قسم دوم:آنهایی است که مختص به مرد است؛
یعنی زن میتواند عقد را فسخ کند و او را بههم زند و آن سه امر است:
اول: خصاء،و آن این است که بیضۀ مرد را بکشند و یا آن که بکوبند،پس در این صورت اگر عقدی واقع شود و زن عالم به این عیب نباشد و آن عیب قبل از عقد باشد، میتواند آن عقد را فسخ کند.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 368
دوم: جب،و آن،آن است که آلت مرد بریده شده باشد به طوری که نتواند به هیچ وجه جماعی انجام دهد،پس در این صورت اگر عقدی واقع شود و بعد زن مطلع گردد میتواند عقد را بههم بزند،اگر این عیب قبل از عقد بوده،بلکه بعید نیست اختیار فسخ اگر بعد از عقد هم حادث شده؛چه قبل از نزدیکی با زن یا بعد از آن.
سوم: عنن،و آن مرضی است که مرد را عاجز میکند از این که بتواند عروسی کند و دخول نماید،پس در این صورت زن میتواند عقد را بههم زند ولی به شرط آن که آن مرد از دخول به هر زنی عاجز باشد نه به زن عقدی و یا صیغۀ خودش،و مخفی نماند که به این عیب زن میتواند عقد را بههم بزند،اگرچه آن عیب بعد از ازدواج پیدا شده باشد،به شرط آن که بعد از زناشویی یک مرتبه هم دخولی نشده باشد،حتی از عقب.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 369