متن سخنرانی یادگار حضرت امام(ره)

متن سخنرانی یادگار حضرت امام(ره) در کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام 

بسم الله‏ ‏الرحمن‏ ‏الرحیم

الحمدلله، والصلوة والسلام علی رسوله و امین وحیه والسلامُ علیکم و رحمت الله

‏از اینکه می بینیم بعد از گذشت چند سال از رحلت حضرت امام و با وجود آنهمه مشکلات‏‎ ‎‏و تنگناها و آنهمه تبلیغات سوء شبانه روزی که برای مخدوش کردن چهرۀ انقلاب و امام از سوی‏‎ ‎‏دشمنان اسلام انجام می شود باز جامعه اسلامی به هدفها و آرمانها و ارزشهایی که حضرت امام‏‎ ‎‏بیانگر آنها بوده، کاملاً وفادار مانده و نه تنها وفادار مانده بلکه روز به روز برای دریافت حقایقی‏‎ ‎‏بیشتر از زندگی و پیام واقعی او در زمینه های مختلف و فهم رمز و راز موفقیت او شیفته تر‏‎ ‎‏می شود، مطمئن می شویم که در کار این انقلاب الهی مسائلی فراتر از عوامل مادی و تحلیلهای‏‎ ‎‏عادی دخیلند. من علت این رویکرد رو به فزونی جامعۀ اسلامی و حتی توجه رو به توسعۀ‏‎ ‎‏افکار عمومیِ برخی از ملل غیراسلامی به سوی آراء و اندیشه امام را در صدق نیت و خلوص‏‎ ‎‏باطن و نفس مهذّب امام می دانم، او پیش از همه چیز به این توصیه و تذکر اخلاقی عمل کرده‏‎ ‎‏بود که مکرر می فرمود: «سعی کنید رابطۀ بین خود و خدای خویش را اصلاح کنید که اگر‏‎ ‎‏اینچنین شود بقیه امور، هر چند سخت و دشوار، همه اصلاح خواهند شد». ‏

‏طبعاً در این گردهمائی ها، اساتید محترم و اهل علم و فضل بحثهای تخصصی و فنی‏‎ ‎‏خودشان را در رابطه با تعلیم و تربیت از دیدگاه امام مطرح خواهند کرد. آنچه که من در این‏‎ ‎‏فرصت کوتاه لازم می دانم، یادآوری چند نکته است: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 4

از تورق اجمالی دفترهایی که تهیه شده و حاوی مواضع و آراء تربیتی امام بود درمی یابیم‏‎ ‎‏افرادی که این مطالب را از آثار امام استخراج کرده اند با مباحث تربیتی کاملاً آشنا بوده اند و انصافاً‏‎ ‎‏کار قابل تقدیری شده و این جزوه ها می تواند مواد و مبنای خوبی برای دریافت آراء تربیتی‏‎ ‎‏حضرت امام باشد. اما به یک نکتۀ خیلی مهم باید بیشتر توجه کرد و آن اینکه شما می دانید که‏‎ ‎‏سنت که یکی از ارکانِ منابعِ فقه است منحصر به «قول» نیست بلکه قول و فعل و تقریر پیامبر‏‎ ‎‏اکرم(ص) هر سه راهنمای عمل و مبنای استنباط احکامند. بدون آنکه بخواهیم تشبیهی کرده‏‎ ‎‏باشیم وقتی که ما معتقدیم که آراء و نظریات و مواضع امام خمینی به عنوان یکی از پیروان و‏‎ ‎‏معتقدان واقعی پیامبر اکرم بیانگر اسلام ناب بوده ـ که همین گردهمایی ها نشانۀ چنین باوری‏‎ ‎‏است ـ و اگر معتقدیم که تضمین و تداوم نهضت فرهنگی و سیاسی ای که امام خمینی ایجاد کرده‏‎ ‎‏در گرو پیمودن راه آن حضرت است علاوه بر شناخت آراء و اندیشه ایشان از لابلای نوشته ها و‏‎ ‎‏گفته های او باید به سیرۀ عملی و نحوۀ رفتار و عملکردهای او نیز با همان دقت توجه و مراجعه‏‎ ‎‏کنیم. ‏

‏به نظر من آنقدر نکات آموزنده و تربیتی ای که در مشیِ عملی و رفتارهای سیاسی، عبادی،‏‎ ‎‏اجتماعی و خانوادگی حضرت امام وجود دارد که ما را به هدفهای تربیتی موردِ نظر امام و فهمِ‏‎ ‎‏شیوه های تربیتی او راهنمائی می کند به مراتب بیشتر و موثرتر از آنچیزی است که در گفته ها و‏‎ ‎‏نوشته های ایشان هست. و این موضوع تنها مربوط به تعلیم و تربیت نمی شود. سال گذشته نیز‏‎ ‎‏کنگره ی جهت گیریهای اقتصادی امام برگزار شده بود و بحثهای اقتصادی امام را از کتابها و پیامها‏‎ ‎‏و سخنرانیهای ایشان استخراج کرده بودند ولی کمتر به مشی عملی امام در برخورد با مسائل‏‎ ‎‏اقتصادی و جهت گیری عملی ایشان در زندگی و در احکام فقهی اقتصادی و رفتارهای ایشان‏‎ ‎‏توجه شده بود. خوشبختانه در این کنگره به این نیاز توجه شده و یکی از مجموعه هایی که تهیه‏‎ ‎‏کرده اند خاطرات مربوط به جنبه های عملی امام می باشد ولی باز فکر می کنم حقِ مطلب ادا‏‎ ‎‏نشده است. به نظر من زمانی ما می توانیم بگوئیم حضرت امام فلان موضوع را هدف اصلی‏‎ ‎‏تربیت می داند و فلان شیوه را شیوۀ صحیح تربیتی می داند که علاوه بر استناد به گفته ها و‏‎ ‎‏نوشته ها، به نوع زندگی امام و رفتارهای عملی تربیتی او و تاثیر آن هدفها و شیوه ها در متن‏‎ ‎‏زندگانی او نیز استناد شود. شاید در مقام سخن و نوشته، بسیاری از مباحث تربیتی امام همان‏‎ ‎‏مسائلی باشد که دیگر مکاتب نیز بدان تاکید دارند، مثلاً توجه به تربیت پذیری کودک در مقایسه‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 5

‏با سنین بالاتر، یا تقدم پرورش بر آموزش و مسائلی از این قبیل ولی وقتی که به جامعیت‏‎ ‎‏شخصیت و انسجام فکری کسی که این مطالب را عنوان می کند توجه کنیم و بخصوص در میزان‏‎ ‎‏باورْ داشتْ و تاثیر این امور در متن زندگی او عمیق بنگریم درمی یابیم که تفاوتها بسیار است.‏‎ ‎‏من فقط اشاره می کنم به اهمیت و نقش نیت به عنوان یک رکن مهم در بسیاری از عبادات که‏‎ ‎‏امری درونی و قلبی است. اینکه فرموده اند: «‏ضربةُ علیٍ یومَ الخندق اَفضَل‏ْ‏ مِن عبادة الثَقَلین‏» با‏

‏معیارهای مادی قابل قبول و توجیه نیست. و حقیقت را باید در خداشناسیِ امام علی‏‎ ‎‏علیه السلام و نفس پاک و منزّه، و نیت خالص آن انسانِ کامل جستجو کرد. و این مقوله همان‏‎ ‎‏وجه امتیاز مکتب تربیتی اسلام با دیگر مکاتب است. ‏

‏به دیگر سخن، فهم کامل مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و هدفها و شیوه های آن زمانی‏‎ ‎‏امکان پذیر است که ما به مجموعۀ نظام فکری، عقیدتی و اصولِ جهان بینی اسلام توجه داشته‏‎ ‎‏باشیم. ‏

‏تخصصی شدن علوم انسانی و دیگر رشته های علمی که از نیازهای عصرِ حاکمیتِ ماشین و‏‎ ‎‏تکنولوژی سرچشمه می گیرد با همه مزایا و پیشرفتهایی که داشته و دارد یک آفتِ اساسی نیز‏‎ ‎‏بهمراه دارد و آن مورد غفلت واقع شدن ارتباطِ واقعیِ اشیاء و پدیده ها، و به تبع آنْ ارتباطِ واقعیِ‏‎ ‎‏اجزاءِ دریافتهایِ فکری و اندیشۀ آدمی با حقایق خارجی است. ‏

‏تربیت از دیدگاه امام متفرّع بر انسان شناسی است که آن نیز خود متفرع بر هستی شناسی و‏‎ ‎‏خداشناسی و به اصطلاح جهان بینی توحیدی است. ممکن است در پاره ای مواردْ شیوه های‏‎ ‎‏تربیت یکسان باشند اما هدفها متفاوت، حتی ممکن است هدفها در یک ارزیابی تخصصی نیز‏‎ ‎‏به ظاهر مشابه باشند اما دیدگاهی که این هدفها از آنجا منبعث شده کاملاً متفاوت و حتی رو در‏‎ ‎‏رو باشند. ‏

‏پس آنچه که در بحث از مکتب تربیتی امام که همان تربیت اسلامی است، عمده و اساسی‏‎ ‎‏می باشد توجه به مبانی فکری و فلسفی و عرفانی ای است که پشتوانه و منشاء واقعی آن آراء‏‎ ‎‏تربیتی شده است. ‏

‏البته منظور آن نیست که بجای پرداختن به مباحث تعلیم و تربیت، مسائل فلسفی و عرفانی‏‎ ‎‏را مورد بحث قرار دهیم بلکه منظور آنست که بی توجهی نسبت به ارتباطِ غیرقابل تفکیک‏‎ ‎‏اندیشه و آراء تربیتی با اصول فکری و اعتقادی و جها ن بینی فرد است که ما را دچار همان آفتی‏‎ ‎‏می کند که اشاره کردم. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 6

‏توجه به این مقوله ها که: حقیقتِ هستی چیست، جایگاه دنیا و طبیعت در عالمِ هستی‏‎ ‎‏کجاست؟ آیا حاقّ وجود و هستی متکثّر است یا واحد؟ انسان در چه جایگاهی از عالم هستی‏‎ ‎‏قرار دارد؟ آیا انسان در تمامیت آن و در حقیقت خویش، موجودی مادی است؟ الهی است؟‏‎ ‎‏ ارتباط انسان با دیگر پدیده ها و با اصل هستی چگونه است؟ رابطه انسان با خالق چیست؟ آیا‏‎ ‎‏حرکت جوهری انسان مرز دارد یا نه؟ و مرزهای آن تا کجاست؟ توجه به این مقوله ها و‏‎ ‎‏پاسخهایی که به این پرسشها داده می شود راهگشای ما در دریافت اساس مکتب تربیتی ای است‏‎ ‎‏که امام به آن معتقد بود. ‏

‏وگرنه اگر قرار باشد ما قبل از توجه به این مباحث و رسیدن به تعاریف مشترک و پاسخهای‏‎ ‎‏مشترک نسبت به پرسشهای مذکور، به صورت مجرّد بحثِ تعلیم و تربیت را از نظر یک مکتب و‏‎ ‎‏یا یک فرد به ارزیابی بنشینیم راه به جایی نخواهیم برد. ‏

‏منظور آنست که وقتی به بیان هدفهای تربیتی و یا شیوه های تربیت می پردازیم همان جا به‏‎ ‎‏رابطه این شیوه ها با هدفها و ارتباط هدفها با جهان بینی فرد نیز عنایت داشته باشیم. ‏

‏به نظر من علت اینکه علیرغم نکات پرورشی و تربیتی فراوانی که در مجموعۀ کتابهای‏‎ ‎‏درسی و بخصوص دروس دینیِ دوره هایِ مختلفِ آموزشیِ ما وجود دارد باز شاهد اثرگذاری‏‎ ‎‏ناچیز اینها هستیم همین است که دیگر عناوینِ کتابهایِ درسی و بخصوص مسائل مربوط به‏‎ ‎‏علوم طبیعی و پایه، تابع یک نظام فکریِ مشخص و واحد، تنظیم و تدوین نشده اند. علت‏‎ ‎‏اینستکه بین نوع اندیشه ای که علوم طبیعی در دانش آموز پدید می آورد و نیازهایی که این علوم از‏‎ ‎‏انسان برآورده می کنند و نوع شخصیتی که تعلیمِ این علوم به افراد می دهد، بین اینها با مباحثِ‏‎ ‎‏دینی، عقیدتی و تربیتی ارتباط منطقی منسجمی برقرار نشده است. در حالیکه در بینش اسلام‏‎ ‎‏ «تربیتِ انسان» که به گفتۀ حضرت امام اساسی ترین کار انبیاء بوده است و هدایتِ انسان که فلسفۀ‏‎ ‎‏بعثتِ رسولان و انزالِ وحی و کتبِ آسمانی بوده است هرگز یک مقوله ی در عرضِ دیگر نیازهای‏‎ ‎‏آدمی نیست که اختصاص به اوقاتی خاص داشته باشد بلکه تربیت و هدایتِ صحیحْ بسترِ انسان‏‎ ‎‏شدن آدمی است. تربیت صحیح است که استعدادهای واقعی انسان را در همه ابعاد شکوفا‏‎ ‎‏می سازد و به فعلیت می رساند. تربیت است که تمدن واقعی می آفریند. ‏

‏اگر جامعه ای در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ خویش و بطور کامل در نظام‏‎ ‎‏معیشتی خویش تابع اصول و ارزشها و بینشهای غیر دینی و غیر وحیانی باشد و دچار التقاطِ در‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 7

جهان بینی و وام گرفتن در اندیشه از این و آن بشود، ارائه و تفهیمِ عالیترین مطالب تربیتی‏‎ ‎‏نیز نمی تواند آنچنان تمدنی بیافریند. ‏

‏علت موفقیت امام در پیشبرد نهضت و پیروزی انقلاب و علت اینکه یک نفر و یک نفس‏‎ ‎‏آنهمه تاثیر در تحولات فرهنگی و اجتماعی ملت ایران و حتی بسیاری از جوامع اسلامی داشته‏‎ ‎‏و این تاثیرگذاری روز بروز نیز افزون می شود همین حقیقت است که او در رفتارش، گفتارش، در‏‎ ‎‏درس و بحث و زعامت دینی و قیام و انقلابش و در جهت گیریهای اقتصادی اش و در نوعِ‏‎ ‎‏مدیریت سیاسی اش و نوعِ حکومتِ انتخابی اش تابعِ یک نظامِ عقیدتی و فکریِ واحد و به هم‏‎ ‎‏پیوسته بود. ‏

‏من وارد این مقوله که آیا اصول اخلاقی و ارزشهای اخلاقی و تربیتی ارتباط منطقی با مبانی‏‎ ‎‏فلسفی و جهان بینی ها دارند یا نه نمی شوم ولی انکار این مطلب که: نوعی ارتباطِ تنگاتنگ و‏‎ ‎‏تناسب و همسنخ بین مقوله های ارزشی و تربیتی با مبانی هستی شناسی و انسان شناسیِ‏‎ ‎‏مکتبها وجود دارد در حقیقت انکار یک امر بدیهی است. ‏

‏اگر بنا باشد جامعه ای در هنگام بحثِ از توسعۀ صنعتی اصول و مبانی و فرهنگ حاکم بر‏‎ ‎‏ممالک پیشرفته غربی را که به نحوی عمیق و پیچیده با نوعِ صنایعِ موجود و نیازهایِ مصرفیِ‏‎ ‎‏القاء شدۀ آنها عجین شده است را بپذیرد یا حداقلْ تضادِ این اصول و مبانی و فرهنگ را با‏‎ ‎‏واقعیتهایِ فرهنگی و مکتبِ مورد اعتقاد و جهان بینی مردمش نادیده بگیرد ولی در مقام بحث‏‎ ‎‏از مسائل ارزشی و اخلاقی و اعتقادی به فرهنگ و مکتب خودی روی آورد و همین طور اگر بنا‏‎ ‎‏باشد در سایر مسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نیز دچار این دوگانگی شود نه تنها به‏‎ ‎‏توسعه واقعی نمی رسد بلکه با وارد ساختن عناصری از فرهنگ ماشینی حاکم بر جوامع غربی بر‏‎ ‎‏مشکلات اقتصادی و صنعتی خود نیز افزوده است. ‏

‏پس اگر بر این باوریم که مشی تربیتی امام شیوه ای موفق بوده و می تواند راهگشای جامعه‏‎ ‎‏در حرکت به سوی تعالی باشد همواره باید این نکته را نیز متذکر شویم که مباحث تربیتی امام در‏‎ ‎‏یک نظامِ بینشیِ و ارزشی معیّن و به هم پیوسته است که معنا و توفیق می یابد. ‏

‏و پس از توجه به این نکته مهم است که می توان گفت: ‏

‏همه کسانیکه با زندگی و سیر نهضت حضرت امام آشنایی دارند بر این نکته واقفند که امام‏‎ ‎‏پیش از آنکه یک سیاستمداری قاطع و انقلابی باشد و پیش از آنکه به عنوان مرجعی عام زعامتِ ‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 8

دین و مرجعیت را معنایی تازه بخشد یک مربی بزرگ و معلمی نمونه بود که توانست با دریافتی‏‎ ‎‏عمیق از اصول اخلاقی و مبانی تعلیم و تربیت الهی، هم یک مربی بزرگ و معلمی خویشتن را‏‎ ‎‏در میدان سخت مجاهدۀ با نفس و تزکیۀ دائمی بیازماید و مراحل مختلفِِ آن را در عالیترین‏‎ ‎‏سطوح طی کند و هم به تربیت و تعلیم نسلی همت گمارد که بارِ اصلیِ نهضت و انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏را بر دوش خواهند کشید. ‏

‏آنها که در پی یافتن رمزِ موفقیتها و استواری حضرت امام هستند باید قبل از هر چیز به نوع‏‎ ‎‏تربیت و آموزشی که بر ایام کودکی و دوران نوجوانی و جوانی ایشان حاکم بوده توجه کنند.‏‎ ‎‏حضرت امام در مراحل جوانی دست به کار تالیف کتابهایی همچون شرح دعای سحر، مصباح‏‎ ‎‏الهدایه و سرالصلوة و آداب الصلوة می شوند که مفاهیم عمیق عرفانی اسلامی را در زمان غربتِ‏‎ ‎‏این رشته از معارف الهی به تحریر کشیده است. ‏

‏نکات اخلاقیِ مبتنی بر مبانیِ عرفانی و تربیتی که در شرح چهل حدیث و تفسیر سوره حمد‏‎ ‎‏و سخنرانیهای اخلاقی امام نهفته است حاکی از آنست که در نظرگاه امام هر گونه حرکت سیاسی‏‎ ‎‏و اجتماعی بدون توجه به تربیت و تعلیم آحاد جامعه انسانی، تلاشی عقیم و بی نتیجه است.‏

‏از بررسی مجموعۀ بیانات و نوشته های امام در زمینه تعلیم و تربیت بخوبی درمی یابیم که در‏‎ ‎‏دیدگاه آن حضرت اساساً علم آموزی، با همۀ شرافتی که دارد و آموزش رشته های مختلف علوم،‏‎ ‎‏از علوم کاربردی و فنّی و تکنیکی گرفته تا علوم نظری و پایه و حتی علوم و معارف الهی و به‏‎ ‎‏گفتۀ خود امام: حتی «علم اخلاق و توحید» نیز اگر توأم با تربیتِ صحیح و تزکیۀ نفس نباشد‏‎ ‎‏بعنوان ابزاری در خدمت قدرتمندان بکار گرفته خواهد شد و نتیجه، همان رنج و ستمهایی‏‎ ‎‏می شود که امروز در جوامع صنعتی و سرمایه داری ـ و تا دیروز ـ در جوامع کمونیستی شاهد آن‏‎ ‎‏بوده و هستیم. ‏

‏چرا در مقابل اینهمه جنایت فجیع و ستمها و خیانتهایی که در اقصی نقاط عالم، در بوسنی،‏‎ ‎‏سومالی، رواندا و فلسطین پیش چشم جهانیان انجام شد مدعیان پیشرفت و تمدن و صاحبان‏‎ ‎‏قدرت سکوت کرده و خود حامی و بانی این فجایع بودند؟ برای اینکه انسانهای غیرمهذب‏‎ ‎‏سرنوشتِ این جوامع را بدست دارند. افکارِ عمومی غرب بوسیله کسانی اداره و هدایت می شود‏‎ ‎‏که از تربیت الهی و ارزشهای متعالیِ مکاتب انبیاء بهره ای نبرده اند و جز به قدرت و ثروت نمی اندیشند. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 9

حضرت امام قدرت متکی بر تسلیحاتِ مدرن و پیشرفتهایِ تکنولوژیک که در اختیار‏‎ ‎‏انسانهای غیرمهذّب قرار گرفته را به شاخ گاوی وحشی تشبیه می کردند که ثمره ای جز نابودی‏‎ ‎‏و خرابی در پی نخواهد داشت. ‏

‏تکیه بر دین زدایی و اومانیسم و اصالت انسان و ماده گرایی در مقابل اندیشۀ خداباوری که‏‎ ‎‏بعد از عصر رنسانس بر جهان غرب و مناطقِ تحتِ سلطۀ آنها سایه افکنده است هیچ کمکی به‏‎ ‎‏حل مشکلات اساسیِ جامعۀ انسانی نکرده و می بینیم که هر روز بر دامنۀ کشمکشها و رنجهای‏‎ ‎‏درونی و روانی این جوامع افزوده می شود. تا زمانیکه اعتقاد به خدا و تربیت الهی بر رفتارها و‏‎ ‎‏روابط انسانی و جوامع بشری حاکم نگردد جامعه انسانی روی سعادت را نخواهد دید و رنجها‏‎ ‎‏ادامه خواهد یافت. ‏

‏ما در جریان پیروزی باورنکردنیِ انقلاب اسلامی و نهضت امام بر قدرتمندترین حکومتهای‏‎ ‎‏وابسته به غرب و آمریکا در ایران و در جریانِ ایستادگیِ افتخارانگیزِ ملّتمان در برابرِ بسیاری از‏‎ ‎‏قدرتهایِ جهانی در طول دوران پس از پیروزی این نکته را بخوبی از امام آموخته ایم که راز‏‎ ‎‏موفقیت و اساس کار امام، توجه به تربیت صحیحِ نسلی است که می باید مسئولیت تحولات را‏‎ ‎‏بر عهده بگیرد. ‏

‏اصلاح مشکلاتِ اساسیِ جامعه، نیلِ به رفاه و کوشش برای توسعۀ اقتصادی و صنعتی و‏‎ ‎‏تعالیِ فرهنگ کشور و رسیدن به خودکفایی و استقلالِ واقعی در همۀ زمینه ها جز با پرورش‏‎ ‎‏انسانهایی مهذّب و کارآزموده امکان پذیر نیست. و اینجاست که توجه به نقش تربیت در مراحل‏‎ ‎‏مختلف رشد شخصیت انسان و دریافتِ اهداف و مبانی و روشهای تربیتِ صحیح و اسلامی‏‎ ‎‏کلید حل معضلات است. ‏

‏انقلاب اسلامی و نهضتی که امام خمینی بنیان نهاده است تنها با همان هدفها و روشهایی‏‎ ‎‏قابل تداوم است که امام به مَددِ آن خیل انسانها را به میدان پذیرش مسئولیت کشید. نمونۀ عینیِ‏‎ ‎‏موفقیتِ این روشها را در جریانِ دفاعِ مقدس شاهد بوده ایم. براستی آیا قدرت تسلیحاتیِ برتر یا‏‎ ‎‏حمایت تسلیحاتی و اقتصادی و تبلیغاتی خارجی و عواملی از این قبیل مایۀ آنهمه افتخار و‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب شدند یا ایمان انسانهایی که در مسیر تربیت الهی قرار گرفتند و برای ارزشهایی‏‎ ‎‏جانبازی کردند که دنیایِ ماده گرایِ امروز از آن بیگانه است. نظرگاه تربیتی امام مبتنی بر همان‏‎ ‎‏اندیشۀ قرآنی است که خدای تبارک و تعالی پس از هفت سوگند آشکار به مظاهر عظیم طبیعت‏‎ ‎‏و نفس انسانی با صراحت و قاطعیت می فرماید: ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 10
‏ 

«‏قَد افلَحَ مَن‏ْ‏ زکیّهٰا وَ قَد خٰابَ مَن دَسٰیهٰا‏.» رستگاریِ انسان و جوامع انسانی تنها از یک معبر‏‎ ‎‏قابل دستیابی است و آن تزکیه و تربیت نفوسِ انسانی است و ورای آن، جز گردابی از سرگردانی‏‎ ‎‏و بحران اجتماعی و خسران دائمی چیز دیگری نیست. ‏

‏امام بارها می فرمودند که «عالم محضر خداست». اینگونه خداباوری و جهانبینی است که‏‎ ‎‏می تواند انسانهایی آنچنانی تربیت کند و تا این باورهای اساسی عمومیت نیابد، سعادت و‏‎ ‎‏آرامشِ حقیقی و تمدنِ واقعی دست نیافتنی باقی خواهند ماند. ‏

‏نکته دیگری که لازم است اشاره کنم اینستکه در برگزاری کنگره ها و سمینارها و کنفرانسها اگر‏‎ ‎‏صرفاً به ابعادِ ظاهری و تبلیغاتی توجه شود و از تلاش و پرداختن واقعی به ابعاد علمی و‏‎ ‎‏محتوایی مقوله هائی که بحث آن را به گردهمایی سپرده ایم غافل بشویم نه تنها چیزی را به دست‏‎ ‎‏نیاورده ایم بلکه راه را برای اندیشمندانی که در صددِ تبیین این مباحث هستند نیز دشوار‏‎ ‎‏ساخته ایم، باید همه همّت و تلاشمان آن باشد که کارِ علمیِ شایسته ارائه و انجام بدهیم،‏‎ ‎‏سعیمان این باشد که مجموعۀ هدفها و روشهای تربیتی را که امام در طول دوران عمر خویش‏‎ ‎‏چه در تألیفات و پیامها و چه در سخنرانیها و مصاحبه های خود مطرح کرده و مهمتر از آن‏‎ ‎‏روشهایی که آن حضرت در طول زندگی خود بدان پایبند بوده و بکار بسته است را بطور‏‎ ‎‏واقع بینانه و به دور از هر گونه اغراقِ و اغلاقی استخراج کنیم و براساس نیازهایِ مقاطعِ مختلف‏‎ ‎‏سنّی و زمینه هایِ مختلفِ حیاتِ اجتماعی تبیین و تدوین کنیم. ‏

‏باز تاکید می کنم که این نکته را نباید فراموش کنیم که حضرت امام از آن جمله نظریه پردازانی‏‎ ‎‏نبودند که تنها به ارائه تئوری بسنده کنند و عمل را به دیگران بسپارند، چه در فقه و چه در‏‎ ‎‏مباحث فلسفی و اخلاقی و تربیتی. ما می بینیم که امام در میدانِ عمل، آرمانها و مبانی اندیشۀ‏‎ ‎‏خویش را قبل از آنکه به دیگران توصیه کند خود بکار بسته است. ‏

‏حضرت امام تربیت انسان و تهذیب و تزکیۀ او را فلسفۀ بعثتِ انبیا و اساس کار آنها‏‎ ‎‏می دانست. اگر سئوال کنند که مهمترین انگیزۀ امام از آنهمه درس و بحث و فریاد و قیام چه بود؟‏‎ ‎‏در یک جمله می توان گفت: ساختن خود و دیگران. حضرت امام برای تحقق همین هدف بود که‏‎ ‎‏به مبارزه ای طولانی و موفق برخاست و در تمامِ دوران پر فراز و نشیبِ آن با بهره گیری از اصول‏‎ ‎‏و ارزشهای متعالی عرفان و فلسفه اسلامی و روشهای تربیتی مرحله به مرحله انقلاب را‏‎ ‎‏پیش برد. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 11

متأسفانه مشکلات پیش آمده در مسیر مبارزۀ امام و دوران حبس و تبعیدِ طولانی و مشغلۀ‏‎ ‎‏ناشی از بدست گرفتن زمامِ هدایتِ جامعه در طول دورانِ پس از انقلاب باعث شد تا ایشان‏‎ ‎‏فرصت تدوین منسجم و مجزای همه نظریات خود را بدست نیاورد، هر چند دهها جلد تألیفات‏‎ ‎‏امام در فقه و اصول و عرفان و اخلاق و تقریرات دروس مختلف و مباحث فلسفی ایشان‏‎ ‎‏موجود است اما بسیاری از آراءِ اجتهادی و فقهی و فلسفی و تربیتی امام در برخوردهایِ عملی و‏‎ ‎‏نامه ها و احکام و سخنان ایشان است که باید استخراج و تبیین شوند و به همراه آثار تخصصی‏‎ ‎‏ایشان ارائه شوند. طبعاً در سایر زمینه ها مثل مباحثِ رجالی و علم الحدیث و تفسیر و مباحثِ‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت نیز همین وضعیت وجود دارد. حضرت امام در بحثِ انسان شناسی و فطرت‏‎ ‎‏آدمی و پی جوئیِ غایت خلقت انسان و چگونگیِ نیل به هدفهای الهی و شیوه های مبارزه با‏‎ ‎‏مفاسدِ نفسانی و رذایلِ اخلاقی و نحوۀ کسبِ فضایلِ انسانی بحثهایی مبسوط دارند که در‏‎ ‎‏کتابهای عرفانی و اخلاقی و مباحث فلسفی و سخنرانیهای اخلاقی ایشان مضبوط است که باید‏‎ ‎‏افراد صاحب نظر به تحقیق و استخراج این مباحث بپردازند چنانکه امام در مسائل سیاسی و‏‎ ‎‏مقوله هایی همچون امنیت، ملی گرایی، احزاب و گروهها و حاکمیت و سازمانهای بین المللی‏‎ ‎‏نظریات مشخّص و آشکاری داشته اند که متأسفانه هنوز به صورت مستقل در این زمینه تحقیق و‏‎ ‎‏عرضه نشده است بنابراین انتظاری که از این گردهمایی و موارد مشابه آن می رود و آنچه که مهم‏‎ ‎‏است کار علمی و دقیق در این رابطه است. ‏

‏در پایان سخن با عذرخواهی و تشکر از حضار محترم و از حضرت آیت الله جوادی آملی که‏‎ ‎‏خود از شاگردان و دست پروردگان مکتب تربیتی و آموزشی امام هستند و هدایتِ ستادِ برگزاری‏‎ ‎‏کنگره را با همه مشغلۀ درسی و کسالتی که داشتند پذیرفته اند به سهم خود تقدیر می کنم و‏‎ ‎‏همچنین از برگزارکنندگان کنگره و موسسۀ نشر آثار امام و مسئولینِ دانشگاه تربیت معلم و جهاد‏‎ ‎‏دانشگاهی و اساتید و فضلای محترم و همه کسانی که برای برگزاری این گردهمایی زحمت‏‎ ‎‏کشیده اند متشکرم. ‏

‏خداوند انشاءالله همه ما را در پاسداری از آثار و ارزشهایِ پدید آمده از قیامِ امام و پیمودنِ‏‎ ‎‏هدفها و راه او موفق و مؤیّد بدارد. ‏

‏برای حسن ختام، و انشاءالله بهره وری بیشتر از این فضای علمی و معنوی، بار دیگر خود و‏‎ ‎‏همه را سفارش می کنم به این کریمۀ شریفه که: ‏قد افلح من زکیّها و قد خاب من دسیها‏» ‏

‏ ‏

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)صفحه 12