کتاب طلاق

در احکام رجوع

‏ ‏

در احکام رجوع

‏و آن عبارت است از برگرداندن زن در زمان عدّه به زوجیت پیش،پس در طلاق ‏‎ ‎‏بائن رجوع نمی‌تواند بکند و بعد از عدّه نیز رجوع نمی‌تواند بکند.‏

‏         مسأله 1- رجوع واقع می‌شود به هر لفظی که دلالت کند بر واقع کردن آن؛چه عربی ‏‎ ‎‏و چه غیر عربی،مثل این که بگوید رجوع کردم یا برگرداندم تو را به زنی خودم،و هر ‏‎ ‎‏چه مفید آن باشد.‏

‏         مسأله 2- با هر عملی که مرد با زن انجام دهد که آن عمل به غیر شوهر جایز نیست ‏‎ ‎‏مثل نزدیکی کردن و بوسه نمودن و دست مالی نمودن به شهوت،رجوع واقع می‌شود.‏

‏         مسأله 3- لازم نیست اول رجوع کند بعد این اعمال را انجام دهد،بلکه این اعمال ‏‎ ‎‏جایز است بی‌قصد رجوع و به هر یک از آنها رجوع واقع می‌شود،گرچه قصد رجوع ‏‎ ‎‏نکند،بلکه بعید نیست که در خصوص نزدیکی حتی با قصد رجوع نکردن نیز رجوع ‏‎ ‎‏واقع شود،ولی در غیر نزدیکی محل تأمل است.‏

‏         مسأله 4- اگر این اعمال از آدم خواب یا غافل و یا کسانی که قصد رجوع ندارند ‏‎ ‎‏واقع شود،رجوع حساب نمی‌شود.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 389