فصل نهم: امور شخصی

ناخوش آیندها

ناخوش‌آیندها

‏در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم فرانسه و دیگر کشورها‏

تاریخ: 17 / 7 / 57

‏من عادت به تشریفات ندارم که مثلا بین من و کسی واسطه باشد، حجاب باشد. این ‏‎ ‎‏خلاف ادب اسلام است. من در اختیار همه آقایان هستم به مقداری که قدرت داشته ‏‎ ‎‏باشم.‏

صحیفه امام؛ ج 3، ص489

*  *  *

‏در جمع نمایندگان علما و طلاب، و اقشار مختلف مردم ‏

تاریخ: 11 / 12 / 57

‏این مُبالغات را که راجع به من فرموده اند من نمی پذیرم. من یک خادمی از همه ‏‎ ‎‏شماها هستم و قضیه رهبری و غیر رهبری در کار نیست؛ قضیه نهضت است و صف ‏‎ ‎‏واحد، همه با هم. ایشان خوب بیان می کنند لکن راجع به من یک قدری باید عرض ‏‎ ‎‏کنم تندروی فرمودند؛ و خصوصاً در حضور کسی از او این طور تمجید کنند، ممکن ‏‎ ‎‏است که باور کند، غفلت کند و فاجعه به بار بیاورد.‏

صحیفه امام؛ ج6، ص 281

*  *  *

‏دیدار با ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه و سفیران ایران در کشورهای خارج ‏

تاریخ: 21 / 3 / 58

‏من این را مکرر گفته ام ـ و از بس متأثرم باز هم پیش شما عرض می کنم ـ که من ‏‎ ‎‏وقتی عکس شاه را پهلوی جانسون دیدم، که جانسون عینکش را برداشته و از این ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 446
‏طرف دارد چشم‌هایش آن طور می کند و نگاه می کند و به او نگاه نمی کند، و او آن ‏‎ ‎‏طرف میز، او سر جای خودش ایستاده بود، او آن طرف میز او ایستاده بود، مثل یک ‏‎ ‎‏بچه مکتبی که ایستاده پیش معلمش [کرنش ] می کند، من همچو متأثر شدم که ما در چه ‏‎ ‎‏حالی هستیم که این «شخص اول» مملکت ما به اصطلاح هست، در مقابل او این ‏‎ ‎‏طوری ایستاده و آن هم این طور بی اعتنا چشم‌هایش را آن طرف [کرده ] و در روزنامه ‏‎ ‎‏انداخته بود. و گمان می کنم این عکس را تحمیل هم گمان می کنم کرده بودند که در ‏‎ ‎‏روزنامه های ایران منعکس بشود.‏

صحیفه امام؛ ج8، ص101

*  *  *

‏در جمع اعضای انجمن اسلامی پزشکان اصفهان ‏

تاریخ: 25 / 9 / 58

‏در عین حالی که تشکر می کنم از شما که این مقاله ها را خواندید. لکن تذکر می دهم ‏‎ ‎‏این قدر تعریف نکنید از یک شخصی، برای اینکه چیزی نیست. هر چه هست، اوست. ‏‎ ‎‏ما چیزی نیستیم. ما جز یک بنده ضعیف چیزی نیستیم.‏

صحیفه امام؛ ج11، ص 274

*  *  *

‏پیام رادیو ـ تلویزیونی به ملت ایران به مناسبت اولین انتخابات ریاست جمهوری ‏‏ ‏

تاریخ: 4 / 11 / 58

‏من دو کلمه می خواهم صحبت کنم: یکی راجع به حال خودم که الحمدلله بد نیست ‏‎ ‎‏و شاید تشریفات زیاد برای من مهیا کردند آقایان اطبا، آقای وزیر بهداری. تشریفاتی که ‏‎ ‎‏ما عادت به آن نداریم. ما طلبه ها عادی نیستیم به آن. و من وقتی خوشحال می شوم که ‏‎ ‎‏بفهمم آقایان در صدد این هستند که به این زاغه نشینان شهرها، به این چادرنشین‌های ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 447
‏شهرها که در زمان طاغوت به آنها هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایت بشود. ‏‎ ‎‏بهداری که اول مرتبه احتیاجی است که مردم به آن دارند طوری باشد که برای همه مهیا ‏‎ ‎‏باشد. برای یکی تشریفات و برای یکی هیچی نباشد.‏

صحیفه امام؛ ج12، ص 126

*  *  *

‏دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی ‏

تاریخ: 4 / 3 / 59

‏من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند‏‎[1]‎‏ درباره من، باورم بیاید. ‏‎ ‎‏من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و ‏‎ ‎‏انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه می برم از غرور. من اگر خودم را ‏‎ ‎‏برای خودم نسبت به سایر انسان‌ها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و ‏‎ ‎‏انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر می کنم که ناطق برومندی ‏‎ ‎‏است و متعهد، لکن گله می کنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم ‏‎ ‎‏بیاید فرمودند.‏

صحیفه امام؛ ج12، ص 343

*  *  *

‏در جمع دانشجویان دانشکده افسری ‏

تاریخ: 15 / 3 / 59

‏من باز این ناراحتی که برایم پیدا شد، در ملاقاتی که محمد رضا با یکی از رئیس ‏‎ ‎‏جمهورهای امریکا بود ـ گمان می کنم جانسون بود ـ من آن تلخی در ذائقه ام باز مثل ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 448
‏اینکه هست، که می دیدم این آدمی که وقتی در ایران است با مردم آن طور رفتار ‏‎ ‎‏می کند، آن طور سرکوب می کند مردم را، آنجا جلوی میز آن رئیس جمهور ایستاده بود ‏‎ ‎‏و او عینکش را برداشته بود به او نگاه نمی کرد. از این طرف، نگاه می کرد و این مثل ‏‎ ‎‏یک بچه مکتبی. آن وقت من تشبیهش کردم به یک بچه مکتبی‌های زمان سابق که مقابل ‏‎ ‎‏معلّمشان، که خیلی از او می ترسیدند و وحشت داشتند. یک همچو صحنه ای بود. من ‏‎ ‎‏این قدر ناراحت شدم که تلخی اش الآن هم وقتی فکر می کنم، در ذائقه ام هست که ما ‏‎ ‎‏مبتلای به چه وضعی بودیم.‏

صحیفه امام؛ ج12، ص401 ـ 402

*  *  *

‏دیدار با وزیر کشور، فرمانداران و بخشداران سراسر کشور‏‏ ‏

تاریخ: 13 / 10 / 62

‏این دردآور بود هر وقت من فکرش را می کنم متأثر می شوم از اینکه در زمان ‏‎ ‎‏محمد رضا برای یک آپاندیس از خارج طبیب آوردند، و این سرکوبی اطبا محترم ما ‏‎ ‎‏بود.‏

صحیفه امام؛ ج18، ص 283

*  *  *

‏دیدار با محمد هاشمی، مدیر و معاونان صدا و سیما‏

تاریخ: 27 / 5 / 64

‏من نظری به دیگران ندارم، راجع به خودم می گویم از این وضع رادیو ـ تلویزیون ‏‎ ‎‏خوشم نمی آید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه ها به رادیو ـ تلویزیون حق دارند، ‏‎ ‎‏ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را ‏‎ ‎‏درست کرده اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزی‌ها ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 449
‏را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسی در این مسأله حقی ندارد. البته ما هم در ‏‎ ‎‏اصل مطلب شرکت داشته ایم، اما حق با آنهاست. من مدت‌هاست که وقتی می بینم ‏‎ ‎‏رادیو ـ تلویزیون را هر وقتی بازش می کنم از من اسم می برد، خوشم نمی آید. ما باید ‏‎ ‎‏به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شرّ کارها ‏‎ ‎‏نظارت کنیم. ولی اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو ـ تلویزیون دست ماها باشد، ‏‎ ‎‏اما آن بیچاره ها که کار می کنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم ‏‎ ‎‏دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست. من گفته ام که آن چیزهایی که مربوط به ‏‎ ‎‏من است گفته نشود، من با آقایان کاری ندارم. البته در بعضی مواردی که لازم می شود ‏‎ ‎‏چیزی گفته شود ـ که آن هم با تشخیص خود من است ـ در رادیو گفته و یا در ‏‎ ‎‏تلویزیون [نشان داده ] شود مضایقه ندارم، مثلاً عید فطر، عید قربان، تنفیذ رئیس ‏‎ ‎‏جمهور، اینها مسائلی است، اما ما بقی، مثل ملاقات امروز من با شما که با هم صحبت ‏‎ ‎‏می کنیم، این دیگر در رادیو ـ تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید، تلویزیون بگوید، ‏‎ ‎‏رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته می کند هیچ محتوا هم ‏‎ ‎‏ندارد. من و شما صحبت می کنیم و همین طور دیگران؛ یعنی دیگران با من صحبت ‏‎ ‎‏می کنند، آنها را من قطع می کنم. و همین طور آن چیزهایی که الآن در تلویزیون موجود ‏‎ ‎‏است؛ مثلاً اول خبر که می خواهد شروع کند عکس مرا می گذارند، آن را بردارید، و اگر ‏‎ ‎‏کسی از شما سؤال کرد بگویید فلانی گفته است.‏

‏آنگاه آقای محمد هاشمی، مدیر عامل رادیو ـ تلویزیون اظهار داشت: شما در ‏‎ ‎‏قلب مردم جا دارید. و امام فرمودند. قلب مردم در غیر از اینهاست. مسأله اینها ‏‎ ‎‏نیست، ما سابقاً با مردم تماس داشتیم و به آنها ارادت داشتیم و مردم به ما لطف ‏‎ ‎‏داشتند، ولی این طور نبود که ما رادیو ـ تلویزیون داشته باشیم، آن باب دیگری ‏‎ ‎‏است. در هر صورت بعضی مواردی که لازم است مانعی ندارد، در غیر آن موارد، ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 450
‏من میل ندارم، دیگران خودشان می دانند.‏

صحیفه امام؛ ج19، ص 346 ـ 347

*  *  *

‏دیدار با مسئولان روزنامه های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی ‏

تاریخ: 10 / 6 / 64

‏من میل ندارم رادیو هر وقت باز می شود اسم من باشد، مدت هاست که از این ‏‎ ‎‏جهت متنفرم، این کار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است، ‏‎ ‎‏زیادی اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبک می کند. ‏‎ ‎‏اشخاص، شخصیت هایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر اسمشان زیاد یا ‏‎ ‎‏کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس معلوم است چه جوری ‏‎ ‎‏است. بنا بر این، آنچه راجع به خودم می گویم این است که اگر قرار است عکس مرا ‏‎ ‎‏بگذارید، به جای آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار ‏‎ ‎‏مهمی کرده است...‏

‏ ‏

‏به عقیده من این سه روزنامه با هم تفاهم کنند و مسائل را مختصرتر بنویسند، ‏‎ ‎‏مفیدتر و کمتر بنویسند، طولانی و تکراری نباشد. مردم وقتی می خوانند استفاده کنند، ‏‎ ‎‏احساس کنند مطلبی است. اینکه بگویند من هر روز به کی، چی گفتم، این تکراری ‏‎ ‎‏است. آخر هر روز من یک مسأله ای را می گویم، و هی تکرار می کنند که فلانی چه ‏‎ ‎‏گفت. این چه فایده ای دارد. اما در هر گوشه کشور اگر اتفاقی افتاده باشد، این خبر ‏‎ ‎‏است و اخبار را برای مردم گفتن مفید است. ... در مورد اخبار؛ اخبار روزنامه ها ‏‎ ‎‏تکراری نباشد، آخر کی با کی ملاقات کرده، این چه خبر مهمی است؟ این اصلاً قابل ‏‎ ‎‏نیست بگوییم خبر، تا بگوییم مهم! اینکه بگویید من هر روز با کی ملاقات و به او چه ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 451
‏گفتم، این تکراری است. آخر هر روز من یک مسأله را می گویم، و هی تکرار می کنند ‏‎ ‎‏که فلانی چه گفت، این چه فایده ای دارد؟ من راجع به خودم می گویم که عکس من ‏‎ ‎‏مطلقاً در صفحه اول نباشد، همان طور که گفتم. گاهی لازم است که گفته شود، مثلاً ‏‎ ‎‏فرض کنید بناست ریاست جمهوری معرفی شود، خوب، این مسأله مهمی است و یا ‏‎ ‎‏مثلاً هیأت دولت آمده است، خود این مسأله ای است، ولی هر چند وقت یک بار از این ‏‎ ‎‏مسائل پیدا می شود. اما هر روز کی آمد این جا و من چی گفتم و چی شد و یا کی با ‏‎ ‎‏کی ملاقات کرد، این چه اثر و فایده ای دارد؟‏

صحیفه امام؛ ج 19، ص362 ـ 363

*  *  *

‏پیام به نمایندگان مجلس شورای اسلامی ‏

تاریخ: 1 / 8 / 64

‏با تشکر وافر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، چون گفتار آقایان پخش ‏‎ ‎‏می شود و ممکن است سوء تفاهمی بین مردم حاصل شود، لازم است عرض کنم آیات ‏‎ ‎‏و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین ـ علیهم السلام ـ است، و فقها و ‏‎ ‎‏علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند، تا چه رسد به مثل این جانب.‏

صحیفه امام؛ ج19، ص 403

*  *  *

‏دیدار با سید عبد الکریم موسوی اردبیلی (رئیس دیوان عالی کشور)، موسوی خوئینی ها ‏‎ ‎‏(دادستان کل کشور)، اعضای شورای عالی قضایی  و ...‏

تاریخ: 8 / 4 / 66

‏من همیشه دعاگوی همه اقشار ملت، خصوصاً اینهایی که خدمتگزار هستند و ‏‎ ‎‏مشغول به خدمت هستند، هستم. البته آقای رئیس دیوان عالی کشور مبالغه کرده اند. هر ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 452
‏چه هست از اسلام است و از برکات وجود مبارک حضرت بقیةالله. ما، همه ما چیزی ‏‎ ‎‏نیستیم.‏

صحیفه امام؛ ج20، ص 291

*  *  *

‏دیدار با سید علی خامنه ای (امام جمعه تهران)، علی مشکینی (امام جمعه قم) و ائمه ‏‎ ‎‏جمعه سراسر کشور‏

تاریخ: 7 / 7 / 66

‏من قبلاً از آقای مشکینی گله کنم.‏‎[2]‎‏ ما آن قدری که گرفتار به نفس خودمان هستیم ‏‎ ‎‏کافی است، دیگر مسائلی نفرمایید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب ‏‎ ‎‏برگرداند. شما دعا کنید که آدم بشویم، دعا کنید که حتی به همین ظواهر اسلام عمل ‏‎ ‎‏بکنیم. ما که دستمان به آن بواطن نمی رسد، لا اقل به این ظواهر عمل بکنیم.‏

صحیفه امام؛ ج20، ص 394

*  *  *

‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 453

  • . اشاره به سخنان مدح آمیز فخرالدین حجازی در این دیدار.
  • . اشاره به سخنان آیت‌الله مشکینی در مدح امام.