نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مسایل جوامع اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره)

نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مسائل جوامع اسلامی 

 دکتر پوراندخت فاضلیان 

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم

‏بسمه تعالی‏


‏هر گاه نقش تربیت را به دو بخش تقسیم نمائیم، در تربیت نوع اوّل، قرب الهی مدنظر است و‏‎ ‎‏تمامی مراحل تربیت راههای عبودیت خداوندی است. سیاست گذاران تربیتی نیز سعی می کنند‏‎ ‎‏در امور متنوع تربیتی صحیح را از غلط شناسایی نموده، پس از آن در مسیر الهی گذر نمایند. در‏‎ ‎‏نوع دوّم تربیت، هدف پرورش افرادی است که در افزایش سوددهی در ابعاد سیاسی، فرهنگی‏‎ ‎‏و اقتصادی سهیم باشند. البته این بهره وری در کلیۀ شئون امور دنیوی لحاظ می گردد. ‏

‏در تربیت نوع اول سه نکته مهم مورد نظر است: ‏

الف ـ قصد و نیت 

ب ـ تفکر 

ج ـ اجرا

‏هر سه نکته در شرایط امروز جهانی الهی است ومیزان سنجش نیز عبارت است از: الف)‏‎ ‎‏بررسی نقش تربیت در امور جزئی و موضعی، ب) امور اصولی، ج) تغییر موضوعات. برای‏‎ ‎‏پیشرفت، مسائل بصورت اصولی بیان شده و معیار و ملاک تشخیص از کلی به جزئی است.‏‎ ‎‏نقش تربیت را نمی توان بصورت جزئی، کمّی و بریده از توسعۀ فرد و اجتماع دید. یعنی ابتدا‏‎ ‎‏توسعۀ نظام اسلامی مطرح می گردد و پس از آن ابعاد جزئی مورد بررسی قرار می گیرد. در یک‏‎ ‎‏نظام الهی عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطرح می گردد. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 301

تربیت موجب توسعۀ روحی در نیت های قلبی است. در گذشته با ساختن مساجد، انجام‏‎ ‎‏مجالس سوگواری و ... به ابعاد کمی پرداخته می شد. حال آنکه اسلامی نمودن مسجد امر‏‎ ‎‏دیگری است. دانش آموزانی که آمادۀ شهادت می گردند، نوع دیگری از نفوذ قدرت الهی در دلها‏‎ ‎‏می باشد. این وضعیت پس از انقلاب اسلامی بوسیلۀ امام خمینی(ره) انجام گرفت. تمام‏‎ ‎‏حساسیتها بگونه ای منسجم و منظم نسبت به توسعۀ نظام الهی مطرح گردید. ایشان در توسعه‏‎ ‎‏اثر گذاشتند و مفاهیم اصلی نفوذ قدرت را مورد سئوال قرار دادند. این فعالیت به امور قلبی‏‎ ‎‏مربوط می شود. حال اگر مسلمین اداره امور جوامع اسلامی و دنیا را به دست گیرند، مسائل‏‎ ‎‏جدیدی مطرح می گردد. نقش تربیت باید به گونه ای مشخص شود که مشکلات حل شود. برای‏‎ ‎‏جاری شدن کلیات، جهان اسلام باید مدل مناسبی برای جاری شدن آن درعینیت ارائه نماید. در‏‎ ‎‏توسعۀ روحی، ذهنی و رفتاری، نقش تربیت باید مشخص گردیده، سازمان مناسب بوجود آید.‏‎ ‎

‏ایجاد توسعه در جهان اسلام ‏

‏در زمان حضرت امام خمینی(ره) نقش تربیت در سطح تبدیل موضوعات جهانی مطرح‏‎ ‎‏گردید. از موضع توسعه به جهان نگاه کرده، خلافها و اشکالات جزئی را قابل اغماض می دانیم.‏‎ ‎‏حال عده ای ممکن است فقط قدرت دیدن محل زندگی خود را داشته باشند و ارتباط آنرا با‏‎ ‎‏موقعیت کلی در نظر نگیرند. اگر از این گروه بپرسیم در فراسوی محل زندگی آنها آیا تمایل و‏‎ ‎‏گرایش به فرهنگ غرب چه اندازه افزایش یافته است؟ آیا جوابی دارند؟ ‏

‏پس نقش تربیت به گونه ای است که بتواند خدمتی در راه غیر نظام غیر الهی به نظام الهی‏‎ ‎‏انجام دهد. در سرپرستی امام خمینی(ره) چنین شد. سرپرست سیاست گذاری ها رهبر است و‏‎ ‎‏هدف نیز توسعۀ قدرت اسلام می باشد. باید بتوان قدرت شناخت موضوعات، زمان و مکان را‏‎ ‎‏داشت. بدون داشتن روش، ابزار کار، مدل سنجش و ... نمی توان توسعه تأثیر راحتی بصورت‏‎ ‎‏تخمینی محاسبه کرد. ‏

‏نکته اساسی، تعیین جایگاه موضوعات تربیتی جوامع اسلامی و دیگر نقاط جهان است در‏‎ ‎‏غیر اینصورت، چنین تصور می شود که موضوعات یکی است و تفاوتی نیز با یکدیگر ندارند.‏‎ ‎‏حال آنکه در صورت ظاهر، اعمال مشابه است امّا جایگاه و نسبت تأثیر امور در جهان اسلام‏‎ ‎‏متفاوت است. این تفاوت موجب یکسان نبودن میزان بها دادن به امور است. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 302

در توسعۀ اسلام در جهان، مذهب به عنوان مانعی در راه روند «مادی کردن دنیا» نگریسته‏‎ ‎‏می شود. در جوامع صنعتی از مذهب منحصراً در تهذیب اخلاق بهره می جویند و ادارۀ امور را‏‎ ‎‏علم بر عهده گرفته است. مذهب که می تواند عاملی در تربیت و حل مسائل باشد و الگوی ادارۀ‏‎ ‎‏امور قلبی، ذهنی و عملی را ارائه دهد، کنار گذاشته شده است. بعد از انقلاب اسلامی، ورود این‏‎ ‎‏عامل در متن زندگی بشری محسوس است. اندیشه امام خمینی «ره» ایده های خود را القا نموده‏‎ ‎‏و تحرک مذهبی مناسبی پدید آورد. حال گام مهم دیگر عبارت است از بین بردن خلاء نظرهای‏‎ ‎‏موجود در نظام تربیتی با ارائه الگوهای مختلف تربیتی. پس از آن قدرت هدایت و ادارۀ جهان‏‎ ‎‏اسلام و حل مسائل آن می باشد. ‏

‏هماهنگی حوزه و دانشگاه ‏

‏انجام این مهم به تنهایی از عهده حوزه یا دانشگاه برنمی آید. لازم است هر یک درست‏‎ ‎‏تعریف شده در جایگاه حقیقی خود قرار گیرند. وحدت حوزه و دانشگاه در شکوفایی نقش‏‎ ‎‏تربیت در جوامع اسلامی امری ضروری است. اهداف این دو در یک مجموعۀ بزرگتر، ایجاد نظم‏‎ ‎‏و هماهنگ نمودن مقصد می باشد. نقش حوزه در تربیت عبارت است از: شناخت و ارائه دین،‏‎ ‎‏بکارگیری دین در کلیۀ شئون زندگی بشر، (اخلاق، افکار و اعمال) بصورت فردی و اجتماعی. در‏‎ ‎‏دانشگاه نیز تئوری ها و نظریه های پرورشی ارائه می گردد. هماهنگی در نقش تربیت جهان‏‎ ‎‏اسلامی، امری اصلی است و نمی توان فرهنگ جامعه را به یک مدل و اخلاق و سیاست را به‏‎ ‎‏مدل دیگری سپرد. شئون مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع اسلامی، قابل تجزیه و‏‎ ‎‏تفکیک نمی باشد. هر تربیتی بر پایه اخلاق و فرهنگ و رفتاری استوار نمی باشد، و از هر فرهنگ‏‎ ‎‏و اخلاقی، نیز رفتاری به وجود نمی آید. پرورش انگیزه های مادّی زیربنای نظام سرمایه داری‏‎ ‎‏است. لذا جداسازی علم و دین غیر ممکن است. البته عده ای در بررسی نقش تربیت به داشتن‏‎ ‎‏دین حداقل اکتفا نموده اند. اموری را که عقل و حس پاسخگو نبوده و مربوط به زندگی روزمره‏‎ ‎‏نیست، مربوط به دین می پندارند اما نظام سازی روزمره را به آن مرتبط نمی دانند. حال اگر در‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران جوان بسیجی بر روی مین رود او را دیوانه می پندارند. برای آنها معنی‏‎ ‎‏ندارد که فردی آرمانها و اهداف خود را کنار گذارده، روی مین رود. چنین فردی را متعادل‏‎ ‎‏نمی پندارند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 303

‏زمینه ایجاد الگوی مناسب‏

‏در جوامع اسلامی عقل و حس، جدا از یکدیگر لحاظ نمی گردند. در هماهنگی دین و سایر‏‎ ‎‏معرفتهای بشری، تربیت را ملحوظ می دارند. در تعیین نقش تربیت نیاز به دین وجود دارد. یعنی‏‎ ‎‏نظام اسلامی با اجراء آن در همه امور حضور دارد. در اینجا آنچه که باید تعریف گردد چگونگی‏‎ ‎‏حضور است. دین ولایت ذهن را داشته و عقل جدای از آن نمی تواند به هدف برسد. در نهایت‏‎ ‎‏بینش ها، اهداف و آرمانها در تربیت از دین و مکتب گرفته می شود. تبدیل پیش فرضها به علوم‏‎ ‎‏کاربردی در دانشگاه صورت می پذیرد. یعنی عالِم دینی و عالِم دانشگاهی تبدیل به یک نظام‏‎ ‎‏هماهنگ می گردند. نقش تربیت در امور کلی نظام جوامع اسلامی مثبت و همراه با برخوردهای‏‎ ‎‏فعال است. اما در بررسی نقش تربیت برای امور سطوح پائین و جزئی الگویی وجود ندارد.‏‎ ‎‏اهداف آرمانی در سطح کلان تدوین گردیده است و در سایر امور نیز جهان اسلام با ارائه‏‎ ‎‏الگوهای تربیتی مناسب و قابل سنجش می تواند از حالت انفعالی خارج گردد. مهم تهذیب علم‏‎ ‎‏است و انجام این مهم از هماهنگی حوزه و دانشگاه برمی آید. ‏

‏در جوامع اسلامی نمی توان بینش ها، پیش فرضها و اصول موضوعۀ تربیت و اهداف آن در‏‎ ‎‏تربیت غیرالهی را جاری نمود. پس بینش ها باید تغییر یابد. و تربیت بر پایۀ تعبد بنا گردد. لذا در‏‎ ‎‏تعیین نقش تربیت، این جوامع نیازمند ولیّ و متولّی صالح می باشند. زیرا بدون ولیّ صالح‏‎ ‎‏نمی توان به حل مسائل جوامع اسلامی پرداخت. ‏

‏در نظام غیرالهی دین از اثر افتاده و خنثی شده است. چگونه؟ با ایجاد تردید و شبهه نسبت‏‎ ‎‏به معارف دینی در کل جوامع. برای مثال می توان از دانشکده های اسلام شناسی جوامع‏‎ ‎‏غیراسلامی نام برد. امام خمینی(ره) فرمودند کم مانده است که ریگان نیز بر عروةالوثقیٰ‏‎ ‎‏حاشیه ای بنویسد. پس ایجاد تردید تحت عناوینی چون فلسفۀ دین امروز و ... انجام می پذیرد.‏‎ ‎‏ما نیز باید توجه داشته باشیم که علمای حوزه و دانشگاه با الگوهای ارائه شده باید تعیین نمایند‏‎ ‎‏که تربیت جوامع اسلامی چه ابعادی دارد. نیاز ما آنچه که دیگران ساخته آند، نیست. شبهه ای را‏‎ ‎‏که دیگران آفریده اند باید حل نمود اما هر شبهه ای را نیز نباید پاسخ داد. ‏

‏در تعیین نقش تربیت در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی فردی و اجتماعی، برای تصرف‏‎ ‎‏در جامعه نمی توان فقط به مباحث فلسفی بسنده نمود. امام خمینی(ره) با تمام ابزار (که فلسفه‏‎ ‎‏و برهان نیست) انقلابی بوجود آورد که چندین هزار شهید پرورده است. برای هر کس باید بتوان‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 304

به زبان فهم خودش برخورد نمود. اما نباید واقعیت ها را به دو گونه نشان داد. در اینجا تنها هنر‏‎ ‎‏ارائه مطالب متفاوت است. دین برای سطوح مختلف مردم کم و زیاد نمی گردد. تربیت با اسلام‏‎ ‎‏مطابقت دارد. حال چگونه می توان اجزاء آنرا دریافته و جاری نمود؟ برای این مهم الگو یا مدلی‏‎ ‎‏مناسب مورد نیاز است. ‏

‏الگوی تئوریک‏

‏در تهیه این الگو دو وضعیت خاص را می توان مورد نظر قرار داد. ‏

‏اول ـ ارائه هویت مستقل برای هر یک از امکانات موجود. به گونه ای که بتوان هر یک را مجزا از‏‎ ‎‏دیگر عوامل بررسی نمود. که در اینصورت، نقائص و عدم هماهنگی هر یک از عوامل بدون‏‎ ‎‏ملاحظۀ ارتباط ترکیبی با سایر عوامل مورد بررسی قرار می گیرد. ‏

‏دوم ـ در بررسی نقش تربیت ارتباط ترکیبی موضوعات مورد بررسی، لحاظ می گردد. بدین‏‎ ‎‏ترتیب نمی توان تغییر یکی از موضوعات را مجزا از تأثیر آن در سایر موضوعات و بالعکس‏‎ ‎‏ملاحظه نمود. یعنی انفصال موضوعات قابل قبول نمی باشد. ‏

‏این انسجام و ارتباط در ابعاد قلبی، ذهنی و عملکردی جامعه نیز وجود دارد. به گونه ای که‏‎ ‎‏کل امکانات جوامع اسلامی را به صورت یک واحد مرکب در نظر دارد. تغییرات زمانی و مکانی‏‎ ‎‏نیز تحت قانون مندی خاصی قرار می گیرد. یعنی تصرف در مجموعۀ وحدت یافته و یکپارچه ای‏‎ ‎‏که حاصل هماهنگی جامعه میان کلیۀ امکانات است نیز باید تحت قانون مندی خاصی انجام‏‎ ‎‏پذیرد. ‏

‏امروزه نمی توان راه حل های موفق گذشته را بکار گرفت. مسئولان تربیتی در برخورد با‏‎ ‎‏مسائل، یا بینش کلی و زیربنایی داشته و یا در جستجوی راه حل های مفروض می باشند. گروه‏‎ ‎‏اول در جستجوی کشف پایۀ مشترک مجموعه ای از مسائل است و در اینصورت می تواند‏‎ ‎‏مسائل را در قالب یک مدل چند جانبه بررسی نماید. گروه دوم نیز که مسائل جوامع اسلامی را‏‎ ‎‏بدون در نظر گرفتن زمینۀ مشترک، بطور جداگانه بررسی نموده. در پی راه حل می باشد. گروه‏‎ ‎‏اول پس از درک تغییرات در پی ارائه راه حل های سازگار با شرایط حاکم بر سیاست و اجتماع‏‎ ‎‏است. گروه دوم با تکیه بر اصول و پیش فرضهای گذشته و یقین از صحّت آنها به رویارویی‏

‏مسائل برخاسته راه حل هایی بطور جداگانه و نه نظام گرایی، ارائه می دهد. گروه اول در برخورد با‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 305

مسائل مجموعه ای از مشکلات را می بیند که قطعیت آنها متناسب با شرایط متغیر اجتماع‏‎ ‎‏درونی و بیرونی امری نسبی می باشد. این گروه در جستجوی راه حل های زمانی محدود نیز‏‎ ‎‏می باشد. گروه دوم تنها چند مسئله مشخص و روشن را می بیند و برای برطرف کردن قطعی آنها‏‎ ‎‏نیز کوشش می نماید. انعطاف پذیری در انتخاب تربیت مناسب امری است که گروه دوم از آن‏‎ ‎‏اجتناب می ورزند. ‏

‏گروه اول در ترسیم برنامه های تربیتی آینده از مدل چند بعدی شامل عوامل سیاسی،‏‎ ‎‏فرهنگی و اقتصادی، بصورت محتمل نه قطعی استفاده می نماید و در بهره گیری از فرصتهای‏‎ ‎‏احتمالی، شرایط را به سوی اهدافِ نظام یافته شکل می دهد. برنامه ریزی نیز امری دائم و مستمر‏‎ ‎‏است. با دریافت اطلاعات نوین از وضعیت اجتماع بیرونی و درونی نظام اسلامی، راههای‏‎ ‎‏دست یابی به اهداف را بطور دائم بررسی نموده، راه رسیدن به مقصد را اصلاح نموده و‏‎ ‎‏مشکلات را روشن تر می بیند. ‏

‏گروه دوم آینده را در راستای روند موجود پیش بینی می نماید و در بررسی وضعیت عوامل‏‎ ‎‏موثر در نقش اجتماع، عوامل تربیتی، سیاست و اجتماع را جدا از یکدیگر در نظر می گیرد. ‏

‏لذا اساس برنامه ریزی را بصورت خطی متصور می گردد. ‏

‏گروه اول متوجّه ثمربخشی، نقش تربیت در سیاست، اجتماع و حل مشکلات جوامع‏‎ ‎‏اسلامی می باشد. و سعی درانجام کار درست دارد، اگرچه دراین مهم کارآیی و بازدهی را نیز از‏‎ ‎‏نظر دور نمی دارد ولی گروه دوم به بازدهی کار توجه داشته سعی در انجام کار صحیح دارند. ‏

‏البته بین این دو گروه، طیف دیگری نیز وجود دارد که در اینجا مورد بحث ما نمی باشد. در‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران، نقش تربیت با درک صحیح وضعیت جهانی و باور داشتن تفاوتهای‏‎ ‎‏اساسی با گذشته باید منظور نظر قرار گیرد. در این راستا گروه اول می تواند با اراده ای مصمم‏‎ ‎‏تدابیر تربیتی اتخاذ نموده، به اجرا گذارد. در این راه توسعۀ فکری افراد برای پذیرش تحولِ ایجاد‏‎ ‎‏شده، مورد توجه است. در زمانی که تغییرات با شتاب فراوان رخ می دهد و کشورها برای‏‎ ‎‏بهره ‎گیری از فرصتهای تربیتی گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند، اما در مدیریت تدوین و‏‎ ‎‏اجرای نقش تربیت در اجتماع، به سرعت عملی مناسب نیازمندیم. جوامع اسلامی باید بتوانند‏‎ ‎‏قبل از فوت وقت از شرائط محیطی بهره گیرند. این امر وقتی محقق می گردد که بستر مناسب‏‎ ‎‏برای آثار تربیت در تحوّلِ تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از طریق ارائه قوانین ضوابط‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 306

و سیاستهای اجرائی ایجاد گردد. نظام آموزش و پرورش، همراه با وسایل ارتباط جمعی در‏‎ ‎‏آماده سازی افراد جامعه و توسعه نگرشهای صحیح اسلامی سهیم اند. ‏

‏هرگاه با توجه به رفتار گروه دوم، بخواهیم گره از مسائل جوامع امروزی در اسلام بگشائیم،‏‎ ‎‏تغییرات و تحولات هشداردهنده بخوبی دیده می شود، اما بعضاً راه حل های گذشته برای حل‏‎ ‎‏مسائل امروزی بکار می رود. این برخورد انفعالی قابل قبول برای جوامع اسلامی نیست. شرط‏‎ ‎‏بقای جوامع اسلامی، توجه به تغییرات خطی نیست. ‏

‏پس واحدهای آماده سازی نظام اسلامی بدون توجه به شرایط و تغییرات ایجاد شده کارساز‏‎ ‎‏نمی باشند. نباید از طرح سئوالات غفلت ورزید. سئوالاتی مانند: آیا تصوری از مفهوم «تربیت» ‏‎ ‎‏در نظام اسلامی وجود دارد؟ آیا این پندار برای زمان حاضر نیز مناسب است؟ آیا زمان آن فرا‏‎ ‎‏نرسیده است که تغییراتی در نیّات قلبی، تفکرات و رفتارها، متناسب با این نظام ایجاد کنیم؟ آیا‏‎ ‎‏آینده، همان است که می انگاشتیم؟ آیا هنوز باید به شیوۀ خطی پیش بینی نمود؟ آیا نقش تربیت‏‎ ‎‏در تغییر علائق افراد مؤثر است؟ آیا ... ‏

‏پاسخ سئوالات حاضر را باید تهیه نمود و تغییرات لازم را برای حل مسائل جوامع اسلامی‏‎ ‎‏ بکار گرفت بهراندازه که آمادگی جوامع اسلامی برای پذیرش تغییر و تحول بیشتر باشد،‏‎ ‎‏تحولات با سرعت متناسب در تغییرات محیطی (درونی و بیرونی) اعمال گردیده، امکان حل‏‎ ‎‏مسائل و بقاء و اثرگذاری جوامع اسلامی در دیگر جوامع دنیا بیشتر می گردد. انجام این مهم‏‎ ‎‏بر عهدۀ سیاست گذاران تعیین جایگاه نقش تربیت است. ‏

‏حال می توان پرسیدکه ما از کدام گروه هستیم؟ گروه اول یا گروه دوم. قطعاً پاسخ ما تعلق به‏‎ ‎‏گروه اول است. پس از کمی تأمل می بینیم که پاسخ آسان نمی باشد. آیا ما از ضرورت حل‏‎ ‎‏مسائل جوامع اسلامی، درک صحیح بدست آورده ایم؟ آیا بینش مناسبی از مفهوم ضرورت‏‎ ‎‏توسعۀ تفکر خلاق بدست آورده ایم؟ پاسخ به این سئوالات راهی است به سوی آینده و تعیین‏‎ ‎‏نقش تربیت در جوامع اسلامی که خود نیازمند مدل مناسب و کاربردی است. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 307

منابع

‏1 ـ الحدیث، روایات تربیتی از مکتب اهل بیت، نشر فرهنگ اسلامی، 1366. ‏

‏2 ـ المقداد، محمد توفیق، نگرشی بر تربیت اسلامی، ترجمۀ سید حسین سیدی، کانون پرورش‏‎ ‎‏فکری کودکان و نوجوانان، 1363. ‏

‏3 ـ بیانات حضرت امام خمینی، فیشهای استخراجی در زمینۀ «نقش تربیت در سیاست، اجتماع‏‎ ‎‏و حل مسائل جوامع اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1372. ‏

‏4 ـ جعفری، سید محمد تقی، نقد و بررسی اعلامیۀ وانکوور، 10الی 15 سپتامبر 1989، کمیسیون‏‎ ‎‏ملی یونسکو، کانادا، 1989، انتشارات امیر کبیر، 1372. ‏

‏5 ـ حجتی، سید محمدباقر، سه گفتار پیرامون برخی از مسائل تربیتی اسلام، دفتر نشر فرهنگ‏‎ ‎‏اسلامی، 1359. ‏

‏6 ـ فاضلیان، پوراندخت، ضرورت انجام تحقیقات کاربردی و بنیانی و حدود هر یک درجهان‏‎ ‎‏اسلام، کنگره بین المللی علم و تکنولوژی در جهان اسلام، اردیبهشت ماه 1372، تهران. ‏

‏7 ـ فاضلیان، پوراندخت، کاربرد نظریه سیستمها در آموزش و پرورش، جزوه درسی، دانشگاه‏‎ ‎‏تربیت معلم، 1372. ‏

‏8 ـ وجدانی، مصطفی (گردآورنده)، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی(ره) چاپ هفتم،‏‎ ‎‏طلوع آزادی، 1366. ‏

‎9 - L. Choenf L. Manion,a guide to teaching practice 3‎rd ‎education, Routledge,‎‎ ‎‎London‎‎, 1992‎‏. ‏

‎10 - L. Mochtar, Cultural integrity; Free Balanced information Flow, Media‎‎ ‎‎Asia Vol. 13 , No. 2,1986, pp 63 - 68‎‏.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 308