فصل چهارم واجبات منیٰ
و آن سه امر است:
اول:رَمی جمرۀ عقبه
یعنی ریگ انداختن به جمره که نام محلی است در منیٰ.
و در اینجا چند مسأله است:
مسأله 1- شرط است در سنگی که میخواهد بیندازد به آن«حصی»یعنی ریگ گفته شود،پس اگر آنقدر ریز باشد که ریگ به آن گفته نشود-مثل شن-کافی نیست، و اگر خیلی بزرگ باشد نیز کافی نیست،چنانچه به غیر ریگ مثل کلوخ و خزف و اقسام جواهرات نیز جایز نیست،و اما اقسام سنگها حتی سنگ مرمر مانع ندارد.
مسأله 2- شرط است که سنگها از حرم باشد،و سنگ خارج حرم کافی نیست،و در حرم از هر موضعی که مباح باشد میتواند بردارد مگر مسجد الحرام و مسجد خیف بلکه سایر مساجد بنابر احوط و مستحب است از مشعر بردارد.
مسأله 3- شرط است که سنگها بکر باشند؛یعنی آنها را[خودش یا]کس دیگری به وجه صحیح نینداخته باشد اگرچه در سالهای قبل.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 362
مسأله 4- شرط است که مباح باشد،پس با سنگ غصبی یا آنچه که دیگری برای خودش حیازت کرده کافی نیست.
مسأله 5- وقت انداختن سنگ از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش کرد تا روز سیزدهم میتواند بهجا آورد،و اگر تا آن وقت متذکر نشد احتیاطاً در سال دیگر خودش یا نایبش بیندازد.
مسأله 6- واجب است در انداختن سنگها چند امر:
اول- نیت،با قصد خالص بدون ریا و نمایش دادن عمل به غیر که موجب بطلان میشود.
دوم- آن که آنها را بیندازد،پس اگر برود نزدیک و با دست بگذارد به جمره، کافی نیست.
سوم- آن که به انداختن،به جمره برسد.پس اگر سنگ را انداخت و سنگ دیگران به آن خورد و به واسطۀ آن یا کمک آن به جمره رسید کافی نیست،لکن اگر سنگ به جایی بخورد و کمانه کند و به جمره برسد کافی است ظاهراً.
چهارم- عدد سنگریزهها باید هفت باشد.
پنجم- باید به تدریج یکی یکی عقب هم بیندازد و در این صورت اگر با هم به جمره بخورد مانع ندارد ولی اگر همه را یا چند عدد را با هم بیندازد کافی نیست اگرچه با هم به جمره نرسد و دنبال هم برسد.
مسأله 1- اگر شک کند که سنگ را دیگری استعمال کرده یا نه جایز است به آن بیندازد.
مسأله 2- اگر سنگی را که در حرم است احتمال بدهد از خارج آوردهاند اعتنا نکند.
مسأله 3- اگر شک کند به سنگی که میخواهد بیندازد«حصی»-یعنی ریگ-گفته میشود باید به آن اکتفا نکند.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 363
مسأله 4- اگر شک کند در عدد انداختن در وقتی که مشغول عمل است باید چندان بیندازد تا علم به عدد پیدا کند،و همچنین اگر شک کند که سنگی که انداخت خورد به جمره یا نه باید بیندازد تا علم به رسیدن پیدا کند.
مسأله 5- اگر سنگی را که انداخت به جمره نرسید باید دومرتبه بیندازد اگرچه در وقت رَمی گمانش آن بود که رسیده است،پس اگر پهلوی جمره چیزهای دیگری نصب شده و اشتباهاً به آنها رَمی کرده کافی نیست،و باید اعاده کند اگرچه در سال دیگر به وسیلۀ نایبش.
مسأله 6- اگر چند سنگ را با هم بیندازد مانع ندارد لکن یکی حساب میشود،چه یکی از آنها به محل بخورد یا همه.
مسأله 7- جایز است سواره و پیاده سنگ بیندازد.
مسأله 8- باید سنگ را با دست بیندازد،اگر با پا یا دهان بیندازد کافی نیست،ولی بعید نیست با«فلاخن»کافی باشد.
مسأله 9- اگر بعد از آن که سنگ را انداخت و از محل منصرف شد شک کند در عدد سنگها،اگر شک در نقیصه کند احتیاط آن است که برگردد و نقیصه را تمام کند، و در شک در زیاده اعتنا نکند.
مسأله 10- اگر بعد از ذبح یا سر تراشیدن شک کند در انداختن سنگ یا در عدد آن اعتنا نکند.
مسأله 11- اگر بعد از فارغ شدن شک کند در این که درست انداخته یا نه،بنابر صحت بگذارد،بلی اگر در رسیدن سنگ آخری به محل شک کند باید اعاده کند،ولی اگر رسیدن را دانست و احتمال داد که با پا انداخته باشد یا سنگ مستعمل انداخته باشد اعتنا نکند.
مسأله 12- ظن به رسیدن سنگ و عدد آن اعتبار ندارد.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 364
مسأله 13- در انداختن سنگها شرط نیست طهارت از حدث یا خبث و در خود سنگها نیز طهارت شرط نیست.
مسأله 14- از بچهها و مریضها و کسانی که نمیتوانند به واسطۀ عذری-مثل اغما-خودشان رَمی کنند،کسی دیگر نیابت کند.
مسأله 15- مستحب است بلکه موافق احتیاط است که اگر بشود مریض را حمل کنند و ببرند نزد جمره و در حضور او سنگ بیندازند.
مسأله 16- اگر مریض خوب شد و بیهوش به هوش آمد بعد از آن که نایب سنگها را انداخت لازم نیست خودش اعاده کند،و اگر در بین سنگ انداختن خوب شد یا به هوش آمد باید خودش از سر،سنگ بیندازد،و کفایت کردن به مقداری که نایب عمل کرده مشکل است.
مسأله 17- کسانی که عذر دارند از این که روز رَمی کنند میتوانند شب عمل کنند، هر وقت شب که باشد.
مستحبات رَمی جمرات
در رَمی جمرات چند چیز مستحب است:
1-با طهارت بودن در حال رَمی.
2-هنگامی که سنگها را در دست گرفته و آمادۀ رَمی است این دعا را بخواند:
«أَللَّهُمَّ هَذِهِ حَصَیَاتِی فَأَحْصِهِنَّ لِی وَارْفَعْهُنَّ فِی عَمَلِی».
3-با هر سنگی که میاندازد تکبیر بگوید.
4-هر سنگی را که میاندازد این دعا را بخواند:
«أَللّٰهُ أَکْبَرُ،أَللَّهُمَّ ادْحَرْ عَنِّی الشَّیْطَانَ،أَللَّهُمَّ تَصْدِیقاً بِکِتَابِکَ وَعَلَی سُنَّةِ نَبِیِّکَ،أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی حَجّاً مَبْرُوراً وَعَمَلاً مَقْبُولاً وَسَعْیاً مَشْکُوراً وَذَنْباً مَغْفُوراً».
5-میان او و جمره در جمرۀ عقبه ده یا پانزده ذراع فاصله باشد و در جمرۀ
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 365
اولی و وُسطی کنارۀ جمره بایستد.
6-جمرۀ عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رَمی نماید و جمرۀ اولی و وُسطی را رو به قبله ایستاده رَمی نماید.
7-سنگریزه را بر انگشت ابهام گذارده و با ناخن انگشت شهادت بیندازد.
8-پس از برگشتن به جای خود در منیٰ این دعا را بخواند:
«أَللَّهُمَّ بِکَ وَثِقْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُّ وَنِعْمَ الْمَوْلَیٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ».
دوم از واجبات منیٰ:ذبح
و در آن چند مسأله است:
مسأله 1- واجب است بر کسی که حج تمتع بهجا میآورد ذبح یک هَدی؛یعنی یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند،و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است.
مسأله 2- کفایت نمیکند برای چند نفر به شرکت،یک هَدی در حال اختیار،بلکه در حال ضرورت نیز محل اشکال است،و احتیاط واجب جمع بین شرکت در ذبح و روزه است که ذکر میشود.
مسأله 3- سایر حیوانات غیر از سه حیوان مذکور کافی نیست.
مسأله 4- در هَدی چند چیز معتبر است و باید مراعات شود:
اول- آن که اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد،و اگر گاو است بنابر احتیاط واجب کمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد،و همچنین در بز کمتر از سن گاو نباشد،و در میش به احتیاط واجب کمتر از یک سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.
دوم- باید صحیح باشد،پس حیوان مریض کافی نیست حتی مثل کچلی بنابر احتیاط.
سوم- باید خیلی پیر نباشد.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 366
چهارم- باید تامّ الاجزاء باشد،و ناقص کافی نیست.پس اگر واضح باشد کوری یا لنگی آن بنابر اقوا کافی نیست،و اگر واضح نباشد به احتیاط واجب کافی نیست،و احتیاط واجب آن است که چشمش سفید نشده باشد و باید گوش بریده و دم بریده و شاخ داخل آن شکسته یا بریده نباشد.
پنجم- باید لاغر نباشد،و اگر در گردۀ او پیه باشد کافی است،و احتیاط آن است که آن را در عرف لاغر نگویند.
ششم- باید خصی نباشد؛یعنی باید خصیتین آن را بیرون نیاورده باشند.
هفتم- باید بیضۀ او را نکوبیده باشند به احتیاط واجب.
هشتم- باید در اصل خلقت بیدم نباشد به احتیاط واجب،و اگر گوش یا شاخ در خلقت اصلی نداشته باشد بعید نیست کفایت،اگرچه خلاف احتیاط است.
نهم- در اصل خلقت بیبیضه نباشد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسأله 1- اگر غیر از خصی یافت نشود بعید نیست کفایت ذبح خصی،گرچه احتیاط در جمع بین آن و سالم است در ماه ذی الحجۀ همان سال،و اگر نشد سال دیگر،یا جمع بین ناقص و روزه.
مسأله 2- گاومیش در ذبح واجب،کافی است لکن گفتهاند کراهت دارد.
مسأله 3- اگر حیوان،شاخ خارجش شکسته یا بریده باشد اشکال ندارد،و شاخ خارج،شاخ سیاهی است که به منزلۀ غلاف است از برای شاخ داخل که آن شاخ سفید است.
مسأله 4- شکاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد،و احتیاط آن است که چنین نباشد.
مسأله 5- باید ذبح را بعد از رَمی جمرۀ عقبه بکند به احتیاط واجب.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 367
مسأله 6- یک گوسفند،کمتر چیزی است که کافی است برای ذبح،لکن هرچه بیشتر ذبح کند افضل است،و در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم صد شتر همراه آوردند،سی و چهار تای آنها را برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نحر کردند و شصت و شش تای آنها را برای خودشان.
مسأله 7- اگر هَدی یافت نشود قیمت آن را پیش شخص امینی بگذارد که در بقیه ذی الحجه بگیرد و در منیٰ ذبح کند،و اگر در این سال ممکن نشود سال بعد این کار را بکند.
مسأله 8- اگر هَدی ناقص یافت شود(از غیر جهت خصی بودن که گذشت) احتیاط واجب آن است که آن را ذبح کند و یک هَدی تام هم در بقیه ذی الحجه،و اگر نشد در سال آینده ذبح کند،و احتیاط بهتر آن است که جمع کند بین هَدی ناقص و هَدی تام به طوری که گفته شد و روزه به نحوی که ذکر شد.
مسأله 9- احتیاط واجب آن است که ذبح هَدی را از روز عید تأخیر نیندازد.
مسأله 10- اگر به واسطۀ عذری مثل فراموشی یا غیر آن ذبح را در روز عید نکرد احتیاط واجب آن است که در ایام تشریق ذبح کند،و اگر نشد در بقیۀ ماه ذی الحجه،و در تأخیر عمدی نیز همین حکم است.
مسأله 11- اگر حیوانی را به گمان آن که صحیح و سالم است ذبح کرد بعد معلوم شد که مریض یا ناقص بوده کافی نیست،و باید دوباره ذبح کند.
مسأله 12- اگر حیوانی را به گمان چاقی ذبح کرد بعد معلوم شد لاغر است کافی است.
مسأله 13- اگر حیوانی را به گمان لاغری خرید و به امید آن که چاق درآید برای اطاعت خدا رجاءً ذبح کرد و بعد معلوم شد چاق است کافی است.
مسأله 14- اگر احتمال نمیداد که حیوان چاق است یا احتمال میداد لکن از روی
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 368
بیمبالاتی ذبح کرد نه به امید موافقت امر خداوند کافی نیست.
مسأله 15- اگر لاغری آن را اعتقاد داشت و به واسطۀ جهل به مسأله برای اطاعت خداوند ذبح کرد بعد معلوم شد چاق است احتیاط واجب در اعاده است.
مسأله 16- اگر ناقص بودن را اعتقاد داشت و به واسطۀ جهل به مسأله برای اطاعت خداوند ذبح کرد و بعد معلوم شد صحیح است ظاهراً کافی باشد.
مسأله 17- احتیاط آن است که ذبیحه را سه قسمت کنند،یک قسمت را هدیه بدهند،و یک قسمت را صدقه بدهند،و قدری هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند،ولکن هیچ یک از این احتیاطها واجب نیست،و اگر صدقه را به فقرای کفار بدهد یا آن که تمام ذبیحه را به آنها بدهد اشکال ندارد و ضامن حصۀ فقرا نیست، لکن احتیاط خصوصاً در خوردن قدری از ذبیحه خیلی مطلوب است.
مسأله 18- جایز است که ذبح را کسی دیگر به نیابت انجام دهد و نیت را نایب کند،و احتیاطاً خود شخص هم نیت کند.
مسأله 19- احتیاط واجب آن است که ذابح مؤمن باشد،بلکه خالی از قوّت نیست، و همین طور در ذبح کفارات.
مسأله 20- در صورتی که قربانی به دست غیر مؤمن انجام گیرد کفایت نمیکند و باید دومرتبه قربانی کند هرچند در وقت قربانی متوجه نشود که ذابح مؤمن نیست یا جاهل به مسأله باشد.
مسأله 21- ذبح هم از عبادات است و در آن نیت خالص و قصد اطاعت خداوند لازم است.
مسأله 22- احتیاط آن است که اگر احتمال نقص یا مرض در گوسفند بدهند آن را معاینه کنند،اگرچه اقوا در احتمال آن که عیبی حادث شده باشد-مثل آن که احتمال بدهد گوش یا دمش را بریدهاند یا آن را خصی کردهاند-عدم لزوم معاینه است،و
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 369
احتیاط در عیبهایی که محتمل است از حال تولد داشته و مادرزاد بوده،ترک نشود.
مسأله 23- اگر بعد از ذبح کردن احتمال داد ناقص بودن یا نداشتن سایر شرایط را اعتنا نکند.
مسأله 24- اگر به کسی نیابت داد برای خریداری کردن و ذبح،و نایب انجام داد و بعد از آن،شخص مُحرم احتمال داد که نایب به شرایط عمل نکرده باشد به این احتمال اعتنا نکند و ذبح کافی است.
مسأله 25- اگر کسی را نایب کرد برای خریداری و ذبح،باید علم پیدا کند یا اطمینان به این که عمل کرده است،و گمان کفایت نمیکند.
مسأله 26- اگر نایب عمداً برخلاف دستور شرع در اوصاف ذبیحه یا در کشتن آن عمل کرد ضامن است و باید غرامت آن را بدهد،و باید دومرتبه ذبح کنند.
مسأله 27- اگر نایب از روی اشتباه یا جهل برخلاف دستور عمل کند اگر برای عمل اجرت گرفته است ضامن است،والّا معلوم نیست ضامن باشد،و در هر صورت باید اعاده شود.
چند مسأله راجع به بدل ذبیحه
مسأله 1- اگر قادر نباشد بر ذبح باید سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت از حج روزه بگیرد.
مسأله 2- مراد از این که قادر بر ذبح نباشد آن است که نه هَدی را داشته باشد و نه پولش را.
مسأله 3- اگر میتواند بدون زحمت و مشقت قرض کند و در ازای قرض چیزی که ادا کند داشته باشد باید قرض کند و ذبح کند.
مسأله 4- اگر میتواند بدون مشقت چیزی که زاید از مؤونۀ سفر است بفروشد،
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 370
باید بفروشد و هَدی بخرد،لکن لباس را هرچه باشد لازم نیست بفروشد.
مسأله 5- لازم نیست کسب کند و پول هَدی را تهیه کند،لکن اگر کسب کرد و تهیه کرد باید ذبح کند.
مسأله 6- اگرچه لباس را لازم نیست بفروشد لکن اگر لباس زاید داشت و فروخت ظاهراً باید ذبح کند و احتیاط آن است که روزه هم بگیرد.
مسأله 7- این سه روز روزه را باید در ماه ذی الحجه بگیرد،و احتیاط واجب آن است که از هفتم نا نهم بگیرد،و جلوتر نگیرد.
مسأله 8- باید این سه روز دنبال هم باشد.
مسأله 9- اگر روز هفتم نتوانست روزه بگیرد روز هشتم و نهم بگیرد،و یک روز دیگر بعد از مراجعت از منیٰ بگیرد و احتیاط آن است که بعد از ایام تشریق که یازدهم و دوازدهم و سیزدهم است بگیرد.
مسأله 10- این سه روز روزه را در ایام تشریق در منیٰ جایز نیست بگیرد،بلکه در ایام تشریق در منیٰ روزه برای همه کس حرام است،چه حج بهجا بیاورد یا نه.
مسأله 11- احتیاط مستحب برای کسی که روز هفتم را روزه نگرفته و هشتم و نهم را گرفته آن است که بعد از مراجعت از منیٰ سه روز روزه بگیرد که اول آن،روز کوچ کردن است-یعنی سیزدهم-و متوالی بگیرد،و قصدش آن باشد که سه روز از پنج روز برای ادای روزه واجب باشد.
مسأله 12- اگر روز هشتم را روزه نگرفت روز نهم را هم نگیرد و بعد از مراجعت از منیٰ سه روز دنبال هم بگیرد.
مسأله 13- جایز است اگر از هشتم روزه تعویق افتاد تا آخر ذی الحجه هر وقت بخواهد این سه روز را روزه بگیرد،اگرچه احتیاط آن است که بعد از ایام تشریق فوراً بگیرد.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 371
مسأله 14- این سه روز را در سفر میتواند روزه بگیرد و لازم نیست در مکه قصد اقامت کند،بلکه اگر برای ماندن سه روز در مکه مهلت نیست بین راه هم جایز است بگیرد.
مسأله 15- اگر سه روز روزه را گرفت و بعد از آن متمکن شد از هَدی،لازم نیست ذبح کند،لکن اگر قبل از تمام شدن سه روز متمکن شد باید ذبح کند.
مسأله 16- اگر این سه روز روزه را نگرفت تا ماه ذی الحجه تمام شد باید هَدی را خودش یا نایبش در منیٰ ذبح کند،و روزه فایده ندارد.
مسأله 17- باید این سه روز روزه را بعد از احرام به عمره بهجا آورد و قبل از آن نمیتواند.
مسأله 18- هفت روز بقیه را باید بعد از مراجعت از سفر حج روزه بگیرد.
مسأله 19- احتیاط واجب آن است که پی در پی بهجا آورد.
مسأله 20- جایز نیست این هفت روز را در مکه یا در راه روزه بگیرد،مگر آن که بنای اقامت در مکه داشته باشد،در این صورت اگر مدتی بگذرد که در آن مدت میتوانست به وطن خود مراجعت کند جایز است بهجا آورد،و همچنین جایز است اگر یک ماه بماند.
مسأله 21- در این ایام که با هواپیما مراجعت میکنند بعید نیست برای کسی که در مکه اقامت کرده جایز باشد به همان مقداری که هواپیما اشخاص را به محل میرساند صبر کند و روزه بگیرد،لکن احتیاط خلاف آن است و به احتیاط واجب جمع بین سه روز و هفت روز را نکند.
مسأله 22- اگر در غیر مکه چه در راه یا در بلدی غیر از وطن خودش اقامت کرد ظاهراً نتواند هفت روز روزه را در آنجا بگیرد اگرچه به مقداری صبر کند که اگر راه میپیمود به وطن میرسید.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 372
مسأله 23- ابتدای ماهی را که اگر بماند در مکه جایز است روزه را بگیرد و همینطور ابتدای حساب موقع رسیدن به وطن را ظاهراً باید از وقتی که بنای مجاورت یا اقامت به مکه کرد حساب کند.
مسأله 24- اگر متمکن از روزه گرفتن شد و قبل از آن که روزه بگیرد مُرد،واجب است ولیّ او سه روز را قضا کند بنابر اقوا،و هفت روز دیگر را بنابر احتیاط واجب.
مسأله 25- لازم نیست بعد از برگشتن به بلد خود در همان جا روزه بگیرد،پس اگر در جای دیگر قصد اقامت کرد میتواند بگیرد.
مسأله 26- اگر متمکن از سه روز روزه نشد در مکه و برگشت به محل خود،در صورتی که ماه ذی الحجه باقی است میتواند در محل بگیرد،لکن با هفت روز روزه فاصله بدهد و اگر ماه گذشته باشد باید هَدی ذبح کند اگرچه به وسیلۀ شخص امینی باشد.
مسائل متفرقه و استفتائات هَدی
مسأله 1- تقسیم قربانی به سه قسم واجب نیست.و فروش یا هبۀ سهم فقیر قبل از قربانی و بدون قبض آن باطل است،بنابراین،عمل بعضی که به ادعای فقر یا وکالت از فقیر ثلث فقیر را از قربانی به خود حاجی میفروشند یا هبه میکنند صحیح نیست.
مسأله 2- گفته میشود که در منیٰ،مسلخ فعلی کمی در وادی مُحسّر ساخته شده و در این صورت هرچند در صورت امکان ولو تا آخر ذیحجه باید در منیٰ قربانی کنند لکن قربانی در مسلخ جدید مجزی است.
مسأله 3- کسی که اجیر در حج است میتواند برای قربانی،شخص ثالثی را وکیل کند و وکیل مزبور نیت قربانی حجی که موکلش از طرف موکل خود انجام میدهد را مینماید.
مسأله 4- تأخیر ذبح از روز عید عمداً جایز نیست علی الاحوط لکن اگر تأخیر
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 373
شد عمداً یا جهلاً یا نسیاناً،ذبح در شب کفایت میکند.
مسأله 5- کسانی که وکیل دیگری هستند که برای او قربانی کنند میتوانند قبل از این که حلق یا تقصیر کنند قربانی دیگری را ذبح نمایند.
6 س- جمعی از حجاج پول روی هم میگذارند و کسی با پول مشترک برای همۀ آنان تعدادی گوسفند میخرد و در وقت ذبح هر گوسفند را برای یک نفر قصد میکند و قربانی میکند،آیا این ترتیب ذبح اشکال دارد یا خیر،و آیا در صورت تفاوت گوسفندان در قیمت با این که همه به یک اندازه پول دادهاند چه وضعی پیدا میشود؟
ج- اگر صاحبان پول راضی باشند اشکال ندارد.
7 س- کسانی که گوسفند خود را به غیر مؤمن دادهاند و او ذبح نموده است و بعد، حلق و اعمال مترتبه را انجام دادهاند و بعد متوجه شدهاند،وظیفۀ آنان چیست؟
ج- ذبح را اعاده کنند،و حلق و اعمال مترتبه صحیح است.
8 س- کسی قربانی را به غیر مؤمن داده و او کشته است و بعد متوجه شده و در عین توجه عمداً بدون تجدید قربانی حلق کرده و اعمال مترتبه بر حلق را انجام داده، آیا مُحل شده است یا نه،و آیا فقط قربانی باید بکند یا همۀ اعمال را اعاده نماید؟
ج- با فرض این که احتمال صحت اعمالی را که بعد از قربانی اتیان کرده میداده، مُحل شده است و فقط قربانی بر عهدۀ او است و اعمالش صحیح است.
9 س- در مسألۀ قربانی و در مسلخ جدید عبارت نقل شده از حضرتعالی صراحت در حکم ندارد،لطفاً نظر مبارک را مرقوم فرمایید.
ج- ذبح در مسلخ جدید مُجزی است.
10 س- آیا در شرایط قربانی تحقیق لازم است که یقین به بودن شرایط حاصل شود یا لازم نیست؟
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 374
ج- در شرایطی که مربوط به نقص عارض بر حیوان بعد از تمام بودن آن است مثل خصی نبودن یا معیوب نبودن حیوان فحص لازم نیست و در صورت شک میتواند بدون تحقیق ذبح کند،ولی در شرایط دیگر مثل سن حیوان یا مؤمن بودن ذابح لازم است یقین حاصل شود.
11 س- در مکه جیب کسی را زدند و پولش را بردند،شکایت کرد،بعد طی مراحل قانونی،حاکم آنجا حکم کرد پولش را از دزد بگیرند و به او بدهند،آیا جایز است پول را بگیرد و گوسفند قربانی را با آن بخرد یا نه؟
ج- اگر میداند که پول خود او است،مانع ندارد.
12 س- شخصی بدون گرفتن وکالت در ذبح،از طرف عیالش یا شخص دیگری قربانی مینماید به این خیال که اذن فحوی از او دارد و مطمئن است که وقتی به عیالش یا رفیقش بگوید من در قربانگاه برای تو قربانی کردهام او راضی است و خوشحال هم میشود،این نحوه قربانی کافیست یا نه؟
ج- کافی نیست مگر او را وکیل کرده باشد.
13 س- روز عید بعض اشخاص به قربانگاه میروند و بدون این که در قربانی نیابت داشته باشند خودشان برای رفقایشان قربانی میکنند،آیا این قربانی کافی است یا نه؟ و اگر کافی نیست،پول قربانی به عهدۀ چه کسی است؟
ج- کفایت نمیکند،و پول از مال کسی خارج میشود که خرج کرده است مگر آن که غروری در بین باشد.
14 س- در قربانگاه،حجاج و صاحب گوسفند یک قراری با هم میگذارند که هرچند رأس گوسفندی که میخواهند هر یکی به فلان مبلغ و نام میبرد،حاجی هم قبول میکند و یکی یکی را به نیت افرادی که وکالت دارد میکُشد،بعد میرود با صاحب گوسفند حساب میکند،آیا در قربانی اشکالی نیست؟
ج- اشکال ندارد.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 375
15 س- در قربانگاه ده نفر حاجی با صاحب گوسفند قرار میگذارند که ده گوسفند را جدا میکنیم و قربانی میکنیم از قرار یکی دویست ریال سعودی مثلاً،در این بین، چند نفر دیگر از رفقای آنان میآیند و بدون قرار جدید با صاحب گوسفند،به تعدادشان گوسفند قربانی میکنند و بنا دارند که بعد از قربانی طبق قرارداد سایر افراد، به صاحب گوسفند پول بدهند،آیا قربانیهای آنان درست است یا خیر؟
ج- اگر یقین به رضایت صاحب گوسفند دارند،مانع ندارد.
16 س- غیر مؤمن مشغول سر بریدن قربانی بود،شخصی که برای او قربانی میشد دست گذاشت روی دست ذابح و فشار میداد در بردن و آوردن چاقو،به نحوی که بریدن سر گوسفند به هر دو اسناد داده میشد،آیا این قربانی صحیح است؟
ج- اگر خودش ذبح نکرده،صحیح نیست.
17 س- در روز عید قربان معمولاً در هر کاروانی چند نفر برای قربانی از طرف دیگران نایب میشوند و میآیند قربانگاه،اگر کسی شک کند که برای فلان شخص هم قربانی کردم یا نه،وظیفۀ نایب چیست؟
ج- باید قربانی کند.
18 س- آیا ذبح با کاردهای استیل که معلوم نیست آهن است یا نه چگونه است؟
ج- صحیح نیست.
19 س- اگر انسان مریض نتواند در حج تمتع قربانی کند و به دیگری نیابت دهد و نایب و وکیل فراموش کند و در مدینه یا در ایران یادش بیاید که قربانی نکرده است، وظیفهاش چیست؟
ج- بر حج او اشکالی نیست،ولی قربانی بر ذمهاش باقی است که باید در سال آینده در منیٰ انجام دهد،و اگر در ماه ذیحجه فهمید باید در صورت امکان در همان ماه قربانی کند.
20 س- شخصی برای خود و نیابت افرادی به قربانگاه رفت و ده رأس گوسفند
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 376
خرید و قربانی کرد،بعد از رسیدن به منزل یقین پیدا کرد پول نُه رأس گوسفند را داده است،وظیفهاش نسبت به پول یک رأس که نداده چیست؟ ضمناً با مراجعه به قربانگاه صاحب گوسفند را پیدا نکرد،آیا جایز است که در آن پول تصرف کند و بعد از مراجعت به ایران پول ایرانی به حاکم شرع بدهد و یا صدقه بدهد یا نه؟ و در صورتی که تصرف در آن جایز باشد اکنون که به ایران برگشته،آیا باید ریال سعودی یا قیمت آن به ارز دولتی یا ارز آزاد بدهد؟
ج- با یأس از شناسایی صاحبش از طرف او به فقیر صدقه دهد،و باید یا ریال بدهد و یا قیمت بالا را بدهد.
21 س- شخصی قربانی نمیکند به اعتقاد این که گوشت گوسفند تلف میشود و از آنان استفادهای نمیشود،و با همین کیفیت تقصیر کرده اعمال حج را انجام میدهد، وظیفۀ او چیست؟
ج- اگر جاهل بوده و فکر میکرده که عملش صحیح است،از احرام خارج شده ولی قربانی بر ذمۀ او است.
22 س- آیا مُحرم میتواند قبل از ذبح گوسفند خود برای دیگری ذبح نماید؟
ج- مانع ندارد.
23 س- اگر کسی مؤمن بودن ذابح را قبل از ذبح احراز کرد و بعداً معلوم شد خلاف بوده است،آیا آن قربانی کفایت میکند؟
ج- کفایت نمیکند.
24 س- اگر قربانی از وجه غیر مُخَمَّس باشد چه صورت دارد؟
ج- کفایت نمیکند.
25 س- در صورت عدم وجود گوسفند سالم،آیا میتوان گوسفند مرضوض الخصیتین(گوسفندی که تخمهای آن را کوبیدهاند)را ذبح نمود؟
ج- اگر غیر خصی و مرضوض یافت نشود،ذبح خصی و مرضوض کافی است.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 377
26 س- شخصی به اعتماد نایب خود در رَمی،ذبح کرده و حلق نموده است،بعد معلوم شده که نایب از جانب او رَمی ننموده است،آیا ذبح و حلق او صحیح است؟
ج- کفایت میکند.
27 س- شخصی در قربانی کسی را نایب خود کرد،و پس از آن به دیگری نیابت داد،ولی شخص اول ذبح نمود،آیا صحیح است؟
ج- اگر اولی را از وکالت عزل نکرده کافی است.و مجرد نیابت دادن به دومی، عزل اولی از نیابت نیست.
28 س- شخصی با جهل به اشتراط مؤمن بودن ذابح،قربانی خود را به دیگری واگذار کرده که ذبح نماید،بعد از ذبح متوجه مسأله شده است،وظیفۀ او چیست؟
ج- اگر مؤمن بودن ذابح معلوم نیست،باید دومرتبه قربانی کند.
29 س- کسی را وکیل در قربانی نموده،آیا وکیل میتواند به دیگری وکالت دهد؟
ج- اگر وکالت داده که وکیل،خودش قربانی کند،نمیتواند به دیگری بدهد.
30 س- اگر ذبح قربانی شخصی توسط غیر مؤمن صورت گرفته باشد،آیا تکرار آن باید در ایام تشریق باشد؟
ج- اگر در بقیۀ ذیحجه تا آخر آن هم قربانی شود کافی است؛اگرچه تأخیر آن از ایام تشریق جایز نیست.
31 س- مُحرمی که لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده،میتواند به مقداری که برای دیگران ذبح میکند،در لباس احرام نجس باشد؟
ج- در صورت امکان باید لباس خود را تطهیر کند،و اگر نکرد ضرری به احرام یا ذبح ندارد.
32 س- در مناسک نوشته:«واجب است احتیاطاً که قربانی را از روز عید تأخیر نیندازند»حال اگر کسی بدون عذر تأخیر انداخت،به غیر از حرمت تکلیفی،عواقب دیگری هم دارد؟
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 378
ج- قربانی او صحیح است،ولی باید ترتیب بین قربانی و حلق و اعمال مکه مراعات شود.
33 س- بعد از فَری اوداج اربعه،اگر گردن قربانی را در حالی که هنوز زنده است قطع نمود چه صورت دارد؟
ج- کار حرامی است،لکن ذبیحه حلال است،و کفایت از قربانی میکند.
34 س- میفرمایید اگر ذبح در منیٰ تا آخر ذیحجه ممکن شود باید ذبح را تأخیر بیندازد،آیا اجازه میدهید که حلق را همان روز عید انجام دهد،یا باید حلق و تقصیر را تا بعد از قربانی تأخیر بیندازد،هرچند ده روز طول بکشد؟
ج- باید مراعات ترتیب شود علی الاحوط.
35 س- آیا حکم گوسفندی که تخمهای آن را کوبیدهاند،با گوسفندی که تخمهایش را تابیدهاند یکی است یا نه؟ و در هر صورت اگر تخمهای گوسفندی را تابیده باشند،آیا برای هَدی مُجزی است یا نه؟ لطفاً نظر خودتان را بیان فرمایید.
ج- بنابر احتیاط واجب باید تابیده هم نشده باشد.
36 س- حیوانی را که برای هَدی ذبح میکنند،اگر قطع اوداج اربعه بکنند و آن را رها نمایند و حیوان به خودی خود پشت به قبله شود،و یا بعد از قطع اوداج اربعه،قبل از جان دادن،حیوان را روی بقیۀ اجساد حیوانات ذبح شده پرت نمایند و حیوان در اثر این کار،از قبله منحرف شود و در آن حال جان دهد،حکمش چیست؟
ج- رو به قبله بودن در حال قطع اوداج اربعه کافی است.
37 س- اگر کسی پس از ذبح قربانی و انجام باقی مناسک و یا قبل از آن متوجه شد که سن هدی کمتر از حد نصاب است وظیفه چیست؟
ج- اعاده لازم است.
38 س- اگر روحانی کاروان میداند که احرامیِ او در روز عید در مسلخ به خون
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 379
آلوده میشود و به جهت این که روحانی است و باید بر اعمال حجاج نظارت داشته باشد مدت چند ساعت لباس احرامی او خونآلود است آیا با علم به نجس شدن و طولانی بودن آن تکلیف او چیست؟
ج- اگر معذور از تبدیل یا تطهیر است اشکال ندارد.
39 س- روحانی کاروانی نایب است و میداند که برای نظارت بر اعمال حج حجاج در قربانگاه لباس او به خون آلوده میشود و به جهت مسئولیتی که دارد در قربانگاه معطل میگردد،آیا با علم به این جهت نیابتش در حج اشکالی دارد؟
ج- نیابت اشکال ندارد.
40 س- بعضی از محلههای جدید مکه،در منیٰ ساخته شده است،آیا در آنجا میشود قربانی نمود یا خیر؟
ج- اگر در منیٰ است مانع ندارد،ولی بدون احراز از این که در منیٰ است، صحیح نیست.
41 س- انسان شک میکند که در سال یا سالهای گذشته ذابحِ قربانیاش مؤمن بوده یا نه،الآن وظیفهاش چیست؟
ج- اگر در حال عمل،مسأله را میدانسته و ملتفت بوده و شک بعد از عمل است اعتنا نکند،و در غیر این صورت باید قربانی را اعاده نماید.
42 س- بعضی از مدیران کاروانها یا اشخاص خیّر دیگر که برای قربانی از اشخاص پول میگیرند و احیاناً خودشان سر بریدن را یاد ندارند لذا قربانیها را غیر مؤمن ذبح میکند،اولاً:آیا از منوب عنه مُجزی است یا نه،و ثانیاً:آیا نایب ضامن است یا خیر؟
ج- قربانی مزبور کفایت نمیکند،و کسی که پول را از منوب عنه گرفته ضامن است.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 380
مستحبات هَدی
مستحبات هَدی چند چیز است:
1-در صورت تمکن،قربانی شتر باشد،و در صورت نبودن آن گاو،و در صورت نبودن آن گوسفند باشد.
2-قربانی بسیار فربه باشد.
3-در صورت شتر یا گاو بودن آن از جنس ماده و در صورت گوسفند یا بز بودن آن از جنس نر باشد.
4-شتری که میخواهند او را نحر کنند ایستاده و از سر دستها تا زانوی او را ببندند و شخص از جانب راست او بایستد،و کارد یا نیزه یا خنجر به گودال گردن او فرو برد،و در وقت ذبح یا نحر این دعا را بخواند:
«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ،إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی للّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَاشَرِیکَ لَهُ وَبِذٰلِکَ امِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ،أَللَّهُمَّ مِنْکَ وَلَکَ بِسْمِ اللّٰهِ وَاللّٰهُ أَکْبَرُ،أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی».
5-این که خود،قربانی را بکُشد و اگر نتواند دست خود را بالای دست کُشنده بگذارد.
سوم از واجبات منیٰ:تقصیر
و در آن چند مسأله است:
مسأله 1- هر مکلفی مختار است که بعد از ذبح کردن،یا سر بتراشد و یا از ناخن یا موی خود قدری بچیند مگر چند طایفه:
اول- زنها که باید از مو یا ناخن خود قدری بگیرند،و کافی نیست ظاهراً برای آنها سر تراشیدن.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 381
دوم- کسی که سال اول حج او باشد،که باید سر بتراشد به احتیاط واجب.
سوم- کسی که موی سر خود را به عسل یا صمغ یا نحو آن برای رفع شپش و نحو آن چسبانیده باشد باید سر بتراشد به احتیاط واجب.
چهارم- کسی که موی خود را جمع کرده و گره زده و درهم پیچیده و بافته است باید سر بتراشد به احتیاط واجب.
پنجم- خنثای مشکل اگر از این سه دستۀ اخیر نباشد باید تقصیر کند و سر نتراشد.
مسأله 2- اگر خنثای مشکل از این سه طایفه باشد،واجب است هم تقصیر کند و هم سر بتراشد احتیاطاً.
مسأله 3- احتیاط آن است که کسی که سر را میتراشد تمامش را بتراشد.
مسأله 4- در تقصیر کفایت میکند مقدار کمی از موی سر یا ریش یا شارب را چیدن به هر نحو با هر آلت که باشد،و یا ناخن گرفتن،و بهتر آن است که هم مقداری از مو بگیرد و هم ناخن را بگیرد.
مسأله 5- سر تراشیدن و تقصیر چون از عبادات است باید با نیت خالص از ریا و برای اطاعت خداوند باشد و بدون آن صحیح نیست،و آنچه باید به آن حلال شود حلال نمیشود.
مسأله 6- جایز است سر را خود انسان بتراشد یا به سلمانی بدهد،و همچنین در تقصیر،و باید خودش نیت کند،و بهتر آن است که سلمانی هم نیت کند.
مسأله 7- کسانی که سر تراشیدن بر آنها متعین است مثل اشخاصی که در مسألۀ اول ذکر شد،اگر سر آنها مو نداشته باشد باید تیغ را بکشند به سر آنها،و آن کافی است از تراشیدن سر.
مسأله 8- کسانی که مخیّر هستند میان تراشیدن سر و گرفتن موی ریش یا شارب و گرفتن ناخن،اگر سرشان مو نداشت باید تقصیر کنند،و اگر هیچ مو نداشتند حتی
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 382
موی ابرو باید ناخن بگیرند،و اگر آن را هم نداشتند تیغ را به سر بکشند کافی است.
مسأله 9- تراشیدن ریش کفایت نمیکند از تقصیر.
مسأله 10- اکتفا کردن به تقصیر موی زیر بغل یا عانه محل اشکال است.
مسأله 11- محل تراشیدن سر و تقصیر نمودن منیٰ است،و جایز نیست اختیاراً در غیر آنجا.
مسأله 12- احتیاط آن است که در روز عید باشد اگرچه بعید نیست جواز تأخیر تا آخر ایام تشریق.
مسأله 13- اگر کسی سر نتراشید و تقصیر نکرد در منیٰ و از آنجا کوچ کرد باید مراجعت کند و عمل را انجام دهد،و فرقی نیست در این حکم بین کسی که عمداً ترک کرده یا نسیاناً و سهواً یا به واسطۀ مسأله ندانستن.
مسأله 14- اگر برای این شخص ممکن نشود برگشتن به منیٰ هرجا که هست سر بتراشد یا تقصیر کند،و موی خود را بفرستد به منیٰ در صورت امکان،و مستحب است که مو را در منیٰ دفن کند در محل خیمۀ خود.
مسأله 15- جایز نیست طواف حج بکند قبل از تقصیر یا سر تراشی،و همچنین سعی را جایز نیست جلو بیندازد.
مسأله 16- اگر قبل از سر تراشی یا تقصیر طواف و سعی کند از روی سهو یا جهل به حکم،باید برگردد و سر بتراشد یا تقصیر کند،و پس از آن طواف و نماز آن و سعی را بهجا آورد،و اگر نمیتواند به منیٰ برگردد هر جا هست سر بتراشد و تقصیر کند و اعاده کند طواف و نماز و سعی را.
مسأله 17- اگر از روی علم و عمد این کار را کرده باید علاوه بر اعادۀ طواف و نماز و سعی یک گوسفند ذبح کند.
مسأله 18- اگر فقط طواف را از روی علم و عمد مقدم داشته گوسفند لازم است،
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 383
و اگر فقط سعی را مقدم داشته گوسفند لازم نیست،لکن باید اعاده کند آن را بعد از حلق یا تقصیر و طواف و نماز آن.
مسأله 19- اگر از روی علم یا جهل یا نسیان بعد از طواف یا سعی یا هر دو،سر را تراشید یا تقصیر کرد،احتیاط آن است که اعاده کند تا ترتیب حاصل شود،و اگر تکلیفش سر تراشی بوده تیغ را به سر بکشد احتیاطاً.
مسأله 20- به احتیاط واجب باید در منیٰ اول رَمی جمره کند و بعد از آن ذبح کند و بعد تقصیر یا حلق.
مسأله 21- اگر برخلاف این ترتیب عمل کند؛پس اگر از روی غفلت و سهو بوده اعاده لازم نیست،و اگر از روی جهل به مسأله بوده بعید نیست که اعاده نخواهد و احتیاط به اعاده است،و اگر از روی علم و عمد بوده در صورت امکان احتیاط را ترک نکند.
مسأله 22- بعد از آن که محرمی که وظیفهاش سر تراشیدن بود سر تراشید،یا تقصیر کردن بود تقصیر کرد حلال میشود بر او تمام چیزهایی که حرام شده به واسطۀ احرام حج،مگر زن و بوی خوش،و اما صید از دو جهت حرمت داشت:یکی آن که در حرم صید جایز نیست نه برای مُحرم و نه برای غیر مُحرم و این حرمت باقی است، دوم آن که بر خصوص مُحرم نیز صید جایز نیست چه در حرم باشد یا غیر حرم و بعید نیست که به واسطۀ حلق یا تقصیر از جهت دوم حرمت برداشته شود،پس جایز است از برای او صید در خارج حرم.
مسائل متفرقه و استفتائات حلق یا تقصیر در حج
مسأله 1- اگر قربانی به دلیلی از روز عید تأخیر افتاد،بنابر احتیاط نمیتواند حلق کند و از احرام خارج شود و بعد قربانی کند بلکه ترتیب بین قربانی و حلق و اعمال مترتبه بر آن را باید مراعات کند علی الاحوط.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 384
مسأله 2- تأخیر حلق تا آخر ایام تشریق مانع ندارد هرچند عمدی باشد و حلق در شب هم صحیح است و کفایت میکند.
مسأله 3- اگر حاجی برای قربانی به کسی وکالت دهد،تا وکیل او قربانی نکرده نمیتواند حلق کند ولی اگر با اعتقاد به این که وکیل او برای او قربانی کرده حلق کرد بعد معلوم شد که وکیل او هنوز قربانی نکرده،حلق مزبور کافی است و اگر بعد از حلق اعمال مکه را هم انجام داده باشد کفایت میکند و لازم نیست آنها را اعاده کند.
مسأله 4- کسانی که سال اول حج آنها است و وظیفۀ آنها سر تراشیدن میباشد بنابر احتیاط،جایز نیست به واسطۀ زیادی مو،اول سر را ماشین کنند و بعد آن را بتراشند هرچند فوراً بتراشند و در صورت علم و عمد کفاره دارد.
مسأله 5- کسی که بخواهد دیگری را حلق نماید نمیتواند قبل از این که خودش حلق یا تقصیر کند سر او را بتراشد ولی میتواند ناخن دیگری را برای تقصیر بگیرد،و ازالۀ موی دیگری نیز قبل از خارج شدن از احرام جایز نیست ولو برای تقصیر.
6 س- کسی که سفر اول حج او است در وقتی که سلمانی سر او را برای حلق میتراشیده مشغول گرفتن ناخنهای خود بوده و غافل بوده که نباید این کار را بکند، آیا کفاره دارد یا خیر؟
ج- چیزی بر او نیست.
7 س- کسی که در غیر منیٰ حلق نموده و اعمال مترتبه را انجام داده و پس از این عمرۀ مفرده انجام داده،آیا مُحل شده است یا خیر،و عمرۀ مفردۀ او صحیح است یا خیر؟
ج- مُحل نشده است،و عمرۀ او صحیح نیست.
8 س- گفته میشود که مسلخ جدید در منیٰ نیست و اشخاص پس از قربانی در
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 385
آنجا و بیرون آمدن،پشتِ همانجا حلق و تقصیر کردهاند،وظیفۀ آنان چیست؟
ج- اگر حلق و تقصیر در منیٰ نبوده باید اعاده شود.
9 س- در مسألۀ سابق کسانی که بعد از حلق و تقصیر مزبور به مکه آمدهاند و اعمال مکه از قبیل طواف و سعی و طواف نساء را انجام دادهاند و بعد متوجه شدهاند که حلق و تقصیر در منیٰ نبوده،آیا اعمال مکۀ آنان صحیح است؟
ج- در فرض مزبور صحیح نیست و باید آن اعمال هم اعاده شود.
10 س- کسی که سال قبل هم به حج مشرف شده و حلق را در خارج منیٰ انجام داده است و امسال هم حلق را در خارج منیٰ نموده چه وظیفهای دارد،و اگر اعمال مکه را انجام داده صحیح است یا خیر؟
ج- حلق را در منیٰ اعاده کند و یک حلق کافی است و بعد طواف و نماز و سعی سال قبل را اعاده کند و احتیاطاً طواف و نماز و سعی امسال را نیز بهجا آورد و بعد یک طواف نساء و نماز انجام دهد و کفایت میکند،گرچه ظاهر این است که احرام برای عمره و حج امسال صحیح نبوده است.
11 س- اگر در موردی که حاجی باید حلق کند به جای حلق،تقصیر کرده است وظیفهاش چیست،آیا کفاره دارد یا نه؟
ج- اگر جاهل به مسأله بوده کفاره ندارد و در فرض علم احوط است،و در فرض مسأله بنابر احتیاط باید حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مکه را بهجا آورده اعاده کند.
12 س- کسی که سال دوم حج او است و سال قبل برای خودش حج نموده و حلق کرده است و امسال به نیابت دیگری حج بهجا میآورد،آیا در سفر دوم حکم صروره را دارد که باید حلق کند یا تقصیر کافی است؟
ج- تقصیر کفایت میکند.
13 س- شخصی در سال 60 نایب شخص دیگری شد،و برای اولین بار آمد مکه و
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 386
در مرز بین وادی مُحَسَّر و منیٰ،حلق نمود،به اعتقاد این که این جا جزو منی است،و یک سال بعد باز به مکه مشرف شد برای خودش به عنوان حَجة الاسلام،و در منیٰ تقصیر نمود به خیال این که حلق قبلی و اعمال حج گذشتۀ او صحیح بوده است،و سال 65 باز به مکه مشرف شد و به عنوان ما فی الذمه مُحرم شد،در این بین متوجه شد که حلق سال اول در خارج منیٰ بوده است و در نظر حضرت امام کافی نیست،امسال حلق را در منیٰ به قصد ما فی الذمه،انجام میدهد و بقیۀ اعمال را نیز به قصد ما فی الذمه،بهجا آورده است،آیا این کار کافی است یا نه؟
ج- کفایت میکند و از منوب عنه واقع میشود،و باید حَجة الاسلام را اعاده کند.
14 س- اگر کسی مقداری از سر خود را با تیغ بتراشد و بقیه را ماشین کند آیا جایز است و حلق صدق میکند؟ ضمناً بعد از ماشین،بقیۀ سر را نیز میتراشد.
ج- تا حلق تمام نشده کوتاه کردن موی سر جایز نیست،و اگر تمام سر را تراشیده از حلق کافی است.
15 س- کسی که غیر از وقوفین اضطراری را نمیتواند درک کند و برای بقیۀ اعمال خود نایب میگیرد،آیا میتواند حلق را در غیر از منیٰ انجام دهد؟
ج- باید در منیٰ حلق کند،و حلق در غیر منی کافی نیست،مگر آن که نتواند به منیٰ برود.
16 س- شخصی دو موضع در سرش شکسته است،ممکن است که حلق روز عید باعث پاره شدن پوست گردد،اگر تقصیر نماید مُجزی است یا وظیفۀ دیگری دارد؟
ج- اگر امید خوب شدن در حدی که بتواند حلقِ تمام نماید تا آخر ایام تشریق دارد تأخیر بیندازد،و همچنین اعمال مترتبه را،و اگر امید ندارد یا پس از تأخیر خوب نشد، احتیاط آن است که هر مقدار سر را میتواند بتراشد و تقصیر هم بکند.
17 س- شخصی سال گذشته قربانی و حلق را در غیر منیٰ(خارج از منیٰ)انجام داده و پس از خاتمۀ اعمال به ایران برگشته است و امسال نیز به مدینه مشرف شده و
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 387
قصد حج دارد،بفرمایید وظیفۀ او چیست؟ و آیا میتواند برای خود یا دیگری حج بهجا آورد یا نه؟
ج- تا وظیفۀ سال قبل را از قربانی و حلق و اعمال مترتبه بر آن،انجام نداده و از احرام آن خارج نشده،نمیتواند مُحرم شود.
18 س- صبی مُمَیّزی تمام اعمال حج را به نحو صحیح انجام داده است،آیا از صَروره بودن،خارج میشود یا نه؟
ج- بلی،خارج میشود.
19 س- در روز عید قربان که حاجی باید حلق کند و از طرفی تراشیدن و کندن مو بر مُحرم حرام است،آیا حجاج باید بعد از تقصیر افرادی که مخیر بین حلق و تقصیر هستند از وجودشان برای حلق استفاده کنند یا در آن وقت برای شخص جایز است که سر خود را بتراشد،و آیا فرق است بین تراشیدن سر خود و تراشیدن سر دیگری،و در هر حال تکلیف شرعی او چیست؟
ج- خودش میتواند خود را حلق کند،و میتواند به کسی که از احرام به حلق یا تقصیر خارج شده واگذار کند که او را حلق نماید،و در هر صورت اگر دیگری او را حلق کند کفایت میکند اگرچه از احرام خارج نشده باشد.
20 س- کسی که در حج وظیفهاش سر تراشیدن است و از اول میداند که با تیغ کشیدن،سرش خون میآید،بفرمایید آیا سرش را باید بتراشد یا نه؟
ج- باید سر بتراشد علی الاحوط.
21 س- در مناسک آمده است:کسی که سال اول حج او باشد،بنابر احتیاط واجب باید سر خود را بتراشد،آیا میتوان در این احتیاط واجب به دیگری رجوع کرد؟
ج- حکم سایر احتیاطات را دارد،لکن چون امر مهمی است،مراعات کنید این احتیاط را.
22 س- کسی که حلق را فراموش کرده و به ایران بازگشته است،وظیفۀ او چیست؟
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 388
ج- باید حلق و اعمال مکه مترتبۀ بر حلق را انجام دهد،و اگر نمیتواند خودش به مکه برود در محل خودش حلق کند و موی خود را به منیٰ بفرستد علی الاحوط،و برای اعادۀ اعمال مکه نایب بگیرد.
23 س- کسی که وظیفۀ او حلق است ولیکن از حلق معذور است،وظیفۀ او چیست؟
ج- بعید نیست لزوم و کفایت تقصیر در این مورد،ولی احوط آن است که احتیاط را به غیر رجوع کنند.
24 س- اگر کسی قربانی را از روی عمد تأخیر بیندازد،آیا میتواند حلق و یا تقصیر نماید و یا باید حتماً بعد از قربانی باشد؟
ج- باید حلق را بعد از قربانی انجام دهد علی الاحوط.
25 س- شخصی در روز عید قربان در حال رَمی جمرۀ عقبه پول خود را گم کرد و چون پول برای هَدی نداشت آن را مبدل به روزه کرد،و تصمیم دارد بعد از ایام تشریق شروع به سه روز روزه نماید،آیا چنین شخصی تقصیر یا حلق را پس از سه روز روزه انجام دهد یا همان روز عید حلق یا تقصیر نماید؟
ج- میتواند روز عید حلق یا تقصیر نماید.
26 س- شخصی که صروره نیست و میتواند تقصیر کند آیا اگر ریش بتراشد، صرف نظر از حرمت این کار،کفایت از تقصیر میکند یا نه؟
ج- کفایت نمیکند.
27 س- عصر عید قربان بعد از هَدی که دوستان سر میتراشیدند و من هم به این فکر که باید سر را تراشید رفتم سر خود را تراشیدم،و نگفتم که سر میتراشم برای حج تمتع،فقط سرم را تراشیدم،در این صورت وظیفۀ من چیست؟
ج- اگر سر را به عنوان این که وظیفۀ شما سرتراشی است و از اعمال حج است تراشیدهاید صحیح است هرچند نیت را نگفته باشید.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 389
28 س- چون من از سر تراشیدن بدم میآید آیا میتوانم به جای سر تراشیدن تقصیر کنم،و آیا آن کار گناهی هم دارد یا نه؟
ج- در سفر اول در منیٰ باید سر بتراشید علی الاحوط،و اگر نتراشید گذشته از معصیت از احرام هم خارج نمیشوید علی الاحوط.
29 س- حاجی در مذبح بعد از قربانی فوراً تقصیر کرده که دچار تطهیر نجاست بدن و لباس احرام نگردد،و بعد از رسیدن به چادر حلق کند،از یک طرف صروره است و از طرفی در حلق قصد احلال نکرده،تکلیفش چیست؟
ج- تقصیر در صورت جهل کفاره ندارد و حلق را اگر به قصد قربت و به حساب یکی از اعمال انجام داده کافی است.وگرنه بر احرام است و باید در منیٰ حلق کند علی الاحوط.
مستحبات حلق
در حلق چند چیز مستحب است:
1-آن که از جانب راست پیش سر ابتدا کند و این دعا را بخواند:
«أَللَّهُمَّ أَعْطِنِی بِکُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
2-آن که موی سر خود را در منیٰ در خیمۀ خود دفن نماید و أولی این است که بعد از حلق از اطراف ریش و شارب خود گرفته و همچنین ناخنها را بگیرد.
کتابمناسک الحج/ مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 390