کتاب طلاق

در صحت طلاق چند شرط است

‏ ‏

در صحت طلاق چند شرط است:

‏         مسأله 1- شرط اول: آن که شوهر که طلاق می‌دهد بالغ باشد بنابر احتیاط واجب، ‏‎ ‎‏پس طلاق غیر بالغ صحیح نیست بنابر احتیاط؛چه به مباشرت باشد و چه به وکالت ‏‎ ‎‏دادن به کس دیگر.‏

‏         مسأله 2- اگر طفل ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد و طلاق بدهد لازم است ‏‎ ‎‏مراعات احتیاط بشود،و اگر بخواهد زن شوهر کند،لازم است تجدید طلاق در وقت ‏‎ ‎‏بالغ شدن طفل.‏

‏         مسأله 3- صحیح نیست طلاق دادن پدر و جد طفل،زن او را و همین‌طور صحیح ‏‎ ‎‏نیست طلاق وصی آنها و نه طلاق حاکم شرع،پس هیچ‌یک از اینها نمی‌تواند طلاق ‏‎ ‎‏بدهند زن او را.‏

‏         مسأله 4- اگر طفل در حال جنون بالغ شود یا بعد از بلوغ مجنون شود،پدر و جد او ‏‎ ‎‏می‌توانند زن او را طلاق بدهند با مراعات نفع و صلاح او و محتاج به اذن حاکم شرع ‏‎ ‎‏نیست و با نبودن ولیّ،حاکم شرع می‌تواند طلاق دهد.‏

‏         مسأله 5- شرط دوم: آن که شوهر که می‌خواهد طلاق دهد عاقل باشد،پس طلاق ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 379
‏مجنون صحیح نیست،و همین‌طور کسی که عقلش زایل شود به مستی و مثل آن، ‏‎ ‎‏طلاقش صحیح نیست.‏

‏         مسأله 6- شرط سوم: آن که طلاق دهنده قصد داشته باشد به واقع نمودن طلاق، ‏‎ ‎‏پس طلاق آدم خواب و کسی که شوخی می‌کند،یا لفظ طلاق را لغو استعمال می‌کند و ‏‎ ‎‏حقیقتاً اراده ندارد باطل است.‏

‏         مسأله 7- شرط چهارم: آن که شوهر به اختیار خود طلاق دهد نه به اجبار و اکراه، ‏‎ ‎‏پس اگر کسی به او بگوید که اگر طلاق ندهی به تو ضرر جانی یا مالی می‌رسانم و از ‏‎ ‎‏روی اکراه طلاق دهد باطل است.‏

‏         مسأله 8- اگر به طور اجبار و الزام طلاق داد و بعد راضی شد طلاقش صحیح ‏‎ ‎‏نمی‌شود.‏

‏         مسأله 9- شرط است در زنی که شوهر می‌خواهد او را طلاق دهد،این که زن ‏‎ ‎‏دائمی او باشد نه صیغۀ او.‏

‏         مسأله 10- شرط است که زن از حیض و نفاس و آنچه به حکم آن است مثل پاکی ‏‎ ‎‏که در بین حیض و نفاس است و به حکم آنها است خالی باشد.‏

‏         مسأله 11- زن از حیض و نفاس که پاک شد طلاقش صحیح است،اگرچه غسل ‏‎ ‎‏نکرده باشد.‏

‏         مسأله 12- شرط است در صحت طلاق که زن در حال پاکی از حیض و نفاس باشد ‏‎ ‎‏که مرد با او نزدیکی نکرده باشد،پس اگر از حیض یا نفاس پاک شد و مرد با او جمع ‏‎ ‎‏شد طلاقش در این حال صحیح نیست.‏

‏         مسأله 13- اگر زنی گرفت و با او نزدیکی نکرد،طلاقش در حال حیض و نفاس ‏‎ ‎‏صحیح است.‏

‏مسأله 14- اگر زن حامله باشد و حیض شود طلاقش در حال حیض صحیح است.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 380
‏         مسأله 15- اگر زن غایب باشد و مرد نداند که او حائض است و نتواند حال او را ‏‎ ‎‏به دست بیاورد یا مشکل باشد به دست آوردن،طلاق او صحیح است،اگرچه بعد ‏‎ ‎‏معلوم شود که در حال حیض بوده.‏

‏         مسأله 16- اگر زن حاضر باشد و ممکن نباشد حال حیض او را به دست بیاورند یا ‏‎ ‎‏مشکل باشد،حکمش مثل غایب است.‏

‏         مسأله 17- اگر زنی یائسه باشد و آن وقتی است که زن غیر سیده به پنجاه سالگی و ‏‎ ‎‏زن سید به شصت سالگی رسیده باشد،می‌شود او را طلاق داد در طهری که با او ‏‎ ‎‏مواقعه کرده است،و همین‌طور است دختر نابالغ و زن آبستن.‏

‏         مسأله 18- زنی که به سن زن‌هایی که حیض می‌بینند رسیده و حیض نمی‌بیند؛چه ‏‎ ‎‏به واسطۀ آن باشد که خلقتش این‌طور است یا عارضه‌ای برای او رخ داده که حیض ‏‎ ‎‏نمی‌شود،اگر شوهر با او نزدیکی کرد و بخواهد او را طلاق دهد،باید از وقت نزدیکی ‏‎ ‎‏سه ماه بگذرد و پس از آن او را طلاق دهد و پیش از سه ماه طلاق باطل است.‏

‏         مسأله 19- شرط است در طلاق که زن معیّن باشد؛یا به اسم یا به اشاره یا به هر چه ‏‎ ‎‏ممکن است که او را تعیین کند.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 381