فصل چهارم: رهبری جمهوری اسلامی

نقش رسانه های گروهی

نقش رسانه‌های گروهی

‏سخنرانی در بهشت زهرا‏‏ ‏

تاریخ: 12 / 11 / 57

‏ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با ‏‎ ‎‏فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای ‏‎ ‎‏عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ‏‎ ‎‏ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را ‏‎ ‎‏در شرق گذاشت ـ خصوصاً در ایران ـ مرکز [عظیمی] که باید از آن استفادۀ تمدن ‏‎ ‎‏بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت ‏‎ ‎‏این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد...‏

‏ما که فریاد می کنیم از دست این، برای این است. خون‌های جوان‌های ما برای این ‏‎ ‎‏جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق ‏‎ ‎‏به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیو صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ ‏‎ ‎‏نه خطیب می توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت ‏‎ ‎‏می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را ‏‎ ‎‏می توانستند ادامه بدهند.‏

صحیفه امام؛ ج 6، ص15، 16

*  *  *

‏سخنرانی در جمع مردم به مناسبت روز قدس‏‏ ‏

تاریخ: 26 / 5 / 58

‏دادستان انقلاب موظف است مجلاتی که بر ضد مسیر ملت است و توطئه گر است ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 196
‏تمام را توقیف کند، و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند. ‏

صحیفه امام؛ ج 9، ص283

*  *  *

‏پیام به ملت ایران درباره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری‏

تاریخ: 26 / 10 / 58

‏به اطلاع هموطنان عزیز برسانید که: عکس این جانب دلیل بر تأیید کسی نبوده؛ ‏‎ ‎‏چنانچه دلیل بر عدم تأیید هم نمی باشد.‏

صحیفه امام؛ ج 12، ص118

*  *  *

‏دیدار با محمد هاشمی، مدیر و معاونان صدا و سیما‏

تاریخ: 27 / 5 / 64

‏من نظری به دیگران ندارم، راجع به خودم می گویم از این وضع رادیو ـ تلویزیون ‏‎ ‎‏خوشم نمی آید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه ها به رادیو ـ تلویزیون حق دارند، ‏‎ ‎‏ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را ‏‎ ‎‏درست کرده اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزی‌ها ‏‎ ‎‏را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسی در این مسأله حقی ندارد. البته ما هم در اصل ‏‎ ‎‏مطلب شرکت داشته ایم، اما حق با آنهاست. من مدت‌هاست که وقتی می بینم رادیو ـ ‏‎ ‎‏تلویزیون را هر وقتی بازش می کنم از من اسم می برد، خوشم نمی آید. ما باید به مردم ‏‎ ‎‏ارزش بدهیم، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شرّ کارها نظارت ‏‎ ‎‏کنیم. ولی اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو ـ تلویزیون دست ماها باشد، اما آن ‏‎ ‎‏بیچاره ها که کار می کنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما ‏‎ ‎‏باشد، به نظر من این صحیح نیست. من گفته ام که آن چیزهایی که مربوط به من است ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 197
‏گفته نشود، من با آقایان کاری ندارم. البته در بعضی مواردی که لازم می شود چیزی ‏‎ ‎‏گفته شود ـ که آن هم با تشخیص خود من است ـ در رادیو گفته و یا در تلویزیون ‏‎ ‎‏[نشان داده ] شود مضایقه ندارم، مثلاً عید فطر، عید قربان، تنفیذ رئیس جمهور، اینها ‏‎ ‎‏مسائلی است، اما ما بقی، مثل ملاقات امروز من با شما که با هم صحبت می کنیم، این ‏‎ ‎‏دیگر در رادیو ـ تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید، تلویزیون بگوید، رادیو چند ‏‎ ‎‏دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته می کند هیچ محتوا هم ندارد. من و ‏‎ ‎‏شما صحبت می کنیم و همین طور دیگران؛ یعنی دیگران با من صحبت می کنند، آنها را ‏‎ ‎‏من قطع می کنم. و همین طور آن چیزهایی که الآن در تلویزیون موجود است؛ مثلاً اول ‏‎ ‎‏خبر که می خواهد شروع کند عکس مرا می گذارند، آن را بردارید، و اگر کسی از شما ‏‎ ‎‏سؤال کرد بگویید فلانی گفته است.‏

‏آنگاه آقای محمد هاشمی، مدیر عامل رادیو ـ تلویزیون اظهار داشت: شما در قلب ‏‎ ‎‏مردم جا دارید. و امام فرمودند: قلب مردم در غیر از اینهاست. مسأله اینها نیست، ما ‏‎ ‎‏سابقاً با مردم تماس داشتیم و به آنها ارادت داشتیم و مردم به ما لطف داشتند، ولی این ‏‎ ‎‏طور نبود که ما رادیو ـ تلویزیون داشته باشیم، آن باب دیگری است. در هر صورت ‏‎ ‎‏بعضی مواردی که لازم است مانعی ندارد، در غیر آن موارد، من میل ندارم، دیگران ‏‎ ‎‏خودشان می دانند.‏

صحیفه امام؛ ج19، ص 346 ـ 347

*  *  *

‏دیدار با مسئولان روزنامه های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی ‏

تاریخ: 10 / 6 / 64

‏البته، من نسبت به همه مسائل مربوط به مطبوعات نمی توانم نظر بدهم. الآن آنچه ‏‎ ‎‏مربوط به مسائل آخر است، این است که رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات مال عموم است ‏‎ ‎

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 198
‏ـ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آنها حق دارند ـ از این جهت، من ‏‎ ‎‏به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسی که لازم است ‏‎ ‎‏که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبی را باید نقل بکنند یا خیر. و الاّ آنچه خوب ‏‎ ‎‏است در رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که برای کشور اثری داشته باشد. ‏‎ ‎‏مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای ‏‎ ‎‏مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، ‏‎ ‎‏این منتشر بشود. و یا کارمندی خوب کار کرد، و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، ‏‎ ‎‏عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این ‏‎ ‎‏باعث تشویق اطبا می شود و بیشتر دنبال کار می روند. یا مثلاً اگر کسی کشفی کرد، باید ‏‎ ‎‏مفصل با عکس و مطلب باشد، یا اگر کسی سارقی را دستگیر نمود، و یا یک کشاورز و ‏‎ ‎‏یا هنرمند و یا جراح، که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان، در حالی که اینها ‏‎ ‎‏لایق اند تا در روزنامه ها مطرح شوند، خلاصه، باید اساس تشویق اشخاصی باشد [که ] ‏‎ ‎‏در این کشور فعالیت می کنند؛ اینها به این کشور حق دارند، به این روزنامه ها حق ‏‎ ‎‏دارند، به رادیو ـ تلویزیون حق دارند، ولی ماها نسبت به آنها حقمان کم است. البته، ‏‎ ‎‏آنچه من می گویم راجع به خودم است، به دیگران هیچ کاری ندارم، آنها اختیارش با ‏‎ ‎‏شما و با خود آنهاست. من میل ندارم رادیو هر وقت باز می شود اسم من باشد، ‏‎ ‎‏مدت هاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به ‏‎ ‎‏همه خوب است، زیادی اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را ‏‎ ‎‏سبک می کند. اشخاص، شخصیت هایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر ‏‎ ‎‏اسمشان زیاد یا کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس معلوم ‏‎ ‎‏است چه جوری است. بنا بر این، آنچه راجع به خودم می گویم این است که اگر قرار ‏‎ ‎‏است عکس مرا بگذارید، به جای آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید ‏‎ ‎
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 199
‏این رعیت چه کار مهمی کرده است.‏

‏به عقیده من این سه روزنامه با هم تفاهم کنند و مسائل را مختصرتر بنویسند، ‏‎ ‎‏مفیدتر و کمتر بنویسند، طولانی و تکراری نباشد. مردم وقتی می خوانند استفاده کنند، ‏‎ ‎‏احساس کنند مطلبی است. اینکه بگویند من هر روز به کی، چی گفتم، این تکراری ‏‎ ‎‏است. آخر هر روز من یک مسأله ای را می گویم، و هی تکرار می کنند که فلانی چه ‏‎ ‎‏گفت. این چه فایده ای دارد. اما در هر گوشه کشور اگر اتفاقی افتاده باشد، این خبر ‏‎ ‎‏است و اخبار را برای مردم گفتن مفید است. ... در مورد اخبار؛ اخبار روزنامه ها ‏‎ ‎‏تکراری نباشد، آخر کی با کی ملاقات کرده، این چه خبر مهمی است؟ این اصلاً قابل ‏‎ ‎‏نیست بگوییم خبر، تا بگوییم مهم! اینکه بگویید من هر روز با کی ملاقات و به او چه ‏‎ ‎‏گفتم، این تکراری است. آخر هر روز من یک مسأله را می گویم، و هی تکرار می کنند ‏‎ ‎‏که فلانی چه گفت، این چه فایده ای دارد؟ من راجع به خودم می گویم که عکس من ‏‎ ‎‏مطلقاً در صفحه اول نباشد، همان طور که گفتم. گاهی لازم است که گفته شود، مثلاً ‏‎ ‎‏فرض کنید بناست ریاست جمهوری معرفی شود، خوب، این مسأله مهمی است و یا ‏‎ ‎‏مثلاً هیأت دولت آمده است، خود این مسأله ای است، ولی هر چند وقت یک بار از این ‏‎ ‎‏مسائل پیدا می شود. اما هر روز کی آمد این جا و من چی گفتم و چی شد و یا کی با ‏‎ ‎‏کی ملاقات کرد، این چه اثر و فایده ای دارد؟‏

‏... روزنامه ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همه اش مال ‏‎ ‎‏حکومت باشد و از چیزهای حکومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامه ها ‏‎ ‎‏برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و می شود گفت که گاهی جای دیگران ‏‎ ‎‏غصب می شود، ـ البته بدان معنای غصب نه! ولی نظیر آن ـ این عرض من است.‏

صحیفه امام؛ ج 19، ص361 ـ 363

*  *  *


کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 200
‏در جمع اعضای هیأت دولت به مناسبت هفته دولت‏

تاریخ: 8 / 6 / 65

‏اگر یک چیزی بود که مخصوص دولت بود، خوب، یک مسأله ای بود، باز می شد ‏‎ ‎‏یک چیزی. اما یک چیزی که برای نظام مضر هست این را توجه کنید به آن؛ ‏‎ ‎‏دست‌هاتان را یک قدر نگه دارید، قلم‌هاتان را یک قدر نگه دارید، توجه بکنید به اینکه ‏‎ ‎‏هر چیزی نباید نوشته بشود، هر چیزی نباید منتشر بشود. و من به شما عرض می کنم ‏‎ ‎‏که ممکن است یک روزی اگر چنانچه ـ خدای نخواسته ـ تعقیب بکنند آقایان، ممکن ‏‎ ‎‏است من یک وضع دیگری پیش بیاید برایم. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم ‏‎ ‎‏که موفق باشند همه و همه خدمت بکنند.‏

صحیفه امام؛ ج 20، ص 129

*  *  *


کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 201

 

کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 202