نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مسایل جوامع اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره)

نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مسائل جوامع اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) 

 نوشته: مصطفی کواکبیان 

‏مقدمه: ‏

‏بررسی، تحقیق، دسته بندی و تنظیم آثار و اندیشه های تابناک رهبر کبیر انقلاب اسلامی و‏‎ ‎‏بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی سلام الله علیه در زمینه های مختلف‏‎ ‎‏همچون سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فقهی،‏‎ ‎‏اخلاقی، تربیتی و ... و ارائه آنها به نسلهای بعدی، نه تنها از مهمترین و اساسی ترین وظایف‏‎ ‎‏اساتید، محققین و دانش پژوهان حوزه و دانشگاه است؛ بلکه برای حفظ سلامت و تداوم انقلاب‏‎ ‎‏جهانی اسلام یک نیاز ضروری و اجتناب ناپذیر است. اقدام بجا و پسندیده برگزاری کنگره‏‎ ‎‏بررسی اندیشه های تربیتی حضرت امام خمینی(ره)، نگارنده را بر آن داشت تا در حد استطاعت‏‎ ‎‏و بضاعت خویش، گامی براساس وظیفه برداشته و در زمینه موضوع «نقش تربیت در سیاست،‏‎ ‎‏اجتماع و حل مسائل جوامع اسلامی» پژوهش نماید. موضوع مذکور از جمله موضوعات‏‎ ‎‏محوری و مهم در اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) می باشند و تا جائی که نگارنده مطلع‏‎ ‎‏است تاکنون در زمینه این موضوع، تحقیقات قابل توجهی صورت نگرفته است. بهمین خاطر،‏‎ ‎‏تحقیق حاضر کوششی جهت رفع این نقیصه می باشد. ‏

‏هر چند وجود شخصیت استثنائی و کم نظیر حضرت امام خمینی(ره) خود بهترین و‏‎ ‎‏بارزترین سمبل و گواه تأثیر تربیت در سیاست، اجتماع و حل مشکلات جوامع اسلامی است؛‏‎ ‎‏امّا فرضیۀ پژوهش حاضر اینست که خوشبختی و بدبختی هر جامعه ای رابطه مستقیمی با‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 309

‏وجود و یا عدم تربیت در آن جامعه دارد. ‏

‏به عبارت دیگر، سعادت و تعالی هر جامعه ای ناشی از وجود تربیت صحیح و تهذیب نفس‏‎ ‎‏در آن جامعه و بخصوص در بین زمامداران آن است و برعکس فساد، تباهی و هلاکت جوامع‏‎ ‎‏مختلف بخاطر عدم وجود تربیت و تهذیب نفس در آن جوامع و بخصوص در بین زمامداران آن‏‎ ‎‏است. ‏

‏روش مورد نظر دراین پژوهش، بررسی کلیه احکام، پیامها، نامه ها، سخنان و دیگر آثار باقیمانده‏‎ ‎‏از حضرت امام خمینی(ره) می باشد. ‏

‏بی شک تبیین اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) در زمینه موضوع مذکور، علاوه بر‏‎ ‎‏پیامدهای نظری آن، در عمل، رهنمود بسیار مفیدی برای دست اندرکاران اصلی و ردۀ اوّل نظام‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران در سیاستگذاری صحیح در نهادهای تربیتی، و در جهت عدم بکارگیری‏‎ ‎‏عناصر متقی و انتصاب افراد مهذب در رأس امور سیاسی، اجتماعی مردم است. ‏

‏ترسیم خط روشن برای ملّت ایران و دیگر ملّتها جهت اینکه زمامداران خویش را با چه معیارها‏‎ ‎‏و ویژگیهائی انتخاب کنند، از دیگر ثمره های شیرین پژوهش حاضر است ‏

‏ نقطه تمرکز پژوهش حاضر، صرفاً آن دسته از آثار و اندیشه های حضرت امام خمینی(ره)‏‎ ‎‏می باشد. که نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مسائل جوامع اسلامی را مورد توجه قرار‏‎ ‎‏داده است. تحقیق حاضر، دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) را در سه قسمت مورد بررسی قرار‏‎ ‎‏می دهد. در قسمت اوّل به نتایج سیاسی، اجتماعی عدم وجود تربیت در جامعه و در بین‏‎ ‎‏زمامداران اشاره می شود. ‏

‏قسمت دوّم، تأثیرات سیاسی، اجتماعی وجود تربیت در جامعه را مورد پژوهش قرار می دهد. و‏‎ ‎‏در قسمت سوّم به نقش تربیت در حل مشکلات جوامع اسلامی اشاره خواهد شد. ‏

‏الف) نتایج سیاسی ـ اجتماعی عدم وجود تربیت در جامعه‏

‏1 ـ عدم تربیت و تهذیب زمامداران، عامل اصلی بروز ظلم، استبداد و دیکتاتوری‏‎ ‎

‏در بررسی عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی و روانی علل بروز ظلم و استبداد و‏‎ ‎‏دیکتاتوری از سوی افراد دیکتاتور، آن عاملی که از همه عوامل مشخص تر و بارزتر است مسئله‏‎ ‎‏عدم برخورداری مستبدین و دیکتاتورها از تربیت صحیح اخلاقی می باشد. هنگامی که‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 310

‏زمامداران یک کشور از تقوای کافی بهره نداشته و اسیر هوی و هوس خویش باشند، طبع قدرت‏‎ ‎‏بگونه ایست که براحتی به استبداد و دیکتاتوری روی می آورند. زیرا اعمال کسانی که از‏‎ ‎‏مایه های تقوی و پرهیزکاری و تهذیب نفس بی بهره باشند، بدون هیچ قید و کنترلی درونی‏‎ ‎‏است. اینگونه افراد صرفاً بدنبال تحقق تمنیات نفس امّاره بوده و از ارتکاب هیچ ظلم و جنایتی‏‎ ‎‏خودداری نخواهند کرد. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرمایند:‏

‏ «اگر افراد یک ملّت تزکیه و تربیت شده باشند، آن ملت پیشرو است. اگر سران قوم، آنهائی که‏‎ ‎‏کشور را اداره می کردند نفس شان تزکیه و تربیت شده بود، نه آن گرفتاریها برای ملت پیش می آمد‏‎ ‎‏و نه برای خودشان. منشاء تمام این گرفتاری ها در همه جا این است که آنهائی که عهده دار امور‏‎ ‎‏ملّت هستند تزکیه نشده اند. یک نفر آدمی که تزکیه نشده اگر بر ملت سلطه پیدا کند اینهمه‏‎ ‎‏گرفتاری هائی را که در طول پنجاه و پنج سال برای ملت ما پیش آمد بوجود می آورد» ‏‎[1]‎

‏ایشان در جای دیگر، انسانهای بی بهره از تربیت صحیح را خونخوارترین موجودات قلمداد کرده‏‎ ‎‏و می فرمایند: ‏

‏ «خطر حیوانات به اندازۀ خطر انسان نیست، آنقدری که انسان جنایت وارد می کند به همنوع‏‎ ‎‏خودش، هیچ حیوانی حتی سبع هم آنقدر جنایت وارد نمی کند. این ... یک حیوانی است که هیچ‏‎ ‎‏افساری ندارد، یک حیوانی است که اگر رهایش کنند خونخوارترین موجودات است. انبیاء‏‎ ‎‏آمده اند این انسانی که در این مرحله رسیده است و یک مرحلۀ خطرناک است هم برای خودش و‏‎ ‎‏هم برای همنوع خودش، آنها را نجات بدهند و متوجه به نور بکنند» ‏‎[2]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) علّت طاغوتی عمل کردن را عدم تربیت اسلامی و انسانی دانسته و‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏ «همین طاغوتی که در خانواده خودش طاغوت است، اگر دستش برسد، در همه سطح کشور‏‎ ‎‏طاغوت است ... دستش نمی رسد، دستش برسد همان کارهائی که محمدرضا می کرد، این آدم‏‎ ‎‏هم همان کارها را می کند تا تربیت اسلامی و انسانی و تحت تربیت انبیاء کسی نباشند» ‏‎[3]‎

‏2 ـ عدم تربیت و تهذیب زمامداران، ریشۀ اساسی وابستگی به اجانب‏

‏بی شک اعمال روشهای ظالمانه و دیکتاتور مآبانه، زمامداران خودسر را برای ادامۀ‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 311

حکومت با مشکلات عدیده ای از سوی مردم مواجه می سازد. بهمین خاطر وابستگی به اجانب‏‎ ‎‏و قدرتهای خارجی یکی از راههای خروج از بن بست مشکلات مستبدین می باشد. بنابراین‏‎ ‎‏عدم برخورداری زمامداران از تربیت صحیح و تهذیب نفس نه تنها باعث دیکتاتوری و‏‎ ‎‏خودکامگی می شود بلکه ریشۀ اساسی اتکاء به قدرتهای خارجی و وابستگی به بیگانگان‏‎ ‎‏نیز محسوب می گردد. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) تحصیل علم بدون تقوی را زمینه ای برای وابستگی به خارجیها دانسته‏‎ ‎‏و می فرمایند: ‏

‏ «صدمه هائی که وارد می شود بر مملکت غالباً از این متفکرین بی پرورش، آموزهای بی پرورش‏‎ ‎‏واقع می شود. علم را تحصیل می کنند لکن تقوی ندارند، لکن پرورش باطنی ندارند، از این جهت‏‎ ‎‏عمّال خارجی می شوند، از این جهت نقشه ها را برای فنای مملکت خودشان می کشند.» ‏‎[4]‎

‏ایشان در جای دیگر عدم وجود تهذیب را انحراف آور دانسته و چنین می فرمایند: «همۀ‏‎ ‎‏انحراف ها و همۀ گرفتاری هائی که برای یک کشور پیش می اید برای این است که مراکز تعلیم و‏‎ ‎‏تعلّم شان، مراکز تهذیب نیست ... تا تهذیب نباشد ... و تحصیل او دنبال همان ایدۀ صحیح‏‎ ‎‏اسلامی نباشد، همین انحراف آور است و همین است که ما را و کشورهای اسلامی را یا به طرف‏‎ ‎‏چپ می برد و یا به طرف راست؛ یا باید کشور کمونیستی باشد یا کشور، کشور تابع آمریکا.» ‏‎[5]‎‎ ‎‏حضرت امام خمینی(ره)، یکی از دلایل تبعیت از مستشارهای آمریکا و اسرائیل را خروج از‏‎ ‎‏فطرت انسانی دانسته و چنین می فرمایند: ‏

‏ «ما می گوئیم آقا باش، فریاد می زنیم و فعالیت می کنیم که آقا باشید، بعضی از اینها که از فطرت‏‎ ‎‏انسانی بیرون هستند و بودند و رفتند، اینها می گویند نه، ما نمی خواهیم باشیم، ما باید حتماً‏‎ ‎‏تابع مستشارهای امریکا و مستشارهای اسرائیل باشیم.» ‏‎[6]‎

‏ ـ عدم تربیت و تهذیب زمامداران، زمینه بروز فساد و تباهی جامعه‏

‏بمصداق «‏النّٰاسُ عَلیٰ دینِ مُلُوکِهِم‏» در صورتی که زمامداران جامعه، انسانهای شایسته و با‏‎ ‎‏فضیلتی باشند، کل جامعه به صلاح و فضیلت پیش خواهد رفت و برعکس در آن جامعه ای که‏‎ ‎‏زمامداران فاسد حاکم هستند، مردم نیز کم کم به فساد کشیده شده و کل جامعه رو به تباهی‏‎ ‎‏خواهد رفت. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 312

حضرت امام خمینی(ره) این نکته را چنین می فرمایند: ‏

‏ «اگر منحرفین و معوجین در یک کشوری سرنوشت آن کشور را به دست بگیرند، آن کشور رو به‏‎ ‎‏انحطاط می رود. رو به انحراف می رود، و اگر افاضل و دانشمندانی که با فضیلت هستند، با‏‎ ‎‏فضیلت انسانی هستند اینها سررشته دار یک کشور بشوند، فضیلت در آن کشور زیاد می شود» ‏‎[7]‎‎ ‎‏ایشان در جای دیگر با اشاره به فساد رضاخان می فرمایند: ‏

‏ «رضاخان خودش سرچشمه تمام مفاسد بود. در پاریس که بودیم یک نفر آمد پیش من و از کسی‏‎ ‎‏نقل کرد که او گفته اگر در ایران پنج نفر فاسد بشود این محمدرضا روی هر پنج نفر انگشت‏‎ ‎‏می گذارد و به طرف خودش جلبشان می کند. آن اشخاصی که پاک نیستند و با تزکیه شده ها سرو‏‎ ‎‏کار ندارند، نمی روند سراغ اشخاص امین. آدمی که خودش امین نیست می رود سراغ اشخاصی‏‎ ‎‏که نظیر خودش باشند و لهذا مفاسد و مصالح از حکومت ها سرچشمه می گیرد. حکومت عدل‏‎ ‎‏تمام مصالح کشور را تأمین می کند و حکومت ظلم تمام بدبختی ها را برای یک ملتی ایجاد‏‎ ‎‏می کند.» ‏‎[8]‎

‏حضرت امام خمینی(ره)، ضرورت تحول مردمِ غیرصحیح که در حکومت طاغوت زندگی‏‎ ‎‏کرده اند، را مورد تأکید قرار داده و می فرمایند: ‏

‏ «باید این مملکت که طاغوت در آن سالهای طولانی زندگی کرده است و مردم را متحول کرده بود‏‎ ‎‏به یک مردم غیرصحیح، باید با زحمت همه متحول بشوند به یک انسان های اسلامی ـ الهی که‏‎ ‎‏در اسلام، انسان اسلامی خیانت نخواهد کرد، به شرق و غرب توجه نخواهد کرد» ‏‎[9]‎

‏ایشان مکرراً اوضاع فرهنگی رژیم ستم شاهی را مورد اشاره قرار داده و وجود مراکز فساد و‏‎ ‎‏فحشا و مشروب فروشی و ... را بخاطر فساد امثال رضاخان دانسته و می فرمایند: ‏

‏ «رضاخان هم یک نفر آدمی بود که بچه یک نفر آدم پایینی بود، لکن چون تربیت، تربیت انسانی‏‎ ‎‏نبوده است و اسلامی نبوده است، یک نفر آدم که فاسد از کار درآید یک کشور را به سال های‏‎ ‎‏طولانی به فساد می کشد، چنانچه شما دیدید که این پدر و پسر از باب اینکه تربیت انسانی و‏‎ ‎‏اسلامی نداشتند، یا اینکه یک نفر بودند، لکن یک مهره ای که خارجی ها او را تقویت‏‎ ‎‏می کردند» ‏‎[10]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) در زمینه حساسیت و اهمیت تربیت می فرمایند: ‏

‏ «این تربیت هاست که یک کشور، کشور را ممکن است به کمال مطلوبی که از هر جامعه انسانی است‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 313

برسانند و یک کشور انسانی باشد، کشور مطلوب اسلام باشد و همین تربیت ها یا‏‎ ‎‏تعلیم های بدون تربیت ممکن است که اینها را در آنوقتی که مقدّرات یک کشوری دست‏‎ ‎‏آنهاست، کشور را به تباهی بکشند» ‏‎[11]‎

‏و در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏ «اگر یک بچه ای با اخلاق شیطانی تربیت شد، با اخلاق استکباری تربیت شد، این بچه با اخلاق‏‎ ‎‏شیطانی، با اخلاق استکباری امکان این را دارد که یک کشور را تباه کند و یک انسان های زیاد را‏‎ ‎‏تباه کند» ‏‎[12]‎

‏4 ـ عدم تربیت و تهذیب زمامداران، عامل عمدۀ اختلاف و تشتت در جامعه ‏

‏از نکات غیرقابل تردید در مباحث اخلاقی و تربیتی این است که چون افراد غیر مهذّب همه‏‎ ‎‏چیز را برای «خود» می خواهند و دچار حُبّ نفس و تبعیت از هوی و هوس خویش می باشند.‏‎ ‎‏بهمین خاطر همواره زمینه سازی اختلافات و تقابل ویران کننده اجتماعی می باشند. ‏

‏هر چند عدم وجود تربیت صحیح در بین مردم، بطورکلی، موجب بروز اختلافات فراوان و‏‎ ‎‏ناهنجاریهای متعدد در زمینۀ امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... می شود؛ امّا بحث‏‎ ‎‏اختلافات در بین زمامداران حکومت (اعم از اسلامی و غیراسلامی) از مصادیق بارز قضیۀ‏‎ ‎‏مذکور است. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) بارها و بارها به دست اندرکاران نظام جمهوری اسلامی ایران در‏‎ ‎‏جهت حفظ وحدت تذکراتی را بیان فرموده و تأکید داشتند که اگر تمامی 124 هزار پیامبر الهی‏‎ ‎‏در یکجا جمع شوند، بخاطر آنکه همگی از تربیت الهی برخوردار بوده و هیچکدام دچار‏‎ ‎‏نفسانیات نیستند، بهمین خاطر در بین آنان هیچ اختلافی نیز بروز نخواهد کرد. ‏

‏ایشان مکرراً مبارزه با نفسانیات را گوشزد نموده و در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «باید ما کوشش کنیم که این معنویت را تقویت کنیم و این نفسانیت را هر چه می توانیم سرکوب‏‎ ‎‏کنیم. اگر این حل بشود همه چیز حل است. اختلافات روی همین معنا است. هیچ اختلافی در‏‎ ‎‏عالم واقع نمی شود الاّ اینکه مبنایش این است.» ‏‎[13]‎

‏ایشان در جای دیگر علّت بروز اختلافات را در عدم درک مقصد فطرت و عدم تربیت منطبق با‏‎ ‎‏فطرت الهی دانسته و می فرمایند: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 314
‏ 

«اختلافاتی که پیدا می شود برای همین است که اشتباهاتی هست. اشتباه در مقصد است مقصد‏‎ ‎‏فطرت را نداریم، ما ندیدیم، ما نمی دانیم، ما کتاب فطرت را نخوانده ایم، ما چون آشنا به کتاب‏‎ ‎‏فطرت نیستیم خیال می کنیم که ما می خواهیم برسیم به یک قدرتی و در انحصار ما باشند.» ‏‎[14]‎‎ ‎‏حضرت امام خمینی(ره) در نامه ای که به «منشور برادری» مشهور گشت می فرمایند: ‏

‏ «البته یک چیز مهمّ دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد ـ که همه باید از شرّ آن به خدا‏‎ ‎‏پناه ببریم ـ که آن حبّ نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمی شناسد. رئیس جمهور‏‎ ‎‏و رئیس مجلس و نخست وزیر، وکیل، وزیر، قاضی و شورای عالی قضائی و شورای نگهبان،‏‎ ‎‏سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات، نظامی و غیرنظامی، روحانی و غیر روحانی، دانشجو، غیر دانشجو،‏‎ ‎‏زن و مرد نمی شناسد و تنها یک راه برای مبارزه با آن وجود دارد و آن ریاضت‏‎ ‎‏است، بگذریم.» ‏‎[15]‎

‏ب) تأثیرات سیاسی ـ اجتماعی وجود تربیت در جامعه‏

‏1 ـ تربیت صحیح، لازمۀ کسب استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی‏

‏وجود تربیت صحیح در هر جامعه ای موجب پرورش انسانهائی خواهد شد که تنها به فکر‏‎ ‎‏ «خود» نیستند، بلکه به آرمانهای والائی فکر می کنند تا جامعه ائی مستقل و آزاد و حکومتی‏‎ ‎‏عادلانه داشته باشند. ‏

‏تعالیم انبیاء و معارف مکتب اسلام در پرورش انسانها به گونه ایست که افراد تربیت شده هیچگاه‏‎ ‎‏زیر سیطرۀ استثمارگران و استعمارگران نروند، با هر گونه ظلم و ستم مبارزه کنند، از آزادی و‏‎ ‎‏حقوق انسانها دفاع نمایند و در راستای هدف و انگیزه بعثت انبیاء یعنی تحقق عدالت اجتماعی‏‎ ‎‏حرکت کنند. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) با اشاره به بعثت حضرت رسول(ص) می فرمایند: ‏

‏ «بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با‏‎ ‎‏قدرت های بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس‏‎ ‎‏مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد، ظلمات را بکلی‏‎ ‎‏کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده‏‎ ‎‏است.» ‏‎[16]‎ 


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 315

ایشان در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏ «مهار کنید نفس خودتان را. اگر یک همچو تعلیم و تربیتی در یک کشوری باشد این کشور‏‎ ‎‏می تواند مستقل باشد، می تواند آزاد باشد، اقتصادش را می تواند تأمین کند، می تواند فرهنگش‏‎ ‎‏را درست کند و می تواند همه چیزش را اصلاح کند یک همچو کشوری دیگر حکومتش‏‎ ‎‏نمی تواند معوج باشد، ارتشش نمی تواند زورگو باشد، ژاندارمری اش نمی تواند تعدی بکند،‏‎ ‎‏شهربانی اش نمی تواند خلاف بکند» ‏‎[17]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) منطق و تربیت قرآنی را مبارزه مستمر با صاحبان قدرت و‏‎ ‎‏سرمایه دارانی می داند که آزادی و استقلال توده ها را سلب کرده و در حق آنان ظلم و بیعدالتی روا‏‎ ‎‏می دارند ایشان در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می بیند که این قرآن است که وادار کرد پیغمبر‏‎ ‎‏اسلام را به اینکه با این سرمایه دارها دائماً در جنگ باشد ... این جنگ ها همیشه با زورمندها بوده‏‎ ‎‏ است، با آنها مثل ابوسفیان و امثال آنها که قدرتمندها بودند و اینها منافع ملت ها را، ملّت‏‎ ‎‏خودشان را می خواستند برای خودشان چیز بکنند و ظلم و ستمکاری و اینها، بیعدالتی رایج‏‎ ‎‏بوده است و جنگ هائی که واقع شده، بین مستضعفین بوده و مردم طبقه سه (فقرا) با این‏‎ ‎‏زورمندها و آنهائی که می خواستند حق فقرا را بخورند» ‏‎[18]‎

‏در جای دیگر حضرت امام خمینی(ره) بر تقویت معنویات و اقامه عدل تأکید کرده و‏‎ ‎‏ می فرمایند: ‏

‏ «خود پیغمبر هم عملش اینطور بود، تا آن روزی که حکومت تشکیل نداده بود، معنویات را‏‎ ‎‏تقویت می کرد. به مجرد اینکه توانست حکومت تشکیل بدهد علاوه بر معنویات اقامه عدل‏‎ ‎‏کرد، حکومت تشکیل داد و این مستمندان را زیر بار ستمگران تا آنقدر که اقتضا داشت وقت،‏‎ ‎‏نجات داد» ‏‎[19]‎

‏ایشان در جای دیگر تأثیر تزکیه و روحیه عدالت پروری را در حاکم مورد توجه قرار داده و‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏ «کسی که بر ملتی سلطه و حکومت دارد اگر یک نفر عدالت پرور باشد دستگاه او عدالت پرور‏‎ ‎‏خواهد شد قشرهائی که به او مربوطند قهراً به عدالت گرایش پیدا می کنند، تمام اداراتی که تابع‏‎ ‎‏آن مملکت و آن حکومت است خواه ناخواه به عدالت گرایش پیدا می کند. اگر همه ملّت تزکیه‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 316

‏بشوند همین دنیا بهشت آنهاست و تمام گرفتاری ها از بین می رود» ‏‎[20]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) با اشاره به گرفتاریها و وابستگیهای دوران رژیم ستم شاهی عقد‏‎ ‎‏قراردادهای استعماری را از سوی افراد غیرمهذب و بی تقوی دانسته و در مورد آزادگی و مستقل‏‎ ‎‏بودن افراد باتقوی می فرمایند: ‏

‏ «آنی که تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تأثیر می کند که خیانت کند برای اینکه ببرد یک چیزی و‏‎ ‎‏نه تهدید در او اثر می کند برای اینکه تهدیدها را با خلاف تکلیف کردن موازنه می کند، می گویند‏‎ ‎‏نباید بکنم.» ‏‎[21]‎

‏از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) کسب علم همراه با تربیت و تهذیب تنها راه نجات کشور از‏‎ ‎‏وابستگی ها می باشد. ایشان در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «جوان ها و کودکان ما در سرتاسر کشور در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید توجه به‏‎ ‎‏این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهد و همراه اخلاق فاضلۀ انسانی است که‏‎ ‎‏می تواند ما را به حیات انسانی برساند و می تواند کشور ما را از وابستگی ها نجات بدهد.» ‏‎[22]‎‎ ‎‏همانگونه که قبلاً اشاره شد تربیت یافتگان مکتب انسان ساز اسلام همواره ظلم ستیز بوده از مرگ‏‎ ‎‏و شهادت در راه مبارزه و در جهت تحقق استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی واهمه ای نخواهند‏‎ ‎‏ داشت. حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «یک همچنین روحیه که از مسجد تحقق پیدا می کند، این دیگر نمی ترسد از اینکه حالا من بروم‏‎ ‎‏شاید چه بشود، این مسجدی است، الهی است، آدم الهی نمی ترسد از اینکه حالا شاید من هم‏‎ ‎‏بکشند» ‏‎[23]‎

‏2 ـ تربیت صحیح، عامل رسیدن به ترقی، آرامش و رفاه ملت‏

‏تأثیر وجود تربیت در هر جامعه، نه تنها در جهات معنوی و دستیابی به آرمانهای والای‏‎ ‎‏انسانی همچون عدالت، آزادی و استقلال و ... بروز می کند بلکه مردمی که مهذب هستند و از‏‎ ‎‏تربیت صحیح بهره مند گشته اند، همگی خود را منضبط به رعایت هنجارهای اجتماعی می کنند،‏‎ ‎‏بهمین خاطر آن ملّت همواره به سمت ترقی، آرامش و رفاه پیش میرود. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «تمام اینها برای این است که این انسان ... مهذب باشد، صحیح العمل باشد، دارای محاسن‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 317

اخلاقی، اعتقادات صحیح باشد، اعمال صحیح انجام بدهد، با مردم سلوکش چه باشد، در‏‎ ‎‏جامعه سلوک چه باید باشد، با همسایه باید چطور باشد، اینها برای این است که آن ادیانی که از‏‎ ‎‏طرف خدای تبارک و تعالی می آید از باب اینکه خداوند تمام ابعاد انسان را آفریده است و توجه‏‎ ‎‏به آن دارد، انسان را با همه ابعادش می خواهد تربیت بکند ... در اسلام همین معنا که گفته شد، در‏‎ ‎‏احکامش، در قرآن و در حدیث، همه این مسائل که من تذکر بعضیش را دادم مطرح است و‏‎ ‎‏اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی‏‎ ‎‏ما بین قشری با قشر دیگر نمی گذارد و نگذاشته است.» ‏‎[24]‎

‏ایشان در موارد متعددی بر ابعاد مادّی و معنوی انسان تکیّه نموده و از توجه و عنایت مکتب‏‎ ‎‏انسان ساز اسلام بر هر دو جنبه تأکید فرموده و رساندن مردم به رفاه مادّی و رفاه معنوی را از‏‎ ‎‏اهداف انقلاب اسلامی قلمداد فرموده اند. ایشان علّت انحطاط غرب را توجه یکسویه به مادّیات‏‎ ‎‏دانسته و می فرمایند: ‏

‏ «ما علاوه بر اینکه زندگی مادّی شما را می خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم‏‎ ‎‏می خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها ...» ‏‎[25]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) بطور مکرر از عدم وجود آرامش دربین آنان که از تربیت صحیح‏‎ ‎‏برخوردار نیستند سخن گفته و تأکید بر این نکته دارند که اطمینان و آرامش صرفاً در سایۀ اتصال‏‎ ‎‏به کمال مطلق است و بهمین خاطر افراد غیرمهذب در صورتی که به تمام دنیا هم دسترسی پیدا‏‎ ‎‏کنند باز هم آرامش نخواهند داشت. ‏

‏ایشان عمل به سیره رسول اکرم(ص) را به حکومتها گوشزد نموده و می فرمایند: ‏

‏ «اگر حکومتها و ملّتها به سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین عمل می کردند، آرامش در همه ارجاء‏‎ ‎‏ارض بود این اختلافات و خونریزیها نبود» ‏‎[26]‎

‏3 ـ نقش نهادهای تربیتی در مسائل سیاسی ـ اجتماعی ‏

‏امروز کسی نمی تواند در تأثیر نهادهای تربیتی در تعیین جهت گیری کلی سرنوشت سیاسی‏‎ ‎‏ ـ اجتماعی هر جامعه کمترین شکی بخود راه دهد. نهادهائی همچون مذهب، خانواده،‏‎ ‎‏کودکستانها، مدارس، دانشگاهها، مطبوعات و رسانه های جمعی، صدا و سیما و ... از جمله‏‎ ‎‏عوامل موثر در نوع تربیت برای امور سیاسی ـ اجتماعی هستند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 318

تعالیم انبیاء و اولیاء‏

‏از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) هر گونه تربیتی باید براساس موازین الهی باشد. بهمین خاطر‏‎ ‎‏مکتب انسان ساز اسلام بهترین آئین تربیت است. ارسال رسل از سوی حضرت باریتعالی صرفا‏‎ ‎‏ برای انسان سازی است و اگر مسأله تربیت انسانها مطرح نبود، نیازی به بعثت انبیاء وجود‏‎ ‎‏نداشت. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «آن رژمی که اولیاء خدا می خواستند، همه زحمتهایشان برای این است که انسان درست کنند.‏‎ ‎‏انسان که درست بشود رژیم حکومتی اش هم درست می شود. چیزهای دیگرش هم درست‏‎ ‎‏می شود. همه زحمت انبیاء برای این بود که یک عدالت اجتماعی درست بکنند برای بشر در‏‎ ‎‏اجتماع و یک عدالت باطنی درست کنند برای انسان در انفراد. زحمتهای انبیا برای این بود.» ‏‎[27]‎‎ ‎‏ایشان در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏ «کوشش انبیاء و ایده بعثت در تمام قرن ها تربیت این موجود است، این موجودی که عصارۀ همه‏‎ ‎‏مخلوقات است و با اصلاح او اصلاح می شود عالم و با فساد او به فساد کشیده می شود. کوشش‏‎ ‎‏انبیاء از اول تا آخر این بوده است که این موجود را به صراط مستقیم دعوت کنند و راه ببرند، نه‏‎ ‎‏همان هدایت و گفتن تنها، بلکه راهنمایی و الگو بودن خودشان در اعمال و در افعال و در اقوال،‏‎ ‎‏برای اینکه این موجود را به آن کمالی که لایق است، برساند» ‏‎[28]‎

‏قرآن کتاب تربیت و آدم سازی ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) با اشاره به علّت آمدن انبیاء می فرمایند: ‏

‏ «اگر انسان حیوانی بود مثل سایر حیوانات، لکن حیوانی که تدبیر دارد، حیوانی که اهل صنعت‏‎ ‎‏است. اگر این بود احتیاج به آمدن انبیاء نداشت ... آمدن انبیا برای این است که آن راه هائی که بشر‏‎ ‎‏نمی داند، آن حقایقی را که انسان نمی داند به آنها تعلیم بفرمایند. انبیا برای راهنمائی یک مقام‏‎ ‎‏بالاتر، یک مقام انسانی بالاتر آمده اند قرآن کتاب آدم سازی است. برای آدم ساختن آمده اند، کتاب‏‎ ‎‏حیوان سازی نیست، کتاب تعمیر مادیت نیست ... مادیات را قبول دارد در پناه معنویات و‏‎ ‎‏مادیات را تبع معنویات قرار می دهد» ‏‎[29]‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 319

خانواده اساسی ترین نهاد تربیتی ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) بطور مکرر از اهمیت تربیت از همان ابتدای طفولیت انسانها سخن‏‎ ‎‏گفته اند ایشان در این زمینه به بانوان توصیه می فرمایند: ‏

‏ «شما خانم ها که زحمت کشیدید و به اینجا آمدید در این زحمت، مکلفید انسان بسازید، مکلفید‏‎ ‎‏در دامن های خودتان انسان مهذب بار بیاورید» ‏‎[30]‎

‏در جای دیگر ایشان می فرمایند: ‏

‏ «خانم های محترم! خودتان را تهذیب کنید و کودکان خودتان را تهذیب کنید، کودکان خودتان را‏‎ ‎‏اسلامی بار بیاورید که در اسلام همه چیز است.» ‏‎[31]‎ 

‏اهمیت کودکستانها و مدارس آموزش و پرورش ‏

‏نحوۀ تربیت کودکان و نونهالان در کودکستانها و مدارس آموزش و پرورش قطعاً در نقش پذیری‏‎ ‎‏سیاسی ـ اجتماعی آنان بسیار مؤثر است. بهمین خاطر این موضوع مکرراً مورد توجه حضرت‏‎ ‎‏امام خمینی(ره) قرار گرفته و بر آن تأکید فراوانی نموده اند. ایشان در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «این کودکان از اولی که وارد می شوند در محیط تعلیم، یک نفوس سالم ساده و بی آلایش و قابل‏‎ ‎‏قبول هر تربیتی و هر چیزی که به آنها القاء می شود، هستند و اینها از اول که وارد در کودکستان‏‎ ‎‏می شوند اماناتی هستند الهی به دست آنهائی که در کودکستان آنها را تعلیم می دهند ... با همان‏‎ ‎‏حال که پذیرش هر تربیتی در نوسال ها و میان سال ها خیلی زود انجام می گیرد، وارد می شوند به‏‎ ‎‏مراتب بعد، آنجا هم اگر چنانچه تربیت یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان‏‎ ‎‏فطرت ودیعه گذاشته از خداست، «‏فطرة الله التی فطر الناس علیها»... ‏انسان از اوّل اینطور نیست‏‎ ‎‏که فاسد به دنیا آمده باشند از اوّل با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده «‏کل‎ ‎مولود یولد علی الفطرة» ‏که همان فطرت انسانیت، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام، فطرت‏‎ ‎‏توحید است. این تربیت هاست که یا همین فطرت را شکوفا می کند و یا جلوی شکوفائی فطرت‏‎ ‎‏را می گیرد ... و شما آقایان معلمین و همه معلم هائی که در سرتاسر کشور هستند ... مسئولند‏‎ ‎‏نسبت به این امانتی که خدای تبارک و تعالی و اولیاء اطفال و اولیای اینها به شما سپرده اند، ... ‏‎ ‎‏ممکن است که خیال کنید که این عده چیزی نیستند، دیگران کارها را انجام بدهند. ممکن است‏‎ ‎‏در بین همین ده نفر، همین پنجاه نفر که شما تعلیم می دهید، یک شخصی پیدا بشود که بعدها‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 320

بشود، یک مقام عالی داشته باشد، رئیس جمهور یک مملکت بشود، نخست وزیرش بشود،‏‎ ‎‏مراتب عالیه کشور دست او بیاید ... ممکن است همین یک نفر یک کشور را به باد فنا دهد»‏‎[32]‎‏ ‏‎ ‎

‏اهمیت آشنائی جوانان با مسائل روز و سیاست‏

‏حضرت امام خمینی(ره) اهمیّت تعلیم مسائل سیاسی به دانش آموزان را چنین گوشزد‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏ «شما بچه ها را از سیاست از اینطور چیزها دور نگه ندارید، دور نگه داشتن بچه ها از سیاست آن‏‎ ‎‏فرمی می شود که وقتی وارد در اجتماع شدند، مثل یک آدم کوری وارد در اجتماع بشوند. اگر‏‎ ‎‏خود اشخاصی که می خواهند در این مملکت ... زندگی بکنند و مقدرات این مملکت دستشان‏‎ ‎‏باشد آنها باید آگاه باشند از همه خدعه هایی که کرده اند ... آنها را وارد کنید در مسائل روز آنها‏‎ ‎‏مطلع باشند از مسائل روز» ‏‎[33]‎

‏در جای دیگر ایشان می فرمایند: ‏

‏ «آقایان که تربیت بچه ها را می کنند مسائل سیاسی روز را هم به آنها تعلیم بکنند، نمی گویم همه‏‎ ‎‏آن این باشد، همه چیز باشد. یک بچه ای که از یک مدرسه بیرون می آید باید هم مسائل دینی اش‏‎ ‎‏را بداند، مسائل نماز و روزه اش را بداند، هم تربیت های علمی بشود مطابق هر جوری که‏‎ ‎‏سیستمی که هست و هم تربیت سیاسی بشود.» ‏‎[34]‎

‏ ‏

‏دانشگاهها و حوزه های علمیه‏

‏حضرت امام خمینی(ره) بارها و بارها از اهمیت تهذیب در دانشگاهها و حوزه های علمیه سخن‏‎ ‎‏گفته اند و سعادت و یا بدبختی ملّت را منوط به اصلاح و یا فساد این مرکز دانسته اند. ایشان در‏‎ ‎‏این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «دانشگاه و حوزه های علمیه روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام‏‎ ‎‏پیشرفتهای کشور و می توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه‏‎ ‎‏هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون می آید. اگر دانشگاه ... دانشگاه اسلامی باشد یعنی در کنار‏‎ ‎‏تحصیلات متحقق در آنجا تهذیب هم باشد، تعهد باشد یک کشوری را اینها می توانند به‏‎ ‎‏سعادت برسانند. و اگر حوزه های علمیه مهذب باشند و متعهد باشند، یک کشور را می توانند‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 321

‏نجات بدهند. علم تنها اگر ضرر نداشته باشد، فایده ندارد. تمام این، وقتی ما به یک نظر وسیعی‏‎ ‎‏به همه دنیا و به همه دانشگاه هائی که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبت ها که برای بشر‏‎ ‎‏پیش آمده است ریشه اش از دانشگاه بوده ... اینهمه ابزار فنای انسان و اینهمه پیشرفت هائی که به‏‎ ‎‏خیال خودشان در ابزار جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده که از دانشگاه بیرون آمده اند.‏‎ ‎‏دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار او تهذیب نبوده است و تمام فسادهائی که در‏‎ ‎‏یک ملتی یا ملت ها پیدا شده از حوزه های علمیه ای بوده که متعهد به دستورات اسلامی‏‎ ‎‏ینبوده اند» ‏‎[35]‎

‏حضرت امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه تمام ادیان ساختگی از سوی دانشمندان و علمائی‏‎ ‎‏بوده است که علم و تخصص آنها از اخلاق و تهذیب و معنویت، منفصل بوده است می فرمایند:‏‎ ‎

‏ «اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد «‏العلم هو الحجاب الاکبر» ‏هر چه‏‎ ‎‏انباشته تر بشود علم، حتی توحید که بالاترین علم است انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان،‏‎ ‎‏انسان را اگر مهذب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند ... وقتی معمم، ملا، مهذب‏‎ ‎‏نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در بعضی روایات هست که در جهنم بعضی ها، اهل‏‎ ‎‏جهنم از تعفن بعضی روحانیین در عذاب هستند و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب‏‎ ‎‏است ... عالِم اگر فاسد بشود، یک شهر را، یک مملکت را به فساد می کشد، چه عالم دانشگاه‏‎ ‎‏باشد و چه عالم فیضیه فرقی نمی کند» ‏‎[36]‎

‏ایشان نیاز به تربیت و تهذیب و معنویت را حتّی برای حضرت رسول اکرم(ص) نیز مطرح نموده و‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏ «همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من دیگر‏‎ ‎‏احتیاج ندارم به اینکه تعلیم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت منتها احتیاج او‏‎ ‎‏را خدا رفع می کرد. ما همه احتیاج داریم» ‏‎[37]‎‏ن‏

‏ج) نقش تربیت در حل مشکلات جوامع اسلامی‏

‏1 ـ فساد اخلاقی سران حکومتها، ریشۀ مشکلات جوامع اسلامی ‏

‏همانگونه که در بند الف مطرح شد، عدم تربیت و تهذیب زمامداران نه تنها زمینۀ بروز فساد‏‎ ‎‏و تباهی جامعه است بلکه ریشۀ اساسی وابستگی به اجانب و عامل اصلی بروز ظلم، استبداد و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 322

دیکتاتوری نیز محسوب می شود. ‏

‏شکی نیست در صورتی که سران حکومتهای کشورهای اسلامی از تربیت صحیح و تهذیب‏‎ ‎‏اخلاقی برخوردار بودند، امروزه جهان اسلام نمی بایست با این همه مشکلات و گرفتاریها‏‎ ‎‏مواجه باشد. قطعاً اختلاف و دودستگی بین جوامع اسلامی صرفاً ریشه در فساد اخلاقی و عدم‏‎ ‎‏تهذیب نفس سران کشورهای اسلامی دارد. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره)، عمل از روی فطرت انسانی را علّت اقدامات و موضعگیریهای سران‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی دانسته و می فرماید: ‏

‏ «ما از بعضی سران کشورهای بدست آنها افتاده و آن سرانی که در زمان شاه طرفدار شاه بودند و‏‎ ‎‏درجنایات شاه شریک بودند و امروز در جنایات صدام شریک هستند، از آنها توقعی نداریم،‏‎ ‎‏آنها روی فطرت غیرانسانی خودشان عمل می کنند. ‏

‏آنها به جای اینکه دور هم که نشسته اند برای اسلام فکر کنند و برای کشورهای اسلامی فکر کنند‏‎ ‎‏و برای فلسطین فکر کنند و برای نهضت اسلامی ما فکر کنند دنبال اینند که یک کشور اسلامی که‏‎ ‎‏می خواهد تمام مسائلش اسلامی باشد و می خواهد احکام اسلام را جاری کند در این مملکت‏‎ ‎‏نقشه بکشند و طوائف مختلف را به جان هم بریزند نقشه بکشند و برادران سنی و شیعه را به‏‎ ‎‏روی هم وادار کنند. ما از آنها توقع نداریم. فطرت شیطانی آنها این عمل را اقتضا دارد» ‏‎[38]‎

‏ایشان همانگونه که در بند الف اشاره شد علّت انحراف یک کشور را بدست گرفتن سرنوشت آن‏‎ ‎‏کشور از سوی منحرفین دانسته و می فرمایند: ‏

‏ «اگر منحرفین و معوجین در یک کشوری، سرنوشت آن کشور را بدست بگیرند آن کشور رو به‏‎ ‎‏انحطاط میرود. رو به انحراف می رود ...» ‏‎[39]‎

‏2 ـ عمل به احکام تربیتی اسلام، راه حل مشکلات جوامع اسلامی‏

‏دربند ب این پژوهش، مشخص گردید که تربیت صحیح نه تنها عامل رسیدن به ترقی،‏‎ ‎‏آرامش و رفاه ملّتها است بلکه این مسأله اساساً لازمۀ کسب استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی‏‎ ‎‏می باشد. در عین حال این نکته را نیز متذکر گردیم که تربیت صحیح صرفاً در سایۀ عمل به تعالیم‏‎ ‎‏انبیاء و احکام تربیتی اسلام، تحقق پیدا خواهد کرد. حضرت امام خمینی(ره) بارها از علما و‏‎ ‎‏دانشمندان کشورهای اسلامی خواسته اند که مردم و زمامداران را به تقوای الهی دعوت کنند.‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 323

ایشان در این زمینه می فرمایند: «مردم را متحول کنید. علاج این است که مردم را آگاه کنید و‏‎ ‎‏متحول کنید، دعوت کنید به تقوا، دعوت کنید به ارزش های انسانی. ارزش های انسانی در‏‎ ‎‏طاغوت عبارت از این است که چند تا سگ دارد، چند تا اتومبیل دارد و چند تا پارک دارد و چند‏‎ ‎‏تا نوکر دارد. تمام ارزشهای انسانی را زیر پا گذاشتند.» ‏‎[40]‎

‏ایشان در جای دیگر، عمل به دستور اسلام مبنی بر دخالت در سیاست را به علما گوشزد نموده و‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏ «شما مردم را آگاه کنید، در این سمینارها راه را پیدا کنید و مردم کشورهای خودتان را از مسائل، از‏‎ ‎‏مسائل سیاسی بالخصوص نترسید از این چهار تا درباری که می گویند آخوند نباید در سیاست‏‎ ‎‏دخالت بکند. بحمدالله الان اکثریت قاطع اهل علمش در سیاست دخالت می کنند، در امور‏‎ ‎‏اجتماعی دخالت می کنند ... شما باید ملّت را اینطور کنید» ‏‎[41]‎

‏حضرت امام خمینی(ره)، عمل به احکام اخلاقی، تربیتی و سیاسی وحدت و برادری بین‏‎ ‎‏مؤمنین و مسلمین را گوشزد فرموده و آنرا از مهمترین عوامل حل مشکلات جوامع اسلامی‏‎ ‎‏یدانسته اند. ایشان در این زمینه می فرمایند: ‏

‏ «اسلام احکام اخلاقیش هم سیاسی است، همین حکمی که در قرآن هست که مومنین برادر‏‎ ‎‏هستند این حکم اخلاقی است، یک حکم اجتماعی، یک حکم سیاسی است. اگر مؤمنین‏‎ ‎‏طوائف مختلفه ای که در اسلام هستند و همه هم مومن به خدا و پیغمبر اسلام هستند، اینها با هم‏‎ ‎‏برادر باشند، همانطوری که برادر با برادر نظر محبت دارد همه قشرها با هم نظر محبت داشته‏‎ ‎‏باشند علاوه بر اینکه یک اخلاق بزرگ اسلامی است و نتایج بزرگ اخلاقی دارد، یک حکم بزرگ‏‎ ‎‏اجتماعی است و نتایج بزرگ اجتماعی دارد».‏ ‎[42]‎

‏ایشان در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏ «این اخوت ایمانی ... اگر چنانچه ممالک اسلامی مثل برادر با هم باشند ... اینها بر همۀ قدرتهای‏‎ ‎‏عالم مسلط خواهند شد» ‏‎[43]‎

‏ ‏

‏بعنوان نتیجه گیری از کل مباحث مطرح شده، می توان گفت: ‏

‏موضوع «نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مشکلات جوامع اسلامی» از جمله‏‎ ‎‏موضوعات محوری و مهم در آثار و اندیشه های تربیتی حضرت امام خمینی سلام الله علیه‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 324

می باشد. از دیدگاه ایشان نه تنها وجود تربیت صحیح در بین مردم موجب ترقی، آرامش و رفاه‏‎ ‎‏ملّت می باشد بلکه این مسأله، لازمه کسب استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی است، و اساساً‏‎ ‎‏ریشه تمامی مشکلات جوامع اسلامی در همین مسأله است که تربیت و تهذیب نفس در این‏‎ ‎‏جوامع مطرح نیست. خصوصاً زمامداران این کشورها به خاطر عدم تهذیب نفس و تربیت‏‎ ‎‏صحیح موجب بروز فساد و تباهی جامعه شده و به ظلم و استبداد و دیکتاتوری روی می آورند‏‎ ‎‏و بی شک وابستگی به قدرتهای خارجی و اجانب نیز ریشه در همین موضوع دارد. ‏

‏برای حل مشکلات جوامع اسلامی تنها چاره و راه حل اینست که تربیت صحیح و تهذیب نفس‏‎ ‎‏در این جوامع مورد عنایت و توجه ویژه بخصوص در مورد رؤسا و زمامداران قرار گیرد. عمل به‏‎ ‎‏مجموعه احکام تربیتی اسلام و از جمله دخالت در امور سیاسی، دعوت به تقوای الهی، توجه‏‎ ‎‏به اخوت و برادری ایمانی ازتوصیه های مهمّ حضرت امام خمینی(ره) برای رفع مشکلات و‏‎ ‎‏حل مسائل جوامع اسلامی است. ‏

 

 منابع و مآخذ 

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 325

  • . حضرت امام خمینی، . ر.ک: صحیفه امام جلد 9، صفحه 134-135.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ،ج 9،صفحه 290-292.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ج 9، صفحه 13-14.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 21، صفحه 656-657.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 3-5.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 6، صفحه 33-34.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 38-39.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 9، صفحه 134-137.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 6، صفحه 534-535.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 33-36.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، همان.
  • . حضرت امام خمینی(ره)،همان
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 17، صفحه 531-532.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 207-209.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 21، صفحه 178-180.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 17، صفحه 433-435.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک:صحیفه امام ، جلد 9، صفحه 2-4.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 4، صفحه 213 -216.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 17، صفحه 528-529.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 9، صفحه 134-135.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 7، صفحه 471-473.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 2-3.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 9، صفحه 88-90.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 7، صفحه 288-289.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 6، صفحه 272-273.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 10، صفحه 15-17.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 11،صفحه 384-385.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 7-8.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 7، صفحه 531-533.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، همان.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 7،ص 533-534.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 32-35.
  • . حضرت امام خمینی(ره) . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 6، صفحه 198-199.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ج 6، صفحه 202-204.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 13، صفحه 412-413.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ،ج13،صفحه 420-421.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد17، صفحه 152.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14، صفحه 49-51.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 14،صفحه 36-38.
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 17، صفحه 211-212.
  • . همان منبع
  • . حضرت امام خمینی(ره)، . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 13، صفحه 130-131.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 13،صفحه 131-133.