حاشیه بر رسالۀ ارث ملا هاشم خراسانی

خاتمه در بیان چهار مسأله است

‏ ‏

خاتمه در بیان چهار مسأله است

‏         مسأله 1- حمل وارث است اگر منفصل شود حیاً،و ظاهر عدم اشتراط استقرار ‏‎ ‎‏حیات اوست بعد الانفصال،و ایضاً عدم اشتراط حیات حمل است نزد موت مورّث.‏

‏        مسأله 2- بین ولد الزنا و بین پدر او که زانی بوده باشد و مادر او که زانیه بوده باشد ‏‎ ‎‏و اقارب آنها نه محرمیت است و نه توارث؛یعنی نه ولد الزنا از آنها ارث می‌برد و نه ‏‎ ‎‏آنها از ولد الزنا ارث می‌برند،بلکه وارث ولد الزنا احد الزوجین و اولاد او می‌باشند،و‏‎ ‎‏اگر آنها هم نباشند وارث او حضرت امام زمان ‏‎[1]‎‏-عجل اللّٰه تعالی فرجه الشریف- ‏‎ ‎‏می‌باشد،چنانچه وارث پدر و مادر و اقارب آنها سایر ورّاثشان می‌باشند.و اما بین ولد ‏‎ ‎‏شبهه و بین پدر مشتبه یا مادر مشتبه یا هر دو،اگر هر دو مشتبه باشند و اقارب آن ‏‎ ‎‏شخص مشتبه توارث خواهد بود،چنانچه محرمیت هم خواهد بود.‏

‏         مسأله 3- اگر بعضی از ورّاث فعلی میت خنثی باشند؛یعنی هم علامت مردی ‏‎ ‎‏داشته باشند که ذکر باشد و هم علامت زنی که فرج باشد،پس اگر خنثی غیر مشکل ‏‎ ‎

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 501
‏است؛یعنی می‌توان به یکی از مرجّحات فهمید که مرد است یا زن،بر طبق آن مرجّح ‏‎ ‎‏حکم می‌شود؛چه مرجّحات منصوصه باشد یا غیر منصوصه به شرط آن که مفید ‏‎ ‎‏اطمینان باشد و مرجّحات منصوصه زیاد است:‏

‏         اول: بول کردن از احد المنفذین دائماً أو غالباً ‏‎[2]‎‏که اگر بول نمود از ذکر میراث ‏‎ ‎‏ذکور می‌برد،و اگر بول نمود از فرج میراث اناث می‌برد.‏

‏دوم: سَبق بول از احد المنفذین دائماً أو غالباً،بر فرضی که از هر دو بول کند.‏

‏         سوم: انقطاع ‏‎[3]‎‏بول از احد المنفذین بعد از دیگری دائماً أو غالباً،که اگر از ذَکر ‏‎ ‎‏سبقِ بول شد یا آخر بول از ذَکر منقطع شد-بر فرضی که در ابتداء از هر دو مبادرت ‏‎ ‎‏نماید-مرد است،و اگر از فرج بول سبقت می‌گیرد یا آخر از او منقطع می‌شود،زن ‏‎ ‎‏است.‏

‏         چهارم: به شمردن استخوان‌های دو پهلو،پس اگر مختلف ‏‎[4]‎‏بود مرد است و اگر ‏‎ ‎‏متّفق بود زن است.‏

‏و اما مرجّحات غیر منصوصه از قبیل انبات لحیه و رؤیت خون و غیر اینها،پس اگر ‏‎ ‎‏مفید علم یا اطمینان باشد،حکم می‌شود بر طبق آن،و اگر علائم منصوصه نباشد و ‏‎ ‎‏علائم غیر منصوصه هم مفید علم یا اطمینان نباشد،پس آن خنثی مشکل است.و اقوا ‏‎ ‎‏آن است که حکم شود در آن،به این که نصف از نصیب مرد به او داده شود و نصف از ‏‎ ‎‏نصیب زن.و هرگاه کسی هیچ ندارد،نه فرج و نه ذکر،به آن که بولش از منفذِ دیگری ‏‎ ‎‏خارج می‌شود یا از دبرش،پس با عدم تمکن از اختبار،اقرب عمل به قرعه است و در ‏‎ ‎‏صورت تمکن از اختبار،احوط صلح و تراضی است و تمکن از اختبار به این است ‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 502
‏که ‏‎[5]‎‏اگر وقت بول نمودن پای دیوار بولش به دیوار بخورد مرد است و الّا زن است.‏

‏         مسأله 4- هرگاه کسی دو سر داشته باشد در یک سینه یا دو سر و دو سینه داشته ‏‎ ‎‏باشد در یک کمر،پس اگر در خواب باشد و یک سرش را بیدار کنند،آن سر دیگرش ‏‎ ‎‏هم بیدار شود،میراث یک نفر را می‌برد،و اگر آن سر دیگر بیدار نشود میراث دو نفر را ‏‎ ‎‏می‌برد.واللّٰه العالم بحقائق الامور.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 503

  • -با نبودن ولاء عتق و ضمان جریره.
  • -به طوری که دیگری نادرِ کالمعدوم باشد و الّا محل اشکال است،و همین طور در سبق و انقطاع.
  • -این علامت در صورت فقدانِ علامت دوم است؛یعنی اول اعتبار به سبق است و اگر نبود اعتبار به‌تأخّرِ انقطاع است؛اگرچه علامت بودن تأخّرِ انقطاع مشکل است و احتیاط ترک نشود.
  • -به این معنی که پهلوی راست،اضلاعش بیشتر بود از چپ.
  • -این اختبار معتبر نیست و عمل به قرعه اقوا است.والحمد للّٰه‌اوّلاً وآخراً وظاهراً وباطناً.