کتاب رهن

‏ ‏

کتاب رهن

‏رهن عبارت از آن است که چیزی را گرو(وثیقه)بدهند به طلبکار.‏

‏         مسأله 1- رهن عقد است و ایجاب و قبول می‌خواهد؛ایجاب را رهن دهنده می‌کند ‏‎ ‎‏و به هر لفظی که این معنی را برساند صحیح است به هر لغتی باشد،مثل این که بگوید ‏‎ ‎‏گرو دادم این چیز را برای طلبکاری تو و رهن گیرنده قبول کند،بلکه با معاطات نیز ‏‎ ‎‏می‌شود رهن داد.‏

‏         مسأله 2- در رهن گیرنده و دهنده شرط است که مکلف و عاقل باشند و قصد و ‏‎ ‎‏اختیار داشته باشند،و در رهن دهنده شرط است که محجور نباشد به واسطۀ سفاهت ‏‎ ‎‏یا مفلس بودن.‏

‏         مسأله 3- شرط است در رهن،که گیرنده تحویل بگیرد مال مرهون را از رهن ‏‎ ‎‏دهنده یا به اذن او،و کفایت می‌کند که مال رهن پیش گیرنده باشد به هر نحو اگرچه ‏‎ ‎‏به طور غصبی،پس در این صورت اگر صیغۀ رهن را جاری کردند صحیح است و ‏‎ ‎‏تحویل علیٰ حده نمی‌خواهد.‏

‏         مسأله 4- مالی را که رهن می‌دهند شرط است که عین باشد بنابر احتیاط واجب؛ ‏‎ ‎‏پس دین و منفعت رهن داده نمی‌شود علی الاحوط.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 281
‏         مسأله 5- لازم نیست مالی را که رهن می‌دهند از بدهکار باشد و صحیح است کس ‏‎ ‎‏دیگری مال خودش را برای بدهی به رهن بدهد،گرچه بدهکار منع کند.‏

‏         مسأله 6- صحیح نیست رهن دادن چیز مبهم،مثل این که بگوید یکی از این دو ‏‎ ‎‏خانه را به رهن دادم.‏

‏         مسأله 7- اگر چیزی مجهول باشد از همه جهت حتی از جهت این که ارزش و ‏‎ ‎‏مالیت دارد یا نه،صحیح نیست آن را به رهن بدهند و اگر جنس و نوعش معلوم باشد، ‏‎ ‎‏مثل یک انبار گندم گرچه مقدارش معلوم نباشد صحیح است به رهن بدهند،بلکه اگر ‏‎ ‎‏گفته شود که همان قدر که معلوم باشد مالیت و ارزشش صحیح است گرچه جنس و ‏‎ ‎‏نوعش معلوم نباشد بی‌وجه نیست،لکن احتیاط در این صورت ترک نشود.‏

‏         مسأله 8- شرط است در صحت رهن که بدهکاری ثابت باشد فعلاً به ذمۀ بدهکار ‏‎ ‎‏و اگر بعدها بدهکاری پیدا می‌کند صحیح نیست رهن در حال حاضر.‏

‏         مسأله 9- اگر حیوان حامله‌ای را رهن بگذارند بچه‌ای که در شکم آن است داخل ‏‎ ‎‏در رهن نمی‌شود،مگر آن که متعارف باشد داخل بودنش،و همین‌طور است در رهن ‏‎ ‎‏درخت میوه نسبت به میوه‌اش.‏

‏         مسأله 10- رهن از طرف رهن دهنده لازم است و نمی‌تواند رهن دهنده بی‌رضای ‏‎ ‎‏طرف آن را پس بگیرد.‏

‏         مسأله 11- اگر ذمۀ دهنده از بدهکاری بیرون بیاید گرو نیز از گرو بودن خارج ‏‎ ‎‏می‌شود.‏

‏         مسأله 12- جایز نیست که رهن دهنده تصرف کند در چیزی که رهن داده مگر با ‏‎ ‎‏اذن رهن گیرنده؛چه مثل فروختن یا اجاره دادن باشد یا مثل سواری و مسکن کردن، ‏‎ ‎‏بلی بعید نیست جایز باشد تصرفی که به منفعت رهن باشد،مثل آب دادن درخت و ‏‎ ‎‏علف دادن به حیوان و معالجه کردن آن را،در صورتی که این تصرفات مال را از دست ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 282
‏رهن گیرنده خارج نکند و جایز نیست که رهن گیرنده بی‌اذن رهن دهنده تصرف کند ‏‎ ‎‏در رهن و اگر تصرف کند به مثل سواری یا سکنی کردن،علاوه بر آن که ضامن ‏‎ ‎‏می‌شود مال رهن را اگر در دست او تلف شود اجرت را نیز باید بدهد.‏

‏         مسأله 13- منافع رهن-هر منفعتی که باشد-مال رهن دهنده است و تمام نمائات ‏‎ ‎‏آن نیز مال رهن دهنده است؛چه مثل چاقی باشد،یا میوه و بچه و پشم باشد.‏

‏         مسأله 14- اگر وقت ادای بدهکاری رسید و طلبکار خواست طلبش را وصول کند ‏‎ ‎‏در صورتی که وکیل باشد از طرف رهن دهنده در فروختن می‌تواند بفروشد و طلبش ‏‎ ‎‏را بردارد،و لازم نیست اطلاع بدهد به بدهکار.‏

‏         مسأله 15- در مسألۀ سابق اگر وکیل نباشد نمی‌تواند گرو را بفروشد،بلکه باید به او ‏‎ ‎‏مراجعه کند و طلبکاری کند،پس اگر دهنده نکول کرد و نداد رجوع بکند به حاکم ‏‎ ‎‏شرع تا او را اجبار کند به فروش یا دادن دین،و اگر حاکم شرع قدرت ندارد باید از او ‏‎ ‎‏اذن بگیرد و بفروشد و بی‌اذن حاکم نمی‌تواند بفروشد،گرچه حاکم نفوذ و قدرت ‏‎ ‎‏نداشته باشد،بلی اگر حاکم شرع نباشد یا نشود از او اذن گرفت می‌تواند خودش ‏‎ ‎‏بفروشد.‏

‏         مسأله 16- مال رهن امانت است در دست طلبکار و درک آن بر او نیست اگر ‏‎ ‎‏بی‌تعدی و تفریط تلف شود یا عیب کند.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 283