دموکراسی و ولایت‏ فقیه از منظر امام خمینی(ره)

‏ ‏

دموکراسی و ولایت فقیه از منظر امام خمینی(ره) 

حجةالاسلام والمسلمین محمدرضا امین زاده

‏ ‏

‏به عقیده نویسنده دموکراسی در اسلام به عنوان نظام حکومتی و یا طرح و روشی‏‎ ‎‏برای جامعه مطرح نیست، بلکه به معنای حضور همگانی مردم در انتخاب و در صحنه‏‎ ‎‏سیاسی، تحقق حاکمیّت قانون و نفی ظلم و ستم و استبداد در تمام شئون است. ‏

‏در این دیدگاه مشارکت مردم در تمام شئون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی،‏‎ ‎‏اخلاقی، و نظامی براساس قوانین الهی صورت می گیرد و مجرای دموکراسی اسلامی‏‎ ‎‏حضور همگانی مردم در صحنه امر به معروف و نهی از منکر، بیعت و قبول حاکم برای‏‎ ‎‏اعمال قانون، شوراها و نصیحت به حاکمان جامعه است.‏

‏در بررسی حجیّت حاکم و قانون آمده است که معیار حجیّت حاکم و قانون،‏‎ ‎‏دموکراسی و رأی مردم نیست، زیرا معیار بودن مردم و وجود دموکراسی در حجیّت و‏‎ ‎‏الزام آور بودن قانون و حاکمیت نیازمند دلیلی است که چنین دلیلی را در آغاز نمی یابیم. ‏

‏بنابراین، در حجیّت و الزام آور بودن قانون و حاکم باید محور دیگری را جست و جو‏‎ ‎‏کنیم و آن این است که عقل قانونی را حجّت می داند که مطابق با واقع باشد و چنین‏‎ ‎‏قانونی ما را به یک منبع مطمئن علمی فرامی خواند و چنین منبعی وجود بشر به عنوان‏‎ ‎‏بشر بودن نیست، زیرا خطا و اشتباه می کند.‏

‏امّا الزام آور بودن عمل به فرمان حاکم و قانون زمانی است که از سوی حاکمِ صاحب‏‎ ‎‏اختیار، به آن امر و نهی شود و بشر نه صاحب اختیار خویش و نه دیگران است، زیرا‏‎ ‎‏صاحب اختیار کسی است که مالک باشد، تا حقّ تصرّف را داشته باشد و جز خالق، کسی‏‎ ‎‏حقّ تصرّف در امور و شئون مخلوق را ندارد.‏


کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 207

منبع مطمئن علمی، علم مطلق خداوند متعال است و همو خالق، مالک و صاحب‏‎ ‎‏اختیار بشر است. قانون صادر شده از سوی او حجّت است و فرمان او در عمل به آن‏‎ ‎‏قانون دارای مهر الزام و نفوذ است.‏

‏رهایی بشر و حاکمیت او بر سرنوشت خویش در شعاع انتخاب احسن است و‏‎ ‎‏انتخاب احسن برگزیدن قانون و  عملی است که الزام آور باشد. در آیه 33 سوره فصلت‏‎ ‎‏می خوانیم: «و چه کسی خوش گفتارتر از آن کسی که دعوت به سوی خدا می کند و  عمل‏‎ ‎‏صالح انجام می دهد و می گوید: من از مسلمانانم» و در سوره نساء آیه 125 آمده است:‏‎ ‎‏«دین و آیین چه کسی بهتر و نیکوتر است از آن کسی که خود را تسلیم خدا کند.»‏

‏امام – رضوان الله تعالی علیه – براساس همین مبنا از دموکراسی سخن گفته اند‏‎ ‎‏امام(ره) دربارۀ تفاوت حکومت و دموکراسی در اسلام و غرب می فرمایند: «حاکم‏‎ ‎‏اسلامی حاکمی است که در بین مردم، در همان مسجد کوچک مدینه می آمد به‏‎ ‎‏حرف های مردم گوش می کرد و آن هایی که مقدّرات مملکت دستشان بود، مثل سایر‏‎ ‎‏طبقات مردم در مسجد اجتماع می کردند و اجتماعشان به صورتی بود که کسی از خارج‏‎ ‎‏می آمد نمی فهمید که چه کسی رئیس مملکت است... ما می خواهیم اسلام را لااقل‏‎ ‎‏حکومتش را به یک نحوی که به حکومت اسلام در صدر اسلام شباهت داشته باشد،‏‎ ‎‏اجرا کنیم تا شما معنای درست دموکراسی را به آن حدّی که هست بفهمید و بشر بداند که‏‎ ‎‏دموکراسی که در اسلام است با این دموکراسی معروف اصطلاحی که دولت ها و رؤسای‏‎ ‎‏جمهور و سلاطین ادّعا می کنند، بسیار فرق دارد.»‏

‏این مقاله شروط مشروعیت دموکراسی را چنین شمارش کرده است: ‏

‏1) در مخالفت با ضروریات اسلام نباشد و سبب نفی واجبات و محرّمات نشود؛ ‏

‏2) رویارویی با نصّ صریح آیات و روایات نداشته باشد؛ ‏

‏3) پیامدش فساد اخلاقی و انحراف مردم از بندگی خدا نباشد؛ ‏


کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 208

‏4) تأمین کننده مصالح عمومی جامعه باشد.‏

‏شروط یاد شده به این دلیل است که دموکراسی از حجیّت ذاتی برخوردار نیست. ‏

‏در صفحات پایانی این مقاله به بحثی درباره برداشت نامناسب از دیدگاه امام(ره) و‏‎ ‎‏پاسخ آن مطرح شده است.‏

‏ ‏

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 209