حیات تمدن اسلامی دانسته و‏‎ ‎‏ضمن مقایسه ویژگیهای ملت ایران با مسلمانان صدر اسلام، این انقلاب را از بسیاری‏‎ ‎‏جهات شبیه حرکتها و جنبشهای مسلمین در صدر اسلام دانسته و حتی معتقد بودند از‏‎ ‎‏جهاتی بالاتر از آنست.‏29‏ بدین جهت از انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگویی مناسب‏‎ ‎‏جهت حرکتها و خیزشهای انقلابی نام برده و رمز پیروزی این حرکتها را در پیروی از‏‎ ‎‏آرمانهای انقلاب ایران بیان می داشتند:‏

«به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی ایران و از ملت‎ ‎مجاهد ایران الگو بگیرد و حکومتهای جابر خود را در صورتی که به خواست ملتها‎ ‎که خواست ملت ایران است سر فرود نیاورند با تمام قدرت به جای خود‎ ‎بنشانید.»30

‏«ملتهای مسلمان از فداکاری مجاهدان ما در راه استقلال و آزادی و اهداف توسعه‏‎ ‎‏اسلام بزرگ الگو بگیرند و با هم سر استعمار و استثمار را بشکنند و پیش به سوی‏‎ ‎‏آزادگی انسانی بروند.»‏31

‏بر این اساس حضرت امام‏‏(س)‏‏ بر این عقیده بودند که این انقلاب به هر کجا صادر‏‎ ‎‏شود مشکلاتش حل خواهد شد‏32‏. بدین ترتیب بود که نظریه صدور انقلاب را مطرح‏‎ ‎‏نمودند.‏

‏تلقی این امر که اندیشه صدور انقلاب حضرت امام‏‏(س)‏‏ اندیشه ای تهاجمی است که‏‎ ‎‏با هدف جهانگشایی و مداخله در امور داخلی سایر کشورها شکل گرفته است پنداری‏‎ ‎‏نابخردانه و دور از انصاف است و چنین پنداری با اهداف والای امام‏‏(س)‏‏ از طرح این‏‎ ‎‏اندیشه، سازگار نبوده، کاملاً منافی آنست؛ چرا که امام‏‏(س)‏‏ همواره با تأکید بر‏‎ ‎‏مسالمت آمیز بودن احکام اسلام‏33‏ و مغایر اسلام بودن تجاوز به حریم دیگران،‏34‏ به‏‎ ‎‏پیروی از پیامبر عظیم الشأن اسلام، بشردوستی را سر لوحۀ برنامه های خود در عرصۀ‏‎ ‎‏روابط بین الملل قرار داده و خواستار برقراری صلح جهانی، بر پایه استقلال ملتها و عدم‏‎ ‎‏مداخله در امور یکدیگر بودند‏35‏ و سیاست جمهوری اسلامی ایران را فراهم سازی‏‎ ‎‏زمینه های برقراری روابط حسنه با تمامی ملتها، دولتها و مستضعفین عالم، بر پایه رعایت‏‎ ‎‏احترام متقابل بیان می داشتند؛‏36‏ ‏‏هدفی که جناب آقای خاتمی نیز با پیشنهاد گفتگوی‏‎ ‎‏تمدنها آنرا دنبال می کند:‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 278

«جمهوری اسلامی ایران با طرح گفتگوی تمدنها... منادی دعوت جهان به صلح‎ ‎مبتنی بر عدالت، تساوی و حذف زور در روابط بین الملل است.... گفتگوی تمدنها‎ ‎مبتنی بر پذیرش اصل تساوی میان ملتها بر پایۀ عدالت، پذیرفتن احترام متقابل و‎ ‎پذیرش واقعیت طرفهای گفتگو است.»37

‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ از دو مقولۀ «گفتگو»‏38‏ و «تبلیغات صحیح»‏39‏ به عنوان دو ابزار مؤثر‏‎ ‎‏و دو راهکار اساسی در جهت صدور انقلاب یاد می نمودند؛ که در آن اساس کار، مردم و‏‎ ‎‏فکر مردم، قلمداد شده و محوریت دولتها به عنوان طرف گفتگو مورد نفی واقع می شد؛‏‎ ‎‏چرا که تودۀ مردم موافق حقند و اسلام دین حقانیت است. لذا گفتگو با اهل حق‏‎ ‎‏ثمربخش تر بوده و از طریق آن بهتر می توان آرمانهای صدور انقلاب را تحقق بخشید.‏40‏ ‏

‏در وادی گفتگوی تمدنها نیز این امر می بایستی مورد توجه شایان قرار گیرد که در‏‎ ‎‏گفتگوی بین تمدنها، مهره های تعیین کننده، جوهره تفکرات فطری انسانی است. در‏‎ ‎‏تمدن سخن از شعور و مفاهیم ارزنده درک و فهم می رود نه قدرت و ثروت. آنجا در‏‎ ‎‏آنسوی بازیهای سیاسی دنیای امروز، آنچه در مقابل ما صف کشیده تفکر و عقیده و‏‎ ‎‏اندیشه نیست بلکه زر و زور است. گفتگوی تمدنها در عالم سیاست و حکومت داری،‏‎ ‎‏موجب باوری غلط و محاسبات نادرست از معادلات سیاسی و شکست و ناکامی در‏‎ ‎‏مبادلات عرصه دیپلماسی خواهد بود که خسرانی عظیم می آفریند؛ چرا که بستر‏‎ ‎‏حاکمیتها در دنیا عرصۀ چالش قدرتها و باورها می باشد نه مکتب خانه ای برای بیان آراء‏‎ ‎‏و اندیشه های ناب فلسفی و این مطلبی است که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید‏‎ ‎‏می نمایند:‏

«گفتگوی تمدنها به مفهوم مذاکره با نمایندگان دولتها نیست، بلکه باید در این عرصه‎ ‎به عنوان تمدن عمیق و بسیار گستردۀ اسلامی، با نمایندگان و متفکران دیگر‎ ‎تمدنهای جامعۀ بشری به گفتگو بنشینیم.»41

‏امام از تبلیغات صحیح به عنوان وسیله ای در جهت معرفی اسلام به جهان، آنگونه که‏‎ ‎‏هست‏42‏ یاد نموده و با خاطرنشان ساختن این مطلب که متاع ما (اسلام) نیاز به مبالغه‏‎ ‎‏ندارد‏43‏ شناساندن اسلام ناب را به نحو مطلوب و با تبلیغات صحیح، باعث گرایش ملل‏‎ ‎‏جهان به اسلام دانسته‏44‏ و در این زمینه، تبلیغات علمی را از جمله راهکارهای مؤثر‏‎ ‎‏دانسته، همواره خطاب به افرادی که به نحوی با خارج از کشور در ارتباطند بر این نکته‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 279

تأکید می ورزیدند که سعی کنید با رفتار، گفتار و اخلاق اسلامی، اسلام را به سایر بلاد‏‎ ‎‏صادر کنید.‏45

‏اینک زمان آن فرا رسیده است تا با سیری اجمالی در مجموعه دیدگاههای حضرت‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ در زمینه صدور انقلاب، به تبیین اهم اهداف ایشان از طرح این اندیشه‏‎ ‎‏بپردازیم:‏

1ـ معرفی اسلام، آنگونه که هست:

«... و ما می گوییم اسلام را ما می خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار‎ ‎طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم نه ما می توانیم.‎ ‎اما آنکه می توانیم اینست که می توانیم به وسیله دستگاههایی که داریم، به وسیله‎ ‎همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایی که در خارج می روند...‎ ‎اسلام را آنطوری که هست، آنطوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، آنطوری‎ ‎که در روایات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه بدهید و به دنیا ارائه بدهیم و‎ ‎همین خودش از هزارها توپ و تانک، بیشتر می تواند مؤثر باشد....»46

2ـ گسترش معنویت موجود در ایران:

«... ما که می گوییم انقلاب را می خواهیم صادر کنیم، می خواهیم همین معنایی که‎ ‎پیدا شد، همین معنویتی که پیدا شده است در ایران، همین مسایلی که در ایران پیدا‎ ‎شده، ما می خواهیم این را صادر کنیم. ما نمی خواهیم شمشیر بکشیم و تفنگ‎ ‎بکشیم و حمله کنیم....»47

3ـ کم کردن سلطه جهانخواران:

«... ما این واقعیت را و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها‎ ‎اعلام نموده ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطۀ‎ ‎جهانخواران بوده و هستیم....»48

4ـ مبارزه با کفر و شرک و ظلم: 

«... ما که می گوییم انقلابمان را می خواهیم صادر کنیم و به همۀ کشورهای اسلامی‎ ‎بلکه به همۀ کشورهایی که مستکبرین بر ضد مستضعفین هستند، می خواهیم یک‎ ‎همچو وضعیتی پیش بیاوریم که یک دولت زورگویی جبار آدمکش و امثال ذلک‎ ‎نباشد....»49

‏«اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و‏‎ ‎‏بت پرستی است ادامه می دهد...»‏50


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 280

5ـ آشتی دادن بین ملتها و دولتها:

«ما که می گوییم انقلابمان را می خواهیم صادر کنیم... می خواهیم بین ملتها و دولتها‎ ‎آشتی بدهیم....»51

6ـ بیداری ملتها:

«... اینکه می گوییم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود، این معنی غلط را از آن‎ ‎برداشت نکنند که ما می خواهیم کشورگشایی کنیم... ما می خواهیم این چیزی که در‎ ‎ایران واقع شد و این بیداری که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله‎ ‎گرفتند و دادند و دست آنها را از مخازن  خودشان کوتاه کردند، این در همه ملتها و‎ ‎در همۀ دولتها بشود....»52

7ـ تحقق عدالت در جهان:

«... من امیدوارم که این عدالتی که به یمن وجود اسلام و اولیاء اسلام در بین بشر‎ ‎آمد، ما بتوانیم بعد از دو هزار و پانصد سال ظلم و رژیم ظالم و بعد از پنجاه سال‎ ‎خیانت و ظلم، ستم و چپاولگری بتوانیم ان شاءالله تعالی در ایران اولاً و در سایر‎ ‎جهان بعدها پیاده کنیم....»53

8ـ پیاده نمودن توحید ناب در بین ملل اسلامی: 

«... به لطف خدا در حاکمیت جمهوری اسلامی ما اختلافی بر سر مواضع اصولی،‎ ‎سیاسی و اعتقادی وجود ندارد و همه مصمم اند تا توحید ناب را در بین ملل‎ ‎اسلامی پیاده نموده و سر خصم را به سنگ بکوبانند تا در آینده ای نه چندان دور،‎ ‎به پیروزی اسلام در جهان برسند....»54

9ـ آشنا ساختن ملل اسلامی و مستضعفین جهان با اسلام و حکومت عدل اسلامی:

«... همان مردمی که تصمیم دارند با صدور پیام انقلاب اسلامیشان نه تنها کشورهای‎ ‎اسلامی، که مستضعفان جهان را به اسلام عزیز و حکومت عدل اسلامی آشنا‎ ‎سازند....»55

10ـ طلعلع نور اسلام در جهان:

«... بحمدالله امروز قدرت ایرانی و قدرت اسلام در ایران به طوری است که توجه‎ ‎همۀ ملتهای ضعیف را به خودش معطوف کرده است و اسلام، صادر شده است در‎ ‎سراسر دنیا... و منظور ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد و ان شاءالله ‎ ‎اسلام در همه جا غلبۀ بر کفر پیدا خواهد کرد....»56 


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 281

سخن پایانی

‏به هر حال مقولۀ ارزندۀ گفتگوی تمدنها که به همت والای ریاست محترم جمهوری؛‏‎ ‎‏جناب آقای سید محمد خاتمی به یک افتخار بالنده برای کشور ما در صحنه بین الملل‏‎ ‎‏تبدیل شده است، ریشه در اعماق باورها و اعتقادات مذهبی داشته و از پیشینه ای پربار و‏‎ ‎‏غنی و نشأت گرفته از وحی برخوردار است که با اندیشه صدور انقلاب حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی‏‏(س) ‏‏احیاء گردیده و اینک توسط آقای خاتمی تداوم یافته است.‏

‏در پایان به نظر می رسد ثبت پیشنهاد گفتگوی تمدنها در برنامه کاری سازمان ملل، آن‏‎ ‎‏هم با حمایت اکثریت اعضای این سازمان، دستاورد مهمی است که علاوه بر افزایش‏‎ ‎‏اعتبار بین المللی ایران نزد محافل، دولتها و ملتهای جهان، زمینه را برای رهبری معنوی‏‎ ‎‏ایران در سطح جهان و منطقه فراهم خواهد ساخت و اگر بستر سالم وجود داشته باشد‏‎ ‎‏قطعاً در این گفتگوها اسلام ناب محمدی ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ تغذیه دهنده بوده و هیچ وقت تأثیرپذیر‏‎ ‎‏نخواهد بود. ‏

‏امروزه رسم محافل علمی و حلقه های نظری چنین شده است که وقتی موضوعی‏‎ ‎‏پیشنهاد می شود، صاحبنظران ملل مختلف، آن را از ابعاد مختلف توسعه می دهند و لذا‏‎ ‎‏بر ماست که با دوراندیشی، هوشیاری و دقت نظر کامل، در این مسیر گام نهاده و ابتکار‏‎ ‎‏عمل را بدست گیریم؛ چرا که در غیر این صورت طبعاً عنان اختیار بدست کسانی خواهد‏‎ ‎‏افتاد که می توانند در مسیر گفتگوی تمدنها انحراف ایجاد نمایند.‏

‏ ‏

‏ ‏

پی نوشتها

‏1ـ ‏بیانات آقای سید محمد خاتمی در گردهمایی رؤسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور‏،‏‎ ‎‏25 / 5 / 1378.‏

‏2ـ در جستجوی راه از کلام امام ‏(تهران، امیر کبیر، 1362)، دفتر پانزدهم، ص 314، 321.

‏3ـ ‏بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران‎ ‎ایران در خارج از کشور‏، 25 / 5 / 78.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 282

‏4ـ ‏منشور ملل متحد‏، ماده 13.‏

‏5ـ ‏سورۀ محمد ‏صلی الله علیه و آله‏‏ (47)، آیۀ 21.‏

‏6ـ ‏سورۀ نحل‏(16)، آیۀ 125.‏

‏7ـ ‏سورۀ انفال‏(8)، آیۀ 61.‏

‏8ـ ‏سورۀ ‏عنکبوت(29)، آیۀ 49.‏

‏9ـ ‏همان‏، آیۀ 46.‏

‏10ـ ‏سورۀ ‏آل عمران(3)، آیۀ.‏

‏11ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران‏، 16 / 10 / 59.‏

‏12ـ ‏آیین انقلاب اسلامی (گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی‏(س))‏‏، ص 124ـ118.‏

‏13ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 13، ص 130-131.‏

‏14ـ ‏مصاحبه امام خمینی‏(س)‏ با جنبش امل لبنان‏، ر.ک: صحیفه امام، ج 5، ص 188-189؛‏ در جستجوی راه از‎ ‎کلام امام، ‏دفتر پانزدهم، ص 50.‏

‏15ـ ‏همان‏، ص 320.‏

‏16ـ ‏همان‏، ص 164.‏

‏17ـ ‏همان‏، ص 50.‏

‏18ـ ‏همان.

‏19ـ روح الله خمینی،‏ ولایت فقیه‏، ص 34ـ26.‏

‏20ـ ‏همان.

‏21ـ ‏همان.

‏22ـ ‏همان‏، ص 45ـ42.‏

‏23ـ ‏همان.

‏24ـ ‏همان.

‏25ـ ‏همان‏، ص 38ـ36.‏

‏26ـ ‏پیام حضرت امام‏(س)‏‏، در تاریخ 29 / 4 / 67.‏

‏27ـ فاطمه رجبی، ‏«تأملی بر نتایج سیاست تشنج زدایی و گفتگوی تمدنها»‏، هفته نامه صبح، شماره‏‎ ‎‏100.‏

‏28ـ ‏همان.

‏29ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 409-412.‏

‏30ـ ‏وصیتنامه سیاسی ـ الهی حضرت امام خمینی‏(س)‏‏، (نسخه دستنویس)، ص 14.‏

‏31ـ ‏در جستجوی راه از کلام امام‏، دفتر پانزدهم، ص 315.‏

‏32ـ ‏در جستجوی راه از کلام امام‏، دفتر پانزدهم، ص 314.‏

‏33ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در دیدار با سفیر شوروی‏، 22 / 3 / 58.‏

‏34ـ ‏پیام امام خمینی‏(س)‏ به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی‏، 22 / 11 / 61.‏

‏35ـ ‏پاسخ امام خمینی‏(س)‏ به تلگرام برژنف‏، 23 / 11 / 58.‏

‏36ـ ‏مصاحبه امام خمینی‏(س)‏ با پنج نفر از خبرنگاران اروپایی‏، 8 / 9 / 58، ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص ‏‎ ‎‏152-153.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 283

37ـ ‏بیانات جناب آقای سید محمد خاتمی در گردهمایی رؤسای نمایندگیهای ایران در خارج از‎ ‎کشور‏، 25 / 5 / 78.‏

‏38ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در دیدار با سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران در کشورهای‎ ‎آفریقایی‏، 11 / 8 / 64.‏

‏39ـ ‏در جستجوی راه از کلام امام‏، دفتر پانزدهم، ص 319.‏

‏40ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع اعضای شرکت کننده در کنفرانس بین المجالس‏، 22 / 7 / 60.‏

‏41ـ ‏بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران‎ ‎ایران در خارج از کشور‏، 25 / 5 / 78.‏

‏42ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 292-293.‏

‏43ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع مدیران و کارکنان صدا و سیما‏، 9 / 12 / 62.‏

‏44ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در دیدار با سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران در کشورهای‎ ‎آفریقایی‏، 16 / 10 / 59.‏

‏45ـ همان.‏

‏46ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع مسؤولین دانشگاه امام صادق‏، 15 / 6 / 62.‏

‏47ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع شرکت کنندگان کنگرۀ آزادی قدس‏، 18 / 5 / 59.‏

‏48ـ ‏پیام امام خمینی‏(س)‏ به مناسبت سالگرد کشتار مکه‏، 29 / 4 / 67.‏

‏49ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع نمایندگان و سفرای کشورهای اسلامی به مناسبت عید‎ ‎سعید فطر‏، 20 / 5 / 59.‏

‏50ـ ‏پیام برائت به زائران بیت الله الحرام‏،6 / 5 / 66.‏

‏51ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ به مناسبت سالگرد کشتار مکه‏، 29 / 4 / 67.‏

‏52ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع سفرای کشورهای اسلامی‏، 28 / 7 / 59.‏

‏53ـ ‏پیام امام خمینی‏(س)‏ در جمع سپاه و نیروهای نظامی‏، 10 / 3 / 59.‏

‏54ـ ‏پیام برائت به زائران بیت الله الحرام‏،6 / 5 / 66.‏

‏55ـ ‏پیام امام خمینی‏(س)‏ به مسلمانان جهان به مناسبت عید سعید قربان‏، 7 / 6 / 63.‏

‏56ـ ‏بیانات امام خمینی‏(س)‏ در جمع اقشار مختلف‏، 4 / 2 / 62.‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 284

  • )) پژوهشگر.