مصلحت به مثابه روش (بحثی در جایگاه مصلحت در حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره))

مصلحت به مثابه روش (بحثی در جایگاه مصلحت در حکومت اسلامی از دیدگاه  امام خمینی(ره)) 

دکتر اصغر افتخاری

‏ ‏

‏این مقاله رویکرد تازه ای در تحلیل مصلحت – که حضرت امام(ره) بر آن تأکید کرد و‏‎ ‎‏به تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد – اتخاذ کرده است. متأسفانه در این‏‎ ‎‏مقام، اقدام امام(ره) چنان که باید بررسی نشده و یا در مواردی بر عرفی شدن نظریه‏‎ ‎‏ولایت فقیه انجامیده است، در حالی که مصلحت مورد نظر امام(ره) معنای دیگری‏‎ ‎‏داشته و با تکیه بر سطوح فقهی، کلامی و فلسفی شیعه، در مقام تصمیم گیری مطرح شده‏‎ ‎‏است؛ به عبارت دیگر مصلحت در این جا به مثابه روشی برای رفع تزاحم در وضعیتی‏‎ ‎‏ویژه است. خلط این مصلحت – که نویسنده مطابق گفتمان رایج از آن به مصلحت‏‎ ‎‏استراتژیک یاد کرده است – با مباحث فقهی، فلسفی و کلامی متعارف و تسری احکام‏‎ ‎‏آن ها به یک دیگر و یا حمل تصویر فقهی، کلامی و فلسفی بر مصلحت استراتژیک، نکته‏‎ ‎‏بنیادینی را که امام(ره) برای حکومت اسلامی مکشوف ساخته و تصویری را که ایشان‏‎ ‎‏برای دولت مردان طراحی کرده بود، از انظار مخفی می سازد.‏

‏در این مقاله، مدعای فوق در سه فصل به اختصار بررسی شده است. در فصل‏‎ ‎‏نخست، ضمن تعریف مصلحت، گونه های آن معرفی و از هم تفکیک شده اند. سپس با‏‎ ‎‏بیان ارزش سیاسی سه مصلحتِ فقهی، کلامی، و فلسفی معلوم می گردد که مصلحت‏‎ ‎‏موردنظر امام(ره) مصلحتی دیگر، یعنی همان مصلحت روشی و استراتژیک است.‏

‏در فصل دوّم، نویسنده به مقایسه مصلحت با دیگر قواعد سیاست عملی اسلام،‏‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 285

‎ ‎‏با اتخاذ روش تحلیل درون دینی و ماهیت جویانه (اُنتولوژیک)، حوزه عمل مصلحت‏‎ ‎‏استراتژیک مشخص شده است.‏

‏در نهایت ویژگی های مصلحت در بینش امام(ره) تبیین و با ویژگی های مصلحت‏‎ ‎‏استراتژیک تطبیق داده شده است. نتیجه آن که امام(ره) به عنوان طراح مصلحت‏‎ ‎‏استراتژیک، راه و عرصه مهمی را به روی شیعه گشود که شایسته است به دقت بررسی‏‎ ‎‏گردد.‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 286