کتاب نکاح

مسائل متفرقه

‏ ‏

مسائل متفرقه

‏         مسأله 1- اگر کسی یک زن بیش ندارد لازم نیست که با او نزدیکی کند،مگر بعد از ‏‎ ‎‏چهار ماه و لازم نیست در منزل او باشد یا پیش او بخوابد هرشب یا چهار شب یک ‏‎ ‎‏بار،بلی لازم است که آن زن را ترک نکند و به حال خودش نگذارد مثل زنانی که نه ‏‎ ‎‏شوهردار حساب می‌شوند و نه بی‌شوهر.‏

‏         مسأله 2- اگر کسی دو زن دارد،پس در این صورت اگر با یکی از آنها شب را ‏‎ ‎‏به روز آورد باید با دیگری هم چنین کند،ولی بعد از آن که حق دومی را ادا کرد ‏‎ ‎‏دیگر لازم نیست که از اول شروع کند،و همچنین است اگر سه زن یا چهار زن ‏‎ ‎‏دارا باشد.‏

‏         مسأله 3- چنانچه کسی دو زن دارد،می‌تواند سه شب از چهار شب را پیش یکی ‏‎ ‎‏از آنان باشد و شب چهارم پیش دیگری بخوابد،همچنین است اگر سه زن دارا ‏‎ ‎‏باشد،در این صورت هم می‌تواند دو شب پیش یکی بخوابد و دو شب دیگر پیش آن ‏‎ ‎‏دو زن دیگر.‏

‏         مسأله 4- این احکامی که ذکر شد مربوط به زن عقدی است،اما زن صیغه چه ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 373
‏یکی باشد چه بیشتر حقی از این جهت ندارد.‏

‏         مسأله 5- هر یک از زنان می‌توانند حق شب خوابگی خود را ببخشند،چنانچه ‏‎ ‎‏می‌توانند به زن دیگری واگذار کنند و در این صورت بر مرد لازم است که مراعات کند ‏‎ ‎‏و از رفتن پیش آن زن رو متابد.‏

‏         مسأله 6- این احکامی که ذکر شدند مربوط است به مردی که حاضر است و اما ‏‎ ‎‏اگر مسافر باشد پس بر او چیزی لازم نیست،و قضا ندارد بعد از آن که از سفر ‏‎ ‎‏مراجعت کرد.‏

‏         مسأله 7- مردی که چهار زن دارد اگر خواست شروع کند به رفتن پیش یکی بعد از ‏‎ ‎‏دیگری اختیار با خود اوست در انتخاب کردن کدام یک برای شب اول،و کدام یک ‏‎ ‎‏برای شب دوم،و کدام یک برای شب سوم.‏

‏         مسأله 8- اگر چنانچه زن،ناشزه شد؛به این معنی که اطاعت نکرد شوهر خود را در ‏‎ ‎‏اموری که باید اطاعت کند،مثلاً تمکین نکرد یا خود آرایی ننمود اگر شوهر بخواهد ‏‎ ‎‏آن را،و یا آن که از خانه بدون اجازۀ او بیرون رفت،پس در این صورت حق ‏‎ ‎‏شب خوابگی ندارد و نفقه‌ای بر گردن شوهرش نیست.‏

‏         مسأله 9- اگر چنانچه علائم نشوز در زن پیدا شد،به این که بداخلاقی کرد و تغییر ‏‎ ‎‏رویه داد در رفتار با شوهرش،پس در این صورت اگر مرد او را نصیحت کرد و پند و ‏‎ ‎‏اندرز داد و در او تأثیر نکرد و اطاعت شوهر نکرد،در این حال او ناشزه شناخته ‏‎ ‎‏می‌شود،و مرد می‌تواند که از او دوری کند و چنانچه با دوری کردن زن رام نگشت ‏‎ ‎‏می‌تواند او را بزند.‏

‏         مسأله 10- باید مراعات شود که مبادا بدن زن سرخ و سیاه شود،و چنانچه با زدن ‏‎ ‎‏کمی او رام می‌شود جایز نیست شدیداً او را تنبیه کند،چنانچه جایز نیست در زدن، ‏‎ ‎‏مقصودش انتقام کشیدن باشد،بلکه لازم است قصدش اصلاح کار زناشویی باشد.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 374
‏         مسأله 11- اگر مرد در فرض سابق زن را بزند به طوری که جنایتی بر او وارد آید، ‏‎ ‎‏باید غرامت او را بکشد.‏

‏         مسأله 12- همچنان که زن ناشزه می‌شود به ترک طاعت شوهرش،مرد هم ناشزه ‏‎ ‎‏می‌شود به این که حقوقی که باید بپردازد مثل نان دادن و لباس پوشانیدن و با او ‏‎ ‎‏نزدیکی کردن و غیر اینها نپردازد و خلاف کند،در این صورت زن می‌تواند مطالبه کند ‏‎ ‎‏حق خودش را و موعظه و نصیحت کند شوهرش را و چنانچه فایده‌ای نبخشید، ‏‎ ‎‏می‌تواند داد خودش را از حاکم شرع و مجتهد وقت بخواهد.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 375