اصول آموزش و پرورش از دیدگاه حضرت امام (ره)

اصول آموزش و پرورش از دیدگاه حضرت امام(ره) 

دکتر مصطفی عسگریان

دانشگاه تربیت معلم 

‏مقدمه: ‏

‏در این مقاله نخست مفهوم اصول را بیان می کنیم، سپس اصولی را که در آموزش و پرورش‏‎ ‎‏مطرح است با استفاده از نظرات صاحبنظران ذکر می کنیم. متعاقب این امر، اصول آموزش و‏‎ ‎‏پرورش را از دیدگاه اسلام بیان می داریم. بدین طریق با ایجاد زمینه، اصول آموزش و پرورش از‏‎ ‎‏دیدگاه امام(ره) که در لابلای فرمایشات مختلف آن بزرگوار آمده است استنتاج می کنیم. ‏

‏1 ـ مفهوم اصول ‏

‏اصل در لغت به معنی ریشه، بنیاد، گوهر و تبار می باشد‏‎[1]‎

‏اصول، جمع کلمه اصل است که در معنی لغوی، ریشه ها، بنیادها، گوهرها و تبارهاست. از دیرباز‏‎ ‎‏فلاسفه و اندیشمندان درباره اصول نظراتی بیان داشته اند. ‏

‏ ـ دکارت، اصول را ذات حرکت می داند، حرکت را می توان در مفهوم تغییرات باطنی دانست‏ ‎[2]‎‎ ‎

‏به طوریکه ملاصدرای شیرازی، حرکت جوهری را عامل عمده تغییرات باطنی دانسته است.‏‎ ‎‏آموزش و پرورش نیز در این راستا قرار دارد. ‏

‏ ـ روسو معتقد است که اصول عبارتست از بنیادهای رفتاری که در اراده یک موجود آزاد‏‎ ‎‏وجود دارد.‏‎[3]‎ ‏با استفاده از نظر روسو می توان گفت که او نیز به شرایط درونی آدمی تحت عنوان‏‎ ‎‏استعدادهای باطنی و فطری توجه دارد و در نظرات تربیتی خود اصول را ملهم از باطنیات‏‎ ‎‏می داند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 147

ادیان الهی هر یک بر روی اصول خاص خود بنا شده اند که گروندگان خود را ملزم به رعایت آن‏‎ ‎‏می دانند پذیرفتن اصول ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام مستلزم تفکر و اندیشه است. ‏

‏اصل آزادی‏

‏در این اصل، آزادی عمل در آموزش و پرورش مورد توجه است. از جائیکه آموختن شرط‏‎ ‎‏تربیت نیست بلکه توانستن و بکار بردن نیز لازمه آنست. لذا این هدف، آنچه را که متربی از راه‏‎ ‎‏آموختن به رهبری مربی خوب تشخیص دهد باید بیاموزد. این اصل آزادی انسان را محترم‏‎ ‎‏شمرده و هدایت را لازم آن می داند. فرازهائی از سخنان حضرت امام(ره) مبین این اصل است:‏‎ ‎

‏ «انسان در انتخاب شغل ها و سایر انواع انتخابات آزاد است. آزاد خلق شده است و در اسلام‏‎ ‎‏آزادی به او اعطا شده است.» ‏

‏ «صراط مستقیم یک سرش به طبیعت است یک طرفش به اولوهیت، راه مستقیم از علق‏‎ ‎‏شروع می شود. منتها بعضی از آنها طبیعی است و آنجایی که مهم است آنجائی است که ارادی‏‎ ‎‏است.» ‏

‏ولی امام این آزادی را همراه کمک به متربی لازم می داند بطوریکه می فرماید: ‏

‏ «بچه ای که بدنیا می آید قابل است که ملکات صالحه پیدا کند یعنی هدایت شود و قابل است‏‎ ‎‏ملکات رذیله.» ‏

‏ملاحظه می شود که اصل آزادی در فرمایشات امام مبتنی بر رعایت اراده متربی است در این راه‏‎ ‎‏هدایت، مکمل آنست. ‏

‏اصل تفرد: ‏

‏طبق این اصل، هر انسانی دارای فردیت خاصی است. درهر فرد امیالی وجود دارد که آن فرد‏‎ ‎‏حق دارد برای رشد خود از امیال خود نیز تبعیت کند. تربیت باید مانع این رشد نشود تا فرد خود‏‎ ‎‏را متشخص کند. در توجیه این اصل می توان گفت که باروری استعدادهای فطری متربی موردنظر‏‎ ‎‏است. امام در این باره می فرماید: ‏

‏ «شخص هم مانند یک جامعه می ماند، یک قوه هایی می خواهد هدایت کند و یک قوه عامله‏‎ ‎‏می خواهد که عمل بکند یک محصل فعال می خواهد، یک عقل نظری می خواهد و یک مکمل‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 148

‏عمل می خواهد ادراک کند، تا هدایت کند همین انسان خودش را به اینکه در راه آن مقصدی که‏‎ ‎‏دارد عمل کند.» ‏

‏ملاحظه می شود که در اصل تفرد امام(ره)، خود راهبری متربی ملحوظ است که روش فعال را‏‎ ‎‏برای خودآموزی متربی و خود عیانی او ترسیم می کند. ‏

‏اصل سندیت‏

‏بنابر این اصل معتبر بودن مفاهیم آموخته شده مورد توجه است بدینگونه که علوم چه‏‎ ‎‏نظری و چه عملی اصولی دارند. در این اصول چه نهفته است؟ ‏

‏بطور مثال علم مدیریت می گوید که جهت بهبود کار جمعی سلسله مراتب رعایت شود این خود‏‎ ‎‏یک اصل است. تفویض اختیار و سپس خواستن مسئولیت نیز خود یک اصل است این اصول‏‎ ‎‏چه چیزهائی را بیان می کنند؟ ‏

‏ما معتقدیم که: ‏

‏ «اصول، مقررات و دستورالعملهائی را برای قضاوت ارزش ها، جهت برآورده شدن یک هدف‏‎ ‎‏یا ایجاد قانون برای حرکت در مسیر تحقق هدف یا اهدافی عرضه می نماید» پس می توان گفت‏‎ ‎‏که اصول تکیه گاه حرکت منطقی در راستای تحقق هدفی است که در رابطه با آن هدف بمرور‏‎ ‎‏استنتاج شده، تکمیل گردیده و تدوین شده است. روی این اصل هر یک از علوم برای خود‏‎ ‎‏اصولی دارد. آموزش و پرورش نیز از این قانون برخوردار است. ‏

‏2 ـ اصول آموزش و پرورش ‏

‏اصول آموزش و پرورش از وجود متربی کشف می شود. به عبارتی، در این راستا توجه‏‎ ‎‏می شود که متربی کیست؟ یعنی استعدادها و نیازهای او باید شناخته شود. چگونه باید رشد‏‎ ‎‏کند؟ یعنی آموزش و پرورش در مسیر هدف شدن او چگونه باید باشد؟ ـ یادگیری چگونه باید‏‎ ‎‏صورت گیرد؟ یعنی روش آموزش چگونه باشد؟ عوامل در برگیرنده متربی کدامند؟ یعنی‏‎ ‎‏تأثیرات عوامل پیرامونی و فرهنگی در مربی معلوم شود. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 149

3 ـ اصول آموزش و پرورش از نظر اندیشمندان و متفکرین ‏

‏از دنیای باستان تاکنون، در لابلای گفتار اندیشمندان و متفکرین اصول آموزش و پرورش به‏‎ ‎‏چشم می خورد. سقراط شناخت ماهیت وجودی فرد را جهت بارور شدن او لازم می داند و در‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت توجه به اخلاق را اصل قرار می دهد. ملاحظه می شود که در نظر سقراط رسانیدن‏‎ ‎‏متربی به حقیقت وجودی خود مورد توجه است که می تواند اساسی برای آموزش و پرورش‏‎ ‎‏باشد. ‏

‏افلاطون توجه مربی را به وابستگی های تدریجی و ایجاد هم آهنگی بین کودک و طبیعت‏‎ ‎‏معطوف می دارد، بعلاوه نظام دادن بر تجارب فراگیر را یادآور می شود. ‏

‏1. راسم، در نظریه تربیتی خود، تقویت جسم و روح را مورد توجه قرار داده و اخلاقی بار آوردن‏‎ ‎‏متربی را یادآور می شود. ‏

‏روسو طبیعت انسانی را پاک و اجتماع را آلوده می داند، توجه بر نهاد کودک و آزادی عمل در‏‎ ‎‏تربیت از اصول تربیتی وی است. ‏

‏در اصول تعلیم و تربیت ماریا منتسوری، اصل آزادی تربیتی کودک که بر خودیاری تربیتی‏‎ ‎‏موسوم است مستتر می باشد. ‏

‏در نظر ابن سینا، شناخت طبع و قریحه و میزان هوش کودک به عنوان اساسی در تربیت مورد‏‎ ‎‏توجه است امام محمد غزالی، شناختن خویش، حق تعالی، دنیا و آخرت را مبنای آموزش و‏‎ ‎‏پرورش قرار می دهد دکتر هوشیار، اصولی را برای آموزش و پرورش پیشنهاد می کند، استقلال‏‎ ‎‏متربی را تحت عنوان اصل فعالیت بیان می کند. یادآور می شود که از تحقق اهداف جزئی کششی‏‎ ‎‏در متربی بوجود می آید که او را در رسیدن به هدف غایی که همان اصل کمال است یاری‏‎ ‎‏می دهد. معتبر بودن مفاهیم آموخته شده را مورد توجه قرار داده و متذکر می شود که این امر‏‎ ‎‏مستلزم بکار بردن و کارآمد بودن آموخته هاست بدین طریق اصل سندیت را مطرح می کند. ‏

‏هوشیار هر انسانی را دارای فردیت خاصی می داند. یادآور می شود که هر فردی حق دارد برای‏‎ ‎‏رشد خود از امیال خود تبعیت کند. مدرسه وظیفه دارد مانع این رشد نشود. بدین طریق اصل‏‎ ‎‏تفرّد و تشخّص را بیان می دارد. ‏

‏اساس اصول آموزش و پرورش هوشیار بر اصل وجود، معرفت و رفتار استوار است که منشأ‏‎ ‎‏شناخت، آگاهی از بنیاد مافیها و تعادل بین مربی و متربی را به گونه ای بیان می دارد. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 150

4 ـ اصول آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام،‏

‏اصول تربیت اسلامی بر شناخت استوار است. ‏لٰا تَجْهَلْ نَفْسَکْ فِاَنّ الجٰاهِلُ بِمَعرفةِ نَفسِه‎ ‎جاهلٌ بکل شیءٍ‎[4]‎‏ (غررالحکم) نسبت به خود جاهل مباش که شخص ناآگاه به خویش، به همه‏‎ ‎‏چیز ناآگاه است. ‏

‏انسان سوار بر مرکب تفکر به دنبال هدفی است، در این راستا دل از تعلقات می کند و در‏‎ ‎‏مزرعه کشت و برداشت خود را تکامل می بخشد و بدینگونه سعی در توحید وجود دارد. در‏‎ ‎‏تربیت اسلامی، اصل اساسی توحید است. توحیدی که با شناخت وجودی فرد نطفه می بندد و‏‎ ‎‏در سفر متکاملش با حرکت تکاملی و معنوی که همان تزکیه است، رشد معنوی پیدا می کند و به‏‎ ‎‏معرفت نفسانی دست می یابد. معرفتی که در آن آزادی و آزادگی ماویٰ گزیده است. آزادی که در‏‎ ‎‏آن انسان باتقوا و تزکیه قرین می شود و گوهر وجودی خود را در مقابل هیچ قدرتی تسلیم‏‎ ‎‏نمی کند بنده هیچکس نمی شود، بقأبالله و فنا فی الله را در شناخت تصویر می کند. چرا که او‏‎ ‎‏آزادی و آزادگی را جز این هیچ می انگارد. و یا به فرمایش بزرگ مرد اسلام، علی علیه السلام: ‏

‏ «‏لٰا تَکُن‏ْ‏ عَبدَ غَیْرُک‏ْ‏ قَد‏ْ‏ جَعَلک اللهُ حُراً‏»‏‎[5]‎

‏بنده غیر مباش بدرستیکه خدا ترا آزاد آفریده است. ‏

‏ملاحظه می شود که آزادی قرآنی در تربیت اسلامی اصل است و هدف آن از راه تزکیه رسیدن به‏‎ ‎‏توحید است. توحیدی که شناخت خدائی را با تقرب به او در خود جای می دهد و فرد را‏‎ ‎‏معطوف بخود می کند تا با شناخت خود، خدای خود را بشناسد. ‏

‏ «‏قل هل یستوی الاعمی و البصیر افلا تتفکرون‏ (انعام 50)» ‏

‏بر این اساس در آموختن و تربیت کردن، هموار ساختن راه اندیشیدن و تفکر کردن از اصول‏‎ ‎‏تربیت اسلامی است. راهی که در انتخاب آن اجبار جایگاهی ندارد ولی مساعدسازی زمینۀ‏‎ ‎‏هدایت پذیری متربی سفارش شده است زیرا ارشاد را مکمل بر اصول توصیه می کند. ارشاد‏‎ ‎‏و هدایت، همراه با میدان انتخاب دادن به فراگیر، جهت سبک و سنگین کردن شنیده ها و انتخاب‏‎ ‎‏کردن بهترین ها از میان آنها، روح علمی را تقویت می کند و انسان به سوی حقیقت جوئی سوق‏‎ ‎‏داده می شود. پس توجه به تقویت و روح علمی بر اصول تربیتی اسلام افزون می شود، اصول‏‎ ‎‏تربیتی اسلام از دستورات اسلامی نشأت می گیرد که در میان آیات، احادیث و گفتار بزرگان‏‎ ‎‏اسلامی نمایان است. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 151

5 ـ اصول آموزش و پرورش از دیدگاه حضرت امام(ره) ‏

‏در توجیه اصول آموزش و پرورش از دیدگاه حضرت امام(ره) سعی بر آن داریم، مفهومی از‏‎ ‎‏اصول آموزش و پرورش را در میان سخنان امام (ره) به قرار ذیل جستجو کنیم. ‏

1 ـ اصل کمال 

2 ـ اصل اجتماع 

3 ـ اصل آزادی 

4 ـ اصل تفرد

5 ـ اصل سندیت

‏قبل از اینکه اصول آموزش و پرورش را از دیدگاه حضرت امام مورد بررسی و تجسس قرار‏‎ ‎‏دهیم، لازم است به منظور سهولت تفهیم فرمایشات امام، غایت سخنان ایشان را بیان کنیم. ‏

‏غایت نظرات تربیتی حضرت امام(ره) ‏

‏امام(ره) طی سخنان مبسوطی که در زمینه های مختلف تربیتی ایراد فرموده اند انسان را مورد‏‎ ‎‏خطاب قرار می دهند. در این خطاب جنبه های فلسفی و روانی همیشه مورد توجه بوده است.‏‎ ‎‏نظرات امام، ملهم از دستورات تربیتی دین مبین اسلام است. در نظرات تربیتی امام ویژگی های‏‎ ‎‏عظمت انسان، حقیقت انسان مقام و منزلت انسان به کرات مورد طرح قرار گرفته است از آنجمله‏‎ ‎‏می توان ذکر نمود. ‏

‏ «عظمت انسان به اخلاق، رفتار و کردار انسان است» ‏

‏ «انسان حقیقتی است که آن حقیقت اگربروز بکند شرافتمند است» ‏

‏ «انسان باید به مرتبه تعالی انسانی برسد، اگر رسید سعادت دارد که این سعادت محصور در همین‏‎ ‎‏عالم نیست بلکه عالم غیبی هم هست» ‏

‏اگر امام(ره) انسان را توجیه می کند، برای سعادت او به مبانی فلسفی تربیت او توجه دارد و در‏‎ ‎‏این باره رهنمودهائی می دهد. ‏

‏ «سعادت امری است که مربوط به روح و قلب انسان است» ‏

‏ «اصل برابری انسانها و اینکه امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار قاعده، تقوی و پاکی از‏‎ ‎‏انحراف و خطاست» ‏

‏امام در مسیر تربیت انسانها، تهذیب و علم را با هم مورد نظر قرار داده و هدایت را نتیجه تزکیه‏‎ ‎‏می داند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 152
‏ 

«تزکیه اینست که انسانها هدایت شوند.» ‏

‏ «غایت بعثت انبیاء تزکیه است و دنبال آن تعلیم» ‏

‏ «تهذیب و علم با هم مورد نظر است.»‏‎[6]‎‏ ‏

‏از نظر امام(ره) تربیت باید به جوهر وجودی انسان توجه کند. «انسان هر چه را درک می کند‏‎ ‎‏اعراض است. در این رابطه حواس دخالت دارد که مربوط به جسم است. ولی این جسم‏‎ ‎‏کجاست؟ هر چند آنرا تعریف می کنند ولی آنهم از اعراض است «ملاحظه می شود که در این گفته‏‎ ‎‏توجه به جسم و جان در متعلم مورد توجه است، که عالم معنی را به عالم محسوسات ترجیح‏‎ ‎‏می دهد بطوریکه باز می فرماید: ‏

‏ «انسان دارای یک عقل بالامکان مجرد و بعد هم مجرد تام خواهد شد تربیت آن ورق که ورق‏‎ ‎‏معنوی انسان می باشد. باید کسی این تربیت را عهده دار باشد که علم به آن طرف داشته باشد،‏‎ ‎‏دراین فراز بعد معنوی مربی هم مذکور است»‏‎[7]‎‏. ‏

‏تربیت معنوی در نظر امام(ره) جایگاه رفیعی دارد و آنرا عامل آزادسازی از قید و حب نفس‏‎ ‎‏می داند در این باره می فرماید: ‏

‏ «انسان دارای حب نفس است و این حب نفس او را از بسیاری امور غافل کرده، پس در تربیت‏‎ ‎‏باید این امر در جهت آزاد سازی انسان مورد توجه قرار گیرد.» ‏

‏نظر به اینکه انسان موجودی است روانی و زیستی و جهت تعادل او باید این دو بعد همآهنگ‏‎ ‎‏رشد کند، لذا تربیت باید هر دو بعد را مورد توجه قرار دهد. ‏

‏ «انسان دو جنبه دارد، یکی معنوی و یکی ظاهری و مادی، انسانها در جنبه های معنوی یک نحو‏‎ ‎‏تعلیمات دارند و در جنبه های ظاهری و مادی یک نحو دیگر و اگر اینها با هم جمع شوند یک‏‎ ‎‏انسان به تمام معنی بوجود خواهد آمد». ‏

‏گفتار امام(ره) مملو از نظرات فلسفی و روانی است که می تواند مبنای تعیین اهداف و روشهای‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت باشد. به دیگر سخن بیانات امام(ره) ضمن تحلیل مبانی فلسفی و روانی تربیت،‏‎ ‎‏اهمیت آنرا بیان می کنند. ‏

‏ «اگر انسان تحت تربیت واقع نشود، هر چند بزرگتر به حسب سال و بلندپایه تر شود به حسب‏‎ ‎‏مقام، جهات روحی او تنزل می کند.» ‏

‏ «از اول سرشت انسان هست که این انسان از عالم طبیعت سر بکند تا برسد به آنجایی که وهم ما‏‎ ‎‏نمی تواند برسد و همه اینها محتاج به تربیت است» ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 153

ملاحظه می شود که تمام نظرات تربیتی حضرت امام(ره) ملهم از دستورات انسان دین مبین‏‎ ‎‏اسلام است. ‏

‏حال با توجه به غایتی که ذکر شد توجیه سخنان امام را طبق اصولی از اصول شناخته شده در‏‎ ‎‏آموزش و پرورش پی می گیریم. ‏

‏1 ـ اصل کمال‏

‏در اصل کمال رسیدن به غایت مطرح می شود و این غایت با رشد انسان از طریق بارور شدن‏‎ ‎‏فطرت او میسر می گردد. رشدی که در آن «شدن» و «متعادل شدن» مطرح است. مسیر رشد‏‎ ‎‏انسانی مراتبی دارد در این باره امام می فرماید: ‏

‏ «انسان از اول با فطرت بدنیا آمده است و این تربیت است که می تواند فطرت انسان را شکوفا‏‎ ‎‏کند» ‏

‏ «بشر خاصیت هائی دارد که در هیچ موجودی نیست. منجمله اینست که در فطرت بشر طلب‏‎ ‎‏قدرت مطلق است نه قدرت محدود طلب کمال مطلق است نه کمال محدود.» ‏

‏اصل کمال در بیانات حضرت امام، رشد انسان در همه ابعاد است. که رهنمودی است بر تربیت‏‎ ‎‏همه جانبه متربیان. ‏

‏ «انسانها ابتدا یک موجود ضعیف و ناقص هستند لکن قابل ترقی هستند و می توانند در همه‏‎ ‎‏ابعاد ترقی کنند و به کمال برسند.»‏‎[8]‎‏ ‏

‏توجه به اصل کمالی که مذکور افتاد، اجازه استنتاج می دهد که این اصل در نظر امام توجه به‏‎ ‎‏فطرت انسان دارد. فطرتی که در کتاب انسان ساز قرآن اشارات فراوانی به آن شده است. ‏

‏2 ـ اصل اجتماع ‏

‏دراین اصل توجه به جمع مطرح است. بدین معنی که به فرد کمک شود تا اینکه از طریق‏‎ ‎‏عمل و انطباق ارزشی برای زندگی اجتماعی آماده شود. طبق این اصل فرد مسئولیت اجتماعی‏‎ ‎‏را درمی یابد و خود را در میان جمع می بیند به عبارتی اراده فرد باتفاق اراده جمعی، کارساز در‏‎ ‎‏اجتماع می شود. امام(ره) در این باره سفارش می کنند: ‏

‏ «به خود امیدوار باشیم تکیه به اراده خودمان بکنیم، تابع اراده دیگران نباشیم لکن همه با هم‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 154

مجتمعاً این اراده را بکنیم تا کار انجام بگیرد.» ‏

‏تربیت اجتماعی با تأثر از فلسفه اجتماعی قوام می یابد. چونکه بدینگونه ارزش ها تفهیم شده و‏‎ ‎‏فرهنگ پذیری میسر می گردد. فلسفه اجتماعی در جامعه ما نشأت گرفته از ایدئولوژی اسلامی‏‎ ‎‏است. لذا در رعایت اصل از امام چنین سفارش است: ‏

‏ «سعی شود که تربیت اسلامی در بین افراد احیاء شود. امروز مردم از هر لحاظ کمک خواهند‏‎ ‎‏کرد و به همین جهت مشکلات حل خواهد شد» ‏

‏ «وقتی که شما الهی شوید، توجه به خدا داشتید، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمی شود،‏‎ ‎‏اختلاف حاصل نمی شود و وحدت و انسجام بوجود می آید.» ‏

‏اصل اجتماع وقتی می تواند به عنوان یکی از اصول تعلیم و تربیت در انسجام جامعه کارساز‏‎ ‎‏باشد که در تربیت همگان مطرح شود و در عبارتی، تربیت کل آحاد جامعه را در برگیرد در این‏‎ ‎‏باره امام می فرمایند: ‏

‏ «همه جمعیت احتیاج به تعلیم و تربیت دارد. هیچکس نمی تواند ادعا کند که من دیگر‏‎ ‎‏احتیاج ندارم به اینکه تعلیم بشوم و تربیت بشوم.» ‏

‏با استنتاج از آنچه که بیان شد، می توان گفت که اصل اجتماعی آموزش و پرورش در رسیدن‏‎ ‎‏انسان به قدرت شناخت و توانائی سنجش ارزش ها کمک می کند. در نتیجه فرهنگ پذیری فهمی‏‎ ‎‏حاصل می شود و بفرد بهتر اجازه ورود به اجتماع را می دهد. چرا که نظم و نظام اجتماعی‏‎ ‎‏مستلزم بکارگیری ارزش های اجتماعی است و این امر ضامن بقاء جامعه است. ‏

‏ «اگر نظم و انضباط را در امور درسی و زندگی خود حکمفرما نسازید، در آینده خدای نخواسته‏‎ ‎‏محکوم به فنا خواهید بود.» ‏

‏متعلم آنچه را که آموخته است معتبر و دارای اعتبار باشد، تا بتواند آنچه که در جامعه اعتبار‏‎ ‎‏دارد به آن نایل شود. ‏

‏بنابراین تحمیل مطالب بدون توجه به مستندات که بی اعتباری و دیکتاتوری مربی را بیان‏‎ ‎‏می دارد ناقض این اصل و بدور از شکل پذیری تربیت با دلیل و برهان است. در ضمن خود مربی‏‎ ‎‏باید سند و الگوئی از مفاهیم و مطالب باشد، تا بتواند متربیان آراسته به استدلال تربیت کند.‏‎ ‎‏جهت دریافت مفاهیم اصل سندیت از فرمایشات امام شاهد مثالهائی ذکر می کنیم. ‏

‏ «اگر تربیت صحیح باشد، دیکتاتوری کودک رو به ضعف می رود و اگر تربیت ناصحیح باشد‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 155

‏آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.» ‏

‏ «کوشش انبیاء از اول تا آخر این بوده است که این موجود را به صراط مستقیم دعوت کنند و‏‎ ‎‏راه ببرند نه به هدایت و گفتن تنها، بلکه با راهنمائی و الگو بودن خودشان در اعمال و در افعال و‏‎ ‎‏در اقوال، برای اینکه این موجود را به آن کمالی که لایق است برسانند.»‏‎[9]‎‏ ‏

‏بطوریکه بیان شد، اصل سندیت اگر به دنبال انسجام تربیت استدلالی است، مربی مستدّل‏‎ ‎‏تربیت شده ای را لازم دارد. لذا این اصل، تربیت معلم را لازم دانسته، لزوم و اهمیت مراکز تربیت‏‎ ‎‏معلم را توصیه می کند. این نکته ظریف از نظر امام نکته سنج نیز دور نمانده است چنانچه‏‎ ‎‏می فرماید: ‏

‏ «اگر معلمین آموزش و پرورش خودشان یک پرورش صحیح نداشته باشند نمی توانند‏‎ ‎‏جوانها را تعلیم کنند و آموزش و پرورش بدهند. مبدأ هر امری از خود آدم شروع می شود.» ‏

‏اصول آموزش و پرورش را از نظر مفهوم، صاحبنظران تعلیم و تربیت کلاسیک و از دیدگاه اسلام‏‎ ‎‏بیان کردیم، تا بدینوسیله در حد توان خوشه چینی از اصول تعلیم و تربیت از فرمایشات امام‏‎ ‎‏راحل کرده باشیم. ‏

‏فرمایشات امام(ره) همه مبتنی و ملهم از تربیت اسلامی است، بدین سبب در کل سخنان‏‎ ‎‏امام راحل معرفت نفس به چشم می خورد و امام گهگاه در شگفت می ماند که هر کس برای‏‎ ‎‏گمشده خود جار می زند و از این و آن می پرسد، در حالیکه خود را گم کرده است و در پی یافتن‏‎ ‎‏خود نیست. خودباختگی از طریق شکوفائی فطرت انسانی میسر می گردد. جویائی و پویائی‏‎ ‎‏انسانیت که فطرت او را بارور کرده و بفرمایش امام «او را از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت تا فنا تا‏‎ ‎‏اولوهیت می رساند» چونکه انسان از اول با فطرت الهی به دنیا آمده است. ‏

‏می توان استنتاج نمود که اصل تربیت با تزکیه در جهت باروری فطرت متربی برای تقرب به الله‏‎ ‎‏در میان سخنان گهربار امام(ره) مستتر است که علاوه بر اصولی که بطور انتزاعی بیان شد،‏‎ ‎‏می تواند به عنوان اصلی ترین اصول تربیت قلمداد شود. ‏

و السلامُ علیٰ رسولِ الله صلی الله عَلیه و آله الطیبین الطاهرین و سَلّمُ تسلیماً کثیراً» 


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 156

منابع و ماخذ

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 157

  • . فرهنگ معین
  • . برگرفته از dep, education paris 1972 (Eif - Philosophie)
  • . برگرفته از dep, education paris 1972 (Eif - Philosophie)
  • . قرآن کریم
  • . نهج البلاغه
  • . استاد شهید آیت الله مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام
  • . امام خمینی(ره) گزیده ای از فرمایشات، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
  • . دکتر شریعتمداری علی، تعلیم و تربیت اسلامی
  • . دکتر عسگریان مصطفی، اصول تعلیم و تربیت