سیر مطالعاتی و روش مواجهه با آثار امام خمینی

سیر مطالعاتی و روش مواجههبا آثار امام خمینی

‏□ علی شفابخش‏

چکیده 

‏با توجه به نیاز ضروری و روزافزون جامعۀ اسلامی به آشنایی صحیح و عمیق با اندیشه های ارزشمند امام خمینی، در مقالۀ حاضر تلاش شده است تا یک «سیر مطالعاتی» و همچنین نکاتی کاربردی دربارۀ «نحوه و روش مطالعۀ» آثار حضرت امام، ارائه گردد. سیر مطالعاتی مذکور، در دو سطح عمومی و تخصّصی سامان یافته است. مخاطب سطح عمومی، عموم مردم و آن دسته از طلّاب و دانشجویانی هستند که در نظر دارند با منظومۀ فکری بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، در حدّ ابتدایی و مقدماتی آشنا شوند، و مخاطب سطح تخصّصی، افرادی می باشند که قصد دارند تفکرات امام خمینی را به طور تخصّصی و در حدّ عالی و پیشرفته فرا بگیرند تا نهایتاً در شناخت آراء حضرت شان در زمینه های گوناگون، متخصّص و صاحبنظر شوند. درباره روش مواجهه با آثار حضرت امام نیز به ده نکتۀ علمی و کاربردی اشاره شده است تا خوانندگان بتوانند با لحاظ قرار دادن آنها، میزان بهره برداری خود از میراث علمی گرانسنگ ایشان را ـ کمّاً و کیفاً ـ افزایش دهند، به امید خدا. ‏

‏ ‏

مقدمه

‏بدون تردید، اندیشه های حضرت امام، نقشۀ راه و قانون اساسی پیشرفت و سعادت همه جانبۀ ملت مسلمان ایران است. به میزانی که مردم از سخنان و مواضع بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی فاصله و زاویه بگیرند، به همان میزان دچار ضعف و شکست خواهند شد. مکتب علمی و تربیتی ‏


حضورج. 97صفحه 129

حضرت امام، همچون راه روشن و صراط مستقیمی است که باید در آن وارد شد و بدون وقفه حرکت کرد. از منظری دیگر، حفظ و استمرار انقلاب اسلامی، جز در سایۀ شناخت صحیح و عمیق منظومۀ فکری حضرت امام و سپس تبعیت از آن، میّسر نخواهد بود.‏

‏مقام معظم رهبری در این باره چنین می فرمایند: «ارادت مردم به امام بزرگوار، به معنی پذیرش مکتب امام به عنوان راه روشن و خط روشن حرکت عمومی و همگانی ملت ایران است؛ یک راهنمای نظری و عملی است که کشور و ملت را به عزت و پیشرفت و عدالت میرساند. در طول این سی و دو سال گذشته، عملاً هم همین بوده است؛ یعنی هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیه های امام جامۀ عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خطّ انگشت اشارۀ امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خطّ امام و میراث ماندگار امام نگاه می کنند» ‏‏(بیانات مقام معظم رهبری در بیست و دوّمین سالگرد امام خمینی، سال 1390)‏

‏حال با توجه به مطلب فوق، باید افزود آگاهی از تفکرات مترقّی و انسانساز حضرت امام ـ چه در حوزۀ فردی و چه در عرصۀ اجتماعی ـ در گرو رجوع مستمر و روشمند به آثار گفتاری و نوشتاری ایشان است. آشنایی با آثار علمی امام خمینی و مطالعۀ آنها نیز، چنانچه بدون برنامه و مشورت، و به صورت سلیقه ای و ناآگاهانه صورت گیرد، نه تنها پیشرفت چندانی برای خواننده در بر نخواهد داشت، بلکه ممکن است وی را خسته و دلزده کند و نهایتاً او را از ادامۀ مطالعه منصرف سازد. اینکه انسان بداند ابتدا باید کدام یک از کتابهای حضرت امام را مطالعه کند و حتی از میان فصول و مباحث متنوّع یک کتاب خاص، کدام بخش ها را بخواند و از چه قسمت هایی صرف نظر کند، بسیار مهم است. قطعاً شروع هر کتابی، در هر زمانی و با هر سطح سوادی، کار صحیح و معقولی نیست. جدای از اینکه داشتن یک برنامه و سیر مطالعاتی برای آشنایی اجمالی و تفصیلی با اندیشه های حضرت امام یک «ضرورت» است، روش و چگونگی ارتباط گرفتن با این آثار نیز در جای خود مهم است. به دیگر سخن، هم باید دانست کدام کتابها را با کدام شروح و پس از گذراندن چه مقدمات علمی ای خواند، و هم باید از شیوه و مهارت مطالعۀ آثار امام خمینی ـ که ابتدائاً از دشواری خاصّی برخوردارند ـ مطلع بود.‏

حضورج. 97صفحه 130

از همین رو، در نوشتار حاضر تلاش شده است تا با ارائۀ یک «سیر مطالعاتی» پیشنهادی و نیز نکاتی دربارۀ «روش مواجهه و بهره برداری» از کتابهای امام خمینی، در برطرف ساختن یکی از نیازهای بنیادین انقلابی اسلامی که همان ضرورت آشنایی و انس مردم ـ اعم از اهل علم و سایر مردم ـ با کتاب ها و دیدگاه های حضرت امام است، گامی کوچک برداشته شود. مضاف بر اینکه ـ تا جایی نگارنده اطلاع دارد ـ یک برنامۀ مطالعاتی مدوّن که مشتمل بر توضیح چگونگی استفاده از آثار کم نظیر حضرت امام و نیز برطرف ساختن برخی پیچیدگیهای مختصّ کتابهای وی باشد، ظاهراً در دست نیست. به همین دلیل، این مسأله ضرورتی دوچندان می یابد.   ‏

‏نهایتاً امید است که این مقالۀ ناچیز، در مسیر نزدیک شدن هر چه بیشتر افراد جامعۀ اسلامی ایران به اندیشه های ناب و تابناک امام خمینی کبیر، مورد استفادۀ علاقه مندان حضرت روح الله قرار گیرد.‏

‏امام خمینی: ‏

‏«فقیه، به کسی اطلاق می شود که نه فقط عالم به قوانین و آیین دادرسی اسلام، بلکه عالم به عقاید و قوانین و نظامات و اخلاق باشد، یعنی دین شناس به تمام معنای کلمه باشد.»‏‏(ولایت فقیه، ص 78)‏

‏نوشتار حاضر در دو بخش تدوین یافته است. ‏

‏بخش اول: سیر مطالعاتی، و بخش دوم: شیوۀ مواجهه با آثار امام خمینی و نحوۀ مطالعۀ آنها. سیر مطالعاتی نیز در دو قسمت عمومی و تخصّصی تنظیم شده است.‏

 

 

حضورج. 97صفحه 131

بخش اول: سیر مطالعاتی

 

الف) مرحلۀ عمومی و ابتدایی

‏لازم به ذکر است که «مرحلۀ عمومی» سیر مطالعاتی حاضر، بیشتر مخصوص دو دسته است:‏

‏1- عموم مردم‏

‏2- آن دسته از دانشجویان و طلّابی که در نظر دارند در حدّ «عمومی» و «مقدماتی» با اندیشه های حضرت امام در زمینه های گوناگون آشنایی پیدا کنند؛ به همین منظور مطالعۀ کتابهای ذیل قابل توصیه اند:‏

‏1- جهاد اکبر یا مبارزه با نفس (خودآموز).‏

‏2- وصیتنامۀ سیاسی- الهی (خودآموز).‏

‏3- منشور روحانیت (خودآموز).‏

‏4- ولایت فقیه (خودآموز).‏

‏5- شرح چهل حدیث (خودآموز- ترجیحاً با استاد).‏

‏ به ضمیمۀ مطالعۀ: اربعین (شرح چهار حدیث از چهل حدیث امام خمینی) /  سید احمد فهری /  تهران /  اطلاعات /  چاپ دوم /  1387. ‏

 

نکته

‏باید توجه داشت که مطالب کتاب چهل حدیث، از نظر سهولت یا دشواری، همه در یک سطح نیستند بلکه شرح برخی از احادیث، ساده و روان بوده و تبیین برخی دیگر از روایات، بسیار دشوار و مشحون از اصطلاحات علمی و تخصّصی است. به همین دلیل توصیه می شود کسانی که برای اولین بار به مطالعۀ این کتاب می پردازند و اهل مطالعات گسترده و تحقیقات علمی نیستند، تنها شرح احادیثی را بخوانند که گمان می کنند فهم و هضم آنها برایشان آسانتر است. اما توضیح همین احادیث سهل را باید چندین بار مطالعه کنند تا مطالب، اصول و قواعد کتاب، در ذهن و عقل و قلبشان رسوخ و استقرار پیدا کند. ‏

حضورج. 97صفحه 132

‏شرح احادیث دشوار کتاب را هم می توانند نزد استاد فرابگیرند و یا اینکه مطالعۀ آنها را به زمانی موکول کنند که «مقدمات لازم» برای فهم آنها را مهیّا کرده باشند. ضمناً کتاب چهل حدیث از سوی برخی از اساتید به صورت شفاهی شرح شده است که علاقه مندان می توانند سی دی های آن را تهیه نموده و استفاده کنند. این مطلب دربارۀ کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نیز صادق است.‏

‏ضروری است کسانی که اهل تحقیق و مطالعۀ فراوان هستند و قصد دارند به طور عمیق و تفصیلی علوم و معارف اسلامی را فرا بگیرند، روی شرح احادیث بیست و سوم، بیست و چهارم و بیست و ششم حساب جداگانه ای باز کنند و وقت بیشتری برای آنها صرف نمایند. در این میان، شرح حدیث بیست و چهارم از بالاترین ارزش و اهمیت برخوردار است. امام خمینی ذیل این حدیث، منطق و روش اختصاصی خود در فراگیری علوم اسلامی و کسب معارف دینی را به گونه ای بسیار عمیق و جامع، به محضر اهل علم ارائه نموده اند، هرچند به صورت اجمالی و موجز که شرح و تفصیل آن کاری بسیار ضروری و در عین حال دشوار است.  ‏

‏فهم شرح احادیث 34 تا 40، بسیار پیچیده و دیریاب است؛ لذا مطالعۀ آنها برای نوآموزان و کسانی که اهل تحقیق در علوم اسلامی نیستند، توصیه نمی شود. لازم به ذکر است که چهل حدیث حضرت امام ـ بر خلاف آنچه که مشهور شده ـ صرفاً یک نوشتار اخلاقی و تربیتی نیست، بلکه پیش از آن یک کتاب اعتقادی فوق العاده قوی و عمیق است که اساس آن بر «جهان بینی عرفانی» استوار است.‏

‏6- شرح حدیث جنود عقل و جهل (فقط از اول کتاب تا آخر صفحۀ 20؛ و از صفحۀ 73 تا آخر کتاب مطالعه شود. از صفحۀ 21 تا 73 به دلیل دشواری و سنگینی فوق العادۀ مباحث، فعلاً ‏


حضورج. 97صفحه 133

مورد مطالعه قرار نگیرند). (خودآموز- ترجیحاً با استاد)‏

‏ به ضمیمۀ مطالعۀ عروج عقل (شرح حدیث جنود عقل و جهل) /  آیت الله محمدباقر تحریری /  تهران /  علمی و فرهنگی /  چاپ اول /  1390.‏

‏7- آداب الصلو‏‏ة‏‏ (خودآموز- ترجیحاً با استاد). ‏

 

 نکته

‏کتاب «آداب الصلو‏‏ة‏‏»، در کلّ یک کتاب سنگین و دشوار عرفانی محسوب می شود، ولی از ابتدا تا اول «مقالۀ ثالثه»؛ یعنی تا ص 121، نسبت به ادامۀ کتاب، تا حدّی آسان تر است، لذا خوانندۀ محترم ـ چنانچه با سایر آثار حضرت امام و یا دیگر منابع عرفانی آشنایی کافی ندارد ـ می تواند به همان مقدار مذکور، اکتفا نماید و همین مقدار را چند بار تکرار و مرور کند تا با اصول و قواعد آن انس بگیرد.‏

‏8- صحیفۀ امام (خودآموز).‏

 

نکته

‏صحیفۀ امام، کتابی جامع و فراگیر است که در آن مطالب مختلفی در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و حتی فلسفی و عرفانی آمده است. هر کسی بسته به سطح سواد و نوع شغل خود، می تواند از این مجموعۀ ارزشمند استفاده کند. البته باید در نظر داشت که همۀ مباحث آن، به درد همۀ مردم نمی خورد؛ از این جهت هر کس باید با توجه به شرایط و نیازهای خاصّ خود، برخی از سخنرانیها را که احساس می کند بیشتر به درد او می خورد گزینش نموده و مطالعه کند. صحیفه انصافاً کتاب خاص و شیرینی است که هیچ کس نمی تواند از آن بی نیاز باشد، بویژه آنکه به جهت گفتاری و عمومی بودنش، غالب مباحث آن ـ در عین عمیق بودن ـ همه فهم و آسان یاب است. صحیفه امام، کتابی است که انسان همیشه باید آن را در دست داشته باشد و دائم مورد مطالعه و مرور قرار بدهد تا در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بتواند تکلیف و رسالت خود را بشناسد. ‏


حضورج. 97صفحه 134

مقام معظم رهبری به جوانان توصیه فرموده اند این کتاب مهم را حتماً مورد مطالعه قرار دهند: «به گفتار امام و کردار امام اهتمام بوَرزید. این صحیفۀ امام را جوانهای عزیز ما بخوانند و با آن انس پیدا کنند؛ وصیت نامۀ امام را بخوانید، با وصیتنامۀ امام انس پیدا کنید، در آن تعمّق بکنید». ‏‏(بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی، سال 1395).‏

 

منابع جانبی و تکمیلی

‏1) پژواک ولایت /  مقام معظم رهبری (مشتمل بر 19 سخنرانی در سالگرد رحلت امام خمینی) /  قم /  دفتر نشر معارف /  چاپ اول /  1388. ‏

‏2) امام خمینی و خودآگاهی تاریخی (بویژه مبحث: امام خمینی، مقام ثابت عصر) /  اصغر طاهرزاده /  اصفهان /  لبّ المیزان /  چاپ اول /  1388. ‏

‏3) سیری در ساحل (بینش و منش امام خمینی) /  آیت الله محمدتقی مصباح یزدی /  قم /  مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی /  چاپ اول /  1385. ‏

‏4) سیمای فرزانگان، ج 1 (از صفحۀ 607 – 629 مقالۀ: امام خمینی فقیهی بزرگ و نام آور قرن) /  آیت الله جعفر سبحانی /  قم /  مؤسسۀ امام صادق (علیه السلام) / چاپ دوم /  1383. ‏

‏5) عصر امام خمینی /  میر احمدرضا حاجتی /  قم /  بوستان کتاب قم /  چاپ نهم /  1382. ‏

‏6) حکومت اسلامی و ولایت فقیه (تبیان: دفتر چهل و پنجم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ چهارم /  1389. ‏

‏7) ادب خیال، عقل و قلب (مبحث: ضرورت مطالعه و نحوۀ آن) /  اصغر طاهرزاده /  اصفهان /  لبّ المیزان /  چاپ سوم /  1390. ‏

حضورج. 97صفحه 135

ب) مرحلۀ تخصّصی و عالی

‏علاوه بر مطالعۀ منابع فوق در «مرحلۀ عمومی»، می توان گام دیگری در جهت شناخت عمیقتر اندیشه های امام خمینی برداشت. مرتبۀ بعد که «مرحلۀ تخصصی» این سیر مطالعاتی را تشکیل می دهد، ویژۀ کسانی است که قصد دارند در زمینۀ معرفت تفصیلی و همه جانبه نسبت به «مکتب علمی و تربیتی امام خمینی»، «تخصّص» کسب کنند و در این حوزه صاحب نظر گردند؛ ازاین رو مطالعۀ آثار ذکرشده در این مرحله، برای همگان توصیه نمی شود.‏

‏1- تفسیر سورۀ حمد (خودآموز- ترجیحاً با استاد).‏

‏2- سرّ الصلو‏‏ة‏‏ (خودآموز- ترجیحاً با استاد). ‏

‏ به ضمیمۀ مطالعۀ معراج عارفان (شرح سرّالصلو‏‏ة‏‏)، علی زمانی قمشه9 ای /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1390. ‏

‏3- شرح دعای سحر (درسی- نیازمند استاد).‏

‏ به ضمیمۀ مطالعۀ اسماء حسنی؛ دریچه های نظر به حق /  اصغر طاهرزاده /  اصفهان /  لبّ المیزان /  چاپ اول /  1390. ‏

‏4- مصباح الهدا‏‏یة ‏‏(درسی- نیازمند استاد).‏

‏ به ضمیمۀ مطالعۀ 1) فروغ معرفت در اسرار خلافت و ولایت (شرحی بر رسالۀ «مصباح الهدا‏‏یة‏‏ إلی الخلا‏‏فة‏‏ والولا‏‏یة‏‏» امام خمینی)، سید یدالله یزدان پناه، تهران، مؤسّسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اوّل، 1395‏

‏ 2) عرفان در منظر وحی و برهان (شرح کتاب مصباح الهدا‏‏یة‏‏ امام خمینی) /  آیت الله حسن ممدوحی کرمانشاهی /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1389. ‏

‏5- تقریرات فلسفه (شرح منظومۀ سبزواری و اسفار ملاصدرا). (پژوهشی).‏

‏6- ا‏‏لتعلیقة‏‏ علی الفوائد الرضو‏‏یة‏‏ (پژوهشی).‏

‏7- تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس (پژوهشی). ‏

‏به ضمیمۀ مطالعۀ: 1) شرح تعلیقۀ امام خمینی بر فصوص الحکم ابن عربی /  عبدالرضا مظاهری / ‏

حضورج. 97صفحه 136

تهران /  نشر علم /  چاپ اول /  1387. ‏

‏2) موج، دریاست (درآمدی بر وحدت وجود به تقریر امام خمینی و ابن عربی) /  احسان احمدی /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1388. ‏

‏3) مبانی و ویژگیهای عرفان نظری امام خمینی /  محمدرضا غفوریان /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1388. ‏

‏4) درسنامۀ عرفان امام خمینی /  محمد  امین صادقی اُرزگانی /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1389. ‏

‏8- کشف اسرار (خودآموز).‏

 

منابع جانبی و تکمیلی 

‏1- سلوک ذیل شخصیت امام خمینی /  اصغر طاهرزاده /  اصفهان /  لبّ المیزان /  چاپ اول /  1391.  ‏

 

توجه

‏ این کتاب، اثری است بسیار مهم و عمیق و در نوع خود، «کم نظیر» و بلکه «بی نظیر»؛ لذا مطالعۀ آن ضروری و فوق العاده مؤثر است. رویکرد اثر فوق، صرفاً «عقلی» و نظری نیست، بلکه درعین برخورداری از مباحث فکری و تحلیلی، در مخاطب خود نوعی «باور قلبی» و ارادت باطنی نسبت به شخصیت و اندیشۀ حضرت امام پدید می آورد.‏

‏2- امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه /  اصغر طاهرزاده / اصفهان /  لبّ المیزان /  چاپ اول /  1391.  ‏

‏3- بنیان مرصوص /  آیت الله عبدالله جوادی آملی /  قم /  مرکز نشر اسراء /  چاپ دوم /  1378. ‏

حضورج. 97صفحه 137

4- نهضت فلسفی امام خمینی /  علی اکبر ضیایی /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1381. ‏

‏5- گلچین عرفانی امام خمینی /  هادی وکیلی /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1383. ‏

‏6- روحانیت و حوزه های علمیه (تبیان: دفتر دهم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1374. ‏

‏7- توحید (تبیان: دفتر چهل و هشتم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ دوم /  1389. ‏

‏8- معاد (تبیان: دفتر سی ام) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ سوم /  1382.‏

‏9- نبوت (تبیان: دفتر چهل و یکم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1380. ‏

‏10- امامت و انسان کامل (تبیان: دفتر چهل و دوم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ اول /  1381.  ‏

‏11- عدل الهی از دیدگاه امام خمینی (تبیان: دفتر هفدهم) /  تهران /  مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی /  چاپ پنجم /  1389.  ‏

‏12- حدیث ولایت (مجموعۀ رهنمودهای مقام معظم رهبری) /  تهران /  سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. تهیه، تنظیم و تدوین: دفتر مقام معظم رهبری) /  چاپ دوم /  1375. ‏

 

برخی از مقدمات و پیش نیازهای فهم ریشه ای اندیشه های امام خمینی 

‏بعضی از آثار امام خمینی، دارای دشواریها و پیچیدگیهای خاصّی است که برخاسته از شخصیت فوق العاده علمی و جامع ایشان میباشد؛ به همین جهت اگر کسی بخواهد مبانی فکری این عالم بزرگ را در زمینه های مختلف به خوبی دریابد و در مواجهه با اصطلاحات علمیِ بکاررفته در کتابهای وی، سردرگم و خسته نشود، باید با برخی از علوم اسلامی ـ ولـو در حـدّ‏

حضورج. 97صفحه 138

ابتدایی ـ آشنایی پیدا کند. به عنوان مثال وقتی امام در جایی از «فیض اقدس»، «مقام احدیت»، «وجود ربطی»، «حرکت جوهری» و غیره سخن به میان می آورند، چنانچه خواننده پیشتر با این اصلاحات عرفانی و فلسفی آشنایی نداشته باشد، از فهم مبحث مربوطه باز می ماند؛ لذا جهت دستیابی نسبی به این مهم و کسب آمادگیِ علمیِ بیشتر برای شناخت لایه های عمیقتری از اندیشه های امام خمینی، منابع ذیل قابل توصیه اند:‏

‏1- فلسفۀ مقدماتی (برگرفته از آثار استاد شهید مرتضی مطهری) /  تحقیق و تدوین: عبدالرسول عبودیت /  قم /  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی /  چاپ اول /  1392 (ویراست جدید). ‏

‏2- بدا‏‏یة‏‏ ‏‏الحکمة‏‏ /  علامه طباطبایی /  قم /  دارالفکر /  چاپ پنجم /  1387. ‏

‏3- نها‏‏یة‏‏ ا‏‏لحکمة‏‏ /  علامه طباطبایی /  قم /  دفتر انتشارات اسلامی /  چاپ هجدهم /  1424 ق.‏

‏4- شرح باب حادی عشر /  علامه حلّی - فاضل مقداد /  قم /  دارالفکر /  چاپ اول /  1385. ‏

‏5- کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد /  خواجه نصیرالدین طوسی- علامه حلی /  مقدمه و تعلیق: آیت الله جعفر سبحانی /  قم /  مؤسسه امام صادق (علیه السلام) /  چاپ سوم /  1388. ‏

‏6- آشنایی با مجموعۀ عرفان اسلامی /  علی امینی نژاد /  قم /  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی /  چاپ دوم /  1390. ‏

‏7- حکمت عرفانی (تحریری از درسهای عرفان نظری استاد سید یدالله یزدان پناه)، علی امینی نژاد /  قم /  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی /  چاپ اول /  1390. ‏

‏8- مبانی و اصول عرفان نظری /  سید یدالله یزدان پناه /  قم /  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی /  چاپ اول /  1388. ‏

حضورج. 97صفحه 139

9- معراج السعاد‏‏ة‏‏ /  ملا احمد نراقی /  تهران /  پیام آزادی /  چاپ هفتم /  1388.‏

 

بخش دوّم: روش مطالعۀ آثار امام خمینی

‏در این بخش قصد داریم به چند نکتۀ روشی و کاربردی دربارۀ نحوۀ خواندن کتابهای حضرت امام اشاره نماییم. در نظر داشتن هر یک از ده مطلب ذیل و بکار بستن آنها، تا حدودی فرایند شناخت تفکرات امام خمینی و انس با آنها را تسهیل می نماید. ‏

 

1- ضرورت برخورداری از صبر و حوصله 

‏آثار امام خمینی از آن جهت که نوعاً دشوار و دیریاب هستند، نباید در مطالعۀ آنها شتابزده و عجول بود بلکه باید صبر و حوصله به خرج داد تا با ادبیات و سبک تألیف ایشان انس حاصل شود و به تدریج نتیجۀ مطلوب به دست آید. کسی که عجله دارد در همان ماه اول، به عمق اندیشه های امام راه پیدا کند، توفیقی به دست نخواهد آورد؛ به همین دلیل، در ابتدا باید یک برنامه ریزی حداقل دو ساله برای آشنایی مقدماتی در این زمینه ترتیب داد.‏

 

2- تکرار و مرور چندین باره

‏هر کتاب حداقل باید دوبار مطالعه شود تا مباحث اصلی و مهم آن در نفس انسان رسوخ پیدا کنند و به صورت ملکه در آیند: «حتّی قوی ترین حافظه ها نیازمند است که یک کتاب مفید را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند».‏‏ (مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3 [مدیریت و رهبری در اسلام]، ص 316).‏

‏ تکرار، تذکر و مرور چندین بارۀ مطالب، در اثربخشی و عینیّت یافتن آنها ضروری است. کسی با مطالعۀ شتابزده، سریع و سطحی کتاب های امام خمینی و اکتفا کردن به یکبار خواندنِ آنها، اثر قابل توجّهی در خود مشاهده نخواهد کرد و نهایتاً جز اتلاف وقت و خستگی ذهنی چیز دیگری نصیب وی نخواهد شد. ‏

‏در مطالعه و فراگیری علوم و تسلّط بر مباحث فکری، باید این قاعدۀ کلیدی را برای همیشه به‏‏ ‏‏خاطر سپرد که: ‏

حضورج. 97صفحه 140

اگر کسی «یک کتاب» را «ده بار» بخواند (تا مطالب آن را برای همیشه به یاد داشته باشد) بهتر از آن است که «ده کتاب» را «یک بار» بخواند! (اما جز اندکی از آن را متوجه نشود و بزودی هم فراموش کند) [الدرس حرف و التکرار ألف]. مثلاً کسی که قصد دارد کتاب «شرح چهل حدیث» را مطالعه کند، هر فصل آن را باید دو سه بار با دقت و تمرکز بالا بخواند تا مباحث آن بخوبی برای او جا افتاده و درونی شود. نگارنده، کتاب «چهل حدیث» را شاید حداقل چهار یا  پنج بار مطالعه نموده ام، ولی با این حال، هنوز خود را از مطالب عمیق آن بی نیاز نمی دانم و در فرصتهای مختلف، باز هم به برخی از فصول آن مراجعه می کنم و هر دفعه که از نو سراغ آن می روم، تأثیر فکری و معنوی آن را دوباره در خود احساس می کنم.‏

 

3- خلاصه برداری، تجزیه و تحلیل

‏شایسته است از هر کتاب به گونه ای بسیار کوتاه خلاصه برداری شود؛ یعنی از طرفی رئوس و نمای کلّی مطالب یادداشت شود تا انسان سیر و هندسۀ مباحث را گم نکند، و از سوی دیگر جملات مهم و کلیدی که ناظر به مسأله یا مطلبی مهم است، جداگانه ـ در یک دفتر و یا در اوّل همان اثر ـ نوشته شود، تا در نهایت و پس از اتمام کتاب، به منزلۀ لُبّ و چکیده ای از کلّ کتاب، قابل رجوعِ سریع بوده و مورد استفاده قرار گیرد. شهید مطهری دربارۀ ضرورت خلاصه برداری، دسته بندی مطالب و به طور کلّی مطالعۀ روشمند کتابها چنین میفرماید: «انسان رشید [که عقلش رشد یافته] کتابها و مطالبی را که برای خود لازم میداند، جمع  می کند، آنها را مکرّراً مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می کند، خلاصه را یادداشت و به حافظۀ خود می سپارد؛ بعد به موضوع دیگر می پردازد. چنین فردی اگر حافظه اش ضعیف هم باشد، از آن ‏

حضورج. 97صفحه 141

حدّاکثر استفاده را می کند و مثل کسی می شود که کتابخانۀ منظّمی با قفسه های مرتّب دارد، کتابخانه ای که هر قفسه اش به کتابهای معیّنی در رشتۀ خاص مربوط میشود، به طوری که هر کتابی را که بخواهد، فوراً دست می گذارد روی آن و آن را می یابد، اما اگر غیر از این باشد، همانند آدمی است که کتابخانه ای با هزارها کتاب داشته باشد اما کتابها را روی یکدیگر ریخته است؛ هر وقت کتابی را بخواهد، دو ساعت باید دنبالش بگردد تا پیدا کند». ‏‏(مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3 [مدیریت و رهبری در اسلام]، ص 316)‏

‏ضمناً اگر کسی همّت کند اصول، مبانی و ویژگیهای تفکر حضرت امام را به صورت جداگانه در قالب یک سلسله قواعد، به گونه ای منسجم و منظم یادداشت کند تا در زمان مناسب بتواند آنها را مورد بازنگری، تجزیه، تحلیل و تأمّل قرار دهد، کار بسیار مهم و مفیدی انجام داده است، مثلاً وقتی در اثنای مطالعۀ خود دید امام خمینی روی یک اصل خاص تأکید دارند، دائماً اهمیت آن را متذکّر می شوند و آن را در جاهای مختلف بکار می برند و از آن فروع و نتایج متنوّعی را استخراج می کنند، باید بداند مطلب مذکور، در نظام فکری امام یک اصل اساسی و بنیادین محسوب می شود؛ لذا باید آن را به عنوان یک مبنا و اصل در نظر داشته باشد. از باب نمونه می توان گفت مسألۀ «ضرورت خودسازی و تهذیب نفس»، «تربیت انسان به نحو جامع»، «سیاسی بودن دین اسلام در عین معنوی بودن»، «نفی تحجّر و مقدّس مآبی و ذکر ویژگی ها و مصادیق آن» و غیره، هر یک اصلی از اصول نظام فکری و عملی امام خمینی به شمار می روند که لازم است مورد دقّت و استفادۀ فراوان قرار گیرند. ‏

 

4- راه حلّ فهم اصطلاحات دشوار

‏چنانچه مطالعه کنندۀ آثار امام خمینی با اصطلاحات تخصّصی و عباراتی پیچیده و غیر قابل فهم از قبیل: وهم، خیال، تجرّد، فنا، حضرات خمس، کون جامع، مقام ذات، وحدت وجود، ظهور و تجلی، اسماء و صفات، صحو بعد از محو و غیره ـ که مختصّ علوم اسلامی است ـ مواجه شد، نباید خود را بی استعداد و ناتوان از فهم این قبیل اصطلاحات بپندارد و از ادامۀ مطالعه، منصرف و ناامید گردد ـ چنانکه بسیاری از افـراد دقـیقاً به همـین خاطـر از ادامـۀ راه باز مانـده و نهایـتاً از‏


حضورج. 97صفحه 142



خوشه چینی از خرمن معارف امام خمینی محروم شده اند ـ بلکه اوّلاً باید با صبر و حوصله به کار خود ادامه دهد و معانی اصطلاحات فوق را از کسانی که آگاهی دارند بپرسد و ثانیاً باید در نظر داشت این انتظار که در مدت زمانی کوتاه و بدون آشنایی قبلی با اصطلاحات و تعابیر علمی، معانی آنها به وضوح فهمیده شود؛ انتظاری است نامعقول؛ لذا باید این توقّع نابجا را از ذهن زدود. پس از چند سال مداومت و ممارست در مطالعۀ آثار حضرت امام و مشورت با کسانی که با این سنخ مباحث آشنایی دارند، به تدریج میتوان تا حدودی به عمق اصطلاحات علمی مذکور راه یافت.  ‏

 

5- روش اصولی فهم عمیق مبانی فکری امام خمینی

‏اگر کسی در کنار مطالعۀ آثار امام خمینی، به گونه ای مبنایی و ریشه ای و با برخورداری از یک برنامۀ دقیق و چندین ساله، همان علومی را که ایشان از آنها بهره برده اند و در بستر آنها تعلیم و ‏


حضورج. 97صفحه 143

‏تربیت یافته اند (از قبیل اخلاق، منطق، فقه و اصول، کلام، فلسفه، عرفان و غیره) ـ در حدّ خود ـ دنبال کند، کاملاً بر ادبیات علمی ایشان واقف می گردد و از این جهت، تقریباً چیزی برای وی مبهم باقی نمی ماند. با اتخاذ این روش صحیح علمی، می توان به راحتی اصول و مبانی فکری حضرت امام را ـ که از علوم متعدّد اسلامی وام گرفته شده اند ـ فهمید و بر اساس آنها زندگی کرد. مثلاً اگر کسی یک دوره فلسفۀ اسلامی را در حدّ کتاب «نها‏‏یة‏‏ ا‏‏لحکمة‏‏» علامه طباطبایی فرابگیرد، در بسیاری از موارد، مطالب اعتقادی که حضرت امام مطرح می نمایند را براحتی متوجّه می شود.‏

 

6-  انس هرروزه با آثار امام خمینی، شرط تأثیرپذیری عملی و اخلاقی

‏یکی از ویژگیهای خاص و بسیار مهم آثار امام خمینی این است که علاوه بر تصحیح «جهان بینی» و تعمیق نظام فکری و عقیدتی انسان، در سلامت «اخلاق» و اصلاح رفتار وی نیز به شدّت تأثیرگذار می باشد. اما شرط این اثربخشی و سازندگی عملی، مطالعۀ مستمر و بدون وقفۀ این آثار در طول هفته است؛ یعنی هر روز یا حداقل یک روز در میان باید کتابهای حضرت امام را در برنامۀ مطالعاتی خود گنجاند و برای آن وقتی زنده و معین اختصاص داد. اگر کسی واقعاً قصد داشته باشد علاوه بر فوائد علمی و نظری، از برکات و تأثیرات عملی آثار امام نیز بهره مند شود، باید با این آثار «اُنس» هرروزه بگیرد. با مطالعۀ پراکنده، نامنظّم، دلبخواهی، چند روز یکبار، هفته ای یا ماهی یک بار، اثری از نورانیت و معنویت امام خمینی در نفس انسان حاصل نمی شود و یا خیلی کم تحقّق پیدا می کند. ‏

 

7-  آثار آیت الله خامنه ای و آیت الله جوادی، طریقی در جهت تقرّب به اندیشه های امام خمینی

‏مطالعۀ جدّی و تفصیلی آثار آیت الله جوادی (حفظه الله تعالی)، در تقرّب به اصول و مبانی اندیشۀ حضرت امام بسیار راهگشا و اثربخش خواهد بود؛ به این دلیل که منبع و آبشخور فکری هر دو بزرگوار ـ پس از آیات و روایات ـ در حوزۀ علوم اسلامی یکی است؛ مضاف بر اینکه‏


حضورج. 97صفحه 144

آیت الله جوادی از شاگردان برجستۀ امام خمینی بوده اند و از ویژگی ها و خصائص علمی استاد خود به خوبی آگاهند. ضمناً باید افزود آیت الله جوادی نیز همچون امام خمینی «عالمی جامع» و «ذوفنون» بوده و از دیدی باز و همه جانبه نسبت به معارف اسلامی برخوردارند و طبعاً همین خصوصیتِ مشترک «جامع نگری»، آنها را از نظر فکری در یک خط و مسیر واحد قرار میدهد.   ‏

‏لازم به ذکر است در میان آثار آیت الله جوادی، کتاب «منزلت عقل در هندسۀ معرفت دینی» از اهمیتی فوق العاده و جایگاهی والا برخوردار است؛ ازاینرو مطالعۀ آن اکیداً توصیه می گردد. متن این کتاب که به تبیین روش و «منطق صحیح فهم دین» پرداخته است، بسیار دشوار اما پرمحتوا و عمیق می باشد؛ به همین علت حتماً باید بیش از دو مرتبه و با حوصله و جدّیت خوانده شود. در فهم مطالب صعب و پیچیدۀ آن باید از اساتید مربوطه بهره گرفت. ‏

‏همچنین در میان سایر آثار ایشان مطالعۀ مقدمۀ کتاب «رحیق مختوم» (شرح حکمت متعالیه) از صفحۀ 13 تا صفحۀ 21، ضروری و بسیار مغتنم است. ‏

‏البته مطلبی که در بالا ذکر شد، بیشتر مربوط بود به دیدگاههای حضرت امام در زمینۀ علوم و معارف اسلامی، اما در بُعد اندیشۀ سیاسی- اجتماعی، سخنرانی ها و آثار مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای (مدّ ظله العالی) ـ که می توان گفت از جهت نزدیکی و قرابت به تفکر سیاسی امام خمینی بی بدیل و بی نظیر است ـ باید اساس کار قرار گیرد. در کنار مباحث ارزشمند رهبری، از مطالب دیگران هم می توان استفاده کرد.‏

 

8- مانعِ دشواری و پیچیدگی آثار امام خمینی و چگونگی برطرف نمودن آن

‏یکی از عوامل و در واقع «موانع» مهم و شایعی که باعث شده تا بسیاری از دوستداران و ‏


حضورج. 97صفحه 145

علاقه مندان به سیرۀ علمی و عملی امام خمینی، نتوانند آنطور که باید و به نحو مطلوب از آثار ایشان بهره ببرند، این است که ـ به زعم آنها ـ آثار امام «دشوار» و «پیچیده» است که البته تا حدّی باید به آنها حق داد. این افراد صرفاً به این دلیل که کتابهای حضرت امام سخت و دیریابند، و بدون اینکه راه حلّ و چاره ای برای برون رفت از این مشکل بیندیشند، از مطالعۀ این آثار بسیار مفید و منحصر به فرد چشم پوشیده و به سراغ منابع دیگر رفته یا میروند.‏

‏در پاسخ به این عزیزان و در مقام ارائۀ راه حلّی مناسب برای رفع این مانع باید گفت:‏

اوّلاً ‏به صِرف اینکه وصول به چیزی دشوار و پرهزینه باشد، لزوماً نمی توان از آن صرف نظر کرد و خود را از آثار و برکات فراوان آن محروم ساخت؛ بلکه باید در صدد چاره سازی و برطرف ساختن مشکل برآمد.‏

ثانیاً ‏باید در نظر داشت که دشوار بودن، ویژگیِ تنها برخی از آثار حضرت امام می باشد اما بعضی دیگر از کتابهای ایشان مانند: «جهاد اکبر»، «وصیت نامۀ سیاسی- الهی»، «منشور روحانیت»، برخی از قسمتهای «صحیفه» و بخشی از مباحث «شرح حدیث جنود عقل و جهل» و «چهل حدیث»، آسان و همه فهم اند؛ لذا به سادگی می توان از آنها استفاده کرد. پس نباید به بهانۀ اینکه «برخی» کتابهای حضرت امام دشوارند، از مطالعۀ «تمام» آثار سهل و عمومی ایشان غفلت ورزید و خود را بی نصیب گذاشت. به دیگر سخن، باید گفت این یک «مغالطه» است که ناآگاهانه بر ذهن برخی افراد سایه می افکند و دست آنها را به دلیل صعب بودن «برخی» از آثار امام، از «همۀ» کتابهایشان کوتاه می کند!‏

ثالثاً ‏دربارۀ آثار دشوار حضرت امام باید گفت «راهکار اصلی» و اساسی، آن است که برای دستیابی به فهم این کتابها ـ همانطور که پیشتر اشاره شد ـ باید برای برخی «علوم» و «مباحث مقدماتی»، وقت کافی اختصاص داد و آنها را به خوبی فراگرفت تا «آمادگی لازم» برای بهره برداری از تألیفات ایشان حاصل گردد. به عنوان مثال کسی که قصد دارد مباحث حضرت امام دربارۀ «توحید عرفانی» را به گونه ای عمیق و تفصیلی دریابد، باید یکدوره «فلسفه» و «عرفان» اسلامی را حدّاقـل از طریـق کتابـهایی همـچون «بدایةالحکمة»، «نهایةالحکـمة»، «شـرح‏


حضورج. 97صفحه 146

‏منظومه»، «آموزش فلسفه»، «مبانی و اصول عرفان نظری» و «مقالات»،  به دقت بیاموزد و در صورت نیاز به تحقیق و تعمیق بیشتر، سپس به مطالعۀ آثار درسی و مبنایی عرفان اسلامی همچون «تمهید القواعد»، «فصوص الحکم» و «مصباح الأنس» و بویژه تألیفات عرفانی سیدحیدر آملی روی بیاورد. «با کتابهای سیدحیدر آملی انس بگیرید. هنگامی که او را شناختید و از او معارف الهی را آموختید، می توانید به سایر مباحث عرفانی که از شیخ اکبر محی الدین نقل شده بپردازید... این راه صحیح است».‏‏ (عبدالله جوادی آملی، آفاق اندیشه، ص 67).‏

‏اگر کسی با این سرمایۀ علمی سراغ آثار عرفانی حضرت امام همچون «مصباح الهدا‏‏یة‏‏» و «تعلیقاتشان بر فصوص الحکم و مصباح الأنس» برود، قطعاً مشکل چندانی در فهم و هضم مباحث آن نخواهد داشت. البته این مطلب را هم باید افزود که بهره گیری از مباحث توحیدی حضرت امام و روحیۀ عرفانی و سلوک عملی ایشان، متوقف بر روش علمی مذکور نیست، بلکه هر کسی در هر مرتبه ای که هست ـ ولو سواد هم نداشته باشد ـ می تواند در حدّ خود از نگرش توحیدی امام خمینی در پیشرفت روحی خویش و مسائل گوناگون زندگی خود بهره ببرد، اما با این وجود، تأثیرِ مبانی علمی در عمق پیدا کردن معرفت و بهبود اعمال انسان، قابل انکار نیست.‏

‏بنابراین به جای پاک کردن صورت مسأله و منصرف و ناامید شدن از مطالعۀ آثار دشوار و تخصصی امام، باید ابتدا سراغ فراگیری برخی «مقدمات علمی» رفت تا ابزار و شرایط لازم برای غور و تحقیق در آثار مورد نظر فراهم شود.‏


حضورج. 97صفحه 147

رابعاً‏ باید عنایت داشت همین که در دور اولِ مطالعۀ آثار امام، 50 تا 60 درصد از مطالب فهمیده شوند، ابتدائاً کفایت می کند؛ چرا که قرار نیست با اوّلین مواجه با یک کتاب ـ بویژه آثار عالِمی برجسته همچون امام خمینی ـ لزوماً درکِ صد درصدِ مباحث آن، بدون هیچ ابهام و سؤالی برای مطالعه کننده میسّر گردد، بلکه باید کوشید تا با مرور و مطالعۀ چندین بارۀ مطالب (یک)، مباحثه با دوستان (دو)، مراجعه به شروح گوناگون در آن مبحث (سه)، استمداد از سایر آثار امام خمینی و خواندن آنها به نحو تطبیقی و مقایسه ای (چهار)، و همچنین کمک گرفتن از اساتید مربوطه، 40 تا 50 درصد باقیمانده را نیز جبران کرد. مضاف بر اینکه برخی دیگر از مباحث سخت و مبهم نیز، از طریق ادامۀ مطالعۀ همان کتاب و در مطالب بعدی که مؤلف بزرگوار بدانها پرداخته؛ روشن می شوند. به عبارت دیگر، میتوان گفت برخی از مباحث کتابهای امام، مفسّر، ابهام زدا و تسهیل کنندۀ فهم مطالبِ دیگرِ مطرح شده در سایر نگاشته هایشان می باشد.‏

‏این نکته را هم باید به خاطر داشت که اگرچه ارتباط با اندیشه های ناب امام خمینی در ابتدا قدری صعب و دشوار می نماید اما به طور حتم، محروم ماندن از آموزه های «مکتب علمی و تربیتی» ایشان، بسیار سختتر و زیانبارتر از حالت اول است. استاد اصغر طاهرزاده از دریچۀ نگاه فرهنگی، مسامحه و کم توجهی نسبت به آثار امام خمینی را تنها به بهانۀ دشواری آنها، چنین تحلیل میکند: «می فرمایید دنبال کردن اندیشۀ حضرت امام سخت است. اولاً وقتی سایۀ سیاه ظلمات فرهنگی را شناختیم و دست وپازدنهای خود را درست تحلیل کردیم، می فهمیم مسیری که به اندیشۀ حضرت امام منتهی می شود، از آن دست وپازدنها سخت تر نیست، ثانیاً آن سختی که نتیجۀ آن آشنایی انسان است با حقیقت جانش، هرگز سخت نیست. چرا باید صدها کار بی ثمر انجام دهیم ولی به سراغ یک کار جدّی نرویم؟!». ‏‏(اصغر طاهرزاده، سلوک ذیل شخصیت امام خمینی، ص 144)‏

‏با توجه به توضیحات و دلائل فوق، به نظر میرسد جایی برای سهل انگاری نسبت به آثار امام خمینی و رویگردانی از آنها، صرفاً به دلیل سختی و دیریاب بودنشان باقی نمانده باشد. ‏


حضورج. 97صفحه 148

9- امام خمینی، عالمی جامع و ذوابعاد

‏بدون تردید امام خمینی شخصیتی «جامع الأطراف» و «ذوابعاد» است؛ به این معنا که در فراگیری علوم مختلف اسلامی ـ که هر کدام در جای خود مهم و مفید میباشند ـ نسبت به هیچ یک از آنها بُخل و غفلت نورزیده و از هر یک در حدّ خود، برای تقویت و تربیت ابعاد و ساحات گوناگون وجودی خود بهرۀ لازم و کافی را برده است.این «کثرت گرایی روش شناختی» به عنوان یکی از اصول مهمّ «منطق فهم دین» امام خمینی، و احتراز ایشان از «حصرگرایی روش شناختی» در حوزۀ تحصیل علوم و معارف اسلامی، ایجاب می کند محبّان و رهپویان حضرت امام نیز به تبع ایشان ـ حتی الإمکان به قدر توان و استعداد و بسته به ضرورت و نیاز خود ـ از دانش های متنوّع و متعدّد اسلامی از قبیل فقه، اخلاق، کلام، منطق، فلسفه، عرفان، تفسیر، حدیث و غیره بهرۀ کافی را ببرند و خود را از گرفتار آمدن در دام «نگرش تک بعدی» و «تنگ نظرانه» به آموزه های دین، در امان نگه دارند.‏

‏اسلام امام خمینی، «اسلام جامع نگر» و «همه جانبه» است: «‏‏اسلام، جامعِ مابینِ همۀ جهات است‏‏».‏‏(صحیفه امام، ج6، ص 468).‏‏ «فقه» امام خمینی در کنار «فلسفه»، و فلسفۀ ایشان در راستای «عرفان»، و همۀ این ها در خدمت آیات و روایات است: «امامِ عظیم الشّأن ما در دنیای اسلام این را نشان داد که فقه اسلام ـ یعنی مقرّرات ادارۀ زندگی مردم ـ در کنار فلسفۀ اسلام ـ یعنی تفکّر روشن بینانه و عمیق و استدلالی ـ و عرفان اسلام ـ یعنی زهد و انقطاع إلی الله و دامن برچیدن از هواهای نفسانی ـ چه معجزۀ بزرگی می تواند بیافریند». ‏‏(بیانات مقام معظم رهبری در مراسم چهاردهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، سال 1382). ‏‏این معجزه آفرینی حضرت امام، در گرو «جامعیت» ‏


حضورج. 97صفحه 149

ایشان است.‏

‏در شیوۀ دین شناسی امام خمینی، نه «فقه» جا را برای «فلسفه» و «عرفان» تنگ می کند ـ «‏‏یاد گرفتن زبان خارجی کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار می رفت. در مدرسۀ فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می یافت، وضع روحانیت و حوزه ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منّت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه ها را حفظ نمود‏‏.» ‏‏(صحیفه امام، ج 21، ص 279) ‏‏ـ و نه عرفان و فلسفه در بزرگداشت و اهمیت دادن به فقه، قصور می ورزند: «‏‏کسی گمان نکند که بدون اعمال ظاهریه و عبادات قالبیه، می تواند دارای ایمان کامل یا خلق مهذّب شود‏‏.» ‏‏(امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص 388).‏

‏کوتاهی در توجه به هر یک از سه ضلع این مثلث علمی (نقل و عقل و عرفان)، بدون تردید به تضعیف و یا تخریب آن بُعد از وجود انسان ـ که متناظر و منطبق با آن علم خاص است ـ خواهد انجامید. نباید از نظر دور داشت که «مکتب امام، یک بستۀ کامل است؛ یک مجموعه است؛ دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید، با هم ملاحظه کرد.»‏‏ (بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و دومین سالگرد امام خمینی، سال 1390)‏

‏عنایت به ویژگی «جامعیت علمی و عملی» امام خمینی، مخاطبان را در بهره گیری صحیح، کامل و همه جانبه از اندیشه های رهبر کبیر انقلاب اسلامی یاری می رساند.  ‏

 

10- برخورداری از شخصیتی جامع نگر، مهمترین فایدۀ مطالعۀ آثار حضرت امام

‏  این مسأله بدیهی است که انسان تا از فایده و اثر چیزی به خوبی آگاه نشود، بدان میل و رغبتی از خود نشان نمی دهد: ‏

‏«حبّ به شی ء، از ادراک نتایج آن پیدا می شود»‏‏ (امام خمینی، آداب الصلوة، ص 45).‏

‏با توجه به این مطلب، طبیعی است کسی بپرسد مهمترین ثمره و نتیجه ای که از صَرف وقت برای مطالعۀ آثار امام خمینی برای انسان حاصل می شود، چیست؟ ‏

‏پاسخ آن است که اگر کسی با این آثار انس بگیرد و خودش را با تلاش و جدّیـت وقـف آنـها‏


حضورج. 97صفحه 150

‏نماید، آثار و برکات فراوانی شامل حال او می شود که یکی از بزرگترین آنها، تربیت انسان به گونه ای جامع و چندبُعدی است؛ به این معنا که در «مکتب علمی و تربیتی امام خمینی» هر آنچه که یک مسلمان مؤمن شیعی در زمینه های گوناگون ـ اعم از علمی و عملی ـ بدان نیاز دارد، یافت می شود.‏

‏کسی که در این «دستگاه معرفتی و عملی» وارد می شود و خودش را با شرایط و اقتضائات آن هماهنگ و منطبق می سازد، هم از نظر «اخلاقی و رفتاری» رشد می یابد، هم از جهت «فکری و فلسفی» پیشرفت می کند، هم «بینش سیاسی» صحیح پیدا می کند، هم به «مسائل فقهی» و ظاهری حساس و آگاه می شود و هم «روحیات عرفانی» وی فعلیت و شدّت می یابد.‏

‏امام خمینی خودشان «عالمی جامع» بودند که «تمام ابعاد» شخصیتی و روحی خود را در پرتو آموزه های انسان ساز مکتب اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) تربیت کرده بودند و طبعاً کسی که مبانی فکری خود را بر اساس اندیشه ها و رهنمودهای ایشان تنظیم و تطبیق نماید، «شخصیتی جامع» و ذوابعاد می یابد. چنین شخصی به هیچیک از ابعاد فقهی، کلامی، فلسفی، عرفانی، سیاسی، اخلاقی، خانوادگی و اجتماعی بی توجهی نمی کند. در مقابل، کسی که خودش را از تعلیم و تربیت تحت یک چنین «مکتب جامع» و کاملی محروم می سازد و وقت و استعداد خود را صرف مطالعه و تحقیق در آثار علمایی می کند که تنها در «یک بعد» تخصص دارند، حتماً از «شخصیتی «تک بعدی» و «یکجانبه نگر»  برخوردار خواهد شد.‏

‏پیرو واقعی امام خمینی هرگز نمی  تواند به کسب تخصّص در «فقه و اصول» بی تفاوت باشد؛ همانطور که چنین کسی به هیچ عنوان نسبت به مطالعۀ آثار «فلسفی و عرفانی» کوتاهی نمی ورزد. به همین صورت اگر کسی اهل «اخلاق»، تهذیب نفس و شرکت در جلسات پند و ‏


حضورج. 97صفحه 151

موعظۀ علمای اخلاق نبود، قطعاً امام خمینی را به درستی نشناخته است: ‏

‏«چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نیاز دارد، درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و خودسر در رشته ای متخصص نمی گردد، فقیه و عالم نمی شود، لیکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیاء و از لطیفترین و دقیقترین علوم است، به تعلیم و تعلّم نیازی ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل می گردد؟!» ‏‏(امام خمینی، جهاد اکبر، ص 23).‏

‏بر این اساس، به طور صریح می توان گفت اگر کسی به «فقه و اصول» اهمیت ندهد، اهل «فلسفه و عرفان» نباشد، به دنبال «اخلاق و تهذیب نفس» نرفته باشد و همچنین نسبت به «مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی» بی تفاوت باشد، وی را هرگز نمی توان ذیل «مکتب جامع علمی و تربیتی امام خمینی» تعریف کرد. هر کسی آزاد است که ابعاد و ساحات گوناگون فوق را بپذیرد یا انکار کند، اما چنین کسی دیگر نمی تواند «منطق فهم دین» و «روش تحصیل علم» خود را همان منطق و شیوۀ امام خمینی بداند، هر چند که ممکن است انسان بسیار خوب و مهذّبی باشد. رجوع «پیرو واقعی» امام خمینی به مکتب ایشان، باید «رجوعی جامع» و «همه جانبه» باشد و نه مراجعه ای سلیقه ای و گزینشی، البته هر کس در حدّ خودش و با توجه به شرایط روحی، سطح فکری، وقت و شغل خاصی که دارد.‏

‏با در دست داشتن این «ملاک اساسی»، به راحتی می توان دریافت که روش علمی و سلوک دین فهمی چه کسی ـ اعم از مردم عادی و علمای بزرگ و برجسته ـ دقیقاً برگرفته از اصول فکری امام خمینی است و شیوۀ چه کسانی «متفاوت» و یا «متقابل» با «روش علمی» ایشان است.‏

‏البته این منافاتی ندارد با اینکه کسی امام خمینی را دوست داشته باشد اما بنا به دلائلی نتواند به کسب همۀ این علوم بپردازد اما حداقل نباید آنها را «انکار» کند و به «مخالفت» با آنها بپردازد. ‏

‏پس به طور خلاصه می توان گفت: مهمترین فایده و عمده ترین نتیجه ای که از انس گرفتن با آثار امام خمینی و قرار گرفتن در معرض تعالیم «مکتب جامع علمی و تربیتی» ایشان حاصل می شود، تکوین و تربیت شخصیت انسان به نحوی «جامع»، همه جانبه و ذوابعاد است. ‏

‏ ‏

‏ ‏

حضورج. 97صفحه 152