احکامی چند راجع به زناشویی بین ملتها
مسأله 1- جایز نیست برای زن مسلم که به عقد کافر درآید،و فرقی نیست بین عقدی و صیغه و بین کافر اصلی که حربی باشد یا کتابی،مثل یهود و نصاری و یا مرتد باشد؛چه مرتد ملی و چه مرتد فطری.و همچنین جایز نیست برای مسلم که زن غیر کتابی را بگیرد،و اما کتابی پس صیغۀ آن مانعی ندارد،و احتیاط واجب است که از گرفتن عقدی آن خودداری کند.
مسأله 2- عقدی که بین کفار واقع میشود چنانچه موافق مذهب خودشان باشد، صحیح است پیش ما،و در این صورت احکامی که دارد بر او مترتب خواهد بود.
مسأله 3- چنانچه یکی از زن و شوهر مرتد و یا آن که هر دو یکمرتبه مرتد گردند، عقد منفسخ میشود و از بین میرود؛چه ارتداد از ملت باشد و یا آن که از فطرت،بلی این در صورتی است که دخول نشده باشد و اما چنانچه دخول شده باشد پس اگر شوهر مرتد فطری بشود،در این صورت نیز عقد از بین میرود و اما اگر چنانچه شوهر
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 366
مرتد ملی باشد و یا آن که زن مرتد شده باشد؛چه ملی و چه فطری عقد فسخ میشود بعد از گذشتن عدّه؛به این معنی که اگر زوج از ارتداد گذشت و توبه کرد یا آن که زوجه توبه نمود پس در این صورت زوجیت و زناشویی باقی است،والّا معلوم میشود که عقد از ابتدای امر از بین رفته است و فسخ گردیده.
مسأله 4- از چیزهایی که سبب میشود که زن حرام ابدی بشود بر مرد،زناشویی در حال احرام است؛یعنی وقتی که مرد مکه رفته برای بهجا آوردن حج و محرم شده است،و فرقی نیست بین عقدی و صیغه،ولی این مطلب در صورتی است که مرد آگاه باشد که این کار حرام است وگرنه عقد باطل است و زن حلال است.و همچنین است اگر زن محرم باشد و حکم را بداند و مرد در حال احرام نباشد بنابر احتیاط واجب، بلکه خالی از قوّت نیست.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 367