حاشیه بر رسالۀ ارث ملا هاشم خراسانی

عنوان اول:در کیفیت ارث بردن به سبب زوجیت است

‏ ‏

عنوان اول:در کیفیت ارث بردن به سبب زوجیت است

‏بدان که زوج و زوجه هیچ وقت تمام ترکه را ارث نمی‌برند بلکه همه وقت شریک ‏‎ ‎‏می‌باشند با طبقات انساب و مراتب اسباب،الّا در صورتی که وارث میت منحصر باشد ‏‎ ‎‏به زوج،پس تمام ترکه را او ارث می‌برد نصف را فرضاً و نصف را رداً.و اما با انحصار ‏‎ ‎‏وارث به زوجه پس ربع ترکه حق اوست و باقی متعلق است به حضرت حجت عصر ‏‎ ‎‏عجل اللّٰه تعالی فرجه الشریف.‏

‏بدان که شرط است در توارث به زوجیت علاوه بر شرایط عامۀ سابقه،سه امر:‏

‏         اول: آن که زوجه،معقوده به عقد دوام باشد؛چون در معقودۀ به عقد انقطاع از ‏‎ ‎‏هیچ طرف توارثی نخواهد بود.و بعضی از علما قائل شده‌اند به توارث در ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 495
‏صورت اشتراط آن ‏‎[1]‎‏از هر دو جانب یا از یک جانب پس بر حسب شرط ارث داده ‏‎ ‎‏می‌شود.‏

‏         دوم: آن که در حین موت زوجیت باقی باشد حقیقتاً یا حکماً،مثل آن که معتدّه به ‏‎ ‎‏طلاق رجعی باشد،پس در عدّۀ طلاق بائن توارثی نخواهد بود؛چنانچه در مطلّقۀ به ‏‎ ‎‏طلاق رجعی بعد از انقضاء زمان عدّه،توارثی نیست.بلی هرگاه زوج مریض زوجۀ ‏‎ ‎‏خود را مطلّقه نماید به طلاق رجعی یا به طلاق بائن و زوج به همان مرض حین ‏‎ ‎‏الطلاق از دنیا برود؛ولو تا یک سال بعد الطلاق باشد و خود زوجه هم خواهش طلاق ‏‎ ‎‏نکرده باشد و عیال دیگری هم نشده باشد،آن وقت آن زوجه از زوج خود ارث ‏‎ ‎‏می‌برد ولو زوجه صغیره یا یائسه یا غیر مدخوله باشد،نه زوج از زوجه اگر فرض شود ‏‎ ‎‏موت زوجه قبل از زوج،پس ممکن است از زوج ربع یا ثمن را هشت نفر از زوجات ‏‎ ‎‏یا زیاده ارث ببرند.‏

‏         سوم: شرط است در توارث به زوجیت آن که اگر زوج در مرض موت زوجه‌ای را ‏‎ ‎‏عقد نموده،دخول کرده باشد و الّا بینشان توارثی نخواهد بود،بلکه مهر هم از برای ‏‎ ‎‏این زوجه نخواهد بود اصلاً.‏

‏         مسأله- بدان که از سابق معلوم شد که اگر زوجه بمیرد و در حین موت اولادی غیر ‏‎ ‎‏ممنوع مِنَ الارث از او نمانده باشد،حق زوج نصف ترکه است و اگر اولاد غیر ممنوع ‏‎ ‎‏من الارث از او مانده باشد،حق زوج ربع از ترکه است.و اگر زوج بمیرد و در حین ‏‎ ‎‏موت اولاد غیر ممنوع مِنَ الارث از او نمانده باشند،حق زوجه ربع ترکه است و اگر ‏‎ ‎‏اولاد غیر ممنوع من الارث از او مانده باشد حق زوجه ثمن از ترکه است.و فرقی ‏‎ ‎‏نیست در آنچه گفته شد بین آن که زوجه متحده باشد یا متعدده،ولو هشت نفر زوجه ‏‎ ‎‏باشد یا زیاده؛چنانچه در طلاق حال المرض و در عقد انقطاع با شرط ارث تصویر ‏‎ ‎

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 496
‏می‌شود،با فرض بقاء مدّت زوجیت انقطاعیه حین الموت و صحت شرط توارث.و ‏‎ ‎‏ایضاً فرقی نیست در اولاد آن که بلاواسطه باشد یا مع الواسطه،و ایضاً چه اولاد از ‏‎ ‎‏زوج یا از زوجات موجوده باشد یا از غیر موجوده،و ایضاً چه اولاد از دائمه باشد یا از ‏‎ ‎‏منقطعه یا از مملوکه،و این ربع یا ثمن را زوجات بر فرض تعدّد بین خود بالسویه ‏‎ ‎‏قسمت می‌کنند.‏

‏         مسأله- بدان که زوج از جمیع ترکۀ میت ارث می‌برد؛چه از منقولات نظیر ‏‎ ‎‏حیوانات و امتعه و البسه و مطالبات و اثاثیه و مأکولات و چه از غیر منقولات نظیر ‏‎ ‎‏اراضی و ابنیه و غیر اینها.و اما زوجه از منقولات مطلقاً ارث می‌برد و از اراضی ابداً ‏‎ ‎‏ارث نمی‌برد نه عیناً و نه قیمتاً؛اعم از آن که زمین بیاض باشد یا مشغول باشد به زرع و ‏‎ ‎‏شجر و بناء و غیر اینها؛اگرچه احوط با زوجۀ ذات الولد تصالح و تراضی است،و اما از ‏‎ ‎‏آلات و ابنیۀ مثبته-مثل چوب و نی و خشت و در و ارُسی و پنجره و درختی که کاشته ‏‎ ‎‏شده و امثال اینها از اعیان به کار گذاشته شده-پس از عین اینها ارث نمی‌برد ولکن از ‏‎ ‎‏قیمت این اعیان موجوده حینَ فوتِ الزوج ارث می‌برد.پس اگر قیمت سوقیۀ آن اعیان ‏‎ ‎‏از حین فوت تا حین قسمت زیاد شود،از آن زیاده هم زوجه ارث می‌برد؛چنانچه اگر ‏‎ ‎‏کسر نماید،بر زوجه محسوب خواهد شد.و اما هرگاه بین فوت زوج و بین قسمت آن ‏‎ ‎‏اعیان نمایی بنماید،از آن نماء زوجه ارث نمی‌برد،چنانچه هرگاه نقص عینی بنماید یا ‏‎ ‎‏تلف بشود سایر ورثه باید کسر را تن بدهند ‏‎[2]‎‏.پس معلوم شد که مدار در اعیانی که ‏‎ ‎‏زوجه از قیمت آنها ارث می‌برد،اعیان موجودۀ حین موت الزوج است نه نمائات ‏‎ ‎‏حادثه،و مدار در قیمت این اعیان قیمت یوم الدفع است نه قیمت حین الموت،اگرچه ‏‎ ‎‏احوط در تفاوت قیمتین تصالح و تراضی است.‏

‏و بدان که زوجه حق انتفاع و تصرف در آن اعیان بدون رضایت سایر ورثه ندارد،و‏‎ ‎‏سایر ورثه نیز احوط آن است که معاملۀ معاوضه بنمایند و تا قیمت را دفع ننمایند به ‏‎ ‎

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 497
‏زوجه تصرفی در آن اعیان ننمایند ‏‎[3]‎‏.و در بودن قیمت بر سبیل استحقاق یا رخصت ‏‎ ‎‏برای ورثه اشکال است ‏‎[4]‎‏،باید مراعات احتیاط شود،و اما برای زوجه قطعاً بر وجه ‏‎ ‎‏ترخیص نیست،بلکه بر وجه استحقاق است.و کیفیت قیمت نمودن این اعیان مثبته به ‏‎ ‎‏این نحو است که مقوّم قیمت می‌کند این اعیان مثبته را با حق بقاء در این زمین مجاناً و ‏‎ ‎‏بلاعوض تا زمانی که اهل عرف آن اعیان را در آن زمین باقی می‌بینند،و از آن قیمت ‏‎ ‎‏زوجه ارث می‌برد؛مثلاً درخت و چوب و خشت جدا شده روی زمین افتاده قیمتش ‏‎ ‎‏بیست تومان است،و درخت و چوب و خشتی که بر سر پا باشد مجاناً و بلاعوض تا ‏‎ ‎‏به خودی خود خراب شود بدون آن که مالک اجارۀ زمین بدهد به جهت بقاء این ‏‎ ‎‏اعیان در آن زمین،قیمتش چهل تومان است مثلاً،پس زوجه از قیمت ثانی،ربع یا ثمن ‏‎ ‎‏می‌برد نه از قیمت اعیان با فرض جدا بودنشان.و هرگاه در حین موت زوج اعیان به ‏‎ ‎‏کار رفته در منزل خراب شده بود یا درخت قطع شده بود یا میوه بر درخت موجود بود ‏‎ ‎‏یا زراعت کاشته شده بود ولو هنوز بذر باشد،پس اینها و امثال اینها داخل در منقولاتند ‏‎ ‎‏و زوجه از عین اینها ارث می‌برد.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 498

  • -مسأله در غایت اشکال است،پس احتیاط در عدم اشتراط است.و در صورت اشتراط،احتیاط به‌صلح ترک نشود.
  • -اگر تقصیر نکنند و پس از مطالبه اهمال در اداء ننمایند،ضمان به عهدۀ آنها نیست.
  • -بلکه عدم جواز خالی از وجه نیست.
  • -اقوا آن است که بر سبیل رخصت نیست و می‌تواند قبول نکند اعیان را و باید قیمت به او بدهند.