دیدگاه امام خمینی(س) نسبت به شرایط جنبش اسلامی معاصر

‏ ‏دیدگاه امام خمینی(س) نسبت به شرایط جنبش اسلامی معاصر

‏رفعت سید احمد‏‎[1]‎

‏ ‏

خلاصه مقاله

‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ شخصیتی متفاوت و برجسته در تاریخ معاصر اسلام‏‎ ‎‏است. امام خمینی‏‏(س)‏‏ فقط به این دلیل برجسته نبود که یکی از بزرگترین‏‎ ‎‏انقلابهای قرن بیستم را رهبری کرد و یا تغییرات عظیمی را در میان جهان‏‎ ‎‏امپریالیسم و جهان مستضعفین بوجود آورد. اهمیت امام خمینی‏‏(س)‏‏ را باید‏‎ ‎‏بیشتر در آرا و اندیشه های ایشان ملاحظه کرد که الگوی انقلابهای آینده را بدست‏‎ ‎‏دارند.‏

‏به نظر نویسنده، امام خمینی‏‏(س)‏‏ که ما امروز یکصدمین سال تولد مبارک او‏‎ ‎‏را گرامی می داریم، آمد تا چهره پاک و زلال و انقلابی اسلام را باز گرداند، و برای‏‎ ‎‏امت، اسلام ناب محمدی ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ را در مقابل اسلام دروغین ارائه دهد. بزرگترین‏‎ ‎‏نظریه فلسفی حضرت امام‏‏(س)‏‏ احیای اسلام و ارکان آن بوده است.‏

‏نویسنده در مقاله خود به تفصیل به رابطه اسلام با انقلاب، وظایف علما،‏‎ ‎‏دیدگاه امام نسبت به مشکلات اقتصادی جهان اسلام، ستیزه غرب با اسلام و‏‎ ‎‏مسأله فلسطین می پردازد.‏

‏ ‏

مقدمه 

‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ چهره ای متمایز در تاریخ معاصر اسلام بود، نه تنها به خاطر رهبری‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 75

یکی از بارزترین انقلابهای قرن بیستم و آنچه که از طریق این انقلاب برای موازنۀ قدرتها‏‎ ‎‏و درگیریها در شرق اسلامی و جهان مستضعفین ایجاد کرد بلکه مهمتر از اینها به خاطر‏‎ ‎‏آنچه که او از دیدگاه اسلامی ارائه و برای این انقلاب و انقلابهای پیرو آن آماده نمود،‏‎ ‎‏ایشان دیدگاهی به نام «اسلام ناب محمدی» را در پوشش صحیح آن و در پایان قرن‏‎ ‎‏بیستم میلادی عرضه داشتند، آن هم پس از اینکه در درازمدت این پوشش با عملکرد‏‎ ‎‏حکومتهای استبدادی، دشمن خارجی و آخوندهای درباری دچار بیماریها متعدد شده‏‎ ‎‏بود.‏

‏امام آمد ـ او که امروز صدمین سالگرد میلادش را گرامی می داریم ـ او آمد تا چهرۀ‏‎ ‎‏پاک و انقلابی اسلام را بازگرداند و به امت اسلامی، «اسلام ناب محمدی» را تقدیم کند.‏

‏دیدگاه و فلسفۀ امام خمینی‏‏(س)‏‏، ابعاد متعددی دارد که ما در اینجا فقط راجع به یکی‏‎ ‎‏از آنها بحث می کنیم و آن، بعد شرایط و ریشه های نهضت و احیای اسلام و ارکان نظام‏‎ ‎‏اسلامی آنگونه که امام آن را درک می کرد، می باشد. این دیدگاه از آن جهت اهمیت‏‎ ‎‏می یابد که به مثابۀ نیروی دفاعی ثابت و همیشگی برای تمامی جنبش های جهان اسلام‏‎ ‎‏که تمایل به انقلاب و نهضت و احیاء دارند می باشد. این دیدگاه در طیّ قرن 21 (که در‏‎ ‎‏زمانی نه چندان دور به استقبال آن خواهیم رفت) توشه و راهنما و سردمدار همۀ‏‎ ‎‏مشتاقان رهایی و بیداری خواهد بود و از اینجا اهمیت بررسی گوشه هایی از  این دیدگاه‏‎ ‎‏روشن می شود.‏

‏در ابتدا باید تأکید کنیم که ایشان رهبری دینی بود و پیوسته فعالیتش در قضایای‏‎ ‎‏احیای اسلامی و نیز در تمامی جریانات جامعۀ ایران مؤثر بود.‏1‏ یکی از عواملی که در‏‎ ‎‏آمادگی مخالفت دینی برای رهبری توده های ایران کمک کرده است ـ برعکس بسیاری از‏‎ ‎‏سرزمینهای جهان اسلام ـ مربوط به طبیعت و ویژگیهای مذهب شیعه می باشد. مذهبی‏‎ ‎‏که در طول تاریخ اسلام، مخالفت و مبارزۀ سیاسی با حکام داشته است. عامل دیگر‏‎ ‎‏ضعف روشنفکران در رهبری حرکت توده های مسلمان بوده است. حزب توده با‏‎ ‎‏ضربات شدیدی قدرت خود را از دست می دهد. ابتدا در سال 1953 (1332) هنگامی‏‎ ‎‏که سه هزار نفر از اعضایش دستگیر می شوند و در سال 1954 شبکۀ نظامی اش با پانصد‏‎ ‎‏افسر کشف می شود. در سال 1963 (1342) اوضاع مخالفت دینی به جنبش سیاسی‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 76

مستقلی تغییر یافت و با انقلاب آن سال در مخالفت با دیکتاتوری شاه، علمای دینی‏‎ ‎‏بویژه امام خمینی‏‏(س) ‏‏که بیشترین مخالفت را با شاه داشت در رأس جنبش مردمی قرار‏‎ ‎‏گرفتند و غیر از ایشان شخص دیگری پیشوای توده های ایران نبود. امام خمینی‏‏(س)‏‏ ثابت‏‎ ‎‏کرد ـ در مورد آنچه که مربوط به اساس انقلاب در لحظه های اوج گیری آن بود ـ که از هر‏‎ ‎‏نیروی دیگری ـ حتی به گواهی کتابهای روشنفکران مخالف انقلاب‏2‏ ـ رادیکالتر است.‏‎ ‎‏این رهبری رادیکال آیت الله خمینی می طلبد که به روزنه های عمومی دیدگاه سیاسی‏‎ ‎‏ایشان و نظام سیاسی و شرایط نهضت احیای اسلامی از نظر ایشان پرداخته شود که‏‎ ‎‏می توان آن را در عنصر به صورت ذیل بررسی کرد:‏

1ـ ارتباط اسلام با انقلاب:

‏دربارۀ ارتباط اسلام با انقلاب، امام خمینی‏‏(س)‏‏ بیان می کند که جوهر اسلام، انقلاب‏‎ ‎‏است و اسلام بدون انقلاب یافت نمی شود «اسلام دین مجاهدینی است که خواهان‏‎ ‎‏حقیقت و عدالت می باشند، دین کسانی است که طالب آزادی و استقلال می باشند. و‏‎ ‎‏کسانی که می خواهند کافران بر مؤمنان مسلط نباشند.»‏3‏ ‏

‏او معتقد است اسلام حکومت پادشاهی را از اساس رد می کند و سپس توجه عموم‏‎ ‎‏را به گناهی جلب می کند که مسلمانان در آن افتادند یعنی زندگی در جوامع دارای‏‎ ‎‏حکومت پادشاهی را رد نکردند. او معتقد است در برابر مسلمان هیچ راهی وجود ندارد‏‎ ‎‏مگر راه نافرمانی و انقلاب و مبارزه با حکومت ستمگر و برپایی عدالت اسلامی به‏‎ ‎‏وسیلۀ انقلاب علیه طاغوتها، در سایۀ حکومت فرعونی. حاکم در جامعه فساد می کند و‏‎ ‎‏اصلاح نمی کند، مؤمن متقی نمی تواند در این جامعه زندگی کند و در عین حال ایمانش را‏‎ ‎‏حفظ کند؛ در مقابلش دو راه وجود دارد: یا از اعمال مردود حکومت خودداری یا بر‏‎ ‎‏حکومت طاغوت تمرد نماید و با او به مبارزه برخیزد و در پی نابودی آن باشد یا حداقل‏‎ ‎‏از آثار آن بکاهد. ما طبق گفتۀ امام راهی جز راه دوم نداریم: ‏

‏«ما چاره ای نداریم مگر اینکه تلاش کنیم تا نظامهای فاسد و مفسد از بین بروند و‏‎ ‎‏گروه خائنین و ستمگران درهم شکسته شوند. این امر واجبی است که تمامی مسلمانان‏‎ ‎‏هر کجا باشند برای پیروزی یک انقلاب سیاسی اسلامی تلاش کنند زیرا به آن ملکف‏‎ ‎‏هستند.»‏4


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 77

امام خمینی‏‏(س)‏‏ به تمام مسلمانان و به خصوص شیعیان میراث امامانی را یادآوری‏‎ ‎‏می کند که انقلاب علیه ستم را مهمترین مسئولیت مسلمانان در این زندگی می دانند‏‎ ‎‏ایشان به طور واضح بیان می کنند: «ما از چیزی نمی ترسیم. پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ در برخی جنگها‏‎ ‎‏شکست می خورد. ما با شمشیر الهی می جنگیم و حرکت را ادامه خواهیم داد.»‏5

2ـ وظیفه علماء:

‏در ابتدا شایسته است اشاره ای شود به اینکه نقش علما درون جنبشهای احیای‏‎ ‎‏اسلامی در دهۀ 70 اهمیت خاصی داشت بخصوص داخل مصر و ایران هنگامی که اکثر‏‎ ‎‏علمای دینی در مصر وابسته به جریان سیاسی حاکم بودند استقلال علمای دینی ایران‏‎ ‎‏واضح بود. ملاحظه می شود که وظیفۀ علماء از نظر امام اساسی است «استعمار، دشمن‏‎ ‎‏اول مسلمانان است که به وسیلۀ کشتن دین در قلب علمای امت، مسلمانان را از‏‎ ‎‏آزادی شان منع می کند و استقلالشان را از بین می برد و ثروتهایشان را تاراج می کند و‏‎ ‎‏شخصیت شان را محو می نماید.»‏6

‏همچنین امام خمینی‏‏(س)‏‏ به شرایط اقتصادی و اجتماعی و حضو ظواهر استعماری‏‎ ‎‏جهت سیطره و محو فرهنگ ملی ملتهای استعمار زده اشاره می کند و شیوه های مختلف‏‎ ‎‏را برای مقاومت نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مقابله با این استعمار تحلیل‏‎ ‎‏می نماید و فقط به یک موضوع بسنده می کند و آن تربیت علمای امت و آماده سازی فقها‏‎ ‎‏برای این مسئولیت بزرگ می باشد و تأکید می کند این آمادگی برکندن حبّ دنیا از دلها و‏‎ ‎‏تربیت و تزکیۀ نفس و تهذیب سلوک و تنظیم راههای زندگی و تربیت انسان است در‏‎ ‎‏نتیجۀ انقلاب اخلاقی نزد امام خمینی‏‏(س)‏‏ شرط انقلاب سیاسی و مقدمۀ آن است.‏7

3ـ دیدگاه امام نسبت به مشکلات اقتصادی جهان اسلام:

‏امام ایمان دارد که نظام اقتصادی مورد نظر ایشان بر قوانین بازار و ایجاد عسر متمرکز‏‎ ‎‏نیست‏8‏ بلکه بر اخلاق متمرکز است. اخلاق در دفاع و اخلاق در معاملات. ایشان از‏‎ ‎‏ملت خود، بی اعتنایی بر سرمایه و سود را می طلبد.‏9‏ ‏

‏شاملیت دیدگاه امام خمینی‏‏(س)‏‏ نسبت به اقتصاد جزیی از وسعت مشرب سیاسی،‏‎ ‎‏اقتصادی و اجتماعی ایشان است ولی تنها مفاهیم برگرفته از اسلام حضرت ایشان را به‏‎ ‎‏حرکت درآورد.‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 78

کسی که هدفش همیشه هدفی نو و اخلاقی بوده است حتی مسایل اقتصادی را نیز‏‎ ‎‏می خواهد با اخلاق حقیقی اسلامی حل کند.‏

‏طبیعی است که برخی تمامی دلایل و اسباب انقلاب اسلامی و احیای اسلامی را تنها‏‎ ‎‏در ایجاد آن خلاصه می کنند تا نزد آنها «انقلاب خمینی» یا «شیعی» شود. آنها به انقلاب‏‎ ‎‏همچون دشمن می نگرند که ایجاد چنین رهبری در کشورشان دردناک است.‏10

‏احتمالاً اینها را تعصب مذهبی تنگ نظرانه ای به حرکت درمی آورد. درست در‏‎ ‎‏هنگامی که برخی مسلمانان از رهبری امام خمینی‏‏(س)‏‏ برای جنبش احیای اسلامی در‏‎ ‎‏ایران موضعی خصمانه گرفته اند، در غرب کسانی را می بابیم که این حقیقت را اقرار‏‎ ‎‏می کنند که: حتی دشمنان خمینی نیز نمی توانند پاکی او را منکر شوند. او شاه و‏‎ ‎‏طرفدارانش را با نحوۀ زندگی خویش رد می کرد. هنگامی که امام در نوفل لوشاتو در‏‎ ‎‏تبعید به سر می برد زندگی اش را با عمیق ترین سخنان به مردمش بخشید: «از اینکه کشته‏‎ ‎‏شوم باکی نیست به شرط اینکه انقلاب پیروز شود.»‏11

4ـ غرب علیه اسلام:

‏دیدگاه امام خمینی‏‏(س)‏‏ نسبت به غرب و ایالات متحده آمریکا، کاملاً واضح بود.‏‎ ‎‏مطابق گفتۀ ایشان، نیروهای استعمار تشبیه شده اند به «ریشه های تمامی مصائب»‏12

‏می توان این دیدگاه را در ویژگیهای ذیل خلاصه نمود:‏

‏1ـ ماهیت غرب، استعماری است 2ـ غرب میان مسلمانان تفرقه افکنی می کند‏‎ ‎‏3ـ سرنوشت مسلمانان مبارزه علیه غرب است 4ـ غرب از نظر امام خمینی‏‏(س)‏‏ به حق در‏‎ ‎‏آمریکا مجسم شده و تفصیل این موارد به شرح ذیل است:‏

‏الف ـ ماهیت غرب، استعماری است. از قرون گذشته، غرب طبیعتش استعماری و‏‎ ‎‏دشمن اسلام و جنبش احیای اسلامی بوده است. در این زمینه امام خمینی‏‏(س)‏‏ به حجاج‏‎ ‎‏مکه در سال 1399 ه .ق می گوید: در مقابل دشمنان خود به ویژه آمریکا و صهیونیسم‏‎ ‎‏جهانی و قدرتهای بزرگ شرقی و غربی بدون ترس و سستی بایستید. سپس می گوید:‏‎ ‎‏هدف اصلی دولتهای استعماری، نابودی و محو قرآن و اسلام و روحانیت است و برای‏‎ ‎‏رسیدن به این هدف، هر نغمه آی که بتوانند سر می دهند و از دست نشاندگان خود‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 79

‏استفاده می کنند. آنها چهرۀ خصمانۀ خویش را نسبت به اسلام، بیش از پیش نمایان‏‎ ‎‏ساخته اند.‏13

‏از دیدگاه ایشان، از 300 سال پیش هنگامی که استعمارگران به جهان اسلام راه یافتند‏‎ ‎‏شرایط نابودسازی اسلام را فراهم کردند. آنها این هدف را برای سلطۀ مسیحیت دنبال‏‎ ‎‏نمی کردند چرا که به مسیحیت نیز ایمان نداشتند همانگونه که به اسلام ایمان نداشتند.‏‎ ‎‏ولی از هنگام جنگهای صلیبی حس کردند که آنچه مانع منافع مادی شان می شود و تنها‏‎ ‎‏خطر منافع آنها محسوب می گردد اسلام وتعالیم اسلامی است. بنابراین استعمارگر از‏‎ ‎‏نظر امام خمینی‏‏(س)‏‏ «در پی نابودی اسلام و احکام مقدس قرآن می باشد.»‏14

‏استعمارگران برای این اندیشۀ شوم، ابزار و شیوه هایی به کار بستند از جمله به نام‏‎ ‎‏ارزش گذاری به علم و دانش مدارس دینی و دانشگاهها را نابود کردند و به نام اسلام به‏‎ ‎‏احکام مقدس اسلام اهانت کردند. استعمار نزد امام خمینی‏‏(س)‏‏ یکی است چه چپ‏‎ ‎‏باشد و چه راست. هر دو با هم یکی شده اند تا اسلام را نابود کنند و هر دو تلاش می کنند‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی را نابود و تقسیم کنند و به بردگی خود بکشانند و ثروتهای طبیعی آنها را‏‎ ‎‏به یغما ببرند. هر دو بر این امر متفق هستند.‏15‏ ‏

‏ب ـ غرب استعمارگر میان مسلمانان تفرقه افکنی می کند:‏

‏نزد امام خمینی‏‏(س)‏‏ فقط تفرقه افکنی نمی کند بلکه همه چیز را حتی مطبوعات و‏‎ ‎‏تلویزیون و مدارس را برای مصالح خود به خدمت گرفته است و پیدایش انقلاب این‏‎ ‎‏حقیقت را ثابت کرد.‏16

‏در این راستا امام خمینی‏‏(س)‏‏ معتقد است که دستانی ناپاک میان مسلمانان‏‎ ‎‏تفرقه افکنی می کنند: ‏

‏«دستان ناپاکی که میان شیعه و سنی تفرقه می اندازند در جهان اسلام نه شیعه هستند‏‎ ‎‏و نه سنی بلکه دستان استعمار هستند که می خواهند سرزمین های اسلامی را از ما‏‎ ‎‏بگیرند. دولتهای استعماری و دولتهایی که می خواهند ثروتهایمان را به حیله های مختلف‏‎ ‎‏از ما بگیرند آنها به نام تشیع و تسنن تفرقه افکنی می کنند.»‏17‏ ‏

‏ج ـ سرنوشت مسلمانان، مبارزه علیه استعمار غربی است:‏

‏ویژگی سوم از ویژگیهای دیدگاه امام خمینی‏‏(س)‏‏ این است که گذشته و حال مسلمانان‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 80

مرتبط با مبارزه علیه استعمار غربی است به این معنی که مبارزه در مقابل استعمارگر‏‎ ‎‏فعالیت همیشگی اسلام است حتی اگر ضعیف ترین لحظات را جهان اسلام طی کند.‏‎ ‎‏کشف این ویژگی از سوی امام مستلزم وجود آگاهی اسلامی کامل از ایام پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‎ ‎‏می باشد. و اینجا پی به آگاهی امام خمینی‏‏(س)‏‏ نسبت به تاریخ نواحی مختلف اسلامی از‏‎ ‎‏جمله دولت عثمانی می بریم. مردان این دولت صلاحیت و کفایت کافی نداشتند، برخی‏‎ ‎‏از آنها سرشار از فساد بودند و بسیاری از آنها به عنوان حاکمی مطلق بر مردم حکومت‏‎ ‎‏می کردند با این حال استعمارگران می ترسیدند حکومت به برخی از افراد دارای‏‎ ‎‏صلاحیت برسد. با یاری مردم، رهبری دولت عثمانی با وحدت و قدرت و ثروت آن‏‎ ‎‏ادامه می یافت و تمامی آرزوهای استعمارگران و رؤیاهایشان نقش بر آب می شد. اما در‏‎ ‎‏پایان جنگ جهانی اول سرزمین ها به دولتهای بسیاری تقسیم شدند و برای هر دولتی‏‎ ‎‏دست نشانده ای قرار دادند.‏18

‏پس از اینکه استعمار در سیطره بر جهان اسلام و تجزیۀ آن موفق شد تمام تلاش خود‏‎ ‎‏را پس از غارت اقتصادی و سلطۀ نظامی به محو شخصیت و هویت فکری آنها متمرکز‏‎ ‎‏کرد که به قول امام خمینی‏‏(س)‏‏ این شخصیت و هویت از اسلام بوده است. به همین جهت‏‎ ‎‏استعمار، مدارس و مراکز تبلیغاتی مربوط به اندیشه و فرهنگ خویش را تأسیس کرد تا‏‎ ‎‏فرزندان امت اسلامی را در خود جای دهد و اندیشه های آنها را از کودکی مطابق میل‏‎ ‎‏خود پرورش دهد. در ابتدا در مکانی مدرسه ای تأسیس کردند و ما هیچ حرکتی نکردیم‏‎ ‎‏و غافل ماندیم و افرادی مثل ما نیز غافل ماندند و مانع این کار نشدند. سپس‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ خطاب به مسلمانان هشدار می دهد: «من به شما می گویم اگر تنها دغدغۀ‏‎ ‎‏ما این باشد که نماز بخوانیم و یاد خدا کنیم و پا را فرارتر از آن نگذاریم. استعمار و‏‎ ‎‏تجهیزات دشمن هیچیک مخالف ما نیستند. هر چه می خواهی نماز بخوان، هر چه‏‎ ‎‏می خواهی انجام بده تا آنها هر چه را که خدا به تو داده است ببرند. آنها نفت تو را‏‎ ‎‏می خواهند آنها دشمنی ما را می خواهند. می خواهند بازارهای ما را به روی کالاها و‏‎ ‎‏سرمایه هایشان باز کنند.»‏19‏ آنها می خواهند ما بر اختلافات و ضعف و سستی هایمان‏‎ ‎‏باقی بمانیم تا از ثروتها و معادن و اراضی و نیروهای انسانی ما استفاده کنند.‏20

‏دـ غرب در ایلات متحده تجسم یافته است:‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 81

ویژگی آخر غرب از نظر امام خمینی‏‏(س)‏‏ این است که آن را خلاصه شده در ایالات‏‎ ‎‏متحده آمریکا می دانند و از آن بر پایۀ فساد و شیطان اکبر تعبیر می کنند «تمامی‏‎ ‎‏مصیبت هایی که به ما رسیده و همۀ مشکلات ما از آمریکاست تمامی مصیبت ها و‏‎ ‎‏مشکلات ما از اسرائیل است. اینها نمایندگان آمریکا هستند همۀ آنها توسط آمریکا‏‎ ‎‏یاری می شوند تا این امت مظلوم را نابود کنند و اقتصاد و تجار ایران را در فقر و بدبختی‏‎ ‎‏قرار دهند اما اصلاحات این بوده که بازار سیاسی برای آمریکا و اسرائیل گشودند.‏‎ ‎‏آمریکا بدتر از انگلیس، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر و پلیدتر اما سرو کار ما‏‎ ‎‏امروز با آمریکاست.»‏21

‏او در تمثیل خویش به عمق و نوع رابطه ای می نگرد که میان رجال شاه و آمریکا برپا‏‎ ‎‏بود» آنها مردم ایران را از سگهای آمریکا پست تر قرار دادند. اگر یکی از رجال مملکتی،‏‎ ‎‏سگی آمریکایی را با ماشین زیر بگیرد هیچکس حتی شاه ایران نمی تواند او را از‏‎ ‎‏مجازات حفظ کند اما اگر آشپزی آمریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد هیچکس حق ندارد‏‎ ‎‏متعرض او شود. چرا؟ امام پاسخ می دهد «چون مصونیت آشپز و تکنسین و کارگران فنی‏‎ ‎‏آمریکایی لازم است اما روحانیون و وعاظ اسلام و خادمان اسلام باید در زندانها و‏‎ ‎‏تبعیدگاهها باشند.»‏22

‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ در جایی دیگر تأکید می کند «ما توقع چیزی از آمریکا نداریم‏‎ ‎‏خصوصاً اینکه حکومت ایران نفت را از اسرائیل برای همیشه قطع کرده است و اسرائیل‏‎ ‎‏از نزدیکترین دوستان آمریکاست.»‏

‏امام تأکید می کند که شمشیر، عمل مسلمانان است چون آمریکایی ها می گفتند دین‏‎ ‎‏چیزی است و سیاست چیزی دیگر و شایسته نیست روحانیون در کار دیگری دخالت‏‎ ‎‏کنند و نتیجه همان است که می بینید این آرزوی آنان است. خداوند لعنت کند‏‎ ‎‏استعمارگران را که تنها وظیفه ما را «دعا» قرار دادند. کی دعا وظیفۀ ما بوده است؟ عمل‏‎ ‎‏ما شمشیر است، عمل ما حکومت است.»‏23

5ـ امام و مسأله فلسطین:

‏دیدگاه امام خمینی‏‏(س)‏‏ نسبت به مسأله فلسطین را می توان با هر ویژگی زیر مورد‏‎ ‎‏بررسی قرار داد:‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 82

الف ـ شناخت امام خمینی‏(س)‏ از ماهیت درگیری با اسرائیل

‏ب ـ شیوه های مبارزه با اسرائیل از نظر امام‏

‏الف ـ شناخت امام خمینی‏‏(س)‏‏ از ماهیت درگیری با اسرائیل: نویسندۀ این مقاله‏‎ ‎‏ملاحظه می کند که امام سه معنا برای ماهیت درگیری با اسرائیل در نظر گرفته اند: معنی‏‎ ‎‏اول: اینکه آن، برخوردی است که چاره ای جز نابودی یکی از طرفین نیست معنی دوم‏‎ ‎‏اینکه یک درگیری دینی میان مسلمانان و یهودیان است معنی سوم اینکه آن درگیری‏‎ ‎‏چند جانبه است و شاه و آمریکا مهمترین جنبه های آن هستند.البته این معانی با هم‏‎ ‎‏تداخل می کند و جدا نمودن آنها سخت است. با این وجود نسبت به معنی اول یعنی‏‎ ‎‏سرنوشت درگیری می بینیم امام معتقد است که «شکی نیست که تکلیف ملت مسلمان‏‎ ‎‏فلسطین، تکلیف همۀ مسلمانان در هر کجای جهان می باشد. مسلمانان همگی علیه هر‏‎ ‎‏کسی که تلاش در تحقیر آنها دارد ید واحده هستند.»‏24

‏ایشان دائماً برقطع دستان بیگانه تأکید می کردند.‏25

‏ایشان اتفاقات کمپ دیوید را خیانت به اسلام و مسلمانان و اعراب می دانستند.‏26

‏در ارتباط با معنی دوم یعنی محتوای دینی درگیری، امام فقط به سخن گفتن اکتفا‏‎ ‎‏نکرده بلکه عمل نیز می کردند و از پیروزی انقلاب سال 1979 جمعۀ آخر ماه رمضان هر‏‎ ‎‏سال را روز قدس اعلام نمودندو آن را کنگره ای جهانی برای قدس قرار دادند و کمکهای‏‎ ‎‏مادی از سلاح گرفته تا مبارزینی را به مقاومت لبنان در جنوب که در پیشاپیش آن حزب‏‎ ‎‏الله قرار داشت فرستادن و این نشانۀ تفکر ایشان است که درگیری اساساً میان مسلمانان و‏‎ ‎‏یهود می باشد و اینکه به عنوان مثال شایسته نیست مسلمانان مسجد اقصی را تجدید بنا‏‎ ‎‏کنند برای اینکه مسجد اقصی به همین شکل به عنوان سمبلی ابدی در برابر دیدگان امت‏‎ ‎‏اسلامی باقی بماند و همچون مکانی رهایی بخش برای بازپس گیری سرزمینهای اسلامی‏‎ ‎‏فلسطین باشد.‏27

‏در رابطه با درگیری به معنی سوم ـ از معانی شناخته شدۀ امام برای ماهیت درگیری با‏‎ ‎‏اسرائیل ـ در می یابیم که امام خمینی‏‏(س)‏‏ آن را، هم از نظر پیدایش و هم از نظر تحول‏‎ ‎‏متعدد می دانند ایشان معتقد است «اسرائیل زائیدۀ توافق میان دولتهای استعماری شرق‏‎ ‎‏و غرب است و برای نابودی و استعمار و دولتهای اسلامی پدیده آمده و تحت حمایت‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 83

‏تمام استعمارگران بوده و هدف دولتهای استعماری بزرگ از آفرینش اسرائیل فقط اشغال‏‎ ‎‏فلسطین نیست «اگر آنها فرصت بیابند برای تمامی دولتهای عربی همان سرنوشت‏‎ ‎‏فلسطین یعنی اشغال خواهد بود»‏28

‏ب ـ شیوه های درگیری با اسرائیل از نظر امام خمینی‏‏(س)‏‏ در رابطه با شیوه های‏‎ ‎‏درگیری با اسرائیل از نظر امام، نویسندۀ این مقاله معتقد است که یک شیوه بیشتر وجود‏‎ ‎‏ندارد و آن شیوۀ مبارزۀ مسلحانه است یعنی جنگ مردمی طولانی مدت و این موضوع‏‎ ‎‏در تحلیل تمامی سخنان امام دربارۀ اسرائیل دیده می شود. نویسندۀ این مقاله هیچ شیوۀ‏‎ ‎‏دیگری مانند شیوۀ دیپلماتیک، درگیری سیاسی یا دوره ای سیاست و دوره ای جنگ در‏‎ ‎‏سخنان امام نیافت. کلمۀ برتر در سخنان سیاسی امام، کلمۀ جنگ بود و کلمۀ دیگری‏‎ ‎‏یافت نمی شود مثلاً در سخنرانی ایشان به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد انقلاب‏‎ ‎‏الجزایر در 2 / 10 / 1979 می گوید: «ما با مذاکرات مصر، آمریکا و اسرائیل روبرو هستیم‏‎ ‎‏که هدف آن درهم کوبیدن جنبش بزرگ مردم فلسطین می باشد. ای رؤسا و نمایندگان‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی گرد آمده در الجزایر عزیز! بیایید متحد شویم و دست شرقی ها و‏‎ ‎‏غربی ها و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل را قطع کنیم تا حقوق ملت فلسطین را‏‎ ‎‏بازگردانیم.»‏29

‏در سخنان ایشان به جنبش های آزادیبخش جهان در 15 / 11 / 1979 آمده است:‏‎ ‎‏برخیزید و از کیان اسلام و از ملت و وطن خویش دفاع کنید. ایشان مسلمانان را دعوت‏‎ ‎‏می کنند «برخیزید و از اسلام و مرکز وحی با مبارزۀ مسلحانه دفاع کنید.»‏30

6ـ دیدگاههای امام نسبت به نظام های استبدادی (از جمله نظام شاه):

‏در سخنان امام خمینی‏‏(س)‏‏ توصیفات بسیاری برای نظامهای مستبد و به عنوان نمونه‏‎ ‎‏نظام شاه وجود دارد. مبارزۀ مستمر ایشان از سال 1963 (1342) تا پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی در سال 1979 (1357) ادامه یافت. سخنان سیاسی آیت الله خمینی در سرزنش‏‎ ‎‏نظام شاه حتی پس از سقوطش ادامه یافت و شاید این مورد به خاطر تأکید شرعی بر‏‎ ‎‏انقلاب علیه حکومت سابق باشد تا انقلاب در نسل جدید نیز رسوخ کند. ‏

‏با بررسی مهمترین سخنان امام دربارۀ شاه ـ تنها حزبی که شاه ایجاد کرد یعنی ـ‏‎ ‎‏حزب رستاخیز ملاحظه می کنیم که امام خمینی‏‏(س)‏‏ اعتراضش را با صراحت و با استناد‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 84

به سخنان پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ بیان می کند: «شاه شاهان یا شاهنشاه نزد خدای متعال از القابی‏‎ ‎‏است که بسیار مورد بغض و خشم است. اسلام از اصل با ـ نظام شاهنشاهی موافق نیست‏‎ ‎‏و هرکس در نظام حکومتی نظر کند می فهمد که اسلام آمد تا تمام کاخهای شاهنشاهی را‏‎ ‎‏درهم بشکند. شاهنشاهی حکومتی ننگ آور و ارتجاعی است.»‏31‏ و امام تأکید می کند‏‎ ‎‏«قرآن در نهایت جدیت دربارۀ انقلاب علیه سلاطین سخن می گوید و نیز روایات‏‎ ‎‏متعددی نقل شده دربارۀ قیام علیه سلاطین و ستمگران و کسانی که به دین تجاوز‏‎ ‎‏می کنند و اینکه از ابتدای تاریخ بشر، پیامبران و علماء همیشه به قیام علیه ستمگران و‏‎ ‎‏مبارزه علیه آنها مکلف بودند و این سخن امام خمینی‏‏(س)‏‏ است که شاه دوستی یعنی‏‎ ‎‏تجاوز به احکام اسلام و تحریف قرآن کریم، شاه دوستی یعنی سرکوبی روحانیون و‏‎ ‎‏تضعیف و محو آثار رسالت. چون از هنگامی که نظام شاهنشاهی در ایران ایجاد شد تا‏‎ ‎‏زمان حال خدا می داند چقدر مصیبت به ما رسیده است و چقدر جرایم و جنایت‏‎ ‎‏مرتکب شده اند، جرائم پادشاهان ایران، چهرۀ تاریخ را سیاه کرده است شاهان ایران‏‎ ‎‏مجرم بوده اند آنها کسانی هستند که دستور قتل عام می دادند و از سیر کشته شدگان مأذنه‏‎ ‎‏درست می کردند.»‏32

‏بنابراین تصور طبیعی است که امام نظام شاه را نابود کند و این به خاطر موصوف‏‎ ‎‏بودن راه و روش ایشان به چندین صفت می باشد. به طوری که می یابیم سنگ زیربنای‏‎ ‎‏راه و روش ایشان مخالفت کامل با شاه (پهلوی) و شاهنشاهی است ایشان حکومت این‏‎ ‎‏خانواده را که مستمر و همیشگی است غیرقانونی و غیر شرعی می داند و از این اندیشه‏‎ ‎‏خود طول مبارزه اش با حکومت شاه دست برنداشت و دومین سنگ زیر بنا که ایشان‏‎ ‎‏کشف کرد این بود که این نظام کاملاً دست آمریکا و اسرائیل است و جریان اسرائیل در‏‎ ‎‏ایران واقعاً عمیق است به طوری که آمریکایی ها و اسرائیلی ها حکام فعلی ایران هستند و‏‎ ‎‏نقطۀ سوم در راه و روش امام، اصرار ایشان بر اصلاح قانون بود تا قانون شاه پذیرفته‏‎ ‎‏نشود.‏

‏امام شیوۀ درمان جبهۀ ملی به رهبری محمد مصدق را رد کرد. این جبهه معتقد به‏‎ ‎‏شیوۀ اصلاح بود. جبهۀ ملی آمادۀ همکاری با خانوادۀ سلطنتی پهلوی بود. گمان رهبران‏‎ ‎‏جبهه ملی این بود که کنار گذاشتن خانوادۀ سلطنتی محال است و چاره ای نیست مگر‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 85

اینکه برای مدتی خانوادۀ سلطنتی را بپذیرند. به همین خاطر مانع ادامۀ سلطنت شاه‏‎ ‎‏نمی شدند و می گفتند او را رها می کنیم تا بدون حکومت سلطنت کند. اما امام خمینی‏‏(س)‏‎ ‎‏این شیوۀ درمان را رد کرد و اصرار داشت که «او نباید هرگز حکومت کند بلکه باید بیرون‏‎ ‎‏برود.»‏33

7ـ دیدگاههای امام خمینی‏(س) ‏دربارۀ بدیل بودن اسلام 

‏با تحلیل سخنان امام برای نویسندۀ مقاله مشخص شد که اسلام ـ یعنی حکومت و‏‎ ‎‏عقیده ـ بدیلی است که آیت الله خمینی پیشنهاد می کند. او نه تنها حکومت اسلامی و‏‎ ‎‏پرستش خدا را در زمین می خواهد بلکه ولایت فقیه را نیز به معنای وسیع سیاسی اش‏‎ ‎‏می خواهد. ایشان ویژگیهایی را به دقت مشخص می کند که منحصر می شود در: ‏

الف ـ هدف، اسلام است 

‏ب ـ ایجاد حکومت اسلامی ‏

‏ج ـ تحکیم مفهوم دولت محمدی ‏

‏دـ تصفیۀ تمامی ارکان نظام سابق ‏

‏الف ـ هدف اسلام است: در ابتدا مشاهده می شود که هدف امام خمینی‏‏(س)‏‏، اسلام‏‎ ‎‏است و برنامه ها نیز اسلامی هستند و این ویژگی در اعلان آشکار هدف ایشان ظاهر‏‎ ‎‏می شود: «هدف، اسلام و استقلال وطن و طرد دست نشاندگان اسرائیل و اتحاد با‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی است. ما مسئول حفظ اسلام هستیم این تکلیف از مهمترین تکالیف‏‎ ‎‏شرعی است حتی از نماز هم مهمتر است. این تکلیفی است که شایسته است در راهش‏‎ ‎‏خونها ریخته شود. خون ما از خون امام حسین ‏‏علیه السلام‏‏ گرانبهاتر نیست که در راه اسلام‏‎ ‎‏ریخته شد این ارزش اسلام است که باید حفظ کنیم و به دیگران بیاموزیم.»‏34‏ ‏

‏ب ـ ایجاد حکومت اسلامی: از سوی دیگر امام هدفش ایجاد حکومت اسلامی که به‏‎ ‎‏دین منظور باید رهبران آن ـ علماـ از مساجد خارج شوند. امام برای این حکومت‏‎ ‎‏ویژگیهایی مشخص می کنند بطوری که هیچکس در آن بطور مطلق حکومت نمی کند.‏‎ ‎‏حکومت اسلامی، حکومتی شرعی است. «هیچکس حکومت نمی کند، شریعت‏‎ ‎‏حکومت می کند، شریعت قانون الهی است میان بشر و دولتهای اسلامی که از‏‎ ‎‏پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ و سایر خلفاء و سایر افراد گرفته شده است آنها کسانی هستند که قانون نازل‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 86

شده از سوی خدای متعال و جاری شده بر زبان پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ را پیروی کردند و رئیس آن‏‎ ‎‏حکومت از مسجد می آید «رئیس مسلمان ما کسی است که در مسجد می نشیند و حکم‏‎ ‎‏صادر می کند و سپاه اعزام می نماید یا همانطور که روایت شده هنگامی که کسی وارد‏‎ ‎‏مسجد می شد نمی توانست پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ خدا را بشناسد او نمی توانست پیامبر را از‏‎ ‎‏دیگران تشخیص دهد دولت با عدالت کامل اداره می شد.»‏35‏ ‏

‏در نظر برخی، امام ولایت فقیه و بازگشت نظریۀ امامت را به عنوان بدیل اسلامی‏‎ ‎‏می خواهد. ایشان و سایر فقهای شیعه، چیز جدیدی اضافه نکرده اند. شیعیان 12 امامی،‏‎ ‎‏مقلد هستند فکرشان از هر نظریۀ منتقدانه ای نسبت به میراث شیعه که معتقد است امر و‏‎ ‎‏سفارش خدا به امت، 12 امام می باشند، خالی است.‏

‏سپس صاحبان این نظر تأکید می کنند که امام با این وجود توانست در موارد زیر‏‎ ‎‏اجتهاد نماید اولاً: تشخیص واقعیت های مأیوس کننده ای که مسلمانان در آن زندگی‏‎ ‎‏می کنند ثانیاً ابراز تناقض این واقعیت ها با اسلام هم عملی و هم و نظری و فکری. ثالثاً‏‎ ‎‏تأکید بر عمومیت ولایت فقیه همچون موضعی عملی در آمیخته با اندیشۀ نظری که‏‎ ‎‏شیعه به وسیلۀ آن از جمودی که حرکت انقلابی شان را از غیبت امام دوازدهم کند کرده‏‎ ‎‏بود رهایی یافت.‏36‏ در نظر برخی دیگر از مخالفین اندیشۀ امام خمینی‏‏(س)‏‏ دربارۀ‏‎ ‎‏جانشین اسلامی، شیعه و در رأس آنان خمینی معتقدند که اسلام در دولتی تجسم‏‎ ‎‏نمی یابد مگر در زمان پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ و علی ‏‏علیه السلام‏‏ و مطابق نظر این کتاب، امام خمینی‏‏(س)‏‏ در‏‎ ‎‏سخنان خود نسبت به خلفای راشدین غفلت کرده است.‏37

‏چون شیعیان معتقدند که آن خلافت غصبی و غیر شرعی است و امور حکومت از‏‎ ‎‏امامان 12گانه و از جانشین آنها گرفته شده است. بنابراین شیعه به خلافت اسلامی در‏‎ ‎‏دوره های مختلف تاریخ اسلام حمله می کند و رافضی ها در گذشته و حال تعمداً قصد‏‎ ‎‏داشته اند که تاریخ اسلامی را به هر وسیله آشفته کنند.‏38

‏به همین خاطر مطابق نظر این کتاب، امام خمینی‏‏(س)‏‏ به خلافت در تاریخ اسلامی به‏‎ ‎‏کنایه یا صراحت حمله کرده است. ما با نقطه نظرات پیشین اختلاف داریم چون‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏(س)‏‏ از این اختلافات پس از انقلاب گذشت. در سخنرانی روز 1 / 4 / 1979‏‎ ‎‏امام به جانشین اسلامی که وی پیشنهاد کرده بود اشاره کرد. ایشان حکومت اسلامی را‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 87

می خواهد اما نه مستند به قوانین غربی. برای آن تشکیلاتی جهت امر به معروف و نهی از‏‎ ‎‏منکر در نظر می گیرد. این حکومت، پرچم اسلامی دولت محمدی ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ دارد. او‏‎ ‎‏می خواهد تمامی وزارتخانه های نظام سابق را تصفیه کند. ایشان چیزی را می خواهد که‏‎ ‎‏مردم می خواهند یعنی «جمهوری اسلامی» حکومتی با قوانین و مطبوعات و وسایل‏‎ ‎‏تحقیق و جستجو و وزارتخانه های اسلامی و به همین دلیل معنی محدود ولایت فقیه را‏‎ ‎‏رد می کند. این دیدگاه جامع با برگزاری انتخابات مجلس شورا به اجرا درآمد و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی به پا شد و حزب جمهوری اسلامی تأسیس گردید.‏39

‏ج ـ تحکیم مفهوم دولت محمدی: امام ذهنها را متوجه موضوع دولت محمدی کرد:‏‎ ‎‏همان موضوعی است که نظر مخالفینش را از میان برد. «ما سعی می کنیم دولت بنا کنیم.‏‎ ‎‏نباید پرچم ایران، پرچم شاهنشاهی باشد، شعارها و نشانه ها نباید شاهنشاهی باشند.‏‎ ‎‏باید شعارها اسلامی باشند باید علامت شیر و خورشید از تمام وزارتخانه ها و ادارات‏‎ ‎‏حذف شود. باید پرچم ما پرچمی اسلامی باشد باید آثار طاغوت از بین برود و آثار و‏‎ ‎‏نشانه ها اسلامی باشند.»‏40‏ ‏

‏دـ تصفیۀ تمامی ارکان نظام سابق: امام در دولت جایگزین شدۀ اسلامی اش خواهان‏‎ ‎‏تصفیۀ همۀ ارکان نظام سابق می باشد و معتقد است همۀ ادارات باید تصفیه شوند.‏41

‏«در وزارتخانه ها خائنین طرد شوند اما همه خائن نیستند. نظامیان شریف باقی بمانند‏‎ ‎‏شما فرزندان ملت ایران هستید شما در طول 55 سال بر تمامی مصایب صبر کردید اگر‏‎ ‎‏خطایی دیدید به مسئولین اطلاع دهید.»‏42

‏امام در راه تصفیه ارکان نظام سابق و برقراری جایگزین اسلامی سه وسیلۀ تحقق را‏‎ ‎‏بیان می کند: نابودی حکومتهای ستمگر از طریق برنامه های عملی، انقلاب سیاسی‏‎ ‎‏منظم و سپس مقاومت طولانی مدت. در رابطه با نابودی حکومتهای ستمگر امام‏‎ ‎‏برنامه هایی مشخص می کند که باید به نکات زیر اشاره شود: ‏

‏قطع مؤسسات تابع حکومتهای ظالم، سپس ترک همکاری با آنها و دوری از هر‏‎ ‎‏عملی که به سود آنهاست و تأسیس مؤسسات قضایی، مالی، اقتصادی، فرهنگی و‏‎ ‎‏سیاسی جدید. در رابطه با ضرورت انقلاب سیاسی به عنوان شیوه دوم برای تشکیل‏‎ ‎‏حکومت اسلامی دیده می شود که شرع و عقل بر ما واجب می کنند که امور دولتی و‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 88

حکومتی را ترک نکنیم و دلایل آن نیز واضح است اگر این حکومتها در گمراهی شان به‏‎ ‎‏راه خود ادامه دهند نظام و احکام اسلامی تعطیل می شوند. هنگامی که نصوص بسیاری‏‎ ‎‏یافت می شوند که نظام غیر اسلامی را به شرک توصیف می کند و حاکم آن را طاغوت‏‎ ‎‏می نامند ما مسئول محو آثار شرک از جامعۀ مسلمانان هستیم و امام معتقد است که‏‎ ‎‏مقاومت طولانی مدت شیوۀ سوم است که حتی بعد از 200 سال هم می تواند در رسیدن‏‎ ‎‏به هدف سهیم باشد. ما توقع نداریم که تعلیمات و تلاشهایمان در زمانی کوتاه ثمر دهد‏‎ ‎‏چون تحکیم پایه های حکومت اسلامی نیازمند وقت طولانی و تلاشهای زیادی می باشد‏‎ ‎‏و ما می بینیم بسیاری از عقلا سنگی می نهند تا دیگران پس از 200 سال بر آن بنایی‏‎ ‎‏بسازند.‏43

8ـ ویژگیهای دیدگاه امام خمینی‏(س)‏ برای وحدت نیروهای جنبش احیای اسلامی:

‏وحدت مسلمانان یا وحدت نیروهای جنبش احیای اسلامی ویژگی بیان شدۀ‏‎ ‎‏همیشگی در سخنان سیاسی امام ـ آیت الله خمینی ـ می باشد «هنگامی که هدفمان اسلام‏‎ ‎‏باشد این هدف محقق نخواهد شد مگر با وحدت مسلمانان در تمام جهان و اتحاد با تمام‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی برای تشکیل صفی واحد در مقابل صهیونیسم و اسرائیل و تمامی‏‎ ‎‏دولتهای استعماری.»‏

‏این موضوع به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد 1342 در سخنان ایشان آمده است.‏‎ ‎‏از نقطه نظر ایشان این وحدت اجتناب ناپذیر است همچنین ایشان از همگان همکاری در‏‎ ‎‏میان خود برای بسط عدالت اسلامی که تنها راه سعادت است را می خواهد.»‏44

‏ایشان با صراحت به تمام مسلمانان جهان، اتحاد در برابر طاغوتها را اعلان می کند و‏‎ ‎‏به نظر می رسد که این سخن از دقیق ترین شیوه هاست: «ای مسلمانان جهان، این‏‎ ‎‏مستضعفین تحت سلطۀ ستمگران، بپاخیزید و متحد شوید و از اسلام و از سرنوشت‏‎ ‎‏خود دفاع کنید و از فریاد طاغوتها نهراسید. این قرن به اذن خدای قادر، قرن غلبۀ‏‎ ‎‏مستضعفین بر مستکبرین و غلبه حق بر باطل خواهد بود.»‏45

‏برای ایشان گشودن دست به سوی تمامی جنبش های آزادیبخش جهان اسلام کار‏‎ ‎‏سختی نیست «من دست خود را با گرمی به سوی تمامی مسلمانان که راه رهایی از‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 89

‏استعمار را می پیمایند و در راه استقلال سیاسی صحیح و شکستن زنجیره های اسارت‏‎ ‎‏بیگانه تلاش می کنند دراز می کنم.‏46

‏همچنین اعلان می کند «ما با تمامی مظلومان جهان مشارکت می کنیم و تمامی‏‎ ‎‏مظلومان جهان را یاری می دهیم» و نیز می گویند «من پشتیبانی خود را از تمامی‏‎ ‎‏جنبش هایی که برای آزادی از چنگال نیروهای بزرگ چپ و راست مبارزه می کنند اعلام‏‎ ‎‏می کنم.»‏47

9ـ وصیت امام دربارۀ شرایط نهضت و نظام اسلامی:

‏وصیت امام خمینی‏‏(س)‏‏ که پس از وفاتش به عنوان پیمان سیاسی و دینی اعلام شد‏‎ ‎‏مجموعه ای بسیار مهم است قسمتهایی از آن را دربارۀ شرایط نهضت و احیای اسلامی‏‎ ‎‏بیان می کنیم.‏48

‏1ـ وصیت به ملتهای اسلامی:‏

‏وصیت من به ملتهای اسلامی آن است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به‏‎ ‎‏شما در رسیدن به هدف اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند خود باید به این‏‎ ‎‏امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد قیام کنید و علمای اعلام و خطبای‏‎ ‎‏محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنید تا از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی‏‎ ‎‏خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند‏‎ ‎‏کشید و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنید و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است‏‎ ‎‏بپرهیزید و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستید دست برادری‏‎ ‎‏دهید که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و‏‎ ‎‏ملت ها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان‏‎ ‎‏را مسلمین تشکیل می دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و‏‎ ‎‏برابری حاصل شود.‏

‏2ـ رد سرمایه داری غرب و مارکسیسم:‏

‏امام می گویند: یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر می باشد آن است که اسلام نه‏‎ ‎‏تنها با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کنندۀ توده های تحت ستم و مظلوم‏‎ ‎‏موافق نیست بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و مخالف عدالت‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 90

‏اجتماعی می داند. گرچه بعضی کج فهمان بی اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسایل‏‎ ‎‏سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده اند و باز هم دست‏‎ ‎‏برنداشته اند که اسلام طرفدار بی حد و مرز سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه‏‎ ‎‏که با کج فهمی خویش از اسلام برداشت نموده اند چهرۀ نورانی اسلام را پوشانیده و راه‏‎ ‎‏را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند و آن را رژیمی چون رژیم‏‎ ‎‏سرمایه داری غرب مثل رژیم آمریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب‏‎ ‎‏آورند.‏

‏در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بی اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف‏‎ ‎‏مقابل دستۀ اول قرار گرفته و گاهی با تمّسک به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه اسلام‏‎ ‎‏را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال او معرفی نموده اند و توجه به سایر آیات و‏‎ ‎‏فقرات نهج البلاغه ننموده و سر خود با فهم قاصر خود به پا خاسته و مذهب اشتراکی را‏‎ ‎‏تعقیب می کنند و از کفر و دیکتاتوری و اختناق حمایت می کنند.‏

‏3ـ وصیت به تمام مستضعفین جهان:‏

‏وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و‏‎ ‎‏منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای‏‎ ‎‏شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر که بتدریج‏‎ ‎‏پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همۀ کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز‏‎ ‎‏شده است مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچیک از دول‏‎ ‎‏حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند بلکه‏‎ ‎‏اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه‏‎ ‎‏کرده اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و‏‎ ‎‏طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همۀ مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت یایموت‏‎ ‎‏محروم بوده و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیانش بکار گرفته اند و یا آنکه‏‎ ‎‏دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده اند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هر چه توان‏‎ ‎‏داشته اند بکار گرفته اند و با حیله های مختلف کشورها را بازاری برای شرق و غرب‏‎ ‎‏درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بارآوردند و‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 91

‏اکنون نیز با این نقشه در حرکتند. و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و‏‎ ‎‏مسلمانان، بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و‏‎ ‎‏عمال سرسپردۀ آنها نهراسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و‏‎ ‎‏اسلام عزیز تسلیم می کنند از کشور خود برآیند و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام‏‎ ‎‏امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و‏‎ ‎‏محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و‏‎ ‎‏مستقل به پیش روید که با تحقق آن همۀ مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و‏‎ ‎‏همۀ مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند.» در پایان این بحث سخنی‏‎ ‎‏شیواتر از سخنان امام خمینی در قسمت پایانی وصیت نامه شان نمی یابم که ادای معانی‏‎ ‎‏عمیق و تواضع شایانی است که جز علما و رهبران بزرگ در تاریخ امت ها کسی چنین‏‎ ‎‏سخن نمی گوید:‏

‏با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت‏‎ ‎‏خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم و به دعای شما احتیاج‏‎ ‎‏مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت وقصور‏‎ ‎‏وتقصیر بپذیردو از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی و قصور و تقصیرها بپذیرند و با‏‎ ‎‏قدرت و تصمیم اراده به پیش روند وبدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت‏‎ ‎‏خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر  در خدمتند والله نگهدار این ملت‏‎ ‎‏ومظلومان جهان است.‏

‏خداوند امام را مورد رحمت وسیع خویش قرار دهد و ما را از علم و جهاد ایشان‏‎ ‎‏سودمند فرماید.‏

‏ ‏

‏ ‏

پی نوشتها

1- Donald, N. Wiber, Iran past and present pp. 332-351. 

‏دربارۀ رهبری دینی ایران نگاه کنید به: ‏

Apipi, Bakshayshi, Ten Decdes, ulama's strujjle Tehran: Islamic Pryajation organiization 1985   pp 5-30.

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 92

2ـ اسامه غزالی حزب،‏ بعد اسلانی انقلاب ایران‏، مجله سیاسات دولتی، شناره 61، 1980قاهره ،‏‎ ‎‏مرکز مطالعات سیاسی واستراتژیک اهرام ، ص 126.‏

‏3ـ آیت الله خمینی،‏ حکومت اسلامی‏، ترجمه دکتر حسن حنفی، قاهره، 1983، ص 8.‏

‏4ـ دکتر محمد عماره، ‏اندیشۀ رهبر انقلاب ایران‏، قاهره، دار ثابت، 1985، ص 28.‏

‏5ـ فتحی عبدالعزیز، ‏خمینی راه حل و جانشین اسلامی‏، دارالمختار اسلامی، قاهره، 1979، ص 7.‏

‏6ـ ‏همان‏، ص 25ـ10.‏

‏7ـ دکتر حسن حنفی، ‏امام خمینی‏(س)‏، جهاد نفس یا جهاد اکبر‏، قاهره، ص 13.‏

‏8ـ مرتضی کتیبی و جان لیون فاندرون، ‏جامعه و دین نزد امام خمینی‏(س)‏ در ایران‏، 1900 تا‏‎ ‎‏1980، بیروت، 1985، ص 126ـ25.‏

‏9ـ ‏همان‏، ص 125.‏

‏10ـ شیخ محمد منظور نعمانی، ‏انقلاب ایران در ترازوی اسلام‏، قاهره، 1985، ص 28.‏

‏11ـ مرتضی کتبی و جان لیون فاندون،‏ پیشین‏، ص 216.‏

‏12ـ محمدجواد مهری،‏ جنبه هایی از اندیشه های امام خمینی‏، تهران، ص 107ـ 124.‏

‏13ـ سخنان امام خمینی‏‏(س)‏‏ در 23 رمضان 1391 قمری، نویسنده برای سخنان امام خمینی‏‏(س)‏‏ به‏‎ ‎‏منبع زیر مراجعه کرده است: سخنان برگزیدۀ امام خمینی‏‏(س)‏‏ (4 بخش) مترجم محمد مهری، انتشارات‏‎ ‎‏وزارت ارشاد اسلامی، تهران 1402 قمری.‏

‏14ـ نامۀ امام خمینی‏‏(س)‏‏ به مراکز علمی در 8 محرم 1378 قمری.‏

‏15ـ نامۀ امام خمینی‏‏(س)‏‏ به طلاب و دانشجویان مسلمان در آمریکا به تاریخ 28 جمادی الثانی 1312.‏

‏16ـ برای بررسی دقیق حوادث انقلاب و مداخلات غرب و آمریکا در زندگی مسلمانان شیعه و از طریق‏‎ ‎‏وسایل ارتباط جمعی نگاه کنید به:‏

Ervond Abrahamian: Iran Between Tovo revolutions.

‏17ـ سخنرانی امام 2 جمادل الاولی 1348 قمری.‏

‏18ـ آیت الله خمینی، ‏حکومت اسلامی‏، منبع سابق، ص 14 تا 35.‏

‏19ـ ‏منبع سابق‏، ص 21 و 22.‏

‏20ـ دکتر محمد عماره، ‏اندیشه رهبر انقلاب ایران‏، منبع سابق، ص 18.‏

‏21ـ سخنان تاریخی علیه امتیازات بیگانه در ایران، دکتر ابراهیم الدسوقی، ‏انقلاب ایران، ریشه های‎ ‎ایدئولوژیک‏، قاهره، ص 144.‏

‏22ـ محمدجواد مهری، ‏راهنماییهای امام خمینی به مسلمانان‏، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1403،‏‎ ‎‏ص 57.‏

‏23ـ ‏منبع سابق‏، ص 159.‏

‏24ـ سخن امام خمینی‏‏(س)‏‏ دربارۀ کمک به مسأله فلسطین روز 3 رمضان 1392 قمری، تفصیل این‏‎ ‎‏بیانات را ببینید در خضرنورالدین: امام در مقابل صهیونیسم، تهران، انتشارات مرکز تبلیغات پنجمین سالگرد‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب اسلامی.‏

‏25ـ ‏منبع سابق‏، ص 24 تا 55.‏

‏26ـ ‏منبع سابق‏، ص 87.‏

‏27ـ ‏منبع سابق‏، ص 81تا 85.‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 93

28ـ ‏منبع سابق‏، ص 85تا91.‏

‏29ـ ‏منبع سابق‏، ص 96.‏

‏30ـ ‏منبع سابق‏، ص 102.‏

‏31ـ دکتر ابراهیم دسوقی شتا، ‏انقلاب ایران، ریشه های ایدئولوژیک‏، منبع سابق، ص 148.‏

‏32ـ ‏منبع سابق‏، ص 148ـ149.‏

‏33ـ دکتر کلیم صدیقی،‏ جنبش اسلامی‏، منبع سابق، ص 81.‏

‏34ـ دکتر ابراهیم دسوقی شتا، ‏انقلاب ایران، شاخه های ایدئولوژیک‏، منبع سابق، ص ‏63‏1.‏

‏35ـ ‏منبع سابق‏، ص 165.‏

‏36ـ دکتر محمد عماره، ‏اندیشه رهبر‏، منبع سابق، ص 12.‏

‏37ـ ‏منبع سابق‏، ص 13.‏

‏38ـ شیخ محمد منظور نعمانی، ‏منبع سابق، ‏ص 181 و 182.‏

39- Rayimond N. Habiby, fariborz chavidel: khumayni's Islamic republic, pp. 139-151.

‏40ـ تفصیل این نظر در خطاب تاریخی امام در روز 1 / 4 / 1979 آمده است نگاه کنید به  محمدجواد‏‎ ‎‏مهری: رهنمودهای امام خمینی‏‏(س)‏‏ به مسلمانان، ‏منبع سابق‏، ص 7 تا 13.‏

‏41ـ ‏همان منبع، ‏ص 7 تا 13.‏

‏42ـ ‏همان منبع، ‏ص 9.‏

‏43ـ تفصیل این مطالب در صفحات کتاب ‏حکومت اسلامی‏ آمده است، ‏منبع سابق‏، ص 111.‏

‏44ـ پیام به اتحادیۀ دانشجویان مسلمان در اروپا، 5 / 3 / 1398، قمری، محمد جواد مهری، ‏جنبه هایی‎ ‎از اندیشۀ خمینی‏، ص 111.‏

‏45ـ ‏منبع سابق‏، ص 113.‏

‏46ـ ‏سازمان تبلیغات اسلامی‏، پیرامون وحدت اسلامی، تهران، چاپخانه سپهر، 1404، قمری، ص‏‎ ‎‏14.‏

‏47ـ ‏همان منبع، ‏ص 14.‏

‏48ـ متن کامل وصیت نامه را ببینید دکتر رفعت سید احمد، وصیت امام، ‏دارالشرقیه‏، 1989، قاهره.‏

‎ ‎

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 94

  • )) دکترای علوم اسلامی، مدیر مرکز مطالعات و پژوهشهای یافادر مصر.