فصل پنجم: مشکلات نظام جمهوری اسلامی ایران

غربزدگی و غربگرایی

غربزدگی و غربگرایی 

‏در جمع مراجع، روحانیون و گروه‌های مختلف مردم‏‏ ‏

تاریخ: 15 / 3 / 58

‏هی دم از غرب چقدر می زنید! چقدر میان تهی شدید! باید احکام اسلام را با احکام ‏‎ ‎‏غرب بسنجیم! چه غلطی است! شکر نعمت این است که به اسلام وفادار باشید. من به ‏‎ ‎‏شما اخطار می کنم که به اسلام وفادار باشید، من شما را نصیحت می کنم. من در همین ‏‎ ‎‏مدرسه شاه را نصیحت کردم و نشنید، شما که چیزی نیستید. عصر عاشورا من گفتم ‏‎ ‎‏کاری نکن که ملت تو را بیرون کند. نشنید و کاری کرد که ملت بیرونش کرد.‏

صحیفه امام؛ ج 8، ص58

*  *  *

‏در جمع کارکنان چاپخانه 17 شهریور، کارکنان صنایع دفاع و ...‏

تاریخ: 29 / 10 / 59

‏من یک قصه شنیدم که مال شاید صد سال پیش از این باشد. صد و بیشتر از صد ‏‎ ‎‏سال از شیخ ما مرحوم آیت‌الله حائری ـ رحمة‌الله ـ نقل شد که من بچه بودم. فرموده ‏‎ ‎‏بودند من بچه بودم در یزد، و تازه این لامپ‌ها را لامپاهایی که آن وقت‌ها بود آورده ‏‎ ‎‏بودند و یک جلسه ای درست کرده بودند. مردم جمع شده بودند آنجا و این لامپ‌ها را ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 214
‏گذاشته بودند. یک پله هایی درست کرده بودند و این لامپ‌ها را گذاشته بودند آنجا؛ آن ‏‎ ‎‎ ‎‏بالا. مردم تازه می دیدند او را. چراغشان قبلاً چراغ‌های غیر از آن ترتیب بوده، و یک ‏‎ ‎‏نفر فرنگی هم آنجا بود. این هر چند دقیقه یا چند وقت یک دفعه از این پله ها می رفت ‏‎ ‎‏بالا و آن ماشه لامپ‌ها را حرکت می داد. این یک قدری نورش می رفت بالا، مردم ‏‎ ‎‏صلوات می فرستادند. بعد می آمد پایین یک قدری می ماند و مردم مشغول تماشا بودند، ‏‎ ‎‏دوباره می رفت بالا آن را می کشید پایین، مردم باز تظاهر می کردند. این از آن وقت‌ها ‏‎ ‎‏مطرح بوده است که ما حتی نمی توانیم پیچ یک چراغ را بالا ببریم. این باید فرنگی این ‏‎ ‎‏کار را بکند. باید از خارج فرنگی‌ها بیایند و دستشان را این طور کنند تا این ماشه ‏‎ ‎‏چراغ، فتیله را بالا ببرد و بعد هم این طور کنند تا پایین بیاورد. کم کم در همه طبقات ‏‎ ‎‏این انگیزه رشد کرد. من عکس مجسمه آتاتورک را در ترکیه ـ آن وقت که تبعید بودم ‏‎ ‎‏به آنجا ـ دیدم که مجسمه او رو به غرب بود و دستش را بالا کرده بود. و آنجا به من ‏‎ ‎‏گفتند که این علامت این است که ما هر چه باید انجام بدهیم باید از غرب باشد‏‎.‎

صحیفه امام؛ ج13، ص531 ـ 532

*  *  *

‏دیدار با سید علی خامنه ای (نماینده امام در شورای عالی دفاع) و فرماندهان نظامی‏‏ ‏

تاریخ: 24 / 3 / 60

‏تمام نگرانی‌های احتمالی ـ البته احتمال، احتمال ضعیف، اما خوب [است که] گفته ‏‎ ‎‏شود ـ این است که دوباره یک دست‌هایی در کار باشد که بخواهند همان مسائل سابق ‏‎ ‎‏پیش بیاید. البته مسئلۀ شاهنشاهی دیگر مدفون شده، آن مسأله دیگر مطرح نیست، لکن ‏‎ ‎‏به طور دیگر یک مسائلی فراهم بیاورند. کسانی که از آنها هستند یا افکارشان آن نحو ‏‎ ‎‏افکار است یا ـ به اصطلاح ـ خودشان صلاح ملت را می دانند، که وابسته باشد. خوب، ‏‎ ‎‏هستند اشخاصی که متدین هم هستند، نمازخوان هم هستند، شاید نماز شب هم ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 215
‏می خوانند، اما افکارشان این طوری پرورش یافته؛ یعنی، از بچگی به گوش اینها ‏‎ ‎‏خوانده اند که این کشورهای ضعیف بدون وابستگی یا به این طرف یا به آن طرف، ‏‎ ‎‏بدون این، برایشان امکان استمرار حیات نیست! وقتی هم وارد شدند در مدرسه، توی ‏‎ ‎‏مدرسه این را به گوششان خوانده اند. وقتی هم وارد شدند در جامعه، هی این در ‏‎ ‎‏گوششان خوانده شده است، در روزنامه ها تبلیغ شده است، در مجلات تبلیغ شده ‏‎ ‎‏است، همه جا این مطلب پیش آمده است که شما خودتان نمی توانید خودتان را اداره ‏‎ ‎‏کنید. اگر از دامن شرق فرار کنید، به دامن غرب باید پناهنده بشوید! این اشخاص ‏‎ ‎‏متدینی هم که نمازخوان هم هستند، متدین هم هستند، لکن این معنا در ذهنشان هست ‏‎ ‎‏که چون شوروی الحاد ذاتی دارد و اصلاً مبدأیی قبول ندارد، ما اگر از او فرار کنیم و ‏‎ ‎‏ناچاریم [با] یک جایی پیوند حاصل کنیم، باید به طرف غرب برویم، و حالا ‏‎ ‎‏امریکاست. اینها نه اینکه غرضشان این است که ـ مثلاً ـ یک صدمه ای به اسلام وارد ‏‎ ‎‏بشود، نه، اصلاً این طوری پرورش پیدا کرده اند؛ فکرشان این طوری است؛ صلاح را ‏‎ ‎‏این می دانند... ‏

‏ ‏

‏اینها این طوری پرورش پیدا کردند و می خواهند مردم هم به این روش بروند. منتها ‏‎ ‎‏روش‌های مختلفی دارند اینها. روش‌های سیاسی مختلفی که دارند، به آن روش‌ها این ‏‎ ‎‏طور می کنند که ما را ـ خدای نخواسته ـ دوباره برگردانند به آن حال؛ نه به عنوان اینکه ‏‎ ‎‏حالا شاهنشاهی در کار باشد، به عنوان جمهوری اسلامی و همین چیزها؛ مثل جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی این ممالکی که هستند: اسمش جمهوری اسلامی است و از اسلام خبری نیست ‏‎ ‎‏وهمه وابسته هستند!...‏

‏ ‏

‏و من می خواهم به شما آقایان بگویم که بیدار باشید و هوشیار! دشمن‌های شما ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 216
‏پشت همین دروازه های تهران و دروازه های ایران هستند. در داخل این کشور هم ‏‎ ‎‏دشمن‌های ایران هستند. یک دسته دشمن نیستند؛ [عده ای] از روی نادانی کار دشمن را ‏‎ ‎‏می کنند. یک دسته هم دشمن‌های سرسخت هستند که می خواهند که این جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی نباشد، هرچه می خواهد باشد. جمهوری باشد، جمهوری دمکراتیک باشد، ‏‎ ‎‏جمهوری هرچه می خواهد باشد؛ جمهوری خلق باشد، اسلام تویش نباشد؛ برای اینکه ‏‎ ‎‏اگر جمهوری اسلامی شد و قانون، قانون اسلامی شد، دیگر برای آن ارباب‌ها راهی پیدا ‏‎ ‎‏نمی شود. و آن وقت به عقیدۀ این آقایان، ما دیگر باید از [قافلۀ] تمدن و از کشورهای ‏‎ ‎‏متمدن کناره بگیریم حتماً! یا باید کلاه امریکا را سرمان بگذاریم یا کلاه شوروی را ‏‎ ‎‏سرمان بگذاریم و اگر این نشد، دیگر ما مرتجع هستیم و باید کناره بگیریم، منزوی ‏‎ ‎‏دیگر هستیم! این یک اشتباه است که آقایان دارند.‏

صحیفه امام؛ ج 14، ص 435 ـ 437 ، 440

*  *  *

‏دیدار با فقها و حقوق‌دانان شورای نگهبان قانون اساسی ‏

تاریخ: 20 / 9 / 62

‏امروز من هیچ ترسی ندارم، ولی ترسم از آن است که مبادا ما مسائل را به صورتی ‏‎ ‎‏محکم تحویل دسته بعد ندهیم، ترسم از آن است که مبادا از حرف‌های خارجی‌ها ‏‎ ‎‏بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم. ما باید همه چیز را به همان قوّتی که ‏‎ ‎‏امروز دارد، تحویل دسته بعد دهیم، و آنها هم کوشش کنند که به همان قوّت تحویل ‏‎ ‎‏دسته بعد دهند. ما باید بنیان را محکم کنیم و به دسته بعد دهیم تا پیش خدا مقصر ‏‎ ‎‏نباشیم.‏

صحیفه امام؛ ج18، ص242

*  *  *


کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 217
‏پیام به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ...(منشور روحانیت) ‏

تاریخ: 3 / 12 / 67

‏ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می خوریم، ‏‎ ‎‏آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همۀ کسانی که قصد خدمت و آهنگ ‏‎ ‎‏مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همۀ اصول، که ‏‎ ‎‏چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون ‏‎ ‎‏حکم خدا را جاری می کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده اید؟ چرا لانۀ جاسوسی ‏‎ ‎‏را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. و نکتۀ مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تأثیر ‏‎ ‎‏ترحم‌های بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه ای ‏‎ ‎‏تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند. من بعض از این موارد را نه ‏‎ ‎‏تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند من به آنهایی که ‏‎ ‎‏دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های دیگران را ‏‎ ‎‏می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال‌ها ‏‎ ‎‏بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند، تا ‏‎ ‎‏من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد، تا من هستم دست ایادی ‏‎ ‎‏امریکا و شوروی را در تمام زمینه ها کوتاه می کنم و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم ‏‎ ‎‏در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند‏‎.‎‏..‏

‏ ‏

‏آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می کنند که باید در سیاست و اصول و ‏‎ ‎‏دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و ما خامی کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار ‏‎ ‎‏کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و ‏‎ ‎‏نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 218
‏انسانی می کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می گذارند. این یک نمونه ‏‎ ‎‏است که خدا می خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان ‏‎ ‎‏اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهرۀ واقعی خود را در دشمنی ‏‎ ‎‏دیرینه اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب ‏‎ ‎‏اشتباه و سوء مدیریت و بی تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله اشتباه ‏‎ ‎‏ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الاّ مسئلۀ فردی ‏‎ ‎‏سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همۀ صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او ‏‎ ‎‏قرار بگیرند.‏

‏روحانیون و مردم عزیز حزب اللّه و خانواده های محترم شهدا حواسشان را جمع ‏‎ ‎‏کنند که با این تحلیل‌ها و افکار نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این ‏‎ ‎‏است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید ‏‎ ‎‏دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده ‏‎ ‎‏است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و ‏‎ ‎‏بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند، پس باید خامی نکنیم و از ‏‎ ‎‏کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! خلاصۀ کلام اینکه ‏‎ ‎‏ما باید بدون توجه به غرب حیله گر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان ‏‎ ‎‏در صدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم‏

صحیفه امام؛ ج 21، ص 285ـ286، 291ـ292

*  *  *

‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 219