شعر در خدمت انقلاب

شعر در خدمت انقلاب


‏با پیروزی انقلاب، برخلاف برخی انقلابیون که تصور می کردند کار دیگر تمام شده است، کار سبزواری نه تنها تمام نشد، بلکه گویا تازه شروع شده بود. حالا دیگر سبزواری می بایست برای لحظه لحظه ی رخدادهای انقلاب حساس می بود و شعر می سرود. گویا برای او شعر هدف نبود، وسیله ای بود تا به کمک آن بتواند زبان گویای انقلاب باشد. او سعی می کرد از ابزار شعر برای ثبت وقایع انقلاب استفاده کند. مثلا مرداد ۵۸ که امام خمینی رحمه الله علیه، آخرین جمعه ی ماه رمضان را روز قدس نامید، سبزواری هم شعر «هم پای جلودار» را سرود که بعدتر، حسام الدین سراج نیز آن را به زیبایی نغمه سرایی کرد. امام هم گویا آن را شنیده بود و ازش تعریف کرده بود. او حتی نسبت به ترور بزرگان انقلاب نیز حساس بود و برای شهادت عزیزانی چون بهشتی، باهنر، رجایی و مطهری نیز شعر سرود که شعر او در وصف شهید مطهری، وقتی با خوانندگی محمد گلریز همراه شد، معروف تر و فراگیرتر شد:‏

 

‏ای مجاهد، ای شهید مطهر‏

‏ مرتضی را چو آیینه مظهر‏


حضورج. 97صفحه 210

‏ای شهید ره حکمت و علم‏

‏خون تو حافظ دین و دفتر…‏

 

‏بعد از پخش این سرود، امام خمینی رحمه الله علیه از آن تعریف کرده و دیداری نیز با تولیدکنندگان آن اثر داشتند. محمد گلریز درباره ی این دیدار چنین می گوید: ‏

‏«امام با لباس راحتی نشسته بودند. دستشان را بوسیدیم و کنارشان نشستیم. معنویت اتاق و حضرت امام ما را تسخیر کرده بود. کسی که قرار بود به عنوان نماینده ی ما سخن بگوید نتوانست حرفی بزند و مات و مبهوت عظمت و معنویت امام قرار گرفته بودیم. حاج احمدآقا ما را معرفی کردند و فرمودند اینها گروهی هستند که سرود شهید مطهری و این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد و سرودهای انقلابی دیگری را تهیه و اجرا کرده اند. حضرت امام ما را مورد مهر و محبت خود قرار دادند و دو بار فرمودند: خدا در پناه اسلام حفظتان کند. خدا در پناه اسلام حفظتان کند...»‏

‏سرود «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو» نیز یکی دیگر از کارهای سبزواری بود که آن هم در کمتر از ۴۸ ساعت تبدیل به یکی مهم ترین و معروف ترین سرودهای انقلاب شد. اسفندیار قره باغی، خواننده ی این سرود، ماجرای تولید آن را چنین تعریف می کند: ‏

‏«شبی در منزلی بودیم و مرحوم سید احمد خمینی هم که در آن جمع حضور داشت، به ما گفت چرا علیه آمریکا آهنگی نمی سازید؟ همان صحبت یادگار امام، برای ما انگیزه ای شد و همان شب حمید سبزواری تا صبح نشست و شعر آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو را سرود... می توانم بگویم که این اثر جزو نادرترین آهنگ هایی بود که در ۴۸ ساعت آن را تنظیم و ضبط کردیم در حالی که الان اگر بخواهیم یک آهنگ ساده را هم ضبط کنیم یک ماه طول می کشد. با این حال، دلیل اثر گذاری این اثر فقط به این علت بوده که سروده و شعر آن، بر مبنای واقعیت محض بوده و هست و اکنون بعد از گذشت چند دهه مردم کشور عزیزمان همچنان این اثر را زمزمه می کنند.»‏


حضورج. 97صفحه 211

جنگ که شروع شد دامنه ی فعالیت های سبزواری هم بیشتر و گسترده تر شد. هرطوری که بود خودش را به جبهه رساند. ماجرای رفتن به جبهه را خودش اینگونه روایت کرده بود: «خرمشهر در تصرف دشمن بود. می خواستم از نزدیک دلاوری های بچه ها را شاهد باشم. گفتند رفتن به آن جا امکان ندارد. اما پذیرفتند تا مرا نزدیک خرمشهر ببرند و به آبادان رفتم. با بسیجیان بودم و با خلق و خوی دلاورانه ی آنها آشنا شدم. تحت تأثیر حالات شاعرانه ام که از بچه های جبهه ناشی می شد، همان  جا در جبهه، سرود «خجسته باد این پیروزی» را سرودم». سرودی که بعد از فتح خرمشهر پخش شد و شاید کمتر ایرانی است که آن را نداند یا نشنیده باشد.‏

‏ ‏

‎ ‎

حضورج. 97صفحه 212