جایگاه و رسالت معلم و مربی از دیدگاه حضرت امام خمینی

جایگاه و رسالت معلم و مربی از دیدگاه حضرت امام خمینی(س) 

محمدرضا عطائی ـ دانشجوی تربیت معلم مشهد 

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم‎ ‎الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین‏. ‏‎[1]‎ (‏آل عمران / 164) ‏

‏ سپاس و منّت خدای را که با بعثت انبیاء علیهم السلام و معلمان و مربیان راستین بشر،‏‎ ‎‏آدمیان را از شرک و ضلالت نجات داد و با انتخاب اسوه های تربیت و اخلاق، بشریت را به کمال‏‎ ‎‏مطلوب هدایت فرمود، و شکر و سپاس فراوان او را که با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و‏‎ ‎‏نعمت وجود رهبری الهی، تعلیم و تعلم و تزکیه و تهذیب را به کاممان شیرین و این واژه های‏‎ ‎‏مقدس را برایمان معنی کرد و گل واژه های بیانش را تا اعماق جانمان نافذ گردانید. ‏

‏جایگاه معلم ‏

‏سخن گفتن از جایگاه معلم و مقام والا و منیع او کار آسانی نیست و هر چه قدر که در این‏‎ ‎‏زمینه گفته و نوشته شود حق مطلب ادا نمی گردد، ولی از باب ‏مالا یدرک کله لا یترک کلّه‏ با‏‎ ‎‏استمداد از خدای متعال و استضائه از قرآن مجید و سخنان اهل بیت و کلمات ارزشمند معلم‏‎ ‎‏کبیرمان بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران، امید است مطالبی سودمند و قابل توجه تقدیم گردد.‏‎ ‎‏باری معلم، کسی است که با پر ارزشترین و گرانقدرترین موجود یعنی انسان سر و کار دارد و به‏‎ ‎‏فرموده رهبر کبیر انقلاب قدس سره: "شغل شما (معلّمان) شغل انسان سازی است، معلم، انسان‏‎ ‎‏درست می کند. همان شغل انبیا است"‏ ‎[2]‎ ‏و براستی می توان گفت که هر کس در هر پست و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 493

مقامی که هست علاوه بر همت والا و پشتکار و تلاش خویش مرهون معلمان است و بلکه‏‎ ‎‏حیات معنوی انسانها و سعادت هر کسی در گرو تغذیه از خوان نعمت آنهاست. همان طوری که‏‎ ‎‏در تفسیر آیه شریفه "‏فلینظر الانسان الی طعامه" ‎[3]‎ ‏آمده است که آدمی باید توجه کند که از چه‏‎ ‎‏کسی علم می آموزد و تغذیه علمی و تربیت خود را از دست چه کسی می گیرد.‏‎[4]‎

‏امام امت رضوان الله علیه، خطاب به معلمان و اساتید می فرماید: " ... گمان نکنیدکه شما یک،‏‎ ‎‏ده نفر، پنجاه نفر، پیش شما هست و شما آن پنج نفر یا ده نفر یا پنجاه نفر را تعلیم می دهید و‏‎ ‎‏ممکن است که خیال کنید که این عده چیزی نیستند. دیگران کارها را انجام بدهند. ممکن است‏‎ ‎‏دربین همین ده نفر، همین پنجاه نفر که شما تعلیم می دهید، یک شخص پیدا بشود که بعدها‏‎ ‎‏بشود، یک مقام عالی داشته باشد، رئیس جمهور یک مملکت بشود، نخست وزیرش بشود،‏‎ ‎‏مراتب عالیۀ کشور دست او بیاید. اگر چنانچه همین یک نفری که پیش شما بوده و بعد هم رفته‏‎ ‎‏پیش کسان دیگر تا رسیده به آن آخر یک تربیت فاسدی بشود، یعنی یا تعلیمی باشد و هیچ‏‎ ‎‏کاری به این نداشته باشد که این باید تربیت انسانی هم بشود، یا خدای نخواسته معلم منحرفی‏‎ ‎‏باشد و این کودک از اول و بعد هم در مراتب دیگر تحت یک تربیت انحرافی واقع بشود، ممکن‏‎ ‎‏است همین یک نفر یک کشور را به باد فنا بدهد ... ".‏‎[5]‎ 

‏برای این که بیشتر با نقش معلم و جایگاه رفیع او آشنا شویم ناگزیر از دو مقدمه می باشیم:‏‎ ‎

‏اوّل ـ باید قبل از هر چیز ببینیم در مکتب مقدس و آسمانی اسلام که این قدر از علم و عالم‏‎ ‎‏تمجید شده، ارزش این دو چیست؟ در همه جای قرآن و کلام معصومین علیهم السلام که به‏‎ ‎‏دقت بنگریم، می بینیم که علم را به عنوان یک امتیاز و یک ارزش معرفی می کند ولی ارزش‏‎ ‎‏ایمان و تقوا را بالاتر از آن، ‏‎[6]‎ ‏بلکه علم بدون ایمان و تقوا را نکوهش می نمایند؛ علم بدون جهت‏‎ ‎‏صحیح و منهای تزکیه و ایمان به خدا و تزکیه یعنی اسلحه دادن به دست جاهل و به قول مولوی سلاح‏‎ ‎‏در دست زنگی مست است: ‏

بد گهر را علم و فن آموختن دادن تیغ است دست راهزن 

تیغ دادن در کف زنگی مست به که افتد علم را نادان به دست 

علم و مال و منصب و جاه و قرآن فتنه آرد در کف بدگوهران[7] 

‏به فرمایش امام امت (رضوان الله علیه) علم بدون تهذیب باعث زوال و نابودی همه چیز‏‎ ‎‏می شود، آنجا که می فرماید: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 494

‏" ... در دبیرستانهای ما که جوانهای ما می روند تهذیب در کار نباشد، ادب اسلامی در کار‏‎ ‎‏نباشد و در دانشگاه ... اسلامی نباشد و از علوم اسلام و از احکام اسلام خبری نباشد، رو به‏‎ ‎‏زوالیم یعنی هم اسلام به باد می رود و هم کشور ... "‏‎[8]‎

‏مکتب انسان ساز اسلام با یک نگرش وسیع به ما می آموزد که دنیا و مقام و مال و منال‏‎ ‎‏دنیوی نباید هدف باشد بلکه هدف رسیدن به قرب الهی و کمال معنوی است و علم از دیدگاه‏‎ ‎‏اسلام نوری است که از جانب خدا تفضلاً به انسان عنایت می شود، چنانچه در روایت عنوان‏‎ ‎‏بصری از امام صادق علیه السلا م آمده است: "‏العلم نور یقذفه الله تعالی فی قلب من یشاء‏"‏‎[9]‎

‏امام امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: "‏ایّها الناس اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلکم‎ ‎تهتدون، انّ العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لا یستفیق عن جهله بل قد رأیت انّ‎ ‎الحجة علیه اعظم و الحسرة ادوم‏"‏ ‎[10]‎ (‏یعنی ای مردم مطابق علمی که دارید عمل کنید شاید‏‎ ‎‏هدایت شوید زیرا عالمی که به علمش عمل نکند مانند جاهل سرگردانی است که از جهلش راه‏‎ ‎‏به جایی نمی برد بلکه به نظر من حجت بر او تمام و حسرت و تأسف او بی پایان است" بهرحال‏‎ ‎‏علمی که در آن تهذیب و تزکیه نباشد زیانبار و مضر است، همان طوری که امام امّت می فرماید:‏‎ ‎‏"اگر علم تنهای بی تقوا باشد و لو علم توحید باشد، و لو علم ادیان باشد، آن علم ارزش ندارد. علم‏‎ ‎‏تنها اگر ضررش بر ملّتها و بر اسلام بالاتر از نفعش نباشد، که هست، باید گفت که بی تقوا‏‎ ‎‏می تواند که یک کشوری را یک انسانهایی را به باد فنا بدهد و آن کسی که عالمتر است بهتر‏‎ ‎‏می تواند که مردم را فاسد کند، پس باید همراه این آموزش، آموزش تقوا هم باشد ... " ‏‎[11]‎ ‏به قول‏‎ ‎‏شاعر عرب، عالم و معلم بی تقوا چون طبیب بیمار است "‏و غیر تقی یأمر الناس با التقی طبیب‎ ‎یداوی الناس و هو علیل‏".‏‎[12]‎

‏براستی آیا بیشتر مفاسد دنیا برخاسته از علم بدون ایمان نیست؟ آیا کسی که بمب اتمی را‏‎ ‎‏اختراع کرد نمی دانست که این نیرو انسان کش و نسل برانداز است؟ آیا قدرتمندانی که دستور‏‎ ‎‏استفاده از این قبیل ابزار مخرب را می دهند از خطرات ویرانگر آن ناآگاهند؟ و آیا تمام کسانی که‏‎ ‎‏از جدیدترین اختراعات علمی بر علیه بشریت گام بر می دارند جاهلند؟ پاسخ همه این پرسشها‏‎ ‎‏روشن است. همان طوری که هر پرنده ای با دو بال پرواز می کند انسان هم برای پرواز به اوج کمال‏‎ ‎‏و قلۀ انسانیّت احتیاج به دو جناح؛ علم و ایمان دارد تا بتواند در فضای معنوی اوج بگیرد و سر‏‎ ‎‏منزل مقصود برسد و به قرب الهی که کمال نهایی اوست نائل گردد. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 495

دوم ـ با توجه به جامعیت و جاودانگی دین مبین اسلام که خداوند آن را برای تمام انسانها در‏‎ ‎‏همۀ زمانها قرار داده است و با اعتقاد بر این که بهترین راه عملی برای آموزش هر مکتبی، ارائه‏‎ ‎‏الگو و نمونه های عینی است، از این رو نخستین معلمان و کاملترین مربیان همان انبیاء و‏‎ ‎‏اوصیای ایشان علیهم السلامند، که افضل انبیاء رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص) و‏‎ ‎‏افضل اوصیاء علی مرتضی و ائمه هدی علیهم السلام است، امام امّت قدس سره می فرماید:‏‎ ‎‏"پیغمبر اکرم(ص) معلم همۀ بشر است و بعد از او حضرت امیر سلام الله علیه باز معلم همۀبشر‏‎ ‎‏است، آنها معلم همۀ بشر هستند، شما معلم یک عده از بشر ... "، ‏‎[13]‎ ‏"اینان نمونه های عینی برای‏‎ ‎‏همه جوامع انسانی هستند، نه فقط جامعه اسلامی". ‏‎[14]‎ ‏لذا از دیدگاه ما کلام، فعل و تقریرشان‏‎ ‎‏برای همه حجت است. و پس از ایشان، دانشمندان عالیقدر و عالمان پرهیزگار، نمونه های عینی‏‎ ‎‏و تجسم عملی اسلامند، این است که رهبر فقید انقلاب رضوان الله تعالی علیه می فرماید: "اگر‏‎ ‎‏چنانچه معلم یک معلمی باشد که دعوت به نور بکند، دعوت به صلاح بکند، دعوت به اسلام‏‎ ‎‏بکند، دعوت به اخلاق صالحه بکند، دعوت به ارزشهای انسانی بکند، آن ارزشهایی که عندالله‏‎ ‎‏ارزش است، اگر معلم این کار را بکند همان طوری که انبیاء مردم را از ظلمات به نور می کشانیدند،‏‎ ‎‏این معلم هم، این بچه ها را از ظلمات به نور وارد می کند. و همین شغلی است که شغل انبیاء‏‎ ‎‏است".‏‎[15]‎

‏فضیلت علم و دانش‏

‏وقتی که خداوند متعال می خواهد چشم بصیرت انسان را در برابر حقیقت باز کند و دلهای‏‎ ‎‏بندگان لایق در مقابل این واقعیت بیدار سازد در نبشتار استوار بنیاد و کتاب آسمانی خود‏‎ ‎‏می فرماید: "‏و هو الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن لتعلموا ان الله علی کل شئی‎ ‎قدیر‏" ‏‎[16]‎ ‏یعنی خدایی که هفت آسمان را آفرید و زمین را همسان با آن خلق کرد تا فرمانش میان‏‎ ‎‏این دو پدیدۀ شگرف فرود آید با این هدف که از علم و بصیرت برخوردار گردید، بصیرتی که‏‎ ‎‏شما را به قدرت و توانائی گسترده الهی رهنمون گردد. ‏‎[17]‎ ‏در اولین سوره ای که بر پیامبرش‏‎ ‎‏حضرت ختمی مرتبت(ص) فرو فرستاد ارزش نعمت علم و دانش را بازگو کرد و بر آدمی چنین‏‎ ‎‏منّت گذارد که در میان همۀ پدیده های هستی، تو را به علم و دانش ممتاز ساخته ام، آنجا که‏‎ ‎‏می فرماید: "‏اقرأ باسم ربّک الّذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربّک الاکرم، الذی علّم‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 496

بالقلم ... "‎[18]‎ ‏همچنین آیات: 10 / اعلی، 25 / فاطر، 272 / بقره، 12 / مریم، 54 و 95 / نساء،‏‎ ‎‏9 / زمر، 100 / مائده، 7 و 16 / آل عمران، 43 / رعد، 12 / مجادله، 2 و 4 / انفال و 75 / طه و ... ‏‎ ‎‏بیانگر همین مطلب است.‏‎[19]‎

‏امام امت در یک سخنرانی خطاب به معلمان و مربیان فرمودند: "شماها که مربی هستید یا‏‎ ‎‏می خواهید تربیت کنید فرزندان خودتان را یا جامعه را، باید توجه به این آیه شریفه داشته باشید‏‎ ‎‏که "‏اقرأ باسم ربّک‏" می خواهد آموزش بدهد و می خواهد آموزش پیدا کنید؛ قرائت کنید، باسم‏‎ ‎‏ربّ باشد، با توجه به خدا باشد با تربیت الهی باشد ... "‏ ‎[20]‎

‏در یک جمع بندی فشرده می توان چنین گفت: قرآن کریم علما و دانشمندان را با پنج امتیاز‏‎ ‎‏برجسته بر سایر گروهها امتیاز بخشیده است: 1 ـ ایمان "‏والراسخون فی العلم یقولون آمنّا‏". ‏‎[21]‎‎ ‎‏2 ـ اعتقاد به توحید و یگانگی خدا "‏شهدالله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوالعلم‏". ‏‎[22]‎ ‏3 ـ ‏‎ ‎‏اندوه و تأثر و لابه از بیم پروردگار"‏یحزون للأذقان و یبکون‏".‏‎[23]‎‏ 4 ـ خشوع و انعطاف درونی‏‎ ‎‏"‏و یزیدهم خشوعاً‏". ‏‎[24]‎ ‏5 ـ ترس و خشیت از خدا "‏انما یخشی الله من عباده العلماء‏".‏‎[25]‎‎ ‎‏یک شاهد تاریخی‏

‏ابن بابویه از عروة بن زبیر روایت کرده است، روزی در مسجد رسول الله(ص) با جمعی از‏‎ ‎‏صحابه نشسته بودیم، یاد کسردیم اعمال و عبادات اهل بدر و اهل بیعت رضوان را، ابودرداء گفت:‏‎ ‎‏می خواهید شما را خبر دهم به کسی که مالش از همه صحابه کمتر و عملش بیشتر و سعیش در‏‎ ‎‏عبادت زیاد بود؟ گفتند: آن شخص کیست؟ گفت: علی بن ابی طالب(ع) چون این سخن را‏‎ ‎‏گفت، همگی روی از او برگرداندند، شخصی از انصار گفت: ابودرداء سخنی گفتی که هیچ کس با‏‎ ‎‏تو موافق نبود، گفت: من آنچه دیده بودم گفتم، شما نیز هر چه از دیگران دیده اید بگویید. من‏‎ ‎‏شبی در نخلستان بنی النجّار خدمت آن حضرت رسیدم در پشت درختان خرما با آواز حزین و‏‎ ‎‏نغمه ای دردناک می گفت: "الهی چه بسیار گناهان که از دوش من برداشتی و در برابر آنها نعمت‏‎ ‎‏فرستادی و چه بسیار بدیها که از من صادر شد، کرم کردی و رسوا نکردی، الهی عمر من در‏‎ ‎‏معصیت تو بسیار گذشت و گناهان من در نامۀ اعمال عظیم شد، پس من غیر از آمرزش تو امید‏‎ ‎‏ندارم و به غیر خشنودی تو آرزو ندارم" از پی آن صدا رفتم دیدم امیرالمومنین(ع) است در پشت‏‎ ‎‏درختان پنهان شدم، آن حضرت رکعات نماز بسیاری انجام داد چون فارغ شد مشغول گریه و‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 497

مناجات شد از جمله می گفت: "الهی چون در عفو و بخشش تو فکر می کنم گناه من بر من آسان‏‎ ‎‏می شود و چون عذاب عظیم تو را بیاد می آورم بلیّة خطاها بر من عظیم می شود (حالت کامل‏‎ ‎‏خوف و رجاء) آه اگر بخوانم در نامۀ عملم گناهی چند را که فراموش کرده ام و تو آنها را احضار‏‎ ‎‏فرموده ای، پس بگویی به فرشتگان بگیرید او را پس وای بر چنین گرفته شده ای و اسیری که‏‎ ‎‏خویشان او را نجات نمی توانند بخشید و قبیله اش به فریادش نمی توانند رسید و جمیع اهل‏‎ ‎‏محشر بر او ترحم می کنند" آنگاه فرمود: "آه از آتشی که جگرها را بریان می کند ... پس بسیار‏‎ ‎‏گریست تا این که دیگر صدایی از آن حضرت نشنیدم ... ابودرداء در پایان گفتارش اضافه می کند:‏‎ ‎‏به خدا سوگند چنین عبادتی را از هیچ یک از اصحاب پیامبر(ص) ندیده ام.‏‎[26]‎

‏احادیث در فضیلت علم‏

‏احادیث دراین باره بیش از حد احصا است ولی برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:‏‎ ‎‏ الف ـ ‏طلب العلم فریضة علی کل مسلم‏؛ دانشجویی بر هر مسلمانی واجب و لازم است. ‏‎[27]‎

‏ب ـ در سفری که امیرالمومنین(ع) مأمور عزیمت به یمن شدند تا مردم را با حقایق اسلام آشنا‏‎ ‎‏کنند، رسول خدا(ص) فرمود: "‏لان یهدی الله بک رجلاً واحداً خیر لک من ان یکون لک حمر‎ ‎النعم‏"‏ ‎[28]‎ ‏یعنی یا علی! اگر یک فرد به وسیلۀ تو (به مدد الهی) طریق هدایت را بازیابد و به حق‏‎ ‎‏رهنمون گردد پر ارزشتر و بهتر از آن است که مالک شتران سرخ موی فراوانی باشی. و در حدیث‏‎ ‎‏دیگری فرمود: " ... خیر لک من الدنیا و مافیها".‏‎[29]‎ ‏در سخنان پیامبر اکرم(ص) آمده است که‏‎ ‎‏فرمود: "مسأله هدایت و ارشاد مردم که هدف بعثت و رسالت مرا تشکیل می دهد، نظیر ریزش‏‎ ‎‏باران است بارانی که مناطق و سرزمینهای متفاوت فرو می ریزد برخی از سرزمینها پاکیزه و آماده‏‎ ‎‏است که آب را در خود جای می دهد و در نتیجه ریزش باران در این سرزمینها گیاه را می رویاند و‏‎ ‎‏برخی از سرزمینها (همچون سنگستان) سفت و سخت است که آب در آن نفوذ نمی کند بلکه‏‎ ‎‏روی زمین جمع می شود و خدا مردم را سودمند ساخته تا از آن آب بیاشامند و سیراب گردند و‏‎ ‎‏مناطق کشاورزی خود را با این ذخائر، آبیاری کرده و بارور سازند و برخی از سرزمینها کویر و‏‎ ‎‏شنزار است نه آب را بر روی خود نگاه می دارد و نه گیاهی را می رویاند. این مثل بیانگر حالات‏‎ ‎‏متفاوت کسانی است که زیر بارش هدایتها و ارشادهای من قرار می گیرند؛ بعضی از ره آوردهای‏‎ ‎‏الهی من به گونه ای بهره مند می گردند که نه تنها خود دارای بصیرت دینی می شوند، به دیگران نیز‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 498

بینش خود را منتقل ساخته و آنان را تحت تعلیم قرار می دهند و بعضی دیگر در برابر فیضان و‏‎ ‎‏بارش دستآورد آسمانی من چنان سخت و غیرقابل انعطاف هستند که اساساً سرشان را بالا‏‎ ‎‏نمی گیرند و به فیضان الهی توجهی نمی کنند و باران هدایت را در خود نمی پذیرند، هدایتی که‏‎ ‎‏من نسبت به آن احساس مسئولیت می کنم ... "‏ ‎[30]‎

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس

‏امام امت دراین باره خطاب به معلمان و استادان می فرماید: "خیلی باید چشمها را باز کنید‏‎ ‎‏و شغل خودتان را که انتخاب کردید، بسیار شغل عالی است، لکن به مسؤولیّتش هم باید توجه‏‎ ‎‏کنید، تربیت بکنید مهم تربیت است، علم تنها فایده ای ندارد، علم تنها مضرّ است، گاهی این‏‎ ‎‏باران که رحمت الهی است وقتی که به گلها می خورد بوی عطر بلند می شود، وقتی به جاهای‏‎ ‎‏کثیف می خورد بوی کثافت بلند می شود، علم هم همین طور است اگر در یک قلب تربیت شده،‏‎ ‎‏علم وارد بشود عطرش عالم را می گیرد، و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد، این علم و‏‎ ‎‏وارد بشود، این فاسد می کند، عالِم عالَم را ‏اذا فسد العالم فسد العالم‏، و اگر صالح بشود صالح‏‎ ‎‏می کند، یک شعاعهای زیادی دارد که به صلح، به اصلاح و به خوبی می رساند مردم را و شما‏‎ ‎‏متصدی یک همچو امری هستید، شماها متصدی هستید که این عالم را به نور برسانید از‏‎ ‎‏ظلمات، این بچه هائی که نورانی هستند، آن نورانیّت آنها را شکوفا کنید، شما متصدّی یک امر‏‎ ‎‏بزرگ هستید آنها را تربیت اسلامی و صحیح بکنید تا ان شاءالله کشور شما سعادت خودش را‏‎ ‎‏پیدا بکند".‏‎[31]‎

‏و در جای دیگری می فرماید: "اگر خدای نخواسته، معلمی یا معلمهایی برخلاف مسیر حق‏‎ ‎‏باشند، تربیت نشده باشند، تزکیه نشده باشند، برخلاف صراط مستقیم الهی باشند، این آینه های‏‎ ‎‏صیقلی که نفوس جوانهای ما است، در آن همان تعلیمات اعوجاجی که در این خود معلمها است‏‎ ‎‏نقش می بندند و او را به انحراف می برد؛ یا به طرف شرق و یا به طرف غرب".‏‎[32]‎

‏ج ـ امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "ای مردم بدانید که کمال دین، طلب علم و عمل بدان است، بدانید‏‎ ‎‏که طلب علم بر شما از طلب مال لازمتر است، زیرا مال برای شما قسمت و تضمین شده؛ عادلی‏‎ ‎‏(که خداست) آن را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش‏‎ ‎‏نگهداشته شده و شما مأمورید که آن را از اهلش طلب کنید پس آن را بخواهید".‏ ‎[33]‎

‏هـ ـ امام باقر(ع) فرمود: ‏عالم ینتفع بعلمه افضل من سبعین الف عابد».‎[34]‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 499

شاهد تاریخی ‏

‏روزی رسول خدا(ص) وارد مسجد شد و در آنجا با دو جمعیت و گردهمائی مواجه گشت؛‏‎ ‎‏در یک گردهمائی، گروهی سرگرم کسب بصیرت دینی و علم آموزی بودند و در جلسۀ دیگر،‏‎ ‎‏دسته ای مشغول دعا و درخواست از خدا، پیامبر(ص) فرمود: این دو نشست در جهت خیر و‏‎ ‎‏صلاح قرار دارند، چون گروه اخیر خدای را می خوانند و آن گروه اول سرگرم فراگرفتن بینش و‏‎ ‎‏دانش هستند و می خواهند دانش و آگاهی خود را از رهگذر تعلیم به دیگران منتقل سازند (با‏‎ ‎‏وجود اینکه هر دو گروه در مسیر فضیلت گام برمی دارند) گروه اول بر گروه دوم امتیاز دارند، من‏‎ ‎‏به خاطر تعلیم (حقایق) مقام رسالت را به عهده گرفتم». ‏‎[35]‎ ‏در یک کلام در فضیلت علم همین‏‎ ‎‏بس که علما باب علم را بر توحید مقدم می آورند. ‏‎[36]‎

‏تربیت و تزکیه مقدم بر تعلیم است‏

‏با تمام فضایلی که برای علم و دانش در متون اسلمی آمده است و ما بخشی از آنها را‏‎ ‎‏آوردیم، آنچه را که می توان به وضوح فهمید و در اکثر آیات شریفه قرآنی و احادیث معصومین‏‎ ‎‏علیهم صلوات الله صریحاً مشاهده می شود تقدم تزکیه بر تعلیم است، رهبر فقید انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏در این زمینه خطاب به مدرسان و دانشجویان تربیت معلم می فرمایند: "شما که برای تربیت‏‎ ‎‏معلم قیام کرده اید هر کس که برای تربیت معلم قیام کرده است، باید بداند که اولاً شغل، شغل‏‎ ‎‏الهی است. خدای تبارک و تعالی مربّی معلّمان است که انبیاء باشند، اولاً شغل، شغل الهی است‏‎ ‎‏و ثانیاً تربیت و تزکیه مقدم بر تعلیم است، مدرسه های ما و دانشسراهای ما، دانشگاههای ما، و‏‎ ‎‏همۀ مدارس علوم ... اینها اگر چنانچه در آنها تربیت باشد، تزکیه باشد آنها می توانند خدمتها‏‎ ‎‏بکنند، برای بشر سعادت به هدیه بیاورند و همه سعادتهای بشر از علم و ایمان و تزکیه‏‎ ‎‏است».‏‎[37]‎

‏و اهمیت شغل معلم نیز در ارتباط با تربیت و تهذیب شاگردان و انسان پروری اوست و در‏‎ ‎‏این بعد است که مورد تعظیم و تکریم می باشد، امام امت رضوان الله علیه در این زمینه‏‎ ‎‏می فرماید: "کوشش انبیاء و ایدۀ بعثت در تمام قرنها تربیت این موجود (انسان) است، این‏‎ ‎‏موجودی که عصارۀ همه مخلوقات است و با اصلاح او اصلاح می شود عالَم، و با فساد او به‏‎ ‎‏فساد کشیده می شود. کوشش انبیاء از اول تا آخر این بوده است که این موجود را به صراط‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 500

مستقیم دعوت کنند و راه ببرند. نه همان هدایت و گفتن تنها (تعلیم تنها کافی نیست)، بلکه‏‎ ‎‏راهنمائی و الگو بودن خودشان در اعمال و در افعال و در اقوال، برای این که این موجود را به آن‏‎ ‎‏کمالی که لایق است برسانند".‏ ‎[38]‎ ‏خدای تعالی از چنین معلمانی تکریم و تمجید می نماید،‏‎ ‎‏همان طوری که امام امت فرمود: "باید تذکر دهم که مقام معلم مقام والایی است، مقامی است که‏‎ ‎‏بالاتر از مقام معلم نیست، مقامی است که خدای تبارک و تعالی از آن تعظیم فرموده است". ‏‎[39]‎‎ ‎‏امام صادق علیه السلام می فرماید: "‏من تعلّم لله عزوجل و عمل لله و علّم لله دعی فی ملکوت‎ ‎السّموات عظیماً‏". ‏‎[40]‎ ‏خلاصه آن که زمین با همه وسعتش از بزرگداشت مقام معلم و مربّی که‏‎ ‎‏خود تربیت یافته و مهذب باشد و دیگران را تعلیم و تربیت کند در مضیقه است و چنین کسی در‏‎ ‎‏ملکوت آسمانها به عظمت یاد می شود. ‏

‏ویژگیهای یک معلم خوب ‏

الف ـ ‏اخلاص یک معلم نمونه و خوب می بایست هدفش هدف والایی باشد و نیّتش خالص و‏‎ ‎‏عاری از خودخواهیها، زیرا محور و ارزش عمل و رفتار هر کس بر قصد و نیت و جهت گیری او‏‎ ‎‏مبتنی است و براساس همین جهت گیری است که گاهی اعمال و رفتار آدمی فاقد ارزش و اعتبار‏‎ ‎‏می شود و گاهی در سایه همان جهت گیری و نیت صحیح الهی و پر ارج می گردد و آن چنان‏‎ ‎‏ارزشمند می شود که جز خدا کسی به علت گرانمایگی نمی تواند آن را ارزیابی کند، و عامل و‏‎ ‎‏ریشه اساسی اخلاص در نیّت، همان تصفیه و تزکیه و پالایش درون و باطن است از هر گونه‏‎ ‎‏آلودگیها و هوا و هوسها، خدای متعال می فرماید: "‏فاعبدالله مخلصاً له الدّین‏"‏ ‎[41]‎ ‏خدا را از‏‎ ‎‏روی خلوص عبادت کن، و نیز می فرماید: "‏و ما امروا الا لیعبدوا لله مخلصین له الدّین‏"‏ ‎[42]‎ ‏جز‏‎ ‎‏به عبادت خالصانۀ خدا آنان و مأمور موظف نشده اند. رسول اکرم(ص) می فرماید: ‏نیّة المؤمن‎ ‎خیرٌ من عمله‏" و "‏انما یبعث النّاس علی نیاتهم‏"‏ (‎[43]‎ ‏و باز در حدیثی پیامبر(ص) از جبرئیل و‏‎ ‎‏او از خدای عزوجل چنین روایت است:‏ "الاخلاص سرٌ من اسراری استودعته قلب من احببت‎ ‎من عبادی" ‎[44]‎ ‏بدیهی است که اگر اخلاص نباشد، هیچ عملی از هیچ کس پذیرفته نیست، پیامبر(ص)‏‎ ‎‏فرمود: "اگر کسی چهار چیز را هدف دانش آموزی خود قرار دهد، موجبات ورود به آتش دوزخ را‏‎ ‎‏برای خویش فراهم می نماید: 1 ـ بر دانشمندان مباهات ورزد. 2 ـ با سفیهان و بی خردان درستیزد.‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 501

3 ـ توجه و نظر دیگران را به خود جلب نماید. 4 ـ از امرا و دولتمردان اخاذی کند".‏ 44‎[45]‎

‏ب ـ عمل ‏

‏قبلاً نیز به این نکته اشاره شد، علم بدون عمل ارزشی ندارد و نه تنها مفید نیست بلکه‏‎ ‎‏زیانبخش و مضرّ است، قرآن مجید دربارۀ عالمانی که به دیگران تعلیم می دهند ولی خود عمل‏‎ ‎‏نمی کنند، می فرماید: "‏اتأمرون الناس بالبرّ و تنسون انفسکم‏"‏ ‎[46]‎ ‏و "‏یا ایها الذین آمنوا لم‎ ‎تقولون مالا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا مالا تفعلون‏".‏ ‎[47]‎‏در توصیف عالم بی عملّ، به‏‎ ‎‏داستان بلعم باعورا اشاره می کند که در محضر درس او شاگردان زیادی فراهم بودند تا گفته های‏‎ ‎‏علمی او را بنویسند، اما چون فاقد عمل بود، خدای متعال دربارۀ او می فرماید: "‏فمثلهُ کمثل‎ ‎الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث" ‎[48]‎ ‏داستان او چون سگی می ماند که اگر به او حمله‏‎ ‎‏بری زبان از کام برآورد و اگر رهایش کنی (باز هم زبان) از دهان بیرون می کشد.‏‎[49]‎

‏و نیز حضرت باری در وصف عالمان بی عمل می فرماید: "‏مثل الذین حملوا التوراة ثم لم‎ ‎یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفاراً‏"‏ ‎[50]‎ ‏داستان کسانی که بار علم به مضامین کتاب آسمانی‏‎ ‎‏تورات را بر دوش می کشند ولی عملاً زیر بار آن نمی روند همانند الاغهایی هستند که بار‏‎ ‎‏نوشته ها را به دوش می کشند (و از آنها سودی نمی برند). ‏

‏سعدی با الهام از این آیه می گوید: "مراد از نزول قرآن تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل‏‎ ‎‏صورت مکتوب. ‏

علم چندان که بیشتر خوانی    چون عمل در تو نیست نادانی 

نه محقق بود نه دانشمند   چارپایی بر او کتابی چند 

آن تهی مغز را چه علم و خبر   که بر او هیزم است یا دفتر» [51]

‏مردی خدمت امام سجاد(ع) رسید، سؤالاتی کرد و امام(ع) پاسخ داد، دوباره رفت و‏‎ ‎‏برگشت و پرسشهایی در ادامه همان سؤالات اولیه را مطرح کرد، حضرت فرمود: در کتاب انجیل‏‎ ‎‏چنین آمده است: "تا آنگاه که به دانسته های خویش عمل نکرده اید، از آنچه نمی دانید نپرسید، هر‏‎ ‎‏نوع علم و آگاهی که مطابق آن عمل نشود، کفر و ناسپاسی و مراتب دوری از خدا را فراینده‏‎ ‎‏می سازد" ‏‎[52]‎ ‏امام امت رضوان الله علیه خطاب به اعضای انجمن اسلامی می فرماید: "اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته انحرافی در شما باشد یا بگذارید انحرافی در تعلیماتی که می خواهد بشود،‏‎ ‎‏بشود شما به واسطۀ همین اسمی که روی خودتان گذاشتید مسؤول هستید. سؤال می شود که تو‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 502

گفتی من داخل انجمن اسلامی هستم، چرا خودت اسلامی نبودی و چرا بچه هایی که در تحت‏‎ ‎‏تربیت معلمینی که شما در آنجا بودید، تربیت شدند، اسلامی نشدند و چرا انحراف در این‏‎ ‎‏انجمنهای اسلامی بوده است؟ ... "‏ ‎[53]‎ ‏و در سخنی دیگر، خطاب به معلمان و دیگر حاضران‏‎ ‎‏می فرماید: "مواظب باشید که اعمالتان اعمال صالح باشد، قیامتان برای خدا باشد، اعمالتان‏‎ ‎‏برای خدا باشد، هر کدام بچه دارید تربیت کنید، تربیت الهی بکنید، تربیت شیطانی نکنید، هر‏‎ ‎‏کدام مدرسه می روید تربیت الهی بشوید، هر کدام معلم مدرسه هستید، تربیت کنید بچه ها را‏‎ ‎‏به تربیت الهی، تربیت شیطانی را از آن دست بردارید"‏ ‎[54]‎ ‏امام صادق علیه السلام اثر تعلیم معلم‏‎ ‎‏بدون عمل را به بارانی تشبیه می کند که روی صخره می ریزد و بر روی آن می لغزد. عقبة بن‏‎ ‎‏ابی سفیان به معلّم فرزندانش می گوید: نخستین وظیفه تو آن است که خود را اصلاح کنی. ‏‎[55]‎‎ ‎‏امام صادق(ع) می فرماید: "‏کونوا دعاة النّاس باعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم‏"‏ ‎[56]‎ ‏مردم‏‎ ‎‏را با اعمالتان هدایت کنید نه با زبان و گفتار (تنها). دو صد گفته را نیم کردار نیست. ‏

‏ج ـ حسن خلق و فروتنی ‏

‏این مطلب دربارۀ معلمان و مربیان بسیار حائز اهمیت است زیرا به قول خواجه عبدالله‏‎ ‎‏انصاری "دود از آتش نشان بدهد و خاک از باد که ظاهر از باطن و شاگرد از استاد"، شاگردان به‏‎ ‎‏استاد خود می نگرند و این نوع برخوردهای معلمان در روحیه شاگردان تأثیر فراوانی دارد، دربارۀ‏‎ ‎‏اخلاق و تواضع خواجه نصیر طوسی آمده است که روزی نوشته ای را به او دادند که نویسنده،‏‎ ‎‏ناسزا و دشنام زیادی به خواجه داده بود و او را کلب بن کلب خطاب کرده بود، خواجه پس از‏‎ ‎‏مطالعه نامه به آورنده نامه، پاسخ داد: "این که او مرا سگ خوانده است، درست نیست چه سگ‏‎ ‎‏چهار پا دارد و عوعو می کند و پوستش از پشم پوشیده و ناخن دراز است و این صفات در من‏‎ ‎‏نیست، بلکه قامت من راست و تنم بی مو و ناخنم پهن و ناطق و ضاحکم و فصول و خواص من‏‎ ‎‏غیر سگ است و با آنچه نویسنده نامه نوشته است متناقض است".‏ ‎[57]‎ ‏امام صادق(ع) فرمود:‏‎ ‎‏"‏رأس العلم التواضع ... " ‎[58]‎ 

‏امام باقر(ع) می فرماید: "‏ما شیب بشئ احسن من حلم بعلم‏" ‏‎[59]‎ ‏چیزی با چیزی نیامیزد که‏‎ ‎‏بهتر از حلم توام با علم باشد. امام صادق(ع) می فرماید: "‏لَینوا لمن تتعلمون منه و لمن یتعلمون‎ ‎منکم‏"‏ ‎[60]‎ ‏هم با اساتیدتان و هم با شاگردانتان خوش برخورد باشید. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 503

د ـ علو همّت و عفت نفس ‏

‏باید معلّمان و مربّیان دارای عفت نفس و علو همت باشند و از جباران و اهل دنیا فاصله‏‎ ‎‏بگیرند و به خاطر طمع دنیوی کارگزار آنها نشوند. رسول خدا(ص) فرمود: "‏الفقهاء امناء الرّسل‎ ‎مالم یدخلوا فی الدّنیا، قیل یا رسول الله و ما دخولهم فی الدّنیا؟ قال اتباع السلطان فاذا فعلوا‎ ‎ذالک فاحذروهم علی دینکم‏"‏ ‎[61]‎ ‏البته باید توجه داشت که این حدیث منافاتی ندارد با آنچه‏‎ ‎‏بعضی از شخصیتهای دینی و علمی بزرگ در دربار بعضی سلاطین و خلفا جهت دفاع به موقع از‏‎ ‎‏مظلوم و حفظ دماء مسلمین بودند مانند علی بن یقطین وزیر هارون، عبدالله نجاشی، ابوالقاسم‏‎ ‎‏حسین بن روح (یکی از نواب اربعه زمان غیبت صغرای امام زمان علیه السلام) سید‏‎ ‎‏مرتضی، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه مجلسی و شیخ بهائی و .... ‏

‏رسالت معلم ‏

‏امام امت قدس سره، در این باره خطاب به بانوان معلم می فرماید: "شما خانمها به طوری که حالا‏‎ ‎‏خودتان می گویید، معلّم هستید، دو شغل شریف دارید، شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف‏‎ ‎‏دارید: یکی شغل تربیت فرزند که این از همۀ شغلها بالاتر است، یک فرزند خوب شما اگر به‏‎ ‎‏جامعه تحویل بدهید برای شما بهتر است از همۀ عالم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای‏‎ ‎‏شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم ... "‏‎[62]‎

‏و در سخنی دیگر می فرمایند: " ... اگر این خانمها بچه های مهذّب بار بیاورند، بچه های اسلامی‏‎ ‎‏بار بیاورند شما هم دینتان و هم دنیاتان محفوظ است ... ‏‎[63]‎

‏پس از کانون پر مهر و محبت مادر و پدر و خانواده مدرسه مهمترین مکان برای تربیت فرزندان‏‎ ‎‏است جایی که به قول بزرگی، با باز شدن در یک مدرسه درزندانی بسته می شود، به این معنی که‏‎ ‎‏با تعلیم و تربیت در مدرسه جلو مفاسد گرفته می شود، از این رو امام امّت رضوان الله علیه‏‎ ‎‏میفرماید: "مردم را درفرهنگ شرکت بدهید، مدارسی که مردم می خواهند درست کنند،‏‎ ‎‏کارشکنی نکنید برایشان، البته نظارت لازم است، انتقاد هم لازم است، لکن کارشکنی‏‎ ‎‏نکنید".‏ ‎[64]‎ ‏و پس از فراهم شدن مدرسه و ابزار کار نقش بسیار عظیم معلم و مربی آغاز می شود،‏‎ ‎‏و امانتداری و سنگینی مسوولیت را بر دوش خود احساس می کند، همان طوری که امام امت‏‎ ‎‏قدس سره، می فرماید: "معلم امانتداری است که غیر همۀ امانتها، انسان امانت او است، امانتهای‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 504

دیگر را اگر کسی خیانت به آن بکند خلاف کرده است ... باید ضرر او را جبران کند، اما امانت اگر‏‎ ‎‏انسان شد، اگر یک طفل قابل تربیت شد، اگر خدای نخواسته، این امانت به آن خیانت شد، یک‏‎ ‎‏وقت می بینی خیانت به یک ملّت است خیانت به یک جامعه است، خیانت به اسلام است".‏ ‎[65]‎‎ ‎‏و در جای دیگر می فرماید: "آنها می دانند که اگر کودکان ما را از نورسی منحرف بار بیاورند،‏‎ ‎‏این انحراف تا آخر خواهد رفت و اگر نوباوگان ما را به انحراف بکشند، این کشور به انحراف‏‎ ‎‏کشیده خواهد شد و اگر دبیرستانهای ما را و دانشگاههای ما را به انحراف بکشند، این کشور به‏‎ ‎‏انحراف خواهد کشید، بزرگتر سنگر، برای اسلام این مراکزی است که شما در آنها زندگی می کنید‏‎ ‎‏و تحصیل می کنید، این مراکز، مراکزی است که با اصلاح آنها کشور اصلاح می شود و با تباهی‏‎ ‎‏آنها کشور به تباهی کشیده می شود".‏‎[66]‎

‏و باز می فرمایند: «... از دامن مادر شروع می شود تا برود به مدارس و دانشگاهها و به جاهای‏‎ ‎‏دیگر، اگر چنانچه از دامن مادر که شروع شد خوب شروع شد بچه را خوب تربیت کردند آن که‏‎ ‎‏تحویل داد به دبستان، دبستان خوب تربیت کرد، آن که تحویل به دبیرستان، آنجا هم همینطور آن‏‎ ‎‏که به دانشگاه یا به مدارس علمی دیگر، آنها هم خوب یک وقت در یک برهه از زمان می بینید که‏‎ ‎‏جوانها همه خوب از کار در می آیند یک مملکت را به خوبی می کشند".‏ ‎[67]‎

‏در پایان ذکر دو مطلب دربارۀ تعلیم و تربیت از اهمیت زیادی برخوردار و ضروری است: ‏

1 ـ توجه به اصلاح خود، ‏چرا که تا شخص ساخته نشود نمی تواند دیگران را بسازد؟‏‎ ‎‏چنین چیزی تعلیق بر محال و ناممکن است به قول فلاسفه: فاقد شیئی معطی شیئی نمی شود، ‏

ذات نایافته از هستی بخش      کی تواند که شود هستی بخش 

‏توقع اصلاح جامعه بدون اصلاح آحاد آن جامعه توقعی بی جا و نارواست، لذا امام امت‏‎ ‎‏قدس سره می فرماید: "هر کسی ازخودش باید شروع کند و عقاید و اخلاق و اعمالش را تطبیق‏‎ ‎‏با اسلام بدهد و بعد از آن که خودش را اصلاح کرد، آن وقت دنبال این باشد که دیگران را اصلاح‏‎ ‎‏کند و خصوصاً شما که در دبیرستانها هستید و همه آنهایی که سر و کارشان با بچه ها، نوباوگان،‏‎ ‎‏جوانان هست ... ".‏‎[68]‎

‏2 ـ اقتضای زمان ‏

‏باید توجه داشته باشیم که تربیت امروزی ما با تربیت دیروز پدرانمان متفاوت است و‏‎ ‎‏همچنین تربیت فرزندان ما با نسلهای بعدی، براستی زمان یک عامل بسیار مهمی است و لازم‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 505

‏است که پدران و مادران در منزل و اولیا و مربیان در مدارس، کودکان و نوجوانان را با شرایط روز‏‎ ‎‏تربیت کنند، همان طوری که رهبر کبیر انقلاب خطاب به متصدیان مدرسه علوی فرمودند: ‏

‏"شما متصدیان مدرسۀ علوی ... بسیار خوب عمل کردید، بچه های ما را خوب تربیت کردید،‏‎ ‎‏فقط یک نکته بوده است که اشکال داشتم و آن نکته را از این ببعد مورد نظرتان باشد، و آن این که‏‎ ‎‏بچه های ما در هر زمانی موافق آن زمان باید تربیت شوند".‏‎[69]‎

‏مقاله را با جمله ای از رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام دربارۀ حق استاد و معلم به پایان‏‎ ‎‏می بریم: "اما حق پدر تو و استادت، تعظیم او و احترام مجلس اوست که خوب به سخنانش‏‎ ‎‏گوش کنی و توجه نمایی و او را یاری دهی تا آنچه نیاز داری به تو بیاموزد ... "‏‎[70]‎

‏ ‏

‏ ‏

‏منابع و یادداشت ها‏

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 506

  • . قرآن کریم، آل عمران، آیه 164
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 21 / 3 / 1358 هـ . ش
  • . قرآن کریم، عبس، آیه 24
  • . مضمون حدیث امام باقر(ع) از کتاب کافی باب فضل العلم
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 10 / 11 / 1359 هـ . ش
  • . قرآن کریم، مجادله، آیه 12
  • . مثنوی معنوی
  • . سخنرانی امام(ره)، 3 / 3 / 1358 هـ . ش
  • . بحارالانوار، علامه مجلسی
  • . نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 366
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 5 / 10 / 1361 هـ . ش
  • . طبیبی که خود باشد او زرد رواز او داروی سرخرویی مجو
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 21 / 3 / 1358 هـ . ش
  • . صولة العدالة الانسانیة (مقدمه) از جورج جرداق
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 18 / 10 / 1359 هـ . ش
  • . قرآن کریم، طلاق، آیه 12
  • . آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص 33
  • . قرآن کریم، علق، آیه 1 ـ 4
  • . منبع 17، ص 37 ـ 42
  • . سخنرانی امام
  • . قرآن کریم، ال عمران، آیات 7 و 18، اسراء، آیه 109، فاطر، 8
  • . قرآن کریم، ال عمران، آیات 7 و 18، اسراء، آیه 109، فاطر، 8
  • . قرآن کریم، ال عمران، آیات 7 و 18، اسراء، آیه 109، فاطر، 8
  • . قرآن کریم، ال عمران، آیات 7 و 18، اسراء، آیه 109، فاطر، 8
  • . قرآن کریم، ال عمران، آیات 7 و 18، اسراء، آیه 109، فاطر، 8
  • . عین الحیوة، مرحوم مجلسی، ص 263 ـ 262
  • . اصول کافی، ج 1، ص 35
  • . محجة البیضاء، ج 1، ص 19
  • . منیة المرید، ص 8، 49 و 50
  • . منیة المرید، ص 8، 49 و 50
  • . سخنرانی امام(ره)، 10 / 11 / 1359 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 18 / 10 / 1359 ه. ش
  • . اصول کافی، ج 1، ص 35 و 40
  • . اصول کافی، ج 1، ص 35 و 40
  • . آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص 55
  • . برای نمونه در اصول کافی و بحارالانوار کتاب علم پیش از کتاب توحید آمده است.
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 18 / 10 / 1359 ه. ش
  • . ر.ک:صحیفه امام ، ج 14، ص 7-8
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 20 / 2 / 1358 ه. ش
  • . اصول کافی، ج 1، باب فضل العلم
  • . قرآن کریم، زمره، آیه 203، بینه، آیه 4
  • . قرآن کریم، زمره، آیه 203، بینه، آیه 4
  • . منیة المرید، ص 27، 107 و 111
  • . منیة المرید، ص 27، 107 و 111
  • 44 . منیة المرید، ص 27، 107 و 111
  • . قرآن کریم، بقره، آیه 44، صف، آیه 2، اعراف، آیه 175
  • . قرآن کریم، بقره، آیه 44، صف، آیه 2، اعراف، آیه 175
  • . قرآن کریم، بقره، آیه 44، صف، آیه 2، اعراف، آیه 175
  • . به المیزان، ترجمه فارسی، ج 16، ص 233 رجوع شود
  • . قرآن کریم، جمعه آیه 6
  • . گلستان سعدی
  • . آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص 147، 148
  • . سخنرانی حضرت امام(ره)، 11 / 6 / 60 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 19 / 11 / 1357 ه. ش
  • . البیان و التبیین، ص 53
  • . سفینة البحار، ج 2، ص 278
  • . شیوه دانش پژوهی، ترجمه و شرح آداب المتعلمین (خواجه نصیرالدین طوسی)، باقر عناری، ص 31
  • . اصول کافی، ج 1، باب النوادر شماره 2، در حدیث مفصلی امام صادق(ع) به نقل از جدش میرالمومنین روایت کرده است.
  • . تحف العقول، ص 301
  • . منیة المرید فی آداب المفید و المستفید
  • . آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص 174
  • . سخنرانی امام(ره)، 3 / 3 / 1358 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 21 / 3 / 1358 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 19 / 3 / 1365 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 10 / 11 / 1359 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 2 / 11 / 1359 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 26 / 4 / 1358 ه. ش
  • . سخنرانی امام(ره)، 11 / 1 / 1360
  • . سخنرانی امام(ره)، 30 / 11 / 1357
  • . تحف العقول، ص 266