واجبات طواف
واجبات طواف دو قسم است:
قسم اول:چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:
اول:نیت است؛یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا آورد.
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 132
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- نیت را لازم نیست بر زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند،بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد،کفایت میکند و به عبارت دیگر،نیت در عبادت و کارهای دیگر در این جهت فرق ندارد،پس همان طور که انسان با قصد آب میخورد و راه میرود،عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.
مسألۀ 2-باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا میکند؛پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد.
مسألۀ 3- اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند؛یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد،طواف او و همین طور هر چه را این طور به جا آورده باطل است،و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.
مسألۀ 4- ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال باعث بطلان عمل نمیشود.
مسألۀ 5- کفایت میکند در صحیح بودن عمل،آنکه برای خدا بیاورد، یا برای اطاعت امر خدا،یا برای ترس از جهنم،یا برای رسیدن به بهشت و ثواب.
مسألۀ 6- اگر در عملی که برای خدا میآورد،رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد،عمل باطل است.
دوم:آن است که طاهر باشد از حدث اکبر مثل جنابت و حیض و
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 133
نفاس و از حدث اصغر؛یعنی باید با وضو باشد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف واجب،شرط است،چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء،حتی در عمره و حج مستحب که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.
مسألۀ 2- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف مستحبی شرط نیست،لکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجد الحرام وارد شود؛ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً طواف مستحب کرد،صحیح است.
مسألۀ 3- طواف - یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن - مستحب است،و بلکه هر چه شخص بتواند طواف کند خوب است،و در این طواف طهارت شرط نیست.
مسألۀ 4- اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند باطل است،چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسأله باشد.
مسألۀ 5- اگر در اثنای طواف حدث عارض شود،پس اگر پس از تمامشدن دور چهارم است،باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.
مسألۀ 6- اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم،حدث عارض شود،احتیاط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند،و این حکم در حدث اصغر است.
مسألۀ 7- اگر در اثنای طواف حدث اکبر مثل جنابت یا حیض عارض شود،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون رود،پس اگر پیش از تمامی دور
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 134
چهارم بود،پس از غسل،طواف را اعاده کند.
مسألۀ 8- اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،واجب است تیمم کند بدل از وضو یا بدل از غسل.
مسألۀ 9- اگر تیمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد،برای حدث اکبر لازم نیست تیمم کند،بلکه برای حدث اصغر باید تیمم کند،و تا حدث اکبر برای او حاصل نشده و عذرش باقی است همان تیمم کافی است،لکن احتیاط مستحب آن است که تیمم بدل از غسل هم بکند.
مسألۀ 10- احتیاط واجب آن است که اگر امید دارد که عذرش از وضو یا غسل مرتفع شود،صبر کند تا وقتی که وقت تنگ شود،یا امیدش قطع شود.
مسألۀ 11- اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است یا نه،بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نیست وضو بگیرد،و همچنین اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.
مسألۀ 12- اگر محدث به حدث اصغر یا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته یا نه،یا غسل کرده یا نه،باید در فرض اول وضو بگیرد و در فرض دوم غسل کند.
مسألۀ 13- اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده یا نه،یا شک کند با غسل آن را به جا آورده یا نه،طواف او صحیح است،لکن برای اعمال بعد،باید طهارت تحصیل کند.
مسألۀ 14- اگر در اثنای طواف شک کند که وضو داشته یا نه،پس اگر بعد از تمامی دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگیرد و از همان جا تتمۀ طواف را به جا آورد،و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 135
است احتیاط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.
مسألۀ 15- در تمام صورتهایی که در شک گفته شد که بنا بر طهارت بگذارد یا طوافش صحیح است،بهتر آن است که تجدید وضو کند و رجائاً غسل به جا آورد،چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو یا غسل نداشته و اشکال پیدا میشود.
مسألۀ 16- اگر در اثنای طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت یا حیض یا نفاس یا نه،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون برود،پس اگر شوط چهارم را تمام کرده بود و شک کرده،بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد،و الّا بعد از غسل اعاده کند طواف را،و احتیاط آن است که در صورت اول نیز اعاده کند.
مسألۀ 17- اگر آب و چیزی که به آن جایز است تیمم کند،موجود نباشد،حکم آن حکم غیر متمکن از طواف است،پس با مأیوس بودن از پیدا شدن یکی از آن دو،باید نایب بگیرد،و احتیاط وجوبی آن است که اگر جنب و حائض و نفساء نیست خودش نیز طواف کند،و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهایی که بر او لازم است میتواند وارد مسجد الحرام شود و طواف کند،بنا بر این به احتیاطی که در غیر جنب و حائض و نفساء شد باید عمل کند،گرچه دخول مسجد الحرام نیز برای او خلاف احتیاط استحبابی است.
سوم:طهارت بدن و لباس است از نجاست.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- احتیاط واجب آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده مثل خونِ کمتر از درهم و جامهای که با آن نتوان نماز خواند،مثل عرقچین
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 136
و جوراب حتی انگشتر نجس،اجتناب کند.
مسألۀ 2- در خون قروح و جروح اگر تطهیر آن مشقت داشته باشد، لازم نیست تطهیر کند.
مسألۀ 3- در خون قروح و جروح تا آن اندازهای که میشود تطهیر کرد و لباس را عوض کرد،احتیاط واجب آن است که تطهیر کند،یا جامه را عوض کند.
مسألۀ 4- احتیاط آن است که اگر میتواند تأخیر بیندازد طواف را تا بشود بیمشقت تطهیر کرد،تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود.
مسألۀ 5- اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد،علم پیدا کند به نجاست در حال طواف،اظهر آن است که طوافش صحیح است.
مسألۀ 6- اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است میتواند با آن حال طواف کند و صحیح است،چه بداند که پیشتر از این پاک بوده یا نداند،لکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر شده است نمیتواند با آن حال طواف کند،بلکه باید تطهیر کند و طواف کند.
مسألۀ 7- اگر در بین طواف نجاستی به بدن یا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و طواف را از همان جا تمام کند،و طواف او صحیح است.
مسألۀ 8- اگر در بین طواف نجاستی در بدن یا لباس خود ببیند و احتمال بدهد که در این حال نجاست حاصل شده،ظاهراً حکم مسألۀ هفتم را دارد.
مسألۀ 9- اگر در بین طواف علم پیدا کند که نجاست به بدن یا لباس او
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 137
از اول بوده،احتیاط آن است که طواف را رها کند و تطهیر کند،و از همان جا بقیۀ طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند،خصوصاً اگر تطهیر زیاد طول بکشد،و در این صورت بعد از اتمام،نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نیز اعاده کند،و در این احتیاط فرقی نیست بین آنکه بعد از چهار دور علم پیدا کند یا قبل از آن،گرچه در صورت دوم احتیاط شدیدتر است.
مسألۀ 10- اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند،احتیاط واجب اعاده است،و همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید.
چهارم:ختنه کردن است در حق مردان و این شرط در زنها نیست،و احتیاط واجب آن است که دربارۀ بچههای نابالغ مراعات شود.
مسألۀ 1- اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند یا او را مُحرم کنند،احرام او صحیح است ولی طواف او صحیح نیست؛پس اگر مُحرم به احرام حج شود چون طواف نساء او باطل است بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشکل میشود،مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند،یا خودش بعد از ختنهشدن طواف کند،یا آنکه نایب برای او بگیرند تا طواف کند.
مسألۀ 2- اگر بچه ختنه کرده به دنیا بیاید،طواف او صحیح است.
پنجم:ستر عورت است،پس اگر بدون ساتر عورت طواف کند،باطل است،و معتبر است در آن اباحه،پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز بنا بر احتیاط واجب؛و احتیاط آن است که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنماید.
مسأله - احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در طواف بکند؛یعنی در بین دورهای طواف آن قدر طول ندهد که از صورت
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 138
یک طواف خارج شود.
قسم دوم:چیزهایی است که گفتهاند داخل در حقیقت طواف است، اگر چه بعضی از آنها نیز شرط است از برای طواف،لکن در عمل فرقی نمیکند،و آن هفت چیز است:
اول:آنکه ابتدا کند به حجر الأسود.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- در ابتدا کردن به حجر الأسود،لازم نیست که تمام اجزای بدنِ طوافکننده به تمام اجزای حجر الأسود عبور کند،بلکه واجب آن است که انسان از حجر الأسود،هر جای آن باشد شروع کند و به همان جا ختم کند.
مسألۀ 2- آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود از حجر الأسود شروع به طواف کرد و ختم کرد به حجر الأسود،چه از ابتدای آن شروع کند،چه از وسطش چه از آخرش.
مسألۀ 3- از هر جای حجر الأسود که شروع کرد،باید در دور هفتم به همان جا ختم کند،پس اگر از اولش شروع کرد،باید به اولش ختم شود،و همچنین اگر از وسط یا آخر شروع کرد،باید به همان جا ختم شود.
مسألۀ 4- در طواف باید به همان طوری که همۀ مسلمین طواف میکنند،از محاذات «حجر الأسود»بدون دقتهای صاحبان وسوسه شروع کنند،و در دورهای دیگر بدون توقف دور بزنند تا هفت دور تمام شود.
مسألۀ 5- گاهی دیده میشود که اشخاص نادان در هر دوری که میزنند،میایستند و عقب و جلو میروند که محاذات را درست کنند،و این موجب اشکال است و گاهی حرام است.
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 139
دوم:ختم نمودن هر دوری است به حجر الأسود و این حاصل میشود به اینکه بدون توقف،هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به همان جا که شروع کرده ختم شود،و لازم نیست در هر دوری بایستد و باز شروع کند،و کارهای جهال را نباید بکنند.
سوم:آنکه در طواف کردن،خانه کعبه در طرف چپ طوافکننده واقع شود.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- لازم نیست در تمام حالات طواف،خانه را حقیقتاً به شانۀ چپ قرار دهد،بلکه اگر در موقع دور زدن به حجر اسماعیل علیه السلام خانه از طرف چپ قدری خارج شود،مانع ندارد،حتی اگر خانه متمایل به پشت شود،لکن دور زدن به نحو متعارف باشد،اشکال ندارد.
مسألۀ 2- اگر در موقع رسیدن به گوشههای خانه،شانه از محاذات کعبه خارج شود،هیچ اشکالی ندارد اگر به طور متعارف دور زند،حتی اگر خانه متمایل به پشت شود.
مسألۀ 3- گاهی دیده میشود که بعضی از نادانان برای احتیاط، دیگری را وادار میکنند که او را طواف دهد و خود طوافکننده اختیار را از خود سلب میکند،و به دست دیگری میدهد و تکیه به دست او میدهد و او را آن شخص دیگر با فشار دور میدهد،این طواف باطل است،و اگر طواف نساء را این طور به جا آورد،زنها یا مردها بر او حرام خواهند بود.
مسألۀ 4- احتیاط به اینکه خانه در تمام حالات طواف حقیقتاً به طرف چپ باشد،گرچه خیلی ضعیف است و قابل اعتنا نیست و باید اشخاص
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 140
جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتیب که سایر مسلمین دور میزنند،بزنند،لکن اگر شخص عاقل عالمی بخواهد احتیاط کند و قدری شانه را چپ کند در موقع رسیدن به حجر اسماعیل علیه السلام یا ارکان کعبه به طوری که خلاف متعارف و موجب انگشتنمایی نشود،مانع ندارد.
مسألۀ 5- اگر به واسطۀ مزاحمت طواف کنندگان مقداری از دور زدن به خلاف متعارف شد؛مثل آنکه روی طوافکننده به کعبه واقع شد،یا پشتش واقع شد و یا عقب عقب طواف کرد،باید آن مقدار را جبران کند و از سر بگیرد.
مسألۀ 6- اگر به واسطۀ کثرت جمعیت،انسان را بدون اختیار خود بردند و دور دادند،کفایت نمیکند و باید آن دور را از سر بگیرد،اگر چه خانه هم طرف چپ او بوده.
مسألۀ 7- در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد،میتواند آهسته برود و میتواند تند برود و میتواند بدود و میتواند سواره طواف کند یا با دوچرخه طواف کند،لکن بهتر آن است که به طور میانهروی برود.
چهارم:داخل کردن حِجر اسماعیل علیه السلام است در طواف،و حجر اسماعیل علیه السلام محلی است که متصل به خانۀ کعبه است،و باید طوافکننده دور حجر اسماعیل علیه السلام نیز بگردد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر دور حجر اسماعیل علیه السلام نگردید و از داخل آن طواف کرد،طوافش باطل است،و باید اعاده کند.
مسألۀ 2- اگر عمداً این کار را بکند،حکم ابطال عمدی طواف را دارد
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 141
که گذشت.
مسألۀ 3- اگر سهواً این کار را بکند،حکم ابطال سهوی را دارد.
مسألۀ 4- اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل علیه السلام را داخل در دور زدن نکرد،احتیاط واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد و اعاده کند طواف را،اگر چه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نیست.
مسألۀ 5- اگر کسی در بعضی از دورها از روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام برود،احتیاط آن است که به دستور مسألۀ چهارم عمل کند،و در این فرض نیز به احتیاط واجب،کفایت نمیکند تمام کردن دور را از آنجایی که از روی دیوار رفته است.
پنجم:بودن طواف است بین خانۀ کعبه و مقام حضرت ابراهیم علیه السلام از همه اطراف.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- مراد از اینکه طواف بین کعبه و مقام باشد،آن است که ملاحظه شود مسافتی را که میان خانه و مقام ابراهیم علیه السلام است و در همۀ اطراف خانۀ کعبه طوافکننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانۀ کعبه (و ما بین مقام و خانه چنانچه گفتهاند تقریباً بیست و شش ذراع و نصف است)پس در همۀ اطراف باید همین قدر بیشتر دور نباشد.
مسألۀ 2- اگر شخص از پشت مقام ابراهیم طواف کند که مقام ابراهیم علیه السلام هم داخل در طوافش شود،طوافش باطل است و باید اعاده کند.
مسألۀ 3- اگر بعضی از دورها را از پشت مقام طواف کند باید آن دور را با اعادۀ همان جزء تمام کند،و احوط آن است که طواف را هم اعاده
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 142
کند،اگر چه ظاهراً اعاده لازم نباشد،بلکه بعید نیست کفایت اعادۀ همان جزء.
مسألۀ 4- چون در طرف حجر اسماعیل علیه السلام محل طواف تنگ میشود؛زیرا که مقدار حجر از آن کاسته میشود،و چنانچه گفتهاند تقریباً شش ذراع و نیم برای محل طواف باقی میماند،باید در طواف از آن جانب بیشتر از شش ذراع و نیم دور نشوند.
مسألۀ 5- اگر از جانب حجر اسماعیل علیه السلام بیشتر از شش ذراع و نیم در دور زدن دور شد،اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مَطاف دور بزند.
ششم:خروج طوافکننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- در اطراف دیوار خانه یک پیشآمدگی است که آن را «شاذروان»گویند،و آن جزء خانۀ کعبه است،و طوافکننده باید آن را هم داخل قرار دهد.
مسألۀ 2- اگر کسی در بعضی از احوال به واسطۀ کثرت جمعیت یا غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است،و باید اعاده کند.
مسألۀ 3- دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن در آنجایی که شاذروان است جایز است،و به طواف ضرر نمیرساند،گرچه احتیاط مستحب ترک آن است.
مسألۀ 4- در حال طواف دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام جایز است،و به طواف ضرر نمیرساند،گرچه احتیاط مستحب در ترک
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 143
است.
هفتم:آنکه هفت شوط،یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر از روی عمد، طوافکننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد،طوافش باطل است،اگر چه به هفت دور تمام کند،و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه از روی سهو و غفلت باشد،طواف را اعاده کند.
مسألۀ 2- اگر در اثنای طواف از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن،از آنجا که این قصد را کرده و هر چه به این عمل کرده باطل است و باید اعاده کند،و اگر با این قصد زیادتر آورد، اصل طواف باطل میشود.
مسألۀ 3- اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد،لکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه برای تبرک یا مقصد دیگر باشد،طواف او صحیح است.
مسألۀ 4- اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک دور مستحب هم دنبال آن بیاورد،طواف او صحیح است.
مسألۀ 5- اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه یک دور نیز مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد،طوافش صحیح است.
مسألۀ 6- اگر کم کند از طواف واجب چه یک دور یا کمتر یا بیشتر از
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 144
یک دور از روی عمد،واجب است آن را اتمام کند،و اگر نکند حکمش حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده - که در مسائل فصل چهارم گذشت -به احتیاط واجب،و حکم جاهل به مسأله حکم عالم است.
مسألۀ 7- اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند که موالات فوت شود،حکمش حکم قطع طواف است که میآید.
مسألۀ 8- اگر سهواً از طواف کم کند،پس اگر تجاوز از نصف کرده باشد،اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل کثیر نکرده باشد،و الاّ احتیاط واجب اتمام و اعاده است.
مسألۀ 9- اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده،طواف را اعاده نماید،لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همۀ موارد سهو،به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن.
مسألۀ 10- اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود،احتیاط آن است که خودش برگردد و اگر نتوانست یا مشکل بود مراجعت،نایب بگیرد.
مسألۀ 11- در طواف واجب،قِران جایز نیست؛یعنی جایز نیست طواف واجب را با طواف دیگر دنبال هم آورد بدون آنکه بین دو طواف، نماز طواف فاصله شود،و در طواف مستحب مکروه است.
مسألۀ 12- اگر زیاد کند دوری را یا کمتر یا بیشتر از دور بر طواف،و قصدش آن باشد که زیاده را جزء طواف دیگر قرار دهد،داخل در قِران میان دو طواف است که حرام است.
مسألۀ 13- در فرض سابق اگر از اول قصد داشته یا در اثنای طواف قصد کرده باشد،احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند،و اگر
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 145
بعد از تمام شدن،قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به دنبال طواف اول،زیاده را آورد،اقوی صحت طواف اول است،و احوط اعاده است.
مسألۀ 14- اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور،پس اگر کمتر از یک دور است قطع کند آن را و طوافش صحیح است،و اگر یک دور یا زیادتر است احوط آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت بدون تعیین مستحب یا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی بخواند،و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند برای طواف اول یا طواف دوم است.
مسألۀ 15- جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس،و احوط قطع نکردن آن است؛به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را کند تا موالاتِ عرفیه به هم بخورد.
مسألۀ 16- اگر بدون عذر طواف را قطع کرد،احوط آن است که اگر چهار دور به جا آورده باشد،طواف را تمام کند و بعد اعاده کند،و این در صورتی است که منافی به جا آورده باشد،حتی مثل زیاد فاصله دادن که موالات عرفیه به هم بخورد.
مسألۀ 17- اگر طواف را قطع کند و منافی به جا نیاورده باشد،اگر برگردد و تمام کند،طوافش صحیح است.
مسألۀ 18- اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد،مثل مرض یا حیض یا حدث بیاختیار،پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا تمام کند،و اگر قبل از آن بوده
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 146
طواف را اعاده کند،و احتیاط مستحب در فرض اول در غیر حیض آن است که اتمام کند و اعاده نماید.
مسألۀ 19- اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده،نتوانست به جا آورد تا آنکه وقت تنگ شد،اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف دهند،و اگر ممکن نیست نایب برای او بگیرند.
مسألۀ 20- اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود، واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند،پس اگر بعد از چهار دور رها کرد از همان جا طواف را تمام کند،و الّا اعاده کند.
مسألۀ 21- جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب،و از هر جا قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند،و احتیاط آن است که به دستور مسألۀ 20عمل کند،و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود.
مسألۀ 22- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه،یا شک کند کمتر به جا آورده یا نه،اعتنا نکند و طوافش صحیح است،لکن در صورت دوم خالی از اشکال نیست و احتیاط ترک نشود.
مسألۀ 23- اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا نه،مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا مُحدث بوده یا از داخل حجر اسماعیل علیه السلام طواف کرده اعتنا نکند،و طوافش صحیح است اگر چه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای دیگر نشده باشد،در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بیزیاده و نقیصه.
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 147
مسألۀ 24- اگر در آخر دور که به حجر الأسود ختم شد،شک کند که هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر،اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح است.
مسألۀ 25- اگر قبل از رسیدن به حجر الأسود و تمام شدن دور،شک کند که آنچه را دور میزند دور هفتم است یا هشتم،طوافش باطل است.
مسألۀ 26- اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و هر چه پای نقیصه در کار است،طواف او باطل است.
مسألۀ 27- اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها،بنا بر اقل گذارد،و طوافش صحیح است.
مسألۀ 28- شخص کثیر الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند،و احتیاط آن است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.
مسألۀ 29- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.
مسألۀ 30- اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که طواف به جا نیاورده،باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده کند.
مسألۀ 31- اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده،باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و برگردد تتمۀ سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است،لکن احتیاط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نماید،و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند.
مسألۀ 32- اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بیوضو به جا آورد
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 148
طوافش باطل است،و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا آورد.
مسألۀ 33- اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و خودش نیز قصد طواف کند،طواف هر دو صحیح است.
مسألۀ 34- در حال طواف،تکلم کردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
مسألۀ 35- واجب نیست در حال طواف روی طوافکننده طرف جلو باشد،بلکه جایز است به یمین و یسار نگاه کند و صفحۀ صورت را برگرداند بلکه به عقب نگاه کند،و میتواند طواف را رها کند و خانه را ببوسد و برگردد از همان جا اتمام کند.
مسألۀ 36- جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند؛ولی نباید آن قدر طول دهد که موالات عرفیه به هم بخورد،و اگر آن قدر نشست،احتیاط آن است که اتمام کند و اعاده نماید.
کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 149