کتاب حجر

مریض بودن

‏ ‏

مریض بودن

‏         مسأله 1- مریض اگر بیماریش منجر به مرگش نشود و مرضش مرض موت نباشد، ‏‎ ‎‏مثل سالم است در این که تمام تصرفاتش صحیح و نافذ است.بلی اگر وصیت بکند، ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 286
‏فقط در سه یک اموالش نفوذ دارد مثل سالم،و اگر بیماریش متصل به موت باشد ‏‎ ‎‏اشکالی نیست که وصیت او نیز در سه یک اموالش فقط نافذ است.و اشکالی نیست که ‏‎ ‎‏تصرفاتی که می‌کند به نحو متعارف و ثمن المثل و تصرفات دیگر از قبیل خوردن و ‏‎ ‎‏آشامیدن و مهمانی و سایر مخارج دیگرش نیز نافذ و صحیح است.و اما تصرفات ‏‎ ‎‏تبرعیۀ او مثل هبه و وقف و صدقه و صلح بی‌عوض و چیزهایی که از این قبیل است و ‏‎ ‎‏موجب ضرر به ورثه است،محل اشکال است،و اقوا نفوذ آن است مطلقاً،و حال او ‏‎ ‎‏حال سالم است در جمیع تصرفات.‏

‏         مسأله 2- اگر کسی در مرض موت اقرار کند که به فلان کس بدهکاری دارم یا فلان ‏‎ ‎‏مال من از فلان شخص است،پس اگر متهم نیست به این که می‌خواهد ضرر به ورثه ‏‎ ‎‏برساند یا نفع به دیگری،اقرارش در همه چیزی نافذ است و باید عمل شود؛گرچه ‏‎ ‎‏اقرار کند که تمام مالم مال فلان است،و اما اگر قرائنی در کار است که گمان می‌رود ‏‎ ‎‏بخواهد دروغ بگوید،مثل این که با وارث خود دشمنی دارد که گمان می‌رود بخواهد ‏‎ ‎‏ضرر به آنها بزند یا با یکی محبت شدید دارد که گمان می‌رود بخواهد به او نفع ‏‎ ‎‏برساند،در این صورت اقرارش در زیادی بر ثلث مالش نفوذ ندارد و می‌توانند ورثه ‏‎ ‎‏قبول نکنند.‏

‏         مسأله 3- اگر معلوم نباشد که مریضی که اقرار کرده متهم است یا مأمون است،اقوا ‏‎ ‎‏آن است که اقرارش نافذ نیست و بهتر آن است که وارث با کسی که مریض برای او ‏‎ ‎‏اقرار کرده مصالحه کنند.‏

‏         مسأله 4- ثلثی که در اقرار و وصیت گفته شد،باید حساب شود از تمام دارایی میت ‏‎ ‎‏در حال مردنش از عین و دین و منفعت و حق و غیر اینها هر چه هست.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 287