جایگاه و رسالت معلم و مربی

کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)

جایگاه و رسالت معلم و مربی 

مؤلف ـ ابوالفضل فخرالاسلام کمیجانی 

‏جایگاه و رسالت معلم و مربی ‏

‏اهمیت علم و تعلیم و تربیت در اسلام از (دیدگاه امام خمینی(ره) [قبل از وارد شدن در‏‎ ‎‏بحث جایگاه و رسالت معلم، دانستن، اهمیت تعلیم و تعلم و ارزش علم و دانش و تربیت‏‎ ‎‏صحیح انسانی بعنوان تمهید برای استدلال امری ضروری است].‏

‏از آنجا که اسلام آخرین و کاملترین دین و با برنامه های مورد نیاز بشر (تا روز قیامت) به‏‎ ‎‏وسیله قرآن کریم، این چراغ پر فروغ و هدایتگر و روشنگر انسانها از جانب خداوند متعال به‏‎ ‎‏خاتم الانبیاء ابلاغ شد و در دسترس ما مسلمانان قرار گرفت، می بینیم که در آیات مختلف‏‎ ‎‏خداوند علیم عنایت خاصی به تعلیم و تعلم دارند به طوریکه خداوند متعال خود، بعنوان اولین‏‎ ‎‏تعلیم دهنده (معلم) به پیامبر بزرگ اسلام می فرماید: ‏

‏"‏اقرا باسم ربک الذی خلق ـ خلق الانسان من علق ـ اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم ـ ‎ ‎علم الانسان ما لم یعلم‏"‏ ‎[1]‎

‏ (بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید همان کسی که انسان را از خون بسته ای خلق کرد ـ ‏‎ ‎‏خوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است ـ همان کسی که بوسیلۀ قلم تعلیم نمود و به انسان‏‎ ‎‏آنچه را نمی دانست یاد داد) نکته مهمی که از این آیات استفاده می گردد این است که آغاز وحی‏‎ ‎‏برای آخرین پیامبر و ابلاغ کاملترین دین الهی همراه با آغاز یک حرکت علمی بوده و در حقیقت‏‎ ‎‏این آیات، نخست از تکامل جسم و از سوی دیگر از تکامل روح بوسیله تعلیم و تعلم،‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 477

مخصوصاً از طریق قلم سخن می گوید، ما امروزه می دانیم که تمام تمدنها و علوم و دانشها و‏‎ ‎‏پیشرفتهائی که در هر زمینه نصیب بشر شده بر محور قلم دور می زند و براستی "مداد علماء" بر‏‎ ‎‏"دماء شهداء" پیشی گرفته، چرا که هم زیربنای خون شهید و هم پشتوانه آن مرکبها قلمهای‏‎ ‎‏انشمندان است و اصولاً سرنوشت اجتماعات انسانی، در درجه اول به نیش قلمها بسته است،‏‎ ‎‏اصلاحات جوامع بشری از قلمهای مؤمن و متعهد شروع می شود و فساد و تباهی اجتماعات‏‎ ‎‏نیز از قلمهای مسموم و فاسد مایه می گیرد. امام راحلمان قدس سره الشریف در اهمیت تعلیم و‏‎ ‎‏تربیت در اسلام می فرماید: "خدای تبارک و تعالی در یک سطح آموزش و پرورش را ذکر‏‎ ‎‏می فرماید و در هیچ چیز از امور دنیایی خدا نفرموده که من منت بر مردم گذاشتم، لکن در قضیه‏‎ ‎‏آموزش و پرورش می فرماید که "‏لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا‎ ‎علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة"‎[2]‎ ‏با آن تعبیر "‏من الله علی المومنین‏"‏‎ ‎‏فرستادن پیغمبر از این آیه شریفه استفاده می شود که اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش‏‎ ‎‏بوده است"‏ ‎[3]‎ ‏همچنین در احادیث و روایات نکات ظریفی در این زمینه وارد شده که در یک‏‎ ‎‏جمعبندی باختصار مطرح می کنیم: ‏

‏الف ـ تعلیم و تربیت هدف رسالت پیامبر بوده است: ‏

‏حضرت ختمی مرتبت در اهمیت تعلیم و تربیت می فرماید: "‏بالتعلیم ارسلت‏"‏ ‎[4]‎ (‏من برای‏‎ ‎‏تعلیم فرستاده شده ام) ‏

‏ب ـ تحصیل علم یک فریضۀ عمومی می باشد: ‏

‏رسول اکرم(ص) در این مورد می فرماید: ‏طلب العلم فریضه علی کل مسلم‎[5]‎ ‏دانش طلبی‏‎ ‎‏و علم آموزی بر هر فرد مسلمان لازم و ضروری است). ‏

‏ج ـ تحصیل علم محدودیت زمانی ندارد: ‏

‏رسول اکرم(ص) در این مورد می فرمایند: ‏اطلبو العلم من المهد الی اللحد‎[6]‎

‏(یعنی این که علم را در همه عمر از گهواره تا گور طلب نما و در جستجوی آن باش). ‏

‏فردوسی شاعر این کلام دلنشین را بنظم در آورده و گفته است: ‏

چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی 

‏د ـ تحصیل علم محدودیت مکانی ندارد: ‏

‏رسول گرامی اسلامی در این مورد می فرمایند: اطلبوا العلم و لو بالصین‏‎[7]‎ (‏یعنی علم و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 478

دانش را جستجو و طلب نمائید اگر چه در چین باشد). ‏

‏هـ ـ از نظر معلم مرز نمی شناسد: ‏

‏چرا که حکمت گمشدۀ مؤمن است نزد هر کس بیابد آن را می گیرد و اگر گوهری از دهان‏‎ ‎‏ناپاکی بیفتد آن را بر می دارد.‏‎[8]‎

‏اگر حقیقتاً با دقت به این فرمایشات توجه کنیم و در آنها تدبر نمائیم شامل حال این حدیث‏‎ ‎‏حضرت امام سجاد(ع) می شویم که می فرمایند: ‏

‏"اگر مردم بدانند در طلب علم چه فایده ایست آنرا می طلبند اگرچه با ریختن خون دل و فرو‏‎ ‎‏رفتن در گردابها باشد."‏‎[9]‎

‏ولی باید به این نکته هم توجه کنیم که اسلام برای علمی ارزش قائل است که همراه با تزکیه‏‎ ‎‏و بمنظور فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای‏‎ ‎‏انسان در جهت هدفهای عالیۀ اسلام که همان وصول به مقام قرب الهی و رضوان خداست، باشد‏‎ ‎‏و در این مسیر تا به آن درجه می توان پیشرفت کرد که به مقام رضا و تسلیم محض در برابر خدای‏‎ ‎‏متعال رسید و در جمیع احوال و افکار و اقوال و اعمال، متخلق به اخلاق الله شد و با چنین‏‎ ‎‏تسلیم و ایمانی به لقاءالله مشرف شد، در پرتو تعلیم و تربیت اسلامی است که انسانها با وجود‏‎ ‎‏دانش به حلم و وقار و فروتنی و تواضع همراه با اخلاص الی الله آراسته می شوند و برای آنها‏‎ ‎‏شناخت و معرفت خداوند حاصل می شود و پی آمد آن، شوق الی الله و تقرب به او و رسیدن به‏‎ ‎‏کمالات الهی و خوف از شقاوت و بدبختی دوری از خدا بوجود می آورد و بدنبال آن شوق و‏‎ ‎‏این خوف طاعت و عمل و پیروی از دستورات الهی می آید و با طاعت همراه با خلوص انسان‏‎ ‎‏به مراتب عالیه قرب و کمال می رسد. حال که مقصد اصلی و هدف نهائی قرب الهی شد‏‎ ‎‏می توان در بحث جایگاه و رسالت معلم بهتر نتیجه گرفت. پایان بخش این فصل با کلامی گهربار‏‎ ‎‏از امام راحلمان در اهمیت تعلیم و تعلم با مقصد الهی می باشد. که خود براستی به مراتب عالیه‏‎ ‎‏قرب الهی رسیده بود ایشان می فرمایند: ‏

‏تعلیم و تعلم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است قلمها و‏‎ ‎‏بیانها با مغزهای مردم رابطه دارند اگر قلمها و بیانها و علمها و تعلیم ها و آموزشها برای خدا‏‎ ‎‏باشد، مغزها را الهی تربیت می کنند و اگر چنانچه برخلاف این باشد مغزهای غرورمند، مغزهای‏‎ ‎‏اغوتی از آن پیدا می شود، اسلام تمام افرادش باید معلم باشد و تمام افرادش متعلم، همه باید‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 479

تحصیل بکنند و باید تدریس بکنند و اشخاص ارزنده بار بیاورند"‏‎[10]‎

‏جایگاه معلم از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) ‏

‏معلم شمع سوزان و فروزانی است که نورش را براساس حدیث مشهور "‏العلم نور یقذفه الله‎ ‎فی قلب من یشاء‏" از منبع اصلی نور یعنی خدا ‏‎[11]‎ ‏دریافت داشته و برای نور افشانی قلوب و بینا‏‎ ‎‏نمودن آنها به منظور هدایت در طریق مستقیم و رسیدن به قرب الهی که مقصد نهائی انسان‏‎ ‎‏است، تلاش می کند، معلم راهبر دلها به قله های راز آلود کمال است، معلم ناخدائی است که‏‎ ‎‏کشتی نشستگان را به آرامش ساحل می رساند، معلم بارانی است که رحمتش شمول دارد، دریائی‏‎ ‎‏است که جودش وسعت دارد، معلم باغبانی است که گل می پروراند و در مزرعه قلبها ایمان‏‎ ‎‏می افشاند، معلم چراغی است گیتی فروز، چراغی که هرگز نیفتد زسوز، معلم نسیم خوشبوئی‏‎ ‎‏است که دلها را سرور توانائی می بخشد، معلم کلمه مقدسی است ریشه در عالم الوهیت دارد و‏‎ ‎‏آنرا در لغت نتوان معنا کرد، چرا که کمر الفاظ خم می شود و تضرع کنان اظهار می دارند که ما را‏‎ ‎‏یارای تحمل عظمت و هیبت محتوای این درّ خدائی نباشد، معلم درخت تناوری است که ریشه‏‎ ‎‏در عشق زده است و شاخ و برگهایش را بر قلبها و اندیشه ها گسترده است معلم رابط قلوب با‏‎ ‎‏معبود و عامل معراج عقول و ارواح بسوی ملکوت اعلی است، براستی باید گفت: مهر رخشانی‏‎ ‎‏معلم، ماه تابانی معلم، شمع سوزانی معلم و بقول سعید عندلیب: ‏

مست از می عشقیم ز صهبای معلم  محو رخ یاریم ز سیمای معلم 

چون درس معلم بود از طلعت دلدار  هستیم سراپا همه شیدای معلم 

در مکتب عرفان و ورع عارف و زاهد  نازند به عرفان و به تقوای معلم 

هر نامه که نوک قلم عشق رقم زد  تو شیح شد آن نامه به امضای معلم 

صد گنج گهر را به پشیزی نشمارند  پیش گهر منطق گویای معلم [12] 

‏نام معلم چنان با عظمت است که در جای جای متون اسلامی از او تجلیل بعمل آمده تا‏‎ ‎‏به آن حد که خداوند علیم خود را معلم خوانده و رسول اکرم(ص) ‏انما بعثت معلما ‎[13]‎ ‏گفته‏‎ ‎‏است، پس رسولان همه معلم بودند و ائمه همه معلمند و این افتخار نصیب همچو من و شمائی‏‎ ‎‏شده است که نام معلم بر ما اطلاق می شود، امام راحل(ره) آن اسوه معلمان در این رابطه‏‎ ‎‏می فرمایند: معلم اول، خدای تبارک و تعالی است که اخراج می کند، مردم را از ظلمات به نور و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 480

‏بوسیله انبیاء و بوسیلۀ وحی مردم را دعوت می کند به نورانیت، دعوت می کند به کمال، دعوت‏‎ ‎‏می کند به عشق، دعوت می کند به محبت، دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است‏‎ ‎‏دنبال او انبیاء هستند که همان مکتب الهی را نشر می دهند و آنها هم شغلشان تعلیم است،‏‎ ‎‏معلمند، معلم بشرند آنها هم شغلشان این است که مردم را تربیت کنند و انسان را تربیت کنند که‏‎ ‎‏از مقام حیوانیت بالا برود و به مقام انسانیت برسد.‏‎[14]‎‏ و آنحضرت در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏معلم انسان درست می کند همان شغل انبیاء است، انبیاء آمدند از اول، هر نبیی آمده است تا‏‎ ‎‏آخر، فقط شغلش این بوده است که انسان درست بکند تربیت کند انسانها را شغل معلمی همان‏‎ ‎‏شغل انبیاء است پیغمبر اکرم معلم همه بشر است و بعد از او حضرت امیر (سلام الله علیه) باز‏‎ ‎‏معلم همه بشر است. آنها معلم همه بشر هستند، شما معلم یک عده از بشر. شغل همان شغل‏‎ ‎‏است یعنی شعبه همان است، کار یک کار است. آنها در یک محیط وسیعتر و ماها در یک محیط‏‎ ‎‏کوچکتر و بنابراین، این شغل شما باز یک شغل بسیار شریفی است لکن مسئولیتش هم بسیار‏‎ ‎‏زیاد است چنانچه مسئولیت انبیاء بسیار زیاد بود، انبیاء به همان مقدار که برای آدم سازی آمده‏‎ ‎‏ بودند مسئولیتشان زیاد بود منتهی آنها مسئولیتشان را به انجام رساندند، کارهائی که به آنها‏‎ ‎‏محول بود به انجام رساندند، شما شغلتان بسیار شریف است و همان شغل انبیاء است‏‎ ‎‏مسئولیتشان هم همان مسئولیت است.‏‎[15]‎ ‏اسلام به کمتر وظیفه و کاری اینقدر ارزش و مقام‏‎ ‎‏قائل شده است چون مسئولیتی سنگین و هدفی والا دارد و آن هدایت بسوی کمال مطلق است‏‎ ‎‏امام راحلمان(ره) می فرمایند: شما معلمین یک شغل بسیار شریف دارید که همان شغل الله‏‎ ‎‏است، همان شغل انبیاء است و یک مسئولیت بسیار بزرگ دارید که همان مسئولیت انبیاء‏‎ ‎‏است‏ ‎[16]‎‏ براستی که چنین است: ‏

آن خلعت زیبای رسالات الهی زیبنده بود بر قد و بالای معلم 

‏اسلام معلم را به عنوان پدر روحانی معرفی می کند و می گوید ‏"اب علمک"‏ یعنی یکی از‏‎ ‎‏پدران ثلاثه تو معلمی است که دانش می آموزد، بنابراین تمام حقوقی که درباره پدر و مادر در‏‎ ‎‏اسلام یادآور شده است بطور کاملتری باید درباره معلم رعایت گردد، بلکه به مصداق کلام‏‎ ‎‏حضرت علی(ع) که می فرمایند. ‏

"من علمنی حرفا فقد صیرنی عبداً‏"‏ ‎[17]‎ (‏یعنی ـ هر که به من حرفی بیاموزد مرا برده و عبد‏‎ ‎‏خویش قرار داده است) مولا علی آنگاه که ‏"من علمنی"‏ گفت تقریر نمود ارزش والای معلم‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 481

براستی او تربیت یافته بهترین معلم بشریت است و می داند که ارزش آن چقدر می باشد رسول‏‎ ‎‏اکرم(ص) به علی(ع) در اهمیت معلمی می فرماید: ‏

‏اگر یک فرد بوسیله تو (و بمدد الهی) طریق هدایت را باز یابد و به حق رهنمون گردد‏‎ ‎‏پرارزشتر و بهتر از آنست که مالک شتران سرخ موی فراوان باشی‏ ‎[18]‎ ‏معلمین مایۀ حرکت و‏‎ ‎‏برکت جامعه هستند"‏ ‎[19]‎ ‏معلم و عالم همچو کسی است که شمع فروزانی را در تاریکی برای‏‎ ‎‏هدایت دیگران در دست گرفته و فضای اطراف را روشن کرده است نتیجه این عمل بزرگ است‏‎ ‎‏که نامشان باقی و جاودان می ماند همانطوریکه حضرت علی(ع) می فرمایند: ‏العلماء باقون ما‎ ‎بقی الدهر اعیانهم مفقودة و امثالهم فی القلوب موجوده ‎[20]‎ ‏(دانشمندان تا پایان جهان زنده اند‏‎ ‎‏شخص آنها در میان نیست اما آثارشان در قلبها موجود است) و چنین است که علماء به مقام‏‎ ‎‏شفاعت می رسند چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم "‏یشفع یوم القیامة الانبیاء‎ ‎ثم العلماء ثم الشهداء"‎[21]‎‏ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت می کنند سپس علماء و بعد از آنها‏‎ ‎‏شهیدان) و چنین است که از خدا می ترسند و به مقام عالی خشیت می رسند "‏انما یخشی الله من‎ ‎عباده العلماء‏"‏ ‎[22]‎ (‏یعنی تنها دانشمندانند که از خدا می ترسند) و خشیت یعنی "ترس از‏‎ ‎‏مسئولیت توأم با درک عظمت مقام پروردگار" و این حالت خشیت مولود سیر در آیات آفاقی و‏‎ ‎‏انفسی و آگاهی از علم و قدرت پروردگار و هدف آفرینش است.‏‎[23]‎

‏راغب اصفهانی می گوید: خشیت به معنی ترسی است آمیخته با تعظیم و غالباً در مواردی به‏‎ ‎‏کار می رود که از علم و آگاهی به چیزی سرچشمه می گیرد و لذا در قرآن مجید این مقام‏‎ ‎‏مخصوص عالمان شمرده شده است.» ‏‎[24]‎ 

‏و چنین است که وارثان انبیاء شمرده می شوند چنانچه امام صادق(ع) می فرمایند: ‏ان العلماء‎ ‎ورثه الانبیاء ‎[25]‎ (‏یعنی دانشمندان وارثان پیامبرانند) هر چه دایرۀ بحث گسترده شود ارزش و‏‎ ‎‏مقام معلم بیشتر روشن می شود لکن در حوصله این مقوله نیست، امام راحل در اهمیت این‏‎ ‎‏شغل شریف می فرمایند: ‏

‏مسئول تمام مقدراتی که برای یک کشوری پیش می آید و مسئول تمام انسانهائی که باید‏‎ ‎‏انسان بشوند، مسئول تمام جوانهائی که زیر دست آنها باید تربیت بشوند تربیت بشود انسان، در‏‎ ‎‏مکتب فرهنگیان، معلم و مقدرات هر مملکتی بدست همین است که از فرهنگ بیرون می آیند و‏‎ ‎‏پیشرفت هر کشوری و عقب ماندگی هر کشوری باز بدست معلمین است. معلم است که با‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 482

‏ساختن خود، افراد را، کشور را پیش می برد و معلم است که اگر خدای نخواسته در پیش او‏‎ ‎‏انحراف حاصل بشود، کشور را خراب می کند. معلم است که انسانها را یا مهذب بار می آورد،‏‎ ‎‏متعهد بار می آورد و یا انگل بار می آورد و وابسته، همه از مدرسه ها بلند می شود، همه سعادتها‏‎ ‎‏و همۀ شقاوتها انگیزه اش از مدرسه هاست و کلیدش دست معلمین است. باید معلمین توجه‏‎ ‎‏داشته باشند اولا به شغل شریف خودشان که شغل انبیاست و ثانیاً به مسئولیت خودشان که‏‎ ‎‏همان مسئولیت انبیاست.» ‏‎[26]‎

‏خداوند متعال در تورات نیز به حضرت موسی(ع) دستور می دهد و می فرماید: ای موسی‏‎ ‎‏علم و حکمت و استواراندیشی بس شگرف و عظیم است اگر نیروی حکمت و صواب اندیشی‏‎ ‎‏را در قلب کسی برقرار می سازم صرفاً بدین منظور است که می خواهم او را مشمول رحمت و‏‎ ‎‏آموزش خویش قرار دهم، ای موسی! حکمت آموز باش و رفتار خویش را بر موازین حکمت‏‎ ‎‏منطبق ساز آنرا به دیگران بیاموز تا مورد تکریم و تجلیل من در دنیا و آخرت قرارگیری."‏‎[27]‎

‏بر این اساس است که خداوند وعده تکریم و تجلیل از جانب خود را هم در دنیا و هم در‏‎ ‎‏آخرت می دهد امام راحل(ره) در این رابطه می فرمایند: ‏

‏باید تذکر دهم که مقام معلم مقام والائی است مقامی است که بالاتر از مقام معلم نیست‏‎ ‎‏مقامی است که خدای تبارک و تعالی از آن تعظیم فرموده است. ‏‎[28]‎

‏دامنۀ این شغل شریف همه افرادی که بنحوی با امر تعلیم و تربیت سر و کار دارند را شامل‏‎ ‎‏می شود، امام راحل می فرمایند:" ‏

‏"بانوان باید معلم باشند برای فرزندان خود، در دامن خود مثل استادان مثل معلمان تربیت‏‎ ‎‏کنند. پدران باید معلم باشند از برای فرزندان خود، خانواده شما باید مدرسه باشد، تعلیم احکام‏‎ ‎‏اسلام، تهذیب اخلاق نو نهالان، شما باید نو نهالان مهذب تحویل معلمان بدهید و معلمان باید‏‎ ‎‏آنها را بیشتر تهذیب کنند"‏‎[29]‎ ‏و در جای دیگر می فرمایند: «شما خانمها بطوری که حالا‏‎ ‎‏خودتان می گوئید معلم هستید، و شغل شریف دارید شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید‏‎ ‎‏یکی شغل تربیت فرزند که این از همه شغلها بالاتر است، یک فرزند خوب شما اگر به جامعه‏‎ ‎‏تحویل بدهید برای شما بهتر است از همه عالم .... و چون شما معلم هستید از این جهت یک‏‎ ‎‏شغل شریف دیگری به شما محول شده است و به آنقدر که این شغل شریف است مسئولیت آن‏‎ ‎‏هم بزرگ است شغل انسانسازی است"‏‎[30]‎ ‏علی کل حال مرتبه و شأن معلم بسی بالاست که‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 483

‏توان وصف را از انسان می گیرد چنانچه گفته اند: ‏

ای در نفست شکوه خواندن جاری نغمه گر ترانۀ بیداری 

خورشید صفت به جان من مهتابی با جهل سیه همیشه در پیکاری [31]

‏و باید همه ما که در کسوت معلمی هستیم به این مقام و منزلت مباهات کنیم و بر خود‏‎ ‎‏ببالیم و معنویت و تقوی را سرلوحه کار خود قرار دهیم و از خداوند در انجام این وظیفه سنگین‏‎ ‎‏استعانت بطلبیم و امیدوار به فضل و عنایت الهی در دنیا بویژه در عالم آخرت باشیم شاید که‏‎ ‎‏شامل حال این کلمات منظوم شویم: ‏

فرداست که در محضر حق جل جلاله   حل می شود از لطف معمای معلم 

در جنت فردوس که هر کس به مقامیست  در سایه طوباست یقین جای معلم 

هر کس بود آگاه اسرار الهی    امروز خورد حسرت فردای معلم[32] 

‏فصل سوم: ‏

‏رسالت معلم و مربی از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره): ‏

‏با اندک دقت و توجه در می یابیم که امام خمینی(ره) در اکثر فرمایشات و پیامهای خویش‏‎ ‎‏(در ارتباط با تعلیم و تربیت و معلم و فرهنگی) تاکید بر این نکته مهم داشتند که شغل معلمی‏‎ ‎‏شغل انبیاست و کار فرهنگیان کار انبیاست. از این نکته چنین نتیجه گرفته می شود که باید‏‎ ‎‏معلمان در کار خویش بسراغ اهداف و رسالت انبیاء بروند و آنها را از متون اسلامی انتاج نموده‏‎ ‎‏و در مسیر حرکت خود و انجام وظیفۀ خطیر معلمی مشعل فروزان هدایت قرار دهند و پا در جای‏‎ ‎‏پای انبیاء بگذارند و آنها را اسوه قرار دهند. در چنین صورتیست که مملکت ما همیشه با سعادت‏‎ ‎‏و نجات قرین خواهد بود. ‏

‏با توجه به موارد فوق ما نیز به سهم خود به سراغ اهداف و رسالت انبیاء می رویم تا اینکه در‏‎ ‎‏تبیین رسالت معلم و مربی (در تعلیم و تربیت اسلامی) از دیدگاه امام خمینی(ره) به نتایج‏‎ ‎‏سودمند برسیم که در ذیل به بعضی از آنها اشاره می کنیم: ‏

‏1 ـ دعوت بسوی خدا و تربیت الهی ‏

‏یکی از اهداف عالیه در دعوت انبیاء که سرلوحۀ کار آنها محسوب می شود دعوت به سوی‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 484

خدای یگانه و تربیت مردم برای حرکت در مسیر کمال به سوی معبود می باشد. خداوند متعال‏‎ ‎‏در قرآن از زبان پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: ‏الا تعبدوا الا الله‏ (یعنی ـ نخستین دعوت من اینست‏‎ ‎‏که ـ جز خداوند یگانه را نپرستید) امام راحل(ره) در این مورد می فرمایند:‏‎ ‎‏"مواظب باشید که اعمالتان، اعمال صالح باشد قیامتان برای خدا باشد اعمالتان برای خدا باشد‏‎ ‎‏هر کدام بچه دارید تربیت کنید، تربیت الهی بکنید، تربیت شیطانی نکنید، هر کدام مدرسه‏‎ ‎‏می روید چه به مدرسه که می روید تربیت الهی بشوید. هر کدام معلم مدرسه هستید، تربیت کنید‏‎ ‎‏بچه ها را به تربیت الهی، تربیتهای شیطانی را از آن دست بردارید"‏ ‎[33]‎ ‏و این از مشکلترین‏‎ ‎‏کارهاست چرا که باید مردم را در مسیری برخلاف هوسها و شهوات سیر داد. امام راحل در جای‏‎ ‎‏دیگر می فرمایند: ‏

‏"شماها که مربی هستید یا می خواهید تربیت بکنید فرزندان خودتان را یا جامعه را، باید‏‎ ‎‏توجه به این آیه شریفه داشته باشید که "‏اقرا بسم ربک‏"‏‎[34]‎ ‏می خواهید آموزش بدهید و‏‎ ‎‏می خواهید آموزش پیدا کنید، قرائت کنید با اسم رب باشد، با توجه به خدا باشد، با تربیت الهی‏‎ ‎‏باشد"‏ ‎[35]‎

‏2 ـ دعوت بسوی نور و تربیت نورانی ‏

‏یکی دیگر از اهداف عالیه در دعوت انبیاء اخراج مردم از ظلمات بسوی نور است که با‏‎ ‎‏تلاوت آیات الهی آنها را از ظلمتهای کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، بسوی نور‏‎ ‎‏ایمان و تقوی و سعادت هدایت نماید در قرآن مجید می خوانیم: ‏

"رسولا یتلواعلیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین امنوا و عملو الصالحات من الظلمات الی‎ ‎النور‏"‏‎[36]‎‏ (یعنی رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن الهی را بر شما تلاوت می کند تا آنها‏‎ ‎‏را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند از تاریکیها به نور هدایت کند) و باید بدانیم که‏‎ ‎‏همیشه ظلمت و تاریکی مایه اضطراب و وحشت است و نور سبب آرامش، دزدان از تاریکی‏‎ ‎‏شب استفاده می کنند و حیوانات درنده بیابان غالباً در تاریکی شب از لانه خود بیرون می آیند.‏‎ ‎‏تاریکی مایه پراکندگی است و نور سبب جمعیت و اجتماع است، به همین دلیل اگر چراغی را در‏‎ ‎‏یک شب تاریک در میان بیابانی روشن کنیم در مدت کوتاهی انواع حشرات دور آن جمع‏‎ ‎‏می شوند، البته در سوره بقره خداوند این اخراج را به خود نسبت می دهد که در حقیقت هدایتگر‏‎ ‎‏ ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 485

اصلی و اولین معلم محسوب می شود آنجا که می فرماید: ‏

‏"‏الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور‏"‏ ‎[37]‎

‏ (یعنی خداوند در سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند آنها را از ظلمتها به سوی نور‏‎ ‎‏بیرون می برد)‏

‏ امام راحل در این مورد می فرمایند: "نقش معلم در جامعه نقش انبیاء است. انبیاء هم معلم‏‎ ‎‏بشر هستند، نقش بسیار حساس و مهمی است و مسئولیت بسیار زیاد دارد. نقش مهمی است که‏‎ ‎‏همان نقش تربیت است که "‏اخراج من الظلمات الی النور"‏ آنهائی که در ‏الله ولی الذین آمنوا‎ ‎یخرجهم من الظلمات الی النور"‏ همین سمت معلمی است خدای تبارک و تعالی این سمت را به‏‎ ‎‏خودش نسبت می دهد که خدای تبارک و تعالی ولی مؤمنین است و آنها را از ظلمات اخراج‏‎ ‎‏می کند بسوی نور» ‏‎[38]‎

‏ "معلم اول خدای تبارک و تعالی است که اخراج می کند مردم را از ظلمات به نور به وسیله‏‎ ‎‏انبیاء به وسیله وحی مردم را دعوت می کند به نورانیت، دعوت می کند به کمال، دعوت می کند‏‎ ‎‏به عشق، دعوت می کند به محبت، دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است. دنبال‏‎ ‎‏او انبیاء هستند که همان مکتب الهی را نشر می دهند و آنها هم شغلشان تعلیم است، معلمند،‏‎ ‎‏معلم بشرند» ‏‎[39]‎

‏و بر همین اساس است که معلم می گوید: ‏

خورشید جهان تابم، دل در تب و در تابم روشنگر کورانم از ظلمت و از ظلمها 

‏3 ـ دعوت بسوی اصلاح جامعه و تربیت صالح ‏

‏در قرآن کریم اشاره ای به شعار حضرت شعیب پیغمبر شده است آنجا که می فرماید: ‏

‏"‏ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ماتوفیقی الابالله علیه توکلت و الیه انیب‏"‏ ‎[40]‎

‏ (من جز اصلاح تا آنجا که توانائی دارم نمی خواهم و توفیق من جز به خدا نیست بر او توکل‏‎ ‎‏کردم و به سوی او بازگشتم). و لیکن باید بدانیم این شعار تنها، شعار شعیب نبوده بلکه از‏‎ ‎‏شعارهای همۀ انبیاء تمام رهبان راستین بوده است گفتار و کردار آنها نیز شاهدی بر این هدف‏‎ ‎‏محسوب می شود، آنها نه برای سرگرمی مردم آمده بودند و نه بخشش گناهان و نه فروختن‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 486

‏بهشت به آنان و نه برای حمایت از زورمندان و تخدیر توده ها، بلکه هدفشان اصلاح به معنی‏‎ ‎‏مطلق و به معنی وسیع کلمه بود، اصلاح در تفکر و اندیشه، اصلاح در اخلاق، اصلاح در نظامات‏‎ ‎‏رهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه، اصلاح در همه ابعاد اجتماع و در تحقق این هدف تکیه‏‎ ‎‏گاهشان تنها خدا بود و از هیچ توطئه و تهدیدی هراس نداشتند، چنانکه شعیب گفت "‏وما‎ ‎توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب‏"‏‎[41]‎

‏امام راحل در این مورد می فرمایند: "این محفل، محفل معلم و دانشجوست، دو گروهی که اگر‏‎ ‎‏اصلاح بشود یک مملکت را اصلاح می کنند و اگر خدای نخواسته در غیر این معنا باشند،‏‎ ‎‏کشورها به تباهی کشیده می شود ‏‎[42]‎ ‏فرهنگیها یک مسأله بسیار بزرگی در گردنشان هست و او‏‎ ‎‏تربیت است، تربیت جوانهاست، تربیت بچه هاست. این تربیت بچه ها اگر تحقق درست پیدا بکند‏‎ ‎‏که این بچه های کوچکی که تحت تربیت معلمین هستند خوب تربیت بشوند، مملکت ما بعدها‏‎ ‎‏نجات پیدا می کند. ما از اینکه فاقدیم یک مغزهای متفکر صحیح و سالم، مغز متفکر زیاد است،‏‎ ‎‏اما متفکری که سالم نیست مغزش، ما باید کوشش کنیم که این مغزهای کوچولوهای بچه ها را از‏‎ ‎‏حالا سالم بار بیاوریم تا بتوانند اینها بعدها دفاع کنند از کشورتان، آتیه کشور شما دست همین‏‎ ‎‏بچه هاست که بعدها اینها باید دست بگیرند، اینها اگر از حال تربیت بکنند"‏ ‎[43]‎

‏لازم به توضیح است که در این مسیر معلم باید تا حد توان به تلاش بپردازد و همواره توکل‏‎ ‎‏بر خدا داشته و رشته امور را بدست او بسپارد که زحمات او نتیجه دهد امام راحل می فرمایند:‏‎ ‎

‏"جوانهای ما ... اگر تربیت صالح شدند مملکت صالح بدست ما می افتد."‏ ‎[44]‎

‏4 ـ دعوت به پاکسازی انسانها و تربیت اخلاقی ‏

‏خداوند رئوف وقتی که به موسی دستور داد که با هارون بسراغ فرعون بروند فرمود: ‏

‏"‏فقو لا قولاً لیناً لعله یتذکر او یخشی‏» ‏‎[45]‎ (‏یعنی: به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر‏‎ ‎‏شود یا از خدا بترسد) این تعبیر اشاره لطیفی به این حقیقت است که رسالت انبیاء برای پاکسازی‏‎ ‎‏انسانها و بازگرداندن طهارت فطری نخستین به آنها است در ضمن نمی گوید، من تو را پاک کنم،‏‎ ‎‏بلکه می گوید: "پاکی را پذیرا شوی" و این نشان می دهد که پاک شدن باید به صورت خود‏‎ ‎‏جوش باشد نه تحصیل از برون و تعبیر دیگر اینکه برای نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه‏‎ ‎‏و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عطوفت انسانی است‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 487

هدف آنست که مردم جذب شوند، متذکر شوند راه را پیدا کنند. امام راحل(ره) در این زمینه‏‎ ‎‏می فرمایند: "همه دانشگاهها، همه مراکز تربیت، همه مدارس قدیمی باید در آن اشخاصی باشند‏‎ ‎‏که در آنجا هستند تربیت بکنند، تربیت اخلاقی بکنند، علماء اخلاق لازم است در، هم دانشگاه و‏‎ ‎‏هم مدارس و هم در همه جا"‏‎[46]‎ ‏و در جای دیگر آغاز تربیت اخلاقی را از خودسازی می دانند و‏‎ ‎‏می فرمایند: "هر کسی از خودش باید شروع کند و عقائد و اخلاق و اعمالش را تطبیق با اسلام‏‎ ‎‏بدهد و بعد از اینکه خودش را اصلاح کرد آنوقت دنبال این باشد که دیگران را اصلاح کند و‏‎ ‎‏خصوصاً شما که در دبیرستانها هستید و همۀ آنهائی که سروکارشان با بچه ها، نوباوگان، جوانان‏‎ ‎‏هست، این یک عهده بزرگی است برای شما که در آنجاها که هستید می خواهید که دبیرستان را با‏‎ ‎‏هر چه در دبیرستان هست به صورت اسلامی در بیاورید. و این یک تعهد بزرگی است و آنهائی‏‎ ‎‏که در آنجا هستند در دبیرستانها هستند، در دبستانها هستند، بعد هم در دانشگاهها وارد می شوند،‏‎ ‎‏اینهائی هستند که آتیه یک کشور در دست آنهاست، و اگر آنها بطور تعهد اسلامی، اخلاق‏‎ ‎‏اسلامی تربیت شدند و به جامعه تحویل داده شده اند آنها می توانند که یک کشور را اصلاح کنند‏‎ ‎‏و از استقلال کشور دفاع کنند» ‏‎[47]‎

‏5 ـ دعوت بسوی علم و دانش و تربیت اسلامی ‏

‏مهمترین دعوت انبیاء بسوی علم و دانش بوده بطوری که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:‏‎ ‎

بالتعلیم ارسلت‎[48]‎ (‏یعنی من برای تعلیم فرستاده شده ام) و خداوند علیم نیز در تشویق به‏‎ ‎‏کسب علم و دانش فرموده اند: "‏قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون‏"‏‎[49]‎ (‏یعنی بگو‏‎ ‎‏آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟ ) و باید دانست علم در این آیه و آیات‏‎ ‎‏قرآن به معنی داشتن یک مشت اصطلاحات یا روابط مادی در میان اشیاء و به اصطلاح "علوم‏‎ ‎‏رسمی" نیست بلکه منظور از آن معرفت و آگاهی خاصی است که انسان را به قنوت یعنی‏‎ ‎‏اطاعت پروردگار و ترس از دادگاه او و امید به رحمت خدا دعوت می کند. امام راحل در این‏‎ ‎‏مورد می فرمایند: ‏

‏"خیلی باید چشمها را باز کنید و شغل خودتان را که انتخاب کردید، بسیار شغل عالی است‏‎ ‎‏لکن به مسئولیتش هم باید توجه کنید، تربیت بکنید، مهم تربیت است، علم تنها فایده ندارد علم‏‎ ‎‏تنها مضر است، گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی که به گلها می خورد بوی عطر بلند‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 488

می شود وقتی که به جاهای کثیف می خورد بوی کثافت بلند می شود علم هم همینطور است. اگر‏‎ ‎‏در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود عطرش عالم را می گیرد و اگر در یک قلب تربیت نشده یا‏‎ ‎‏فاسد بریزد این علم و وارد بشود، این فاسد می کند عالم و عالم را "‏اذا فسد العالم فسد العالم‏" و‏‎ ‎‏اگر صالح بشود صالح می کند یک شعاعهای زیادی دارد که به صلح به اصلاح و به خوبی‏‎ ‎‏می رساند مردم را و شما متصدی یک همچو امری هستید شماها متصدی هستید که این عالم را‏‎ ‎‏به نور برسانید از ظلمات این بچه هائی که نورانی هستند آن نورانیت آنها را شکوفا کنید. شما‏‎ ‎‏متصدی یک امر بزرگ هستید، آنها را تربیت اسلامی و صحیح بکنید تا انشاءالله کشور شما‏‎ ‎‏خودش را پیدا بکند"‏‎[50]‎

‏6 ـ دعوت به نکات مفید و سودمند و تربیت صحیح‏

‏از آنجائیکه مجال بحث تفصیلی برای کلیه نکات سودمند مورد اشاره حضرت امام(ره)‏‎ ‎‏نمی باشد فقط به چکیده مطالب بصورت فهرست وار اشاره می کنیم: ‏

‏الف ـ تربیت افراد برای خدمت به اسلام و کشور ‏

‏امام راحل(ره) می فرمایند: "معلمین و آموزگاران تربیت کنند جوانانی را برای خدمت به کشور و‏‎ ‎‏اسلام."‏ ‎[51]‎

‏ب ـ اهمیت دادن به مسئله تقوی ‏

‏امام راحل(ره) می فرمایند: آموزگارها باید اهمیت بدهید به مسأله تقوی و آموزندگان هم‏‎ ‎‏باید اهمیت بدهند و اساتید دانشگاه و اساتید حوزه ها هم به این خاصه باید اهمیت خاص‏‎ ‎‏بدهند.‏‎[52]‎

‏ج ـ فکر کردن به سعادت ملت ‏

‏امام راحل می فرمایند: کلید سعادت و شقاوت یک ملت دست فرهنگی است.‏‎[53]‎

‏د ـ رساندن مردم به مقام انسانیت‏

‏امام راحل می فرمایند: آنها (انبیاء) هم شغلشان تعلیم است معلمند، معلم بشرند، آنها هم‏‎ ‎‏شغلشان این است که مردم را تربیت کنند و انسان را تربیت کنند که از مقام حیوانیت بالا برود و‏‎ ‎‏به مقام انسانیت برسد.‏‎[54]‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 489

هـ ـ تربیت صحیح مردم تا اینکه زیر بار استعمار نروند ‏

‏امام راحل(ره) می فرمایند: با تربیت صحیح ممکن نیست که یک مملکتی تحت نظر‏‎ ‎‏استعمار برود.‏‎[55]‎

‏و ـ بچه ها را موافق با زمان تربیت کنند. ‏

‏امام راحل می فرمایند: بچه های ما در هر زمانی موافق آن زمان باید تربیت بشوند‏‎[56]‎

‏ز ـ تعلیم و تربیت را همه جانبه بکنند ‏

‏امام راحل می فرمایند: تربیت و تعلیم همه جانبه باید باشد یعنی آن مقداری که کشور احتیاج‏‎ ‎‏به آن دارد‏ ‎[57]‎

‏در پایان ضمن آرزوی توفیق برای کلیه اساتید و معلمان جامعه اسلامی در راه تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏صحیح اسلامی، امیدوارم که همواره فرامین حضرت امام(ره) را مشعل فروزان هدایت خود قرار‏‎ ‎‏دهیم. ‏

"و ما توفیقی الا بالله و علیه توکلت"

‏پی نوشتها ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 490

  • . سورۀ علق آیه 5 - 1
  • . سوره آل عمران آیه 164
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 12، صفحه 491-493
  • . تعلیم و تربیت در اسلام – مرتضی مطهری – صفحه 10
  • . همان صفحه 11
  • . تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانی و امام خمینی – احمد ظهری صفحه 1
  • . تعلیم و تربیت در اسلام – مرتضی مطهری – صفحه 187
  • . تفسیر نمونه – جلد 13 صفحه 314
  • . اصول کافی – کلینی جلد 1 صفحه 43
  • . معلم شمعی که همواره سوخته است – بیژن بلور – صفحه 99
  • . اشاره ای است به آیه 35 سوره نور (الله نورالسموات و الارض)
  • . مجله پیوند – انجمن اولیا و مربیان – شماره 151 – اردیبهشت 71 صفحه 57
  • . احیاء علوم الدین امام محمد غزالی – ج 1 صفحه 21
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 9، صفحه 290-292
  • . ر.ک:صحیفه امام ـ جلد 8، صفحه 90-92
  • . ر.ک:صحیفه امام - جلد 9 صفحه 292-294
  • . چگونه باید تربیت کرد، مجید رشید پور صفحه 151
  • . آداب تعلیم و تعلم ـ محمدباقر حجتی ـ صفحه 48
  • . از فرمایشات آیت ا ... خامنه ای در جمع معلمان نمونه کشور 9 / 2 / 1371 به نقل از ویژه نامه معلم ص 33 ستاد مرکزی بزرگداشت مقام معلم
  • . نهج البلاغه صبحی صالح ـ کلمات قصار ـ شماره 147 ـ صفحه 496
  • . سنن ابن ماجه جلد 2 صفحه 1443 به نقل از تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 258
  • . سوره فاطر آیه 28
  • . تفسیر نمونه جلد 18صفحه 248
  • . المقردات فی غریب الفاظ القرآن ماده خشی
  • . اصول کافی ـ یعقوب کلینی ـ جلد (باب صفحه العلم و فضله حدیث شماره 2)
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، صفحه 428-430
  • . آداب تعلیم و تعلم در اسلام ـ محمد باقر حجتی ـ ص 86
  • . همان جلد 7صفحه 140
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، صفحه 162-163
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 8، صفحه 90-92
  • . به نقل از مجله تربیت سال هشتم ـ شماره 8 ـ صفحه 41 ـ معاونت پرورشی آموزش و پرورش
  • . هود آیه 3
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 6، صفحه 106-107
  • . سوره علق آیه 1
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 21، صفحه 655-656
  • . سوره طلاق آیه 11
  • . سوره بقره آیه 257
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 9، صفحه 290-292
  • . همان
  • . سوره هود آیه 88
  • . تفسیر نمونه جلد 9 صفحه 221
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد ،12، صفحه 248-249
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 11صفحه 400-403
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، صفحه 162-163
  • . سوره طه آیه 44
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 12،صفحه 499-501
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد ،14،صفحه 243-246
  • . تعلیم و تعلم در اسلام ـ مرتضی مطهری ـ صفحه 10
  • . سوره زمر ـ آیه 9
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد ،14، صفحه 39-41
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 17،صفحه 410-411
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 16،صفحه 488-489
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، صفحه 432-433
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 9، صفحه 290-292
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، صفحه 428-431
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 6، صفحه 198-199
  • . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 6، صفحه 199-201