احکام وصیت

‏ ‏

احکام وصیت

‏         مسأله 2703- وصیت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش برای او کارهایی ‏‎ ‎‏انجام دهند،یا بگوید بعد از مرگش چیزی از مال او ملک کسی باشد،یا برای اولاد ‏‎ ‎‏خود و کسانی که اختیار آنان با اوست قیّم و سرپرست معیّن کند.و کسی را که به او ‏‎ ‎‏وصیت می‌کنند وصی می‌گویند.‏

‏         مسأله 2704- کسی که نمی‌تواند حرف بزند اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند،برای ‏‎ ‎‏هر کاری می‌تواند وصیت کند و کسی هم که می‌تواند حرف بزند،اگر در کارهای ‏‎ ‎‏کوچک و کم‌ارزش با اشاره‌ای که مقصودش را بفهماند وصیت کند صحیح است.ولی ‏‎ ‎‏در کارهای بزرگ مثل آن که بخواهد وصیت کند مبلغ زیادی به کسی بدهند اشاره ‏‎ ‎‏فایده ندارد ‏‎[1]‎

‏         مسأله 2705- اگر نوشته‌ای به امضا یا مهر میت ببینند چنانچه مقصود او را بفهماند و ‏‎ ‎‏معلوم باشد که برای وصیت کردن نوشته،باید مطابق آن عمل کنند.‏

‏         مسأله 2706- کسی که وصیت می‌کند باید بالغ و عاقل باشد ‏‎[2]‎‏و از روی اختیار ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 554
‏وصیت کند،و نیز باید سفیه نباشد ‏‎[3]‎‏یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف ‏‎ ‎‏نکند.‏

‏         مسأله 2707- کسی که از روی عمد مثلاً زخمی به خود زده یا سمّی خورده است که ‏‎ ‎‏به واسطۀ آن،یقین یا گمان به مردن او پیدا می‌شود،اگر وصیت کند که مقداری از ‏‎ ‎‏مال او را به مصرفی برسانند صحیح نیست.‏

‏         مسأله 2708- اگر انسان وصیت کند که چیزی به کسی بدهند،در صورتی آن کس آن ‏‎ ‎‏چیز را مالک می‌شود که بعد از مردن وصیت کننده آن را قبول کند و اگر در زمان زنده ‏‎ ‎‏بودن او قبول نماید مالک نمی‌شود ‏‎[4]‎

‏         مسأله 2709- وقتی انسان نشانه‌های مرگ را در خود دید،باید فوراً امانت‌های مردم ‏‎ ‎‏را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی رسیده ‏‎ ‎‏باید بدهد،و اگر خودش نمی‌تواند بدهد،یا موقع دادن بدهی او نرسیده،باید ‏‎ ‎‏وصیت کند و بر وصیت شاهد بگیرد،ولی اگر بدهی او معلوم باشد وصیت کردن ‏‎ ‎‏لازم نیست ‏‎[5]‎

‏         مسأله 2710- کسی که نشانه‌های مرگ را در خود می‌بیند،اگر خمس و زکات و مظالم ‏‎ ‎‏بدهکار است باید فوراً بدهد و اگر نمی‌تواند بدهد چنانچه از خودش مال دارد،یا ‏‎ ‎‏احتمال می‌دهد کسی آنها را ادا نماید،باید وصیت کند و همچنین است اگر حج بر او ‏‎ ‎‏واجب باشد. ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 555
‏         مسأله 2711- کسی که نشانه‌های مرگ را در خود می‌بیند،اگر نماز و روزۀ قضا دارد، ‏‎ ‎‏باید وصیت کند که از مال خودش برای آنها اجیر بگیرند،بلکه اگر مال نداشته باشد ‏‎ ‎‏ولی احتمال بدهد کسی بدون آن که چیزی بگیرد آنها را انجام می‌دهد،باز هم واجب ‏‎ ‎‏است وصیت نماید،و اگر قضای نماز و روزۀ او به تفصیلی که در مسألۀ 1399 گفته ‏‎ ‎‏شد،بر پسر بزرگ‌ترش واجب باشد،باید به او اطلاع بدهد یا وصیت کند که برای او ‏‎ ‎‏به‌جا آورند.‏

‏         مسأله 2712- کسی که نشانه‌های مرگ را در خود می‌بیند،اگر مالی پیش کسی دارد یا ‏‎ ‎‏در جایی پنهان کرده است که ورثه نمی‌دانند،چنانچه به واسطۀ ندانستن،حقشان از ‏‎ ‎‏بین برود،باید به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچه‌های صغیر خود قیّم و ‏‎ ‎‏سرپرست معیّن کند،ولی در صورتی که بدون قیّم مالشان از بین می‌رود،یا خودشان ‏‎ ‎‏ضایع می‌شوند،باید برای آنان قیّم امینی معیّن نماید.‏

‏مسأله 2713- وصی باید مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمینان باشد.‏

‏         مسأله 2714- اگر کسی چند وصی برای خود معیّن کند،چنانچه اجازه داده باشد که هر ‏‎ ‎‏کدام به تنهایی به وصیت عمل کنند،لازم نیست در انجام وصیت از یکدیگر اجازه ‏‎ ‎‏بگیرند و اگر اجازه نداده باشد،چه گفته باشد که هر دو با هم به وصیت عمل کنند،یا ‏‎ ‎‏نگفته باشد،باید با نظر یکدیگر به وصیت عمل نمایند،و اگر حاضر نشوند که با ‏‎ ‎‏یکدیگر به وصیت عمل کنند،حاکم شرع آنها را مجبور می‌کند ‏‎[6]‎‏و اگر اطاعت نکنند، ‏‎ ‎‏به جای آنان دیگران را معیّن می‌نماید. ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 556
‏         مسأله 2715- اگر انسان از وصیت خود برگردد مثلاً بگوید ثلث مالش را به کسی ‏‎ ‎‏بدهند،بعد بگوید به او ندهند وصیت باطل می‌شود،و اگر وصیت خود را تغییر دهد، ‏‎ ‎‏مثل آن که قیّمی برای بچه‌های خود معیّن کند بعد دیگری را به جای او قیّم نماید، ‏‎ ‎‏وصیت اولش باطل می‌شود و باید به وصیت دوم او عمل نمایند.‏

‏         مسأله 2716- اگر کاری کند که معلوم شود از وصیت خود برگشته مثلاً خانه‌ای را که ‏‎ ‎‏وصیت کرده به کسی بدهند بفروشد،یا دیگری را برای فروش آن وکیل نماید،وصیت ‏‎ ‎‏باطل می‌شود.‏

‏         مسأله 2717- اگر وصیت کند چیز معیّنی را به کسی بدهند،بعد وصیت کند که نصف ‏‎ ‎‏همان را به دیگری بدهند،باید آن چیز را دو قسمت کنند و به هر کدام از آن دو نفر یک ‏‎ ‎‏قسمت آن را بدهند.‏

‏         مسأله 2718- اگر کسی در مرضی که به آن مرض می‌میرد،مقداری از مالش را به کسی ‏‎ ‎‏ببخشد و وصیت کند که بعد از مردن او هم مقداری به کس دیگر بدهند،چنانچه روی ‏‎ ‎‏هم بیشتر از ثلث نباشد،یا اگر بیشتر است ورثه اجازه بدهند که گفتۀ او عملی شود، ‏‎ ‎‏باید به آنچه گفته عمل کنند و اگر روی هم بیشتر از ثلث باشد،ورثه هم اجازه ندهند، ‏‎ ‎‏باید مالی را که پیش از مرگ بخشیده از ثلث بدهند ‏‎[7]‎‏و اگر چیزی از ثلث زیاد آمد مال ‏‎ ‎‏دومی است.‏

‏         مسأله 2719- اگر وصیت کند که ثلث مال او را نفروشند و عایدی آن را به مصرفی ‏‎ ‎‏برسانند،باید مطابق گفتۀ او عمل نمایند.‏

‏         مسأله 2720- اگر در مرضی که به آن مرض می‌میرد،بگوید مقداری به کسی بدهکار ‏‎ ‎‏است،چنانچه متهم باشد که برای ضرر زدن به ورثه گفته است باید مقداری را که معیّن ‏‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 557
‏کرده از ثلث او بدهند و اگر متهم نباشد و کسی هم منکر گفتۀ او نشود،باید از اصل ‏‎ ‎‏مالش بدهند.‏

‏         مسأله 2721- کسی که انسان وصیت می‌کند که چیزی به او بدهند باید وجود داشته ‏‎ ‎‏باشد،پس اگر وصیت کند به بچه‌ای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند ‏‎ ‎‏باطل است.ولی اگر وصیت کند به بچه‌ای که در شکم مادر است چیزی بدهند،اگر چه ‏‎ ‎‏هنوز روح نداشته باشد،وصیت صحیح است،پس اگر زنده به دنیا آمد،باید آنچه را که ‏‎ ‎‏وصیت کرده به او بدهند،و اگر مرده به دنیا آمد،وصیت باطل می‌شود و آنچه را که ‏‎ ‎‏برای او وصیت کرده،ورثه میان خودشان قسمت می‌کنند.‏

‏         مسأله 2722- اگر انسان بفهمد کسی او را وصی کرده،چنانچه به اطلاع وصیت کننده ‏‎ ‎‏برساند که برای انجام وصیت او حاضر نیست،لازم نیست بعد از مردن او به وصیت ‏‎ ‎‏عمل کند.ولی اگر پیش از مردن او نفهمد که او را وصی کرده،یا بفهمد و به او ‏‎ ‎‏اطلاع ندهد که برای عمل کردن به وصیت حاضر نیست،در صورتی که مشقت نداشته ‏‎ ‎‏باشد،باید وصیت او را انجام دهد و نیز اگر وصی پیش از مرگ،موقعی ملتفت شود ‏‎ ‎‏که مریض به واسطۀ شدت مرض نتواند به دیگری وصیت کند،باید وصیت را ‏‎ ‎‏قبول نماید.‏

‏         مسأله 2723- اگر کسی که وصیت کرده بمیرد،وصی نمی‌تواند دیگری را برای انجام ‏‎ ‎‏کارهای میت معیّن کند و خود از کار کناره نماید،ولی اگر بداند مقصود میت این نبوده ‏‎ ‎‏که خود وصی آن کار را انجام دهد،بلکه مقصودش فقط انجام کار بوده،می‌تواند ‏‎ ‎‏دیگری را از طرف خود وکیل نماید.‏

‏         مسأله 2724- اگر کسی دو نفر را وصی کند،چنانچه یکی از آن دو بمیرد،یا دیوانه،یا ‏‎ ‎‏کافر شود،حاکم شرع یک نفر دیگر را به جای او معیّن می‌کند و اگر هر دو بمیرند،یا ‏‎ ‎‏دیوانه،یا کافر شوند،حاکم شرع دو نفر دیگر را معیّن می‌کند ولی اگر یک نفر بتواند ‏‎ ‎‏وصیت را عملی کند،معیّن کردن دو نفر لازم نیست.‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 558
‏         مسأله 2725- اگر وصی نتواند به تنهایی کارهای میت را انجام دهد حاکم شرع برای ‏‎ ‎‏کمک او یک نفر دیگر را معیّن می‌کند.‏

‏         مسأله 2726- اگر مقداری از مال میت در دست وصی تلف شود،چنانچه در نگهداری ‏‎ ‎‏آن کوتاهی کرده و یا تعدی نموده،مثلاً میت وصیت کرده است که فلان مقدار به ‏‎ ‎‏فقرای فلان شهر بده و او مال را به شهر دیگر برده و در راه از بین رفته ضامن است و ‏‎ ‎‏اگر کوتاهی نکرده و تعدی هم ننموده ضامن نیست.‏

‏         مسأله 2727- هرگاه انسان کسی را وصی کند و بگوید که اگر آن کس بمیرد فلانی ‏‎ ‎‏وصی باشد،بعد از آن که وصی اول مرد،وصی دوم باید کارهای میت را انجام دهد.‏

‏         مسأله 2728- حجی که بر میت واجب است و بدهکاری و حقوقی را که مثل خمس و ‏‎ ‎‏زکات و مظالم،ادا کردن آنها واجب می‌باشد،باید از اصل مال میت بدهند،اگرچه میت ‏‎ ‎‏برای آنها وصیت نکرده باشد.‏

‏         مسأله 2729- اگر مال میت از بدهی و حج واجب و حقوقی که مثل خمس و زکات و ‏‎ ‎‏مظالم بر او واجب است زیاد بیاید،چنانچه وصیت کرده باشد که ثلث یا مقداری از ‏‎ ‎‏ثلث را به مصرفی برسانند،باید به وصیت او عمل کنند و اگر وصیت نکرده باشد،آنچه ‏‎ ‎‏می‌ماند مال ورثه است.‏

‏         مسأله 2730- اگر مصرفی را که میت معیّن کرده،از ثلث مال او بیشتر باشد،وصیت او ‏‎ ‎‏در بیشتر از ثلث در صورتی صحیح است که ورثه حرفی بزنند،یا کاری کنند که معلوم ‏‎ ‎‏شود عملی شدن وصیت را اجازه داده‌اند و تنها راضی بودن آنان کافی نیست.و اگر ‏‎ ‎‏مدتی بعد از مردن او هم اجازه بدهند صحیح است.‏

‏         مسأله 2731- اگر مصرفی را که میت معیّن کرده،از ثلث مال او بیشتر باشد،و پیش از ‏‎ ‎‏مردن او ورثه اجازه بدهند که وصیت او عملی شود،بعد از مردن او نمی‌توانند از اجازۀ ‏‎ ‎‏خود برگردند.‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 559
‏         مسأله 2732- اگر وصیت کند ‏‎[8]‎‏که از ثلث او خمس و زکات یا بدهی دیگر او را بدهند ‏‎ ‎‏و برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند و کار مستحبی هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند باید ‏‎ ‎‏اول بدهی او را از ثلث بدهند و اگر چیزی زیاد آمد برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند و ‏‎ ‎‏اگر از آن هم زیاد آمد به مصرف کار مستحبی که معیّن کرده برسانند و چنانچه ثلث مال ‏‎ ‎‏او فقط به اندازۀ بدهی او باشد،ورثه هم اجازه ندهند که بیشتر از ثلث مال مصرف ‏‎ ‎‏شود،وصیت برای نماز و روزه و کارهای مستحبی باطل است.‏

‏         مسأله 2733- اگر وصیت کند که بدهی او را بدهند و برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند ‏‎ ‎‏و کار مستحبی هم انجام دهند چنانچه وصیت نکرده باشد که اینها را از ثلث بدهند، ‏‎ ‎‏باید بدهی او را از اصل مال بدهند و اگر چیزی زیاد آمد،ثلث آن را به مصرف نماز و ‏‎ ‎‏روزه و کارهای مستحبی که معیّن کرده برسانند و در صورتی که ثلث کافی نباشد،پس ‏‎ ‎‏اگر ورثه اجازه بدهند باید وصیت او عملی شود و اگر اجازه ندهند،باید نماز و روزه را ‏‎ ‎‏از ثلث بدهند و اگر چیزی زیاد آمد به مصرف کار مستحبی که معیّن کرده برسانند.‏

‏         مسأله 2734- اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مبلغ به من بدهند،چنانچه دو ‏‎ ‎‏مرد عادل گفتۀ او را تصدیق کنند،یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفتۀ او را تصدیق ‏‎ ‎‏نماید،یا یک مرد عادل و دو زن عادله یا چهار زن عادله به گفتۀ او شهادت دهند،باید ‏‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 560
‏مقداری را که می‌گوید به او بدهند،و اگر یک زن عادله شهادت دهد،باید یک چهارم ‏‎ ‎‏چیزی را که مطالبه می‌کند به او بدهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند،نصف آن را و ‏‎ ‎‏اگر سه زن عادله شهادت دهند،باید سه چهارم آن را به او بدهند و نیز اگر دو مرد کافر ‏‎ ‎‏ذمی که در دین خود عادل باشند گفتۀ او را تصدیق کنند،در صورتی که میت ناچار ‏‎ ‎‏بوده است که وصیت کند و مرد و زن عادلی هم در موقع وصیت نبوده،باید چیزی را ‏‎ ‎‏که مطالبه می‌کند به او بدهند.‏

‏         مسأله 2735- اگر کسی بگوید من وصی میتم که مال او را به مصرفی برسانم،یا میت ‏‎ ‎‏مرا قیّم بچه‌های خود قرار داده،در صورتی باید حرف او را قبول کرد که دو مرد عادل ‏‎ ‎‏گفتۀ او را تصدیق نمایند.‏

‏         مسأله 2736- اگر وصیت کند چیزی به کسی بدهند و آن کس پیش از آن که قبول کند یا ‏‎ ‎‏رد نماید بمیرد،تا وقتی ورثۀ او وصیت را رد نکرده‌اند می‌توانند آن چیز را قبول نمایند ‏‎ ‎‏ولی این در صورتی است که وصیت کننده از وصیت خود برنگردد وگرنه حقّی به آن ‏‎ ‎‏چیز ندارند.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 561

  • -اگر مقصود را بفهماند صحیح است.
  • -اگر طفل به ده سال رسیده باشد و خوب و بد را تمیز دهد وصیتش در کارهای خوب‌مثل ساختن مسجد و پل و آب انبار و سایر خیرات صحیح است.
  • -در صورتی که بعد از بالغ شدن سفیه شده باشد باید به حکم حاکم از تصرف در مال‌خودش منع شود و الّا وصیت او صحیح است.
  • -مالک می‌شود.
  • -اگر ورثه مورد اطمینان باشند که بدهی او را می‌دهند و الّا لازم است وصی برای دادن آن تعیین کند.
  • -اگر اختلاف آنها از جهت اختلاف در تشخیص مصلحت باشد،و در تأخیر و مهلت دادن‌عمل به وصیت معطل می‌ماند حاکم آنها را مجبور می‌کند که به نظر دیگری تسلیم شوند؛یعنی رجوع به غیر برای تشخیص صلاح کنند،اگر امتناع کردند،کسان دیگر را حاکم معیّن می‌کند و اگر یکی از آنها امتناع کرد به جای او کس دیگر را تعیین می‌کنند.
  • -آنچه در حال زندگی بخشیده از اصل مال است نه از ثلث و احتیاج به اذن ورثه ندارد وآنچه وصیت کرده اگر از ثلث زیادتر باشد در آن زیادتی محتاج به اذن ورثه است.
  • -اگر وصیت او به ترتیب باشد؛یعنی یکی مقدم باشد و دیگری بعد از آن و سومی بعد ازدومی،اول باید آنچه مقدم است عمل شود اگرچه مستحب باشد،پس اگر ثلث مالش به قدر مستحب بیشتر است به دومی باید عمل شود گرچه واجب بدنی باشد،و اگر ثلث مال بیش از این نیست واجب مالی را از اصل باید بدهند،و اگر ثلث مال بیش از عمل به مستحب نیست واجب بدنی بدون اجازه نباید عمل شود و واجب مالی را از اصل مال باید بدهند،و اگر در وصیت ترتیب نباشد تقسیم ثلث را به نسبت باید بین این سه وصیت بکنند و واجب مالی را از اصل مال باید تتمیم کنند و واجب بدنی و مستحب محتاج به اجازه است.