روشهای تربیتی از دیدگاه حضرت امام خمینی

روشهای تربیتی از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) 

 نوشته سید مهدی موسوی 

‏حمد و ستایش سزاوار خداوند بزرگی است که بر همگان لباس هستی داد و آنان را از‏‎ ‎‏ظلمتکده ی عدم بیرون و به عالم وجود وارد ساخت. ‏

‏او انسان را عصاره ی آفرینش و غرض از خلقت او را انسان کامل قرار داد. خداوند که به عنوان‏‎ ‎‏"رب العالمین" تربیت هر موجودی را خود متکفل شده است، تمامی آنها را با اختلاف‏‎ ‎‏طبایعشان، به کمال لایق خود رهبری می کند و فیض خویش را به قدر استعداد و به فراخور‏‎ ‎‏حالشان به سوی آنان سرازیر می کند او که انسان را به عنوان سمبل آفرینش مقرر ساخت و در‏‎ ‎‏مکان "کرمنا"‏ ‎[1]‎ ‏جای داد، آنقدر بدو عنایت داشت، که بالاترین ظرفیتها و قابلیتها را بدو بخشید‏‎ ‎‏و عظیمترین و وسیعترین تحملها و قدرتها را از آن او کرد. ‏

‏او بار امانتی سنگین را که جبال شامخات از حمل آن عجز نشان دادند و آسمان و زمین‏‎ ‎‏طاقت آن نداشتند، بر این موجود ظلوم و جهول بار کرد و انسان نیز با کمال اشتیاق آن را پذیرا‏‎ ‎‏شد.‏‎[2]‎ 

‏ویژگی انسان بدین خاطر است که ایزد منان بر او منت گذاشت و با اضافه ی تشریفی "و‏‎ ‎‏نفخت فیه من روحی"‏‎[3]‎ ‏قسمی از کار خود در تربیت را بدو واگذار کرد و در انتخاب خیر و شر‏‎ ‎‏مختارش قرار داد.‏‎[4]‎

‏خداوند که در مجموعه ی نظام تربیتی انسان، به شیطان مهلت داد و بدو اجازه ی وسوسه‏‎ ‎‏و دعوت افراد بشر به سوی شرور داد،‏ ‎[5]‎ ‏در قبال آن سفیران خویش را با محکمترین و رساترین‏‎ ‎‏دعوتها و بیانها، به جانب مردم گسیل داشت و آنان را به سوی خویش فرا خواند و کتب آسمانی‏‎ ‎‏را به همراه پیامبران بدین جهت نازل کرد امام امت(ره): تمام انبیاء از صدر بشر و بشریت از آن‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 430

‏وقتی که آدم علیه السلام آمده است تا خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم، تمام اینها برای این‏‎ ‎‏بوده است که جامعه را اصلاح کنند ... ‏‎[6]‎

‏ختم رسل و افضل آنها و شرح کتب و اکمل آنها، نصیب این امت مرحومه گشت و مقصود از‏‎ ‎‏آن تربیت و تعلیم معرفی گردید‏ ‎[7]‎‏و هدف از اصل بعثت همین امر اعلام گشت. ‏‎[8]‎‏رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم "رحمة للعالمین" بود و هست با حربه ی ‏و انک لعلی‎ ‎خلق عظیم"‎[9]‎ ‏و سلاح برنده "بشیراً و نذیراً" در مقام "داعی الی الله" و "سراجا منیرا" جای‏‎ ‎‏داشت و بر حرکت مجموعه ی امت به سوی لقای الهی و تربیت اسلامی شاهد شد.‏‎[10]‎ 

‏پس از او اوصیای مطهر او سلام الله علیهم اجمعین - این علم سبز را همواره در اهتزاز‏‎ ‎‏داشتند و گاهی در این مسیر آن را بامهجۀ خود گلگون نمودند و این پیشوایان نور، هیچگاه‏‎ ‎‏انسان نیازمند و سالک را با دشمنان ظاهری و پنهانی اش تنها نگذاشتند. ‏

‏در عصر غیبت کبری نیز که آفتاب در پس حجاب محبوس است، تابش و تشعشع نافذ آن از‏‎ ‎‏پس پرده، عالم انسانیت و وجود را روشن می دهد و راه را از چاه متمایز می کند. و فقیهان و‏‎ ‎‏عالمان وارسته دین، جلوه ای از این نور نافذاند تا همواره امت خاتم را در جاده ی تربیت اسلامی‏‎ ‎‏و صلاح معنوی نگاهبان باشند. ‏

‏امام امت (این قدری که از عصرهای اول اسلام تا حالا اطلاع داریم می بینیم که همه ی ابعاد‏‎ ‎‏اسلام را روحانیون حفظ کرده اند، معارف، فلسفه، اخلاق، و احکام سیاسی و فقهش را روحانی‏‎ ‎‏حفظ کرده است.‏‎[11]‎

‏در روزگار ما دست توانمند آن خورشید عالمتاب (عج الله تعالی فرجه) از آستین مردی از‏‎ ‎‏دودمان زهرای اطهر(س) و از حرم اهل بیت(علیهم السلام) یعنی خمینی کبیر خارج شد و‏‎ ‎‏طومار زندگی شیاطین ذالّ و مذلّ را در هم پیچید. و موانع راه کمال را از میان برداشت و انسان را‏‎ ‎‏در مسیر تربیت و تهذیب هدایت کرد. ‏

‏همان حضرت در اهمیت تهذیب و تربیت این چنین می فرماید: "همه به فکر تصفیه باشند‏‎ ‎‏همه به فکر تهذیب باشند اگر اینطور بشود و امید است که باشد، مطمئن باشید که کشور شما‏‎ ‎‏آسیب نخواهد دید.‏‎[12]‎ 

‏و باز در این زمینه می فرماید: "آموزش تنها، اثر ندارد ... فرهنگ باید در کنار آموزش، پرورش‏‎ ‎‏هم داشته باشد هم تحصیل باشد و هم همراه تحصیل تربیت و جوانهای ما به تربیتهای انسانی‏‎ ‎‏اسلامی تربیت شوند"‏ ‎[13]‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 431

برماست که با تمامی وجود از این میراث گرانمایه پاسداری کنیم. ‏

‏موضوعی که ـ دراین مقال با فرصت کمی که در اختیار بود ـ باره توشه هائی از نظرات‏‎ ‎‏تربیتی آن رادمرد بزرگ به کاوش می نشینیم "روشهای تربیتی" اسلامی است. ‏

‏روشهای تربیتی ‏

‏مقصود از این عنوان گاهی مشربهای مختلف تربیتی است. مانند: ‏

‏1 ـ اخلاقی: ‏

‏که در این مشرب یک به یک از صفات نیک و بد بررسی می شود و محاسن و مضار هر کدام‏‎ ‎‏با استفاده از آیات و روایات و استشهادات تاریخی ذکر می گردد. ‏

‏2 ـ عرفانی: ‏

‏در این روش تکیه ی اصلی بر تصفیه ی باطن و قطع ریشه های صفات بد با تیشه ی معرفت ‏‎ ‎‏النفس و معرفة الله و انقطاع تام از ماسوی است. ‏

‏3 ـ فلسفی: ‏

‏که در این منهج مبارزه با صفات بد و ایجاد صفات نیک با ابزار عقل و تعقل در محاسن و‏‎ ‎‏قبایح افعال صورت می گیرد. ‏

‏4 ـ تجربی: ‏

‏در این طریقه روانشناسان برای تربیت فرد با توجه به نتایج تجربیات حاصله عمدتاً بر روی‏‎ ‎‏زیانهای و منافع جسمی، روانی، عاطفی، آموزشی، اجتماعی و اخلاقی امور تکیه می کنند. ‏

‏در کلمات حضرت امام(ره) از شیوه ی دعا نیز یاد می شود که گویا با عرفان عملی متحد‏‎ ‎‏باشد. ایشان می فرماید: "هر چه مسائل بخواهید در ادعیه هست، زبان ادعیه با زبان عادی ای که‏‎ ‎‏احکام می خواهند بگویند دو تاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دو تاست، با زبان عرفانی علمی‏‎ ‎‏هم دو تاست، یک زبان دیگری است مافوق اینها ...» ‏‎[14]‎

‏و گاهی مقصود از "روشهای تربیتی" ابزار تربیت است، یعنی عناصر و وسائلی که باید در امر‏‎ ‎‏تربیت مورد استفاده و بهره برداری واقع بشود، که مقصود از آن در این مقاله معنی دوم است. و‏‎ ‎‏ظاهراً مقصود مجریان کنگره نیز همین است. ‏

‏ابزار تربیت ‏

‏ابزار تربیت نیز به نوبه خود، در سه محور دسته بندی می شود: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 432

1 ـ شیوه هائی که عمدتاً به کار خودسازی می آید و به تربیت روحی خود شخص کمک می کند.‏

‏ 2 ـ آنهائیکه به امر دیگر سازی مربوط است و در تربیت اجتماع بدان توسل می شود. ‏

‏3 ـ عناصری که هم در تربیت شخصی و هم در کار دیگرسازی مورد نیاز است. ‏

‏و ما در حد یک مقاله به بررسی هر یک با استناد به برخی آیات و روایات و سخنان امام‏‎ ‎‏امت رضوان الله تعالی علیه می پردازیم. ‏

‏روشهای خودسازی ‏

‏1 ـ تفکر: ‏

‏اصلی ترین عنصر در تربیت انسانی تفکر است. نقش آن در تهذیب بالاتر از این است که در‏‎ ‎‏این مقال بگنجد و در یک کلام می توان گفت: تفکر نقطه ی مرکزی و قطب دائره ی تمامی‏‎ ‎‏اعمالی ست که در تربیت به کار می رود. و بدون آن طبق روایتی حتی عبادت نیز بی خاصیت و‏‎ ‎‏کم فائده است.‏‎[15]‎

‏امام امت(ره) می فرماید: "در شب خلوت هست و شما فارغ هستید. فکر کنید که آیا قلب‏‎ ‎‏شما یک قلب نورانی متوجه به نور است یا یک قلب ظلمانی متوجه به آمال شیطانی؟ ...."‏ ‎[16]‎

‏در سخنان امام(ره) آنچه بیش از هر چیز بدان تأکید می شود اعمال فکر و به کارگیری اندیشه‏‎ ‎‏است و این مطلب در جای جای کلمات آن حضرت به خوبی نمایان است و به نقش سازنده؟ ‏‎ ‎‏تفکر در یدانهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی توجه می دهد و در میدان‏‎ ‎‏تربیت، به عرصه های گوناگون آن از قبیل نفس طبیعت، خدا و صفات او، مرگ و عوالم برزخ و‏‎ ‎‏قیامت، احوال و سرگذشت امم پیشین و غیر آن، اشاره می کند. که به نمونه هائی از آن‏‎ ‎‏می پردازیم: ‏

‏الف ـ نفس ‏

‏نفس انسانی که از شریفترین و نفیس ترین آفریده های الهی است، نصیبی از بی نهایت دارد و‏‎ ‎‏برای حرکت تکاملی آن مرزی نتوان یافت و مجال تفکر و تدبر در آن بسیار وسیع است. و قرآن‏‎ ‎‏کریم می فرماید: "‏سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق‏"‏ ‎[17]‎

‏ما آیات و نشانه های عظمت خویش را در طبیعت و جانهای مردم، بدانان خواهیم نمایاند تا‏‎ ‎‏حقانیت خداوند بر آنان آشکار شود. ‏

‏امام امت بدین مناسبت می فرماید: "ای برادر راه حقیقت، از خواب غفلت بیدار شو و چشم‏‎ ‎‏دل و دیده ی قلبت را باز کن و کتاب نفس خود را قرائت نما، که از برای گواهی، کافی خواهد‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 433

‏بود. ‏‎[18]‎

‏ب ـ حالات مردم‏

‏بررسی حالات و جوانب مختلف زندگی مردم نیز در کلام امام، به عنوان میدانی برای جولان‏‎ ‎‏فکر و اندیشه است، تا سالک طریق تهذیب، از راه کشف رموز موفقیت و حقانیت یک دسته و‏‎ ‎‏شکست و بطلان راه دسته ی دیگر به تصحیح جهت حرکت خود، قادر شود. ‏

‏امام امت: "فرزندم کر و فر دنیا و نشیب و فراز آن به سرعت می گذرد و همه زیر چرخهای‏‎ ‎‏زمان خرد می شویم و من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف، به این نتیجه‏‎ ‎‏رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنجهای درونی و روانی و روحی شان از سایر اقشار‏‎ ‎‏بیشتر و آمال و آرزوهائی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراشتر است."‏ ‎[19]‎

‏ج ـ مرگ ‏

‏شک نیست که یکی از پند آموزترین حادثه ها در زندگی انسان مرگ است، که توجه بدان هر‏‎ ‎‏انسانی را بر خویش می لرزاند و قلب های مستعد را از خواب غفلت بیدار می کند و‏‎ ‎‏کاخ آمال آرزوهای دروغین و خیالی شخص را بر سرش خراب می کند و نخوت و غرور را از جان آدمی‏‎ ‎‏ریشه کن می نماید. ‏

‏آن فرزانه حکیم در این باره می گوید: " ... فکر این مطلب را بکنید که قضی ی نزدیک شدن به‏‎ ‎‏مرگ است و هیچ کس هم سند به شما نداده است که 120 سال عمر بکنید 120 ساله نداریم‏‎ ‎‏ممکن است 25 ساله انسان بمیرد ... باید فکر کنید باید در این مطالب تأمل کنید مراقبه‏‎ ‎‏کنید ... "‏ ‎[20]‎

‏د ـ تاریخ ‏

‏یکی از منابع مهم برای تفکر، تاریخ و حالات گذشتگان است. امیرالمؤمنین علیه السلام در‏‎ ‎‏سفارشهایش به فرزند برومندش امام مجتبی علیهما السلام بر نقش تاریخ در پند آموزی و کشف‏‎ ‎‏حقائق تأکید می فرماید.‏‎[21]‎ 

‏امام امت در این مورد می فرماید: "مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ ‏

‏ مگر شماها چقدر می خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام‏‎ ‎‏رضاخان و محمدرضاخان بیشتر می شود؟ عبرت بگیرید عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ تاریخ‏‎ ‎‏معلم انسان است تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می شود."‏ ‎[22]‎

‏و ـ تدبر در عواقب کارها ‏

‏از میدانهای تفکر سازنده، تامل در عواقب امور و نتایج اعمال است. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 434

‏در یک روایت معتبر، سکونی، از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:‏‎ ‎‏شخصی خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد؛ به من توصیه و سفارش بفرمائید! حضرت به او‏‎ ‎‏فرمود: اگر من تو را سفارشی بکنم، بدان عمل خواهی کرد؟ عرض کرد؛ بلی. رسول خدا این‏‎ ‎‏سؤال را سه بار تکرار فرمود و او هر بار جواب مثبت می داد. سپس، حضرت به او فرمود: تو را‏‎ ‎‏سفارش می کنم به اینکه هر گاه تصمیم به انجام کاری گرفتی در عاقبت و پی آمد آن کار اندیشه کن‏‎ ‎‏اگر خوب بود به دنبال آن برو و اگر مایه ی گمراهی تو بود از آن صرف نظر کن."‏ ‎[23]‎

‏امام امت(ره) در این باره می فرماید: " ... عواقب امور را بسنجید عقبه های خطرناکی که دارید‏‎ ‎‏به یاد آورید از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدائدی که به دنبال آن است غفلت‏‎ ‎‏نکنید ... "‏‎[24]‎

‏هـ طبیعت: ‏

‏طبیعت نیز مانند "نفس" از وسیعترین عرصه های جولان فکر است و قرآن کریم در آیات‏‎ ‎‏مختلف مردم را بدان فرا خوانده و نتیجه ی طبیعی تفکر صحیح در این مجال را شناخت حق و‏‎ ‎‏خضوع در برابر آن دانسته است. ‏‎[25]‎

‏امام خمینی(ره) در این زمینه می فرماید: "اگر تدبر در آفرینش آسمانها و زمین نموده و به‏‎ ‎‏صفهای فرشتگان آسمانی و زمینی و صفها و طوایف سپاهیان الله ایمان آوردی .... حقیقت نفوذ‏‎ ‎‏مشیت الهی و حتمیت آن و بسط احاطه ی آن برای تو مکشوف می شود ... "‏ ‎[26]‎

‏و در حدیثی حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: "‏افضل العباده ادمان التفکر فی‎ ‎الله و فی قدرته‏"‏ ‎[27]‎

‏بهترین عبادتها تداوم دقت و اندیشه در ـ صفات ـ خدا و ـ مظاهر - قدرت اوست. ‏

‏2 ـ مراقبه، محاسبه، مؤاخذه: ‏

‏از ابزار مهم خودسازی در شیوه ی تربیتی امام(ره) و از دستورالعملهای جدی مربیان و‏‎ ‎‏پیشوایان اهل سلوک و علماء اخلاق و تربیت، مراقبت و کشیک نفس بردن و سپس حسابرسی‏‎ ‎‏و تفتیش آن و در آخر کار مؤاخذه ی وی آن، بر ارتکاب گناه و یا ترک واجب و مستحب‏‎ ‎‏است."‏ ‎[28]‎

‏امام کاظم(ع) در اهمیت محاسبه می فرماید: ‏

‏"‏لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم‏" کسی که از خود هر روز حسابرسی نکند از ما نیست.‏‎[29]‎‎ ‎

‏امام امت(ره) در این زمینه اینچنین بیانی دارند: " ... میزانی که خدا قرار داده بفهمیم. ولی ما‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 435

خداست یا ولی ما طاغوت است. ما داریم خدمت به شیطان می کنیم یا خدمت به خدا می کنیم.‏‎ ‎‏ما که داریم درس می خوانیم برای خدا درس می خوانیم یا برای هواهای نفسانیه که همان شیطان‏‎ ‎‏است ما که داریم فتوا می دهیم برای خدا فتوا می دهیم، یا برای هواهای نفسانی که همان شیطان‏‎ ‎‏است!! ما که داریم در اداره کار می کنیم، برای خدا کار می کنیم یا برای هواهای نفسانیه که همان‏‎ ‎‏شیطان و طاغوت است؟! این محکی است که خدا قرار داده است ... "‏‎[30]‎

‏3 ـ عمل به ضد: ‏

‏از دستورات تربیتی علماء اخلاق استفاده از شیوه ی "عمل به ضد" برای تهذیب نفس از‏‎ ‎‏صفات قبیح و مذموم است. و این دستورالعملی است که برای مبارزه با اغلب خلقهای پلید جای‏‎ ‎‏رفته در روح انسان، پیشنهاد می گردد. ‏

‏مثلاً برای مبارزه با حسد نیکی کردن به محسود و یا تواضع در برابر کسی که نفس به ابراز کبر‏‎ ‎‏در قبال او میل دارد و یا بخشش مال زیاد برای مبارزه با صفت بخل و همچنین سایر موارد. ‏

‏4 ـ استفاده از حب ذات: ‏

‏حب نفس از حجابهای غلیظی است که در بسیاری از موارد با غلظت سیاه خود مانع‏‎ ‎‏مشاهده ی حقائق گشته و چه بسا رفتار به واقع زشت شخص را نسبت به دیگری و یا قضاوت بد‏‎ ‎‏و غیر واقع او را نسبت به امر و یا غیر خود، در نظرش پسندیده و نیکو جلوه می دهد. و بر عکس‏‎ ‎‏حسان به دیگری و یا قضاوت مثبت اشخاص نسبت به آن امر یا شخص را، در دیدگاه او بد و‏‎ ‎‏خلاف واقع نمایش می دهد. ‏

‏و از این جهت که انسان به خود علاقه مند است اعمال و رفتار مختلف را وقتی در ارتباط با‏‎ ‎‏خود بسنجد به سهولت می تواند به خوبی و یا بدی هر یک از آنها پی ببرد و درباره ی حسن و‏‎ ‎‏قبح آن قضاوت بهتری کند. و داوریهای غیر واقع بینانه ی خود را نسبت به امور و اشخاص دیگر‏‎ ‎‏تعدیل نماید. ‏

‏و این یکی از روشهائی بود که امام امت رضوان الله تعالی علیه در موقعیت های مختلف و‏‎ ‎‏حساس از آن در راه تصحیح قضاوتها و رفتارهای ناصحیح و غیراصولی از آن بهره می گرفت.‏‎ ‎‏برای نمونه ایشان در جمع نمایندگان خبرگان می فرماید: ‏

‏"اگر گفتند اصل جمهوری اسلامی ـ بد ـ است، ریشه اش شیطانی است که در قلب انسان هست.‏‎ ‎‏خودش هم نمی فهمد. خیال می کند برای خدا دارد جمهوری اسلامی را تضعیف می کند و این‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 436

‏اشتباهی ست که انسان دارد، مگر اینکه انسان واقعاً مراقب خودش باشد. محاسبه و مجاهده کند‏‎ ‎‏تا بتواند تشخیص دهد که من که این حرف را می زنم چنانچه خودم به جای آنها بودم همه چیز را‏‎ ‎‏خوب می دانستم. پس ریشه اش نفسانی است ...» ‏‎[31]‎

‏و این ابزاری است برگرفته از تعلیمات امامان معصوم علیهم السلام که آن بزرگواران برای‏‎ ‎‏تصحیح رفتار شخص نسبت به دیگری، به همین شیوه توسل می جستند. ‏

‏معلی بن خنیس می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی حق مسلمان بر مسلمان دیگر‏‎ ‎‏سؤال کردم ... تا اینکه می گوید: عرض کردم: فدایت شوم آن حقوق را بیان فرما! حضرت فرمود:‏‎ ‎‏من نسبت به تو شفقت و دلسوزی دارم و خوف آن دارم که آن حقوق را ضایع کنی و بدان عمل‏‎ ‎‏نکنی! گفت: از خدا کمک می گیرم. حضرت فرمود: سهل ترین آنها این است که آنچه را برای‏‎ ‎‏خودت می پسندیدی برای دیگران نیز همان را بخواهی و هر آنچه را بر خویش نمی پسندی‏‎ ‎‏نسبت به دیگری نیز آن را مکروه بداری"‏ ‎[32]‎

‏امام با استفاده از همین شیوه باز می فرماید" الان مملکت مثل عائله، ماست. ما همانطور که‏‎ ‎‏باید برای عائله مان با محبت عمل کنیم الان هم آقایان وزراء، مردم، کارگران و کارمندان باید برای‏‎ ‎‏مملکت با محبت کار کنند ... "‏ ‎[33]‎

‏آنچه تاکنون بیان شد ابزاری است که همانگونه که قبلاً گفتیم عمدتاً در جهت خودسازی به‏‎ ‎‏کار می رود و اکنون به روشها و شیوه هائی می پردازیم که به طور عمده در امر دیگرسازی و تربیت‏‎ ‎‏اجتماعی مورد استفاده واقع می شوند. ‏

‏روشهای دیگر سازی‏

‏1 ـ بیان: ‏

‏استفاده از بیان به عنوان ابزار انتقال دهنده افکار و مقاصد به دیگران از وسائل عمده ای است‏‎ ‎‏که در تربیت و امر اصلاح آنان نقش اساسی دارد. و این چیزی است که به صور مختلف اهمیت‏‎ ‎‏خود را به خوبی نشان داده است. ‏

‏البته در اینجا مقصود از بیان تنها عمل زبان نیست، بلکه در این دائره، قلم و نوشتار و هر چه‏‎ ‎‏دارای لسان انتقال باشد حتی هنر، در اشکال مختلف آن را شامل می شود. بکارگیری بیان در‏‎ ‎‏مسیر تربیت به دو صورت است. ‏

‏الف ـ ارشاد و نصیحت: ‏

‏در این صورت، هدف ارتقای سطح تربیت، فرهنگ و ترویج فضائل اخلاقی و عقائد و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 437

تعظیم شعائر است، گرچه برخاسته از ترک معروف و یا ارتکاب حرامی نباشد و چه بسا در‏‎ ‎‏جهت پیشگیری و دفع وقوع منکر و یا ترک واجبات انجام می گیرد. و این خود یکی از‏‎ ‎‏ضروری ترین اموری است که هم شکر زبان است و هم زکات دانش. ‏

‏امام امت که مظهر بیان و لسان ناطقش همواره در جهت هدایت و ارشاد خلق در کار بود در‏‎ ‎‏لزوم اجرای آن این چنین می گوید: "نصیحت از واجبات است ترکش شاید از کبائر باشد. از شاه‏‎ ‎‏گرفته تا این آقایان تا آخر مملکت همه را باید علما نصیحت کند"‏‎[34]‎

‏باز آن ناصح مصلح در جای دیگر اینچنین می فرماید: "خدا از سخنگوئی و بیان و قلم و‏‎ ‎‏نگارش تجلیل کرده و در سوره ی (الرحمن) می فرماید:‏ "علمّه البیان"‏ ... بیان برای نشر احکام‏‎ ‎‏خدا و تعالیم و عقائد اسلام است، با بیان و نطق است که می توانیم، دین را به مردم بیاموزیم و‏‎ ‎‏مصداق "‏و یعلمونها الناس‏" شویم ...» ‏‎[35]‎

‏حضرت مولی الموحدین علی نبینا و علیه السلام در مقام مناجات از خداوند می خواهد تا‏‎ ‎‏برای ترویج یکتاپرستی و اصلاح جامعه خداوند بدو شرح صدر و زبان ناطق عنایت کند‏‎[36]‎

‏امام امت(ره) ضرورت ارشاد و موعظه حسنه را منحصر به صورت فساد و عدم صلاح امت‏‎ ‎‏می داند بلکه در هر صورت بر لزوم آن پای می فشارد و می فرماید: ‏

‏" ... ارشاد مردم ولو اینکه خوب باشند، یک امر راحج است. خدای تبارک و تعالی پیغمبر را‏‎ ‎‏نصیحت می کند. امر به تقوا می کند ... "‏ ‎[37]‎

‏او که تمام زندگی و در کل امور الگو بود در این مورد نیز برای همیشه به همگان درس داد که‏‎ ‎‏انسان هیچگاه بی نیاز از شنیدن موعظه نیست و در نامه ای که عده ای از کودکان بدو نوشته بودند‏‎ ‎‏و گفته بودند می خواستیم به شما نصیحتی بکنیم فرموده بود: ای کاش نصیحت می کردید! . ‏

‏نکته ای که بر آن پای می فشرد این بود که باید در گفتار و نوشتار خدا را در نظر گرفت و آن را‏‎ ‎‏برای اصلاح و به قصد نصیحت به کار انداخت و می فرمود: "ما لسانمان باید لسان نصیحت‏‎ ‎‏باشد و انسان می بیند که گاهی وقتها لسانها لسان نصیحت نیست‏‎ ‎‏ قلمها قلمهای نصیحت نیست ... "‏‎[38]‎

‏علی علیه السلام در اهمیت کنترل زبان و قلم می فرماید: ‏

"لسان العاقل وراءقلبه و قلب الاحمق وراءلسانه‏"‏ ‎[39]‎ ‏زبان انسان عاقل در پس قلب ـ فکر ـ ‏‎ ‎‏اوست و قلب احمق در پس گفتار اوست. ‏

‏امام راحل(ره) گرچه ارشاد را برای همه ی خلق لازم می دانست ولی آن را برای نسل جوان‏‎ ‎‏مهمتر می دانست و توصیه فرموده است که: "مجامع تبلیغی درست کنید. مردم را به دین دعوت‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 438

کنید ... برای جوانها یک مراکزی درست کنید که در آنجا تبلیغ بشوند آنها مطالب گفته شد و‏ ‎[40]‎

‏ب ـ امر به معروف و نهی از منکر: ‏

‏اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ قرآنی و فقه آل محمد صلی الله علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم در سالم سازی و تأمین امنیت جامعه و تحکیم عدالت اجتماعی و تهذیب و تربیت اخلاقی‏‎ ‎‏مردم، بر کسی پوشیده نیست. ‏

‏ضرورت اجرای این حکم نورانی که جزء مترقی ترین قوانین فقهی به شمار می رود و‏‎ ‎‏مشارکت عمومی را در امر نظارت بر اجرای قوانین در همه ی سطوح، تضمین می نماید، در‏‎ ‎‏کلمات امام امت(ره) به خوبی نمایان است. ‏

‏ایشان در این زمینه می فرمایند "امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملت واجب است ‏

‏اگر یک خلاف یکی کرد باید نهیش بکنید، باید باز دارید او را از این کار ... "‏‎[41]‎

‏آن حضرت در زمینه ی عمومیت این تکلیف الهی از جهت آمر و مامور و ناهی و منهی و در‏‎ ‎‏یک کلام مسئولیم همگانی امت در جهت اصلاح و رفع فساد این چنین می فرمایند: "ما،‏‎ ‎‏مسئولیم همه مان مسئولیم، نه مسئول برای کار خودمان، مسئول برای کار دیگران هم هستیم‏‎ ‎ کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته‏" همه باید نسبت به همه رعایت کنند ... مسئولیت من هم‏‎ ‎‏گردن شماست شما هم گردن من است اگر من پایم را کج گذاشتم شما مسئولید اگر نگوئید چرا‏‎ ‎‏پایت را کج گذاشتی باید هجوم کنید نهی کنید که چرا؟ اگر خدای نخواسته یک معمم در یک جا‏‎ ‎‏پایش را کج گذاشت همۀ روحانیون باید به او هجوم کنند که چرا برخلاف موازین؟ سایر مردم‏‎ ‎‏هم باید بکنند، نهی از منکر اختصاص به روحانی ندارد، مال همه است. امت باید نهی از منکر‏‎ ‎‏بکند. امر به معروف بکند ... ‏‎[42]‎

‏و باز می فرمایند: "وظیفه سنگین مسئولیت سنگین و همه تان مسئول خواهید بود، اگر‏‎ ‎‏یکی تان یک کاری بکند. دیگری ساکت باشد آن هم مسئول است ... "‏‎[43]‎

‏2 ـ ارج گذاری به ارزشها: ‏

‏از مهمترین عوامل موفقیّت در امر دیگرسازی و تعلیم و تربیت، ارج گذاشتن به ارزشها و‏‎ ‎‏محامد اخلاقی است و این از اصول مسلّم اسلامی و قرآنی است که در آیات بسیاری از قرآن‏‎ ‎‏کریم آمده است. ‏

‏قرآن کریم با صراحت به برتری کسانیکه از فضایل انسانی برخوردارند بر فاقدان آن حکم‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 439

می کند و به آن پای می فشارد. این کتاب الهی تقوا را اساس همه ی ارزشها معرفی می کند و برتری‏‎ ‎‏هر انسانی را بر دیگری منوط به آن می داند.‏‎[44]‎‏ ‏

‏و همچنین علم و دانش (نافع) را ملاک فضیلت می داند و به برتری عالمان بر جاهلان‏‎ ‎‏تصریح می کند.‏‎[45]‎

‏و نیز پاس مجاهدان راه حق و آزادی را گرامی می دارد و آنان را بر قاعدان از مؤمنان ترجیح‏‎ ‎‏ی دهد.‏‎[46]‎ ‏و سیره ی رسول گرامی صلی الله علیه و آله نیز بر همین منوال بوده است. ‏

‏در ذیل آیه ی کریمه ی"یا ایهاالذین آمنوا اذا قیل لکم تفخّوا فی المجالس فافسحوا ... "‏ ‎[47]‎‎ ‎‏آمده است: "روز جمعه ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در "صفه" در جمع یاران خود‏‎ ‎‏نشسته بودند و مکان هم ضیق بود و جا برای همه ی واردان وجود نداشت. در همین هنگام‏‎ ‎‏عده ای از مبارزان جنگ بدر وارد شدند تا به جمع یاران بپیوندند. ولی آن محل، بر اثر کثرت‏‎ ‎‏جمعیت و تنگی مکان از پیش پر شده بود و جا برای آنان نبود. آنها در برابر پیامبر ایستادند و‏‎ ‎‏سلام کردند آن حضرت هم بدانان بخوبی جواب داد و سپس رو به دیگران کردند و بر آنها هم‏‎ ‎‏سلام کردند و آنان هم جواب دادند ولی همچنان مکانی برای نشستن نداشتند و منتظر بودند تا‏‎ ‎‏اصحاب تکانی به خود داده و جائی نیز برای آنان باز کنند ولی در عین حال کسی از جای خود‏‎ ‎‏حرکت نکرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله براساس شیوه ی خود که از بسیجیان و مجاهدان بدر‏‎ ‎‏تجلیل و احترام می کرد از این موضوع ناراحت و متأثر شد و لذا رو کرد به انصار و مهاجرینی که‏‎ ‎‏از اهل بدر نبودند و یک به یک آنان را به تعداد مجاهدان تازه وارد، از جای خود حرکت داد و این‏‎ ‎‏واردان پر ارج را در مکان آنان نشاند. این دستور بر کسانی که حرکت داده شدند گران آمد و در‏‎ ‎‏رخسارشان علامت نارضایتی ظاهر شد. از این جریان بهانه ای به دست منافقان افتاد و از باب‏‎ ‎‏طعنه به مسلمانها می گفتند: شما که می گوئید پیامبرتان بین مردم به عدالت رفتار می کند، این‏‎ ‎‏عمل عادلانه نبوده است که کسانی را که از قبل برای خود جا گرفته بودند تا در کنار پیامبرشان‏‎ ‎‏باشند، از جای خود حرکت دهد و دیگرانی را که پس از آن سر رسیده اند در مکان آنان‏‎ ‎‏بنشاند."‏‎[48]‎

‏این حرکت مقدس و معنادار رسول الهی گرچه در چشم ظاهربینان خلاف عدالت به حساب‏‎ ‎‏آمد و موجب اعتراض آنان گردید، ولی در نظر واقع بینان ژرف نگر چنین عملی محض عدالت و‏‎ ‎‏مغز آن شمرده می شود. و در حقیقت این خود نوعی تثبیت ارزشها و ارج نهادن به مقام مجاهدان‏‎ ‎‏و تقدیر از تلاشها و مجاهدتهای کسانی است که حیات و زندگی را برای اجتماع و حتی همان‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 440

قاعدان به ارمغان آوردند. و فی الواقع این عمل، حق را به حق دار دادن،، است که عین عدالت‏‎ ‎‏است. ‏

‏امام امت رضوان الله تعالی علیه که خود تربیت یافته ی مکتب نبوی(ص) و تجسم‏‎ ‎‏ارزشهای اسلامی و انسانی بود با اصرار و پافشاری و با زیباترین و بلندترین توصیف و‏‎ ‎‏تمجیدها به تحکیم این گونه ارزشهای پایدار و رفیع معنوی می پرداخت. ‏

‏اکنون به نمونه ها از بیانات حیات بخش امام راحل(ره) می پردازیم. ‏

‏ایشان در تثبیت برتری مؤمنان و بسیجیان بر کاخ نشینان می فرماید: "آنی که ادعا می کند که‏‎ ‎‏گر من به شوروی رفته بودم، رئیس شوروی سه مرتبه به دیدن من می آمد، گمان می کند اینجا‏‎ ‎‏هم شوروی است! (خنده ی حضار) اینجا کشور اسلام است. اینجا نه کرملین قابل این است که‏‎ ‎‏ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه! اینجا کشور رسول خدا(ص) است. اینجا کشور امام صادق است.‏‎ ‎‏اینجا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ نشینها! اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر‏‎ ‎‏تمام کاخ نشینهای عالم و همه ی کسانی که ادعای پوچ خودشان را می کنند و گمان می کنند که‏‎ ‎‏باید عالم پیش آنها خاضع باشد ... "‏‎[49]‎

‏و باز آن حضرت در پیام خود ضمن اعلام جنگ ارزشها با ضد ارزشها خود را رسماً درصف‏‎ ‎‏مدافعان ارزشها قرار می دهد و به تقویت و تأیید آنان می پردازد و چنین می نگارد: "امروز جنگ‏‎ ‎‏حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد،‏‎ ‎‏شروع شده است. و من دست و بازوی همه ی عزیزانی که در برابر جهان، کوله بار مبارزه را بر‏‎ ‎‏دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم و سلام و‏‎ ‎‏درودهای خالصانه ی خود را به همه ی غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم ... "‏‎[50]‎

‏ایشان باز در زمینه ی نفی ضد ارزشها و تحکیم مبانی انسانی و اسلامی می فرماید: ‏

‏"عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار انسان است، نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد نه به‏‎ ‎‏اینکه گارد، داشته باشد. نه اینکه خدمه داشته باشد. اینها عظمت انسان نیست. اینها انسان را‏‎ ‎‏منحط می کند از آن مقامی که دارد ...."‏‎[51]‎

‏در سیره ی حضرات معصومان علیهم السلام و سخنان آنها نمونه های فراوانی در این زمینه‏‎ ‎‏موجود است که پرداختن به حتی قسمتی از آنها در این مقال نمی گنجد و این موضوع نشانگر آن‏‎ ‎‏است که در جامعه ای که فضائل و مکارم اخلاقی رو به رشد و تعالی می گذارد که از ناحیه ی‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 441

مسئولان و مدیران و عموم مردم ارزشها پاسداری شوند و صاحبان تقوا و جهاد، در نظر آنان با‏‎ ‎‏غیر نها یکسان نباشد. ‏

‏"علی علیه السلام در نامه ی جاودانه ی خود به مالک اشتر می فرماید: ‏

"و لا یکون المحسن و المسئی عندک بمنزله سواء فان فی ذلک تزهیداً لاهل الاحسان‎ ‎فی الاحسان و تدریبا لاهل الاسائة فی الاسالة ... " ‎[52]‎

‏نیکو کاران و بدکاران در نظرت یکسان نباشند. زیرا در چنین برخوردی صاحبان رفتار نیک به‏‎ ‎‏راهشان بی میل و گناهکاران نسبت به شیوه ی خود پایدارتر و با جرئت تر می شوند. ‏

‏3 ـ تشویق و تکریم شخصیت ‏

‏از عوامل مهم موفقیت انسان اعتماد به نفس و شناخت ارزش وجودی خود است. شخصی‏‎ ‎‏که به قدر خویش آشنا و به قیمت جوهر وجودش آگاه باشد، هیچگاه تن به پستی نمی دهد.‏

‏ و لذا قدم اول در حرکت به سوی کمال همین است، زیرا تا فرد و یا جامعه خود را باور نکند‏‎ ‎‏و به لیاقت، استعداد وشرف انسانی خود پی نبرد، به سوی تحقق ارزشهای انسانی در خود و‏‎ ‎‏جامعه پیش نخواهد رفت. ‏

‏امام امت(ره) آن حکیم فرید دراین زمینه می گوید: ‏

‏" ... آدمهای خوب ما می گفتند که به غرب وابسته باشیم، برای اینکه این مقدار درک نمی کردند که‏‎ ‎‏ما می توانیم روی پای خودمان بایستیم و کار کنیم ... ما باید به خودمان اثبات کنیم که ما هم‏‎ ‎‏آدمیم لکن مع الاسف دسته بندیها و تبلیغات چه جور بوده است که ما را به طوری عقب زدند که‏‎ ‎‏خودمان را هیچ می دانیم این را من کراراً گفته ام که فاستونی را درکارخانه ی اصفهان می بافتند‏‎ ‎‏پشتش می نویسند انگلیس، برای اینکه تا انگلیس نباشد، بازار آن را نمی خرد، من و شما هم آن را‏‎ ‎‏نمی خریم، باید انگلیسی باشد تا آن را بخریم ... شما که در دانشگاه هستید و دانشمند و متفکر‏‎ ‎‏ستید، جوانهای ما را جوری بار بیاورید که خودشان بفهمند که یک چیزی اند اگر از غرب هم‏‎ ‎‏صنعتی می آید یاد بگیرند، اما غربی نشوند ... "‏ ‎[53]‎

‏تاثیر تشویق از نگاهی دیگر ‏

‏تشویق و تکریم و شخصیت افراد، آنان را به ارزش وجودی خود آگاه می کند و آنها را برای‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 442

کسب کمالات آماده کرده و پذیرش داده های تربیتی را آسان می نماید. گذشته از اینکه در قدمهای‏‎ ‎‏اول و مراحل اولیه حرکت به سوی تربیت انسانی که انگیزه های معنوی و الهی در انسان ضعیف‏‎ ‎‏است، تشویق بهترین عامل در جهت ایجاد حرکت و تلاش برای کسب کمالات است. ‏

‏امام راحل(ره) در این مورد می فرماید: " ... باید با اخبار مردم را تعلیم کرد، و باید اخبار به‏‎ ‎‏صورتی باشد که مفید باشد. باید کاری شده باشد تا اخبار باشد آن اشخاصی که در اطراف ایران‏‎ ‎‏زحمت می کشند، وقتی خبرشان را دادید تشویق می شوند، این طور نیست که همه "لله" کار‏‎ ‎‏کنند و چه بنویسند و چه ننویسند فرقی نکند، ما مکلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق کنیم تا‏‎ ‎‏امثالشان زیاد شود ... "‏‎[54]‎

‏تکریم امت ‏

‏و در این راستا، از روشهای بارز امام(ره) احترام به شخصیت افراد و جامعه و بزرگ شمردن‏‎ ‎‏شخصیت انسانی و بخصوص جهادی آنهاست. ‏

‏کیست که نداند. یکی از عوامل اساسی پیوند خلل ناپذیر امت با امام و عشق آتشین ملت به‏‎ ‎‏آن رهبر فرزانه همین امر بوده است. ‏

‏و کیست که نداند آن قائد بزرگ و حکیم با همین ابزار موفق شد تا اعتماد مستحکم امت را به‏‎ ‎‏سوی خود جلب کند و آنگاه افکار ناب عرفانی و تربیتی خویش را در کام تشنه گان حقیقت بریزد‏‎ ‎‏و آنها را از کوثر زلال معارف قرآنی خود سیراب کند! اینک نمونه هائی از کاربرد این روش در‏‎ ‎‏سخنان امام را از نظر می گذرانیم. ایشان در جائی می فرماید: " ... و واقعاً مفتخرم به اینکه ما یک‏‎ ‎‏وقتی واقع هستیم که یک همچو ملتی داریم و یک همچو سپاهی داریم و یک همچو ارتشی‏‎ ‎‏داریم و یک همچو قوای مسلحی داریم و یک همچو ملت و اشخاص داریم و همچو‏‎ ‎‏دست اندرکارانی داریم که همۀ آنها انشاءالله برای خدا عمل می کنند ...."‏‎[55]‎

‏در جای دیگری می فرماید: " ... نظیر مجاهدین این زمان، نظیر این جوانهای این زمان، از اول‏‎ ‎‏تاریخ تا حالا نبوده است. اگر آنها بوده اند اما کم بوده اند ... "‏‎[56]‎

‏تکریم شخصیت جوانان‏

‏در این میان امام راحل(ره) بر روی تکریم شخصیت جوانان تکیه ی بیشتری دارد که این‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 443

برای همگان بخصوص مسئولان امور تربیتی و نظام اسلامی درس بزرگی است. ‏

‏ایشان در این مجال می فرماید: "من واقعاً گاهی وقتها که می بینم بعضی از این جوانها اینطور‏‎ ‎‏هستند من خجلت می کشم که اینها چه می گویند و ما چه می گوئیم، اینها چه حالی دارند و ما‏‎ ‎‏چه حالی داریم! ... "‏‎[57]‎

‏و باز می فرماید: "من الفاظ را و گفتار را ناقصتر از این می دانم که در ستایش از شما جوانان‏‎ ‎‏عزیز (گریه ی حضار) و همه ی ارگانهایی که در ایران خدمت می کنند از ارتش و سپاهی و کمیته و‏‎ ‎‏بسیج و همه ی اینها. الفاظ کوتاه هستند که از شما برادران و از این چهره های نورانی مستعد برای‏‎ ‎‏شهادت مدیحه بگویند. شما آبروی اسلام را و آبروی رسول خدا صلی اله علیه و اله را در‏‎ ‎‏پیشگاه مقدس حق تعالی حفظ کردید و شما برادران موجب سرافرازی حضرتامام زمان سلام‏‎ ‎‏الله علیه در پیشگاه خدای تبارک و تعالی شدید ... "‏‎[58]‎

‏ و همچنین می فرماید: " ... من افتخار می کنم، مباهات می کنم به درگاه خدا که در یک همچو‏‎ ‎‏مقطع از زمان واقع شدم که جوانان ما اینطور هستند ... "‏‎[59]‎

‏آن سالک راحل(ره) همچنانکه خود بالاترین احترامها وخالصترین تجلیلها را با زیباترین‏‎ ‎‏واژه ها و تعبیرات از جوانان پرشور و متعهدی که رو به سوی جهاد اصغر و اکبر گذارده اند می کند،‏‎ ‎‏از روحانیون محترم سراسر کشور نیز می خواهد تا چنین کنند. ‏

‏ایشان در این زمینه می گوید: " ... به روحانیون جمیع کشور، چه در روستا و چه در‏‎ ‎‏شهرستانها و هر جا که هستند سفارش می کنم که این جوانها را تشویق کنند، بروند سراغ این‏‎ ‎‏جوانها، با آنها صحبت کنند، ملاطفت کنند ...."‏‎[60]‎

‏تکریم مقام زن‏

‏از آنجا که بانوان کشور ما جزء مظلوم ترین اقشار ملت بودند و بر کنار از حقوق مادی و‏‎ ‎‏معنوی شناخته شده ی انسانی و اسلامی آنها تا سرحد وسیله ای برای ارضای حیوانی هواپرستان‏‎ ‎‏تنزل یافته و شخصیت انسانی آنها به دست غارتگران شرف و کرامت بشری لگد کوب گشته بود،‏‎ ‎‏امام راحل(ره) را الهام از مکتب قرآن و رسول الهی و امامان معصوم علیهم السلام، کمر به احیاء‏‎ ‎‏مجدد شخصیت در هم کوفته ی این جمعیت عظیم و شریف بسته و تا حدود بسیار زیادی نیز،‏‎ ‎‏این تلاشها به ثمر نشست. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 444

‏ایشان در مقام تکریم از مقام و شخصیت زن می فرماید: " ... زن انسان است و آن هم یک‏‎ ‎‏انسان بزرگ، زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا می شوند. مرحله ی اول مرد و زن‏‎ ‎‏صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن‏‎ ‎‏است زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد‏‎ ‎‏می کند. مبدء همه ی سعادتها از دامن زن بلند می شود. زن مبداء همه ی سعادتها باید باشد ... "‏‎[61]‎

‏روشهای عام‏

‏در این قسمت به ابزار و روشهائی می پردازیم که کاربرد تربیتی آن هم در امر خودسازی است‏‎ ‎‏و هم در امر دیگرسازی مورد استفاده است. ‏

‏1 ـ توجه به مبانی اعتقادی‏

‏مهمترین عامل موفقیت هر مکتب تربیتی، موضوع ضمانت اجرای احکام و دستورات‏‎ ‎‏تربیتی آن مکتب و التزام عملی بدانهاست. و ضامن اجرا ممکن است یکی از این امور باشد: ‏

‏1 ـ پلیس کشوری، 2 ـ منافع شخصی، 3 ـ وجدان اخلاقی، 4 ـ اعتقادات مذهبی‏

‏بسیار روشن است که مورد اول و دوم برای چنین امری ناقصند و از عهده ی چنین کاری به‏‎ ‎‏طور فراگیر و عمیق بر نمی آیند. و وجدان اخلاقی، گرچه از شرافت و گستره ی بیشتری برخوردار‏‎ ‎‏است ولی باز هم این کار در شایستگی اش نیست. زیرا بر فرض اینکه بتواند در حیطه ی وسیعی‏‎ ‎‏از جریان امور اخلاقی عمل کند، آیا کاربرد و قدرت اجرائی آن تا چه حد است؟ آیا وجدان‏‎ ‎‏اخلاقی می تواند شخص را در راه اجرای مبانی اخلاقی و انسانی تا سر حد چشم پوشی از منافع‏‎ ‎‏شخصی و ایثار حتی در موقع لزوم، گزینش شهادت در مسیر تحقق اهداف عالی انسانی ـ به‏‎ ‎‏طور عام و همگانی ـ به پیش برد؟ ‏

‏بنابراین قوی ترین، فراگیرترین و شریفترین ضامن اجرای یک نظام تربیتی انسانی تقویت و‏‎ ‎‏توجه به مبانی اعتقادی و دینی است و ما قدرت شگفت آور و بهت انگیز آن را در تهذیب و‏‎ ‎‏تربیت انسانی در عصر حاضر شاهد بوده ایم و تاریخ پرافتخار صدر اسلام نیز گویای این حقیقت‏‎ ‎‏زنده است.‏‎[62]‎‏ ‏

‏اینک به دو نمونه از کاربرد این روش در کلمات امام(ره) می پردازیم: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 445

الف ـ توجه به خدا و صفات او ‏

‏امام امت(ره) در این رابطه می فرماید: " ... انسان در مقابل یک بچه ی ممیز گناه نمی کند‏‎ ‎‏کشف عورت نمی نماید چطور شد که در مقابل حق تعالی و در محضر ربوبیت کشف عورات‏‎ ‎‏می کند؟! از هیچ جنایتی مضایقه و واهمه ندارد؟ برای این است که به حضور کودک ایمان دارد‏‎ ‎‏ولی به محضر ربوبیت اگر علم داشته باشد، ایمان ندارد. بلکه در اثر کثرت معاصی که قلب او‏‎ ‎‏تاریک و سیاه شده این گونه مسائل و حقایق را اصلاً نمی تواند بپذیرد. احتمال صحت و‏‎ ‎‏واقعیت آن را هم شاید نمی دهد. واقعاً اگر انسان احتمال بدهد (لازم نیست یقین داشته باشد) که‏‎ ‎‏این خبرهائی که در قرآن کریم آمده، وعده ها، وعیدهایی که داده شده راست است، در اعمال و‏‎ ‎‏کردار خود تجدیدنظر نموده، این طور افسار گسیخته و بی پروا پیش نمی تازد .... و باز در همین‏‎ ‎‏ زمینه می فرماید: " ... همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست همه ی کارها‏‎ ‎‏چشم هایی که به هم می خورد، در محضر خداست، زبانهایی که گفتگو می کند در محضر‏‎ ‎‏خداست و دستهایی که عمل می کند در محضر خداست و فردا ما جواب باید بدهیم ... "‏‎[63]‎

‏ب ـ جهان آخرت ‏

‏امام در راستای تهذیب و تربیت امت با استفاده از این ابزار کار آمد این چنین می فرماید:‏‎ ‎

‏" ... عواقب امور را بسنجید، عقبه های خطرناکی که دارید به یاد آورید از فشار قبر، عالم برزخ،‏‎ ‎‏مشکلات و شدائدی که به دنبال آن است غفلت نکنید، اقلاً جهنم را باور داشته باشید. اگر انسان‏‎ ‎‏واقعاً این عقبات خطرناک را باور داشته باشد روش خود را در زندگی عوض می کند، شما اگر‏‎ ‎‏ایمان و یقین به این امور داشته باشید، این گونه رها و آزاد نخواهید زیست. قلم، قدم و زبان خود‏‎ ‎‏را حفظ نموده برای اصلاح و تهذیب نفس کوشش خواهید کرد ... "‏‎[64]‎ 

‏ایشان باز در همین ارتباط می فرماید: " ... شما اگر احتمال بدهید که در مسیری درنده ای‏‎ ‎‏وجود دارد و ممکن است اذیتی به شما برساند یا شخص مسلحی ایستاده که شاید متعرض شما‏‎ ‎‏گردد، از پیمودن آن راه خودداری ورزیده توقف می کنید و در مقام تحقیق و صحت و سقم آن‏‎ ‎‏برمی آئید. آیا ممکن است کسی وجود جهنم و خلود در نار را احتمال دهد مع الوصف مرتکب‏‎ ‎‏خلاف شود؟ ... "‏ ‎[65]‎

‏توجه به خداوند و صفات او و جهان پس از مرگ و حسابرسی الهی و بهشت و جهنم‏‎ ‎‏همچنانکه در کلمات هشدار دهنده ی امام امت(ره) خواندیم، گذشته از تأثیر تعیین کننده ی آن بر‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 446

شخص سالک در حال تهذیب، ابزاری کار آمد، برای مربیان و دلسوزان تعلیم و تربیت و رهبران‏‎ ‎‏فکری جامعه، در راه سالمسازی، تهذیب و اصلاح امور مادی و معنوی امت اسلامی خواهد‏‎ ‎‏بود. ‏

‏دست اندر کاران امور فرهنگ و تربیت نباید از کارائی شگرف این عنصر در پاکسازی اخلاقی‏‎ ‎‏و معنوی و بالتبع مادی جامعه غفلت بورزند. بلکه به اعتقاد نویسنده لازم است تا این موضوع‏‎ ‎‏به عنوان یکی از اهداف بزرگ توسعه در برنامه ی بازسازی کشور قرار گیرد و با صرف هزینه و‏‎ ‎‏ابزار لازم به طرق مختلف در جهت تبیین و تعمیق هر چه بیشتر این عامل کارآمد و قوی در‏‎ ‎‏اقشار مختلف اجتماع، همت و تلاش شود. ‏

‏مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه نقل می کند که هر گاه رسول خدا صلی الله علیه و‏‎ ‎‏اله و سلم با امت خود از جهنم سخن می گفت مانند فرماندهی که لشکر خود را از هجوم دشمن‏‎ ‎‏خبردار می کند از آن هشدار می داد."‏ ‎[66]‎

‏2 ـ عبادت ‏

‏عبادت و توجه به خداوندی که عین کمالات و سرچشمه فیوض و خیرات است و راز و نیاز‏‎ ‎‏و اظهار خلاص و عبودیت در برابر او که رب العالمین است، نقش بی بدیل آن در تهذیب و‏‎ ‎‏تکمیل نفوس، امری بدیهی و واضح است، قرآن کریم هدف از ارسال رسول خدا(ص) را‏‎ ‎‏تزکیه‏ ‎[67]‎ ‏و غرض از آفرینش انسان را عبادت معرفی فرموده است ‏‎[68]‎ ‏که در حقیقت مقصد‏‎ ‎‏اصلی همان تهذیب و تکمیل نفوس و عبادت راه وصول بدان محسوب می شود. و قرآن کریم‏‎ ‎‏نیز به ما دستور می دهد که از نماز و روزه استمداد کنید. ‏‎[69]‎ ‏امام امت، همواره بر اهمیت و‏‎ ‎‏ضرورت توجه به عبادت و مظاهر آن از نماز و روزه و دعا تأکید می نمودند و بر آن پای‏‎ ‎‏می فشردند. ‏

‏الف: نماز ‏

‏امام بزرگوار در اهمیت نماز و تأثیر برجسته ی آن در تربیت این چنین می فرماید: " ... در‏‎ ‎‏اسلام از نماز هیچ فریضه ای بالاتر نیست چطور نماز را اینقدر سستی می کنید در آن؟ از نماز‏‎ ‎‏همه ی این مسائل پیدا می شود. شما پرونده هائی که در دادگستریها در جاهای دیگر،‏‎ ‎‏دادگاهها هست، بروید ببینید. از نماز خوانها ببینید پرونده ای هست آنجا؟ از بی نمازها پرونده‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 447

هست. هر چه پرونده پیدا کنید، پرونده ی بی نمازها هست. نماز پشتوانه ی ملت است ... "‏ ‎[70]‎ 

‏قرآن کریم نیز می فرماید: "همانا نماز افراد را از ارتکاب فحشا و منکرها باز می دارد"‏‎[71]‎

‏نماز همچنانکه نافذترین تأثیر را در روح سالک می گذارد ابزاری کار آمد در اختیار مربیان جامعه‏‎ ‎‏بخصوص نسل جوان است تا با ترویج فرهنگ نماز خوانی و تشکیل نمازهای جماعت و‏‎ ‎‏تقویت آن و وضعقوانین و مقررات در این ارتباط و تهیه و تجهیز نماز خانه ها و مساجد در همه‏‎ ‎‏جا، مردم و نسل جوان را در برابر مفاسد اخلاقی و تهاجم بی رحمانه ی استکبار به هویت انسانی‏‎ ‎‏ما، مقاوم و نفوذ ناپذیر کنند. ‏

‏امام امت در این باره میفرمایند: " ... ما با ذکر خدا، با اسم خدا، پیش بردیم و نماز بالاترین‏‎ ‎‏ذکر خداست. اگر در نماز کوتاهی بشود و هر کس بگوید خوب من خودم تنهایی می روم توی‏‎ ‎‏خانه ام می خوانم، خیر نماز را تو جماعت بخوانید اجتماع باید باشد. مساجد را پر کنید. اینها از‏‎ ‎‏مساجد می ترسند ... "‏ ‎[72]‎

‏ب: روزه‏

‏نقش بسیار سازنده روزه نیز همچون نماز بر کسی پوشیده نیست تا آنجا که در روایتی فرمود:‏‎ ‎‏"روزه روی شیطان را سیاه می کند."‏ ‎[73]‎

‏در این باره سخن کوتاه کنیم و به کلامی از امام راحل(ره) گوش جان بسپاریم: ‏

‏" ... این ضیافت همه اش ترک است ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات‏‎ ‎‏دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند. خداوند دعوت کرده است ما را به این که شما باید وارد‏‎ ‎‏بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک چیزی نیست. ترک هواها، ترک خودی ها،‏‎ ‎‏ترک منیها و منیتها اینها همه در این میهمانخانه است ... اما من به شما آقایان و به هرکس که این‏‎ ‎‏کلمات می رسد و خصوصاً طبقه جوان عرض می کنم که آیا در این میهمانخانه رفتید؟ استفاده‏‎ ‎‏کردید؟ ... تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود برای این است که در این ضیافت وارد‏‎ ‎‏نشده اند ... "‏ ‎[74]‎

‏ج: دعا ‏

‏امام راحل(ره) در ارتباط با تاثیر دعا بر سالمسازی و تربیت اجتماع می فرماید: ‏

‏" ... دعا خوانها و همین کسانی که به ظواهر اسلام عمل می کنند، اینها پرونده های جنائی شان‏‎ ‎‏نسبت به دیگران یا ندارند یا کم است در نظم این عالم همینها دخالت دارند، دعا را نباید از بین‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 448

‏این جمعیت بیرون برد، جوانهای ما را نباید از دعا منصرف کرد ... "‏‎[75]‎

‏و باز هم ایشان می فرماید: " ... این ادعیه ای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه‏‎ ‎‏شعبان، اینها راهبر ماست به مقصد. به تعبیر شیخ ما رحمه الله، قرآن صاعد است ... "‏ ‎[76]‎

‏تشکیل جلسات و مراسم دعا از قبیل دعای سازنده و روح بخش کمیل و ندبه و دعای توسل‏‎ ‎‏و غیر اینها به صورتی جاذب و غیر ممل، می تواند آثار بسیار مثبت و عمیق در روح مردم از‏‎ ‎‏خود بر جای بگذارد. که خود نمونه های بارز و روشن آن را در طول حیات این ملت شاهد‏‎ ‎‏بوده ایم.‏

‏3 ـ عبرت ‏

‏از روشهای تربیتی امام رضوان الله تعالی علیه که برگرفته از تعالیم اسلام است، شناخت‏‎ ‎‏پی آمد و توجه به زندگی زیانبار کسانی است که به دنبال مفاسد اخلاقی بوده اند و تمام عمر ویا‏‎ ‎‏برهه ای از آن را در مسیر باطل و صفت های شیطانی به سر برده اند. ‏

‏شیخ اجل سعدی می گوید: "لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان! هر چه از‏‎ ‎‏ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم ... "‏‎[77]‎

‏عبرت گرچه در لغت یک معنی عام است ولی مقصود ما از آن در این مقال همچنانکه شاید‏‎ ‎‏معنای عرفی آن نیز با ما مساعد باشد، درس گرفتن و پند آموختن از عواقب خسران بار کجرویها‏‎ ‎‏و بیراهه رویهایی است که گریبانگیر برخی افراد و یا جوامع گوناگون می شود و یا حوادث‏‎ ‎‏واقعه ای که بشر می تواند از آن به سنن جاری و قوانین حاکم الهی پی ببرد. و درس آموختن از‏‎ ‎‏سرگذشت زندگی انسانهای موفق و هدایت یافته و یا جوامع این چنینی را تحت عنوان، "اسوة و‏‎ ‎‏تأسی" بیان خواهم کرد. ‏

‏به اعتقاد امام راحل(ره) مطالعه در عواقب شوم و سرانجام ذلت بار روندگان راه شیطان، چه‏‎ ‎‏در افراد و چه در ملت های گذشته و یا معاصر، خود عامل مهمی در بیداری فکر و توجه دادن هر‏‎ ‎‏چه بیشتر به پی آمدهای گناه و شناخت سره از ناسره، به حساب می آید. و در این زمینه‏‎ ‎‏می فرماید: " ... ما باید از این مسائل تاریخی عبرت بگیریم و ما آن طور نباشیم تا آن طور‏‎ ‎‏نشویم ... "‏ ‎[78]‎

‏امام امت(ره) تاریخ را از مناسبترین ابزار برای کشف قوانین حاکم الهی و استفاده از آن در‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 449

مسیر تربیت صحیح می داند و می فرماید: " ... تاریخ باید سرمشق ما باشد و ما وقتی که تاریخ را‏‎ ‎‏نگاه می کنیم تحولاتی که پیدا شده است در اسلام و مسلمین، هر جا که قوت ایمان در کار بوده‏‎ ‎‏است و مردم و مسلمین به قوت ایمان حرکت می کردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت‏‎ ‎‏برای رسیدن به آمال دنیائی بوده است. نصر از آنها فرار می کرده است ... "‏ ‎[79]‎

‏تعمق در تاریخ همچنانکه شخص را در جهت یابی و پرورش روحی اش کمک می کند‏‎ ‎‏وسیله ای است کارا برای مربیان و مصلحان در جهت رشد و اصلاح فکر و اخلاق اجتماعی تا با‏‎ ‎‏جهت دادن به وقایع عبرت آموز تاریخی و بازگو کردن آنها به طرق مختلف بویژه از راه هنر،‏‎ ‎‏نتایج زیانبار غفلت و سرسپردگی به شیطان و اصالت و شرافت راهی را که برگزیده اند و‏‎ ‎‏ضرورت تخلق به اخلاق و مکارم انسانی را بدانان معرفی کنند. ‏

‏امام راحل در این باره می فرماید: " ... مگر من و شما چند سال دیگر هستیم مگر شما هر‏‎ ‎‏مقامی هم پیدا کنید، از مقام رضاخان و محمدرضاخان بیشتر است؟ عبرت بگیرید از این‏‎ ‎‏حوادث تاریخ تاریخ معلم انسان است تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع‏‎ ‎‏می شود ... "‏ ‎[80]‎

‏و لذا بازگو کردن اثرات و ثمرات وحشتناک شیوع فحشا و فساد در جوامع امروز غربی و‏‎ ‎‏غیرآن و به بن بست رسیدن تمدن جدید در حل مشکلات فکری و روحی انسان معاصر از‏‎ ‎‏اهمیت بسیاری روشنگری و تربیت نسل امروز، برخوردار است که لازم است بیش از آنچه‏‎ ‎‏تاکنون شده کار جدی و گسترده روی آن انجام گیرد. ‏

‏4 ـ اسوه و تأسی‏

‏اسوه گرچه در اصل لغت همچنانکه ‏"راغب اصفهانی"‏ تصریح کرده ‏‎[81]‎‏ و سایر کتب لغت‏‎ ‎‏نیز به طور مطلق گفته اند، به هر مقتدائی چه صالح و چه فاجر، قابل اطلاق است، ولی چون در‏‎ ‎‏اینجا بحث از "ابزار تربیت" و عناصر مؤثر در تربیت صحیح است و برای سالکان این طریق‏‎ ‎‏"اسوه" همان پیشوایان صالح و برجسته گان شایسته امت اند، عنوان اسوه را در مقتدای صالح به‏‎ ‎‏کار می بریم و چیزی که مناسب با جنبه ی منفی آن است در بحث "عبرت" بیان گردید. ‏

‏نقش الگو در تربیت در همه ی مکاتب پذیرفته شده است و گذشته از تاثیرات مثبت آن در‏‎ ‎‏امر خودسازی، عرصه ی وسیعی را در سطح تعلیم و تربیت از آن خود کرده است و از کانون‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 450

خانواده تا مراکز تربیتی و علمی و بلکه مجموعه ی امت را تحت تاثیر خود گرفته است. ‏

‏قرآن کریم حضرت رسول خدا صلی اله علیه و آله را الگوی حسنه ی تمام امت معرفی‏‎ ‎‏می کند،‏‎[82]‎ ‏همچنانکه از حضرت ابراهیم خلیل(س) و پیروان واقعی او نیز به عنوان " ‏اسوه ی‎ ‎حسنه ‏" ‏‎[83]‎ ‏یاد می کند. ‏

‏همینطور امیرالمؤمنین علیه السلام زندگی رسول خدا(ص) و برخی انبیاء گذشته را به‏‎ ‎‏عنوان " اسوه " معرفی فرموده و لزوم تبعیت از روش آنان را گوشزد و تأکید کرده است.‏‎[84]‎

‏امام راحل رضوان الله تعالی علیه در بیانات خود مکرراً سیره ی پیامبران الهی از آدم‏‎ ‎‏علیه السلام تا حضرت خاتم (صلوات اله و سلامه علیه) و امامان برگزیده شیعه را (سلام اله و‏‎ ‎‏صلوات علیهم اجمعین) بهترین و شایسته ترین الگوی زندگی مسلمانان اعلام می کرد و بر لزوم‏‎ ‎‏پیروی از آن پای می فشرد. ‏

‏برای نمونه ایشان می فرماید: " ... سیره ی انبیاء عظام صلی الله علی نبینا و علیهم اجمعین و‏‎ ‎‏ائمه ی اطهار علیهم السلام که سرآمد عارفان بالله و رستگاران از هر قید و بند و وابستگان به‏‎ ‎‏ساحت الهی در قیام به همه ی قوا بر علیه حکومتهای طاغوتی و فرعونهای زمان بوده و در‏‎ ‎‏اجرای عدالت در جهان رنجها برده و کوششها کرده اند، به ما درسها می دهد و اگر چشم بینا و‏‎ ‎‏گوش شنوا داشته باشیم راهگشایمان خواهد بود ... "‏ ‎[85]‎

‏آن راد مرد بزرگ همچنانکه خود شدیداً تحت تأثیر شخصیت معنوی انبیاء الهی و اولیای‏‎ ‎‏دین علیهم السلام بود، با این روش امت را نیز به این طریق فرا می خواند. ‏

‏او در میان الگوهای شخصی، گذشته از حضرات معصومان (علیهم صلوات اله) در کلمات‏‎ ‎‏خود از بسیاری دیگر نیز یاد می نمود، که برجسته ترین آنها را، مرحوم مدرس می توان نام برد. ‏

‏آن بزرگوار در جائی می گوید: " ... آنها از مدرس می ترسیدند، مدرس یک انسان بود یک‏‎ ‎‏نفری نگذاشت پیش برود کارهای او را ـ رضا خان ـ تا وقتی کشتندش، یک نفری غلبه می کرد بر‏‎ ‎‏همه ی مجلس ... اینها می بینند یک انسان وقتی در یک ملت پیدا بشود می تواند که مجرای امور‏‎ ‎‏را از آن طریقی که آنها می خواهند، برگرداند. آنی که آنها می خواهند نگذارند پیدا بشود. کوشش‏‎ ‎‏کردند، نگذارند انسان پیدا بشود ... "‏‎[86]‎

‏او که خود مظهر ایثار و فداکاری و اسوه ی مجاهدان و از خودگذشتگان راه حق بود، با‏‎ ‎‏تحسین و اعجاب از دختری نام می برد که برای ادای دین خود به اسلام و انقلاب حاضر است به‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 451

یک فداکاری بزرگ دست بزند. ملاحظه کنید! ‏

‏" ... آنچه برای من یک خاطره ی فراموش نشدنی است با اینکه تمام صحنه های چنین است‏‎ ‎‏ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و‏‎ ‎‏از هر دو 0شم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحی بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت‏‎ ‎‏حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دین خود را به انقلاب و دینم ادا کرده باشم‏‎ ‎‏عظمت روحانی این صحنه و ارزش انسانی و نغمه های الهی آنان را ... هر کس را که فرض کنید،‏‎ ‎‏نمی توانند بیان و یا ترسیم کنند ... "‏‎[87]‎

‏نمونه های فراوان دیگری از کاربرد این ابزار در آثار امام عزیز وجود دارد که به خاطر پرهیز از‏‎ ‎‏اطالۀ کلام از ذکر آنها صرف نظر می کنیم. و همینطور است الگوهای اجتماعی که جای بحث‏‎ ‎‏دارد. ‏

‏5 ـ قرآن کریم‏

‏قرآن کریم به عنوان عالیترین سند حقانیت اسلام و اصالت مکتب تربیتی آن قوی ترین آثار‏‎ ‎‏معنوی را در فرد و جامعه از خود بر جای می گذارد، و این کتاب آسمانی همچون ابر رحمتی‏‎ ‎‏است که با بارش تند خود هر زنگاری را از قلب می زداید. و بنا به فرموده ی حضرت مولای‏‎ ‎‏پرهیزکاران: " پند دهنده ای است که هیچ ناخالصی در آن راه ندارد "‏‎[88]‎ 

‏و باز همان حضرت فرمود: "خداوند سبحان هیچ کس را بمانند قرآن موعظه نفرموده و همانا‏‎ ‎‏آن ریسمان محکم و متین الهی است."‏ ‎[89]‎

‏ولی متأسفانه مثل اینکه سرنوشت این کتاب نور این است که همواره باید قدر آن مجهول و‏‎ ‎‏در نتیجه مهجور باشد تا آنجا که شکایت حضرت رسول صلی الله علیه و آله را برانگیزد.‏‎[90]‎ 

‏به اعتقاد نویسنده، معرفی قرآن کریم در ابعاد مختلف بویژه شناساندن وجه اعجاز قرآن و‏‎ ‎‏بازگو کردن آیه های تحدی آن به صورتی باز و تفصیلی، به عنوان سنگ اول بنای تثبیت حقانیت‏‎ ‎‏نظام تربیتی اسلامی، از بالاترین و برنده ترین حربه ها در معرفی حقانیت اسلام به سایر ملل و‏‎ ‎‏ترویج مبانی تربیتی قرآنی در جان و روح اجتماع بخصوص نسل جوان، به حساب می آید و‏‎ ‎‏غفلت در این امر تاکنون خسارات بسیاری را نصیب جوامع اسلامی کرده است. ‏

‏قرآن کریم همانگونه که عاملی توانمند درجهت اصلاح نفس بشمار می رود ـ در صورتی که‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 452

قرائت آن همراه با تدبر باشد ـ ابزاری کار آمد در جهت جذب دلهای بیدار بویژه نسل جوان‏‎ ‎‏بسوی تربیت اسلامی است که از طریق اشاعه فرهنگ قرآنی و فنون مختلف قرائت و تفسیر،‏‎ ‎‏مأمن و ملجأی برای نسل تشنه ی حقائق محسوب می شود. ‏

‏6 ـ عمل‏

‏از مسائل اساسی و مهم در نظام تربیتی اسلامی که در لابلای کلمات حضرت امام(ره) به‏‎ ‎‏طور مکرر بدان بر می خوریم، اهمیت عمل به دستورات اسلامی است. ‏

‏عمل گذشته از اینکه در راستای تحکیم پایه های ایمان و فضائل اخلاقی فرد مسلمان از‏‎ ‎‏ضروریات مکتب اسلام است و همانگونه که قرآن کریم در آیات مختلف بیان می کند، ایمان‏‎ ‎‏بدون عمل نمی تواند وسیله ی مطمئنی برای نجات انسان باشد، قوی ترین و ظریفترین راه‏‎ ‎‏اصلاح و تربیت جامعه است. ‏

‏امام راحل(ره) در این ارتباط می فرماید: " ... تا ما خودمان را اصلاح نکنیم، نمی توانیم‏‎ ‎‏بگوئیم که ما یک اشخاصی هستیم که برای خدا داریم کار می کنیم. می خواهیم اصلاح کنیم مردم‏‎ ‎‏را. تا آقا خودشان صالح نباشند. نمی توانند دعوت به صلاح بکنند. کسی که خودش خدای‏‎ ‎‏نخواسته پایش را کج می گذارد، اگر به مردم بگوید پایت را راست بگذار مسخره اش می کنند‏‎ ‎‏می گویند اگر پا راست گذاشتن صحیح بود خودت بگذار ...."‏‎[91]‎

‏عن ابی عبدالله علیه السلام: "‏ان العالم اذالم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب کما یزل‎ ‎المطر عن الصفا‏"‏ ‎[92]‎

‏امام صادق علیه السلام فرمود: "هرگاه شخص عالم به مقتضای علم خود عمل نکند، اثر‏‎ ‎‏موعظه اش همچون آب باران که بر روی سنگ صاف نمی ماند، از قلبهای مردم محو خواهد‏‎ ‎‏شد."‏

‏و باز در حدیث دیگری همان حضرت فرمود: "‏کونوا دعاة الناس باعمالکم و لاتکونوا دعاة‎ ‎بالسنتکم‏"‏ ‎[93]‎

‏" مردم را به وسیله اعمال صالح خود به سوی خوبیها دعوت کنید و تنها اهل گفتار نباشید."‏‎ ‎‏اهمیت عمل گاهی به صورت فردی است. یعنی یک مربی که عهده دار تربیت نفوس است،‏‎ ‎‏اگر خود عمل داشته و مهذب باشد در حیطه ی کار خویش و شعاع امور تبلیغی و تربیتی خود‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 453

موفق خواهد بود و تأثیرگذاری خواهد داشت. ‏

‏و گاهی هم به صورت کلی و عام مورد نظر است؟ بدین معنی که اگر مجموعه ی نظام و‏‎ ‎‏جمعیتی که عهده دار تهذیب جامعه است، بخصوص مسئولان و مجریان حکومت مردمانی‏‎ ‎‏صالح و عامل به وظیفه بودند، از باب ‏" الناس علی دین ملوکهم "‏ به تدریج رو به صلاح خواهند‏‎ ‎‏رفت، ولی چنانچه آنان در تربیت و مراقبت از نفس خود دچار غفلت و سستی شوند و به‏‎ ‎‏تن پروری و دین گرایی رو کنند و به فضائل و مکارم اخلاقی بی توجه شوند آرام آرام جامعه نیز‏‎ ‎‏لباس صلاح را از تن بیرون و رو به هلاکت خواهد گذاشت. آنگاه نصیحت ناصحان بی اثر و یا کم‏‎ ‎‏اثر و در نتیجه صالحان امت تضعیف و منزوی و غارتگران ارزشهای انسانی فرصت تاخت و تاز‏‎ ‎‏خواهند یافت. ‏

‏امام امت(ره) در این باره می فرماید: ‏

‏" ... از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم مساله ای است که به همه ی روحانیت و دست اندرکاران‏‎ ‎‏کشور مربوط می شود و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند‏‎ ‎‏و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند به واسطه ی اعمال ما از مانگران بشوند ... "‏‎[94]‎‎ ‎‏امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: ‏

‏"‏و لیست تصلح الرعیة الابصلاح الولاة‏"‏‎[95]‎ ‏یعنی مردم رو به صلاح نمی روند مگر در صورت‏‎ ‎‏صلاح کارگزاران و مدیران جامعه‏

‏امام راحل(ره) در مورد صدور معنویت و اخلاق انقلاب اسلامی به سایر ملل و کشورها به‏‎ ‎‏وسیله و روش عملی این چنین می فرماید: ‏

‏" ... شما باید خیال کنید خودتان که در یک مملکتی وارد شدید و می خواهید این مملکت را‏‎ ‎‏مثل مملکت خودتان تربیت کنید. و می خواهید اسلامی را در آنجا هم صادر کنید. صدور اسلام‏‎ ‎‏به این است که اخلاق اسلامی آداب اسلامی، آن جا طوری باشد که مردم توجه به آن‏‎ ‎‏بکنند ... "‏‎[96]‎

‏و باز در این مجال می فرماید: " ... باید طوری بکنید که این جمعیتهای زیاد را دعوت کنید‏‎ ‎‏عملاً به اسلام دراعمالتان، در رفتارتان، درکردارتان طوری باشد که نمونه باشید برای جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی و جمهوری اسلامی با شما به جاهای دیگر هم برود انشاءالله ... "‏‎[97]‎

‏امام در ارتباط با تأثیر فوق العادۀ وجود عالم مهذب در بین مردم می فرماید: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 454

‏" ... اگر عالمی منحرف شد ممکن است امتی را منحرف ساخته به عقوبت بکشد و اگر‏‎ ‎‏عالمی مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامی را رعایت کند جامعه را مهذب و هدایت می کند در‏‎ ‎‏بعضی از شهرستانها که تابستانها به آنجا می رفتم، می دیدم و اهالی آن بسیار مؤدب به آداب شرع‏‎ ‎‏بودند، نکته اش این بود که عالم صالح و پرهیزکاری داشتند اگر عالم باورع و درستکاری در یک‏‎ ‎‏جامعه یا شهر و استانی زندگی کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان‏‎ ‎‏می گردد، اگرچه لفظاً تبلیغ و ارشاد نکند ... "‏‎[98]‎

‏7 ـ رفق و مدارا با نفس و با دیگران ‏

‏از اهداف تربیتی اسلام آن است که جان آدمی با فضائل و مکرمتهای اخلاقی عجین شود و از‏‎ ‎‏سطح بگذرد و تا اعماق وجودش نفوذ کند و با تار و پود وجود او آمیخته شود، به گونه ای که در‏‎ ‎‏هر رائطی که قرارگیرد و به مقتضای طبع ساخته شده خود جان خویش را به سوی خیرات و‏‎ ‎‏خوبیها کند. چنین حالتی آنگاه برای او پیش می آید که برنامه های تربیتی بویژه عبادت را که از‏‎ ‎‏سازنده ترین ابزار کمال است با میل و رغبت بجا آورد و از روی بی میلی بدان مبادرت نورزد‏‎ ‎‏بلکه بهترین و زیباترین حالات و اوقات خود را در انجام آن مصرف نماید. ‏

‏رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) سفارش فرمود: "این دین دارای متانت و قوت است و‏‎ ‎‏نیازی به اعمال مشقت و سختی نیست ـ پس با رفق و مدارا ـ با قوت ـ در آن سیر کن و جانت را‏‎ ‎‏نسبت به عبادت پروردگارت ـ به واسطۀ تحمیل بر آن ـ دشمن مکن. زیرا انسان زیاده رو نه‏‎ ‎‏مرکبی برایش می ماند و نه مسافتی می پیماید ـ باید عمل تو مانند کسی باشد که امید دارد تا‏‎ ‎‏هنگام پیری عمرش به درازا کشد و خوف و ورعت به گونه ی کسی باشد که می ترسد فردای آن‏‎ ‎‏روزش بمیرد"‏‎[99]‎

‏رفق و مدارا همچنانکه در تربیت و تهذیب نفس امری مهم است، نسبت به دیگرسازی و‏‎ ‎‏اصلاح وضع اخلاقی مردم از اهمیت و ظرافت بالاتری برخوردار است و برخورد ملایم همراه با‏‎ ‎‏گذشت و سعه ی صدر از صفات ضروری یک مربی صحیح است که در سخنان امام امت(ره) بر‏‎ ‎‏آن تأکید و سفارش شده است. ‏

‏ایشان می فرماید. " ... هم اصلاح کنیم خودمان را که خدای نخواسته تخلف نکنیم و هم توجه‏‎ ‎‏کنیم به اینکه اگر یکی تخلف کرد جلویش را بگیریم، نه به داد و دعوا، گفتن با ملایمت اگر یک‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 455

کسی یک کار خلافی کرد و صد نفر آدم با ملایمت سلام کرد، تعارف کرد، بگوید آن کار خوب‏‎ ‎‏نبوده، تأثیر می کند در انسان، نمی تواند تخلف کند ... "‏‎[100]‎ 

‏برخورد تند و اعمال فشار و سخت گیری های بیجا و اجرای برنامه های فوق طاقت مردم و‏‎ ‎‏عدم رعایت موقعیت ها و حالات مردم و شرایط آنها، تاکنون خسارتهای سنگینی را متوجه کیان‏‎ ‎‏معنوی جامعه ساخته است که هنوز هم از اثرات منفی آن رنج می بریم. ‏

‏در حدیثی امام صادق علیه السلام می فرماید: "اگر مؤمنی را از خودت ضعیف تر دیدی با او‏‎ ‎‏با رفق و مدارات رفتار کن و کاری که فوق طاقت و آمادگی اوست بر او تحمیل مکن که با چنین‏‎ ‎‏کاری او را در هم خواهی شکست و کسی که مؤمنی را بشکند باید آن را جبران کنند "‏ ‎[101]‎

‏بنابراین در عین حالیکه برگزاری برنامه های تربیتی بخصوص مراسم دعا و عبادت و امثال‏‎ ‎‏آن همانگونه که قبلاً نیز گفتیم از لازم ترین کارهاست، لکن باید در نظر داشت که این گونه امور از‏‎ ‎‏نماز جماعت تا جمعه و از مراسم دعاها تا سخنرانیها و مجالس وعظ اگر طولانی و ممل باشد،‏‎ ‎‏دلمردگی و کسالت و در نتیجه زدگی و قطع همیشگی ارتباط با این قبیل برنامه ها را، در‏‎ ‎‏پی خواهد داشت ‏

‏در حدیث دیگری حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: ‏" و لا تکرهوا عبادة الله الی‎ ‎عبادالله " ‎[102]‎

‏ عبادت الهی را ـ به واسطه ی تحمیل فوق طاقت ـ در ذائقه ی بندگان خدا تلخ نکنید. ‏

‏ ‏

‏8 ـ تنبیه ‏

‏طبیعت انسان که به اقتضای ذات خود متمایل به تساهل و تنبلی است، بسیاری از اوقات،‏‎ ‎‏تن به تعهدات اخلاقی نمی دهد و از زیر بار عمل به وظایف و چشیدن طعم رنج و زحمت در راه‏‎ ‎‏تهذیب و تربیت، شانه خالی می کند، و از آنجا که امور خلاف اخلاقی و شهوات نفسانی باطبع‏‎ ‎‏حیوانی او سازگار است، چه بسا در اثر مسامحه کاری و سهل انگاری، به ترک واجب و انجام گناه‏‎ ‎‏روی آورد. و کم کم به شکل عادت برای او درآید.‏

‏برای به حرکت در آوردن قوای نفسانی و جسمانی در جهت کسب کمالات، همچنانکه‏‎ ‎‏تشویق لازم است تنبیه نیز در جای خود ضروری است، تا این که نفس به سهل انگاری و تنبلی‏‎ ‎‏خو نگیرد، و لذا انبیاء بزرگ علی نبینا و علیهم السلام در راه اصلاح خلق همچنان که تبشیر‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 456

داشته اند از ابزار " انذار هم بهره می برده اند. ‏

‏البته بر طبق تعلیمات اخلاقی و تربیتی اسلام، انسان دراثر کار مثبتی که از او سر می زند،‏‎ ‎‏نباید خود را تحسین کند، بلکه بر عکس لازم است آن را نادیده انگارد و بدان مغرور نگردد و اما‏‎ ‎‏بزرگ شمردن خوی ها و اعمال مثبت دیگران و تحسین و تشویق آنها به قصد ایجاد انگیزه و یا‏‎ ‎‏تقویت آن، برای ادامه و استمرار مسیری را که برگزیده اند، خوب و پسندیده است. ولی برخلاف‏‎ ‎‏تحسین، تنبیه، از ابزارهائی است که در دو میدان مبارزه با نفس و خودسازی و همچنین‏‎ ‎‏دیگرسازی، نقش عمده ای داراست. ‏

‏یکی از فضلای بزرگ قم نقل کردند که مرحوم آیةالله بروجردی رضوان اله تعالی علیه نذر‏‎ ‎‏کرده بودند که هرگاه برای غیرخدا خشمناک شوند یک سال روزه بگیرند، در یکی از روزها‏‎ ‎‏طلبه ای هنگام درس آقا را غضبناک می کند، و لذا ایشان یک سال تمام را در آن هوای گرم قم‏‎ ‎‏روزه گرفتند. ‏

‏نقش تنبیه در سالمسازی و دیگرسازی نیز غیرقابل تردید است و حدود و تعزیرات اسلامی‏‎ ‎‏در شکلهای مختلف آن، در همین راستاست. ‏

‏برای نمونۀ، از تنبیه معلم به مقدار کم و در مورد لازم، دانش آموزان خودش را به خاطر‏‎ ‎‏أدیب و همچنین تنبیه پدر فرزند خود را برای انجام امور دینی و اخلاقی و ادب کردن او و موارد‏‎ ‎‏دیگری در روایات سخن رفته است. و با شرایط مذکور تجویز گردیده است.‏‎[103]‎

‏در اینجا دو نکته لازم به یادآوری است. ‏

‏1 ـ نکته ی اول این که ابزار تنبیه در تربیت همواره در رتبه ی پس از تشویق و بی اثر بودن آن قرار‏‎ ‎‏دارد و همیشه بعد از اطمینان به عدم کارآئی آن اعمال می شود. ‏

‏و لذا در مواردی که در قرآن کریم صفت "بشیر و نذیر" برای رسول الهی صلی اله علیه وآله‏‎ ‎‏عنوان می شود عموماً صفت بشیر بودن آن حضرت مقدم بر دیگری ذکر گردیده است.‏‎[104]‎

‏2 ـ نکته دیگر اینکه: تنبیه، تنها به معنی تنبیه بدنی و ضرب و شتم نیست، بلکه شامل بسیاری‏‎ ‎‏از امور مانند توبیخ، تهدید، بی اعتنائی، قهر، زندان، نمره کم دادن و بسیاری امور دیگر نیز‏‎ ‎‏می شود. ‏

‏امام راحل خود نیز در مواقع حساس و لازم و موارد خاصی ابزار تشویق و تحسین کارآیی‏‎ ‎‏خود را از دست می داد، به طور مکرر از این روش بهره می برد و با قوت و قدرت تمام از آن به‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 457

نفع کشور و نظام مقدس اسلامی استفاده می کرد. ‏

‏ایشان در یک سخنرانی که در جمع اقشار مختلف مردم در سال 1358 در غائله ی کردستان‏‎ ‎‏ایراد فرمودند، در خطاب به مسئولان دولت موقت این چنین گفتند: " ... این توطئه گرها در‏‎ ‎‏کردستان و غیر آن در صف کفار هستند. با آنها باید با شدت رفتار کرد. دولت، ژاندارمری و ارتش‏‎ ‎‏با شدت رفتار کنند. اگر با شدت رفتار نکنند و مسامحه کنند، ما با خود همین ها با شدت رفتار‏‎ ‎‏می کنیم! ... خدا می داند که انقلابی عمل می کنم. به تهران می آیم و با رؤسایی که مسامحه‏‎ ‎‏می کنند، انقلابی عمل می کنم!! ....‏‎[105]‎

‏9 ـ ایجاد امید ‏

‏از عوامل عمده و مؤثر در تربیت، وجود امید به صلاح و بازسازی اخلاقی در روح و قلب‏‎ ‎‏آدمی است. ‏

‏قرآن کریم، ناامیدی از رحمت و مغفرت الهی را از صفات کافران می داند.‏‎[106]‎ ‏و با اعلام‏‎ ‎‏قبول توبه و پذیرش گناهکاران و خاطیان، در درگاه باری تعالی ‏‎[107]‎،‏ سعی در زنده کردن روح‏‎ ‎‏امید و روشن نمودن این چراغ در دلها بندگان حق دارد. ‏

‏ایجاد روح امید در قلوب می تواند ابزاری خوب و روشی مؤثر در جلب دلهای مردم به سوی‏‎ ‎‏پاکیها به حساب آید. ‏

‏از شیوه های بارز و همیشگی امام راحل(ره) مبارزه با صفت، یأس، به عنوان لشکر شیطان و‏‎ ‎‏تقویت روح امید در اقشار مردم بود که بخصوص هنگامه های خطر و هجوم همه جانبه ی دشمن‏‎ ‎‏و تنگ شدن عرصه های که حتی زبدگان امت را نیز به ناامیدی می کشانید، با آن نفس مسیحائیش‏‎ ‎‏دلهای مرده را زنده و همه ی یأسها و سرخوردگی ها را تبدیل به شوق و نشاط و امید می نمود‏

‏ او هر کس را که از کلامش بوی سستی و ضعف می آمد بویژه آنکه بخواهد این حالت را به‏‎ ‎‏میان امت بکشاند با قاطعیت و صراحت تمام نصیحت می کرد و اگر نتیجه نمی داد از صحنه‏‎ ‎‏خارج می ساخت. ‏

‏او از این ابزار کار آمد نه تنها در امور سیاسی و اجتماعی که در مسائل تربیتی و معنوی نیز‏‎ ‎‏بهره می برد. ‏

‏برای نمونه می فرماید: " ... شما که الان جوان هستید و قوای جوانی را الحمدلله دارید و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 458

مبتلای به سستی های پیری نشدید، زود می توانید خودتان را اصلاح کنید ... "‏‎[108]‎ 

‏و باز می فرماید: " ... جوانان ننشینند که گرد پیری سر و روی آنان را سفید کند ... شما تا جوان‏‎ ‎‏هستید، می توانید کاری انجام دهید، تا نیرو و اراده ی جوانی دارید. می توانید هواهای نفسانی،‏‎ ‎‏مشتهیات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور سازید. "‏ ‎[109]‎

‏10 ـ تکرار و تلقین ‏

‏از روشهای معمول، در شیوه ی تربیتی امام راحل(ره)، موضوع، "تلقین و تکرار"، است، زیرا‏‎ ‎‏همچنانکه خود می فرمود:" ... که حظ عقل همان اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان‏‎ ‎‏اگر با مجاهدت و تلقین به قلب نرسد، فایده و اثرش ناچیز است ...."‏‎[110]‎ 

‏قرآن که یک کتاب تربیتی است بخصوص در مسائل اخلاقی، به طور آشکار از این ابزار بهره‏‎ ‎‏می گیرد و مسائل مربوط به این موضوع را با تکرار و تلقین به قلب مؤمنان وارد می کند. ‏

‏این مسئله گاهی در کلمات امام به صورت توصیه در به کارگیری آن در امر خودسازی مطرح‏‎ ‎‏می شود مثل اینکه خطاب به فرزند گرامیشان می فرمایند: " ... پسرم! چه خوب است به خود‏‎ ‎‏تلقین کنی و به باور خود بیاوری یک واقعیت را، که مدح مداحان و ثنای ثنا جویان چه بسا که‏‎ ‎‏انسان را به هلاکت برساند و از تهذیب دورتر و دور سازد ... "‏‎[111]‎

‏و گاهی خود آن حضرت با اعمال این روش به کار تربیت خلق می پردازد: ‏

‏" ... آقایان می دانند لکن تذکر باز خوب است ... "‏ ‎[112]‎

‏و همچنین می فرماید: " ... یکی از اموری که در اخلاق توجه به آن مهم است، اینکه مسائل‏‎ ‎‏تکرار شود و این تکرار و تذکر هم در خود انسان و هم دیگران تأثیر می کند. از این جهت من‏‎ ‎‏بعضی از مسائل را تذکر می دهم ... "‏ ‎[113]‎

‏در خاتمه: ‏

‏در این مجالها سخن از امام امت بسیار است کلمات در زبانش قرآن انقلاب است و اقیانوس‏‎ ‎‏معرفت. و این گونه ساحل پیمایی ها جز برگرفتن و چشیدن قطره ای از آن بیکران دریا، چیز‏‎ ‎‏دیگری نیست. امید اینکه خداوند منان بر ما منت گذارد و توفیق ادامه ی راهش دهد و میراث‏‎ ‎‏گرانبهایش را که در انقلاب و ولایت فقیه متبلور است همچنان تا ظهور حضرت مهدی عجل الله‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 459

‏تعالی فرجه نگه دارد و در آخرت نیز دست شفاعت خواهی آن بزرگوار راحل را به کمک ما تهی ‏‎ ‎‏دستان برساند. ‏

 

 

منابع و پی نویسها:

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 460

  • . قال الله تعالی: "و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفصیلا / سوره اسراء(70)
  • . قال الله تعالی: "انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فا بین ان یحملنا و اشفقن منها و حملها الانسان / سوره احزاب / (72)
  • . سوره ص / آیه 72
  • . قال الله تعالی (انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیراً انا هدیناه السبیل امّا شاکراً و امّا کفورا / سورۀ انسان / آیه 3
  • . سوره اسراء 17 / آیه 64
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 15 / ص 212-214
  • . قال الله تعالی: "هوا الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم بتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه" سوره جمعه / آیه 20
  • . قال رسول الله(ص) "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"
  • . قرآن کریم / سوره قلم آیه 4 / سوره فتح آیه / 8
  • . قرآن کریم / سوره قلم آیه 4 / سوره فتح آیه / 8
  • . کوثر / ج 1 / ص 59
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 13 / ص 160-161
  • . کوثر / ج 1 / ص 586
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 19 / ص 355-356
  • . "لاخیر فی عباده لیس فیها تفکر" اصول کافی 1: ص 36
  • . نقل از جزوه(روشهای تربیتی) / ص 1054
  • . سوره فصلت 41 / آیه 53
  • . شرح دعای سحر / ص 270
  • . نقل از جزوه تقدیمی(روشهای تربیتی) / ص 1186
  • . همان / ص 1184
  • . نهج البلاغه صبحی الصالح / کتاب 31 ص 4 ـ 393
  • . نقل از جزوه "روشهای تربیتی" / ص 1181
  • . الوسائل ج 11 / ص 223 / ابواب جهاد النفس باب 33 ج 1
  • . نقل در جزوه در روشهای تربیتی ص 1052
  • . برای نمونه رجوع کنید به آل عمران 3 / آیه 191
  • . شرح دعای سحر / ص 187
  • . وسائل الشیعه ج 11 ص 153 / ابواب جهادالنفس / باب 5 / ج 1
  • . به رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم ص 3 ـ 142 و غیر آن مراجعه شود.
  • . اصول کافی ج 2 / ص 453
  • . نقل از جزوه "روشهای تربیتی" / ص 1054
  • . کوثر جلد 2 ص 7 ـ 636
  • . وسائل الشیعه ج 8 / ص 545
  • . کوثر جلد 2 / ص 738
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 1 / ص 121
  • . ولایت فقیه / ص 196
  • . قرآن کریم سوره طه 20 / آیه 25
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 17 / ص 379-380
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 20 / ص127-128
  • . وسائل الشیعه 11 / 223 ابواب جهادالنفس / باب 33
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 1 / ص 394-395
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 13 / ص 182-183
  • . ر.ک:صحیفه امام ،ج 8 / ص 487-489
  • . ر.ک:صحیفه امام ج8 / ص 512
  • . سوره حجرات 49 / آیه 13
  • . سوره زمره 39 / آیه 9
  • . سوره نساء 4 / آیه 95
  • . سوره مجادله / آیه 11
  • . مجمع البیان 9 / ص 378 / ذیل آیه شریفه
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 20 / ص 159-161
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 21 / ص 84-86
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 13 / ص 487-489
  • . نهج البلاغه صبحی الصالح / 430
  • . کوثر 1: ص 20 ـ 919
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 19 / ص 362-363
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 20 / ص 79-81
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 17 / ص 150-151
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 15 / ص 357-359
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 17 / ص 108-109
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 16 / ص 91-92
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 17 / ص 449
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 7 / ص 338-340
  • . نقل از جزوه (روشهای تربیتی) / ص 1186
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 16 / ص 406-407
  • . نقل از جزوه (روشهای تربیتی) / ص 1052
  • . جهاد اکبر / ص 45
  • . ارشاد شیخ مفید / مجلس 24 / ص 123
  • . سوره جمعه / آیه 56
  • . سوره ذاریات 51 / آیه 56
  • . سوره بقره 2 / آیه 45
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 12 / ص 392-393
  • . سوره عنکبوت 29 / آیه ی 45
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 12 / ص 392-393
  • . وسائل الشیعه / ج 7 / ص 296 / ابواب صوم المندوب / باب 1 / ح 36
  • . همان / ج 20 / ص 211 ـ 210
  • . تفسیر سوره حمد / ص 56
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 18 / ص 480-481
  • . گلستان سعدی / در اخلاق درویشان / حکایت 21
  • . نقل از جزوه (روشهای تربیتی) / ص 1177
  • . همان / ص 1184
  • . ر.ک:صحیفه امام / 14 / ص 489-491
  • . المفردات فی غرایب القرآن / ص 18
  • . سوره / احزاب 33 / آیه 21
  • . سوره ممتحنه / 60 / آیه 4
  • . نهج البلاغه / ج 159
  • . نقطه عطف / ص 14
  • . ر.ک:صحیفه امام / 8 / ص 66-68
  • . ر.ک:صحیفه امام / 16 / ص 436-437
  • . نهج البلاغه / خطبه 176
  • . همان / خ 176
  • . سوره فرقان 25 / آیه 30
  • . ر.ک:صحیفه امام / 8 / ص 485-487
  • . اصول کافی 1 / ص 35 / باب استعمال العلم / ج 3
  • . صفینة البحار 2 / ص 278
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 19 / ص 317-318 نهج البلاغه خ 216
  • . نهج البلاغه / خ 13 / ص263
  • . نهج البلاغه / خ 13 / ص263
  • . همان / ج 16 / ص61
  • . جهاد اکبر / ص 238
  • . اصول کافی 2 / ص 71 / باب الاقتصاد فی العباده / ج 6
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 8 / ص 490-491
  • . اصول کافی 2 / ص 37
  • . اصول کافی 2 / ص 70 / باب القصد فی العبادة / ج 1
  • . رجوع بشود به / وسائل الشیعه / ج 18 / ابواب بقیةالحدود / باب 8 / و ج 3 / ابواب اعداد الفرائض / باب 3 / و ج 18 / ص 581 / و ج 15 / ابواب احکام الاولاد / باب 85 / ج 1
  • . برای نمونه رجوع شود به سوره بقره 2 آیه 119 سوره سبا 34 / آیه 28 و فاطره 35 / آیه 24 و اسراء 17 / آیه 105 و آیات دیگر
  • . کوثر 1 / ص 642
  • . سوره یوسف 12 / آیه 87
  • . سوره توبه 9 / آیه 104
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 9 / ص4-5
  • . ولایت فقیه / 289
  • . نقطه عطف / ص 25 ـ 24
  • . نقطه عطف / ص 21
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 16 / ص 495-496
  • . ر.ک:صحیفه امام / ج 17 / ص 14-15