نظام مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت در اندیشه حضرت امام خمینی(ره)

نظام مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت در اندیشه تربیتی حضرت امام خمینی(س) 

 نوشته: حسن ملکی

معاون دفتر برنامه ریزی و تألیف کتابهای درسی

‏مقدمه: ‏

‏به مجموعه اجزاء عناصری که برای تحقّق یک هدف وحدت و انسجام پیدا می کنند یک‏‎ ‎‏نظام گفته می شود. وقتی که از یک نظام فکری سخن می گوئیم منظور، مجموعه مفاهیم و‏‎ ‎‏اندیشه هایی است که در جهت معین با یکدیگر وحدت یافته اند. در یک نظام فکری می توان دو‏‎ ‎‏بخش معین و در عین حال مرتبط به هم را مطرح ساخت. یک بخش، اساس و زیربنای عناصر‏‎ ‎‏دیگر اندیشه است که اصطلاحاً «جهان بینی» نام دارد و بخش دیگر بایدها و نبایدهای مربوط به‏‎ ‎‏ادارۀ امور زندگی است که «ایدئولوژی» گفته می شود. ایدئولوژی از جهان بینی نشأت می گیرد. هر‏‎ ‎‏آنچه که در خصوص هدایت و اداره جنبه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فرد و‏‎ ‎‏جامعه مورد استفاده قرار می گیرد در انسان شناسی و جهان شناسی خاص ریشه دارد. ‏

‏یکی از جنبه های زندگی انسان، جنبۀ تربیتی است. یعنی افراد جامعه به شرایط و موقعیّت‏‎ ‎‏مناسبی نیاز دارند تا توانائیها و استعدادهای خود را شکوفا سازند و با کسب صلاحیتها و‏‎ ‎‏مهارتهای مورد نیاز به عضو مفید و کارآمد جامعه تبدیل گردد. اینکه کدام صلاحیتها و ویژگیها‏‎ ‎‏در افراد باید ایجاد و تقویت شوند و با چه روشها و شیوه های تربیتی صلاحیتهای مورد نیاز‏‎ ‎‏پرورش پیدا کنند بین مکاتب و صاحبنظران مختلف، تفاوت وجود دارد. علت تفاوت،‏‎ ‎‏گوناگونی و تفاوت نگرش به «ماهیّت انسان» در نظامهای فکری مختلف است. به عبارت دیگر‏‎ ‎‏جهان بینی هر مکتب تعیین کنندۀ جهت گیری و ویژگیهای تعلیم و تربیت در آن مکتب است.‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 118

مکتب مادی تربیت مادی را تجویز می کند، مکتب اومانیسم تعلیم و تربیت انسان مدار و لائیک‏‎ ‎‏را مطرح می سازد و مکتب الهی، تعلیم و تربیت الهی را مطلوب می داند. به عبارت دیگر هر یک‏‎ ‎‏از مکاتب، نظام تعلیم و تربیت خاصی را ارائه می دهد. هر چند نظامهای تعلیم و تربیت ممکن‏‎ ‎‏است جنبه های مشترک نیز داشته باشند ولی محور اصلی هر نظام صبغه و رنگ انسان شناسی‏‎ ‎‏مربوط را دارد. ‏

‏حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان طراح و بانی‏‎ ‎‏اندیشه اسلامی در قرن حاضر با الهام از مکتب نجاتبخش اسلام در خصوص تعلیم و تربیت در‏‎ ‎‏مناسبتهای مختلف مطالب ارزشمندی مطرح ساخته اند. وقتی که مجموعه آنها به صورت یک‏‎ ‎‏ «کلّ» می نگریم وحدت و انسجام خاصی بین آنها می بینیم. به گونه ای که بعضی از عناصر جنبۀ‏‎ ‎‏زیربنایی دارند و در بخش جهان بینی و انسان شناسی قرار می گیرند و برخی از آنها به بایدها و‏‎ ‎‏نبایدهای تربیتی مربوط می شوند و در بخش ایدئولوژی جا دارند. ‏

‏می توان در اندیشۀ تربیتی حضرت امام(ره) انسجام خاصی بین عناصر و مفاهیم اساسی‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت یعنی، انسان شناسی، جهت گیری تربیتی، مفهوم تربیت، هدف تربیت، محتوا‏‎ ‎‏اصول تربیت، روشهای تربیت و محصول و عوامل تربیت ملاحظه کرد. ارتباط مفاهیم اساسی‏‎ ‎‏در نظام تعلیم و تربیت در نمودار ذیل نشان داده می شود. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 119
 

(کلیّت متصاعد) 

 

از ایدئولوژی به جهان بینی

 

جهان بینی

 

انسان شناسی

 

ماهیّت تربیت

 

هدف تربیت

 

محتوای تربیت

 

اصول تربیت

 

روشهای تربیت

 

عوامل تربیت

 

محصول تربیت

 

از جهان بینی به ایدئولوژی

(تعیّن متنازل) 


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 120

‏مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت در اندیشه حضرت امام(ره) طرح می شوند و ارتباط آنها‏‎ ‎‏تبیین می گردند. ‏

‏انسان شناسی ‏

‏در انسان شناسی حضرت امام چند نکته قابل ذکر است. یکی اینکه انسان را «عصارۀ هستی» ‏‎ ‎‏معرفی می کنند و خلاصه هستی می دانند: ‏

‏انسان این موجودی که عصاره خلقت است. جنبه های مختلف، ابعاد مختلف و شئون‏‎ ‎‏مختلف دارد.‏‎[1]‎

‏در جای دیگر می فرمایند: ‏

‏انسان یک موجود جامع است، نه یک موجود یک بعدی یا دو بعدی.‏‎[2]‎ ‏ویژگی دیگر‏‎ ‎‏انسان شناسی امام(ره) تأکید بر جنبه های باطنی و معنوی ماهیت انسان است. آنچه که در ظاهر‏‎ ‎‏از انسان سر می زند ظاهر وجود اوست. ولی بُعد معنوی وجود انسان بُعد پنهان است که با نفحه‏‎ ‎‏روح خدایی در وجود آدمی قرار داده شده است. ‏

‏جنبۀ ظاهری همین است که می بینید و همین مادیات است که مشهود است و جنبه معنوی‏‎ ‎‏جنبه دیگری است که ماورای این عالم است در انسان است.‏‎[3]‎

‏همچنین انسان را موجودی که بین دو بی نهایت قرار دارد معرفی می کنند. از یک طرف در‏‎ ‎‏بعد خاکی و مادی بی نهایت است، یعنی هر قدر در جنبه های مادّی و غریزی حرکت کند و خود‏‎ ‎‏را به امیال و شهوات بیالاید باز جای این دارد که بیشتر خود را در تمایلات حیوانی فرو ببرد. از‏‎ ‎‏طرف دیگر در جنبه الهی نیز انتها ندارد. اگر شرایط مساعد تربیتی برای او فراهم باشد به همان‏‎ ‎‏اندازه صفات الهی را کسب می کند و موجود الهی می شود. ‏

‏حضرت امام می فرمایند: ‏

‏ «‏هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبه ای است که از او یک موجود الهی، ملکوتی‎ ‎ساخته می شود و یک موجود جهنمی، شیطانی هم ساخته می شود. موجودات دیگر اینطور‎ ‎نیستند. این طور نیست که این فاصله باشد بین فرد کامل و مابین فرد جهنّمی ناقص.‎[4]‎ 


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 121

ماهیّت تربیت‏

‏درانسان شناسی حضرت امام، انسان عصارۀ هستی است و همۀ صفات موجودات عالم‏‎ ‎‏در او جمع شده است. او ویژگیهای نباتی و حیوانی را داراست و علاوه بر آنها یک جنبه الهی دارد‏‎ ‎‏که موجودات دیگر فاقد آن هستند. این بُعد الهی انسان را در کلّ هستی ممتاز نموده است. به‏‎ ‎‏تعبیر حضرت امام کودکان جدیدالعهد به ملکوت هستند و نفوسشان پاکتر است. ‏‎[5]‎‏ این نفوس‏‎ ‎‏پاک باید پرورش پیدا کنند و انسانها به طور اکتسابی نیز پاکیها و زیبائیها را بدست آورند.‏‎ ‎‏استعدادهای ذاتی آدمی برای بروز و پرورش به شرایط و محیط مساعد نیاز دارند. ‏

‏بنا به این ضرورت مفهوم تربیت در اندیشه تربیتی امام(ره) معنای خاص و عمیقی پیدا می کند. ‏

‏می فرمایند: ‏

‏ «این تربیت است که یا همین فطرت را شکوفا می کنند و یا جلوی شکوفایی فطرت را‏‎ ‎‏می گیرند، این تربیت است که یک کشور را ممکن است به کمال مطلوب اسلام باشد و همین‏‎ ‎‏تربیت ها با تعلیم های بدون تربیت ممکن است که اینها را در آن وقتی که مقدرات یک کشوری‏‎ ‎‏دست آنهاست و همه چیز کشور به دست آنهاست کشور را به تباهی بکشند».‏‎[6]‎

‏لذا می توان گفت در نظر حضرت امام تعلیم و تربیت صرفاً این نیست که افراد را برای زندگی‏‎ ‎‏در جامعه آماده کنیم. یا کاری کنیم که آنان برای زندگی در بزرگسالی تربیت شوند و یا اینکه یکی‏‎ ‎‏از ابعاد شخصیت انسان محور تربیت باشد بلکه ‏تعلیم و تربیت عبارت است از شکوفا ساختن‎ ‎فطرت انسانی‏. این معنای تربیت با ماهیت انسان که در بحث قبلی توضیح داده شد ارتباط‏‎ ‎‏منطقی دارد. یعنی بعد معنوی انسان و ابعاد دیگر وجود او که در فطرت سرشته شده است با‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت رشد می کنند. ‏

‏هدفهای تربیتی ‏

‏در فعالیّت تربیتی هدف نقش اساسی دارد. کلیّه برنامه ها و فعالیّتهای تعلیم و تربیت در پرتو‏‎ ‎‏هدف جهت می یابد و بوسیلۀ هدف منطق پیدا می کند، در یک نظام تربیتی نوع هدف به وسیلۀ‏‎ ‎‏نوع نگرش به انسان تعیین می شود. علّت تفاوت هدفهای تعلیم و تربیت، تفاوت در‏‎ ‎‏انسان شناسی مکاتب مختلف است. در نظامهای تربیتی که با وحی ارتباطی ندارند و بُعدی الهی‏‎ ‎‏برای انسان قایل نیستند مقاصد تعلیم و تربیت را در امور مادی و اجتماعی محدود می کنند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 122

‏تلاش می کنند افراد جامعه را برای رعایت مقرّرات و یا رفتارهای اجتماعی آماده سازند و یا‏‎ ‎‏اینکه در آنان توانائیهای حرفه ای برای انجام کاری را به وجود آورند. در اندیشه تربیتی این موارد‏‎ ‎‏نمی تواند هدف اصلی و غایی تربیت انسان باشد. با اینکه تربیت اجتماعی و حرفه ای اهمیت‏‎ ‎‏ویژه ای دارند و برای زندگی اجتماعی ضروری هستند ولی جهت گیری آنها باید براساس هدف‏‎ ‎‏غایی که تربیت انسان الهی است تعیین شوند. در اندیشه حضرت امام(ره) تربیت الهی یک‏‎ ‎‏هدف اساسی تربیتی است. ‏

‏ «هر کدام بچه دارید، تربیت کنید، تربیت الهی کنید، تربیت شیطانی نکنید» ‏‎[7]‎

‏این هدف تربیتی دقیقاً از انسان شناسی امام نشأت می گیرد. چون انسان را یک موجودی الهی‏‎ ‎‏می دانند، تربیت الهی را نیز یک هدف اساسی معرفی می کنند. ‏

‏در فراز دیگر می فرمایند فرزندان خود را «مهذّب» بار آورید. یعنی تربیت انسان مهذّب هدف‏‎ ‎‏دیگر تعلیم و تربیت در نظام فکری حضرت امام است. انسان مهذّب انسانی است که از گناه پرهیز‏‎ ‎‏می کند و نمی گذارد علفهای هرز انحراف و گناه در وجود او بروید. لذا امام می فرمایند: ‏

 «کودکان خود را تهذیب کنید، کودکان خود را اسلامی بار بیاورید» ‎[8]‎

‏ارتباط این هدف با انسان شناسی نیز ارتباط روشنی است. انسان یک بعد خاکی دارد که غرایز‏‎ ‎‏و امیال و شهوات او از این بُعد برمی خیزد. یک بُعد معنوی دارد که گرایشات عالی و الهی او به‏‎ ‎‏این بُعد مربوط می شود. از طریق تعلیم و تربیت باید بعد معنوی و الهی رشد کند و غرایز و‏‎ ‎‏امیال را تحت هدایت و کنترل خود قرار دهد. تحقّق این امر مستلزم پرهیز از گناه و مبارزه با نفس‏‎ ‎‏امّاره است. انسان مهذّب انسانی است که با زشتی‎ ها و انحرافها مبارزه می کند و استعدادهای‏‎ ‎‏عالی فطری خود را رشد می دهد. حضرت امام علاوه بر هدفهای تربیتی فوق، پرورش استقلال‏‎ ‎‏فکری و ایجاد خودباوری در کودکان و سیاسی بار آوردن آنها را نیز مورد تأکید قرار می دهند.‏‎ ‎‏بدیهی است که تا انسان از نظر فکری مستقل نباشد و وابستگی به عوامل و قدرتهای غیرالهی را‏‎ ‎‏از بین نبرد در مسیر کمال و بندگی حقتعالی رشد نمی کند. شرط بندگی حق رهایی از بندگی‏‎ ‎‏غیرحق است. ‏

‏محتوای تربیت‏

‏برای تحقّق هدفهای تعلیم و تربیت باید مطالبی را به افراد آموزش داد. آنچه را که به قصد‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 123

رسیدن به هدف یاد می دهیم محتوا گفته می شود. پس محتوا آن چیزی است که آموزش داده‏‎ ‎‏می شود. محتوا با هدف ارتباط و هماهنگی دارد. با هر محتوایی نمی توان به هدف مورد نظر‏‎ ‎‏رسید. در آموزش رسمی معمولاً مواد درسی که در برنامه ها پیش بینی می شوند حاصل محتوای‏‎ ‎‏مورد نیاز برای حصول هدفها می باشند. ‏

‏وقتی که در اندیشه تربیتی حضرت امام مرور می کنیم می بینیم آنچه را که به عنوان خوراک‏‎ ‎‏فکری و آموزش افراد مجاز و مناسب محسوب می کنند دقیقاً در جهت همان هدفهایی است که‏‎ ‎‏مورد تأکید قرار می دهند. به طور کلی حضرت امام «خودشناسی» را بر «طبیعت شناسی» مقدّم‏‎ ‎‏می شمارند به طوری که می فرمایند «لازمۀ فراموشی حق تعالی آن است که انسان خود را‏‎ ‎‏فراموش کند»‏‎[9]‎‏ به همین دلیل معارف قرآنی را برای کسب آگاهیهای لازم مورد تأکید‏‎ ‎‏قرار می دهند. به عبارت دیگر محتوای مناسب در نظر حضرت امام محتوای برگرفته از آیات‏‎ ‎‏الهی است. به طوری که می فرمایند: پسرم! سوره مبارکه حشر را مطالعه کن که گنجینه هایی از‏‎ ‎‏معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکّر کند و از آنها به مدد الهی‏‎ ‎‏توشه ها بردارد.‏‎[10]‎

‏در فراز دیگر علوم اسلامی و اخلاق را اساسی تر از همۀ علوم می دانند و به آموزش آن تأکید‏‎ ‎‏می کنند: ‏

‏ «از بالاترین و والاترین حوزه هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار‏‎ ‎‏گیرد، علوم معنوی اسلامی از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله‏‎ ‎‏است».‏‎[11]‎

‏ «علم و تهذیب نفس است که انسان را به مقام انسانیّت می رساند».‏‎[12]‎ 

‏علاوه بر تأکید به علم اخلاق در دیدگاه حضرت امام هر محتوایی به شرط جهت دار بودن و رنگ‏‎ ‎‏الهی داشتن مقبول است در غیر اینصورت نه تنها موجب رشد نمی شود بلکه مانع کمال‏‎ ‎‏می گردد. ‏

‏ «گاهی علم توحید انسان را به جهنّم می فرستد، گاهی علم عرفان انسان را به جهنم می رساند،‏‎ ‎‏گاهی علم فقه انسان را به جهنم می فرستد، گاهی علم اخلاق انسان را به جهنّم می فرستد، با علم‏‎ ‎‏درست نمی شود، تزکیه می خواهد».‏‎[13]‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 124

‏اصول تربیت‏

‏اصول، بایدها و نبایدهایی هستند که برای تحقّق هدفهای تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار‏‎ ‎‏می گیرند. بنابراین در هر نظام تعلیم و تربیت اصول متناسب با هدفهای تعلیم و تربیت آن نظام‏‎ ‎‏می توان ملاحظه کرد. در اندیشۀ تربیتی حضرت امام نیز با توجه به مبانی و هدفهایی که طرح‏‎ ‎‏می شود اصولی در راستای آن ارائه می شوند. به سه اصل مهم در این خصوص اشاره می شود. ‏

اصل تقّدم تزکیه بر تعلیم‏: قبلاً توضیح داده شد که انسان سازی و پرورش انسان مهذّب‏‎ ‎‏هدف اساسی تعلیم و تربیت در نظام فکری حضرت امام است. برای تربیت چنین انسانی‏‎ ‎‏برنامه ها و فعالیتهای تربیتی باید به گونه ای طرحریزی شوند که بتدریج افکار و اندیشه و قلوب‏‎ ‎‏افراد جامعه را از گناهان و انحرافات پالایش کنند و کودکان و نوجوانان را با روحیّۀ «شیطان‏‎ ‎‏ستیز» و «حق گرا» پرورش دهند. اگر چنین چیزی مورد نظر نباشد هر چه را به افراد بیاموزیم‏‎ ‎‏موجب خسران آنان می گردد. ‏

اصل تقدّم اصلاح مربّی به متربّی‏: کسی که وظیفه اصلاح و تربیت دیگری را عهده دار شده‏‎ ‎‏است باید خود او تربیت شده باشد. فلسفۀ اینکه انبیای عظام و ائمه اطهار علیهم السلام معصوم‏‎ ‎‏بوده اند همین نکته بوده است. پیغمبری که برای اصلاح جامعه مبعوث شده و می خواهد‏‎ ‎‏ارزشهای الهی را در جامعه تحقّق بخشد باید صفات انسانی را در وجود خود تجلّی بخشد. اگر‏‎ ‎‏ین ویژگی در آنان نمی بود نمی توانستند در شخصیّت افراد جامعه تأثیر بگذارند و موجی در‏‎ ‎‏تاریخ ایجاد کنند که در هر عصری به نوعی زشتی ها را در کام خود فرو برد و مرحلۀ تازه ای از‏‎ ‎‏کمال را در حرکت اجتماعی بشریّت به وجود آورد. معلم و مربّی کار نبی را انجام می دهد. مانند‏‎ ‎‏نبی باید قبل از شروع کار معلّمی اصلاح و تربیت شده باشد در غیر اینصورت در افراد نمی تواند‏‎ ‎‏تأثیر کند، «آن وقتی کلام تأثیر دارد که از قلب مهذّب و پاک بیرون بیاید» ‏‎[14]‎

‏در فراز دیگر می فرمایند: ‏

‏ «این «من را» اگر انسان زیر پا گذاشت و «او» شد، اصلاح می کند همه چیز را» ‏‎[15]‎

‏اصل تأثیر ارادۀ فردی در تعلیم و تربیت: با اینکه مربّی در تعلیم و تربیت فرد نقش مؤثری‏‎ ‎‏ایفا می کند ولی نقش و رسالت متربّی در تربیت خود نیز عامل بسیار مؤثری است. یکی از‏‎ ‎‏ویژگیهای آدمی اراده و اختیار اوست و با تکیه بر آن می تواند راه کمال را بپیماید. اگر از جانب‏‎ ‎‏خود او انگیزه و تلاشی در جهت خودسازی نباشد برنامه های تربیتی مربّیان و معلّمان ثمر‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 125

نمی دهند. به همین دلیل در قرآن مجید خداوند متعال به طور مکرّر خود انسان را مورد خطاب‏‎ ‎‏قرار می دهد و از خود او می خواهد که به اصلاح و تربیت خود همّت گمارد. می فرماید: ‏یٰا اَیُّهَا‎ ‎الَّذینَ اٰمَنُواْ عَلَیْکُمْ اَنْفُسَکُمْ‏ ای آنانی که ایمان آورده اید مراقب نفسهای خودتان باشید. با اینکه‏‎ ‎‏پیغمبران زیادی برای تربیت بشر مبعوث شده اند و کتابهای آسمانی متعدّد برای تزکیه و تعلیم‏‎ ‎‏آنها نازل شده است ولی در نهایت خداوند از فرد می خواهد که از خود مراقبت کند و حافظ‏‎ ‎‏سلامت خود باشد. ‏

‏حضرت امام با الهام از چنین ضرورت اسلامی در مناسبتهای مختلف استفاده از ارادۀ فردی در‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت را مورد تأکید قرار می دهند. به عنوان نمونه نامه ای که به فرزند گرامی خود‏‎ ‎‏حضرت حجت الاسلام حاج سیداحمد خمینی نوشته اند محور اصلی محتوای نامه را سعی و‏‎ ‎‏تلاش فردی در تربیت خود قرار داده اند: ‏

‏ «پسرم مجاهده کن که دل را به خدا بسپاری و مؤثری را جز او ندانی» ‏‎[16]‎

‏ «کوشش کن کلمۀ توحید را که بزرگترین کلمه است و والاترین جمله است از عقلت به قلبت‏‎ ‎‏برسانی ».‏‎[17]‎

‏علاوه بر اصول فوق اصول دیگری نیز وجود دارد که ذکر همه آنها در این مقاله ضروری بنظر‏‎ ‎‏نمی رسد. ‏

‏روشهای تربیت ‏

‏روشهای تعلیم و تربیت جنبه های عینی و عملی اصول تعلیم و تربیت هستند. در تفکّر‏‎ ‎‏حضرت امام روشهایی برای خودسازی و تربیت دیگران مورد تأکید قرار گرفته است که با هدفها‏‎ ‎‏و اصول و عناصر دیگر تعلیم و تربیت مورد نظر ایشان هماهنگی دارد. به عنوان مثال تکرار و‏‎ ‎‏تلقین یکی از آنهاست. در دیدگاه حضرت امام تکرار می تواند پیام تربیتی را در جان و دل متربّی‏‎ ‎‏تقویت کند. علّت و فلسفۀ تأثیر تکرار در وجود آدمی دقیقاً با ویژگیهای او ارتباط پیدا می کند.‏‎ ‎‏انسان موجودی است که یک جنبۀ مادّی و طبیعی دارد. بنابراین غرایز و شهوات مانع می شوند‏‎ ‎‏از اینکه او راه کمال را برود و استعدادهای عالی خود را رشد دهد. تکرار یک چیز‏‎ ‎‏نمی گذارد غرایز بر عقل آدمی سلطه پیدا کند و انسان را از فطریّات جدا نماید. ‏

‏حضرت امام در خصوص «تکرار» می فرمایند: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 126
‏ 

«اگر بخواهید یک بچه ای را شما تربیت کنید باید یک مسئله را چندین دفعه با چند زبان با‏‎ ‎‏چند وضع به او بخوانید، مطلب یکی باشد لکن طرز بیانش اینها به طوری که در قلب او نقش‏‎ ‎‏ببندد» ‏‎[18]‎

‏ «دعا» روش دیگری است که حضرت امام(ره) باستناد منابع اسلامی طرح می فرمایند. ‏

‏ «این ادعیه انسان را از این ظلمت بیرون می برد. وقتی که از این ظلمت بیرون رفت انسانی‏‎ ‎‏می شود که برای خدا کار می کند ...» ‏‎[19]‎

‏روش دعا نیز در نظام فکری حضرت امام معنادار است. همان طور یادآوری شدیم انسان یک بُعد‏‎ ‎‏الهی دارد. با این بعد به عالم ماوراء طبیعت ارتباط پیدا می کند. دعا روشی است که انسان را به آن‏‎ ‎‏عالم وصل می کند تا با عنایات و توجّهات حضرت حقتعالی در دنیا حیات طیّبه داشته است.‏‎ ‎‏دعا کلید گشودن درهای رحمت و عنایت الهی است. ‏

‏روشهای دیگر مورد نظر حضرت امام مانند روش مشاهده و تعقّل، تکریم کودکان و معرفی اسوه‏‎ ‎‏و غیره همه با عناصر دیگر تعلیم و تربیت هماهنگی دارند. ‏

‏محصول تعلیم و تربیت‏

‏هر نظام تعلیم و تربیت از طریق محصول و نتیجه ای که می دهد شناخته می شود. برای‏‎ ‎‏شناخت عظمت و ابعاد تعلیم و تربیت اسلامی باید به انسانهایی اندیشید که با تعلیمات‏‎ ‎‏اسلامی پرورش یافته اند. ما اگر افرادی مانند ابوذر، سلمان، مقداد، میثم و غیره را به عنوان‏‎ ‎‏انسانهای نمونه و شاخص می شناسیم به دلیل ویژگیها و اسراری است که در دین مبین اسلام‏‎ ‎‏وجود دارد. این کتاب تشریع است که کتاب تکوین را به گونه ای شکل می دهد که همۀ زیبائیها و‏‎ ‎‏کمالات در آن جلوه پیدا کند. ‏

‏وقتی که در اندیشه حضرت امام تأمل می کنیم می بینیم چند شخصیت در آثار ایشان زیاد‏‎ ‎‏تکرار می شوند. شهید مدرس یکی از آنهاست. حضرت امام به آیت الله مدرس علاقه بسیار‏‎ ‎‏زیادی در آثارشان ابراز کرده اند. علت این علاقه هم به ویژگیهای آن شهید مربوط می شود. چون‏‎ ‎‏علاوه بر سنگر علم، در سنگر جهاد بر علیه طاغوت نیز شجاعانه می جنگید و برای مبارزه با‏‎ ‎‏ستمگری و استبداد با تمام وجود به میدان آمد. به عبارت دیگر علم و تقوی و شجاعت را با هم‏‎ ‎‏داشت. همچنین حضرت زهرا(س) نیز در فرمایشات حضرت امام به عنوان اسوۀ زنان عالم در‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 127

جاهای مختلف و متعدّد ذکر شده است. آنچه را که امام برای وجود یک زن مسلمان در نظر‏‎ ‎‏می گیرند همه آنها را در عالی ترین و کاملترین شکل خود در وجود دختر گرانقدر حضرت رسول‏‎ ‎‏اکرم(ص) می بینند. ‏

‏در فراز دیگری رهبر کبیر انقلاب اسلامی حسین فهمیده را به عنوان یک انسان عالی و تربیت‏‎ ‎‏شده مطرح می فرمایند: ‏

‏ «رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها قلم و زبان‏‎ ‎‏ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز‏‎ ‎‏شربت شهادت نوشید».‏‎[20]‎

‏بنابراین می توان گفت در مجموع حضرت امام یک نظام تربیتی مطرح می فرمایند. اگر منابع‏‎ ‎‏مختلفی که از ایشان به یادگار مانده است به طور عمیق تر و همه جانبه تر مطالعه و بررسی شود‏‎ ‎‏می توان برای نظام تعلیم و تربیت در جامعۀ اسلامی مبنای معتبر و قابل دفاعی را از اندیشه و‏‎ ‎‏آثار ایشان در خصوص امر مقدس تعلیم و تربیت بدست آورد.‏

 

 منابع

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 128

  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 3 صص 217-219.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 4، ص 7-9.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 327-328.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13 ص 285-286.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 14 ص 152-153.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 5 ص 178.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 6 ص 106-107.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، ج 7 ص 533-534.
  • . نقطه عطف، ص 39.
  • . نقطه عطف، ص 19.
  • . کلمات قصار، ص 65.
  • . کلمات قصار، ص 66 .
  • . کلمات قصار، ص 67.
  • . کلمات قصار، ص 67.
  • . کلمات قصار، ص 67.
  • . نقطه عطف، ص 25.
  • . همان منبع، ص 24.
  • . . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 10، ص 34-35.
  • . کلمات قصار، ص 52.
  • . کلمات قصار، ص 61.