باب اول اعمال عمرۀ تمتع

واجبات طواف

‏ ‏

‏ ‏

واجبات طواف 

‏واجبات طواف دو قسم است:‏

‏قسم اول:چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:‏

‏اول:نیت است؛یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا ‏‎ ‎‏آورد. ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 132

‏ ‏

‏ ‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- نیت را لازم نیست بر زبان بیاورد و لازم نیست به قلب ‏‎ ‎‏بگذراند،بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا ‏‎ ‎‏آورد،کفایت می‌کند و به عبارت دیگر،نیت در عبادت و کارهای دیگر در ‏‎ ‎‏این جهت فرق ندارد،پس همان طور که انسان با قصد آب می‌خورد و راه ‏‎ ‎‏می‌رود،عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.‏

‏مسألۀ 2-باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت ‏‎ ‎‏با کارهای دیگر فرق پیدا می‌کند؛پس باید طواف را برای اطاعت خداوند ‏‎ ‎‏به جا آورد.‏

‏مسألۀ 3- اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که ‏‎ ‎‏عبادی است ریا کند؛یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و ‏‎ ‎‏عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد،طواف او و همین طور هر چه را ‏‎ ‎‏این طور به جا آورده باطل است،و در این عمل معصیت خدا را هم کرده ‏‎ ‎‏است.‏

‏مسألۀ 4- ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال باعث ‏‎ ‎‏بطلان عمل نمی‌شود.‏

‏مسألۀ 5- کفایت می‌کند در صحیح بودن عمل،آنکه برای خدا بیاورد، ‏‎ ‎‏یا برای اطاعت امر خدا،یا برای ترس از جهنم،یا برای رسیدن به بهشت ‏‎ ‎‏و ثواب.‏

‏مسألۀ 6- اگر در عملی که برای خدا می‌آورد،رضای دیگری را هم ‏‎ ‎‏شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد،عمل باطل است.‏

‏دوم:آن است که طاهر باشد از حدث اکبر مثل جنابت و حیض و ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 133

‏ ‏

‏ ‏

‏نفاس و از حدث اصغر؛یعنی باید با وضو باشد.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف واجب،شرط ‏‎ ‎‏است،چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء،حتی در عمره و ‏‎ ‎‏حج مستحب که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.‏

‏مسألۀ 2- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف مستحبی شرط ‏‎ ‎‏نیست،لکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجد الحرام ‏‎ ‎‏وارد شود؛ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً طواف مستحب کرد،صحیح است.‏

‏مسألۀ 3- طواف - یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن - ‏‎ ‎‏مستحب است،و بلکه هر چه شخص بتواند طواف کند خوب است،و در ‏‎ ‎‏این طواف طهارت شرط نیست.‏

‏مسألۀ 4- اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند باطل ‏‎ ‎‏است،چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسأله ‏‎ ‎‏باشد.‏

‏مسألۀ 5- اگر در اثنای طواف حدث عارض شود،پس اگر پس از ‏‎ ‎‏تمام‌شدن دور چهارم است،باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند ‏‎ ‎‏و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.‏

‏مسألۀ 6- اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم،حدث ‏‎ ‎‏عارض شود،احتیاط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند،و ‏‎ ‎‏این حکم در حدث اصغر است.‏

‏مسألۀ 7- اگر در اثنای طواف حدث اکبر مثل جنابت یا حیض عارض ‏‎ ‎‏شود،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون رود،پس اگر پیش از تمامی دور ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 134

‏ ‏

‏ ‏

‏چهارم بود،پس از غسل،طواف را اعاده کند.‏

‏مسألۀ 8- اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،واجب است تیمم کند ‏‎ ‎‏بدل از وضو یا بدل از غسل.‏

‏مسألۀ 9- اگر تیمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد،برای ‏‎ ‎‏حدث اکبر لازم نیست تیمم کند،بلکه برای حدث اصغر باید تیمم کند،و ‏‎ ‎‏تا حدث اکبر برای او حاصل نشده و عذرش باقی است همان تیمم کافی ‏‎ ‎‏است،لکن احتیاط مستحب آن است که تیمم بدل از غسل هم بکند.‏

‏مسألۀ 10- احتیاط واجب آن است که اگر امید دارد که عذرش از ‏‎ ‎‏وضو یا غسل مرتفع شود،صبر کند تا وقتی که وقت تنگ شود،یا امیدش ‏‎ ‎‏قطع شود.‏

‏مسألۀ 11- اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است یا ‏‎ ‎‏نه،بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نیست وضو بگیرد،و همچنین اگر از ‏‎ ‎‏حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.‏

‏مسألۀ 12- اگر محدث به حدث اصغر یا اکبر بوده و شک کند که ‏‎ ‎‏وضو گرفته یا نه،یا غسل کرده یا نه،باید در فرض اول وضو بگیرد و در ‏‎ ‎‏فرض دوم غسل کند.‏

‏مسألۀ 13- اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را ‏‎ ‎‏به جا آورده یا نه،یا شک کند با غسل آن را به جا آورده یا نه،طواف او ‏‎ ‎‏صحیح است،لکن برای اعمال بعد،باید طهارت تحصیل کند.‏

‏مسألۀ 14- اگر در اثنای طواف شک کند که وضو داشته یا نه،پس اگر ‏‎ ‎‏بعد از تمامی دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگیرد و از ‏‎ ‎‏همان جا تتمۀ طواف را به جا آورد،و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 135

‏ ‏

‏ ‏

‏است احتیاط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.‏

‏مسألۀ 15- در تمام صورتهایی که در شک گفته شد که بنا بر طهارت ‏‎ ‎‏بگذارد یا طوافش صحیح است،بهتر آن است که تجدید وضو کند و رجائاً ‏‎ ‎‏غسل به جا آورد،چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو یا غسل ‏‎ ‎‏نداشته و اشکال پیدا می‌شود.‏

‏مسألۀ 16- اگر در اثنای طواف شک کند که غسل کرده است از ‏‎ ‎‏جنابت یا حیض یا نفاس یا نه،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون برود،پس ‏‎ ‎‏اگر شوط چهارم را تمام کرده بود و شک کرده،بعد از غسل برگردد و تتمه ‏‎ ‎‏را به جا آورد،و الّا بعد از غسل اعاده کند طواف را،و احتیاط آن است که ‏‎ ‎‏در صورت اول نیز اعاده کند.‏

‏مسألۀ 17- اگر آب و چیزی که به آن جایز است تیمم کند،موجود ‏‎ ‎‏نباشد،حکم آن حکم غیر متمکن از طواف است،پس با مأیوس بودن از ‏‎ ‎‏پیدا شدن یکی از آن دو،باید نایب بگیرد،و احتیاط وجوبی آن است که ‏‎ ‎‏اگر جنب و حائض و نفساء نیست خودش نیز طواف کند،و چون ‏‎ ‎‏مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهایی که بر او لازم است می‌تواند وارد ‏‎ ‎‏مسجد الحرام شود و طواف کند،بنا بر این به احتیاطی که در غیر جنب و ‏‎ ‎‏حائض و نفساء شد باید عمل کند،گرچه دخول مسجد الحرام نیز برای او ‏‎ ‎‏خلاف احتیاط استحبابی است.‏

‏سوم:طهارت بدن و لباس است از نجاست.‏

‏و در آن چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- احتیاط واجب آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده ‏‎ ‎‏مثل خونِ کمتر از درهم و جامه‌ای که با آن نتوان نماز خواند،مثل عرقچین ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 136

‏ ‏

‏ ‏

‏و جوراب حتی انگشتر نجس،اجتناب کند.‏

‏مسألۀ 2- در خون قروح و جروح اگر تطهیر آن مشقت داشته باشد، ‏‎ ‎‏لازم نیست تطهیر کند.‏

‏مسألۀ 3- در خون قروح و جروح تا آن اندازه‌ای که می‌شود تطهیر کرد ‏‎ ‎‏و لباس را عوض کرد،احتیاط واجب آن است که تطهیر کند،یا جامه را ‏‎ ‎‏عوض کند.‏

‏مسألۀ 4- احتیاط آن است که اگر می‌تواند تأخیر بیندازد طواف را تا ‏‎ ‎‏بشود بی‌مشقت تطهیر کرد،تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود.‏

‏مسألۀ 5- اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد،علم پیدا ‏‎ ‎‏کند به نجاست در حال طواف،اظهر آن است که طوافش صحیح است.‏

‏مسألۀ 6- اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است ‏‎ ‎‏می‌تواند با آن حال طواف کند و صحیح است،چه بداند که پیشتر از این ‏‎ ‎‏پاک بوده یا نداند،لکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر ‏‎ ‎‏شده است نمی‌تواند با آن حال طواف کند،بلکه باید تطهیر کند و طواف ‏‎ ‎‏کند.‏

‏مسألۀ 7- اگر در بین طواف نجاستی به بدن یا لباس او عارض شود، ‏‎ ‎‏اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و ‏‎ ‎‏طواف را از همان جا تمام کند،و طواف او صحیح است.‏

‏مسألۀ 8- اگر در بین طواف نجاستی در بدن یا لباس خود ببیند و ‏‎ ‎‏احتمال بدهد که در این حال نجاست حاصل شده،ظاهراً حکم مسألۀ ‏‎ ‎‏هفتم را دارد.‏

‏مسألۀ 9- اگر در بین طواف علم پیدا کند که نجاست به بدن یا لباس او ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 137

‏ ‏

‏ ‏

‏از اول بوده،احتیاط آن است که طواف را رها کند و تطهیر کند،و از ‏‎ ‎‏همان جا بقیۀ طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند،خصوصاً ‏‎ ‎‏اگر تطهیر زیاد طول بکشد،و در این صورت بعد از اتمام،نماز طواف را ‏‎ ‎‏بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نیز اعاده کند،و در ‏‎ ‎‏این احتیاط فرقی نیست بین آنکه بعد از چهار دور علم پیدا کند یا قبل از ‏‎ ‎‏آن،گرچه در صورت دوم احتیاط شدیدتر است.‏

‏مسألۀ 10- اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند،احتیاط واجب ‏‎ ‎‏اعاده است،و همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید.‏

‏چهارم:ختنه کردن است در حق مردان و این شرط در زنها نیست،و ‏‎ ‎‏احتیاط واجب آن است که دربارۀ بچه‌های نابالغ مراعات شود.‏

‏مسألۀ 1- اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند یا او را مُحرم ‏‎ ‎‏کنند،احرام او صحیح است ولی طواف او صحیح نیست؛پس اگر مُحرم به ‏‎ ‎‏احرام حج شود چون طواف نساء او باطل است بنا بر احوط حلال شدن زن ‏‎ ‎‏بر او مشکل می‌شود،مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند،یا خودش ‏‎ ‎‏بعد از ختنه‌شدن طواف کند،یا آنکه نایب برای او بگیرند تا طواف کند.‏

‏مسألۀ 2- اگر بچه ختنه کرده به دنیا بیاید،طواف او صحیح است.‏

‏پنجم:ستر عورت است،پس اگر بدون ساتر عورت طواف کند،باطل ‏‎ ‎‏است،و معتبر است در آن اباحه،پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست ‏‎ ‎‏بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز بنا بر احتیاط واجب؛و احتیاط آن است ‏‎ ‎‏که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنماید.‏

‏مسأله - احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در ‏‎ ‎‏طواف بکند؛یعنی در بین دورهای طواف آن قدر طول ندهد که از صورت ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 138

‏ ‏

‏ ‏

‏یک طواف خارج شود.‏

‏قسم دوم:چیزهایی است که گفته‌اند داخل در حقیقت طواف است، ‏‎ ‎‏اگر چه بعضی از آنها نیز شرط است از برای طواف،لکن در عمل فرقی ‏‎ ‎‏نمی‌کند،و آن هفت چیز است:‏

‏اول:آنکه ابتدا کند به حجر الأسود.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- در ابتدا کردن به حجر الأسود،لازم نیست که تمام اجزای ‏‎ ‎‏بدنِ طواف‌کننده به تمام اجزای حجر الأسود عبور کند،بلکه واجب آن ‏‎ ‎‏است که انسان از حجر الأسود،هر جای آن باشد شروع کند و به همان جا ‏‎ ‎‏ختم کند.‏

‏مسألۀ 2- آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود از ‏‎ ‎‏حجر الأسود شروع به طواف کرد و ختم کرد به حجر الأسود،چه از ابتدای ‏‎ ‎‏آن شروع کند،چه از وسطش چه از آخرش.‏

‏مسألۀ 3- از هر جای حجر الأسود که شروع کرد،باید در دور هفتم به ‏‎ ‎‏همان جا ختم کند،پس اگر از اولش شروع کرد،باید به اولش ختم شود،و ‏‎ ‎‏همچنین اگر از وسط یا آخر شروع کرد،باید به همان جا ختم شود.‏

‏مسألۀ 4- در طواف باید به همان طوری که همۀ مسلمین طواف ‏‎ ‎‏می‌کنند،از محاذات «حجر الأسود»بدون دقتهای صاحبان وسوسه شروع ‏‎ ‎‏کنند،و در دورهای دیگر بدون توقف دور بزنند تا هفت دور تمام شود.‏

‏مسألۀ 5- گاهی دیده می‌شود که اشخاص نادان در هر دوری که ‏‎ ‎‏می‌زنند،می‌ایستند و عقب و جلو می‌روند که محاذات را درست کنند،و ‏‎ ‎‏این موجب اشکال است و گاهی حرام است. ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 139

‏ ‏

‏ ‏

‏دوم:ختم نمودن هر دوری است به حجر الأسود و این حاصل ‏‎ ‎‏می‌شود به اینکه بدون توقف،هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به ‏‎ ‎‏همان جا که شروع کرده ختم شود،و لازم نیست در هر دوری بایستد و باز ‏‎ ‎‏شروع کند،و کارهای جهال را نباید بکنند.‏

‏سوم:آنکه در طواف کردن،خانه کعبه در طرف چپ طواف‌کننده ‏‎ ‎‏واقع شود.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- لازم نیست در تمام حالات طواف،خانه را حقیقتاً به شانۀ ‏‎ ‎‏چپ قرار دهد،بلکه اگر در موقع دور زدن به حجر اسماعیل علیه السلام خانه از ‏‎ ‎‏طرف چپ قدری خارج شود،مانع ندارد،حتی اگر خانه متمایل به پشت ‏‎ ‎‏شود،لکن دور زدن به نحو متعارف باشد،اشکال ندارد.‏

‏مسألۀ 2- اگر در موقع رسیدن به گوشه‌های خانه،شانه از محاذات ‏‎ ‎‏کعبه خارج شود،هیچ اشکالی ندارد اگر به طور متعارف دور زند،حتی ‏‎ ‎‏اگر خانه متمایل به پشت شود.‏

‏مسألۀ 3- گاهی دیده می‌شود که بعضی از نادانان برای احتیاط، ‏‎ ‎‏دیگری را وادار می‌کنند که او را طواف دهد و خود طواف‌کننده اختیار را ‏‎ ‎‏از خود سلب می‌کند،و به دست دیگری می‌دهد و تکیه به دست او ‏‎ ‎‏می‌دهد و او را آن شخص دیگر با فشار دور می‌دهد،این طواف باطل ‏‎ ‎‏است،و اگر طواف نساء را این طور به جا آورد،زنها یا مردها بر او حرام ‏‎ ‎‏خواهند بود.‏

‏مسألۀ 4- احتیاط به اینکه خانه در تمام حالات طواف حقیقتاً به طرف ‏‎ ‎‏چپ باشد،گرچه خیلی ضعیف است و قابل اعتنا نیست و باید اشخاص ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 140

‏ ‏

‏ ‏

‏جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتیب که سایر مسلمین ‏‎ ‎‏دور می‌زنند،بزنند،لکن اگر شخص عاقل عالمی بخواهد احتیاط کند و ‏‎ ‎‏قدری شانه را چپ کند در موقع رسیدن به حجر اسماعیل علیه السلام یا ارکان ‏‎ ‎‏کعبه به طوری که خلاف متعارف و موجب انگشت‌نمایی نشود،مانع ‏‎ ‎‏ندارد.‏

‏مسألۀ 5- اگر به واسطۀ مزاحمت طواف کنندگان مقداری از دور زدن ‏‎ ‎‏به خلاف متعارف شد؛مثل آنکه روی طواف‌کننده به کعبه واقع شد،یا ‏‎ ‎‏پشتش واقع شد و یا عقب عقب طواف کرد،باید آن مقدار را جبران کند و ‏‎ ‎‏از سر بگیرد.‏

‏مسألۀ 6- اگر به واسطۀ کثرت جمعیت،انسان را بدون اختیار خود ‏‎ ‎‏بردند و دور دادند،کفایت نمی‌کند و باید آن دور را از سر بگیرد،اگر چه ‏‎ ‎‏خانه هم طرف چپ او بوده.‏

‏مسألۀ 7- در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد،می‌تواند آهسته ‏‎ ‎‏برود و می‌تواند تند برود و می‌تواند بدود و می‌تواند سواره طواف کند یا با ‏‎ ‎‏دوچرخه طواف کند،لکن بهتر آن است که به طور میانه‌روی برود.‏

‏چهارم:داخل کردن حِجر اسماعیل علیه السلام است در طواف،و حجر ‏‎ ‎‏اسماعیل علیه السلام محلی است که متصل به خانۀ کعبه است،و باید ‏‎ ‎‏طواف‌کننده دور حجر اسماعیل علیه السلام نیز بگردد.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- اگر دور حجر اسماعیل علیه السلام نگردید و از داخل آن طواف ‏‎ ‎‏کرد،طوافش باطل است،و باید اعاده کند.‏

‏مسألۀ 2- اگر عمداً این کار را بکند،حکم ابطال عمدی طواف را دارد ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 141

‏ ‏

‏ ‏

‏که گذشت.‏

‏مسألۀ 3- اگر سهواً این کار را بکند،حکم ابطال سهوی را دارد.‏

‏مسألۀ 4- اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل علیه السلام را داخل در دور ‏‎ ‎‏زدن نکرد،احتیاط واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد و اعاده کند ‏‎ ‎‏طواف را،اگر چه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نیست.‏

‏مسألۀ 5- اگر کسی در بعضی از دورها از روی دیوار ‏‎ ‎‏حجر اسماعیل علیه السلام برود،احتیاط آن است که به دستور مسألۀ چهارم عمل ‏‎ ‎‏کند،و در این فرض نیز به احتیاط واجب،کفایت نمی‌کند تمام کردن دور ‏‎ ‎‏را از آنجایی که از روی دیوار رفته است.‏

‏پنجم:بودن طواف است بین خانۀ کعبه و مقام حضرت ابراهیم علیه السلام از ‏‎ ‎‏همه اطراف.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- مراد از اینکه طواف بین کعبه و مقام باشد،آن است که ‏‎ ‎‏ملاحظه شود مسافتی را که میان خانه و مقام ابراهیم علیه السلام است و در همۀ ‏‎ ‎‏اطراف خانۀ کعبه طواف‌کننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانۀ کعبه (و ‏‎ ‎‏ما بین مقام و خانه چنانچه گفته‌اند تقریباً بیست و شش ذراع و نصف ‏‎ ‎‏است)پس در همۀ اطراف باید همین قدر بیشتر دور نباشد.‏

‏مسألۀ 2- اگر شخص از پشت مقام ابراهیم طواف کند که مقام ‏‎ ‎‏ابراهیم علیه السلام هم داخل در طوافش شود،طوافش باطل است و باید اعاده ‏‎ ‎‏کند.‏

‏مسألۀ 3- اگر بعضی از دورها را از پشت مقام طواف کند باید آن دور ‏‎ ‎‏را با اعادۀ همان جزء تمام کند،و احوط آن است که طواف را هم اعاده ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 142

‏ ‏

‏ ‏

‏کند،اگر چه ظاهراً اعاده لازم نباشد،بلکه بعید نیست کفایت اعادۀ همان ‏‎ ‎‏جزء.‏

‏مسألۀ 4- چون در طرف حجر اسماعیل علیه السلام محل طواف تنگ ‏‎ ‎‏می‌شود؛زیرا که مقدار حجر از آن کاسته می‌شود،و چنانچه گفته‌اند ‏‎ ‎‏تقریباً شش ذراع و نیم برای محل طواف باقی می‌ماند،باید در طواف از ‏‎ ‎‏آن جانب بیشتر از شش ذراع و نیم دور نشوند.‏

‏مسألۀ 5- اگر از جانب حجر اسماعیل علیه السلام بیشتر از شش ذراع و نیم ‏‎ ‎‏در دور زدن دور شد،اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مَطاف ‏‎ ‎‏دور بزند.‏

‏ششم:خروج طواف‌کننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- در اطراف دیوار خانه یک پیش‌آمدگی است که آن را ‏‎ ‎‏«شاذروان»گویند،و آن جزء خانۀ کعبه است،و طواف‌کننده باید آن را هم ‏‎ ‎‏داخل قرار دهد.‏

‏مسألۀ 2- اگر کسی در بعضی از احوال به واسطۀ کثرت جمعیت یا ‏‎ ‎‏غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است،و ‏‎ ‎‏باید اعاده کند.‏

‏مسألۀ 3- دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن در آنجایی که شاذروان ‏‎ ‎‏است جایز است،و به طواف ضرر نمی‌رساند،گرچه احتیاط مستحب ‏‎ ‎‏ترک آن است.‏

‏مسألۀ 4- در حال طواف دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام ‏‎ ‎‏جایز است،و به طواف ضرر نمی‌رساند،گرچه احتیاط مستحب در ترک ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 143

‏ ‏

‏ ‏

‏است.‏

‏هفتم:آنکه هفت شوط،یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه ‏‎ ‎‏زیادتر.‏

‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏مسألۀ 1- اگر از روی عمد، طواف‌کننده از اول قصد کند کمتر از هفت ‏‎ ‎‏دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد،طوافش باطل است،اگر چه به هفت ‏‎ ‎‏دور تمام کند،و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه ‏‎ ‎‏از روی سهو و غفلت باشد،طواف را اعاده کند.‏

‏مسألۀ 2- اگر در اثنای طواف از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد ‏‎ ‎‏زیادتر آوردن یا کمتر آوردن،از آنجا که این قصد را کرده و هر چه به این ‏‎ ‎‏عمل کرده باطل است و باید اعاده کند،و اگر با این قصد زیادتر آورد، ‏‎ ‎‏اصل طواف باطل می‌شود.‏

‏مسألۀ 3- اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد،لکن قصدش ‏‎ ‎‏آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه ‏‎ ‎‏برای تبرک یا مقصد دیگر باشد،طواف او صحیح است.‏

‏مسألۀ 4- اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که ‏‎ ‎‏هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک ‏‎ ‎‏دور مستحب هم دنبال آن بیاورد،طواف او صحیح است.‏

‏مسألۀ 5- اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه ‏‎ ‎‏یک دور نیز مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد،طوافش ‏‎ ‎‏صحیح است.‏

‏مسألۀ 6- اگر کم کند از طواف واجب چه یک دور یا کمتر یا بیشتر از ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 144

‏ ‏

‏ ‏

‏یک دور از روی عمد،واجب است آن را اتمام کند،و اگر نکند حکمش ‏‎ ‎‏حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده - که در مسائل فصل چهارم ‏‎ ‎‏گذشت -به احتیاط واجب،و حکم جاهل به مسأله حکم عالم است.‏

‏مسألۀ 7- اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند که ‏‎ ‎‏موالات فوت شود،حکمش حکم قطع طواف است که می‌آید.‏

‏مسألۀ 8- اگر سهواً از طواف کم کند،پس اگر تجاوز از نصف کرده ‏‎ ‎‏باشد،اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل ‏‎ ‎‏کثیر نکرده باشد،و الاّ احتیاط واجب اتمام و اعاده است.‏

‏مسألۀ 9- اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده،طواف را اعاده ‏‎ ‎‏نماید،لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همۀ موارد سهو،به تمام کردن ‏‎ ‎‏طواف ناقص و اعاده کردن.‏

‏مسألۀ 10- اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از ‏‎ ‎‏مراجعت به وطن خود،احتیاط آن است که خودش برگردد و اگر نتوانست ‏‎ ‎‏یا مشکل بود مراجعت،نایب بگیرد.‏

‏مسألۀ 11- در طواف واجب،قِران جایز نیست؛یعنی جایز نیست ‏‎ ‎‏طواف واجب را با طواف دیگر دنبال هم آورد بدون آنکه بین دو طواف، ‏‎ ‎‏نماز طواف فاصله شود،و در طواف مستحب مکروه است.‏

‏مسألۀ 12- اگر زیاد کند دوری را یا کمتر یا بیشتر از دور بر طواف،و ‏‎ ‎‏قصدش آن باشد که زیاده را جزء طواف دیگر قرار دهد،داخل در قِران ‏‎ ‎‏میان دو طواف است که حرام است.‏

‏مسألۀ 13- در فرض سابق اگر از اول قصد داشته یا در اثنای طواف ‏‎ ‎‏قصد کرده باشد،احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند،و اگر ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 145

‏ ‏

‏ ‏

‏بعد از تمام شدن،قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به ‏‎ ‎‏دنبال طواف اول،زیاده را آورد،اقوی صحت طواف اول است،و احوط ‏‎ ‎‏اعاده است.‏

‏مسألۀ 14- اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور،پس اگر کمتر از یک دور ‏‎ ‎‏است قطع کند آن را و طوافش صحیح است،و اگر یک دور یا زیادتر است ‏‎ ‎‏احوط آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت بدون تعیین ‏‎ ‎‏مستحب یا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی ‏‎ ‎‏بخواند،و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند ‏‎ ‎‏برای طواف اول یا طواف دوم است.‏

‏مسألۀ 15- جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت ‏‎ ‎‏قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس،و احوط ‏‎ ‎‏قطع نکردن آن است؛به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را ‏‎ ‎‏کند تا موالاتِ عرفیه به هم بخورد.‏

‏مسألۀ 16- اگر بدون عذر طواف را قطع کرد،احوط آن است که اگر ‏‎ ‎‏چهار دور به جا آورده باشد،طواف را تمام کند و بعد اعاده کند،و این در ‏‎ ‎‏صورتی است که منافی به جا آورده باشد،حتی مثل زیاد فاصله دادن که ‏‎ ‎‏موالات عرفیه به هم بخورد.‏

‏مسألۀ 17- اگر طواف را قطع کند و منافی به جا نیاورده باشد،اگر ‏‎ ‎‏برگردد و تمام کند،طوافش صحیح است.‏

‏مسألۀ 18- اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد،مثل ‏‎ ‎‏مرض یا حیض یا حدث بی‌اختیار،پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور ‏‎ ‎‏بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا تمام کند،و اگر قبل از آن بوده ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 146

‏ ‏

‏ ‏

‏طواف را اعاده کند،و احتیاط مستحب در فرض اول در غیر حیض آن ‏‎ ‎‏است که اتمام کند و اعاده نماید.‏

‏مسألۀ 19- اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده،نتوانست به جا ‏‎ ‎‏آورد تا آنکه وقت تنگ شد،اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف ‏‎ ‎‏دهند،و اگر ممکن نیست نایب برای او بگیرند.‏

‏مسألۀ 20- اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود، ‏‎ ‎‏واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند،پس اگر بعد از چهار دور رها ‏‎ ‎‏کرد از همان جا طواف را تمام کند،و الّا اعاده کند.‏

‏مسألۀ 21- جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای ‏‎ ‎‏رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب،و از هر جا ‏‎ ‎‏قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند،و احتیاط آن است که به دستور ‏‎ ‎‏مسألۀ 20عمل کند،و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود.‏

‏مسألۀ 22- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که ‏‎ ‎‏آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه،یا شک کند کمتر به جا ‏‎ ‎‏آورده یا نه،اعتنا نکند و طوافش صحیح است،لکن در صورت دوم خالی ‏‎ ‎‏از اشکال نیست و احتیاط ترک نشود.‏

‏مسألۀ 23- اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا ‏‎ ‎‏نه،مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا مُحدث بوده یا از ‏‎ ‎‏داخل حجر اسماعیل علیه السلام طواف کرده اعتنا نکند،و طوافش صحیح است ‏‎ ‎‏اگر چه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای ‏‎ ‎‏دیگر نشده باشد،در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بی‌زیاده و ‏‎ ‎‏نقیصه. ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 147

‏ ‏

‏ ‏

‏مسألۀ 24- اگر در آخر دور که به حجر الأسود ختم شد،شک کند که ‏‎ ‎‏هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر،اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح ‏‎ ‎‏است.‏

‏مسألۀ 25- اگر قبل از رسیدن به حجر الأسود و تمام شدن دور،شک ‏‎ ‎‏کند که آنچه را دور می‌زند دور هفتم است یا هشتم،طوافش باطل است.‏

‏مسألۀ 26- اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و ‏‎ ‎‏هر چه پای نقیصه در کار است،طواف او باطل است.‏

‏مسألۀ 27- اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها،بنا بر اقل ‏‎ ‎‏گذارد،و طوافش صحیح است.‏

‏مسألۀ 28- شخص کثیر الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند،و ‏‎ ‎‏احتیاط آن است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.‏

‏مسألۀ 29- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.‏

‏مسألۀ 30- اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که ‏‎ ‎‏طواف به جا نیاورده،باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده ‏‎ ‎‏کند.‏

‏مسألۀ 31- اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا ‏‎ ‎‏آورده،باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و ‏‎ ‎‏برگردد تتمۀ سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است،لکن ‏‎ ‎‏احتیاط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و ‏‎ ‎‏اعاده نماید،و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و ‏‎ ‎‏اعاده کند.‏

‏مسألۀ 32- اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بی‌وضو به جا آورد ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 148

‏ ‏

‏ ‏

‏طوافش باطل است،و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا ‏‎ ‎‏آورد.‏

‏مسألۀ 33- اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و ‏‎ ‎‏خودش نیز قصد طواف کند،طواف هر دو صحیح است.‏

‏مسألۀ 34- در حال طواف،تکلم کردن و خنده نمودن و شعر خواندن ‏‎ ‎‏اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول ‏‎ ‎‏دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.‏

‏مسألۀ 35- واجب نیست در حال طواف روی طواف‌کننده طرف جلو ‏‎ ‎‏باشد،بلکه جایز است به یمین و یسار نگاه کند و صفحۀ صورت را ‏‎ ‎‏برگرداند بلکه به عقب نگاه کند،و می‌تواند طواف را رها کند و خانه را ‏‎ ‎‏ببوسد و برگردد از همان جا اتمام کند.‏

‏مسألۀ 36- جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت ‏‎ ‎‏بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند؛ولی نباید آن قدر طول ‏‎ ‎‏دهد که موالات عرفیه به هم بخورد،و اگر آن قدر نشست،احتیاط آن است ‏‎ ‎‏که اتمام کند و اعاده نماید.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابمناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی (س) (به ضمیمه ترجمه بعضی از مسائل حج تحریر الوسیله و حدود 550 مسأله جدید)صفحه 149