احکام کفارات
مسأله 1- شرط است در دادن کفاره،نیت عمل و قصد قربت و تعیین کفاره که از چه نوع است اگر چند کفاره باید بدهد،پس اگر کفارۀ افطار روزه و مخالفت قسم و کفارۀ ظهار به عهدۀ او است و بندهای آزاد کند و معیّن نکند عوض کدام یک است کفارۀ هیچیک واقع نمیشود،بلی در افراد یک نوع تعیین لازم نیست،پس اگر کفارۀ چند روز از ماه رمضان بهعهدۀ او است لازم نیست که در دادن کفاره معیّن کند از کدام روز است.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 316
مسأله 2- عاجز بودن از بنده آزاد کردن در کفاره به آن است که یا بنده پیدا نشود یا پولش را نداشته باشد یا نشود خرید،و در این زمان در بلاد ما عجز متحقق است و باید کفارۀ دیگر بدهد.
مسأله 3- عاجز بودن از روزه،یا مرضی است که مانع روزه است،یا ترس پیدا شدن مرض،یا زیاد شدن آن،یا طول کشیدن آن است.و ظاهراً کفایت کند بودن این موانع در حال حاضر گرچه امید خوب شدن داشته باشد،مگر آن که زمان خوب شدن خیلی نزدیک باشد مثل یک روز و دو روز.
مسأله 4- حیض و نفاس موجب عاجز بودن نیست،پس باید صبر کند تا پاک شود و همینطور است سفری که از روی ناچاری است.
مسأله 5- واجب است در روزۀ کفاره آن که پیدرپی باشد و این حکم در بعض موارد مبنی بر احتیاط واجب است.
مسأله 6- پیدرپی بودن به آن است که افطار در بین نشود و روزۀ دیگر حتی نوع کفارۀ دیگر نیز در بین واقع نشود،پس اگر برای کفارۀ شهر رمضان روزه میگیرد برای کفارۀ ظهار نمیتواند در بین آن روزه بگیرد.
مسأله 7- اگر از روی عذری،هر چه باشد،پیدرپی بودن بههم بخورد ضرر ندارد، چه از روی اکراه یا بیچارگی یا مرض یا حیض و نفاس یا سفری که لازم است و ضروری است.
مسأله 8- در پیدرپی بودن کفایت میکند که یک ماه و یک روز روزۀ پیدرپی بگیرد و بقیه لازم نیست دنبالۀ هم باشد،پس جایز است یک ماه و یک روز به ماه رمضان مانده روزه بگیرد،ولی جایز نیست که ماه شعبان را روزه بگیرد برای کفاره، چون پیدرپی بودن به یک ماه و یک روز محقق میشود نه یک ماه فقط.
مسأله 9- اگر دو ماهی که بر او واجب است،از اول ماه شروع به روزه کند،دو ماه
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 317
هلالی کافی است؛گرچه هر دو ناقص باشند.و اگر از اول شروع نکند ظاهر آن است که کفایت کند اگر از ماه سوم نقیصۀ اول را اتمام کند،پس اگر روز دهم شوال شروع کرد دو ماه تمام میشود به این که تا دهم ذیالحجه بگیرد به این معنی که نهم ذیالحجه روز آخر دو ماه است و لازم نیست شصت روز باشد و ناقص بودن ماهها مانع نیست.
مسأله 10- در طعام دادن به جای کفاره میتواند مسکین را سیر کند و میتواند کفاره را به او بدهد و میتواند بعضی از آنها را سیر کند و بعضی را تسلیم کند،و در سیری میزان سیر شدن است،و در تسلیم،کفاره باید از یک مد که یک چارک است تقریباً، کمتر نباشد.
مسأله 11- باید در هر یک از دو نحوه که ذکر شد عدد را تمام کند به این معنی که شصت نفر را مثلاً سیر کند یا به شصت نفر تسلیم کند و کفایت نمیکند که سی نفر را دو مرتبه سیر کند یا به سی نفر نفری دو مد بدهد.
مسأله 12- در سیر نمودن مسکین کفایت میکند هر چیزی که متعارف است از پختنیها؛هر قسم از طعام که باشد و از نان هر قسم طعامی که باشد و از هر جنس که باشد،حتی نان جو و ذرت،و لازم نیست که نان خورش داشته باشد،گرچه افضل است.و در آنچه تسلیم میکند کفایت میکند هر چه طعام به آن گفته شود،چه خام باشد و چه پخته.
مسأله 13- در کفارات متعدده میتوان زیادتر از یک مد به یک فقیر داد،پس اگر تمام ماه رمضان را افطار کرد میتواند به شصت نفر معیّن سی دفعه اطعام کند یا سی مد به هر یک بدهد اگرچه غیر آنها هم فقرای دیگر باشد.
مسأله 14- مراد از مسکین همان فقیر است که مستحق زکات است و شرط است که فقیر مسلمان باشد و احتیاط آن است که مؤمن باشد،گرچه بعید نیست که بتوان به مستضعف از غیر مؤمن که ناصب نباشد داد.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 318
مسأله 15- شرط است که فقیر،واجب النفقۀ کفاره دهنده نباشد،مثل پدر و مادر و اولاد و مملوک و زن عقدی،و اما به صیغه و به سایر خویشاوندان میشود کفاره داد.و شرط نیست که فقیر عادل باشد،لکن اگر علنی فسق کند و هیچ حیا نداشته باشد از ارتکاب آن،نمیتوان به او کفاره داد.و ظاهراً میشود غیر سید کفاره بدهد به سید.
مسأله 16- در پوشش که کفاره داده میشود معتبر است که لباس شمرده شود در عرف،پس مثل عمامه و جوراب و کلاه و کفش را نمیتوان داد،و اقوا آن است که به یک جامه میشود اکتفا کرد،و احتیاط واجب آن است که با آن جامه بتوان ستر عورت کرد.و در جامه شرط نیست که نو باشد لکن نباید پاره و از بین رفته و کهنه باشد.و در فقیری که او را جامه میدهند فرقی نیست بین کوچک و بزرگ و زن و مرد،بلی اگر بچۀ خیلی کوچک باشد مثل بچۀ یکی دو ماهه احتیاط واجب آن است که اکتفا به پوشش او نشود.
مسأله 17- نمیتوان در کفاره قیمت داد،بلکه باید خود طعام و خود لباس را داد.
مسأله 18- در کفارهای که باید بنده آزاد شود اگر نتوانست بنده آزاد کند بدلی از برای آن نیست،لکن در روزۀ دو ماهه و اطعام به مسکین اگر ممکن نشد هجده روز روزه بگیرد در ظهار بنابر اقوا و در غیر آن بنابر احوط،و احتیاط واجب آن است که هر چه میتواند روزه بگیرد یا هر چه میتواند صدقه بدهد و اگر از این دو هم عاجز شد،استغفار کند و کفایت میکند یک مرتبه.
مسأله 19- آنچه گفته شد در مسألۀ هجدهم در کفارۀ غیر ماه رمضان است،و اما کفارۀ شهر رمضان،پس اگر عاجز شد از دو ماه روزه و بنده آزاد کردن و شصت مسکین طعام دادن،صدقه بدهد به قدری که در وسعش است و اگر نتوانست،استغفار کند گرچه یک مرتبه،و احتیاط واجب آن است که در صورت آخری اگر ممکن شد کفاره بدهد و اکتفا به استغفار نکند.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 319